ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 142 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
در آموزش یادگیری به شیوه فرایندی این باور اساسی وجود دارد که فرایندهای شناختی مانند مشاهده دقیق، جمع آوری و پردازش داده ها و فرضیه سازی پیش بینی استنباط و ... اساس یادگیری را تشکیل می دهند. و به همین اساس در تدریس فلسفه باید شرایطی فراهم شود تا این مهارت در یادگیرندگان تقویت شود و مکمل این یادگیری شرایط محیطی، ویژگی های یادگیرندگان، ضرورت های موضوع یادگیری، هدف آموزشی، هدف های یادگیرنده، نحوه سازمان دهی و ارائه موضوع و محتوای یادگیری، فعالیت یادگیرنده و مهم تر از همه شیوه ی تعاملی در فرایند تدریس مورد توجه قرار می گیرند.
فلسفه غرب با در دست داشتن چند ویژگی به راحتی توانسته است تا بنیادی ترین مراکز فکری و فرهنگی مسلمانان پیشروی کند از آن جمله:
1)دسترسی به کتابخانه و منابع نوشتاری گسترده و غنی از کهن ترین منابع تا جدیدترین آنها
2)در اختیار داشتن فضاهای آموزشی-پژوهشی مناسب و گسترده
3)امکانات فرآوان اطلاع رسانی به منظور نشر اندیشه های جدید از طریق کتاب، مجله های تخصصی، سایت های علمی و ...
4)بهره گیری از شیوه های پژوهشی-علمی
اما در این سوی دفتر پر برگ اندیشه های ناب فیلسوفان مسلمان به ویژه شیعیان هنوز با کمبودهایی روبرو است. و این کمبودها برای دانش پژوهشی که بخواهد در زمینه فلسفه اسلام حتی در زمینه فلسفه یونان باستان و ... تحقیق نماید محرز و تأثیرگذار است..
اینجانب ….. دبیر … در اقدام پژوهی حاضر کوشیده ام تا درس .. را از طریق راهکار های دانش آموز محور برای دانش آموزانم جذاب نموده و آنان را در فهم این درس یاری بخشم.
از وقتی درآموزش و پرورش بعنوان دبیر درس فلسفه مشغول به کارشده ام هر وقت پای صحبت دبیران این درس نشسته ام ازگله و شکایت آنها مبنی بر اینکه دانش آموزان نسبت به این درس علاقه نشان نمی دهند رنج برده ام و همیشه این سوال مرا به خود مشغول کرده است که چرا دانش آموزان نسبت به این درس خاص اینگونه رفتارمی کنند؟ و با توجه به آمارهای موجود درصد قبولی و میانگین نمرات این درس نیز پایین است؟ در ذهن خودم تحلیل ها و دلایل خاصی هم برای این رفتار دانش آموزان پیدا می کردم. مانند اینکه:
ـ این درس برای دانش آموزان خشک و بی جاذبه است.
ـ کلمات آن سخت و غیر قابل فهم و درک است.
ـ این درس در سالهای قبل از پایه سوم پیش نیازی ندارد.
ـ این دو کتاب عاری از عکس و تصاویر جذاب برای جلب توجه دانش آموزان است.
ـ تدریس این دو کتاب در بیشتر مواقع توسط دبیران غیرمتخصص انجام گرفته است که آنها هم در تدریس این دو کتاب دچار مشکل بوده اند و یا حتی خودشان نیز به تدریس این درس علاقه ای ندارند و به خاطر پرکردن ساعات موظف خود مجبور شده اند که در این کلاسها تدریس کنند.
ـ دانش آموزان با الفاظ و مفاهیم فلسفه آشنا و مأنوس نیستند و کلماتی که در آن استفاده می شود کاملاً تخصصی و دور از ذهن دانش آموزان می باشد.
ـ دانش آموزان از مفاهیم این دروس در ذهن خود غولی ساخته اند که هیچگاه دست یافتنی نیست و نمی توانند این درسها را یاد بگیرند.