دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 142 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
چکیده :
یکی از مشکلات اساسی کودکان و دانش آموزان در خانه و مدرسه اضطراب است اضطراب را می توان یک حالت هیجانی شایع دانست به طوری که همه ی ما دوره یا موقعیت هایی از زندگی را به خاطر می آوریم که در آن کم و بیش دچار اضطراب شده ایم. از نظر روانپزشکی اضطراب را می توان چنین تعریق کرد : ناآرامی ،هراس و ترس ناخوشایند یا احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست.
تظاهرات اضطراب در رفتار کودکان و دانش آموزان بخصوص در موقعیت هایی چون امتحان ،نقاشی کردن،بازی،محبت کردن در جمع ،ماندن در مدرسه می توان مشاهده و سنجش کرد.که با گذشت زمان و برخورد با دانش آموزان من خود نیز با این مسئله روبرو شدم که بعضی از دانش آموزان در صحبت کردن بین جمع دچار اضطراب می شوند. و در اجرا کردن برنامه های صبحگاهی با ترس و اضطراب روبرو می شوند
.این عامل باعث شد که من این مشکل را پی گیری نمایم.و تا حد امکان در رفع آن تلاش کنم. پس از بررسی دریافتم که یکی از مهم ترین علت اضطراب این دانش آموزان نقش والدین در ایجاد و افزایش اضطراب آنان بود..مثلا رفتار های پرخاشگرایانه والدین با کودک ،شخصیت اضطرابی خود والدین ،تنها بودن فرزند یا جدایی والدین،انتظارات و توقعات بیش از توان کودک،تبعیض قائل شدن بین فرزندان در خانواده ،رقابت جوییو... باعث تشدید اضطراب بین دانش آموزان شده بود.که با ایجاد ارتباط با خانواده های دانش آموزان و صحبت کردن با آنان در زمینه ایجاد فضای آرام در خانواده ،بهبود روابط والدین با کودک ،شناخت شرایط و موقعیت های اضطراب زا و تلاش برای حذف آن و کمک از مشاوران با تجربه سعی نمودم که اضطراب و ترس را در بین آنها کاهش دهم و دانش آموزان را تا حدی به آرامش مطلوبی برسانم.
مقدمه :
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدّی اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقّی می شود، به گونه ای که می توان گفت: «اگر اضطراب نبود، همه ما پشت میزهایمان به خواب می رفتیم.» فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه ای مواجه کند: اضطراب است که ما را وامی دارد تا برای معاینات پزشکی و درمان بیماری ها به پزشک مراجعه کنیم، کتاب هایی را که از کتابخانه به عاریت گرفته ایم بازگردانیم، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگی کنیم... و بدین سان، زندگی طولانی تر، سازنده تر و بارورتری داشته باشیم. بنابراین، اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مؤلّفه های ساختار شخصیت وی را تشکیل می دهد و از این زاویه است که برخی از اضطراب های دوران کودکی و نوجوانی را می توان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آن ها را بر فرایند تحوّل پذیرفت؛ چرا که این فرصت را برای افراد فراهم می آورد تا سازوکارهای سازشی خود را در جهت مواجهه با منابع تنیدگی زا گسترش دهند. به عبارت دیگر، می توان گفت: اضطراب در برخی مواقع، سازندگی و خلّاقیت را در فرد ایجاد می کند، امکان تجسّم موقعیت ها و سلطه بر آن ها را فراهم می آورد و یا آن که وی را برمی انگیزد تا به طور جدّی با مسؤولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی مواجه شود.