ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 52 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 7 |
*تحقیق تجلی پیامبران و روایات مذهبی*
که در این نوشتارازنظرگرامیتان می گذرد بازتاب و تجلی داستان پیامبران و روایات مذهبی خواهد بود که به اشکال متفتاوتی دراشعار حافظ شاعر پرآوازه متجلی گردیده است . گردآوری این مجموعه به این جهت انجام گرفته است که اولا باید گفت تقریبا حافظ به تمام داستانها و روایات مذهبی و تاریخی و... قبل از خود و قصص قرآن کریم اشراف و وقوف کامل داشته است و بسیاری از مضامین شعری خود را از آنها کسب کرده است . ثانیا ابیات پراکنده در دیوان حافظ که شان نزولهای مختلفی داشته و به صورت موضوعی دسته بندی گردیده ودر ذیل هر عنوان آورده شده که خود مقدمه ای بر تحقیقات جدید تر و عنوان جزئی تر بعدی است . ثالثا آگاهی یافتن خواننده از اشارات داستانی و موضوعی فهم معنای شعر زیباییهای هنری آن برای افراد آسان میگردد. رابعا تا حد زیادی خواننده را با درونمایه شعر حافظ مطلع میگرداند به گونه ای که وی با این نقد که حافظ در شعر خود مضمون تازه خیلی کم دارد بلکه مضامین دیگران را بسیار هنرمندانه به کار گرفته است همراه میکند خامسا به عنایت به باور و به کار گیری مضمون هر یک از داستانها و موضوعات تجلی یافته در شعر حافظ و با کمک گرفتن از برخی قراین دیگر میتوان به کنه اندیشه حافظ پی برد و قضاوتی محققانه نمود .
با توجه به اینکه هر تحقیقی در زمان معینی صورت میگیرد و مشکلات خاس خود را دارد این نوشتار نیز هم درضیق وقت صورت پذیرفته و بدون تردید دارای کاستی ها و نقایصی خواهد بود امید است خوانندگان معزز با دیده اغماض به آن بنگرند و نظرات خود را جهت رفع هر نوع کاستی مطرح فرمایند .
فصل اول
داستان پبامبران و روایات مذهبی و تجلی شاعرانه آن در دیوان حافظ
الف : حضرت آدم (ع)
نخستین پیامبری که سرگذشت او در قرآن کریم آمده است حضرت آدم است که مکنی به ابوالبشر و ابو محمد و ملقب به صفی الله می باشد و لقب وی از آیه سی آل عمران ماخوذ است ‹‹ان الله اصطفی آدم›› و به موجب قصص اسلامی آفرینش او چنین است : [1]
1- خدای تعالی به زمین الهام فرمود که از تو خلقی به وجود خواهم آورد که بعضی فرمان مرا خواهند برد و اهل بهشت خواهند بود و بعضی هم نافرمانی خواهند کرد و مسحق آتش خواهد شد . آنگاه جبرئیل و میکائیل به ترتیب مامور شدند تا مشتی از خاک زمین را برای آفرینش آدم بردارند اما زمین از آتش هراسان شد ودر برابر ایشان به خدا پناهنده گردید تا سرانجام ماموریت به ملک الموت اعطا شد وی در مقابل استغاثه زمین گفت : معاذ الله که من از فرمان حق سر باز زنم ، ملک الموت از قسمتهای مختلف زمین مشتی خاک فراهم کرد و اختلاف صورت و رنگ آدمیان ناشی از اختلاف جنس خاک آدم است . آنگاه خاک با آب آمیخته شد و آب این گل نیز مخلوطی از آبهای شور و شیرین و تلخ بود و اختلاف اخلاق و ادیان را موجب گردید . در تلمود بابلی سان هدرین مسطور است که بدن آدم از گل بابل و سر او از گل فلسطین و باقی اندامش از آب و خاک نواحی دیگر سرشته شد .