مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان

مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی

مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی

دانلود مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی

مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20

مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی

 

مقاله حاضر جهت ارائه در مقاطع ارش و کارشناسی رشته علوم تربیتی در 20 صفحه آماده و تهیه گردیدیه است که تمامی اصول مقاله نویسی در آن رعایت شده 

 

چکیده :


پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش­آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی انجام گرفت. از روش پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون­- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانش­آموزان پایۀ چهارم ابتدایی با نارسایی ویژه در ریاضی شهرستان نجف­آباد در سال تحصیلی 90-89 بود. به منظور انجام گرفتن این پژوهش، 20 دانش­آموز با نارسایی ویژه در ریاضی، انتخاب و با روش تصادفی به گروه­های آزمایش و کنترل گمارده شدند (یک گروه 10 نفری آزمایش و یک گروه 10 نفری کنترل). ابزارهای مورد استفاده عبارت از پرسشنا­مۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو، چک لیست تشخیصی اختلال ریاضی تبریزی، مقیاس هوش ریون و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بودند. مداخلۀ مربوط به آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر روی گروه آزمایش به صورت انفرادی و در 8 جلسه 45 دقیقه ای انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (05/0=p) . در مجموع یافته های این پژوهش حاکی از آن است که آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو برعملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش­آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی مؤثر می باشد. پیشنهاد می­گردد که از روش آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو به عنوان یک روش مفید در رفع مشکلات حل مسألۀ دانش­آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی استفاده گردد.

واژگان کلیدی: ناتوانی ریاضی، برنامه پانورا و فیلیپو، حل مسأله، دانش و مهارت فراشناخت.

مقدمه

نارسایی­های ویژه در ریاضی1 به عنوان یک اختلال در سومین  نسخۀ راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی2 (Dsm-III) در سال 1980 مطرح گردید. این اختلال، عبارت از ناتوانی در انجام یافتن مهارت­های حساب با توجه به ظرفیت هوش و سطح مورد انتظار از کودک است، که این مهارت­ها می­بایست به کمک مقیاس­های میزان شده فردی اندازه­گیری شده باشد. براساس ویراست چهارم اصلاح شده راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی3 این کودکان در چهار گروه از مهارت­های زبانی، ادراکی، ریاضی و توجهی مرتبط با ریاضیات مشکل دارند. به عبارت دیگر نارسایی­های ویژه در ریاضی اصطلاحی برای گسترۀ وسیعی از ناتوانی­های دیرپا در حوزۀ ریاضیات است (دوکر4 ، 2005) . نارسایی­های ویژه در ریاضی، در برخی از کودکان از سنین پایین شروع می­شود ولی در اغلب آنها در دورۀ دبستان خود را نشان می­دهد و تا دورۀ راهنمایی و دبیرستان نیز ادامه می­یابد (دوکر، 2005؛ گریستن، جوردن و فلوجر1، 2005) .

فوکس و فوکس2 (2005) همه­گیری نارسایی ویژه در ریاضی را در دبستان 5 تا 8 درصدد و رمضانی (1380) در شهر تهران حدود 5 درصدد برآورده کرده­اند. در سبب­ شناسی نارسایی ویژه در ریاضی فرضیه­هایی مطرح شده که در مجموع می­توان به ترکیبی از تأثیرات محیط و ژنتیک اشاره کرد (روسل و نوئل3 ، 2007؛ افروز، 1385) . به منظور مداخله و درمان ناتوانی­های یادگیری همواره روی­آورد­های آموزشی گوناگونی ارائه شده است. روانشناسی رفتاری و انواع روش­های زیر مجموعۀ آن­که بر تحلیل رفتار­های مورد نیاز برای یادگیری تکلیف و یا برنامۀ درسی تأکید می­کند، تمرین­های آموزشی مشتق از این نظریه « آموزش مستقیم4 » نامیده می­شود. آموزش مستقیم با ارائۀ نحوۀ آموزش فنون تدریس مکملی برای طراحی آموزشی است و به عنوان یک نظام جامع طراحی برنامه­های درسی را با آموزش فنونی برای گسترش برنامه­های آموزشی مختلف یکپارچه می­سازد (گیری5، 2006؛ روزن شاین6، 1986) . آموزش­های شناختی7 آن دسته از راهبرد­هایی تکیه دارد که به وسیلۀ آن اطلاعات مورد توجه قرار می­گیرد، تشخیص داده می­شوند، به رمز در می­آیند و در نهایت در حافظه ذخیره می­شوند تا در موقع نیاز فراخوانده شوند (سیف، 1384؛ کله و چان، 1372؛ لرنر، 1384؛ کولی کیان8 و استنبرگ 1989) . در واقع آموزش­های شناختی بر چگونگی یادگیری افراد متمرکز است مسیری که در خود تلویحات و راهبرد­های متعددی برای تدریس به دانش­آموزان با نارسایی­های ویژه دارد که می­توان آن را به کار گرفت و در توجه کردن، به خاطر سپردن، فهمیدن، فکر کردن و لذت بردن از یادگیری به این دانش­آموزان کمک کرد (لرنر، 1384) .

 


1. Mathematics Learning disabilities

2. Diagnostic and statistical manual of mental disorders- third Edition text revision

3. Diagnostic and statistical manual of mental disorders- 4th Edition text revision

4. Dowkere

1 . Gersten,. Jordan & Flojo

2 . Fuchs & Fuchs

3 . Rousselle & Noel

4 . Direct Instruction

5 . Geary

6 . Rosenshine

7 . Cognitive Trait

8 . Kollingian

دانلود مقاله اثربخشی آموزش برنامۀ فراشناخت پانورا و فیلیپو بر بهبود عملکرد حل مسأله و دانش و مهارت فراشناخت دانش آموزان با نارسایی ویژه در ریاضی

دانلود راهبردهای حل مسأله در ریاضی

مسأله را می توان به زبان ساده تعریف کرد هر گاه فردی بخواهد کاری انجام دهد ولی نتواند به هدف خود برسد، برایش مسأله ایجاد می شود
دسته بندی ریاضی
بازدید ها 6
فرمت فایل doc
حجم فایل 10 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
راهبردهای حل مسأله در ریاضی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

راهبردهای حل مسأله در ریاضی


مقدمه
مسأله را می توان به زبان ساده تعریف کرد. هر گاه فردی بخواهد کاری انجام دهد ولی نتواند به هدف خود برسد، برایش مسأله ایجاد می شود. به عبارت دیگر هر موقعیت مبهم یک مسأله است. حل مسأله نوعی از یادگیری بسیار پیچیده است. مسأله و تلاش برای حل آن جزئی از زندگی هر فرد است. فرایند برخورد با شرایط زندگی همان مسأله است.
دو دیدگاه متفاوت در آموزش ریاضیات نسبت به حل مسأله وجود دارد:
1. ریاضی یاد بدهیم تا دانش آموزان بتوانند مسأله حل کنند.
2. ریاضی را با حل مسأله آموزش دهیم.
در دیدگاه اول آموزش ریاضی مطابق با محتوای موضوعی است و مفاهیم متفاوتی تدریس می شوند. انتظار داریم دانش آموزان با استفاده از دانش ریاضی خود مسائل متفاوت را حل کنند. اما در دیدگاه دوم آموزش ریاضیات از طریق حل مسأله اتفاق می افتد. یعنی دانش آموز مسأله حل می کند و در ضمن آن محتوا و مفاهیم جدید ریاضی را می سازد، کشف می کند و یا یاد می گیرد . در حال حاضر ، دیدگاه دوم در آموزش ریاضیات بیش تر مطرح است. در این نگاه حل مسأله نقطه ی تمرکز یا قلب تپنده ی آموزش ریاضیات است.

مهارت حل مسأله
اگر از معلمان ریاضی سؤال شود که مشکل اصلی دانش آموزان در درس ریاضی چیست؟ به یقین خواهند گفت: آنها در حل مسأله ناتوان هستند.
درمطالعه ی تیمز نیز همین موضوع را شاهد بودیم. چون در اغلب مسأله های آزمون کتبی این مطالعه عملکرد دانش آموزان پایین است. در واقع می توانیم بگوییم دانش آموزان توانایی یا مهارت حل مسأله را ندارند.
یکی از دلایل این ناتوانی ، فقدان طراحی برای آموزش مهارت حل مسأله به دانش آموزان بوده است. یا به عبارتی معلمان به آنها یاد نداده اند که چگونه مسأله را حل کنند. هر گاه دانش آموزان با مسأله ای روبروه شده و از حل آن عاجز مانده اند معلمان تنها به بیان راه حل یا پاسخ مسأله اکتفا کرده اند و نگاه های پرسش گر، کنجکاو ومتحیر دانش آموزان با این سؤال باقی مانده است: معلم ما چگونه توانست مسأله را حل کند؟ راه حل مسأله چگونه به فکر او رسید؟ چرا ما نتوانستیم راه حل مسأله را کشف کنیم؟
در خیلی از مواقع معلمانی که سعی کرده اند به طریقی حل مسأله را به دانش آموزان خود یاد دهند، راه را اشتباه رفته اند و آموزش های نادرست داده اند. برای مثال به دانش آموزان گفته اند: عددهای مسأله بسیار مهم اند. زیر آن ها خط بکشید. فراموش نکنید که باید از آن ها استفاده کنید. همین آموزش نادرست باعث شده است. دانش آموزان اطلاعات مسأله را به خوبی تشخیص ندهند. وقتی مسأله زیربرای دانش آموزان کلاس سوم مطرح شد، آن عدد 747 را در عملیات مسأله دخالت دادند و با آن عدد عبارت های جمع و تفریق و ... نوشتند:
« یک هواپیمای بوئینگ 747 با 237 مسافر در فرودگاه نشست و 130 مسافر را پیاده کرد. حالا این هواپیما چند مسافر دارد؟
یا برای دانش آموزان گفته اند که درمسأله بعضی از کلمه ها بسیار مهم است. برای مثال اگر کلمه روی هم را دیدید مسئله مربوط به جمع است و اگر کلمه ی اختلاف را دیدید حتماً باید تفریق کنید.
به همین دلیل در مسأله زیر که در مطالعه ی تیمز (2003) آمده بود، عده ای از از دانش آموزان کلاس چهارم شرکت کننده. در این مطالعه به اشتباه افتادند و مسأله را به جای ضرب، جمع کردند.
«در یک سالن سینما 15 ردیف صندلی وجود دارد. در هر ردیف 19 صندلی قرار دارد . این سالن روی هم چند صندلی دارد؟ »
بهتر است این روش های آموزش نادرست را به کار نبریم و به دنبال طرحی برای آموزش حل مسأله به دانش آموزان باشیم.

آموزش حل مسأله
آیا حل مسأله آموزش دادنی است؟ یکی از دلایل فقدان طرحی برای آموزش حل مسأله به دانش آموزان ، این است که آموزشگران ریاضی تا چندین سال پیش معتقد بودند که حل مسأله آموزش دادنی نیست بلکه یک هنر یا ویژگی و توانایی است که بعضی از انسانها دارند و بعضی ندارند. بنابراین هیچ کس تلاش برای حل مسأله به دانش آموزان نمی کرد. اما تعداد کسانی که درمورد آموزش حل مسأله تحقیق می کنند بیش تر است.
یکی از افرادی که در مورد چگونگی حل مسأله و آموزش آن تحقیق کرد جرج پولیا است. حاصل کار او در کتاب «چگونه مسأله حل کنیم» منتشر شد. مرحوم احمد آرام این کتاب را ترجمه کرده است. او در مقدمه ی کتاب خود می گوید: « من یک ریاضیدان هستم. متخصص آموزش ریاضی نیستم، اما علاقمندم بدانم چرا من می توانم مسأله ریاضی را حل کنم و دیگران نمی توانند؟ چرا بعضی از دانشجویان مسأله ریاضی را حل می کنند ولی بعضی نمی توانند؟ او همین سؤال ها را دنبال کرد و مدلی برای تفکر حل مسأله و آموزش راهبردها ارائه کرد. پولیا دو حرف اساسی دارد. 1- مدل چهار مرحله ای برای تفکر حل مسأله 2- آموزش راهبردها که البته نکته دوم در آموزش اهمیت بیشتری دارد.


مدل چهار مرحل ای پولیا
فرایند تفکر حل مسأله برای افراد مختلف متفاوت است. پولیا تلاش کرده تفکر حل مسأله را به نوعی مدل سازی کند. او الگویی چهار مرحله ای را مطرح کرده است. در فرایند حل مسأله این چهار مرحله چهار گام طی می شوند تا یک مسأله ریاضی به طور کامل حل شود. مدل چهار مرحله ای او به این مشکل است: