دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سبک های فرزند پروری
روانشناسان همواره علاقه مند بوده اند که چگونگی تأثیر روش های تربیتی والدین را بر رشد قابلیت های اجتماعی کودکان مطالعه و بررسی نمایند. یکی از مهمترین مباحثی که در این حوزه مطرح است، فرزند پروری نامیده می شود. فرزند پروری فعالیت پیچیده ای شامل روش ها و رفتارهای ویژه ای است که مجزا یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تأثیر می گذارند. در واقع پایه و اساس شیوه فرزند پروری مبین تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است (بامریند، 1991).
همه والدین از این که کودکانشان چگونه باید باشند یا چه آگاهی داشته باشند، کدام ارزش های اخلاقی و معیارهای رفتاری را باید در فرایند رشد بیاموزند، آشکارا یا تلویحاً تصوری آرمانی دارند. والدین برای سوق دادن فرزندان خود به سوی این اهداف، راهبردهای بسیاری را می آزمایند، فرزندان را تنبیه یا تقویت می کنند، خودشان را سرمشق قرار می دهند.، اعتقادات و انتظارات خود را توضیح می دهند و یا سعی می کنند همسالان و دوستانی برای فرزند خود برگزینند که با این ارزش ها و اهداف همبستگی داشته باشد (ماسن و همکاران؛ ترجمه یاسایی، 1382).
بنابراین هر خانواده شیوه خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود متأثر از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و . . . است. شیوه های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها که تعاملات والد- کودک را در طول دامنه ی گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند، تعریف شده است که این شیوه ها یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می آورد (دارلینگ و استنبرگ[1]، 1993).
سبک های تربیتی متفاوت، پیامدهای مختلفی برای فرزندان دارد. روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان، متوجه شدند که شیوه های فرزند پروری، بر ساختارهای رشد ذهنی و عقلی کودک، پیشرفت تحصیلی و بسیاری از جنبه های روانشناختی از جمله: سازگاری اجتماعی، مشکلات رفتاری نوجوانی مانند پرخاشگری، روی آوردن به مواد مخدر و الکل، خود ارزشی مثبت و احساس خود اعتمادی و احساس موفقیت در کارها، تأثیر فراوانی دارند (بلانتین، 2001).
بامریند روش های فرزند پروری را بر اساس تفاوت های آن در کنترل فرزندان متمایز کرده است. تحقیقات معاصر در شیوه های فرزند پروری، از مطالعات بامریند روی کودکان و خانواده های آنان نشأت گرفته است. استنباط بامریند از شیوه های فرزند پروری بر روی یک رویکرد شیب شناسی بنا شده است. که بر روی ترکیب فرزند پروری متفاوت، متمرکز است. تفاوت در ترکیب عناصر فرزند پروری (مانند گرم بودن، درگیر بودن، درخواست های بالغانه، نظارت و سرپرستی) تغییراتی در چگونگی پاسخ های کودک به تأثیر والدین ایجاد می کند (دارلینگ و استنبرگ، 1993).
اگرچه ممکن است والدین در چگونگی کنترل و اجتماعی کردن فرزندان خود با یکدیگر متفاوت باشند، ولی به نظر می رسد که همه والدین در تعلیم و تربیت و نظارت بر فرزندان نقش اولیه را بر عهده دارند (مک کوبی و مارتین، 1983؛ به نقل از ماسن و همکاران؛ ترجمه یاسایی، 1382).
روش های متفاوتی برای فرزند پروری مطرح شده است که در این رابطه ابتدا به مدل شیفر و سپس به مدل مک کوبی و مارتین پرداخته می شود.
ابعاد فرزند پروری از دیدگاه شیفر (1965)
شیفر (1965) در مطالعات اولیه خود در مورد تحلیل عوامل رفتارهای والدین به دو بعد رسید: بعد گرمی روابط در مقابل سردی و بعد کنترل در مقابل آزادی.
بعد گرمی مربوط می شود به والدینی که اغلب به فرزندان خود لبخند می زنند، به آنها پاداش می دهند و آنها را تشویق می کنند و عاطفه زیادی از خود نشان می دهند. هرچند که ممکن است از آنها به دلیل رفتارهای ناشایست، انتقاد نمایند (شیفر و سلیگمن، 1951؛ به نقل از علی مدد، 1388).
بعد سردی مربوط می شود به والدینی که به میزان زیادی از فرزندان خود انتقاد می کنند. آنها به تنبیه و تحقیر فرزندانشان می پردازند و یا این که آنها را نادیده می گیرند. به ندرت اتفاق می افتد که به فرزندان خود القا کنند که آنها دوست داشتنی و با ارزش هستند (همان منبع).
کنترل در برابر آزادی
والدین سختگیر قواعد بسیاری را به کودکان خود تحمیل می کنند. مایلند از نزدیک کودکان خود را نظاره کنند و معیارهای قاطعی برای رفتار دارند که از فرزندان انتظار عملی کردن آنها را دارند. ولی لزوماً آنها را تنبیه نمی کنند. در حقیقت والدین سختگیر فرزندانی دارند که معمولاً خود را با قواعد سازگار می کنند و چندان نیازی به تنبیه ندارند. البته نوع قواعد و محدودیت هایی که والدین تحمیل می کنند بستگی به سن فرزندانشان دارند. در سال های پیش از مدرسه در مورد سر و صدا، پاکیزگی، بازی با اسباب بازی، اطاعت، رفتار پرخاشگرانه، نحوه لباس پوشیدن و . . . قواعدی تعیین می کنند. والدین سختگیر از فرزند خود توقع رفتار عاقلانه، عملکرد خوب در مدرسه، درست غذا خوردن و تمیزی را دارند (بامریند، 1973؛ ماتینز، 1975؛ به نقل از ماسن و همکاران؛ ترجمه یاسایی، 1382).
در وضعیت افراطی دیگر والدین سهل گیر هستند. این گونه والدین به طور کلی قواعد کمی دارند و از فرزندان خود توقع چندانی ندارند، آنان چندان توجهی به آموزش فرزند خود ندارند. چندان متوقع نیستند که فرزندانشان عاقلانه رفتار کنند، فرزندانشان را از آسیب رساندن به اسباب خانه یا سایر اشیاء منع نمی کنندو اهمیتی به پاکیزگی یا اطاعت نمی دهند (همان منبع).
شیفر (1965) با ترکیب ابعاد گرمی روابط در مقابل سردی (پذیرش/ طرد) و کنترل در مقابل آزادی (سهل گیر/ سخت گیر) والدین را به 4 دسته کلی تقسیم کرد:
1- والدین گرم و آزاد گذارنده
2- والدین گرم و کنترل کننده
3- والدین سرد و آزاد گذارنده
4- والدین سرد و کنترل کننده
والدین گرم و کنترل کننده
این گروه از والدین، به کودکان خود محبت ابراز کرده و به آنها آزادی می دهند. والدین تلاش می کنند که احساس امنیت خاطر فرزندان را حفظ کرده و پاسخ های مطلوب به آنها بدهند. کودکان این گروه، خصوصاً تمایل به تسلط بر محیط و گرایش به رفتارهای نوع دوستانه نسبت به همسالان داشته و دارای احساس استقلال و اعتماد به نفس هستند (بالانتین[2]، 2001). والدین گرم و کنترل کننده هم به فرزندان محبت می کنند و هم محدودیت کننده هستند، اما محدودیت های اعمال شده از سوی این والدین، با منطق و استدلال برای فرزندان می باشد. آنان قوانین را برای فرزندان توضیح داده و نسبت به تغییر و تحولات احتیاجات آنان پاسخگو هستند (انونی مس[3] ، 1995).
[1] Darling & Stenberg
[2] - Ballantin
[3]- Anonymous
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 87 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
خلاصه پژوهش :
زندگی برای انسان از راه تعامل و ارتباط ممکن می شود و اصلی ترین منبع ارتباطی برای آدمی والدین هستند .
خانواده بیش از تمام محیط اجتماعی در رشد و تکامل فرد تاثیر دارد و کودک بیش از اینکه از اوضاع اجتماع متاثر شود ،تحت تاثیر شیوه های تربیتی خانواده است .
والدین به عنوان الگوی فرزندان در خانواده بوده و فرزندان سعی می نمایند که اعمال و رفتارشان را با آنها مطابقت دهند . ( خادمان ، بهاره 1383)
والدین از عوامل مهمی هستند که می توانند به فرزندان کمک کنند تا از عهده آنچه لازمه مستقل شدن است برآیند و مبدل به بزرگسالی توانا ، متکی به خود و دارای تصویر مثبت از خود شوند ( قربانی ، 1383)
اما چگونه شیوه ی فرزند پروری والدین در کیفیت و چگونگی رشد اجتماعی افراد ایفای نقش میکند ؟
اینکه بتوان نقش فرزند پروری والدین را در تولید رشد اجتماعی تعیین کرد مساله بسیار مهمی است که این تحقیق می تواند گامی در تحقق این هدف باشد .
زیرا که در این تحقیق هم بستگی بین سبک فرزند پروری و رشد اجتماعی کودکان مورد بررسی قرار می گیرد . که می تواند مشخصاً رابطه ی بین این دو را بیان کند و این کشف رابطه می تواند در مراکز مشاوره آموزش و پرورش مورد استفاده قرار بگیرد . ( اسماعیل ، 1367) از این نظر پژوهش حاضر می تواند به شناسایی یکدیگر از تاثیرات احتمالی خانواده بر قابلیت های فرزندان یعنی رشد اجتماعی آنان کمک کند . و فرضیه ها به این صورت مطرح شد که ایا بین سبک های فرزند پروری اعم از سهل گیرانه ، مستبدانه و آزاد منشانه با رشد اجتماعی کودکان رابطه معناداری وجود دارد . جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان ابتدایی 7 تا 12ساله شهر تهران و نمونه پژوهشی ما شامل 50 نفر از دانش آموزان مدرسه و در یکی از مدارس شهر تهران و روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده است .
به این صورت که یکی از مدارس را انتخاب و بعد تعداد 50 نفر گروه نمونه را از این مدرسه انتخاب کردیم . ابزار پژوهشی ما به این شرح است :
1- پرسش نامه ی باوم مریند که در 3 سطح فرزند پروری ( سهل گیرانه ) ، ( مستبدانه ) ، ( آزاد منشانه ) تهیه شده ، و به اندازه گیری والدین می پردازد .
2- مقیاس وایلند که رشد اجتماعی را می سنجد که یا هر دو تست مستقیماً به والدین داده می شده و یا به دانشآموزان داده شده که پس از تکمیل آن را به معلمین خود تحویل دهند .
هر دو تست از جمله آزمونهایی هستند که بسیار مورد استفاده قرار می گیرند و از روایی و اعتبار بالایی برخوردارند ، طرح تحقیقی استفاده شده روش هم بستگی پیرسون است و به این منظور از هر دو روش آماری توصیفی و استنباطی کمک گرفتهایم .
و نتیجه حاصله نشان می دهد : از میان سه سبک فرزند پروری فقط این سبک فرزند پروری آزاد منشانه با رشد اجتماعی کودکان رابطه معناداری وجود دارد . و دو روش فرزند پروری سهل گیرانه و مستبدانه هیچ تاثیری بر روی رشد اجتماعی کودک ندارد . و هر چه نمرات بدست آمده روش فرزند پروری آزاد منشانه بیشتر شود ، هم بستگی آن با رشد اجتماعی به عدد 1+ که هم بستگی کامل است ، نزدیک تر می شود .
فهرست مطالب
چکیده .........................................
فصل اول : کلیات پژوهش ..........
مقدمه ...........................................
طرح مسئله ...........................................
ضرورت و اهمیت پژوهش .........
اهداف پژوهش ....................................
پرسشهای پژوهش ....................
فرضیه های پژوهش ..................
متغیرهای پژوهش ........................
تعاریف پژوهش ...........................
فصل دوم .....................................
مقدمه ..............................................
الف ) رشد اجتماعی ......................
رشد اجتماعی در دوران های مختلف .........
رشد اجتماعی در دورهی پیش دبستانی ..........
رشد اجتماعی در دبستان ..............
رشد اجتماعی در نوجوانی ...............
اهداف رشد اجتماعی .......................
نظریه یادگیری اجتماعی بندورا ...
مطالعات عروسک بلوبد ........
تاریخچهی فرزند پروری .................
شیوهی فرزند پروری ازنظر باوم مریند ........
شیوه مقتدرانه ..................................
شیوه سهل انگاری ..........................
شیوه خودکامه ....
الگوی جدید فرزند پروری بام مریند .................
نظریههای مربوط به شیوهی فرزند پروری ..
پژوهشهای انجام شده در خارج و داخل کشور ...
فصل سوم .............
مقدمه ...............................................
جامعه آماری پژوهش ..............
نمونه و روش نمونهگیری .........
ابزار پژوهش ............................
الف) مقیاس شیوههای فرزند پروری ........
روایی .........
پایایی ............
تهیه نسخه فارسی ...........
نمره گذاری .........
مقیاس رشد اجتماعی و ایلند ...........
پایایی ..............
اعتبار ...............
روش جمع آوری دادهها ............
روش آماری ...........
فرمول ضریب هم بستگی پیرسون ...............
تحلیل دادهها ..............
فصل چهارم .................
مقدمه ...............
بخش اول : توصیف نمرات به دست آمده از آزمونهای رشد اجتماعی
وایلند و روش فرزند پروری باوم مریند.....
1- نتایج بدست آمده از روش فرزند پروری ................
2- داده های آماری مربوط به آزمون رشد اجتماعی وایلند ....
3- دادههای آماری مربوط به آزمون فرزند پروری سهل گیرانه ....
4- دادههای آماری مربوط به آزمون فرزند پروری مستبدانه ......
5-دادههای آماری مربوط به آزمون فرزند پروری آزاد منشانه .....
بخش دوم : بررسی فرضیههای پژوهش ........
1- بررسی فرضیه اول پژوهش ............
2- بررسی فرضیه دوم پژوهش ........
3- بررسی فرضیه سوم پژوهش ......
فصل پنجم :..........
بحث و نتیجه گیری ...............
محدودیتهای پژوهش ................
پیشنهادها ..............
فصل ششم ..............
خلاصه پژوهش ..................
فهرست منابع ........................