ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 182 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 82 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 82 صفحه
1- توسعه و رویکردهای گوناگون به مدیریت توسعه دنیای امروز دنیای تحولات مستمر است ؛تحولاتی که با سرعت بسیار زیادی در حال وقوع هستند و نظامهای مختلف را تحت تاثیر قرار داده اند .
نظامهای تکنولوژیک، انسانی و سازمانی از جمله سامانههایی هستند که هم از روند تغییر و تحولات عرصههای داخلی و خارجی تاثیر پذیرفته و هم توان بالقوه تاثیرگذاری بر آن را دارا میباشند .
در دنیای امروز که بدون شک مملو از پیچیدگیها ، ابهامها ، نایقینیها و موقعیتهای مملو از کشمکش، رقابت و تعارضهاست، نقش مدیریت اثربخش و کارامد تبلور بیشتری مییابد.
(علیخانی: فرشاد: الف :1380 :82-73) یکی از مسایل بنیادین در دنیای حاضر ، موضوع توسعه و توسعهیافتگی است؛ بهطوریکه شناخت دلایل عقبماندگی و یا توسعهیافتگی و نیز راههای مواجه موثر با آنها ، از جمله دغدغه های دولتها محسوب میشود .
سریع القلم ، توسعه را بهینهسازی استفاده از نیروهای بالقوه مادی و انسانی یک اجتماع میداند.
(سریع القلم: محمود: 1369: 840 ) پژوهشگر رساله حاضر نیز توسعه را فرایندی همهجانبه و فراگیر و شامل رشد کمی و کیفی متغیرهای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فنی و اطلاعاتی میداند که معمولا در افق درازمدت محقق میشود.
رویکردهای گوناگونی در بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل رشد و توسعه کشورها مطرح بوده است که در آن میان میتوان به رویکردهایی که با عنایت به موضوع " توازن در رشد و توسعه " طراحی شدهاند اشاره نمود .
عدهای از اندیشمندان همچون پربیش و نورکس (Perbish:1964,Nurks:1964) در شمار طرفداران دکترین رشد و توسعه متوازن قرار دارند.
اساس این دکترین بر این اندیشه استوار است که برای رهایی از سطح راکد درآمد، افزایش قدرت تولیدی و به منظور درهم شکستن زنجیره تسلسهای فقر ، بدبختی و فلاکت - با توجه به وابستگی بین بخشها - باید کار را از سرمایه گذاری متقارن و همزمان در طرحهای متعدد اقتصادی – اجتماعی آغاز نمود .
این دکترین بر آن است که در ممالک عقبمانده ، اقدام به سیاستگذاریهای نامتقارن ، منفصل و جداگانه موفقیتآمیز نخواهد بود و نیل به توسعه اقتصادی – اجتماعی توام با موفقیت مستلزم آن است که کار را با یک حداقل سرمایه گذاری در تمامی فعالیتها آغاز نمود ؛ به گونهای که بخشهای مختلف جامعه بتوانند به حمایت از یکدیگر بپردازند.
( جیروند: عبدالله: 1378: 8-147) نورکس(Nurks: Ragnar: 1964)کشورهای توسعه نیافته را در گرداب دورهای باطل فقر گرفتار میبیند .
وی به صراحت معتقد است که سطح درآمدهای پایین در ممالک عقب مانده ، بازتاب بازدهی کم یا قدرت تولید در سطح پائین آنان به دلیل کمبود سرمایه است .
کمبود سرمایه نیز معلول محدود بودن ظرفیت پس انداز جامعه است.
بدین ترتیب ، دور باطل کامل میشود .
نورکس جهت رهایی از این دوره های باطل در شمار طرفداران دکترین رشد و توسعه متعادل قرار میگیرد و برآن است که رشد و توسعه متوازن وسیلهای برای تسریع رشد و توسعه اقتصادی است.
(جیروند:عبدالله :1375 155) علیرغم آنکه نظریه رشد متعادل در حوزه مفهوم پردازی توسعه بیشتر بر بعد اقتصادی توسعه تاکید دارد ،به نظر میرسد اساساً بتوان آن را در ابع