دسته بندی | کتابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 199 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 192 |
کلیات
بیان مسئله
این پایان نامه پژوهشی پیرامون یکی از آثار ادبی ارزشمند به نام « دمیه القصر و عصره اهل العصر » تألیف نام آور ایرانی در قرن پنجم هجری ابوالحسن باخرزی می باشد که در این پژوهش به ترجمه و شرح اشعار ده تن از شاعران ایرانی تازی گوی مندرج در آن پرداخته شد .
اهمیت تحقیق
این پایان نامه سعی دارد زوایای بیشتری ازخدمات ادبی باخزری را به نمایش بگذارد و جنبه های زیبایی ـ شناختی و محتوایی آن را با اشعار دیگر شاعران ایرانی و تازی گوی عرب مورد مقایسه قرار دهد و همچنین استعداد و مهارت ایرانیان در آفرینش آثار ارزشمند و برجسته ادبی به زبان عربی را به نمایش بگذارد .
فرضیه
استعداد ایرانیان و مهارت آنها در آفرینش آثار ادبی به زبان عربی.
محدودیت
به دلیل اینکه تا کنون به شرح و ترجمه اشعار کتاب دمیه القصر پرداخته نشده و تنها به وسیله محققی به نام تونجی گردآوری شده بود از جهت دستیابی به منابع و مآخذ در شرح و ترجمه اشعار محدودیت های فراوانی وجود داشت .
پیشینه تحقیق
تا آنجایی که قبل از نگارش پایان نامه مطالعه نموده ام تا کنون کسی چه به عنوان کتاب و چه به عنوان پایان نامه به ترجمه و شرح اشعار آن نپرداخته است.
روش کار
روش تحقیق در این پژوهش ، کتابخانه ای و با استفاده از کتب، منابع و فرهنگ نامه های معتبر بوده است .
1-1 باخرز
پیش از پرداختن به زندگی نامة باخرزی بهتر است که گزارش کوتاهی دربارة باخرز آورده شود. باخرز یکی از توابع نیشابور در خراسان بوده است. این منطقه پس از استیلای مغولان بر خراسان، آسیب چندانی ندیده است و در سدة هشتم قمری باخرز ولایتی معتبر و آباد بوده و محصولات کشاورزی آن به دیگر نقاط صادر می شد (همدانی ، 1381 ، 11/52 ).
باخرزی در سدۀ نهم قمری (دورۀ تیموریان) از توابع هرات به شمار می رفت و پس از
فرو پاشی تیموریان و در دوران فترت سیاسی ایران و هجوم ازبکان مستقر در ماوراءالنهر به خراسان، رفته رفته منجر به کاهش جمعیت و نابودی کاریزها در منطقه شد و بدین سان، باخرز رو به ویرانی نهاد (همان، 11/53).
اصل آن «بادهرزه» بوده است که معنای آن در زبان پهلوی، محل وزش باد است. این منطقه دارای یکصد و شصت و هشت روستا بوده که از جملة آنها «جوذ قان» و مرکز آن «مالین» است که بازار مرکزی آن بشمار می آید. این استان از مناطق حاصلخیز بشمار می آید و به باغهای خود شهرت دارد و در قرن چهارم هجری از بزرگترین صادر کنندگان حبوبات به شمار می آمد. ادیبان زیادی درآن ظاهر شدند از جمله : احمد الحسین، تاج الدین اسماعیل، سیف الدین مظفر باخرزی و علی بن حسن باخرزی صاحب کتاب «دمیه القصر» که پدرش ادیب فاضل و سرشناسی بود (باخرزی، 1414، 3/1542).
جهانگردانی که در سده سیزدهم از این ناحیه دیدن کرده اند با خرز را ناحیه ای نیمه ویران، کم آب، با جمعیتی اندک توصیف کرده اند. پس از آخرین جنگ ایران بر سر هرات، نزدیک به پنج هزار خانوار از هزاره های اطراف بادغیس توسط حسام السلطنه به ایران کوچ داده شدند و به آنها زمینهایی در حوالی جام و باخرز داده شد تا بر جمعیت این منطقه افزوده شود، ولی بعدها بیشتر آنان به نواحی دیگر کوچ کردند و تنها شماری از آنها در آن منطقه باقی ماندند. با استیلای روسیه بر خان نشینهای ازبک در سدۀ سیزدهم قمری/نوزدهم میلادی، به چپاول و غارت ازبکان در خراسان پایان داده شد اما شدت آسیبهای وارده به این منطقه به حدی بود که بیشتر نواحی جام و باخرزو سرخس تا یک قرن پیش تقریباً خالی از سکنه بود. آثار برجها و کاریزهای ویران که در طول بیابانهای شرقی و غربی و شمالی به چشم می خورد، از رخدادهای هولناک وایام خونریزی و هجوم و ویرانگری مغولان و ازبکها خبر می دهد(همدانی، 1381، 11/53).
1-2 نام، کنیه و لقب او
او نورالدین ابوالحسن علی بن الحسن بن ابوطیب باخرزی است و منسوب به شهر خود «باخرز» می باشد که در آن متولد گردیده، رشد پیدا کرده و بخشی از علوم را در آن فرا گرفته است. کنیة او«ابوالحسن» است این امر در بسیاری از کتب ادبیات و تاریخ که به شرح حال او پرداخته اند، ذکر شده است و همچنین در صفحات اول و آخر نسخه های خطی که در آنها تحقیق کرده ایم آمده است. ولی ما کنیة دیگری برای او پیدا کرده ایم و آن ابوالقاسم است که آن را یاقوت از ابوالحسن بیهقی نقل کرده در حالیکه ابتدا او را ابوالحسن می نامد. چیزی که صحت این کنیه را ثابت می کند خطاب «البارع الزوزنی» به اوست که می گوید:
اٌباقاسمٍ لازلتَ فینا عطیهً من الله لا اٌٌمست یدُ الدّهر مَجذودَه
ترجمه: ابوالقاسم، تو هنوز هم هدیةخداوند برای ما هستی، دست روزگار همیشه بسته نمی ماند.
این بیت را باخرزی در کتاب دمیهٌ خود آورده است. عجیب نیست که باخرزی دو کنیه داشته باشد چون، بارها در کتب شرح حال، دیده ایم که ممکن است یک شخص چند کنیه داشته باشد. حتی ممکن است یک نفر به نام دو تن از فرزندان خود مورد خطاب قرار گیرد و یا اینکه با کنیۀ خاصی بدون داشتن فرزند و یا به نام فرزند بزرگ و یا فرزند مشهور خود مورد خطاب واقع شود. ولی ما فکر می کنیم که کنیة ابوالحسن از نام پدر او «حسن» گرفته شده باشد. وی در دیوان خود در این زمینه گفته است:
لقدکنتُ اٌ عرف با بن الحسن فلقَّبنی العشقُ با بن الحَزَن
ترجمه: من به نام فرزند حسن معروف بودم ولی عشق مرا فرزند حزن واندوه لقب داد.
(با خرزی، 1414، 3/1542و1543).
اورا سنخی نیز گفته اند که سنخ یکی از روستاهای خراسان بوده است و باخرزی در آغاز کارش در زادگاه خودش به کسب علم پرداخت و در نیشابور فقه خواند و در جلسة درس فقه عبدالله بن یوسف جوینی(متوفی 438ق) حضور یافت و سپس به ادب و نویسندگی علاقمند شد(فروخ، 1989، 3/170).
منابعی که در شرح احوال او می شناسیم، چندان متعدد نیست و کهن ترین آنها کتاب خود او، دمیه القصر است که در جای جای کتاب به ویژه در مقدمه پرتصنع آن به مراحل زندگی خود اشاره کرده، هرچند که شیفتگی به آرایه پردازی، گاه این اطلاعات را گنگ ساخته است.(باخرزی،1412،2/791 ).
درتاریخ و فرهنگ ایران، باخرزی از آن جهت اعتباری می یابد که وضعیت زبان و ادب عربی را در جامعة ایران سدة پنجم قمری باز می نماید، به ویژه که او در سلسلة یتیمه-دمیه- خریده حلقة میانی است. هرگاه این آثار از دیدگاه ادبی- جامعه شناسی- تاریخی مورد بررسی قرار گیرند و با آثار فارسی به ویژه لباب الالباب اثر عوفی(628ق) قیاس شوند، آنگاه می توان دربارة تاریخ ادب در سرزمین گستردة ایران، طی شش سده هوشمندانه تر اظهار نظر کرد.
1-3 پدر او و مقام و منزلت وی
باخرزی در خانواده ای مرفه متولد شد کتابهایی که دربارة باخرزی سخن گفته اند همگی به اتفاق می گویند که پدرش شیخ ابوعلی حسن بن ابوطیب می باشد تنها یکی از شاعران به نام ابو علی الحسن عبد الله العثمانی، او را در یکی از اشعار خود، با کنیة ابواحمد خوانده است :
اِنَّ کلامَ اُبی احمدَ الحسن أُسا کلام الهموم و الحزن
ترجمه: سخن ابو احمدالحسن، سخن غم انگیز و کلام اندوه و حزن است.
ولی باخرزی چیزی در این مورد نگفته است پس معلوم میشود که پدر نیز مانند پسر دارای دو کنیه بوده است. از شرح حال جامع و کلی که باخرزی دربارة پدرش در شعر و نثر خود آورده است معلوم می شود که او شاعر فاضل و سرشناس و دارای مقام و منزلت ادبی و آشنا به پدیده های عصر خود بوده است. در لا به لای کتاب الدمیه قطعات زیادی از اشعار او را می بینیم که فرزند او به همراه اشعار برخی از شعرای عصر خود آورده است. تنها ثعالبی در مورد پدر او چنین گفته است : «جوانی است که خداوند فضائل و نیکیهای او را زیاد کرده و شمایل او را نیکو گردانیده است صورت او زیباست و نعمت صالحی او را نگه می دارد، خلق و خوی او عظیم و والاست و ادبیات برتر آنرا زینت می بخشد نثروی دارای بلاغت است و همة نظم او نیکو و درخشان است.» (تتمه الیتیمه، 1403،2/37)
باخرزی در شرح حال پدر تنها بیست و چند قطعه در وصف وی گفته است با وجود این که در مورد پدرش گفته است که او در مدح گفتن بخل می ورزد ولی شیوة غالب بر این قطعات، مدح
می باشد.(باخرزی، 1414، 3/1542 و 1543).
خانهُ او در نیشابور، در همسایگی خانة ثعالبی قرار داشت و باخرزی به دوستی آن دو افتخار
می کرد به ویژه که او در دوران کودکی و نوجوانی نامه های آن دو ادیب را که در باب اخوانیات به هم می نوشتند به هردو می رساند(آذرنوش،1381، 11/53).
1-4 دانش و اخبار او
پدر چون آثار استعداد را در پسر مشاهده کرد به تربیتش همت گماشت و به گفتة باخرزی بهترین معلمان شهر را برای آموزش او فرا خواند. نخستین کتابی که آموخت قرآن کریم بود و سپس صرف و نحو و فقه وحدیث و ادب را نزد استادانی چون امام موفق نیشابوری، ابو محمد عبدالله جوینی(438ق) مدرس بزرگ و شیخ شافعیه در نیشابور بعد از 407 به بعد،ابو عثمان صابونی(449ق) ملقب به شیخ الاسلام، امام جماعت نیشابور از 407 به بعد ، ابو الفضل میکالی(436ق) ادیب مشهور نیشابور، و عمید ابوبکر قهستانی فرا گرفت. باخرزی که گویی به ادب مایل تر بود تا فقه، بنابر تأئید ابوالحسن بیهقی به فن نویسندگی و سپس به دیوان نامه نگاری و امور مربوط به آن روی آورد.
کارهایی که باخرزی در آغاز به عهده گرفته اندکی مبهم است و اشارات منابع را گاه نمی توان با اطلاعات تاریخی منطبق ساخت. در هر حال وی دیر زمانی در کار تحصیل بود تا بی شکیب شد و در 434 ق، تصمیم گرفت با وجود کمی سن، در طلب دانش یا شغل بار سفر ببندد. وی در مقدمة دمیه به بزرگانی که در شهرهای گوناگون دیده اشاره کرده است مهم ترین شهرهایی که وی در نور دیده است عبارتند از: نیشابور، هرات، جرجان، مرورود، بلخ، ری، اصفهان، همدان، بغداد، بصره، واسط و جزء آنها.
درست پیدا نیست که باخرزی کار دیوانی را از کجا آغاز کرد، اگرچه خدمت او در دیوان رسائل عمید الملک کندری اندکی روشن تر است. کندری در نیشابور به خدمت طغرل- که در کشاکش جنگ با غزنویان بود- درآمد و سال 447 ق همراه او به بغداد رفت. در روایات دقیقاً روشن نیست که باخرزی کجا به او پیوسته است؛ اما اگر دو روایت عمده ای را که در این باب نقل کرده اند با یکدیگر بسنجیم چند نکته آشکار می شود. نخست آنکه باخرزی و کندری در جوانی(434 ق) نزد امام موفق نیشابوری درس می خواندند. با خرزی جوان که شعر سرایی آموخته بود، سه بیت هجای شوخی آمیز برای کندری سرود که بیشترین منابع نقل کرده اند. همدرسی این دو جوان، بر همسالی تقریبی آن دو نیز دلالت دارد. حال اگر کندری در 415 ق متولد شده باشد، می توان تاریخ تولد باخرزی را نیز همین سال یا یکی دو سال بیشتر یا پس تر قرار داد. روایت دوم که او خود نقل کرده و در ادبای یاقوت تکرار شده است حکایت از آن دارد که کندری- پس از ماجراهایی که میان او و طغرل گذشت- و حتی به خصی شدنش انجامید- دوباره نزد پادشاه سلجوقی اعتبار یافت و همراه او در مقام وزارت به بغداد رفت. می دانیم که این امر بنابه گفتة ابن اثیر در رمضان 447 رخ داده است. باخرزی خود می نویسد که وی تازه در دیوان رسائل به کار مشغول شده بود که روزی وزیر آمد و پرسید که آیا او همان گویندة «اَقبلَ» (نخستین کلمه از سه بیتی با خرزی که حدود سیزده سال پیش در هجو او سروده بود) است؟ این سوال نشان می دهد که در فاصلة این سیزده سال- بر خلاف ادعای برخی- هیچ گاه نزد کندری نرفته است. در هر حال وزیر به نیکی از او استقبال می کند . «اَقبل» را به فال نیک می گیرد. بنا بر روایت یاقوت فردای آن روز بود که باخرزی دالیة بزرگ خود را در مدح وزیر خواند این قصیده که مجموعاً چهل بیت از آن باقی است باعث شد که وزیر، نزد امیران عرب به این شاعر عجم بنازد و او را صله ای هزار دنیاری ببخشد(همان،11/54)
فردای آن روز بود که باخرزی دالیة بزرگ خود را در مدح وزیر خواند. این قصیده که مجموعاً چهل بیت از آن باقی مانده است، باعث شد که وزیر، نزد امیران عرب به این شاعر عجم بنازد و او را صله ای هزار دیناری ببخشد. با این همه و به رغم آنکه وی انتظار داشت به لطف وزیر، مراتب عالی یابد، هیچ گاه از دبیری دیوان پا فراتر ننهاد.سفر او به بصره و کار دیوانی، در آنجا نیز گویی پس از دیدار وزیر در بغداد رخ داده است. اگر این گزارش درست باشد ناچار باید پذیرفت که کندری چندان عنایتی به او نداشته و نمی توان باور کردکه وی پیوسته به امید عنایت کندری بوده است، زیرا در دیوان باخرزی به غیر از دالیه معروف، فقط یک قصیده در ستایش او وجود دارد. دو قطعۀ دیگر، یکی در دلداری اوست پس از سمتی که طغرل بر او روا داشت و دیگر، رثا گونه ای است که به پراکندگی جسد او در سرزمینهای گوناگون اشاره دارد پس از قتل وزیر باخرزی خطاب به
الب ارسلان شعری می سراید که یاقوت سخت آن را زیبا می پندارد. باخرزی که در اواخر کار کندری یعنی در 455 ق، در بغداد بود، کوشید به درگاه خلیفه نفوذ کند و سرانجام توانست بائیه ای را که بیست و نه بیتش در دیوان گردآمده است، به او تقدیم کند. باخرزی شیفتة قصیده خویش بود و حتی آن را در صدر دیوان «خطی» قرار داد. قصیده از نظر فنی بی عیب است اما بر تکلف و تهی از ذوق شاعرانه نیز هست. با این همه، روایت یاقوت را دربارة آن نباید باورداشت؛ بنابراین روایت، مردم بغداد شعر او را سست خواندند، زیرا درآن «برودت عجمی» احساس می کردند.
باخرزی نیز ناچار چندی در کرخ بغداد زیست تا زبان و ذوقش قوام یافت و مورد قبول بغدادیان قرار گرفت. ظاهراً مدح خلیفه در به روی او نگشود، زیرا اندکی بعد، او را در نیشابور
می یابیم خود می گوید که در آنجا به دیدار کندری که در خانۀ حاکم زندانی بود رفته و با او به گفتگو نشست.
از آن پس تا زمان گوشه گیری، از زندگی او اطلاع روشنی نداریم. بعید نیست که در دستگاه طغرل و نظام الملک به کاردبیری مشغول شده باشد زیرا می بینیم که طغرل را در یک قصیدۀ بزرگ و یک قطعۀ کوچک، و نظام الملک را در سه قصیده مدح گفته است و در دمیه بارها در بزرگداشت این وزیر سخن گفته و اساساً دمیه را به او تقدیم داشته است. باخرزی را در بسیاری شهرهای دیگر همراه با بزرگان ادب می یابیم؛ و نیز می دانیم که وی با ادیب یعقوب بن احمد نیشابوری صاحب نخستین فرهنگ عربی- فارسی همنشینی داشته است. اما به آسانی نمی توان برای این سفرها ترتیب زمانی روشنی یافت. در 464 ق باخرزی به دلیلی که بر ما پوشیده مانده از هر کار کناره جست و از آن پس در شهر خود باخرز کاری جزتألیف و نیز خوشگذرانی نداشت.(همان،11/55)
1-5 مقام و ادبیات او:
باخرزی یکی از ادیبان دورة عباسی سلجوقی قرن پنجم به شمارمی آید که به دو زبان عربی و فارسی تسلط داشت و زبان عربی او قویتر و دارای دستاوردهای بیشتری بود. می گویند باخرزی دارای خلق و خوی نیکو، رتبة بالا و صورت زیبائی بود. اوادیبی فاضل، درخشان و دارای طبع لطیف بود. در میادین فصاحت و بلاغت و بخشندگی وارد شد او در زمان خود از نظر بخشش و هوش یگانه و بی نظیر بود و در نظم و نثر از همگان جلوتر و در نگارش و انشاء و نویسندگی از همه بالا تر بود. باخرزی دارای مذهب تسنن بود و از غزنویان و سلجوقیان معاصر خود پیروی می کرد و به سنّی بودن خود تعصب نداشت.
از لابه لای دمیة او چیزهایی را در حمایت از مذهب تسنن می بینیم ( با خرزی ، 1414 ، 3/1546).
1-6 چگونگی قتل او:
زمانی که باخرزی در یکی از مجالس تفریحی بود یک غلام ترک با چاقویی به او حمله می کند که باعث مرگ وی می شود هویت قاتل شناخته و علت قتل شناخته نشد. قزوینی داستانی را دربارة علت قتل وی روایت می کند که رنگ و بوی خیال بافی دارد یعنی همان ویژگی کتب تاریخ و جغرافیایی آن زمان. خلاصة داستان آن است که سلجوقیان حکومت باخرز را به یک امیر دادند وزنی از قبیلة بنی سلجوقیان را به عقد او در آوردند آن زن هنگامیکه ابوالحسن را دید گفت: «رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که با همین شکل و شمایل ظاهر شده بود.» پس جاه و مقام نزد آنان پیدا کرد و آخر الامر به سبب همین زن کشته شد چرا که زیبایی او وبال وی گردید. اینگونه وقایع گاهی اتفاقمی افتد ولی بعید به نظر می رسد که بانوی امیر عاشق مردی شود که پنجاه و چند سال عمر داشته و رونق جوانی از صورتش رخت بربسته و شاید برخی از حسودان بخاطر رابطۀ او با نظام الملک و سلجوقیان او را به قتل رساندند و همانطور که می دانیم سلجوقیان، دشمن اسماعیلیان بودند(همان،3/1542).
دکتر ذبیح الله صفا در جلد یک کتاب «تاریخ ادبیات ایران» درباره سرانجام او چنین نگاشته است: «باخرزی در جوانی کاتب سلطان رکن الدین طغرل سلجوقی بود لکن انزوا اختیار کرد و دست از کار بکشید و روز و شب با حریفان اهل و ظریفان با فضل به معاقرت عقار و معاشقت دلدار مشغول شد وقتل او هم در یکی از همین مجالس اُنس به دست ترکی به سال 467 یا 468 اتفاق افتاد.»(صفا،1374، 1/374 و 376).
1-7 رشد علمی و استادان او:
در کتابها بجز مطالب اندک، چیزی درباره رشد علمی و استادان او نیامده است. مثلاً یاقوت اشاره ای به شیخ امام موفق نیشابوری می کند ولی در این خبر، نوع استفاده و مدت حضور در حلقه درس او نیامده کتابهای شرح حال نیز در مورد ماهیت این امام و نوع فرهنگ آن سخنی نگفته اند تا بتوانیم علوم موثر روی شخصیت باخرزی را بشناسیم. شیخ ابومحمدعبدالله بن یوسف الجوینی از برجسته ترین اساتیدی است که باخرزی در نیشابور نزد آنها تحصیل نمود باخرزی فقه شافعی را از او فرا گرفت و حدیث و ادبیات را استماع نمود.(ابن خلکان،ب.ت.3/475) در کتاب الدمیه آمده است که پدرش اولین استاد او بوده است لذا می بینیم پدرش چون نشانه های تمایل فرزند به علم و دانش و استفاده از انواع دروس را در او می بیند خود اقدام به تربیت او نموده و اساتیدی را برای تعلیم و ارشاد او پیدا می کند. ولی این سوال مطرح می شود و آن اینکه باخرزی چه نوع دانشی را به دست آورده است؟ و پدرش کدام اساتید را برای او بکار گرفته است؟ و پدرش چه چیزی را به به او آموزش داده است؟ ما نمیدانیم چگونه باید به این سوال پاسخ دهیم ولی کورسوئی در این راه وجود دارد آنجا که خود باخرزی می گوید که از حفظ قران فارغ گردید و آن مرحله اول آموزش بود و پس از آن تحصیلات خود را در مکتب خانه ها و نزد اساتید آغاز نمود و بعد از آن به مطالعات خاص خود پرداخت. اگر به متون دمیه خوب توجه کنیم این کورسو روشن تر می شود بدین ترتیب که پدرش با بهترین ادبای آن زمان در ارتباط بود و بسیار اتفاق می افتاد که پسر حلقه وصل بین آنها
می شد،پس نوشته های شعری و برادرانه را حمل می نمود و یا در مجالس ادبی آنان شرکت می نمود. بنابراین می بینیم که باخرزی ادبیات را نزد همنشینان پدرش مانند ثعالبی فرا می گرفت لذا این جو ادبیات بر روح باخرزی اثر می گذاشت داستان دمیه نیز سرشار از تاثیر پذیری او از رفت و آمدهای مکرر به کتابخانه ثعالبی و اطلاع از چک نویس های او بوده است. ولی باخرزی که در سال 434 هجری آماده مسافرت بوده شیوه تحصیل علم خود را بر ما مسدود نموده است . ما موفق شدیم دو نوع فرهنگ او را پس از مسافرت به دو بخش تقسیم کنیم اول آن که بخشی است که از استادان فرا گرفته و دوم از ادیبان و اندیشمندانی است که به دیدار آنان رفته و اشعاری را که روایت کرده اند گرفته و یا راویانی که چندین بار به دیدار آنان رفته تا محفو ظاتشان را منتقل نماید، کافی است اسامی ادیبانی را مطرح کنیم که در هنگام تدوین دست آوردهایشان به دیدار آنان رفته است تا نوع استفاده و بهرۀ او را ارزیابی کنیم از جمله این افراد: ثعالبی، ابن فارس، عبد القاهـر جرجانی، ابن برهان و ابن کرام می باشند چنین تاثیراتی در کتاب دمیه ظاهر گردیده است خواننده پیگیر می تواند گرایشهای نقدی، ادبی، بلاغی، لغوی، نحوی او را از آموخته هایش به وضوح در نوشته هایش مشاهده کند و نقش ادیبانی که ذوق و قریحه او را صیقل دادند و شناخت او را با شعر و نثر خود آراسته نمودند ببیند. اهمیت کتابخانه هایی که استفاده کرده و ذخایر عربی موجود در آنها و دوستانی که در شغل نویسندگی با او همراه بوده اند را نباید فراموش کنیم. باخرزی به فرزندانش اهمیت
می دهد و بر تربیت و پرورش آنان نظارت می کند و چند استاد را برای آنان بکار می گیرد. چنین چیزی بر شناخت موقعیت ادبی و اهتمام وی به فرهنگ و پرورش فرزندان دلالت دارد و فرهنگ وژرف نگری او را نشان می دهد. از آنچه گفته شد می توان بطور مختصر به پرورش علمی او قبل و بعد از مسافرتش پی ببریم و مهمترین استادان او را که زمانه به او داده بود نام بردیم ولی نتوانستیم نام استادی را که همواره با او همراه بوده است بشناسیم و یا اینکه از چه کسی پیروی کرده و یا تاثیر گرفته است و همین امر باعث می شود آموزش و یادگیری عمومی را در ورد او بکار ببریم و آن به علت کثرت نقل و انتقال او در شهرها و کشورها بعد از آغاز مسافرت می باشد ولی شکی نیست که او از هر هنری بهره ای برده و کلیه علوم مشهور عصر خود را جمع آوری کرده و در ذهن خود ذخیره نموده است که نتیجه علمی، شعری و ادبی آن در دمیه آشکار است.(باخرزی،1414،3/1549 و 1550)
1-8 گشت و گذار علمی او:
اسامی کشورهایی که به آنها سفر کرده و انسان فاضل و یا راوی را در آنها ملاقات کرده و یا به یکی از کتابخانه های دیوان آن مراجعه نموده را جمع آوری کنیم می بینیم که تعداد آنها نوزده شهر و روستا خواهد بود راویان زیادی بوده اندکه اشعار این مناطق را بر او عرضه داشتند برخی از این شهرها را چندین بار مسافرت کرده مانند نیشابور، زوزن، خراسان و ری. گویی که باخرزی به بلاد شام، مصر، الجزیره و حجاز نرفته است چون حتی یک نام از آنها برده نشده است. سال تولد او دقیقاً مشخص نیست ولی از کلامش مشخص است که سفر او در سال 434 هجری آغاز گردیده و در سنین نوجوانی و زیر بیست سال بوده است و اگر برنامۀ سفرهای خود را در سال 464 هجری پایان داده باشد نتیجه می گیریم که مدت سی سال را در سفر بوده و توقفی نداشته است مگر آنکه خستگی به وی روی آورده و سالمندی او را از پای انداخته است.
باخرزی نقشه منظمی را از مهمترین شهرهای خود ترسیم کرده و اشخاصی را که در آن شهرها با آنان دیدار نموده را نام برده است. پس از آن، گروه دیگری از افراد که آنان را ملاقات نموده است را نام می برد. اگر این اسامی را با یکدیگر مقایسه کنیم نتیجه می گیریم که ابتدا افراد مشهور را نام
می برد و پس از آنها افرادی که اهمیت کمتری از لحاظ دستاورد علمی و جاه و مقام بوده اند را نام برده است گاهی می بینیم اسامی اشخاص را با قید تاریخ دیدار نام می برد این امر( باوجود اندک بودن) بسیاری از امور مربوط به سفرهایش را روشن می سازد مثلاً در بغداد در سال 425 هجری با ابن برهان نحوی و در سال 466 هجری در نیشابور با ابو سعید دیدار داشته است. در سال 425 هجری در نیشابور، عبدالصمد طبری را زیارت کرده است او می گوید در برخی از شهرها علاوه بر بزرگان و شاعران از کتابها و کتابخانه ها دیدار داشته است. این امر، شیوه تحقیقات و اقتباس و اهتمام او به اینگونه امور را نیز روشن می سازد. سفرهای او در اصل جهت جمع آوری اطلاعات و مقارنه شخصیتها و افراد سرشناس بوده است ولی سفر نیاز به گنج بی پایان دارد و باخرزی از جمله افراد و خانواده های متمول نبوده است لذا می بینیم که از شهری به شهر دیگر منتقل می شود و در آنجا کار می کند وسعی و تلاش خود را برای خدمت به بعضی از امیران و حاکمان به کار می گیرد خواه در دیوان دربار و یا کتابخانه و یا اینکه بصورت نسخ برخی کتابها مشغول می گردید. همچنین می بینیم که در رکاب برخی امیران به سفر می رفته به ویژه به همراه نظام الملک (همان،3/1554).
1-9 نشانه های فرهنگی او:
پس از پرداختن به شیوه پیشترفت علمی و آشنائی با اصول فرهنگی سابق او این سوال مطرح می شود: این موضوع چه تاثیری در دمیه اوداشته است؟ آیا چیزی هست که علوم به دست آمده او را روشن نماید؟ بدهی است فرهنگهایی که یک نویسنده گردآوری می کند هنرهای زمان خود را در دستاورد خود منعکس می نماید. نخستین چیزی که در دمیه با آن روبرو می شویم آن است که نویسنده آن حافظ قرآن وحدیث بوده و نسبت به ادبیات جاهلی و اسلامی اطلاع داشته است علاوه بر ادبیات عصر خود که با آن زندگی کرده و آن را منتقل نموده و مردم نیز از زبان او منتقل نموده اند. از طرفی او یک ناقد، لغت شناس، ادیب و صاحب بلاغت می باشد چون فرهنگ ادبا در دوره عباسی آن است که از هر علمی گوشه ای را برگیری، پس از نگاه به دمیه متوجه می شویم که باخرزی یک ادیب سرشناس و خبره می باشد و با صنعت شعری آشنائی داشته و به نیازهای ادبی عصر خود آگاه بوده است. همچنین نتیجه می گیریم که باخرزی قدرت نگارش علوم خود را به خوبی داشته که آنها بطور مستقیم ارائه نموده و گاهی بصورت نثر غیر مستقیم به رشته تحریر در آورده است. او به آیات قرآنی یا ابیات شعری یا اخبار استناده می کند و مواردی را به عنوان شاهد ذکر می کند و یا به آنها اشاره می نماید زیاده روی او در این زمینه نشان دهنده قدرت درخشان یا تعهد و یا تظاهر او می باشد. گاهی می بینیم که یک سرقت ادبی یا اقتباس و یا تضمین را در آثار دیگران کشف می کند مثلاً در مورد بیت زیر:
تفثُ المرءِ حیثُ یُقضی حلالٌ و جَمالٌ یحقُ أن نَقتَنیهِ
ترجمه: گاهی به انسان روزی حلال و زیبایی می دهند که شایسته است برگرفته شود. باخرزی می گوید: چه نیکو اقتباس کرده است.
قدرت اکتشافات او تنها در قرآن نیست بلکه در عموم ادبیات، شعر، نثر و اخبار او وجود دارد. او زمانیکه می خواهد موضوعی را بنویسد یا شرح حال یکی از ادیبان را به رشته تحریر در آورد بسیاری از مثلهای عربی را ذکر می کند مثلاً می گوید: «به بهترین وجه آنرا راه برده است بگو کمان به دست کمانگر افتاده است» که در آن از مثل «کمان را به دست کمانگر بدهید» استفاده کرده است. و یا اینکه در حین معرفی یکی از شعرا چنین نمی گوید که او شاعر غزل سرائی است که هوش از سرآوازه خوانان می برد، بلکه می گوید: او مانند ابن ربیعه است و یا اگر مداح مشهوری باشد او را به حسان تشبیه می کند و این چنین مورد ستایش قرار می دهد مسلماً این امر نشان دهندۀ آگاهی وسیع وی از کتابخانه نظامی نیشابور یا دارالعلم بغداد و یا کتابخانه های خصوصی برخی از بزرگان که به دیدار آنها رفته و شرح حال آنان را نوشته و مطالبی را از تالیفات آنان انتخاب کرده است، می باشد. باخرزی گاهی اوقات به اشعار شاعران استناد می کند بدون اینکه نام شاعر را ذکر کند و یا به آن اشاره کند و بدین ترتیب کار ما را دشوار می کند که چگونه آنان را پیدا کنیم و آیا این اشعار از خود او بوده و یا از شاعران دیگر است(همان،3/1556).
1-10 منابع باخرزی
باخرزی در طی سفر های علمی خود توانست کتابهایی را پیدا کند که روزگار آنها را فراموش کرده بود و دیوانهایی را یافت که زمانه آنها را مفقود کرده بود قضا و قدر چنین خواسته بود که باخرزی و مانند او را به ماهدیه کند تا کتابها و دیوانها را به ما معرفی نماید و کتابخانه های بزرگی که اغلب آنها فعلاً از بین رفته اند را به ما بشناساند. از مهمترین کتابهای مورد استناد باخرزی دو کتاب هستند که شامل نمونه های بیشماری از شعر و شعرا می باشند لذا شایسته است که این دو کتاب را در زمره کتابهای ادبیات و شرح حال دسته بندی کنیم: کتاب اول«جونة النّد» تالیف یعقوب بن احمد نیشابوری و دوم «قلائدالشرف» تالیف ابوعامراالفضل بن اسماعیل جرجانی است هر دو مؤلف و هر دو کتاب از نخستین راویان مورد اعتماد باخرزی بوده اند، او کتاب «طراز الذهب علی و شاح الادب» تالیف ابو المطهر را نیز مورد مطالعه قرار داده است. هر سه کتاب متاسفانه مفقود شده اند.(باخرزی، 1414،3/1556).
باخزری از کتابخانه هایی نام می برد که دیوانهای شاعران را درآنها مطالعه کرده است. این امر ، میزان توجه او را به تحقیق و همینطور توجه و عنایت به ادیبان را در مورد تأسیس کتابخانه های خصوصی و توجه امیران در مورد تأسیس کتابخانه های عمومی را نشان می دهد. از مهمترین کتابخانه هایی که به آنها رجوع کرده ودر آنها مشغول شده است بیت الحکمه، دارالعلم ، خزانۀ عمید الملک ، خزانۀ نظامی در نیشابور و کتابخانۀ ناصح الدوله فندورجی می باشند. بنابراین می توان گفت نخستین منابع باخرزی در تحقیق عبارتند از : کتابخانه ها، نوشته ها و ارتباط مستقیم با ادیبان یا راویان آنها استفاده از دو زبان عربی و فارسی (همان ، 3/1557)
1-11 کشورها در کتاب دمیه:
باخرزی با معرفی شهرهایی که بازدید کرده یا شهرهای مورد انتساب شاعران، بر کمال دمیه خود افزوده است با وجود اینکه شرح او در مقایسه با اسامی صدها کشور مورد نیاز ما بسیار اندک
می باشد ولی همین تلاش او قابل ستایش می باشد چون اغلب این اسامی، شهر های کوچک یا روستاهای دور افتاده می باشند که سفر به آنها برگردشگران محال بوده و یا اینکه به موقعیت آنها توجه نکرده اند در حالیکه باخرزی را می بینیم که جغرافیا و موقعیت آنها را در نوشته های خود شرح داده است. این شرح او بسیار مختصر است و از چند کلمه تجاوز نمی کند. مثلاً می گوید: «ولاز: از روستای خواف است» و «قلندوش: از نواحی سرخس است». گاهی اوقات باخرزی از اختصار دوری کرده و در شرح طبیعت برخی کشورها مطالبی را در چند سطر یا صفحه می نویسد و آب و هوا، مناطق زیبا، دانشمندان آن مناطق یا اراضی آنها را شرح می دهد مثلاً در مورد زوزن، بخارا و نیشابور، او برای شرح مزایای این شهرها مطالب را دسته بندی می کند و به اشعار و سخنان بزرگان استناد می نماید. وی می گوید که هزار رساله در شرح احوال اراضی نیشابور نوشته و آنرا «غالیه السکاری» نامیده و بخش کوچکی از آنان را در دمیه آورده است.(همان،3/1557)
1-12 نظام الملک و دمیه:
نظام الملک در طول وزارت خود که سی سال ادامه داشت به این عنوان شناخته شد که شدیداً به اهل علم و دین تعلق خاطر دارد. مجلس او همواره مملو از فقها و صوفیان بوده است و به آنان انعام بسیار عطا می کرد لذا کتاب دمیه که در زمان او نوشته شد سرشار از قصایدی است که فضل و کرم و دانش او و توجه وی به علما را مورد ستایش قرار می دهند. نظام الملک از زمینه های ادبی دور نبود او در ابتدای امر نویسنده دیوان دربار بود و اشعار و متون نثری از خود به جای گذاشته است. باخرزی در دوره درخشش ادبی عصر سلجوقیان، عصر طغرلبک و الب ارسلان و نظام الملک، ظاهر گردید و شخصاً متوجه عنایت و توجه نظام الملک به ادبا و علما گردید. او می گوید عنایت و توجه او کمک فراوانی به کشف این ادبا نمود لذا باخرزی دمیه خود را در آن زمان تالیف نمود و آنرا به وی تقدیم کرد. در مورد نخستین صله باخرزی در این زمینه اطلاع نداریم ولی به یقین می دانیم که نظام الملک هیچیک از ادیبان را از فضل خود محروم نساخته و در مورد باخرزی نیز کوتاهی نکرده به ویژه اینکه در مراسلات دیوان با او همراه بوده و از وی پیروی می نمود. باخرزی شرح حال همه شاعرانی را که در مدح نظام الملک شعر سروده اند ذکر کرده که تعداد آنان بیش از 50 شاعر است و در شرح شعر نظامی نیز مطالبی نوشته است. مهمترین صفاتی که شعرا،در مورد او ذکر می کنند توجه او به ادبیات، تأسیس مدارس، توجه او به مشهور ساختن شعرا، عملیات قهرمانانه جنگی، حسن مدیریت و حکومت، تفکر بسیار و پر کردن کتابخانه ها از کتابهای نفیس می باشد. از جمله کسانی که نظام الملک را می ستاید ابو غالب قمی است که می گوید:
اقامَ علی شطِّ الفراتِ کانّما |
|
یباری طوافَی مائهِ بعطاءِ
|
ترجمه:
در شط العرب اقامت کرده گوئی با بخشش و عطای خود به آن رود آب می دهد.
فضل و بخشش او به مال در همه جا وجود دارد حتی اگر فرات آب فراوان داشته باشد.
سرور همگان است و تنها به دین اختصاص ندارد.امیر همه اهل زمین است و تنها مختص وزیران نمی باشد.
با شعر و مدح خود تورا شکر می گویم شعری که در آسمان درخشش داشته و مانند گیاهان در زمین منتشر خواهد بود.
دوست داشتیم باخرزی شرح حالی از نظام الملک می نوشت همانطورکه برای وزیر پیش از او کندری نوشته است. ظاهراً باخرزی به این علت در مورد کندری نوشته است که او زبان عربی را
می دانست و برای نظام الملک مطلبی ننوشت چون هیچ دستاوردی به زبان عربی نداشته است. (همان، 3/1559-1558)
1-13 آثار باخرزی
دیوان، این اثر باخرزی شهرت گسترده ای داشته و غالب نویسندگان آن را به شهرت و نیکویی و صف کرده اند. احتمالاً کهن ترین نسخه آن، نسخه موزه بغداد است که در 472 ق یعنی تنها 5 سال پس از قتل او فراهم آمده است وبا مدح خلیفه قانم آغازمی شود.باخرزی خود این دیوان را گرد آورده بود و شاعری به نام ابو العلاءبن غانم هروی در نیشابور آن را نگاشته بود. این دیوان گزیده هایی نیز داشته است:
یکی از آنها الملتقطات (گزیده ها) نام دارد که به یکی از نسخه های دمیه منضم، و همراه با آن توسط طباخ چاپ شده است؛ دیگر الاحسن فی شعر علی بن الحسن برگزیده ابو الوفاء اخسیکتی است که در موزه بریتانیا نگهداری می شود. اما برو کلمان و آقابزرگ نام این کتاب را اختیار الکبر من التیّب... نیز آورده اند. قزوینی اشاره می کند که الاحسن هزار بیت است و باخرزی خود آن را برگزیده است عوفی نیز چگونگی جا به جا شدن آن را در خزاین وزیران نقل کرده است.(آذرنوش،1381،11/56)
محمد قاسم مصطفی در «رساله الطرد» پیوسته به دیوان دو جلدی چاپ خود که در قاهره
(1970م) آماده کرده است، ارجاع می دهد. این دیوان ظاهراً شامل اشعار فارسی، ترجمه هایی از اشعار فارسی و ملمعات نیز هست. آنچه تونجی در بنغازی منتشر کرده (1975م)، مختصری است 160 صفحه ای که در اتریش یافته و ادعا می کند که نسخه احمدیه را هم دیده است. اما هیچ اثری از آن نسخه در دیوان پیدا نیست. آنچه را هم که از منابع گردآورده، ناقص است؛ از جمله اشعار فارسی باخرزی که به روایت عوفی منحصر می گردد و آثاری چون مجمل فصیحی، مجمع الفصحای رضا قلی هدایت، هفت اقلیم امین احمدرازی و ریاض الجنۀ زنوزی را هم ندیده است.
2- در کتابخانه ثوپکاپی سرای، مجموعه منحصر به فردی موجود است که ظاهراً دیوان کامل باخرزی رادربر دارد. در آن دو الروز نامجه نقل شده که بیشتر ذکر مجالسی است که در زمان عبدالحمید بن یحیی (441-443 هـ) در زوزن تشکیل می شده است.
3- همچنین در مجموعه موجود در توپکاپی سرای رساله ای منثور در نخجیرگانی به نام «رساله الطرد» نقل شده که در 1975 م به کوشش محمد قاسم مصطفی در مجله معهد المخطوطات العربیه به چاپ رسیده است.
4- دمیة القصر. این کتاب بارها به چاپ رسیده است، از آن جمله در حلب(1930م)، به کوشش محمدطباخ که بسیار ناقص، و بیش از نیمی از آن ساقط گشته است؛ چاپ عبدالفتاح در قاهره(1968-1971م، در 2 مجلد)؛چاپ سامی مکی عانی در بغداد1971-1973م،در2مجلد)؛چاپ تونجی(در3 مجلد).
اهمیت دمیه، به خصوص برای ادبیات عرب در ایران، در آن است که مجموعه پربهای ثعالبی را به مجموعه های پس از خود و بویژه خریده القصر عمادالدین کاتب پیوند می دهد. دیدیم که باخرزی رابطه ای سخت استوار با ثعالبی داشت، چندان که او را پدر دوم خود خوانده است؛ بی گمان تاثیر یتیمه ثعالبی بود که وی را به تدوین دمیه برانگیخت. او خود شرح داده(1/32) که نسبت به یتیمه و شرح حال آن چه موضوعی اتخاذ کرده است. عمادالدین نیز خود گفته است که دمیه را در کتابخانه تاج الملک در اصفهان دیده، و مطالعه کرده و به نوشتن دنباله آن تشویق شده است. دمیه با آنکه به اندازه یتیمه یا خریده مورد توجه نویسندگان بعد از باخرزی قرار نگرفته، سخت مورد علاقه باخرزی بوده است وگروهی دیگر نیز به شعر یا به نثر آن را ستوده اند. (آذرنوش، 1381،11/56).
چند کتاب بعنوان ذیل بردمیه نگاشته شده است: نخست و شاح الدمیه است که ابو الحسن علی بیهقی(؟-565- قـ) فراهم آورد.(ابن خلکان، ب.ت،3/475). سپس تکلمه ای به نام دره الوشاح بر آن افزود و بخشی از این کتاب به صورت خطی موجود است. دیگر کتاب زینه الدهر تالیف خطیرای(د 568 ق) است.
آثار یافت نشده: 1- شعراء باخرز، می تواند نام کتابی باشد که او در نوجوانی تدوین کرده است.
2- غالیة السکاری، کتابی بوده در احوال نیشابور که باز او خود در دمیه، در آغاز بخش شعرای نیشابور به آن اشاره کرده است.
3- باخرزی خود در دمیه به رساله ای در تفضیل البرد اشاره می کند که در معارضه با وزیر ابو العلا محمد بن علی ابن حسول نگاشته است.(باخرزی، 1414، 1/421).
4- اربعون فی الحدیث.
5- طرب نامه، که مجموعه ربا عیات او بوده است عوفی این کتاب را در کتابخانه سرندیبی دیده و چند رباعی از آن را که به یادش مانده بود، آورده است.(عوفی،1361، 70) ونیز خوب است اشاره کنیم که یک نسخه از الامثال السائره صاحب ابن عباد به خط باخرزی موجود است.(آذرنوش ، 1381، 11/57).
1-14 تحلیلی بر اثر باخرزی:
عوفی برخی از اشعار فارسی او را در لباب الالباب نقل کرده و از آن جمله یک رباعی را به او نسبت داده که در دم مرگ سروده است.(عوفی ، 1361 ، 1/71 - 69)
آثار باخرزی پیوسته مورد ستایش نویسندگان قرار گرفته بعضی منابع اورا یگانه زمان و جادوگر روزگار خود و صاحب شعر بدیع دانسته است اما عشق به آرایه های لفظی چون جناس، ابهامات ملال انگیز، مضامینی کلیشه ای و تقلیدهای پایان ناپذیر، از او دانشمندی نظم پرداز ساخته است، مضامینی چون وصف سرما مانند این بیتها که حکایت از ریزبینی و نکته سنجی او دارند:
کم مؤمنٍ قَرَصَتهُ اَطفارُ الشتا فغدالسُکّانِ الجحیمِ حَسودا
ترجمه: چه بسا که ناخنهای سرما مومنی را زخمی کرد به گونه ای که او به اهل دوزخ رشک برد.
وتری طیورَ الماءِ فی وُ کُناتِها تختارُحرّ النار و السَّفّودا
ترجمه: پرندگان آبزی را می بینی که از فرط سرما در آشیانه هایشان هستند و حرارت آتش و کشیده شدن به سیخ کباب را بر وضع موجود ترجیح می دهند.
و اذارَمیتَ بفضلِ کا سِکَ فی الهوا عادت علیک من العقیق عُقودا
ترجمه: و درآن سرمای شدید هرگاه ته مانده جامت را به هوا پرتاب می کردی، یخ
می بست و مانند گردنبندی از عقیق به نزد تو باز می گشت.
یا صاحبَ العُودَینِ، لاتُهمِلهُما حَرّک لنا عُوداً و حَرِّق عُوداً !
ترجمه: ای کسی که دو ساز داری، آنها را بدون استفاده نگذار: یکی را برای ما بنواز و دیگری را آتش بزن : (فروخ، 1989، 3/171).
دیوان عربی باخرزی بسیار زبانزد شد اما اثر مشهورش کتاب معروف و ارزشمند او« دمیة القصر و عصرة اهل العصر» می باشد که ازجمله مشهورترین کتابها در شرح احوال و آثار ادبیان تازی گو است و به منزله ذیلی است بر«یتیمة الدهر» اثرثعالبی. و علی بن زید بیهقی کتاب «وشاح الدمیه» را به عنوان ذیل آن به نگارش درآورد.
کتاب دمیه القصر افزون برجمع آوری سرودهای شاعران ایرانی، در بسیاری موارد خلاصه ای از شرح حال این شاعران را قبل از روایت اشعارشان در بر دارد که همین امر یکی از عوامل موثر در نگارش تاریخ ادبیات بشمار می رود و بسیار اهمیت دارد و جالب توجه اینکه در کتاب «تاریخ ادبیات زبان عربی» تالیف حناالفاخوری به کتاب دمیه القصر در این زمینه اشاره شده است:
«تاریخ ادب به معنی امروزی اش چیز تازه ای است که اروپائیان در عصر رنسانس شناخته اند. ایتالیایی ها در این فن پیشقدم بوده اند و ملتهای دیگر به ویژه فرانسویان در پی آن گام برداشتند.پیشینیان قوم عرب نیز تاریخ ادب را به معنی امروزی اش نمی شناختند، شیوه آنان جمع آوری شرح حال شاعران و نویسندگان و بیان محاسن و مساوی و استشهاد به برخی از اقوال آنان بود و سخنانشان به هم پیوسته و کامل و فراگیرنبود و نمی توانست تصویری کلی از ادب در یک دوره یا دوره های متعدد به دست بدهد و نیز تعلیل و تحلیل در میانشان چندان رواج نداشت. از این رو آثار این بزرگان تنها می تواند منابع و مصادر تاریخ ادب به حساب آید تاریخ ادب از جمله این آثار است: طبقات الشعراء از محمد بن سلاّم جمحی،الشعر والشعرا از ابن قتیبه ، قلائد العقیان و مطمح الانفس از فتح بن خاقان اندلسی، معجم الشعرا از مرزبانی، یتیمة الدهرفی شعراء العصر از ابو منصور ثعالبی، الذخیره فی محاسن اهل الجزیره از ابن بسام اندلسی، دمیه القصر از ابو الحسن باخرزی، سلافة العصرفی محاسن الشعراء بکل مصر از صدرالدین مدینی و ریحانة الالباب از شهاب الدین خفّاجی»(الفاخوری، 1383، 38).
این کتاب از ویژگی روایت هم برخوردار است زیرا روایت اشعار از آغاز روی کارآمدن عباسیان به صورت جدّی آغاز شد. این امر از آنجا مهم دانسته می شود که مادر نظر داشته باشیم که حدیث نبوی تا زمان خلافت عمربن عبدالعزیز به نوشتار در نیامده بود و این خلیفه اموی با دانشمندان مشورت کرد و آنگاه دستور داد تا نوشته و تدوین شود.(حبیب اللهی، 1346، 5).
از نیمه دوم هجری دانشمندان در زمینه تدوین شعر جاهلی به کار خود که از اوایل قرن دوم هجری آغاز شده بود سرعت بیشتری بخشیدند تا سرانجام در اواخر قرن سوم و به ویژه در قرن چهارم می توان گفت که تا حدودی تدوین نهایی انجام شد و قطعاً این روند در قرن پنجم به تکامل بیشتری رسیده بود که در همین قرن کتاب دمیه القصر در چهارچوب چنین تکاملی به نگارش درآمد(همان،7).
متن عربی کتاب دمیه به فصاحت و جاذبه زبان عربی به عنوان نخستین زبان جهان اسلام باز
می گردد زیرا از زمانی که ایرانیان با طیب خاطر اسلام را پذیرفتند به فراگیری زبان عربی همت گماشتند و در این زمینه شگفتی ها از خود نشان دادند و در دو زمینه نظم و نثر آثاری در خور از خود باقی گذاشتند که عبدالله بن مقفّع و ابن العمید و بدیع الزمان همدانی صاحب مقامات و طغرایی که قصیده لامیه العجم سروده او در مقابل لامیة العرب سروده شنفری شهرت عالمگیر دارد؛ نمونه برجسته در این زمینه هستند. آنچه در آثار با خرزی به ویژه کتاب دمیه جلب توجه می کند همانا مقایسه میان فضاهای فرهنگی و ادبی به دو زبان عربی و فارسی است . در این زمان ، زبان فارسی سخت در تکاپوی هویت جویی و استقلال بود و پیوسته در کشمکش جانکاه با زبان قدرتمند عربی به سر می برد. آرزوی پژوهشگر آن بود که از خلال آثاری چون یتیمة الدهرثعالبی و مکمل آن دمیه القصر، به فرآیند این کشمکش و اسرار پیروزی فارسی در واپس راندن عربی طی سده های بعد پی ببرد. باخرزی نیز چون ثعالبی با اصرار فراوان از فارسی گریزان بود با آنکه خود به فارسی شعر
می سروده و حتی عوفی به طرب نامه(رباعیات فارسی) او اشاره داشته است،(عوفی ، 1361، 1/70) حتی یک بیت شعر فارسی هم نقل نکرده است حال آنکه در کتاب او تقریباً همه شاعران، ایرانی نژادند و بیشترشان «ذواللسانین» بوده اند(آذرنوش، 1381، 11/55).
چند نکته جالب توجه از دمیه می توان استخراج کرد. بخش اعظم کتاب به مدایحی که برای نظام الملک سروده شده اختصاص دارد همان گونه که یتیمة الدهر به صاحب بن عباد اختصاص یافته است. تقریباً همه راویان با خرزی، نسبت از یکی از شهرهای ایران گرفته اند: جرجانی، توزی، زوزنی، قهستانی، شیرازی و ...؛ نام گروهی از شاعران، نامهای خالص ایرانی است، مانند مهیار بن مرزویه، الکیا الا صفهدوست، ابو علی ابزون مجوسی که اصلاً اهل عمان بوده و دیوان شعرش در دارالکتب نیشابور موجود است. بر خلاف نظر تونجی، واژه های فارسی در دمیه فراوان نیست این امر بی گمان عمدی بوده است. مجموعه واژههای فارسی آن 82 واژه است که تقریباً هیچ کدام درعربی نوین نیستند ؛ دو سه عبارت فارسی هم در قالب شعر در دمیه آمده است که عبارتند از: مردی عرب به نام ابو الفرج درباره غلام خود که اسمش کرندی است، می گوید : «انّ الکرندی روشناخرّه»؛ شاعری دیگر به نام مشطّب که از ابن حجاج تقلید می کند، به عشق ورزی با دختر دربانی پیر
می رود، دختر از ترس فریاد می زند«اَبا با زود تا ما برهانی»، پدر از دیدن آن منظره بانگ میزند و جمله ای فارسی در شعرش به کار می برد که بی تردید در متن تحریف شده است و معنای ناپسند دارد(همان،11/56). البته فراموش نکنیم که بومی گرایی نیز در کتاب دمیه برای خود جایی دارد مثلاً در اشعار ابو نصر که مورد شرح و ترجمه قرار گرفته- به راههای پر دست انداز و گل آلود نیشابور اشاره دارد که در قالب طنز پردازی، واقعیت ها را بسیار فراتر از خودشان با گزافه پردازی مورد اشاره قرار داده تا جایی که برخی از آن دست اندازهای سرشار از گل ولای را به دریاهایی ژرف تشبیه
می کند. ( باخرزی، 1414، 1/434)
زندگی نامه
محمد بن علی بن الحسن، ابوالعلاء بن حسول یکی از نویسندگان و شاعران این دوره است که اشعاری شیوا و سرشار از حکمت سروده است . زادگاهش همدان است اما در ری بزرگ شد و از محضر بزرگانی همچون صاحب بن عبّاد واحمد بن فارس صاحب «المجمل» در لغت استفاده برد و در ری عهده دار دیوان رسائل شد و در حکومت سلجوقی پر آوازه گشت . کتاب «تفضیل الاتراک علی سائر الاجناد» را به نگارش در آورد که مقدمه آن در مجلۀ تاریخی ترکیه به چاپ رسیده است . نوشته هایی از او بر ضد ابوالمعالی محمد بن علی عُقیلی و ابوالبدر مظفر بن علی القصری، و ابومسلم محمد بن علی بن مهرزاد ، ابو سعد محمد بن احمد بن ابی الفتح البختکینی و علی بن الحسن
باخرزی و مرتضی مطهر بن علی ؛ در مجموعۀ نسخی خطی در کتابخانۀ واتیکان دیده شده است. (الزرکلی ، 1085،6/276 ؛ صفدی، 1414، 4/132-135).
اشعار فراوانی در تتمه المختصر[1] جلد دوم ص 107 از او آمده است . او در سال 450 هجری مطابق با 1058 میلادی از دنیا رفت پدرش در نویسندگی و بلاغت ضرب المثل بود و او در نزد چنین پدری پرورش یافت و به ادیبی بزرگ مبدل شد (ابن شاکرکتبی ، 1951 ،2/239 ؛ باخرزی ، 1414، 1/411)
ترجمۀ متن و شرح آن
ابوالعلاء محمد بن علی بن حسول از نویسندگان بزرگ و از جمله ره یافتگان به عرصۀ انواع فضل و دانش است. در این راستا سخن، عسلی است فراهم آمده و خط و نگارش زیوری است آشکار. و از زمانی که در میان بلیغان فرود آمده همچون اسبی پیشانی سفید در میان اشتران تیره رنگ آشکار و پر آوازه است.
این فرصت به من دست داد که او را در ری و در خانه اش در کوی زاد مُهران دیدار کنم، و از این رو از محضرش گلهایی از دانش و فضیلت را چیدم و قصیده ام را درباره اش سرودم از این قرار:
یا حادِیَ العیرِ رفقاً بالقواریر |
|
وقِف، فلیسَ بعارٍ وقفة العیرِ |
(بسیط)
حادی: حدی خوان، آواز خوان ساربان، منادای مضاف.
العِیر: ج عِیَرَات وَعِیرَات، کاروان الاغها (مونث است)، هر کاروانی از شتر یا قاطر و یا الاغ که مواد غذایی را بار کرده باشند، مضاف الیه.
رفقاً: مصدر ثلاثی مجرد از رَفَقَ، یَرفُقُ، به معنای نرمی و مدارا کردن یا چیزی که از آن کمک
می جویند.
علت نصب آن در بیت مذکور، مفعول مطلق است برای فعل محذوف در اصل اینگونه بوده است: اُرفُق رفقاً.
بالقواریر: جار و مجرور و متعلق به رفقاً، مفرد آن قاروره، سبوهای شراب.
ِقف: فعل امر ثلاثی مجرد، مثال واوی، حرف علّه به جهت اعلال حذف گردیده است.
ترجمه: ای آواز حدا خوان برای شتران! مراقب سبوهای باده باش و درنگ کن، زیرا ننگ و عاری در توقف شتران نیست.
شرح: حادی منادای مضاف است و منصوب. این واژه اسم فاعل ا زریشۀ حُدا می باشد آوازی بود که برای شتر می خواندند تا سریعتر برود و خسته نشود این واژه در اشعار زیادی یا به صورت صریح ویا کنایه به کار رفته است. وزنهای شعر عرب از همین آواز به وجود آمده و رفته رفته شکل کامل به خود گرفت.
شیخ سعدی در کتاب بوستان و گلستان بدون اشارۀ صریح به لفظ حُدا اما به صورت ضمنی به تاثیر این آواز در روحیه و رفتار شتر می پردازد:
نبینی شتر بر نوای عرب که چونش به رقص اندر آرد طرب
(سعدی، 1380، 226)
اُشتر به شعر عرب در حالت است و طرب گر ذوق نیست تو را کژ طبع جانوری
(سعدی، 1344، 194)
همچنین بشاربن بُرد[2] شاعر دورۀ عباسی و اموی که یکی از پیشتازان فرقۀ شعوبیه بودو با نژاد پرستی عربها مخالفت می کرد با توجه به این گرایش و برای رویارویی با فخر فروشی عربهای آن روزگار، سابقۀ آنها را با اشاره به همین واژه حدا چنین به شعر در آورده است:
و لا حَدی قَطُّ اَبی خَلفَ بعیرٍاَ جَربِ و لا شَوَینا و رَلاً مُنضِّضاً بالذَّنَبِ
ترجمه: پدر من هرگز پشت شتر گر آواز حُدا نخوانده و ما سوسمار را در حالی که دمش را تکان می داد کباب نکرده ایم. (حموی، 1996، 1/344)
به هر حال وزنهای شعری بر مبنای موسیقی حُدا و راه رفتن شتر به وجود آمد و به سرعت مورد پذیرش و فطرت بی آلایش عرب دورۀ جاهلی قرار گرفت و همین آغاز ساده عرصه ای گسترده وشکوهمند وشگفت انگیز برای اشعار عربی و سپس برای اشعار فارسی در پی داشت.
واحلُب مآقِیَ عِینٍ طالما قَصُرت |
|
حُمرَ الدُّموعِ علی البیضِ المقاصیرِ |
احلُب: بدوش، جاری کن، فعل امر ثلاثی مجرد.
مَآقِیَ: گوشه های چشم که مجرای اشک است، مفرد آن مَأقِیَ ، منصوب به نزع خافِض (مِن مآقی).
طالما: دیر زمانی است. حرف «ما» کافه است زیرا فعل طالَ را از داشتن فاعل باز می دارد،
مفعولٌ فیه و محلاً منصوب.
جملۀ «طالما قَصُرَت» صفت برای عینٍ می باشد و محلاً مجرور، توضیح اینکه جمله های بعد از اسم نکره صفت برای آن اسم به شمار می روند.
حُمرَ: مفعول به برای احلُب، جمع مکسر، مفردش اَحمَر، رابطۀ دموع با حُمر، رابطۀ موصوف و صفت است.
علی البیض: جار و مجرور و متعلق به احلب، بیض جمع مکسر و مفردش ابیض، در اینجا به معنای زنان سیم تن است یعنی صفتی که جانشین موصوفش شده است.
المقاصیر: صفت برای البیض، مفردش مقصوره، چندین معنا دارد اما در اینجا به معنی زنان خانه نشین می باشد.
ترجمه: به خاطر زنان سیم تنی که در خانه ها زندانی شده اند، اشکهای خونبار از گوشه های چشمی که دیر زمانی است در فشاندن اشک کوتاهی کرده است، از دیده تان جاری کن.
شرح: در بیت مذکور، استعارۀ بالکنایه به کار رفته است از این قرار که اشک به شیر تشبیه شده است و شیر که مشبه به می باشد محذوف است و دوشیدن که از لوازم آن به شمار می آید، مورد اشاره قرار گرفته است.
در اینجا خالی از لطف نیست که بگوئیم یکی از ساده ترین و زیباترین شواهد مثال برای استعارۀ بالکنایه یا مکنیّه، این بیت از منوچهری است. ( منوچهری ، 1385، 57)
شبی گیسو فرو هشته به دامن پلاسین معجر وقیر ینه گرزن
در این بیت، شب به زن تشبیه شده و زن که مشبه است حذف شده و از لوازمش گیسو ذکر شده است.
در نتیجه ابن حسول از آن خوشش آمد و آن را پسندید و گفت: اگر زانویم دچار ضعف نبود با شعر نسیبش[3] می رقصیدم. بنابراین چنین سخنی سراسر عطرآگین است و درد زانو طبیب و درمان کننده ای ندارد. آن گاه اوضاع و احوال ما را به فضایی برد که در آنجا رقابت بر سر تصنّع، دردوستی ایجاد کدورت نمود پس همانگونه که شخص ردای بلند خود را از تن در می آورد، آن را کنار نهادیم و ماجرایی که میان من و او رخ داد این بود که وی رساله ای در برتری گرما بر سرما نوشت و من با نگارش رساله ای به مقابله با آن برخاستم، آن گاه به من گفت: تنها کسی که سرد مزاج است سرما را ترجیح می دهد، من هم گفتم: و همچنین کسی که مزاجش گرم است گرما را ترجیح می دهد. سپس مات و مبهوت شد و سکوت اختیار کرد و من هم با او خشونت نکردم و به کدورت دامن نزدم و منصفانه بزرگی های او را ستودم و نیش و کنایه به او نزدم. از جمله چیزهایی که در کتابخانه ری در شوّال 443 برایم سرود، شعری است که در آن برخی از خود بزرگ بینی ها را مورد هجو قرار داده است:
دَخَلتُ علی الشیخِ فیمن دَخَل |
|
فَغَر بلَ عُصعُصَه و انتخَل |
(متقارب)
فیمن: جارو مجرور و متعلق به فعل محذوف.
دَخَل: جمله فعلیه وصله است برای مَن، و محلی از اعراب ندارد.
غَربَلَ: الک کرد و غربال کرد، فعل ماضی رباعی مجرد.
عُصعُص: استخوان بیخ نشیمنگاه، مفعولٌ به برای غَربَلَ.
اِنتَخَلَ: غربال و الک کرد یعنی نخاله ها را جدا کرد، در اینجا یعنی صاف نشست، فعل ماضی ثلاثی مزید از باب افتعال، معطوف به غربَلَ.
ترجمه: همراه دیگران بر شیخ وارد شدم، آنگاه نشیمنگاه خود را تکان داد و صاف نشست.
وأظهر مِن نَخوَةِ الکبریا |
|
ءِمالَم اُقدِّر و مالم أخَل |
نَخوة: تکبّر.
الکبریاء: عظمت و بزرگی، تکبر، مضاف الیه.
ما: اسم موصول مشترک.
لم اُقدَّر: فعل مجزوم از باب تفعیل، این جملۀ فعلّیه، صله برای ما است.
لم اَخَل: جملۀ صله برای «ما» دوم.
ترجمه: تکبّری از خود نشان داد که فکرش را نمی کردم و در تصوّرم نمی آمد.
شرح: چنین بیتی را مدّور گویند زیرا یک واژه از آن (کبریاء) به دو قسمت شده و جزئی از آن در پایان مصرع نخست و جزء دیگرش در آغاز بیت دوم است.
فَقُلتُ لَه مُؤثراً نُصحَهُ |
|
و قدیُقبَلُ النُّصحُ ممَّن بَخل |
مؤثِراً: ترجیح دهنده، حال و منصوب.
نُصحَ: پند، مفعولٌ به برای اسم فاعل مؤثر.
قَد: حرف تقلیل که بر سر مضارع می آید و معنای تقلیل به آن می دهد.
یُقبَلُ: مضارع مجهول و النُّصحُ نایب فاعل آن.
ممَّن: جار و مجرور (مِن + مَن) متعلق است به فعل یُقبَلُ.
بَخَل: جمله فعلیه، صله است برای مَن و محلّی از اعراب ندارد.
ترجمه: با او سخن گفتم در حالی که مقصود اصلی ام پند دادن به او بود زیرا گاهی شخصی بخیل نیز پند پذیر است.
اِذا کنتَ سیِّدَنا سُدتَنا |
|
و إن کنتَ للخالِ فاذهَب فَخل |
اذا: ظرف زمان، از ادات شرط غیر جازم.
سَیِّدَ: سرور، در اصل سَیوِد بود، حرف واو قلب به یاء شد و دو یاء درهم ادغام گردید و سَیِّد به دست آمد، خبر کنتَ و منصوب.
سُدتَ: فعل ماضی ثلاثی مجرد، اجوف واوی که حرف علّه اش به واسطۀ التقاء ساکنین حذف شده است، جملۀ «کنتَ سیِّدنا سُدتَنا» مضاف الیه برای اذا و محلاً مجرور است چون اذا ظرف زمان و دائم الاضافه است و همیشه به جملۀ بعد از خودش اضافه می شود.
إن: حرف شرط.
کُنتَ: فعل شرط و محلاً مجزوم.
للخالِ: خبر برای کنتَ و محلاً منصوب، اجوف یائی.
فَ: حرف جواب که اگر جواب شرط جملۀ انشائی باشد و جوباً بر سر آن می آید.
اِذهَب: فعل امر و جواب شرط و محلاً مجزوم، انشاء طلبی است، در اینجا فعل امر به معنای تهدید به کار رفته است یعنی برو و تکبر کن تا عاقبتش را ببینی.
توضیح اینکه فعل امر، انشاء طلبی است و یکی از معنای غیر اصلی امر، تهدید است یعنی دیگران را با لفظ امر از عاقبت کار بیم می دهند مانند فرمودۀ خداوند بلند مرتبه:
«قَل تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصیرَکُم إلیَ النّارِ». (ابراهیم، 30)
(تهدید برای مشرکان) بگو: (در این چند روز دنیایتان) برخوردار شوید که حتما بازگشتتان به سوی آتش است.
فَخَل: فـَ :حرف عطف، خَل: معطوف به اِذهب ومحلاً مجزوم.
ترجمه: هر گاه تو سرور ما باشی بر ما بزرگی خواهی کرد و اگر اهل تکبر هستی برو تکبّر کن.
فَقالَ: اغتَفِر زلَّتی مُنعِماً |
|
فَاِنِّیَ نَغلٌ بِزَیتٍ وخَل |
جملۀ « اغتَفِر زلَّتی...» تا پایان بیت، مفعولٌ به برای قالَ ومحلاً منصوب.
إغتَفِر : فعل امر از باب افتعال، بیامرز، درگذر، ببخش.
زلّة: مصدر ثلاثی مجرد، مضاعف، مفعولٌ به برای اغتَفِر و تقدیراً منصوب، زیرا به ضمیر یاء متکلّم اضافه شده است.
مُنعِماً : اسم فاعل ثلاثی مزید از باب افعال، حال و منصوب.
فَاِنِّیَ : حرف تفریع باضافه حرف مشبهه و اسم انّ.
نَغلٌ : فاسد (المحیط) «ح»، خبرانَّ.
بِزَیتٍ : جار و مجرور و متعلق به محذوف، صفت برای نغلٌ و محلاً مرفوع، روغن.
خَل: معطوف به زیتٍ، سرکه.
ترجمه: پس گفت: در حالی که بر من منّت روا می داری از لغزش من در گذر زیرا که من با روغن و سرکه فاسد شده ام.
شرح: یاء در «اِنّیَ» به خاطر هماهنگی وزن عروضی مفتوح شده است.
و کَم مِن وزیرٍ کبیرٍ عَرا |
|
هُ عندَ (قضاءِ الحُقوقِ) البَخَل |
کَم: اسم کنایه و مبنی بر سکون، مبتدا و محلاً مرفوع.
من وزیرٍ: جار و مجرور و متعلق به محذوف، وزیرٍ تمیز برای کَم ومحلاً منصوب.
کبیرٍ: صفت مشبهه، صفت برای وزیر.
عَرا: فعل ماضی ثلاثی مجرد، ناقص واوی، دچار شد.
قضاءِ: مصدر ثلاثی مجرد، ناقص واوی، مضاف الیه.
البَخَل: مصدر ثلاثی مجرد، فاعل مؤخّر برای فعل عرَا و مرفوع.
ترجمه: چه بسا وزیر بزرگی که در هنگام ادای حقوق مردم به بخل دچار شد.
اَخَلَّ بحقِّ دُهاةِ الرّ ِجالِ |
|
فمازالَ یصفعُ حتی اَخلّ |
اَخَلَّ : فعل ماضی ثلاثی مزید از باب افعال، تباه کرد، کوتاهی کرد.
دُهاة: جمع مکّسر، مفردش داهی، مضاف الیه، تیز هوش، زیرک.
الرِّجالِ: مضاف الیه و مجرور، اما در واقع موصوف است برای دُهاة یعنی اضافه صفت به موصوف.
مازالَ: فعل ناقص، همیشه، همچنان.
یصفعُ: فعل مضارع مجهول و نایب فاعلش، ضمیر هو مستتر در آن می باشد و این جملۀ فعلیه خبر برای مازال است و محلاً منصوب.
حتّی: حرف انتهائیه و غیر عامل.
ترجمه: در حق مردان زیرک تباهی روا داشت از این رو همچنان سیلی می خورد تا خودش تباه شود.
قصیده ای از خود برای من سرود که با ابن الجبّان[4] ادیب عراق که حنا بسته بود شوخی کرده بود:
سـنِّی کسِـنِّ أدیـبِ العِـراق زَینِ الظِّـرافِ
(مجتث)
زینِ: بدل برای ادیب.
ترجمه: من هم سن و سال ادیب عراقم که زینت ظریفان و نکته گویان است.
سِتُّ و ستونَ عاماً |
|
مابَینَنا من خِلافِ |
ستٌّ و ستونَ : عدد معطوف، خبر برای مبتدای محذوف و مرفوع.
عاماً: تمیز برای عددمعطوف و منصوب.
ما: حرف شبیه به لیس و بَینَ خبر مقدم و خِلاف اسم مؤخر و حرف جّر«من» زائد است.
ترجمه: هر دو شصت و شش سال داریم و اختلافی میان ما نیست.
شرح: در بیت دوم، مصرع نخست ایجاز حذف به کار رفته است یعنی «سنُّنِا» که مبتدا است حذف شده است. دیگر اینکه عدد «سِتٌّ» به جای مونث بودن به صورت مذکر آمده تا وزن شعری حفظ شود زیرا عام مذکر مجازی است و عدد سه تا ده برای چنین معدودی باید به صورت مونث به کار برود.
و از اوست در گله مندی:
لکنَّ شیبیَ بادٍ |
|
و شَیبُهُ فی غِلاف |
لکّن: حرف مشبهه بالفعل و عامل.
|
شیبی: اسم لکّن و تقدیراً منصوب، ضمیر یاء متکلّم مضافٌ الیه و محلاً مجرور.
بادٍ: اسم فاعل از بَدا یَبدو، اصلش بادِوٌ بوده و بعد از آنکه واو در آن قلب به یاء شد با دِین تبدیل شد و سپس اعلال به حذف صورت گرفت و به بادٍ تبدیل شد، تنوینش عوض از حرف محذوف است، خبر برای لکّن و تقدیراً مرفوع و به معنی آشکار.
ترجمه: اما پیری من آشکار و پیری او پنهان است.
توضیح اینکه در این بیت صنعت طباق یا تضاد به کار رفته است یعنی میان «بادٍ» یعنی آشکار و «فی غِلاف» به معنای پنهان رابطۀ تضاد وجود دارد.
أسـامَتنی و ذَنـبُ المَشـیبِ فیهِ اقتِـرافی
أسامَت: فعل ماضی از باب افعال، اجوف واوی، به چراگاه برد، در اینجا به دنبال کشانیده است.
إقترف الذَّنبَ: مرتکب گناه شد،اِقتراف به معنای مرتکب گناه شدن و یا جمع آوری مال است مانند: اقتَرَفَ المالَ: مال را جمع کرد.
و: واو حالیّه و ذنبُ مبتدا و مرفوع و جملۀ «فیه اقترافی» خبر برای ذنبُ و همۀ جملۀ بعد از واو، جملۀ حالیّه است و محلاً منصوب.
ترجمه: مرا به دنبال خود کشانید در حالی که گناه من، پیری وسالخوردگی بود.
مِن الظِِّباء العَواطی |
|
الی الضِّباعِ القَوافی |
ظِباء: مفردش ظَبی یعنی آهو، مِن الظباء: جار و مجرور و متعلق به فعل محذوف.
العواطی: صفت برای ظِباء و تقدیراً مجرور، جمع عاطِیَه از عطا یَعطُو، در اصل به معنای عطا کردن است اما در اینجا یعنی حیوانی که گردنش را به سوی چیزی دراز کرده است (المحیط).«ح»
الضِّباع: کفتارها، مفردش ضَبُع، الی الضباع: جار و مجرور و متعلق به فعل محذوف.
القوافی: صفت برای ضباع، دنبال کننده ها، مفردش قافیه، که البته قافیه در شعر به علت تکرار وزن پایانی این عنوان را گرفته است.
ترجمه: از آهوانی که به سوی شاخه های درخت گردن دراز کرده اند به کفتارهای دنبال کننده بدل شده ام.
در توضیح قافیه باید بگوییم که عبارت است از واژه های غیر تکراری در پایان بیتها و مصرعها به گونه ای که این واژه ها به صورت کامل یا ناقص با هم هماهنگ باشند و آخرین حرف اصلی آنها نیز یکسان است. البته این تعریف برای قافیه فارسی و عربی هر دو تا حد زیادی مشترک است اما در عروض عربی در تعریف قافیه گفته اند: آخرین جزء بیت که میان دو ساکن قرارگرفته و پیش از آن یک حرف متحرک آمده باشد و این حرف متحرک با آن جزء محصور، در میان دو ساکن روی هم قافیۀ عربی را تشکیل می دهند مانند این بیت از ابوالقاسم شابّی، شاعر معاصر تونسی:
اِذا الشَعبُ یوماً اَرادَ الحیاة فلابُدَّ اَن یَستَجیبَ القَدَرَ
در این بیت جزء «بَ القَدَر» قافیه است.
فراموش نکنیم که قافیه در شعر فارسی حد و مرز دقیقی ندارد و هماهنگی کلی مد نظر است مانند گریز و تیز:
وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز
(احمدنژاد، 1366، 6)
میان واژه های ظِباء و ضباع رابطه جناس لاحق یا مضارع برقرار است.
و نیز از خودش برای من چنین سرود:
یا فَتی ضَبَّةَ الّذی |
|
هُو بَدرُ الدُّجُنَّةِ |
فتی: منادای مضاف و تقدیرا منصوب.
ضبَّةَ: مضاف الیه و محلاً مجرور، چون غیر منصرف است به جای کسره، فتحه می گیرد، در اصل به معنای آماس در سینۀ شتر است اما در اینجا به معنای تنومند است.
الذی: صفت برای فتی و محلاً منصوب، توضیح اینکه صفت باید مشتق باشد اما اگر صفت اسم موصول باشد جامد خواهد بود.
هُو: ضمیر صدر صله، مبتدا.
بَدرُ: خبر و دُجُنَّه مضاف الیه و مجرور و این جملۀ اسمیه صله است برای الذی.
دُجَنَّة: تاریکی.
ترجمه: ای جوان تنومندی که مانند شب چهاردهم در دل تاریکی است!
هُوَبَدرُ... تشبیه بلیغ است زیرا وجه شبه و ادات تشبیه در آن محذوف است، و این به قصد بیان اوج همانندی میان دو طرف تشبیه است.
بأبِی وَجهُکَ الّذی |
|
فیه ناری وَجنَّتی |
(مجزوء الخفیف)
بِأَبی: ب حرف جرّ برای سوگند، أب تقدیراً مجرور، یاء مضافٌ الیه.
وَجهُ: مبتدا و الذی خبر آن.
فیه: خبر مقدم برای نار.
نار: مبتدای موخر و تقدیراً مرفوع.
جنَّتی: معطوف به ناری
ترجمه: به جان پدرم سوگند که چهرۀ تو همان است که جهنم و بهشت من در آن قرار دارد.
شرح: از نار یعنی آتش به جهنم تعبیر شده است و این یک مجاز مرسل است با علاقۀ حالیّه یعنی آتش در جهنم حلول دارد و جهنم محل آتش است.
مصرع دوم جملۀ صله است برای الذی و محلّی از اعراب ندارد.
1- با توجه به گفتۀ ابن شاکر کتبی در کتاب فوات الوفیات و گفته باخرزی در دمیه ، اشعار ابن حسول در تتمه المختصر آمده است و کتاب تتمه المختصر فی اخبار البشر (تألیف ابن الوردی) و همچنین تتمه الیتیمه (تألیف ثعالبی) جستجو شد اما اشعار ابن حسول را در آن نیافتم.
[2] -بشار بن بُرد (96 – 168 هـ) شاعر دورۀ عباسی و اموی و پدرش از موالی بود. او نابینای مادرزاد بود و در جوانی به گمراهی و الحاد گرایید. از این رو فقیهان بصره در سال 127 هـ اورا از بصره بیرون کردند و سرانجام به اتهام زندقه به قتل رسید. (الفاخوری، 369)
[3] - نسیب آن گونه غزلی است که مقدمۀ قصائد قرار می گیرد وسیله ای است برای هدفی که شاعر در نظر دارد اینگونه تغزلها سخن بر یک منوال است حدیث اطلال و دمن و گریستن شاعر بر آنها ( الفاخوری، 246).
به معنی سخن عاشقانه سرودن است پیش آهنگ قصیده و زمینه سازی شاعر برای ورود به اصل مقصود و مقدمه ای برای زیباییهای محبوب ، حکایت عشق و عاشقی ، وصل و رنج ،هجر وفراق یا وصف مناظر طبیعت می باشد ( احمدی و دیگران ، 148)
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 194 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 146 |
فصل اول
کلیات تحقیق
1 – 1- مقدمه :
یکی از دو پدیده ذاتی جمعیت ( در کنار ولادت ) مرگ و میر است . که برعکس ولادت در حرکت زمانی جمعیت نقش منفی و کاهنده دارد . هم چنین واقعه ای تجدیدناپذیر و دارای شمول عام که کلیه افراد جامعه را در بر می گیرد و هیچ موجودی را از این واقعه گریزی نیست . تنها تفاوتی که میان مرگ و میرهای مختلف می توان یافت نوع از دنیا رفتن ، علت مرگ و میر و طول عمر می باشد .
ولی انسان برای گریز از مرگ و میر و به تاخیر انداختن آن همواره در تلاش و تکاپو بوده است . مرگ و میر در مقایسه با سایر وقایع جمعیتی ، اولین موضوعی است که اذهان بشر را همواره به خود معطوف داشته است . ( شرایاک، 1975، 221 ) لذا تلاش برای کاهش مرگ و میر و اعمال تمهیداتی در راستای آن موضوعی است که مورد پذیرش تمام فرهنگ ها و ایدئولوژی ها
قرار می گیرد و در این زمینه مقاومتی وجود ندارد . ( میرزایی،1375 ،16 ) .
مرگ پدیده ای صرفاً زیستی نیست و جنبه های اقتصادی – اجتماعی مهمی در آن نهفته همین جا بود که شناخت ویژگی های مختلف و بررسی جنبه های افتراقی این پدیده مورد توجه واقع شد و موضوع بررسی های علمی مختلفی قرار گرفت.
امروزه مرگ یکی از سنجه های توسعه به شمار می آید و مطالعه آن به منظور سرعت بخشیدن در این فرایند از اهمیت زیادی برخوردار است . ( کاظمی پور ، 1382،2) .
تعداد مرگ و میر ، نوع و شدت آن ، توزیع سنی و جنسی فوت شدگان ، امید زندگی به هنگام تولد و سایر مسائل مرتبط ، از مهمترین شاخصهای بهداشتی و بالاتر از آن از اساسی ترین شاخصهای توسعه انسانی در جوامع شمرده می شود ، زیرا تمامی تلاش های جامعه انسانی برای توسعه و تعالی فرد فرد اعضای خود است یا باید باشد . و در این میان آنچه که بیشتر از همه اهمیت پیدا می کند طول عمر و فزودن بر آن است ، چه بشر از گذشته های دور همواره به دنبال آب حیات و اکسیر جوانی بوده است و امروزه به یاری پیشرفتهای شگرف علم پزشکی ، بهداشت ، تغذیه و علم وراثت، عمر متوسط انسان فزونی یافته است . اما تفاوتها همچنان باقی است چون توزیع این همه وسایل و امکانات بهداشتی و درمانی و تولیدات موادغذایی و پروتئینی نه بر اساس نیاز و احترام به ارزش انسان ، بلکه بر پایه توسعه نابرابر شمال و جنوب در سطح ملی و بین المللی و افزودن بیش از پیش سرمایه ها و انباشت آن در بانکهای معتبر جهانی صورت می گیرد . ( تمنا، 1375، 162) .
اکثریت جمعیت دنیا که در فقر به jسر می برند و سرزمین هایی که قادر به تامین غذای کافی برای مردم خود نیستند علت آن ناسازگاری آب و هوا و قهر نیروهای اسرارآمیز طبیعت نیست . بلکه عامل اصلی ، اقدامات هماهنگ و موزیانه طبقات مسلط در کشورهای پیشرفته و کمپانیهای چند ملیتی است و مادام که این شیوه ها حاکم بر سرنوشت کشورهای جهان سوم باشد مردم این نقاط و فرزندانشان همچنان از گرسنگی و کمبود موادغذایی رنج خواهند برد . (جرج، 423،1363) که در نتیجه بسیاری از این کشورها باید شاهد میزان های بالایی از مرگ و میر چه نوزادان و کودکان و مادران و .... باشند .
با وجود این که کشورهای در حال توسعه سهم قابل توجهی از رشد جمعیت را به خود اختصاص می دهند پس مطالعه در زمینه مرگ و میر و کاهش آن در این گونه از کشورها امری ضروری است ، که خود این امر به برنامه ها و سیاست گزاریهای جمعیتی آنها بستگی دارد . به طوری که با مطالعه و پژوهش در این زمینه می توانند راهی به سوی توسعه کشورهای خود باز کنندزیرا همانطور که می دانیم شدت مرگ و میر از شاخص های مهم درجه توسعه یافتگی در جوامع است .
به طوری که مطالعات مستمر در زمینه شاخص های حیاتی به محققین و برنامه ریزان کمک می کند تا روندها و تغییرات را نیز مورد ارزیابی قرار دهند و چگونگی تحولات جمعیتی و اقتصادی را بررسی کنند . علاوه بر این ، بررسی تغییرات اپیدمیولوژیکی در کشور سبب خودنمایی اولویت های جدیدی در برنامه های مرتبط با سلامتی و برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی می شود و جهت تداوم و اصلاح فعالیت های گذشته و ایجاد استراتژی های جمعیتی و فرهنگی و توسعه اجتماعی و امور مرتبط با سلامتی ضروری است . ( نقوی ،1381 ، 120 )
با مطالعه و پژوهش در زمینه شناخت دقیق مرگ و میر می توان به نتایجی دست یافت که راهگشای بسیاری از مسائل باشد و زمینه را برای فرایند توسعه فراهم سازد و راه را برای دست اندرکاران و برنامه ریزان اجرایی هموار سازد . کشور ما ، ایران که اکنون در حال گذر در مسیر توسعه است ، پژوهش در حیطه مرگ و میر می تواند مفید و مثمرثمر باشد . بنابراین در این تحقیق سعی بر آن داریم ، ابتدا ضمن ارائه یک سری مباحث نظری مرتبط با این پژوهش و نیز بررسی ویژگی های جمعیتی فوت شدگان ، به برآورد سطح مرگ و میر و محاسبه برخی از شاخص های مرگ و میر و ساختن جدول عمر و بررسی عواملی که با علل مرگ و میر مرتبطند ، و به طور کلی اثبات فرضیه های تحقیق در جامعه موردنظر بپردازیم و نهایتاً هم یک جمع بندی و نتیجه گیری از آنچه که بدست آوردیم داشته باشیم .
امید است این پژوهش با تمام نقایص و کاستی هایش چارچوبی برای برنامه ریزان و دست اندرکاران اجرایی فراهم سازد که زمینه ساز ارائه راهکارهای مناسب مدیریتی ، بهداشتی ، اسکان و استقرار جمعیت و اشتغال و به تبع آن زمینه ساز تناسب لازم میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی و اجتماعی به طور اعم کشور و به طور اخص استان ( بویژه نقاط روستایی این استان ) باشد .
1-2- بیان مساله تحقیق :
مرگ و میر یکی از دو یا سه عامل اصلی جمعیتی است که ثبات یا تغییر آن در جریان زمان سبب تغیییر در حجم جمعیت ، توزیع جمیعیت یا ترکیب جمعیت می شود . و به واسطه این تغییرات واقعه مرگ و میر از اهمیت خاصی برخوردار می باشد . در واقع نوسانات مرگ و میر در کنار ثبات نسبی باروری نقش اصلی را در افت و خیز جمعیت ها ایفا کرده است .
شاخص مرگ و میربه عنوان یک عامل موثر در تغییرات جمعیتی متاثر از شرایط اجتماعی اقتصادی و بهداشتی و فرهنگی و به عبارت دیگر بسیاری از عوامل خارجی نظیر غذا ، بهداشت مسکن ، توسعه صنعتی ، پیشرفت فرهنگی .... می باشد که در چند دهه اخیر تفاوتهای زیادی کرده است . و به دنبال تحولات یاد شده در اغلب جوامع جهانی اعم از صنعتی و غیرصنعتی نسبت
مرگ و میر مشتمل بر مرگ و میر اطفال ، افراد میانسال ، زنان ( در حین زایمان ) تا حد زیادی کاهش یافته و طبعاً باعث افزایش جمعیت ، افزایش طول عمر و در موارد زیادی نسبت جمعیت سالمند شده است . ( شیخی، 12،1375 )
میزان های مرگ طی سالهای 1355 تا 1385 ه.ش طبق جدول زیر است :
جدول 1-1- میزانهای مرگ و میر ( در هر هزار ) و شاخص امید زندگی در بدو تولد ( به سال )، ایران، 1385-1355 ه.ش
سال |
میزان مرگ و میر اطفال |
میزان مرگ و میر کودکان |
میزان مرگ و میر خام |
امید زندگی در بدو تولد |
|
مردان |
زنان |
||||
1355 |
114 |
- |
5/11 |
6/57 |
4/57 |
1365 |
64 |
70 |
8/8 |
5/58 |
3/59 |
1370 |
53 |
42 |
7 |
4/62 |
2/62 |
1375 |
34 |
33 |
8/5 |
67 |
8/69 |
1380 |
30 |
- |
- |
69 |
71 |
همانطور که مشاهده می شود مرگ و میر در کشور یک روند کاهشی و امید زندگی یک روند افزایشی دارد . از طرفی دیگر به دلیل کاهش مرگ و میرهای ناشی از امراض عفونی و پیری جمعیت که پیامد کنترل باروری بوده است و در مدت زمانی که انتقال جمعیتی صورت می گیرد در سیمای سلامتی جمعیت تغییراتی به وجود می آید . در خلال این تغییرات مفهوم انتقال بیمارشناختی معنی می یابد ، به بیان روشن تر به دنبال انتقال جمعیت شناختی در مقیاس ظریف و دقیق علل مرگ و میرها و ابتلا به بیماری ها نیز دگرگون می شود . بنابراین برای تشخیص و ترسیم تصویر سلامتی جمعیت مورد مطالعه علل دقیق مرگ و میر ، ابتلا به بیماری های بسیار مهم است .
( سید میرزایی،1380،44-45)
مرگ و میر مانند بسیاری پدیده های جمعیتی ممکن است در مناطق مختلف در نقاط شهری و روستایی حتی در نواحی مختلف یک شهر متفاوت باشد . این تفاوت بیش از هر چیز به شرایط تکوینی و تغذیه ای ، تفاوت های قومی و نژادی ، سطح فرهنگ و آگاهی های اجتماعی و عوامل متعدد دیگر مربوط است که هر یک از آنها می توانند مطالعات مرگ و میر را به جهت خاص سوق دهد و متشابهات و تمایزات آن در شرایط مختلف بررسی کند . ( زنجانی ، 1376، 48 )
هر چند نتایجی که از این مطالعات بدست می آید متفاوت است و هر کدام از این پژوهشها هدف های گوناگونی را دنبال می کنند ولی از لابه لای آنچه که از آنها بدست می آید می توان این نکته را دریافت که همه آنها در یک چیز مشترکند و آن توجه به اهمیت مساله مرگ و میر در روند توسعه کشور هاست .
رساندن مرگ و میر به حداقل سطح ممکن ، افزایش طول عمر و امید زندگی و دست یابی به شیوه های نوین برای مبارزه با امراض مختلف و بهبود وضع بهداشتی - درمانی و سطح توسعه اقتصادی – اجتماعی با توجه به آنچه که بیان شده است ، کشور ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه و با توجه به گامهایی که در زمینه سلامتی و تندرستی افراد جامعه ، بهداشت و رفاه و رساندن مرگ و میر به حداقل سطح ممکن و افزایش امید زندگی برداشته است . و نسبت به دیگر کشورهای در حال توسعه دارای تفاوتهایی در خصوص مرگ و میر می باشد و در مقایسه با آنها نسبتاً موفق بوده است . و نیز با توجه به شرایط آب و هوایی و جغرافیایی و پراکندگی جمعیت و تخصیص منابع و امکانات ، هر کدام از استانهای کشور نیز برآوردهای مختلفی از سطح مرگ و میر و نیز امید زندگی در جامعه ی خود دارند، بویژه استان مازندران که به دلیل شرایط مناسب آب و هوایی ، رفاه نسبی و امکانات طبیعی زندگی ، در مقایسه با بسیاری از استانها امید زندگی بالاتری دارد . و نیز به دلیل این که میزان دسترسی افراد به امکانات بهداشتی و درمانی و سایر خدمات اجتماعی ( بویژه در شهرها ) بیشتر است سبب افزایش امید زندگی،شده است.بیشتر روستاهای این استان ( با توجه به این که بخش قابل توجهی از مردم استان ساکن روستاها هستند ) نیز با پیشرفت رو به رشد در زمینه بهداشت و خدمات اجتماعی از این قاعده مستثنی نمی باشند . شهرستان ساری که مرکز استان مازندران می باشد و تمام مراکز تصمیم گیری در آن مستقر می باشند و نیز با توجه به سابقه تاریخی طولانی آن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و از آنجا که در حدود 221388 نفر ساکن روستاهای این شهر می باشند که نسبت به دیگر شهرهای استان سهم بالایی از جمعیت روستایی را به خود اختصاص داده است . لذا با توجه به مطالب فوق آنچه که مطرح می شود این است که« سطح مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری درسال 1386ه.ش چگونه است ؟ وچه عواملی بر مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه.ش موثر میباشند؟»
1-3-اهداف تحقیق :
در فرهنگ عمید واژه ی هدف اینگونه تعریف شده است :نشانه، غرض،نشانه ی تیر ،اهداف جمع قدم گذاشتن در هر مسیری بدون هدف نمی تواند معنا داشته باشد . بویژه آنکه ، انجام کارهای تحقیقی باید با هدف و انگیزه ی خاصی صورت گیرد . زیرا هدف است که ، ما را به آنچه که
می خواستیم و در پی آن هستیم ، رهنمون می سازد . در این تحقیق ، هدف شناخت سیمای مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش و ارائه پیشنهادات به برنامه ریزان امور اجرایی ، جهت پیشبرد مقاصد خود می باشد . به عبارتی ، دستاوردی داشته باشیم از وضعیت مرگ و میر در نقاط روستایی این شهرستان و محاسبه میزان های مرگ و میر و عواملی که این پدیده جمعیتی را تحت تاثیر قرار می دهند و نیز به نقش ارتباط توسعه اقتصادی – اجتماعی با مرگ و میر و تحولات اپیدمیولوژیکی آن پی ببریم ، تا حتی المقدور با شناسایی این عوامل زمینه را برای بهبود نسبی عوامل تاثیرگذار براین پدیده از سوی دست اندرکاران امور برنامه ریزی ، فراهم نمود و شرایط را برای داشتن یک توسعه همه جانبه در کشور مهیا نمود .
با توجه به آنچه که آمد هدف های اصلی این پژوهش عبارتند از :
1. بررسی شاخص های مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه.ش
2. بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه.ش
و اهداف فرعی تحقیق نیز عبارتند از :
1-1- محاسبه میزان خام مرگ و میر .
1-2- محاسبه میزان های مرگ و میر ویژه سنی به تفکیک جنس .
1-3- محاسبه میزان مرگ و میر کودکان .
1-4- برآورد جدول عمر جمعیت روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس .
2-1- بررسی رابطه عوامل جمعیتی و علل مرگ و میر فوت شدگان در نقاط روستایی شهرستان ساری .
2-2- بررسی رابطه عوامل محیطی و جغرافیایی و علل مرگ و میر فوت شدگان .
2-3- بررسی رابطه عوامل اقتصادی و علل مرگ و میر فوت شدگان .
2-4- بررسی رابطه عوامل آموزشی و علل مرگ و میر فوت شدگان .
1-5- ضرورت تحقیق :
با توجه به اهمیتی که خود مرگ و میر به عنوان یک واقعه جمعیتی تجدیدناپذیر دارد و سرنوشت هر انسانی به این واقعه ختم می شود بی شک نمی توان پژوهش و مطالعه در خصوص این واقعه را ضروری ندانست .
در واقع بررسی این پدیده در جمعیت شناسی به دو دلیل حائز اهمیت است :
1- به دلیل نقش آن در میزان رشد و افزایش جمعیت
2- به دلیل اثرپذیری آن از عوامل غیرجمعیتی (6 زنجانی، 156،1370 )
همانطور که قبلاً بیان شده است مطالعات مستمر و مداوم در زمینه تعیین سطح مرگ و میر و علل موثر بر آن و آگاهی از تحولات اپیدمیولوژیکی ، جهت برنامه ریزی دقیق تر برای بهبود وضع بهداشتی – درمانی و سطح توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور ( و به طور اخص استان خصوصاً نقاط روستایی آن ) و نیز افزایش طول عمر انسان ها امری ضروری است .
مرگ و میر به دلیل اهمیت خاص خود یکی از موضوعات مورد علاقه جمعیت شناسان است و با توجه به این که شاخص های مرگ و میر از جمله شاخص های پویایی جمعیتی و همواره در تغییر و تحولند ، سنجش آنها به مطالعات مستمر و مداوم نیاز دارد .( میرزایی،31،1386)
مرگ و میر که با کاهش خود زمینه ی افزایش رشد جمعیت را فراهم نمود به طوری که در ایران در حوالی سال 1365 ه. ش در شرایطی که سطح باروری تقریباً ثابت مانده است کاهش میزان مرگ و میر عمومی سبب افزایش میزان رشد جمعیت شد . این کاهش تا آن حد مهم و تعیین کننده است که توانسته است مدت دو برابر شدن جمعیت کشور را از 173 سال در حوالی1280 ه.ش به حدود 20 سال در سنوات اخیر تقلیل دهد .( زنجانی ،1370 ،156 )
بعلاوه مرگ و میر با کاهش خود ( در کنار افت میزان باروری ) روند پیری جمعیت را هم سرعت بخشید ، به طوری که اکنون در کشورهای صنعتی به دلیل برخورداری از تکنولوژی بالا و پیشرفتهای پزشکی اقشار جمعیتی 65 ساله و بیشتر کمتر با مرگ و میر مواجه می شوند و نهایتاً نسبت جمعیتی آنها در جامعه بیشتر از هر زمان دیگری در گذشته می گردد . در حالی که در جوامع رو به توسعه نیز با استفاده از تکنولوژی بالا مرگ و میر کودکان که رقم بالایی را در گذشته به خود اختصاص می داد به مرگ و میر افراد سالمند و مسن تر منتقل شود . ( شیخی،41،1375) و از آنجا که در اکثر کشورهای در حال توسعه به دلیل نابرابری در تخصیص امکانات و خدمات اجتماعی و رفاهی میزان مرگ و میر روستاییان بیشتر از شهرنشینان است و از امید زندگی کمتری برخوردارند که همه این عوامل نیاز به نگرش و سنجش و بررسی دارد .
پس با توجه به آنچه که بیان شده است و نیز لازمه ی هر نوع توسعه اقتصادی ، اجتماعی سیاسی و فرهنگی برنامه ریزی صحیح و اجرای درست آن می باشد و تنظیم هر نوع برنامه ریزی نیاز به شناخت وضع موجود دارد و اینکه شناخت ساختار تحول و حرکات جمعیت در زمان و مکان پایه و اساس هر نوع برنامه ریزی است و مرگ و میر نیز به عنوان یکی از شاخص های تحول و حرکات جمعیت از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار می باشد . می توانیم با درک اهمیت مساله مرگ و میر و انجام پژوهشها در خصوص این واقعه جمیعتی چشم اندازی را به سوی توسعه و آبادانی کشور و ایجاد تناسب لازم میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی – اجتماعی بگشاییم .
1-6-محدوده زمانی و مکانی مورد مطالعه :
از آنجا که پژوهش حاضر به بررسی مساله مرگ و میر می پردازد و با توجه به این که مطالعه مرگ و میر عمدتاًبه شیوه ی اسنادی و گذشته نگر ( با استفاده از آمار متوفیان ) صورت می گیرد پس محدوده زمانی مورد نظر ( سوای زمان انجام تحقیق ) در سال 1386 ه.ش می باشند . به عبارت دیگر مطالعه و بررسی بر روی مرگ و میرهایی که در سال 1386 ه.ش اتفاق افتاده اند .
محدوده مکانی نقاط روستایی شهرستان ساری می باشد . شهرستان ساری به مساحت 3/3685 کیلومتر مربع ،یکی از شهرستانهای استان مازندران است و مرکز آن شهر ساری است که از بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرهای استان مازندران می باشد که طبق سرشماری سال 1385ه.ش این شهرستان در حدود 492069 نفر جمعیت دارد که از این تعداد 221388 نفر در نقاط روستایی ساکن می باشند .
1-7- قلمرو مطالعاتی تحقیق :
از آن جا که مرگ پایان زندگی است و دامنگیر همه موجودات می شود و در پس خود مسائلی چون مرگ پایان هستی ، جدا شدن روح از بدن ، پلی به سوی آخرت ، افزودن عمر ، مبارزه با بیماری ، افزایش امید زندگی ، جلوگیری از رشد بی رویه ی جمعیت و توسعه همه جانبه و .... را مطرح می سازد سبب شده است که اذهان بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان را به سوی خود جلب کند و هر کسی که بر اساس علم و دانش خویش تا جایی که این پدیده به آن مربوط می شود به بررسی این مساله بپردازد . به بیان دیگر ، مرگ از جنبه های مذهبی ، فلسفی ، روان شناسی ، پزشکی ، اپیدمیولوژیکی ، جمعیت شناسی ، جامعه شناسی ، علم اقتصاد و... توسط بسیاری از متفکران صاحب نظر در این حیطه ها مورد بررسی قرار گرفته است .
اما از آنجا که مرگ و میر در این تحقیق بیشتر به حیطه جمعیت شناسی مربوط می شود پس قلمرو مطالعاتی هم بیشتر در محدوده منابع جمعیت شناسی و تا حدودی پزشکی و بهداشتی و جامعه شناسی می باشد .
فصل دوم
چارچوب نظری تحقیق
2-1- مقدمه:
تئوری ( نظریه ) ، در لغت به معنی اندیشیدن و تحقیق آمده که از تئوری یای یونانی گرفته شده است . با گسترش علوم ، مفهوم این واژه نیز توسعه یافته و به اندیشیدن و تحقیق درباره هر مساله ای اطلاق شده است . ( توسلی ، 1382 ، 24 )
نظریه مجموعه ی قانونهایی است که بر مبنای قواعد منطقی با یکدیگر در ارتباط بوده ، مبین بخشی از واقعیت باشند . به این ترتیب رکن اساسی نظریه قانون ( قانونمندی ) است . به بیان دیگر نظریه گفتاری است که بیانگر رابطه علت و معلولی پدیده هاست . (همان منبع، 25 )
در تعریفی دیگر که به حقیقت نظریه نزدیکتر است ، اینگونه آمده است :
« نظریه همنگری جامع قضایای متعدد در قالب یک مجموعه ی پیوسته و منطقی است که به کمک آن می توان برخی از پدیده ها را تبیین کرد .» نظریه به صورت مفروض مورد قبول دانشمندان است . ( همان )
اهمیت نظریه در این است که هدایتگر تحلیل است ، قضایایی از نظریه برمی خیزند که محور اصلی تحلیل داده ها را تشکیل می دهند . نظریه زمینه و بستری فراهم می کند که مشاهدات خاص را در آن قرار می دهیم و به این ترتیب به درک معنا و اهمیت احتمالی مشاهدات کمک می کنند . نظریه ها به ما کمک می کنند تا به طرح مسائل جدی بپردازیم و از مسائل خاصی نیز آگاه شویم و موارد دیگر . ( دواس ، 1383 ، 34 )
معمولاً نظریه های را به کار می گیریم که بیشتر از جهان ذهنی خود ما برنخاسته اند ، بلکه از جای دیگری اقتباس و اخذ شده اند ، یعنی اغلب خود ما واضع نظریه نیستیم ، هر چند که وجهی از نظریه پردازیها را در وجود خود داریم و گونه های خاصی از انواع نظریه پردازیهای جامعه شناختی روان شناختی ، اخلاقی و سیاسی را در فعالیت های عملی روزانه خود به کار می گیریم . به طور کلی هر فرد انسانی که به تجربه ، تعمیم ، پیشگویی ، انتخاب و تصمیم گیری می پردازد متکی به نظریه است و این یک قانون عام و همگانی است . ( توسلی ، 1382، 28-27 )
در باب رابطه نظریه ها و تحیقیات عملی باید گفت که نظریه ها در اطراف موضوعاتی رشد کرده اند که می توان آنها را مسائل نظریه ای نامید . موضوعاتی نظیر جرم و جنایت در شهرها کاهش میزان موالید و... توجه به چنین موضوعاتی در اوضاع کنونی دارای اهمیت عملی و نظری است و این خود موجب توجه و علاقه اولیه نسبت به این مسائل می شود . ( همان )
فواید نظریه در این است که می تواند افکار جدیدی را در روند حل مسائل نظری برانگیزد ممکن است الگوهایی از موضوعات و مسائل مورد بحث ارائه دهد ، به طوری که بتوان یک توصیف جامع و طرح گونه از آنها عرضه کرده ، تجزیه و تحلیل و نقد هر نظریه ممکن است . به نظریات تازه ای منجر گردد ، و سرآخر این که الهام بخش فرضیات علمی تازه ای باشد . ( همان منبع، 29)
به طورکلی که با توجه به آنچه که بیان شده است ، نظریه ها محقق را متوجه می کنند که در جستجوی معرفت نظام یافته باید به دنبال چه چیزهایی بگردد ، و از چه چیزهایی اجتناب کند . یکی از کارکردهای اصلی نظریه ، تنظیم تجربیات به کمک مفاهیم و انتخاب جوانب و داده های مربوط در میان کثرت زیاد امور واقع است . نظریه راهنمایی است که به محقق می گوید به چه چیزهایی توجه کند ، و چه چیزهایی را نادیده بگیرد . ( آقاجانی ،1387،23) .
پیروی از این سبک که هر تحقیقی با هر موضوعی باید یک چارچوب نظری داشته باشد چارچوبی که محقق را در رسیدن به مقاصد خویش یاری کند یک امر اجتناب ناپذیر است . زیرا انسان به آنچه که در جستجوی آن است ، زمانی دست خواهد یافت که بر مبنای نظریه ایی که با پدیده مورد مطالعه مرتبط است، تدوین شده باشد . مباحث نظری سرنخهایی را در جستجوی چیزها به ما می دهند ، به عبارتی چه عواملی را سرلوحه ی کار خویش قرار دهیم؟ در واقع این نظریه ها بر این که چه واقعیاتی را مربوط و مهم بدانیم و چگونه آنها را تفسیر کنیم؟ ، اثر می گذارند که بر اساس آنها سوالات مختلفی را مطرح می سازیم و به مشاهدات مختلفی حساس می گردیم .
در این تحقیق که به دنبال تبیین سطح مرگ و میر و عوامل موثر بر آن می باشیم و برای مشخص ساختن این امر که در این تحقیق در پی چه هستیم ؟ توجه ما به چه چیزهایی باشد ؟ و از چه چیزهایی اجتناب کنیم ؟ و به طور کلی در چه راهی قدم بگذاریم که به هدف ما نزدیک تر باشد؟ نیاز به یک چارچوب نظری داریم . اما نظریات در خصوص مرگ و میر ( به ویژه وقتی که به عنوان یک واقعه جمعیتی مورد توجه قرار می گیرد ) به فراوانی نظریاتی که در خصوص باروری و یا ازدواج و طلاق ( که بیشتر به عنوان پدیده های اجتماعی به نظریات جامعه شناسی مربوط می باشند) وجود دارد ، نمی باشد . این نظریات بیشتر به یک سری مباحثی که از سوی برخی اندیشمندان در رابطه با مرگ و میر بویژه با کاهش آن صورت گرفته ، محدود می باشد . در کنار رهیافت های نظری در خصوص تبیین سطح مرگ و میر و تحولات آن ، نظریه ارتباط و توسعه اقتصادی – اجتماعی با مرگ و میر و نظریه انتقال اپیدمیولوژیک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند که در این تحقیق بیشتر نظریات به این دوسمت می باشد . در این فصل ابتدا به بررسی یک سری تحیقاتی که مرتبط ( و بعضی تا حدودی ) با موضوع تحقیق می باشند ، پرداخته شده ، سپس ضمن اشاره به وضعیت مرگ و میر در جوامع ابتدایی ، کشاورزی و صنعتی ، دیدگاه های افرادی که در خصوص مرگ و میر به ارائه نظریه پرداخته اند توجه شده است . بویژه دو نظریه ای که از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند و سرانجام با توجه به آنچه که بیان می شود چارچوب نظری تحقیق انتخاب و سایر مراحل هم پیگیری می شود .
2-2- پیشینه ی تحقیق :
هر پژوهشی که در خصوص پدیده های مختلف صورت می گیرد اگر تداوم و استمرار یابد زمینه ساز ارتقای دانش بشری می گردد . و هر بار سبب رفع نقایص و مشکلات تحقیقاتی می گردد که در شرف انجام می باشند . پژوهشهای در حال انجام ضمن اینکه در پس خود می توانند دستاوردهای مختلف و یافته های تازه ایی داشته باشند و روشهای دقیق تر و بهتری را در شناخت پدیده به کار گیرند و تا حدودی عاری از نقایص تحقیقات گذشته باشند ولی با این وجود باید متکی به دست آوردهای پیشین باشند ، زیرا با مراجعه به این تحقیقات هم زمینه بهبود و ترقی مراحل کار خود را تامین و هم زمینه رفع نقایص و کمبودهایش را فراهم می سازند . « هر مطالعه لزوماً باید از حاصل کار دیگران سود جوید و خود نیز در جهت تداوم آنان پیش رود. معنای این نکته این است که هیچ تحقیقی نباید تکرار ناشی از جهل و بی خبری از تحقیقات دیگران باشد و شبکه پیوسته تحقیقات موجبات ارتقاء دانش را فراهم می سازند . » ( ساروخانی ، 1381 ، 106 )
در اینجا نیز هر چند مختصر به چند مورد از مطالعات و بررسی هایی که با موضوع تحقیق مرتبط می باشند پرداخته شده است . ولی با توجه به کمبود این مطالعات سعی شده است از مطالعاتی که به طور کلی با موضوع مرگ و میر مرتبط و از جهاتی به موضوع تحقیق مربوط می باشند
استفاده گردد .
2-2-1- مطالعات خارجی :
در مطالعه ای که توسط ساموئل پرستون و ورنی نلسون در مورد 165 جامعه جهان در فاصله سالهای 1861 تا 1964 م. روی 11 علت مرگ صورت گرفت ، نتایج جالبی به دست آمد . میانگین میزان مرگ از علل بیماری های تنفسی ، عفونی وا نگلی ، نئوپلاسم ، قلبی ، آنفولانزا و برونشیت اسهال ، بیماری های مادرزادی ، بیماری های نوزادان ، سوانح و سایر بیماری ها برای زنان و مردان در 165 جامعه جهانی نشان داد .
پنج علت مهم مرگ و میر بر اساس مقدار میانگین در هر هزار نفر به شرح زیر می باشد :
زنان :
1- امراض قلبی : 56/3
2- سایر بیماری ها : 77/2
3- آنفولانزا و برونشیت : 41/1
4- سرطان و تومورها : 30/1
5- بیماری های عفونی و انگلی : 65/0
مردان:
1- امراض قلبی : 33/4
2- سایر بیماری ها : 34/3
3- آنفولانزا و برونشیت : 74/1
4- نئوپلاسم : 51/1
5- بیماری های تنفسی : 76/0
همچنین در این بررسی نتیجه گرفته شد که برای زنان و مردان بدون در نظر گرفتن میزان مرگ از سایر موارد ، امراض آنفولانزا و برونشیت ، عفونی و انگلی ، سل و بیماری های تنفسی و اسهال بیشترین تاثیر را در میزان مرگ از کلیه علل دارند و کنترل و مبارزه با این بیماری ها بیشترین کاهش را درمیزان مرگ از کلیه علل ایجاد می کند . (Sammuel H.Preston, 1985 ) .
در بررسی ایی که تحت عنوان نسبت جنسی در مرگ و میر انجام شده است . محقق در پیشینه تحقیق اینگونه بیان می کند که سطح مرگ و میر در کل موارد در بین جمعیتها مختلف است و آن در بیشتر کشورها در دهه ی گذشته هم برای مردان و هم برای زنان کاهش پیدا کرده است . اگرچه اختلاف در نسبت جنسی مرگ و میر در بین جمعیت ها وجود دارد و روندهای آن دوره ای است علت این اختلاف روشن و واضح نیست .
کستلوت نسبت جنسی ناشی از کل موارد مرگ و میر و عامل های اصلی مرگ و میر
( بیماری های مغزی و عروقی و سرطان ها ) برای 30 درصد جمعیت در 27 کشور در سال 1988م. را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و نتیجه ی حاصل اختلاف وسیعی را در نسبت جنسی متوفیان در جمعیت های مورد مطالعه نشان می دهد . همچنین اختلاف معنادار مثبتی و افزایش برجسته ای در نسبت جنسی فوت شدگان ناشی از سرطان ها و بیماری های مغزی و عروقی در بیشتر کشورها طی دهه اخیر مشاهده شده است . اختلاف در نسبت جنسی مرگ و میر در روندهایشان بین جمعیت ها به وسیله فاکتور ژنتیکی شرح داده نمی شود ، بلکه این اختلاف می تواند به سبک زندگی نسبت داده شود . فاکتورهای خطر در بیماری های مغزی ، عروقی و سرطان به عنوان عامل اصلی اختلاف مرگ و میر در دو جنس می باشد . (Hugokestloot, abstract, 1988.(
در پژوهشی با عنوان سنجش مرگ و میر بر حسب علت در میان مهاجران مراکشی مقیم فرانسه به بررسی وضعیت مرگ و میر بین مهاجران مراکشی و فرانسوی ها می پردازد . ( ابتدا محققین مبادرت به ارزیابی کامل پوشش و تنظیم مرگ با ثبت پایین از طریق کاربرد یک روش غیرمستقیم کردند . ) هدف از این تحقیق مقایسه مرگ و میر در بین مهاجران مراکشی و در کل فرانسه و تجزیه و تحلیل دو طرفه ای از داده های تنظیم شده و نشده که نمایانگر دو دسته از نتایج بود ، یکی در جهت تمایزات مشاهده شده یعنی مرگ و میر بالا یا پایین مراکشی ها در مقایسه با فرانسوی ها و دیگری اهمیت آماری آنها نسبت مرگ بر حسب علل شناخته شده بیماری در مهاجران بالاتر بود. که این عمل ، محققین را به تقسیم مرگها در میان گروههای مشخصی از علل سوق داد . شماری از مرگها بر حسب علل برای یک دوره کاملاً طولانی ( 13 سال ) قابل دسترس بود . که یک تجزیه و تحلیل مفصلی از مرگ بر حسب علت را امکان پذیر می ساخت . و نیز مدل سازی خطی ( طولی )- لگاریتمی از تفاوت های خلاصه شده
( دیفرانسیل ) میزان های مرگ به واسطه فراهم نمودن تخمینی از نسبتهای مرگ و میر بالا و پایین مربوط به جمعیت فرانسه از طریق دوره و گروه سنی و دلیلی از اهمیت آماری مشاهدات مختلف مراکشی ها در فرانسه از لحاظ جغرافیایی متمرکزند و بیشتر در حومه های پاریس ساکن و عمدتاً جز کارگران یدی هستند . هر چند که به طور کلی نمایانگر متغیر ( اقتصادی – اجتماعی ) نیستند و آنچه که از این مطالعه بدست آمد این است که مردان و زنان مراکشی مقیم فرانسه میزانهای مرگ و میر پایین تری نسبت به کسانی که ساکن خود مراکش اند و نیز نسبت به خود فرانسوی ها دارند . از یک طرف به دلیل امکانات اقتصادی و بهداشتی بهتر در فرانسه و از طرف دیگر به دلیل تنظیم داده ها چون از زمانی که گواهی فوت در طبقه اجتماعی – شغلی اشخاص بازنشسته ثبت نمی شد و اکثر مرگها در سن بازنشستگی رخ می داد و علاوه بر این مراکشی ها موقعیتی را در جامعه فرانسه به خود اختصاص
می دادند که عموماً با مرگ و میر بالا همراه بود . در حالی که با تنظیم داده ها و این بررسی حداقل برای مردان ضد و نقیض بود . با محاسبه این متغیر ( یعنی با انجام این بررسی ) مرگ و میر پایین برای مردان مراکشی تقویت شد. به طوری که به استثنای مرگ های ناشی از آسیب دیدگی و مسمومیت مردان مراکشی نسبت به مردان فرانسوی در خصوصص مرگ های ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی و بیماری سل مرگ و میر بالاتری دارند . و برای مرگ های ناشی از سرطان بویژه ریه و روده و بیماری های مربوط به سیستم گردش خود میزان های پایین تری دارند. زنان مراکشی هم به علت ناهنجاری های مادرزادی و بیماری سل ، سرطان ها از جمله ریه و رحم ، دیابت ، بیماری های ناشی از سیستم گردش خون و اندامهای تناسلی بیشتر از زنان فرانسوی می میرند . و نسبت به سرطان های روده و سینه کمتر در معرض خطرند . ( به دلیل باروری ) . با توجه به علل خارجی ، آسیب دیدگی و مسمومیت بزرگسالان مراکشی ( 25 سال به بالا ) در هر دو جنس کمتر از فرانسوی ها مرتکب خودکشی می شوند . مرگ و میر پایین مردان مراکشی می تواند نتیجه ی مجموعه ای از گزینش مهاجرت از مناسب ترین عوامل ، الگوهای تغذیه ای سالم در مصرف پایین مشروبات الکلی باشد ، در حقیقت زنان مراکشی نسبت به مردان حق امتیاز کمتری دارند . آنها که به خاطر اینکه در کنار هم باشند مهاجرت می کنند بر خلاف مردان از مراقبتهای پزشکی کمتری برخوردارند . 1996)، Coarbage (Khlat &
گاوریل وسیمون اوا در بررسی تحت عنوان روند اخیر مرگ و میر در روسیه به بررسی اخیر مرگ و میر در روسیه بر اساس سن ، جنس ، و منطقه با استفاده از اطلاعات اداره آمار، طی سال های ( 1991-2000 م. ) پرداخته اند . نتایج این تحقیق گویای آن است که طی دهه گذشته روسیه دو بحران مرگ و میر را در سال 1992 و 1998م. تجربه کرده است و کاهش امید زندگی در روسیه بعد از سال 1998م. ادامه داشته است . جدیدترین اطلاعات مرگ و میر در سال 2001 م. تغییراتی در جهت عکس گذشته برای مرگ و میر در میان گروه های سنی جوان و میانسال و سالمند را نشان
می دهد . بطور کلی مرگ و میر در میان جوانان ( سنین 30-20 سالگی ) ظاهراً رو به کاهش گذاشته شده است . در صورتیکه مرگ و میر در میان سنین میانسالی و سالمندی بعد از سال 1998م .
با افزایش رو به رو بوده است . امید زندگی برای مردان از 8/62 به 7/56 سال و برای زنان این کاهش از 4/74 به 2/71 که همراه با بحران اقتصادی و کاهش دستمزدهاست به وجود آمده است . و این افت در امید زندگی را هیچ کشور صنعتی تجربه نکرده است . یافته های این محققین به این موضوع اشاره دارد که روند اخیر مرگ و میر در روسیه به افزایش استرس و خشونت در جامعه مرتبط است . مهمترین عام مرگ و میر در جوانان قتل و خودکشی و سل است و در میان سالمندان قتل و بیماری های مغزی و عروقی و بیماری های گوارشی و سل می باشد . مهم ترین عامل مرگ و میر در جوانان 24-20 سال مرد ، خودکشی و در زنان همین گروه ، قتل است . ( Gavrealova and etal , abstract, 2003 )
در یک بررسی تحت عنوان تاثیر بحران اقتصادی بر مرگ و میر ساکنان ماداگاسکار بویژه شهر آنتانینارو ( پایتخت این کشور ) که طی دوره های 2000 -1976م. صورت گرفت . که به تاثیر بحرانهای اقتصادی بر روی کل جمعیت مربوط می باشد . و با استفاده از داده های مرگ و میر و علل آن از سال 1976م. که ساکنین فشار زیادی از جانب بحرانهای اقتصادی – حداکثر آن در سال 1986م. که با یک کمبود غذایی شدید همراه بود – مواجه بودند که در نتیجه آن( به علت سوءتغذیه و بیماری های واگیردار ) مرگ و میر زیادی واقع گردید . و نیز در این بررسی با مقایسه توزیع مرگ و میر بر حسب علت بر اساس شواهد سالهای 1978-1976-1988-1984 م. ( به علت فقدان آمارهای منظم مشاهده روندهای مرگ و میر بر حسب علت از طریق تجزیه و تحلیل دفاتر ثبت BMH مفید واقع گردید . ) به این نتیجه رسیدند که بیماری های عفونی و تنفسی و سوءتغذیه نقش بزرگی را در مرگ و میر در طول سالهای بحران ایفا کرده اند . در حال حاضر علی رغم بهبود نسبی امکانات اقتصادی و سیاسی اثرات بحران بر روی وضع بهداشتی مردم نسبتاً از بین رفته است . و امید زندگی بهبود یافته و اخیراً به میانه سطوح دهه ی 70 برگشته است . توزیع علل مرگ به طور چشمگیری بین سالهای 1978- 1976- 2000-1997م. تغییر یافته است . با تقلیل وخامت بحران بیماری های کودکان شامل بیماری های مادرزادی و ژنتیکی و بیماری های عفونی و تنفسی کاهش و در عوض بیماری های مزمن بویژه بیماری های قلبی و عروقی و بیماری های اجتماعی ( مرگ های خطرناک و ناگهانی ) افزایش یافتند . ( Waltisperger & mesle. 2005 )
دسته بندی | علوم سیاسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 118 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
2-2 طرح مسئله
3-1 روش تحقیق
4-1 فرضیات تحقیق
5-1 سوالات تحقیق
6-1 ساختار تحقیق
7-1 منابع تحقیق و محدودیتها
فصل دوم : ادبیات تحقیق
1-2 جغرافیای انسانی ایران
2-2 جغرافیای طبیعی ایران
3-2 جایگاه و ویژگیهای ژئو پولیتیکی ایران
4-2 کلیات جغرافیای سیاسی ایران
فصل سوم : یافته های تحقیق
1-3 تعاریف مختلف از مفهوم امنیت
2-3 ژئواکونومی، تعریف و واژه شناسی
3-3 قرن بیست و یکم و پدیده ای بنام ژئواکونومی
4-3 قابلیتها و برتریهای ژئواکونومی ایران
5-3 باز تعریف تعاملات نظام بین الملل بر مبنای ژئواکونومی
6-3 انرژی ابزار اعمال قدرت در قرن بیست و یکم
7-3 تحلیل ژئواکونومیک برخی از بحرانهای جهان معاصر
8-3 ژئواکونومی و تعامل آن با امنیت ملی ایران
9-3 حوزه کارکردی وسیع ژئواکونومی در معادلات سیاسی معاصر
فصل چهارم: ارزیابی و اثبات فرضیات
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5 جمع بندی
2-5 نتیجه گیری
3-5 پیشنهادات
4-5 فهرست منابع
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
انتخاب موضوع ژئواکونومی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران از جنبه های گوناگونی قابل بررسی و تعمق می باشد.اما بدون شک یکی از دلایل آن تبیین و آشکار کردن زوایای پنهان نظام بین الملل و تعاملات اقتصادی آن در دوران حاضر و نیز نقش عوامل تاثیر گذار در حوزه های مختلف جغرافیایی می باشد. ارزیابی بسیاری از حرکات بین المللی و توجیه دیپلماتیک و ژئو پولیتیکی آنها بدون شناخت تغییرات قواعد بازی و ورود پارامتر ها و متغیر های جدید به این عرصه مانند اقتصاد و انرژی کاری بس دشوار و ممکن است تبعات منفی را متوجه منافع و امنیت ملی کشور ها نماید. اگر بتوانیم این متغیر ها را درک کرده و از آنها در جهت تبدیل تهدید ها به فرصت بهره بهنگام برده و زیر بنای گرایشات و اختلافات بین المللی را در یابیم شاید بتوان گفت به نقطه ی عطف و سرنوشت سازی رسیده ایم که امکان بهره وری بهینه از تمام مزایای ژئوپولتیک و منابع انرژی کشور خود در راستای رسیدن به اهداف امنیتی و پایدار را پیدا کرده ایم و ضمن شرکت فعالانه در روند تحولات جهانی نقش مثبت و منحصر بفرد خویش را ایفاء نماییم. این رساله نخست بدلیل وسعت حوزه ی موضوع و دوم کمبود منابع موجود در کشور نمی توانست خالی از اشکال باشد و نیست اما امید که در این قلمرو نو توانسته باشد روشنگری هرچند در مقیاس اندک و در حد توان کرده باشد . نکته آخر اینکه در نگارش این رساله بر توجه به عدم ورود به حوزه های موضوعی مشابه و جلوگیری از پراکندگی مطالب برای تلخیص و حصول نتیجه ی مشخص تاکید خاصی شده است.
در پایان لازم و فرض می دانم مراتب قدر شناسی و سپاس ویژه ی خود را به محضر استاد ارجمند جناب آقای دکتر عزت الله عزتی بخاطر راهنماییهای هوشمندانه و الهام بخش ایشان در کلیه مراحل تحقیق و تدوین و نگارش این پایان نامه ابراز دارم.
2-1 طرح مسئله:
ضرورت درک و شناخت مناسبات نظام جهانی بمنظور تامین منافع و امنیت ملی تبدیل به گفتمان غالب صاحبنظران و فعالان عرصه ی علم و دانش و سیاست در قرن حاضر شده است و در این میان استفاده از ژئواستراتژیهای اقتصادی برای رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی و پیدایش ژئواکونومی در جهان معاصر و تاثیر و تاثر متقابل این پدیده بر روی منافع و امنیت ملی کشور ایران بعنوان یک کشور ویژه و ممتاز در عرصه ی ژئوپولیتیک و منابع انرژِی و به تبع آن ژئواکونومیک جهان ضرورتی انکار ناپذیر دارد بر این اساس ابتدا باید درک و شناخت و تحلیل علمی از علم ژئواکونومی بدست داده و سپس نقش و نوع استفاده از آن مورد بحث و تدقیق وافر قرار گیرد تا در تصمیم گیریهای منطقه ای و کلان جهانی و نظام بین الملل و مرز بندهای پنهان و آشکار و تصمیم سازی های این عرصه ی جدید حضور و نقش کشور ایران نه تنها نادیده انگاشته نشود بلکه با حضور فعالانه ضامن بقا و تامین منافع و امنیت کشور ایران شود.
3-1 روش تحقیق:
روش تحقیق در این رساله بصورت توصیفی – تحلیلی می باشد در این مدل کارکردی ابتدا چگونگی شکل گیری پدیده ها و روابط میان متغیر های اجزاء موضوع تحقیق و توصیف و تعریف جامع و مانع آنها مورد توجه قرار گرفته و سپس در یک فرآیند کلی روابط متقابل پدیده ها و تاثیر و تاثر آنها مورد بررسی قرار می گیرد لذا روش و چهارچوب عمده توصیفی و تحلیلی می باشد . البته فقدان و کمبود منابع برای گردآوری اطلاعات در چگونگی عملیاتی شدن این روش موثر اما سعی شده است با استفاده از فصلنامه ها و ماهنامه ها و رجوع به مقالات موجود در نشریه ها و سایت های مختلف این ضعف پوشانده شود.
4-1 فرضیات تحقیق:
● بنظر می رسد تامین امنیت ملی در دراز مدت بدون توجه به راهبرد ژئواکونومی دشوار است.
● بنظر می رسد در قرن بیست و یکم اهداف ژئواکونومی و راهبرد های آن جایگزین اهداف ژئواستراتژیک نظامی شده است.
● بنظر می رسد در عصر ژئواکونومی کشور ایران می تواند اهمیت و اثر بخشی خود را با توجه به توانهای بالقوه و پتانسیل بالای خود تداوم بخشد.
5-1 سئوالات تحقیق :
● چه ارتباطی بین ژئواکونومی و تامین منافع و امنیت ملی کشور ها وجود دارد ؟
● آیا پس از دوران جنگ سرد و پایان نظام دو قطبی دوران ژئواکونومی و توجه مسائل اقتصادی برای مقاصد سیاسی و نظامی آغاز شده است؟
● آیا کشور ایران مانند ادوار گذشته سیاسی و تاریخی و نظامی در دوران ژئواکونومی می تواند جایگاه خود را حفظ کرده یا بهبود و ارتقاء بخشد؟
6-1 ساختار تحقیق :
در این قسمت سعی شده است که با تبیین ژئواکونومی د رعصر حاضر به شناخت محدودیتها و تواناییها و تهدیدها و فرصت های عصر حاضر پرداخته شود و نقش موثر و کارآمد آن در عرصه بین الملل روشن شود و پس از ارتباط بین ژئواکونومی و امنیت و منافع ملی کشور ایران مورد بررسی قرار گیرد و در این میان آشکار شود آیا ایران در این دوره نیز مانند ادوار گذشته می تواند نقش آفرین بوده و با شناخت دقیق قواعد بازی بعنوان یک بازیگر مهم در این عرصه ظاهر شده و ضمن تامین و تضمین منافع حداکثری خود امنیت ملی پایدار خود را نیز تحقق بخشد و بعنوان یک بازیگر هوشنمد در این عرصه ظاهر شود و ...
در فصل اول ابتدا کلیات تحقیق یعنی مقدمه و هدف از تحقیق و حوزه موضوعی تحقیق بیان شده و سپس مسئله یا موضوعی که استنتاج آن مطلوب و مورد نظر است گفته شده و در قسمت بعدی روش تحقیق یعنی شیوه گردآوری و جستجوی اطلاعات در این راستا اشاره شده و پس از فرضیات تحقیق که این رساله در پی اثبات علمی آنهاست آورده شده است. در بخش بعدی با طرح سؤالات تحقیق فرضیات قبلی مورد نقد قرار گرفته و به چالش کشیده شده اند در قسمت ساختار تحقیق توضیح و نمایه یا شمای کلی و اجمالی ساختار و محتوای فصول پایان نامه ذکر شده و به منابع کلی بدون مشخصات دقیق آنها اشاره شده است.
در فصل دوم یعنی ادبیات حوزه موضوع تحقیق اطلاعات و داده هایی در مورد کشور ایران در جغرافیای انسانی و طبیعی از قبیل ترکیب قومی و جمعیتی و ساختمان سنی و جنسی و آب و هوا و مرز و موقعیت نسبی و خصوصی و ... که شناخت هر چه بیشتر ا زحوزه مورد تحقیق را بدست دهد ارائه شده است.
در فصل سوم : یافته های تحقیق ارائه شده است. ابتدا تعاریف واژگان کلیدی بحث و متغیرهای تحقیق بیان شده و سپس ارتباط و تعامل بین دو متغیر اصلی یعنی ژئواکونومی و امنیت ملی ایران مورد بحث قرار گرفته است. امنیت و مفهوم آن و ژئواکونومی و واژه شناسی و تعریف آن و بررسی تطور یا دگرگونی واژگانی مانند ژئواستراتژی و ژئوپولیتیک و پیدایش ژئواکونومی بررسی شده و سپس قابلیتها و برتریهای ژئواکونومیکی ایران بیان شده و بعد از نمای کلی از تعاملات بین المللی بر اساس ژئواکونومی و تاثیر انرژِی در این دوره و زیر بنای ژئو اکونومیکی برخی از بحرانهای جهان معاصر و پس از آن ارتباط و تعامل ژئواکونومی با امنیت ملی کشور ایران مورد بحث قرار گرفته و به تناوب آن حوزه کارکردی و حوزه نفوذ وسیع ژئواکونومی در دنیای پر تنش کنونی مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است.
در فصل چهارم در مبحث ارزیابی و اثبات فرضیات سعی شده است با روشی صرفاً علمی و بر مبنای توصیفی – تحلیلی ارتباط بین مطالب فصل سوم یعنی یافته های تحقیق در جهت ردّ یا اثبات فرضیات فصل اول رساله بدون پیش داوری و پیش فرض منحصراً بر اساس مطالب ذکر شده در فصل سوم مورد استناد یا اثبات گردد و انصاف علمی یا بیطرفی در آن مورد توجه اکید واقع شود.
در فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات تلاش نگارنده بر آن بوده که با توجه به مطالب فصل چهارم ( که آن نیز ملهم از فصل سوم و فصول قبلی می باشد) و اثبات فرضیه ها در جهت کاربردی شدن تحقیق و پایان نامه پیشنهادات عملی و ملموس و عینی در جهت تحقق این امر ارائه دهد و جمع بندی و نتیجه گیری از کل تحقیق و رساله را با رعایت مطالب و ساختار تحقیق و بطور جامع بیان نماید و در پایان نیز منابع مورد استفاده در تحقیق بیان شده است.
7-1 منابع تحقیق و محدودیتها:
موضوع تازه و قلمرو نو و جدید موضوع تحقیق طبعاً و تحقیقاً باعث کمبود منابع نوشتاری و کتابخانه ای در کشور ما می باشد در جهت جبران این نقیصه و معضل در این رساله سعی شده است از فصلنامه ها و ماهنامه های مرتبط با موضوع تحقیق و مقالات چاپ شده در آنها یا سایت های مربوطه استفاده شود و از منابع نوشتاری و کتابخانه ای موجود استفاده بهینه بعمل آید.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
1-2 جغرافیای انسانی ایران :
در ظرف 170 سال گذشته جمعیت سیاره زمین از چیزی حدود یک میلیارد نفر در سال 1830 به دو میلیارد نفر در سال 1930 و به چهار میلیارد نفر در سال 1975 و 5 میلیارد نفر در سال 1987 و بیش از 6 میلیارد نفر در سال 2000 رسیده است.
در 70 سال اخیر جمعیت ایران چند برابر شده و طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 جمعیت ایران بالغ بر 60.055.488 نفر بوده که از این تعداد 61.3 درصد را جمعیت شهرنشین و 38.35 درصد روستایی و 0.35 عشایری تشکیل می دهد. میزان رشد مطلق جمعیت در کشور در سال 1365 به 9/3 درصد رسید که جزء نرخ رشد های بسیار بالا بود اما با اقدامات برنامه ریزان کشور و اتخاذ سیاستهای جمعیتی و آگاهی مردم در حال حاضر به 5/1 درصد کاهش یافته است .
( سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 40:1375)
هرم سنی جمعیت ایران مانند سایر کشورهای در حال توسعه هرمی با قاعده پهن می باشد که نشانگر موالید یا رشد جمعیت بالاست. ساخت سنی کشور ایران جوان است بطوری که در همه سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن درصد جمعیت کمتر از 15 سال ایران بیش از 42٪ درصد بوده است در صورتی که جمعیت کهنسال کشور بین ٪5-4٪ می باشد.
توزیع جمعیت در ایران بسیار نا همگون است و تراکم جمعیت در کشور ایران نامتعادل است و به 37 نفر در هر کیلومتر مربع می رسد. عواملی مانند ریزش های جوی و دسترسی به منابع آب و آب و هوا و نوع خاک و نیز عوامل انسانی مانند مرکزیت سیاسی و امکانات زیرساختی نظیر راهها و استقرار صنایع و قطب های صنعتی در چگونگی توزیع و تراکم جمعیت در کشور ایران مؤثر بوده است. مهاجرت از روستاها به شهرها بیشترین و پر حجم ترین نوع مهاجرت در دهه های اخیر بوده است بطوریکه در سال 1300 فقط 20٪ درصد جمعیت ایران را شهرنشین تشکیل می داد که این میزان در سال 1375 به 3/61 درصد رسیده است.
(مرکز آمار ایران)
در سال 1335 از جمعیت بالای 6 سال کشور تنها 4/15 درصد باسواد بوده اند که این نسبت در سال 1375 به 5/79 درصد افزایش یافته است و میزان باسوادی در طی 40 سال 5 برابر گردیده است و میزان باسوادی در مردان همواره بیشتر از زنان و در شهرها بیشتر از روستاها بوده است.
(حافظ نیا، 1381: 130)
ترکیب دینی جمعیت ایران حاکی از آن است که در سال 1375 میزان و درصد مسلمانان 58/99 درصد از کل جمعیت را شامل شده و در دوره های بعدی بترتیب مسیحیان و زرتشیان و یهودیان و سایر ادیان با درصدهای ناچیزی قرار دارند.
(حافظ نیا، 1381: 132)
علاوه بر زندگی شهری و روستایی زندگی عشایری نیز در کشور ایران وجود دارد که وجود دو رشته کوه البرز و زاگرس و دامنه های آنها شرایط مساعدی را برای کوچ نشینی و دامپروری آنها فراهم کرده است. اقتصاد در عشایر متکی به دام بوده و سه ایل پر جمعیت کشور یعنی بختیاری و قشقایی و ایل سون (شاهسون) در اقتصاد کشور نقش مهمی دارند که البته با تحولات اجتماعی و سختی این نوع زندگی تعداد کوچ نشینان عشایر در سالیان اخیر رو به کاهش بوده و عشایر به شیوه زندگی یکجانشینی تمایل پیدا کرده اند.
2-2 جغرافیای طبیعی ایران:
کشور ایران در جنوب منطقه معتدل نیمکره شمالی و در منطقه خاورمیانه در قاره آسیا واقع شده و به خط استواء نزدیک می باشد مدار 25 درجه شمالی از جنوب کشورمان و مدار 39 درجه شمالی از شمال آن می گذرد.نصف النهارهای 44 و 63 درجه شرقی نیز به ترتیب در غرب و شرق آن قرار دارند و وسعت کشور ایران حدود 1648195 کیلومتر مربع است.
(علایی طالقانی،1382: 5)
فلات ایران و سرزمین ایران از نظر هندسی بصورت یک چهار ضلعی نسبتاً منظم و تقریباً شبیه لوزی مایل می باشد حداکثر طول آن از شمالغربی به جنوبشرقی یعنی به خط مستقیم از پای آرارات (مرز بازرگان) تا خلیج گواتر (مرز پاکستان) حدود 2250 کیلومتر و حداکثر پهنای آن در جهت شمالشرقی – جنوبغربی یعنی از سرخس (مرز پاکستان) تا دهانه اروندرود (آبادان) حدود 1400 کیلومتر می باشد . میانگین طول و عرض آن نیز در امتداد نصف النهار 54 درجه شرقی و مدار 32 درجه شمالی تقریباً برابر و در حدود 1225 کیلوتر است.
(علایی طالقانی،1382: 5)
سرزمین ایران در مجموع سرزمین نسبتاً بلند و ناهمواری است که در مفهوم پیکرشناسی فلات نام دارد فلات ایران با مساحت حدود 5/2 میلیون کیلومتر مربع علاوه بر محدوده سیاسی ایران قسمتهایی از کشورهای افغانستان و پاکستان را هم شامل می شود.
فلات ایران تحت تأثیر مراحل مختلف چین خوردگی آلپی در ادوار زمین شناسی بتدریج شکل گرفته و سرانجام به دنبال عملکرد آخرین مرحله کوهزایی آلپی در پلیو- کواترنر استقلال خود را به دست آورده است . حاشیه خارجی آنرا دریاها و سرزمین های پست و همواری مانند دره رودکورا، دریای خزر و دشت ترکمنستان در شمال، خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، جلگه سند و پنجاب در مشرق در بر گرفته و بدین ترتیب استقلال جغرافیایی آن کاملاً متمایز شده است.
فلات ایران را حصارهای کوهستانی بلند از هر طرف فرا گرفته اند. حصارهای کوهستانی به گونه ای در حاشیه فلات امتداد یافته اند که اگر با خطوط مستقیم آنها را بهم وصل کنیم تقریباً شکل مثلث پدید می آید. قاعده مثلث در کشورهای پاکستان و افغانستان بوسیله رشته کوههای سلیمان با امتداد جنوبی- شمالی محدود شده است. سد عظیم کوهستانی البرز همراه با رشته کوههای کوهستانی خراسان و آذربایجان در ضلع شمالی آن کشیده شده اند و از جهات جنوبی و جنوبغربی نیز رشته کوههای مکران و زاگرس بعنوان ضلع دیگر مثلث آن را احاطه کرده اند. در مورد زاگرس و دیوار جنوبی فلات گر چه ارتفاع آنها در مجموع به ارتفاع کوههای البرز نمی رسد لیکن برخی از آنها ارتفاعی بیش از 4000 متر دارد.
این کوهستانها از لحاظ زیست محیطی و آب و هوایی دو اثر متضاد در محیط طبیعی ایران بر جای گذاشته اند از یک سو اثرات خشکی ناشی از پر فشار جنب حاره ای را در قلمروهای خشکی تعدیل کرده و با تغییر در عناصر آبی و حرارتی موجبات تنوع آب و هوایی در ایران را فراهم نموده اند و از سوی دیگر با جلوگیری از نفوذ رطوبت، خشکی نیز در ناحیه داخلی را شدت بخشیده اند. از لحاظ ژئومورفولوژِی نیز حصارهای کوهستانی ، محیط شکل زایی در سرزمین ایران را پر انرژی ساخته و در نتیجه به قدرت فرآیندهای فرسایشی در این سرزمین افزوده اند از این رو به جرأت می توان گفت که سرزمین ایران یکی از متنوع ترین سرزمین ها از لحاظ ویژگیهای جغرافیای طبیعی به ویژه اشکال ناهمواریهای حاصل از فرسایش می باشد. حصارهای کوهستانی حاشیه، واحد جغرافیای مشخص و مستقلی در بخش داخلی این سرزمین بوجود آورده اند که از آن بنام فلات داخلی یاد می شود. فلات داخل ایران از نظر زمین شناسی و زمین ساختی ( تکتونیک) از تعداد زیادی چاه های مستقل و نیمه مستقل تشکیل شده است که بوسیله رشته کوههای منفرد از هم جدا شده اند. چاله های داخلی یا رسوبهای حاصل از فرسایش کوههای اطراف را در خود جای می دهند یا به عنوان حوضه انتهایی رود های فصلی و اتفاقی عمل می کنند.
ارتفاع میانگین تمامی کشور حدود 1250 متر و ارتفاع میانگین فلات داخلی نزدیک به 900 متر است. ارتفاع متوسط فلات داخلی از شمالغربی بطرف جنوبشرقی بتدریج کاهش می یابد بواقع فلات داخلی به مانند یک میز مایل می باشد که در قسمت شمالغربی بالا آمده و در قسمت جنوبشرقی فرو نشسته است.
(جداری عیوضی، 1374)
پراکندگی خاکها و حیات زیست مانند پوشش گیاهی و زندگی جانوری و همین طور پراکندگی حیات انسانی در ایران بشدت تحت تاثیر پراکندگی کوهها و وزش بادهای مرطوب می باشد. تنها جای ایران که از خاک عمیق و حاصلخیز و جنگل انبوه پوشیده شده و به اصطلاح یک منطقه ی فعال زیستی (بیوستازی[1]) را تشکیل داده است دامنه های شمالی البرز و شرقی تالش و زمینهای واقع بین این کوهها تا ساحل خزر می باشد. از نظر حیات انسانی هیچ کجای جلگه خزر خالی از جمعیت نیست این ناحیه با آنکه 27/1 مساحت کشور را در بر می گیرد حدود 9/1 جمعیت آنرا د رخود جای داده است و تقریباً در تمام طول سال از رطوبت دائمی و دمای ملایم با نوسان کم روزانه و سالانه برخوردار است. همین عوامل موجب پیدایش خاک زراعتی سرشار از مواد آلی و پوشش گیاهی پیوسته و ممتد و مشتمل بر جنگلهای انبوه ، نیمه انبوه و چمنزارهای سرسبز دائمی و پهناور در این ناحیه شده است.
بغیر از ناحیه ی خزری در بخش اعظم سرزمین ایران ناهماهنگی شرایط زیستی (رگسسیتازی[2]) حکمفرماست و اثر مستقیم تخریب فیزیکی و تولید رسوبهای تخریبی و در نتیجه عدم پیدایش خاک مناسب و پوشش گیاهی انبوه ، از مشخصات آن بشمار می آید.
( علایی طالقانی ، 12:1382)
بدلیل نقش بادهای غربی در تامین رطوبت ایران و اثر ارتفاع در تغییر عناصر آب و هوایی از مغرب و شمالغربی به مشرق و جنوبشرقی ، ناهماهنگی شرایط زیستی شدت می یابد.
بطوریکه به استثنای سواحل دریاهای جنوبی و مناطق کوهپایه ای ، حیات زیست در ناحیه داخلی با دو مساله مهم « سختی[3]» « بی ثباتی[4]» محیط زیست مواجه می باشند.
سختی محیط زیست در ناحیه داخلی ایران تنها ناشی از سرمای حاکم بر کوهستانهای بلند آن نیست بلکه در موارد زیادی گرمای سوزان به خاطر خشکی هوا و شدت تابش به مراتب بیش از سرماهای غیر قابل تحمل زیست را برای حیات زیست سخت کرده است.( بیابانهای مرکزی)
در کنار این شرایط سخت محیطی ، بی ثباتی محیط زیست نیز مزید بر علت شده است. نوسان شدید درجه حرارت به کمبود رطوبت و همچنین کمبود با زندگی بخصوص تغییر پذیری زیاد آن از سالی به سال دیگر ، شرایط زیست را در مقیاس وسیعی برای حیات زنده سخت و ناپایدار کرده است و گاهی مشارکت توأم این دو عامل ( سختی و بی ثباتی ) سرزمینی بوجود آورده که حیات در آن معنی و مفهوم پیدا نکرده است( لوت مرکزی).
علاوه بر سختی و بی ثباتی ، دو عامل فراوانی نهشته های تخریبی و تبخیری و هم چنین وزش بادهای مداوم و تند نیز از مسائل و مشکلات محیط طبیعی داخلی ایران محسوب می شوند. بیشتر نهشته های دوران سوم ایران را رسوبهای تخریبی و تبخیری تشکیل داده اند و فراوانی لایه های ضخیم گچ و نمک باعث شده تا با شستشوی آنها و رسوبگذاری در مناطق گود و فرو افتاده کفه های نمک یا کویر پدید آیند. به علاوه از لایه های رسی ، مارنی این نهشته ها با دخالت عوامل مختلف تخریبی ، مواد ریز دانه فراوانی تولید می شوند که به آسانی قابل حمل توسط آب و باد می باشند. این مواد توسط جریان سیلابها به حوضه های انتهایی کشانده شده و سپس با دخالت باد در تشکیل تپه های ماسه ای شرکت می یابند. این ویژگیها چهره ی زمین در ناحیه داخلی ایران را بصورت بیابان درآورده که دخالت عوامل جانبی مانند انهدام پوشش گیاهی سبب گسترش روز افزون آن شده است. بیابانهای داخلی حدود 34 میلیون هکتار از سطح کشور را پوشانده اند.از این مقدار حدود 5/3 میلیون هکتار آنرا تپه های ماسه ای و بخش قابل توجهی را نیز کویر و شوره زار تشکیل داده است.
در چنین محیطی ، شرایط زیستی نسبتاً فعال و در عین حال بسیار حساس را در ارتباط با شیب زمین و حضور منابع آب زیر زمینی و وجود خاک و وزش بادهای مرطوب به صورت موضعی در مجاورت بیابانها و کوهپایه ها می توان مشاهده کرد.
حیات انسانی هم در قالب شهر ها و روستاها تنها به صورت واحه هایی پدیدار شده اند که بیشتر حاصل سخت کوشی ساکنان آن می باشد.
یکی دیگر از مناطق نسبتاً مساعد زیست محیطی ناحیه کوهستانی جنوبغربی و مغرب کشور ( زاگرس ) است. در اینجا صرفنظر از سراشیب های تند و جاهای سنگلاخ ، هرجا امتداد کوهها در مقابل ورزش بادهای مرطوب غربی و مدیترانه ای قرار گرفته اند ، از ریزش نسبتاً مناسب بارش برخوردار شد ، ( بین 400 تا 1000 میلی متر ) و در آنها جنگل پدید آمده است. جنگلهای زاگرس عموماً از درختان بلوط تشکیل شده و در اکثر جاها تنک هستند ولی خاک زمینهای آن از نوع قهوه ای استپی است و زمینهای مرتعی تقریباً مناسب بوجود آورده اند.وسعت جنگلهای زاگرس حدود 75/4 میلیون هکتار بر آورد شده است.
(علایی طالقانی ، 13:1382)
بی مبالاتی بشر در بهره داری غیر اصولی و غیر منطقی از این جنگلها شرایط زیستی و تعادل محیطی این ناحیه را به مرز بحرانی کشیده است . در ناحیه خوزستان نیز در اثر آبرفت گذاری رودهای کارون ، کرخه ، دز و ... خاکهای آبرفتی حاصلخیزی پدید آمده است. لیکن شرایط آب و هوایی از تشکیل یک پوشش جنگلی انبوه در این ناحیه جلوگیری کرده است و بطور کلی در ناحیه ساحلی جنوب کشور نیز حاکمیت با شرایط بیابانی است اما آنچه این ناحیه را از بیابانهای داخلی متمایز ساخته رطوبت موجود در هوا و رطوبت فیزیکی خاک است. از این رو در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان گاهی می توان به پوشش گیاهی جنگلی نیز دست یافت با این حال خاک منطقه بویژه خاکهای جلگه خوزستان به دلیل بافت ریز و عدم چسبندگی لازم ، حساس بوده و با کمترین بی توجهی دستخوش فرسایش خواهند شد.
بررسی وضعیت مرزهای ایران در ادوار گذشته نشان می دهد که مرزهای دولت در آن زمان از نوع سرحدی و منطقه ی مرزی بوده است و مرز سیاسی در ایران دارای ریشه ی مدنی و انعکاس وضعیت فکری و حقوقی و اداری مردم یکجا نشین بوده است و در واقع باید گفت : « مرز ویترین یک کشور است » ( هر نوع تحولی ابتدا در مرز رخ می دهد ، دکتر عزتی ، همایش ژئوپولیتیک و مرز ، تهران : تیرماه 1386)
در تاریخ ایران بدلیل وجود حکومتها و دولتهای متعدد با سطوح مختلف قدرت ما شاهد انواع قلمروها و حریم ها ، پیشرویها و عقب نشینیهای جغرافیایی هستیم. در دوره ی حکومت ایلام ( عیلام ) در هزاره ی دوم قبل از میلاد مرزهای سیاسی ایران از غرب به رودخانه دجله ، از جنوب به کرانه های خلیج فارس و بوشهر ، از شمال به همدان و از شرق به کوههای بختیاری و لرستان محدود می شد و محدوده ی مرزی آن به طول حدوداً 2 هزار کیلومتر بود.
( اطلس تاریخی ایران )
در دوره ی مادها ( 708 – 550 ق.م) مرزهای سیاسی از غرب به رود فرات و آسیای صغیر ، از جنوب به کرانه های خلیج فارس و دریای عمان ، از شمال به جیحون ، دریای خزر و قفقاز و از شرق به هند محدود می شد و طول مرزهای آن در دوره ی اوج خود به حدود 12 هزار و 675 کیلومتر می رسید. در دوره ی هخامنشیان (550-320 ق.م) مرزهای سیاسی ایران به وسیعترین حد خود در تاریخ ایران رسید بطوری که بخشهایی از سه قاره ی آسیا ، آفریقا و اروپا را در بر می گرفت و طول مرزهای آن به حدود 25 هزار کیلومتر می رسید. قلمرو هخامنشیان از شرق به پامیر و انتهای شرقی فلات ایران و جلگه سند و پنجاب ، از شمال به شرق سیحون و آرال، دریای خزر ، ماورای قفقاز تا دریاهای سیاه و آدریاتیک ، از غرب به لیبی ، سودان و تنگه عدن و از جنوب به شبه جزیره ی عربستان و سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان محدود و منتهی می شد.
( حافظ نیا ، 302:1381)
در دوره ی سلوکیه (320-250 ق .م) مرزهای ایران محدودتر شد و طول آن به حدود 19 هزار کیلومتر رسید که شامل قلمرو دوره ی هخامنشی و فلات آناتولی و شبه جزیره ی بالکان بود. در دوره ی اشکانیان (250 ق. م- 226 م ) مرزهای سیاسی از غرب به رود فرات و بین النهرین ، از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان ، از شرق به رود سند و پنجاب و از شمال به ماوراءالنهر ( تا سیحون) ، دریای خزر و قفقاز محدود می شد. در این دوره مرزهای سیاسی ایران با مرزهای طبیعی مطابقت داشت.
در دوره ی ساسانیان (226-652 م) مرزهای سیاسی از غرب به بین النهرین و رود فرات ، از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان ، از شرق به رود سند پنجاب ، از شمال به ماوراءالنهر ( تا جیحون ) ، دریای خزر و قفقاز محدود می شد. در این دوره نیز مرزهای سیاسی منطبق بر مرزهای طبیعی بود.
پس از ظهور اسلام و تصرف ایران به دست مسلمانان انسجام سیاسی – تاریخی فلات ایران درهم ریخت و ایران بصورت قلمرو تابع دولت اسلامی که مرکزیت آن در شبه جزیره ی عربستان و ساحل مدیترانه قرار داشت، درآمد. در این دوره به مدت حدود دو قرن ایران ، مرزهای سیاسی شفافی نداشت و دولتها و حکومتهای محلی و منطقه ای مستقل یا تحت الحمایه خلیفه برای خود مرزهای خاص تعیین کردند.
اولین حکومت فراگیر ( نسبتاً ) بعد از اسلام سامانیان ( 279-389 ه. ق) بوداین دولت مرزهای خود را از شمال به ماوراء النهر ، خراسان ، طبرستان ، از شرق به افغانستان و سیستان ، از غرب به ری و قزوین و از جنوب به کویر مرکزی ایران گسترش داد.
غزنویان (451-582 هـ.ق) یک حکومت فراگیرتر بود که مرزهای خود را از شمال به ماوراءالنهر خوارزم و دریای خزر ؛ از غرب به ری ، همدان و اصفهان ، از شرق به افغانستان ، سند و پنجاب و از جنوب تا بلوچستان و دریای عمان گسترش داد.
سلجوقیان (429-590 هـ.ق ) مرزهای سیاسی خود را گسترش دادند و از شمال به ماوراءالنهر (سیحون ) خوارزم ، خزر و قفقاز و دریای سیاه ، از جنوب به قهستان و خلیج فارس؛ از شرق به هرات و سیستان و از غرب به بین النهرین ، بغداد ، انطاکیه و آناتولی رساندند. خوارزمشاهیان (490-616 هـ.ق) مرزهای سیاسی خود را تا ماوراء فلات ایران ، ماوراءالنهر ، خوارزم ، و بخشی از افغانستان و سند و پنجاب رساندند. پس از این تاریخ بدلیل دو تهاجم بنیان کن از سمت آسیای مرکزی یعنی مغولان و تیموریان کشور به مدت حدوداً 3 قرن دچار هرج و مرج و تحت حکومت و استیلای بیگانه بود و مرزهای سیاسی یکپارچه و شفافی نداشت. در این دوره ابتدا ایلخانان و سپس تیموریان مرزهای خود را در برخی مناطق تثبیت کردند.
با ظهور دولت صفویه (907-1148 هـ.ق) مرزهای ایران به یکپارچگی جغرافیایی دست یافته ولی همواره از سوی قدرتهای پیرامونی یعنی روسیه ، عثمانی ، پرتغال ، ازبکها تهدید می شد و در مواضع مختلف گاهی پسروی و زمانی در حال پیشروی بود. در اوج این دوره مرزهای سیاسی حریمی به طول تقریبی 14 هزار 500 کیلومتر را در بر می گرفت که از شمال به آسیای مرکزی و دریای خزر و قفقاز و از جنوب به دریای عمان و کشور عمان و بحرین ، از شرق به تمامی افغانستان و سیستان و از غرب به بین النهرین و قسمتی از آسیای صغیر منتهی می شد.
(اطلس تاریخی ایران)
در دوره ی افشاریه ( 1148-1210 ه.ق) محدوده ی مرزهای ایران بویژه در زمان نادر شاه به حدود 18 هزار و 250 کیلومتر می رسید که از شمال به خوارزم ، دریای خزر و قفقاز ، از جنوب به دریای عمان ، ساحل جنوبی خلیج فارس و بحرین ، از شرق به کشمیر و پنجاب تا دهلی و از غرب به رود فرات و آذربایجان کشیده می شد.
در دوره زندیه (1172-1209 هـ.ق) نیز محدوده ی مرزی ایران دچار انقباض و پسرفت شد و طول مرزها به حدود 6 هزار 900 کیلومتر رسید که از شمال به دریای خزر و آذربایجان ، از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس ، از شرق تا خراسان و از غرب تا فرات کشیده می شد.
در دوره ی قاجاریه (1210-1344 ه.ق ) مرزهای ایران دگرگونیهای شدیدی یافت. در این دوره دو مرحله ی متمایز از حیث گسترش محدوده های مرزی ایران وجود دارد: مرحله ی اول که به دوران آغا محمد خان موسس این سلسله مربوط می شود مرحله ی انبساط مرزها است . در این مرحله محدوده ی مرزی ایران به حدود 11 هزار کیلومتر رسید که از شمال به بخارا ، خوارزم ، دریای خزر ، قفقاز و گرجستان ، از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس ، از شرق به شبه قاره ی هند، از غرب به خوزستان و آذربایجان محدود می شد.
در مرحله ی دوم که همزمان با پایان عمر این سلسله بود مرزهای ایران دچار انقباض شد و مرتباً بخشهایی از خاک ایران در شمال و شرق از آن جدا شد تا جایی که قلمرو آن بر مرزهای کنونی منطبق شد. مرزهای کنونی کشور ایران در دوره های پهلوی و بعد از آن همچنان ثابت مانده و از حالت سر حدی و منطقه ی مرزی به خطوط مرزی دقیق و تعریف شده با مختصات جغرافیایی و قراردادها و پروتکل های مرزی تغییر یافته و به شکل مرزهای رسمی بین المللی در آمده است.
درباره طول مرزهای ایران اقوال متعددی وجود دارد و محاسبات انجام شده درباره ی محیط ایران که در واقع بیانگر طول مرزهای ایران است تفاوتهای چشمگیری با هم دارند و این امر لزوم محاسبه جدید بر اساس پیشرفته ترین تکنیکهای محاسباتی را اثبات می کند کتب جغرافیای نظامی ایران طول مرزهای ایران را 7 هزار و 704 کیلومتر می داند ( عزتی ، 18:1366)
اما بعضی دیگر طول مرزها را تا 8 هزار و 731 کیلومتر دانسته اند (جعفری ، 3:1374) بطور کلی مرزهای شمالی ایران جمعاً به طول 2670 کیلومتر که شامل مرز با قفقاز و ترکمنستان بوده و مرزهای شرقی ایران جمعاً به طول 1923 کیلومتر که شامل مرز با دو کشور افغانستان و پاکستان و نیز مرزهای جنوبی (آبی) ایران به طول 2043 کیلومتر که شامل کرانه های ایران از خلیج گواتر تا بندر عباس در دریای عمان بطول 1259 کیلومتر می باشد.
مرزهای غربی ایران جمعاً بطول 2095 کیلومتر می باشد که شامل مرز با ترکیه و عراق است. به بیان دیگر حدود 31% از مرزهای ایران مربوط به کرانه های دریایی در خلیج فارس و دریای عمان و دریای مازندران است و حدود 9/20 درصد مربوط به مرزهای رودخانه ای ایران با همسایگان و حدود 1/47 درصد را مرز های خشکی با همسایگان و 1% هم مربوط به مرزهای دریاچه ای و باتلاقی با کشورهای مجاور را تشکیل می دهد.
3-2 جایگاه و ویژگیهای ژئوپولیتیکی ایران :
عواملی که در ژئوپولیتیک موثرند به دو دسته کلی « عوامل ثابت » و « عوامل متغیر تقسیم بندی می شوند. در بررسی جایگاه و ویژگیهای خاص کشور ایران در این مبحث هر دو دسته عوامل یاد شده لحاظ شده اند. موقعیت گذرگاهی ایران اهمیتی مضاعف به آن داده و در کنار تنگه های مهم هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ اقتصادی قرار گرفته است. کشور ایران دارای 3 ویژگی و امتیاز موقعیتی است : اولاً این کشور متصل به موقعیت برّی اوراسیاست ثانیاً به سبب دارا بودن سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان از موقعیت بحری برخوردار است ثالثاً به لحاظ در اختیار داشتن تنگه استراتژیک هرمز حدود 65% درصد ذخایر شناخته شده ی نفت جهان در حوزه خلیج فارس قرار دارد و بیش از 60% درصد نفت منطقه ی خلیج فارس از تنگه هرمز صادر می شود. اهمیت هرمز دلایل اقتصادی و بازرگانی نیز دارد.
(اطاعت ، جواد ، 38:1376)
از حیث نظامی نیز اتصال کشورهای حاشیه ای خلیج فارس به دریای عمان و اقیانوس هند باعث شده که این حوزه به صورت یک منطقه عملیاتی در سیاستهای نظامی مورد توجه قرار گیرد.
(عزتی ، عزت الله ،144:1366)
جایگاه ایران در این منطقه و نقش ارتباطی آن دراستراتژیهای برّی و بحری از مهمترین عواملی است که اقدامات سیاسی و نظامی آن را نسبت به همسایگان و قدرتهای جهانی تحت تاثیر قرار می دهد. این موقعیت به مثابه ی پلی بین خاورمیانه و جنوب و غرب آسیا و بین روسیه و خلیج فارس و هم چنین بوسیله تنگه ی هرمز بین روسیه و خلیج فارس و دریای عمان و دریای عمان و دریای عرب برقرار می کند.
کشور ایران با وسعت قابل ملاحظه خود و وسعت قلمرو یک کشور تاثیر گذار در منطقه می باشد و در معادلات امنیتی منطقه به لحاظ وسعت ارضی و برخوردار بودن از سواحل طولانی در خلیج فارس نقش مهمی بر عهده دارد به گونه ای که امریکا در دهه ی هفتاد میلادی نقش فعالی را در منطقه برای کشور ایران تعریف نمود یا در حال حاضر نیز بدلیل اهمیت ایران بارها به حضور موثر ایران در برنامه های امنیتی و معادلات سیاسی برای دسترسی به امنیت پایدار در منطقه اعتراف و اذعان کرده است. شکل کشور ایران نیز تقریباً چهار ضلعی نامنظمی است که باعث یکپارچگی و پیوستگی این سرزمین شده است (بجز جزایر ایرانی خلیج فارس ) و چگونگی قرار گرفتن جزایر ایرانی در خلیج فارس موقعیت برتری را از لحاظ سیاسی به ایران داده است.
یکی از مهمترین عوامل ژئو پولیتیک انسان است جمعیت ایران رشد بالایی داشته و هرگاه افراد بین سنین 20 تا 65 سال بیش از 35 درصد کل جمعیت یک کشور را تشکیل دهند چنین سرزمینی از بهترین و مطلوبترین عوامل ژئوپولیتیک برای حفظ امنیت و ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی برخوردار است و از این عامل به عنوان پشتوانه ی استراتژی نام برده شده است. که بنظر می رسد در حال حاضر تا حدودی به این الگو نزدیک شده است.
در کشور ایران منابع نفت و گاز عظیمی وجود دارد. در حوزه ی خلیج فارس ایران اولین کشوری بود که در مسجد سلیمان نفت را کشف و استخراج کرد. ایران در منطقه ای از جهان واقع شده که بیش از 65% درصد ذخایر نفت جهان در آن وجود دارد. از طرفی کشور ایران حدوداً 15% درصد ذخایر نفت خلیج فارس و حدوداً 50% درصد گاز خلیج فارس را در اختیار دارد.
از نظر منابع غذایی نیز کشور ایران امکانات بالقوه ی مناسبی را در اختیار دارد و منابع آب فراوان و رودهای پر آب موقعیت برتری را نسبت به سایر کشورهای منطقه جنوبغربی آسیا ایجاد کرده است که با استفاده بهینه می توان انرژی برق و آب آشامیدنی کشورهای همسایه مخصوصاً کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را تامین کرد.
در دوران معاصر در قلمرو جغرافیایی ایران دگرگونیهای سیاسی عمده ای رخ داده است که هر یک بنوبه ی خود ژئوپوتیلیک این کشور را تحت تاثیر قرار داده است. در این زمینه می توان از نهضت مشروطیت ، کودتای سوم اسفند ، جریان ملی شدن صنعت نفت و رخداد انقلاب نامبرد که هر یک از آنها منطقه ی خلیج فارس و خاورمیانه را با تحولات ژئوپولیتیکی مواجه کرد. در دوران مختلف تاریخی نیز علائق ژئو پولیتیک قدرتهای جهانی به کشور ایران دستخوش تغییر و تحول شده است اماهیچگاه فروکش نکرده است. چنانکه ایران در دوره ی قبل از جنگ جهانی اول نقش حائل بین قدرتهای روسیه و انگلستان را بعهده داشت و بعد از فروپاشی امپراطوری تزاری در روسیه و وقوع انقلاب بلشویکی با اتخاذ سیاست سد نفوذ انگلستان سعی کرد از نفوذ همسایه شمالی ایران به مناطق دیگر و توسعه طلبی آنها جلوگیری کند اما با عملی نشدن قرار داد 1919 انگلستان با طرح و اجرای کودتای سوم اسفند و تلاش برای برقراری یک حکومت مقتدر مرکزی راه بر نفوذ روسیه ببندد و در دوران جنگ جهانی دوم ایران به اشغال کشورهای متفق درآمد تا ایران تبدیل به کانال ارتباطی استراتژیهای بحری و برّی شود. در دوران نظام دو قطبی نیز بعلت همجواری ایران با ابر قدرت شرق به عنوان یکی از حلقه های محاصره ی امنیتی اتحاد جماهیر شوروی عمل کرد و نقش ژاندارم منطقه را ایفاء نمود.
بنابراین تحولات داخلی و بین المللی ژئوپولیتیک ایران را دگرگون ساخته اما در تمامی این دوره ها ارزش و جایگاه ویژه ژئو پولیتیک ایران محفوظ مانده و همین امر تعامل دائمی کشور ایران با قدرتهای جهانی را ناگزیر می سازد که البته باید با استفاده از آن در چهارچوب یک تعامل دو سویه برای تامین منافع و حفظ امنیت پایدار استفاده نمود.
4-2 کلیات جغرافیای سیاسی ایران :
نام ایران دارای شهرت ، قدمت ، شمول کاربرد ، انطباق جغرافیایی و فرهنگی و وضوح و روشنی است. آریاییها که نام ایران از آنها اخذ شده است به آریانها ، آرینها و آریاها نیز معروفند. خاستگاه ایرانیان آریایی بر اساس اوستا مکانی است که ائیر یانم و ئجو در زبان اوستایی و ایرانویج در زبان پهلوی نامیده شده است. این مکان چنانکه در اوستا آمده سرزمین سردی بوده که ساکنان آن مجبور به کوچ از آن شده اند برخی از باستان شناسان این مکان را منطقه قره باغ در آذربایجان (قفقاز) می دانند که همان اران دوران کهن است و خود این واژه نیز از ریشه ی کهن ائیریه در زبان اوستایی مشتق شده که به معنی ایران است. گروهی دیگر نیز ایرانویچ را منطقه ای در آسیای مرکزی ، حوالی خوارزم در جنوب دریاچه ی آرال معرفی می کنند که سرزمینی آباد بوده و ساکنان آن پس از بروز سرما و هجوم اقوام زرد پوست شمال سرزمین خود را ترک کرده و به سوی فلات ایران رهسپار شده اند. واژه ی ایران در زبان اوستایی بصورت ایئریه [5] در فارسی باستان اریه [6] و در سانسکریت آریه [7] به کار رفته است ایئریه در زبان پارتی آریان[8] و در زبان پهلوی ساسانی اِران[9] خوانده شده است.
واژه های آریا و ایئریه و ایران نه تنها در بین سکنه ی فلات ایران رواج داشت بلکه شاخه ی دیگر آریاییها که به شبه قاره ی هند رفتند نیز تا مدتها خود را آریایی می خواندند پس از آنکه اقوام پراکنده ی آریایی متحد شده و دولت ماد را در فلات ایران پدید آوردند هنوز به آریایی شهرت داشتند چنانکه هرودت که در قرون بعد می زیست اظهار داشته است که همگان در گذشته مادها را آریایی می نامیدند. در عین حال یونانیان کشور ایران را پرسیس[10]( به معنی مسکن پارسیان) می نامیدند. البته این نامگذاری ممکن است از این جهت باشد که اسکندر مقدونی و یونانیان مهاجم با دولتی روبرو بودند که خاستگاه آن قوم پارس (فارس ) بود در واقع هخامنشیان که قرنها پس از سرنگونی حکومت مادها حاکمیت بر ایران را در اختیار گرفته و امپراطوری بزرگ جهان آن روز را تشکیل داده بودند متعلق به قوم پارسی یکی از اقوام مهاجر آریایی بودند. واژه پرسیس از طریق زبان یونانی به سایر زبانهای اروپایی رسوخ کرد و در زبان انگلیسی به صورت پرشیا[11] و در زبان فرانسه بصورت پرس[12] در آمد واژه ی ایرانی و ایران نیز از دوره ساسانی رواج یافت و پس از اسلام بطور گسترده استفاده شد. این وضعیت دوگانه در اطلاق واژگان ایران و پرشیا (پارس) که مدتها ادامه داشت باعث شد که دولت ایران در زمان رضا شاه پهلوی رسماً نام ایران را برای کشور برگزیند و بکارگیری آن را بجای واژه پرشیا از جامعه ی بین المللی خواستار شود این تصمیم که از 21 مارس 1935 اتخاذ شد برای ایرانیان که با واژه ایران مأنوس بودند تازگی نداشت ولی بسیاری از کشورهای دیگر که این کشور را با نام پارس و پرشیا می شناختند ایران را با نام جدید کشوری یافتند که تازه متولد شده و فاقد پیشینه و گذشته تاریخی و فرهنگ کهن است.در حال حاضر نام رسمی کشور جمهوری اسلامی ایران است که در عرف بین المللی از آن به عنوان ایران یاد می شود نکته ای که در اینجا لازم است به آن اشاره شود این است که در مقایسه با واژه پرشیا یا پارس واژه ایران و نام ایران فراگیرتر است و ظرفیت بیشتری را برای اینکه همه ی ملت ایران از اقوام و گروههای مختلف را در بر گیرد داراست بنابراین کارکرد وحدت آفرین و یکپارچه ساز واژه ایران از واژه پارس بیشتر است.
دسته بندی | کتابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 64 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 98 |
چکیده:
کتاب درسی که یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام های آموزشی محسوب می شود ،در نظام آموزشی کشور ما نیز نقش مهمی دارد. به لحاظ این اهمیت و همچنین به سبب نقش محتوای کتاب درسی در برانگیختن و تامین نیازها و نیز تسهیل امر یادگیری دانش آموزان ، در این پژوهش ، محتوای کتب درسی دوره ی اول راهنمایی از نظر پرداختن به ( سازه ی انگیزه ی پیشرفت ) و مؤلفه های آن مورد بررسی قرار گرفته است.
در ابتدای پژوهش پیشینه ی نظری و تجربی ارائه شده است. ابزار پژوهش دارای ده مؤلفه اصلی و مؤلفه های فرعی است و پاپایی آن بر اساس نسبت مؤلفه های مورد توافق به کل مؤلفه ها به دست آمده است.
مقدمه
بیان مساله
ضرورت و اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
تعریف نظری متغیرها
تعریف عملیاتی متغیرها
مقدمه
مفهوم انگیزه پیشرفت
تاریخچه
انتخاب محتوا و سازماندهی محتوا
برنامه ریزی چیست؟
تعاریفی از برنامه ریزی درسی
جایگاه انتخاب محتوا و سازماندهی آن در فرایند برنامه ریزی درسی
محتوا چیست و قبل از انتخاب محتوا چه باید کرد؟
چه نیازی به انتخاب محتوا داریم؟
چگونه محتوا را انتخاب کنیم؟
معیارهای انتخاب محتوا کدامند؟
مروری بر معیارهای انتخاب محتوا
سازماندهی محتوا چیست؟
معیارهای سازماندهی محتوا کدام است؟
ارتباط عمودی وافقی چیست؟
محتوا چیست؟
چرا محتوا را تحلیل کنیم؟
تحلیل محتوا چیست؟
انواع روشهای تحلیل محتوا
روش ویلیام رومی در تحلیل محتوای کتاب درسی
ارزشیابی متن درس
ارزشیابی تصاویر و اشکال
ارزشیابی سئوالات
تفسیر نتایج در روش تحلیل محتوای ویلیام رومی
مروری بر تحقیقات انجام یافته به روش ویلیام رومی
خلاصه و جمع بندی فصل دوم
مقدمه
روش تحقیق
ابزارهای جمع آوری اطلاعات
ابزار اندازه گیری
تصاویر
فعالیت
روش جمع آوری اطلاعات
فرمول اعتبار ویلیام اسکات
شیوه ی اجرا و مراحل آن
روش های تحلیل داده ها
مقدمه
جدول های آماری
مقدمه
نتیجه گیری
پیشنهادهای پژوهش
محدودیتهای پژوهش
داخلی
خارجی
پایان نامه
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه :
نظام آموزش و پرورش هر کشور مجموعه تدابیر سازمان یافته ای است که امکانات بالقوه انسانها را تحقق می بخشد و شرایط مناسبی را در قالب برنامه ها و فرصتهای آموزشی در اختیار فراگیران قرار می دهد تا امکان آشنا شدن با برنامه های فرهنگی و تجربه های شان را پیدا کنند و بتواند استعدادهای ذاتی خود را از قوه به فعل دراورند.
آموزش ابتدایی- راهنمایی و متوسطه به عنوان جزیی از آموزش و پرورش به منزله پایه ای برای آن محسوب می شود زیرا این آموزش در واقع نقطه شروع یک حرکت طولانی و مهم در زندگی فرد است آنها پس از چندی که تجربیاتی را در خانواده و جامعه کسب می کنند وارد مدرسه می شوند و اولین تجربه آموزشی رسمی را در مدرسه کسب کنند.
گرایش به یادیگری مادام العمر در خانواده و در شکل وسیعتر در مدرسه شکل می گیرد در این مرحله است که جرقه خلاقیت در زندگی روشن و یا خاموش می شود . دستیابی به دانش به واقعیت می پیوندد و یا عملی نمی شود.
اینجاست که همه ابزارهایی برای توسعه خود ،منطق و تحلیل ، قضاوت و حسن مسئولیت ،کسب می کنند و می آموزند که در مورد نیازهای پیرامون خود کنجکاو باشند .
برنامه درسی به عنوان عامل مهم آموزش و پرورش در این دوره شامل کلیه فعالیتهای فرا گیران ، انواع وسایل آموزشی و شرایط اجرایی برنامه ها می باشد از میان مواد آموزشی مود استفاده در دوره راهنمایی کتاب درسی به دلیل انتخاب شیوه تدریس و محتوای آموزشی مهمترین عنصر محسوب می گردد.
زیرا شامل مجموعه ای سازمان یافته مبنای برای تعیین برنامه درسی و همچنین حاوی اطلاعات زیادی می باشد. کتاب درسی به منزله تربیون رسمی هر کشور می باشد که برای تمام افراد و مخصوصا « کودکان » لازم است انتشار یابد.
با توجه به اهمیت کتابهای درسی ضروری است که آنها همواره مورد تجزیه و تحلیل ، نقد و بررسی و تغییر و تحول قرار گیرند تا بتواند مطابق زمان پیش رفته و از هر حیث مفید واقع شوند.
دانش آموزان بیش از همه باید اندیشه یادگیری پیدا کنند برای نیل به این مقصود باید فلسفه درست فکر کردن را به دانش آموزان آموخت.
ارزشیابی از آموزش دین و زندگی که بر اساس اصول علمی و با استفاده از روشهای آماری صورت گرفت نشان داد که متاسفانه آنچه به دست آمده از آنچه می بایست به دست می آمد فاصله بسیار دارد.( رئیس دانا . فرخ لقا ص 102- 1371)
و همچنین یکی از اهداف عمده موسسات آموزش و پرورش قوه تفکر منطقی دانش آموزان است حال جای این سئوال باقی است که آیا نظام آموزش و پرورش رسمی کشور ما به گونه ای طراحی شده است که شاگردان را صاحب خلاق کرده ومنطقی بار آورد؟
در این زمینه کتابهای درسی در پرورش خلاقیت نقش به سزایی دارند و به دلیل همین اهمیت در این تحقیق سعی بر این است که روشن شود آیا محتوای کتاب درسی در جهت منطقی بار آوردن دانش اموزان تدوین شده است یا نه؟
آیا سازماندهی متن به تصاویر به پرسشها و فعالیت ها به گونه ای است که دانش اموزان درگیر فعالیت ساخته و به سوی پژوهش دعوت ککند؟
بعهده مدرسه است که در راه آماده کردن فرد برای آینده ،کودکان و نوجوانان را افرادی خلاق بپرورند به دانش آموزان درنحوه آن به عقیده گلیلفورد تا وقتی انسان به مشکلی برخورد نکند زندگی او از روی عادات و یا بر مبنای دور زدن مشکلات سپری شود خلاقیتی در کار نخواهد بود ولی همین که با مشکلی برخورد کرد و خواست آن را حل کند آن فرایند فکری و اعمالی که متعاقب آن برای حل مشکل ایجاد می شود خلاقیت نام دارد.
اگر بخواهیم زمینه پژوهش خلاقیت بچه ها فراهم شود ضرورت دارد. در برنامه ریزی درسی و هنگام تنظیم محتوا ،محتوای کتاب به گونه ای سازماندهی شود که در یادگیری مفاهیم و پرورش آنها با یادگیرنده خود با توجه به فعالیتهایی که برای او تحت عنوان فعالیتهای یادگیری تدارک دیده می شود به امر یادگیری اقدام کند.
چرا که تکیه به فعال بودن دانش آموزان در جریان یادگیری کلاسی یا خارج از آن سبب می شود که فرد اصلاحات بیشتری در اختیار داشته باشد و هم زمینه رشد اتکا به نفس و استقلال فکری و عدم وابستگی را به دیگران را فراهم کند.
بیان مسئله :
از آن جایی که کتاب درسی در ایران یکی از مهم ترین نقش ها را در آموزش و پرورش کشور ایفا می کندو معلمان تمام فعالیتهای خود را بر محور کتاب درسی متمرکز می سازند و در جهت تحقق اهداف از پیش تعیین شده در کتاب ، جریان یادگیری دانش آموزان را هدایت می کنند، بنا بر تالیف ، کتاب درسی بر اساس موازین و اصول برنامه ریزی درسی و مبتنی بر اصول و یافته های علمی باید انجام گیرد و هدایت شود.
رسیدن به هدف های واقعی آموزش و پرورش که به ایجاد تغییرات مهمی در رفتار و نگرش دانش آموزان منجر می گردد و به کسب مدارج علمی پرورش فکر منتهی می شود نیاز به برنامه ریزی های گوناگون و همه جانبه دارد که فقط یکی از آنها مربوط به تهیه و تعلیم کتاب درسی مطلوب است بنابراین یکی از مراحل اساسی برنامه ریزی در این انتخاب محتوای آن است.
اهمیت و ارزش محتوا از این بعد که به ماهیت فلسفی محتوی برنامه درسی می پردازد بیشتر ناظر بر این امر است که محتوای ارائه شده تا چه حد برای فراگیر سودمند و مفید است و میزان اثر گذاری آن بر ذهن و درک دانش آموز چقدر است؟
یا به عبارت دیگر آیا مطالب و محتوای برنامه درسی ارزش فرا گرفتن را دارد یا خیر؟
این بررسی ها و تحلیل ها به برنامه ریزان و مؤلفان کتابهای درسی کمک می کند تا در هنگام تهیه ،تدوین و یا انتخاب کتاب درسی برای دوره های تحصیلی و از جمله در مورد کتابهای دوره ی راهنمایی که موضوع بحث این پژوهش است تصمیم های صحیحی را اتخاذ نمایند.
نوعی از تحلیل که برای برنامه ریزان درسی ،مولفان و تصمیم گیرندگان بسیار مفید و ضروری است .( تحلیل و محتوا)است یعنی نوعی از تحلیل که کمک می کند تا مفاهیم ، اصول ،انگیزه ها ، نیازها ،نگرش ها و کلیه اجزای مطرح شده در محتوای آموزش و پرورشی کتاب ها مورد بررسی علمی و عملی قرار گرفته و با اهداف برناخه های درسی دوره ی راهنمایی مقایسه شوند.
این پژوهش به صورت واضح و مشخص به دنبال دستیابی پاسخ این مسئله است که ...
نحوه ارائه مطالب چگونه می باشد ؟ آیا به درگیری دانش آموز با متن می انجامد یا نه؟ محتوای کتاب درسی دورة راهنمایی ،به لحاظ پرداختن به سازه ی انگیزه ی پیشرفت و مؤلفه های آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
( یکی از مسائل مهم در تعلیم و تربیت واقعی چنانکه گفته شده فهم و درک مطالب است. این مسئله ارتباط نزدیکی با فعالیت دانش آموز دارد و فعالیت دانش آموز در حد قابل توجهی تحت تاثیر نوع و چگونگی ارائه مطالب و تجاربی است که به صورت برنامه درسی برای او فراهم شده است.
هر چند نقش معلم و روش تدریس او دراین میان قابل چشم پوشی نیست اما شیوه ارائه مطالب حتی بر روش تدریس معلم نیز اثر می گذارد. بر این اساس با توجه به اهمیت فعالیت دانش آموزان لازم است ، روش ارائه محتوای به گونه ای باشد ه برانگیزاننده فراگیر شود.
بنابراین در این پژوهش ،به دلیل اهمیت شیوه ارائه مطالب و محتوای برنامه درسی به میزان انگیزه و فعالیت فراگیر و همچنین در اندیشیدن و دنبال کردن مسائل کتب دوره ی راهنمایی از حیث چگونگی ارائه مطالب ،محتوای کتاب مورد بررسی قرار می گیرد تا میزان ایجاد درگیری دانش آموز با متن و تفکر بر مطالب و فعالیت در جهت حل مسائل تعیین گردد. مطالب و محتوای کتب می تواند به گونه ای ارائه شود که همه اطلاعات را به دانش آموز ارائه دهد و فراگیر به چیزی بیش از حد آنها نیازمند نباشد از طرف دیگر در ارائه مطالب می توان از شیوه فعال کمک گرفت و مطالب و محتوی را به گونه ای ارائه کرد که فراگیر ناچار از تفکر و تجزیه و تحلیل مطالب باشد و درگیر با مسائل گردد.
بنابراین مسئله اصل این که آیا این شیوه ارائه مطالب و محتوی برنامه درسی مطلوب است و قاعدتا منجر به کشف و مضموم سازی می شود و آیا کتب درسی باید به چنین شیوه هایی در ارائه مطالب متوسط گردند؟ یا به زبان واضح تر میزان فعالیت متون ، تصاویر،جمع آوری شده در کتب چقدر می باشد و چه پیشنهادهای مناسبی برای تغییر وضعیت آن میتوان بیان نمود؟)
ضرورت و اهمیت تحقیق
هدف تعلیم و تربیت تفهیم مطالب و محتوای برنامه درسی به دانش آموزان است و تفهیم مطالب رابطه مستقیم به میزان فعالیت های یادگیری دانش آموز دارد و فعالیت یادگیری متاثر ازعوامل متعددی ا زجمله چگونگی ارائه مطالب و محتوای برنامه درسی است.
زیرا شیوه ارائه مطالب و محتوای به شوق ورغبت دانش آموزان اثر دارد. و رغبت مستقیما به میزان فعالیت اثر می گذارد و همچنین در نظام آموزشی ایران مهمترین رکن آموزش و پرورش برنامه درسی محدود به کتاب درسی است که به صورت مرکزی تهیه می گردد و در اختیار دانش آموز و مدرسه قرار می گیرد و از آنجا که ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانش آموز و همچنین برنامه کار معلم و مدرسه مبتنی بر آن است از اهمیت بسزایی برخورداری است از آنجا که یکی از ابزارهای مهم کتاب درسی می باشد و نقش محوری و مهمی را در جریان آموزش ایفا می کند در تدوین و تفهیم محتوای آن باید دقت و ظرافت خاص مبذول گردد. اهمیت این پژوهش با استناد به این دلایل می باشد.
1-در کشور ایران به دلیل کمبود منابع اطلاع رسانی و وجود تعداد دانش آموزان زیاد کتاب درسی مهمترین نقش را در جریان آموزش ایفا میکند بنا بر این لازم و ضروری است می باشد که هر چند وقت کتابهای درسی به دقت مورد بررسی و ارزشیابی قرار گیرد.
2-کتاب درسی که عمده ترین منبع یادگیری دانش آموزان است در صورتی که محتوای کتابهای درسی همسویی مستقیم با اهداف درسی نداشته باشد تحقق آن نیز غیر ممکن خواهد بود بنابراین ضرورت دارد مورد ارزشیابی دقیق قرار گرفته و نواقص مشخص شود. بازنگری اصلاح و در صورت لزوم تغییرات لازم صورت گیرد.
3-دوره راهنمایی به عنوان پیشتاز ،راهنمایی و مشاور و پایه برای تحصیلات متوسطه است بنابراین برنامه های درسی این دوره به خصوص کتب درسی آن پیوسته مورد ارزشیابی و تجدید نظر قرار گیرد.
4-در کشور ما هر سال مبلغ قابل توجهی به چاپ آنها اختصاص داده می شود پس با توجه به هزینه های مصرفی لازم است تدوین و چاپ آنها هر چند سال یکبار مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و بدینوسیله از طرفی هزینه های اضافی و نابجا جلوگیری می شود.
5-برای بازسازی همه جانبه اقتصادی ،اجتماعی ،و فرهنگی هماهنگی میان مقاطع وگسترش تدارک آموزش مادام العمر به منظور توجه به هدایت نسل جوان به سوی مهارتهایی جهت دسترسی به دانش ضرورت دارد. پس لازم است محتوای کتاب های درسی از لحاظ اصول سازماندهی مورد ارزشیابی قرار گیرد.
6-در صورتی که دانش آموز در تجارب یادگیری سهیم گردد و یادگیری او عمیق و بهتر معنا دار صورت خواهدگرفت پس لازم است چگونگی شیوه ارایه محتوا با روش فعال مشخص گردد تا آموزش طراحی گردد که به عنوان آزمایشگاهی برای یادیگری چگونه آموختن باشد.
7-کشورهای پیشرفته به طور مرتب و مستمر در خصوص محتوای کتاب های درسی دوره های مختلف به ارزشیابی و تحقیق پرداخته و بر اساس همین تحقیقات مواد ،محتوا و روش های تدریس ها تغییر می دهند.
بنابراین لازمه یادگیری فعال،پویا و خلاق ،مستلزم دگرگونی در روش ها ، نگرش ها و راهبردهای آموزشی در کلاس درسی و کتاب های درسی می باشد. بر این دگرگونی باید از تجربیات و یافته های تحقیقی و علمی و عملی دیگر کشورها که در این زمینه موفق بودهاند ونتایج آزمون های مطالعات بین المللی ریاضی و همچنین از منبع موثق و سودمند علمی کتاب های الگوی تدریس ( بهرنگی ص 260-1371).
می توان از نتایج ارزشیابی کتاب های درسی بهره جست و تغییرات مطلوب در کتاب های درسی و در کتاب های دوره ی راهنمایی ایجاد نمود.
از مؤلفه های سازه پیشرفت: 1- سطح آرزوی بالا 2- رفتار ریسک کردن پایین 3- ارتقا طلبی
4- پشتکار 5- میل به انجام کار متوقف شده 6- داشتن ادراک پویا از زمان 7- آینده نگری 8- کاری را به خوبی انجام دادن 9- توجه به ملاک شایستگی در انتخاب دوست ،همکار و الگو
10- رفتار موفق و تمایل به خوب انجام داده کارها نام برد.
اهداف تحقیق:
با توجه به این که امروزه در جوامع نیاز به ابداع و نوآوری و پیشرفت در زمینه ها و ابعاد مختلف روز به روز بیشتر احساس می شود اگر هدف به وجود آوردن انسان های مستقلی است که توانایی آفرینش و تولید را داشته باشند و دنباله رو دیگران نباشند.
باید از آموزش و پرورش و برنامه های درسی و مدرسه شروع کرد. نظر به اینکه در میان عوامل گوناگون مؤثر در نظام آموزشی کشور کتاب درسی جایگاه ویژه ای دارد و از نظر بسیاری از دست اندر کاران آموزش و پرورش ،تنها مظهر فعالیت های مربوط به برنامه ریزی درسی است . در همین راستا هدف های کلی این تحقیق به شرح زیر ارائه می گردد.
هدف اصلی مطالعه بررسی
این کتاب ها را به سازه ی انگیزه پیشرفت برای پیشرفت کشور و مؤلفه های آن بررسی کنیم و از تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ی راهنمایی ایران میزات توجه این کتاب ها را به سازه ی انگیزه پیشرفت برای پیشرفت کشور ومؤلفه آن بررسی کنیم و از هدف تحقیق این امر است که کتاب درسی مذکور تاچه حد دانش آموز را به درگیری به متن کشانده وموجبات پیشرفت آنها را مهیا می کند و او را به فعالیت متفکرانه و اکتشفاتی وا می دارند.
هدف کلی:
تعیین میران توجه محتوای کتابهای درسی دوره ی راهنمایی نسبت به سازه ی انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن
اهداف جزیی:
1-تعیین میزان محتوای کتابهای دینی و قرآن سال اول دوره ی راهنمایی نسبت به سازه انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن.
2-تعیین میزان محتوای کتابهای فارسی سال اول دوره ی راهنمایی نسبت به سازه انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن.
3-تعیین میزان محتوای کتابهای ریاضی سال اول دوره ی راهنمایی نسبت به سازه انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن.
4-تعیین میزان محتوای کتابهای علوم تجربی سال اول دوره ی راهنمایی نسبت به سازه انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن.
5-تعیین میزان محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی سال اول دوره ی راهنمایی نسبت به سازه انگیزه و پیشرفت و مؤلفه های آن.
تعریف نظری متغیرها:
1-تحلیل: برشکستن مطالب به اجزاء تشکیل دهنده آن و یافتن روابط بین اجزاء و نحوه سازمان یافتن آنها اطلاق می شود.
2-محتوا: عبارت است از مجموعه مفاهیم و مهارتها و گرایش هایی که از سوی برنامه ریزان انتخاب و سازماندهی می شود. در عین حال محتوا آثار حاصل از فعالیت های یاددهی یادگیری معلم و شاگرد را نیز در بر می گیرد ( نیکس 1363، ص 62) و به عبارت دیگر محتوا همان پیام های آموزشی است ( سیف، علی آبادی 1368، ص 157).
3-تحلیل محتوا: یک روش پژوهشی است که به صورت منظم و عینی برای توصیف مقداری محتوای آشکار ارتباطات به کار برده می شود. ( دلاور 1374 ، ص 275).
4-ارائه فعال : شیوه ای که دانش آموز خود در یادگیری فعالیت مستقیم دارد.
5-ارائه غیر فعال : شیوه ای که دانش آموز خود در یادگیری فعالیت مستقیم ندارد.
6-واحد تحلیل: آنچه باید به عنوان مقوله مورد بررسی و تجربه قرار گیرد.
تعریف عملیاتی متغیرها:
1-تحلیل : تفکیک جمله های متن – پرسش ها – تصاوی رو فعالیت ها به مقوله های فعال و غیر فعال
2-محتوا: در این پژوهش جملات- تصاویر – پرسشها – فعالیتها – بعنوان محتوا قابل بررسی در نظر گرفته شده است.
3-تحلیل محتوا: تفکیک مقوله ها به فعال و غیر فعال است.
4-ارائه فعال : در این تحقیق مقوله های (e-f-g-h) درمتن (c-d) در پرسش ها و b... تصاویر نشانگر شیوه فعال در هر قسمت می باشد.
5-ارائه غیر فعال: در این روش مقوله های (a-b) در پرسش ها و مقوله (a) در اشکال بوده است.
6-واحد تحلیل: بزرگترین واحد تحلیل در این تحقیق کتاب و کوچکترین واحد تحلیل جمله است. در متن به صورت جملات خبری و پرسشی در پرسش ها به صورت پرسش و در اشکال به موارد استفاده دانش آموزان از تصاویر اطلاق می شود.
متن : مجموع جملاتی که به صورت خبری یا پرسشی برای ارائه حقایق در درس اصلی کتاب آورده شده است.
پرسش: در روش ویلیام رومی (1968) منظور از پرسش سوالاتی است که در پایان در درس با فصل به منظور ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان مطرح شده است.
شکل: دراین تحقیق هر یک از تصاویر کتاب هندسه یک برای توضیحات درسی موردنظر است.
شاخص درگیری: نسبت به کارگیری مقوله های فعال به کل مقوله ها غیر فعال به متن اشکال و پرسشها و فعالیت های کتاب.
روش ویلیام رومی: منظور کاربرد ابزاری است که به وسیله ویلیام رومی ساخته شده است و در این تحقیق از آن به عنوان ابزار اصلی استفاده می شود با استفاده از این روش می توان متن و تصاویر پرسشها و فعالیت های کتاب دوره ی راهنمایی را در دو مقوله فعال و غیر فعال دسته بندی و ارزشیابی کرد.
فصل دوم : ادبیات و پیشینه مطالعاتی
مقدمه :
به منظور تغییر واصلاح کتاب درسی مقاطع تحصیلی تلاشهای صورت پذیرفته است. و برای تدوین کتابها جوانب متعددی مورد توجه بوده است . انجام تغییرات اصلاحی و کتابها امری بس مهم وکاری بس دشوار است که در این خصوص برنامه ریزان درسی به موازات آن کل دست اندرکاران نظام آموزشی بایستی اقدامات لازم را مبذول نمایند.
مفهوم انگیزه پیشرفت
انگیزه پیشرفت ،میل و اشتیاق یا تلاش و کوششی است که فرد برای دستیابی به یک هدف با تسلط بر اشیاء ، امور ، اندیشه ها و یا یک معیار متعالی ،از خود ابراز میدارد (ویلدر ،[1]1989)
به اعتقاد مواردی ( به نقل از هجل [2] وزیگر[3]، 1992) انگیزه پیشرفت به مفهوم انگیزه غلبه بر موانع و مبارزه با آنچه که به دشواربودن شهرت دار می باشد.
کورمن [4](1977) معتقد است که انگیزه پیشرفت ، عبارت است از آرزو برای پیشی گرفتن بر یک رفتار ویژه که به صورت ملاک یا معیار درآمده باشد ( کورمن ، ترجمه شکرکن ،1370)
رابینز[5] (1993) معتقد است که انگیزه پیشرفت ،گرایشی برای پیشی گرفتن از دیگران و تلاش برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت با توجه به ملاک های مشخصی ، می باشد.
به طور کلی انگیزة پیشرفت در برگیرندة الگویی از برناه ریزی ، فعالیت ها ، و احساس هایی است که با تلاش برای دست یابی به نوعی برتری ،مرتبط می باشد. جدول 1 این ویژگی ها را به تفکیک نشان میدهد.
جدول 1- ویژگی های شخصیتی افراد دارای انگیزه پیشرفت و فاقد انگیزة پیشرفت.
ویژگی های افراد دارای انگیزة پیشرفت |
ویژگی های افراد فاقد انگیزه پیشرفت |
برای دستیابی به موفقیت انگیزه دارند. |
برای دوری از شکست انگیزه ندارند. |
موفقیت مدارند. |
شکست مدارند. |
تکالیفی با دشواری متوسط را انتخاب می کنند. |
تکالیفی با دشواری آسان یا سخت را انتخاب می کنند. |
دارای اعتماد به نفس هستند. |
مضطرب هستند. |
مستقل هستند. |
وابسته به بازخورد و هدایت هستند. |
با پشتکار و پی گیر هستند. |
بی میلی و ناراحتی دارند. |
شکست را نتیجة فقدان تلاش تلقی می کنند. |
شکست را نتیجةفقدان توانایی تلقی می کنند. |
اهداف طولانی مدت دارند. |
اهداف کوتاه مدت دارند. |
با اشتیاق و بلندپروازند. |
بی تفاوتند. |
از آنچه انجام می دهند احساس غرور می کنند. |
از آنچه انجام می دهند احساس شرم می کنند. |
برای آنکه مفهوم انگیزةپیشرفت روش تر شود در زیر برخی نظریه های مهم در مورد انگیزةپیشرفت را مرور می کنیم:
1-نظریة هنری مورای
مورای اولین کسی بود که مفهوم نیاز ها را برای توجیه انگیزش و جهت رفتار به کاربرد و آنها را از مطالعة گستردةآزمودنی های بهنجار و با روش های مختلف به دست آورد.
همانطور که گفتیم ،به اعتقاد مورای ( به نقل از هجل وزیگلر،1992) انگیزة پیشرفت به مفهوم انگیزةغلبه بر موانع و مبارزه با آنچه که به دشوار بودن شهرت دارد می باشد. وی در توصیف نیازهای روان زاد[6] ،نیاز به پیشرفت را در ارتباط با انجام دادن کارهای دشوار ،مهارت یافتن ، دستکاری کردن یا سازمان دادن موضوعات – اعم از موضوعات فیزیکی ،انسان ها و یا اندیشه ها – به گونة مستقل و سریع چیره شدن بر موانع ،به دست آوردن معیارهای بالا ، بهبود بخشیدن به خود و بالاخره برتری جستن ،رقابت و هم چشمی با دیگران تعریف می کند.
2-نظریةدیوید مک کللند
مک کللند (1965) به چگونگی پیدایش انگیزة پیشرفت و پیامدهای اجتماعی آن علاقه داشت و کوشش وی بر آن بود که در درجةاول ،انگیزه ای را که باعث می شود فردی نسبت به فرد دیگر تمایل بیشتری برای کارکردن داشته باشد شناسیایی نماید، آنگاه مشخص نماید که آیا می توان چنین انگیزه ای را در افرادی که رغبتی به کار کردن ندارند به وجود آورد.وی پس از انجام بررسی ها ومطالعات نظری فراوان در این زمینه اصول زیر را برای تعریف این نیاز تبیین نمود:
1-افراد از لحاظ درجه ای که پیشرفت را تجربه ای رضایت بخش تلقی کنند با هم تفاوت دارند.
2-افرادی که نیاز شدید به پیشرفت دارند،موقعیت های زیر را ترجیح داده و در آن به سختی کار میکنند:
الف: موقعیت های مخاطره آمیز در حد متوسط ، زیرا در مواردی که مخاطره ای وجود ندارد و یا اندک است تمایل به پیشرفت در حداقل خواهد بود و در مواردی نیز که به شدت مخاطره آمیز است احتمالا پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
ب: موقعیت هایی که در آن ها امکان آگاهی از نتایج وجود دارد ؛ فردی که انگیزه زیادی برای پیشرفت دارد مایل است بداند که آیا پیشرفت قابل حصول است یا نه.
پ: موقعیت هایی که در آنها مسئولیت فردی فراهم می شود؛ شخصی که گرایش به پیشرفت دارد می خواهد مطمئن شود که کسی جز او برای پیشرفتش امتیاز نمی گیرد.
3-افرادی که انگیزةپیشرفت زیادی دارند غالبا به حرفةافراد کار آفرین به صورت مادام العمر ،جذب می شوند( کورمن ، ترجمه شکر کن 1370).
3-نظریه اتکینسون
اتکینسون (1964) مطالعات مک کللند در زمینه انگیزه پیشرفت را گسترش داد. به اعتقاد او ، افراد مختلف ممکن است به دو روش برانگیخته شوند؛ عده ای با جست و جوی موفقیت و عده ای با اجتناب از شکست. او دریافت که در بعضی از افراد ،اجتناب از شکست موجب برانگیختگی بیشتری می شود ( اجتناب کنندگان از شکست) درحالی که در افراد دیگر جست و جوی موفقیت موجب برانگیختیگی می شود ( جست و جو کنندگان موفقیت).
یکی از ویژگی های بارز اجتناب کنندگان از شکست ، میل آن ها به انتخاب تکالیف خیلی آسان و یا خیلی مشکل است . برای مثال انکینسون و لیتوین[7](1960) دریافتند که اجتناب کنندگان از شکست در بازی پرتاب حلقه ، فواصلی را انتخاب می کردند که نسبت به هدف یا خیلی دور و یا نزدیک بود در حالی که جست وجوی کنندگان موفقیت ،فاصلةمتوسطی را انتخاب میکردند( کدیور،1380)
4-نظریه برنارد واینر
واینر[8](1943) در تبیین انگیزة پیشرفت ، بر مفهوم علت یابی در دو زمینة« موفقیت » و « شکست » تاکید نموده و م یگوید : اسنادی که افراد از علت موفقیت یا شکست خود دارند. عامل مهمی است که تعیین کنندةرفتارهای پیشرفت گرا و انتظارات آتی آن ها از عملکرد خودشان می باشد . وی چهار علت عمدةزیر را برای تبیین موفقیت و شکست شناسایی نموده است.
الف : توانایی ( یا عدم توانایی) ب: تلاش ( یا عدم تلاش)
پ: دشواری ( یا سادگی ) تکلیف ت: شانس ( خوب یا بد)
وی هر یک از چهار علت فوق را در جنبة، به شرح زیر ، طبقه بندی نموده است.
الف: جایگاه مهار
« توانایی » و « تلاش» علت های درونی اند زیرا از درون فرد نشات می گیردند و تحت کنترل خودش هستند اما « دشواری تکلیف» و « شانس »علت های بیرونی هستند،زیرا غالبا از اختیار و کنترل فرد خارج اند.
بنابراین می توان گفت که اگر فرد احساس نماید که موفقیت یا شکست او ،از درون خودش کنترل می شود احتمال بیشتری دارد که برای موفق شدن ، تلاش نماید ( ماسن وهمکاران ، ترجمةیاسایی ،1370)
ب: جنبة ثبات و عدم ثبات
« توانایی» و « دشواری تکلیف» ویژگی های ثابتی هستند که به سادگی تغییر نمی کنند، ولی « تلاش» ویژگی ثابتی نیست و تغییر می کند. بنابراین ، اگر افراد موفقیت یا شکست خود را ناشی از علت های پایدار بدانند ،این امر ، در انتظاری که آنها از آینده دارند ، تاثیر بیشتری می گذارد تا زمانی که موفقیت یا شکست خود را نشای از علت های پایدار بدانند( ماسن و همکاران ، ترجمه یاسایی،1370).
اسپنس و هلمریچ (1978) این فرضیه را که انگیزةپیشرفت ساختار واحد است رد کردندو اظهار داشتند که انگیزه پیشرفت ،دارای ساختاری چند بعدی به شرح زیر می باشد:
الف- سوگیری کار : به معنی تمایل فرد به انجام بیش ترین تلاش در هر نوع فعالیتی که می پذیرد.
ب- تسلط: به معنی پایداری و پشتکار در به انجام رساندن تکالیف ( مخصوصا تکالیف دشوار)
پ- رقابت جویی: به معنی لذت بردن از چالش رقابت کردن در انجام تکالیف.
ت- بی توجه بودن به نظر دیگران: به معنی سوگیری خودانگیخته در مورد این که دیگران ،نسبت به پیگیری پیشرفت شخصی ،چه فکر می کنند( ریو[11]، ترجمه سیدمحمدی ،1376).
6- نظریةانگیزه پیشرفت دو گانه
فلد[12] رولاند[13] و گلد[14](1979) و روبل [15] از مطالعات خود چنین نتیجه گیری نمودند که انگیزةپیشرفت ممکن است بردو نوع درونی یا بیرونی باشد:
الف – انگیزة پیشرفت درونی [16] یا خود مختار[17]: درانگیزة درونی ، فرد برای ارضای تمایلات درونی با استفاده از معیارهای درونی خود و بدون این که فکر کند که دیگران در مورد او چگونه فکر می کنند ، راجع به عملکرد خود می اندیشد و آن را با عملکردهای قبلی اش مقایسه می کند، این انگیزه غالبا در اوایل زندگی رشد می کند.
ب- انگیزةپیشرفت بیرونی [18] یا اجتماعی: که در آن ،فرد ، برای این که تعیین نماید که کارش چگونه است ،عملکرد خود را با عملکرد دیگران مقایسه می نماید. این انگیزه که غالبا تحت تاثیر مقایسه های اجتماعی رشد می کند و هدفش جلب توجه و تایید دیگران است،غالبا از حدود سال دوم مدرسه بروز می کند ( گیج و برلاینر ، ترجمه خوی نژاد و همکاران ،1374)
7- نظریةپارسونز[19]
پارسونز و همکاران پنج عامل مهم را ، به شرح زیر ، تعیین کنندةسطح انگیزش پیشرفت کودکان می دانند.
الف- میزان ارزشی که کودک برای دستیابی و نیل به موفقیت ، درزمینه خاصی ، قائل است.
ب- توجیه نمودن کودک در علت موفقیت یا شکست خود.
پ- معیارهای مورد قبول کودک برای مقایسه و ارزیابی عملکرد خود.
ت- میزان انتظار کودک برای موفقیت در انجام تکالیف مورد نظر.
ث- ارزش ها و انتظارات والدین کودک در مورد موفقیت کودک.
8- نظریة مسیر- مرحله ( راینور[20]- انتین [21])
راینور وانتین (1983) اظهار داشتند که پیش بینی ویژگی های یک مسیر، میزان موفقیت آیندة فرد است . به این ترتیب که برخی از موقعیت های پیشرفت ،بر تلاش های آیندة فرد برای پیشرفت اثر می گذارند. در حالی که برخی دیگر فقط برای زمان حال تاثیر دارند.
به عنوان مثال ،برای مورد اول ،دونده ای که سعی دارد در مسابقه ای پیروز شود ،نه تنها در این مسابقه فرصت دستیابی به احساس غرور و شایستگی ناشی از موفقیت را دارد بلکه تلاشی مضاعف می نماید تا با پیروزی در این مسابقه بتواند در مسابقات مهم تر دیگر در آینده شرکت نماید و همین امر ، سبب افزایش انگیزه پیشرفت او دراین مسابقه می شود.
راینور(1970) اشاره میکند که هر هدف پیشرفتی که از نظر زمانی دور دست باشد ، از هدفی که در آیندةبسیار نزدیکی قرار دارد ، اهمیت کم تری را کسب می کند. به عبارت دیگر،می توان گفت که « رفتار پیشرفت » شامل مجموعة گام ها در مسیری است که در آینده به پیامدی مطلوب منجر می شود و عملکرد افراد موفقیت گرا ، هم زمان با کاهش فاصلةزمان روان شناختی ، برای دستیابی به هدف افزایش می یابد( ریو ،ترجمه سید محمدی ،1376).
8-نظریه هرمنس[22]
هرمنس (1977) بر مبنای دانش نظری و تجربی موجود دربارة نیاز به پیشرفت ،و با بررسی بیشتر پژوهش های مربوط به آن ، ده ویژگی بارز افراد دارای انگیزةپیشرفت بالا را ، درمقایسه با افراد با انگیزة پیشرفت پایین تعیین نمود این ده ویژگی به شرح زیر است:
1-سطح آرزوی بالا 2- انگیزة قوی برای تحرک به سوی بالا؛ 3- داشتن پشتکار یا مقاومت طولانی در روبه رور شدن با تکالیف با سطح دشواری متوسط؛ 4- میل به انجام کار متوقف شده ؛ 5- داشتن ادراک پویا از زمان و احساس این که امور به سرعت روی می دهد؛ 6- آینده نگری؛ 7- کاری را به خوبی انجام دادن ؛ 8- توجه به ملاک شایستگی در انتخاب دوست ، همکار و الگو؛ 9- بازشناسی از طریق عملکرد خوب در کار و 10- رفتار ریسک کردن پایین . هر منس بر این اساس پرسش نامه سنجش نیاز به پیشرفت را ،که یکی از رایج ترین پرسش نامه های مداد – کاغذی است تهیه نمود. ( هومن ،1380)
مادر پژوهش خود ،با توجه به نظریه های گوناگون مذکور در فوق ،ده مؤلفه سازه انگیزه پیشرفت را به شرحی که در سنجش ( روش تحقیق ) آمده است مورد مطالعه قرار داده ایم.
تاریخچه :
تحلیل محتوا بعد از جنگ جهانی دوم متداول گردیده است . هنگام جنگ بسیار از پیام ها وگفتارها ، مورد سنجش و ارزشیابی ونهایتا تحلیل قرار می گرفتند و از آن پس این روش در سطح جهانی گسترش یافته و روز به روز بر وسعت و اهمیت آن افزوده گردیده است.
پس از ارزیابی پیامها با توجه به متن اصل پیام و تحلیل جزء به جزء آن رسیده که به تدریج شامل سایر موضوعات و مسایل نوشتاری گردیده و کتابهای درسی را نیز در برگرفت.
تحلیل محتوا مراحل سه گانه زیر را پیموده است.
1-توجه به تحلیل متن از نیمه 1930 به بعد
2-تکامل تحلیل محتوا
3-تصاویر و پیشرفت تحلیل محتوا
انتخاب محتوا و سازماندهی محتوا
- برنامه ریزی درسی چیست؟
- تعاریفی از برنامه ریزی درسی
- جایگاه انتخاب محتوا و سازمان دهی آن در فرایند برنامه ریزی درسی
- محتوا چیست و قبل از انتخاب آن چه باید کرد؟
- چگونه محتوا را انتخاب کنیم؟
- معیارهای انتخاب محتوا کدامند؟
از نظر هیدا تابا ،از نظر سیلور، الکساندر و لوئیس ، از نظر آیزنر ، از نظر لوئی
- اصول حاکم بر انتخاب و ارائه محتوا:
1.رابطه محتوا و هدف
2.رابطه محتوا و رغبت
3.رابطه محتوا وتوان مخاطب
4.رابطه محتوا و زمان
5.رابطه محتوا و سودمندی
- چند نمونه از معیار های انتخاب محتوا
- مروری بر انتخاب محتوا
- سازماندهی محتوا چیست؟
- معیارهای سازماندهی محتوا کدام است؟
1.توالی
2.تداوم
3.وسعت
4.تعادل
5.ارتباط عمودی و افقی
- ارتباط افقی و عمودی چیست؟
- فعالیت در این کارگاه
در این قسمت به یکی از مهم ترین بخشهای برنامه درسی اشاره می شود. اگر چه این موضوع از اهمیت سایر بخشها نخواهد کاست اما به دلیل نقشی که در زمان تولید محتوا به عنوان عینی ترین جلوه برنامه درسی خواهد گذاشت نیاز به مراقبت بیشتری خواهد داشت.
برنامه ریزی درسی چیست؟
تعاریفی از برنامه درسی:
برنامه درسی (1) از لحاظ مفهومی اشاره به یک فرایند دارد که حاصل یا نتیجة آن برنامه درسی است . این واژه از ریشه لاتین (2) به معنای میدان حرکت و مسابقه یا فاصله و مقدار راهی است که افراد باید طی کنند تا به مقصد مورد نظر دست یابند.
غالبا آنچه در ادبیات این رشته علمی متداول است واژه با عنوان Curriculum است و از رشته تحصیلی خاصی به نام ((برنامه درسی)) نام برده می شود.
علیرغم روشن بودن معنی و مفهوم برنامه درسی ، ما شاهد دو رشته تعریف و تبیین از این دانش هستیم ، دسته اول برداشت تک بعدی از این رشته است و شامل موارد زیر می باشد:
- برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از دروس یا برنامه ای برای مطالعه.
- برنامه درسی به عنوان فهرست رئوس مطالب درسی.
- برنامه درسی به عنوان محتوای یک درس یا مجموعه ای از دروس.
- برنامه درسی به عنوان برنامه زمانی معین برای تدریس و یادگیری دروس.
- برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از اهداف و مقاصد.
- برناه درسی به عنوان مجموعه ای از تجارب و فعالیت های یادگیری.
همان گونه که از تعاریف برمی آید ، این عبارات نشان دهنده برداشتی محدود و تک بعدی از برنامه درسی است . و تنها به بخشی یا جزئی از فعالیت های مربوطه اشاره می کند.
دسته دوم تعاریفی است که صاحبنظران این علم مطرح نموده اند که عبارتند از:
- برخورد یادیگرنده با جنبه های متنوع محیط که تحت هدایت و راهنمای مدرسه طرح ریزی شده است.
- محتوا و جریان رسمی و غیر رسمی که از طریق آن یادگیرنده تحت نظارت مدرسه معلومات و شیوه فهمیدن را کسبت می کنند ، مهارتها را فرا می گیرند،نگرش ها و ارزش گذاری وارزش ها را تغییر میدهند.
- فرصت های انتخاب شده برای یادگیری یا طرح مجموعه ای از فرصت های یادگیری جهت افرادی که باید تحت تربیت قرار گیرند.
- یک سلسله وقایع آموزشی طراح شده که به قصد تحقق نتایج آموزش برای یک یا چند شاگرد پیش بینی شده است.
- برنامه درسی مجموعه وسیعی از شیوه های تفکر درباره تجربیات بشر است یا ( به عنوان شیوه تفکر در مسائل)
- برناه درسی به محتوای رسمی و غیر رسمی ، فرآیند محتوا آموزشهای آشکار و پنهان اطلاق می گردد که به وسیله آنها فراگیر تحت هدایت مؤسسه آموزشی دانش لازم را به دست می آورد ،مهارتها را کسب می کنند و گرایشها ،ارزش ها را در خود تغییر می دهد.
بنابراین تعاریف فوق نشان می دهند که برناه درسی در پی آن ست شرایط ،موقعیت و وسایل مورد احتیاج را در حیطه تعلیم و تربیت برای فراگیران با شرایط فعلی و نیازهای مشخص آنان فراهم سازد و زمینه تربیت و رشد همه جانبه آنان مهیا گردد. به عبارتی طرح برنامه درسی در یک نگاه متفاوت ، هسته مرکزی ((تربیت)) را شکل می دهد و موثرترین وسیله جهت هدایت رشد همه جانبه افراد و تغییر در نگرش و رفتارهاست است.
برای رسیدن به این مقصود برنامه ریزی درسی وظایفی بر عهده دارد و فعالیتهایی انجام می دهد. یعنی اقداماتی صورت میگیرد تا بر میزان دانش و معلومات شاگرد تاثیر بگذارد در نتیجه بر گستردگی نسبی و عمق (درک) آن تاثیر می گذارد. در نتیجه این تغییر زیربنایی ، نوع نیازها و علائق، احساسات ، دیدگاهها و نوع برداشت ( نگرش ) تحول و
دگرگونی لازم پیدا می کنند وزمینه تغییر در رفتارهای عینی ( فردی و سازمانی) ایجاد می گردد.
عمدهترین فعالیتهای برنامه ریزی درسی به سر فصل های زیر مربوط می شود که روی هم رفته مانند فرشی بر کف و سطح ساختمان تربیت گسترانده می شود تا زمینه (( رشد)) فرد را در ابعاد شناختی ، عاطفی ، اجتماعی و جسمی فراهم سازد.به عبارت دیگر موقعیتی مناسب برای تغییر در طرز تفکر، تغییر نگرش به زندگی و شیوه برخورد مسائل و یادگیری در جوانب یادگیری در جوانب گوناگون فراهم می گردد.
جایگاه انتخاب محتوا و سازمان دهی آن در فرایند برنامه ریزی درسی:
در مورد تعداد عناصر تشکیل دهنده برناه ،میان برنامه ریزان درسی اتفاق نظر وجود ندارد. بعضی آن را به چهار عنصر اساسی ( هدف ، محتوا ، روش و ارزش یابی) محدود می کنند و برخی دیگر مانند فراسیس کلاین آن را تا 9 عنصر توسعه می دهند.9 عنصر مرود نظر کلاین عبارتند از : اهداف ، مواد آموزشی ، فعالیتهای یادیگری ، راهبردهای یاد دهی – یادگیری – ارزشیابی ، گروه بندی ، زمان و فضا.
در فرایند برنامه ریزی درسی این عناصر به صورت یک سیستم و در ارتباط متقابل با هم در نظر گرفته می شوند در فرایند برنامه ریزی درسی پس از نیاز سنجی و تعیین اهداف ، موضوع انتخاب محتوا مطرح می شود و پس از آن سازماندهی محتوا قرار میگیرد. در نمودار زیر جایگاه این دو عنصر را در می یابید.
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 123 |
فصل اول
کلیات
موضوع تحقیق :
تفاوت زندگی نامه ی دینی دو نسل
(بررسی نمونه ای از فرزندان دهه ی شصت و والدین آنها)
1-1مقدمه
نخستین بار اصطلاح شکاف نسل ها در دهه ی 60در کشورهای غربی مطرح شد که به نحوی اختلافات فرهنگی میان فرزندان و والدینشان را تشریح می کرد. این در حالی است که طی سالهای اخیر تفاوت قابل توجهی میان ارزشهای جوانان با والدینشان مشاهده می شود. اینکه چه عواملی باعث بروز این شکاف می شوند موضوع بحث ما خواهد بود. چالش دین با مقتضیات زمان همواره یکی از مهمترین دغدغه های صاحب نظران و اندیشمندان هرعصری و نسلی بوده است. در واقع مکاتب مختلف در طول تاریخ بشر محصول این تقابل و زاییده ی این فرایند بوده و نواندیشی دینی در این راستا معنا و مفهوم پیدا می کند که در فرایند تقابل دین و مقتضیات زمان نه دین رها گردد و نه نیازهای زمان نادیده گرفته شود. ازاین رو صاحب نظران از ابعاد مختلف روان شناسی، جامعه شناسی، علوم تربیتی و سایر علوم مرتبط که این پدیده می توانست درآن حوزه قرار گیردبه تبین و تحلیل این امر پرداخته اند و همچنین در دهه های اخیر موج مدرنیزاسیون که به همراه خود آموزش همگانی، گسترش رسانه های جمعی و بسیاری موارد دیگه را به همراه آورد. موجب افزایش دانستنیها وآگاهیهای عمومی نسل جدید شد. و حوزه ی ارتباطات انسانی و اجتماعی آنها را وسیعتر نمود. طبیعی ترین نتیجه این فرایند این بود که نسل جدید نسلی شد که اولاً بسیار با شتاب اجتماعی می گردید، و ثانیاً در راه اجتماعی شدن، تنها منبع ارزشگذار او دیگر خانواده و سنت حاکم برخانواده نبود . زیست جهان متفاوت نسل نو و تجربیات دیگرگون آنها. که به سبب تحولات صنعتی و سپس اجتماعی- فرهنگی به وجود آمد، بین جهان بینی نسل جدید و نسل قدیم شکاف انداخت ، و ازاین مهمتر، امکان ظهور و بروز این شکاف را در زبان و رفتار گروه جدید، فراهم ساخت . هم اکنون در این تحقیق قصد بررسی شکاف نسل ها باتوجه به رویکرد دین و دینداری در بین جوانان دهه ی شصت و والدینشان را خواهیم داشت.
1-2ضرورت و اهمیت موضوع
چنانچه علل عدم تفاهم بین والدین و فرزندان ریشه یابی گردد و نسخه ای جهت ایجاد تفاهم بین آنها ارائه گردد می توان از بروز بسیاری از ناهنجاری ها در بین جوانان و در جامعه پیشگیری نمود.
انسان دارای نیازهای متعدد و متنوعی است ،نیازهای مادی و معنوی ، فردی و اجتماعی و یکی از نیازهای او نیاز به دین است و از آنجا که یکی از نیازهای اصلی انسان نیاز به دین است بحث خود را در رابطه با والدین و فرزندان بیشتر معطوف به زندگی نامه ی دینی آنها کرده ایم تا روشن شود میزان دین داری ، کمبود آن در زندگی و یا بی توجهی نسبت به آن چه اثراتی را در زندگی فردی و اجتماعی و روحی و روانی انسان ها باقی می گذارد . باتوجه به اینکه جامعه در حال تغییر و پیشرفت روز افزون است، نیازها و خواسته های جوانان نیز مطابق با آن درحال تغییر است. بنابراین آگاهی از این نیازها و شناخت تفاوت هایی که بین فرزندان و والدین شان وجود دارد باعث می شود تا والدین بتوانند با درک نیازها و خواسته های جوانان و سعی در برطرف نمودن آنها، افکار و القائات خود را در هر زمینه ای و به خصوص در زمینه ی دین و مذهب، به فرزندان خودطوری منتقل کنند که باعث آزارو یا دلزدگی آنان نشود به طوری که آنها با آغوش باز پذیرای آن شوند و افکار و اعتقادات خود را در تضاد با والدین خود ندانند.از سوی دیگر برای فرزندان نیز این امکان به وجود می آید که نسبت به گذشته و شرایط زندگی والدین خود شناخت و آگاهی پیدا کنند و میزان اهمیت و ابزار ارادت والدین خود را نسبت به مسائل گوناگون دریابند.
رابطه ی بهتری با والدین خود برقرارکنند. بیشتر به آنها احترام بگذارند و تا حدودی خود را باشرایط و عقاید خانواده هماهنگ سازند.
1-3بیان مسئله
خانواده بنیادی ترین نهاد جامعه است و می توان ریشه ی بسیاری از نا آرامی ها و نا امنی ها را در وجود آن جستجو کرد.چرا که خانواده اولین محیطی است که فرزند پس از تولد در آن پرورش می یابد و از آن تاُثیر می پذیرد و این تاُثیر در طول زندگی فرد در خانواده و حداقل تا سن بلوغ و جوانی وجود دارد و پس از آن نیز به طور کلی قطع نمی شود . در این میان تاُثیر پذیری از محیط اجتماع بیرون از خانه ممکن است تضادهای با القائات درون خانواده داشته باشد . و گرایش فرزند به القائات محیط خارج وگریز او از برخی القائات داخل خانواده می تواند به عدم تفاهم بین الدین و فرزندان منجر شود این عدم تفاهم نشانه ی آن است که والدین در القای تفکرات و رهنمود های خود به فرزندان توفیق کاملی بدست نیاورده اند این عدم توفیق می تواند ناشی از استفاده از ارزش ها و منش های غیر صحیح در برخورد با فرزندان باشد . بررسی علل این عدم تفاهم می تواند ما را در یافتن روش هایی برای پرورش صحیح فرزندان یاری دهد .تحولات و تغییر اجتماعی در دنیای جدید نگرش ها ، افکار ، احساسات و ارزش های آدمیان را تغییر می دهد . این تغییرات ممکن است در تضاد با نگرش ها ، افکار ،احساسات و ارزش هایی باشد که از نسل های پیشین به اعضای جدید منتقل شده است .بنابر این یکی از مسائل مهم جامه ی ما در حال حاضر تصادم و تضاد ارزشی است این تحقیق می خواهد این موضوع را بررسی نماید .
فصل دوم
روش تحقیق
2-1 روش تحقیق
در ابتدا موضوع تحقیق خود را که تفاوت زندگی نامه ی دینی بین 2 نسل است پس از گفتگو با استاد راهنما انتخاب نمودم. مناسب ترین روش برای گردآوری داده ها در مورد چنین موضوعی روش تحقیق کیفی است. و ابزار آن نیز مصاحبهی عمیق است. فرم و محتوای مصاحبه از محقق نظریه پرداز برجسته در حوزهی رشد و تحول ایمانی جیمز فولر و با ترجمه ی استاد راهنما در اختیار من قرار گرفت که متن آن در بخش ضمایم آمده است. پس از آن با افراد مختلف با طبقه ی اجتماعی ، شغل و تحصیلات مختلف مصاحبه کردم. مصاحبه شوندگان از بین متولدین دهه ی 60 و والدین آنها انتخاب شدند. بدین شکل که من در ابتدا در مورد زندگی نامه ی افراد از دوران کودکی تا به امروز، در مورد تحصیلات، درآمد، شغل و سر گذشت زندگی آنها و افراد مهم و تأثیر گذار در زندگی شان سوالاتی را مطرح کردم. در قسمت دوم مصاحبه روابط شکل دهنده ی زندگی افراد، شکست ها و ناکامی ها، تجربه های اوج یا توفیق، محدودیت ها و ممنوعیت ها، و به طور کلی تجربیاتی که فرد در زندگی خود به دست آورده است، به طوری که زندگی و شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار داده باشد، مورد سوال قرار گرفت و در قسمت سوم ارزش ها و اعتقاداتی که فرد در زندگی خود مهم و با ارزش می داند، در مورد آینده و گذشته ی زندگی کنونی، اهداف زندگی و ... به طور کلی مسائلی که برای فرد مورد اهمیت است سوالاتی مطرح شد و در قسمت آخر در مورد دین و دین داری، نگاه و طرز فکر هر شخص در مورد دین ، احساس و طرز فکر فرد نسبت به خودش و نسبت به خدا و تصویری که در مورد ایمان کامل و رشد یافته دارند سوالاتی مطرح شد. پس از انجام مصاحبه با 30 نفر (15 نفر دهه ی شصتی و 15 نفر از والدین آنها) و ضبط آن ها، مصاحبه ها روی کاغذ آورده شد.
2-2روش انتخاب نمونه
روش انتخاب نمونه آزاد و با توجه به افراد در دسترس صورت گرفته است. با توجه به این که رساله ی من در مقطع کارشناسی نوشته می شود با هماهنگی با استاد راهنما جزئیات دقیق انتخاب نمونه رعایت نشده است و فقط تدکید بر انتخاب نمونه ی کوچکی از دو نسل بوده است: نخست نسلی که در دههی شصت به دنیا آمده است و در دوران پس از انقلاب جامعه پذیر شده و رشد یافته است و تجربه ی زندگی در نظام جمهوری اسلامی را داشته است و نسلی که در دوران قبل از انقلاب جامعه پذیر شده، رشد یافته و سپس تجربه ی انقلاب را از سرگذرانده است.
2-3روش گردآوری داده ها
برای انجام مصاحبه و پیاده کردن مصاحبه ها و تنظیم نهایی آن ها وقت زیادی صرف شد و از این رو، تمدید مدت رای انجام پایان نامه ضرورت یافت. اصل محتوای مصاحبه ها به تأکید استاد راهنما در بخش ضمایم آمده است تا شاید برای استفاده ی دیگر دانشجویان یا محققانی که به چنین موضوعی علاقهمند اند بکار آید. ممکن است بتوان نکات مهم دیگری از این مصاحبه ها دریافت، که احتمالا من بدان ها توجه نکرده ام. در نهایت به مقایسه ی بین آنها یعنی در درجه ی اول مقایسه بین دهه ی شصتی ها و دریافتن شباهت ها ی آنها و سپس مقایسه ی بین والدین و در یافتن شباهت های بین آنها و در نهایت مقایسه هر دو یعنی دهه ی شصتی ها و والدین شان با یکدیگر انجام شد. بدین ترتیب تفاوتی که بین والدین و فرزندان که از دو نسل متفاوت هستند دریافته شد و نتایج تحقیق به صورت مکتوب درآمد.
2-4مشکلات و تنگناها
از آنجا که روش تحقیق از طریق مصاحبه انجام شده است، بنابراین مشکلات بسیاری بر سر راه قرار داشت از جمله پیدا کردن افراد برای انجام مصاحبه چرا که مضمون محاسبه به گونه ای بود که هر فرد می بایست در مورد مسائل شخصی و خصوصی زندگی خود توضیحاتی را اراده می کرد و از آنجا که همه ی افراد مایل به بازگو کردن مسائل خود نبودند در بسیاری از موارد وقت زیادی صرف اطمینان دادن و جلب نمودن رضایت افراد برای انجام مصاحبه می شد و از آنجایی که برای انجام مصاحبه مجبور به ضبط کردن صدای افراد بودیم مشکل بعدی این بود که افراد تمایلی برای ضبط شدن صدایشان نداشتند و خیلی با اکراه و وسواس زیاد به سوالات پاسخ می دادند .
مسأله ی بعد تعداد افراد بود که چون تعداد افراد زیاد بودند و باید به صورت جفت جفت بین والدین و فرزندان مصاحبه انجام می گرفت گاهی برای پیدا کردن وقت مناسب به طوری که هم فرزند و هم مادر در منزل باشند، دچار مشکل می شدم و چون که اکثر مصاحبه شوندگان شاغل بوده اند پیدا کردن وقت مناسب مشکل بود .
مسأله ی بعدی طی کردن مسیرهای طولانی برای انجام مصاحبه و وقت گیر بودن آن چه در مرحله ی مصاحبه چه در مرحله پیاده کردن مصاحبه ها و چه در مرحله ی مقایسه بین آنها بود. ولی در کل انجام مصاحبه در آخر هم برای افراد مصاحبه شونده و هم برای مصاحبه کننده جالب و مفید بود.
فصل سوم
پیشینه ی تحقیق
3-1تحقیقات انجام شده داخلی
سنجش دینداری جوانان و عوامل موثر بر آن (دانش آموزان سال سوم و پیش دانشگاهی).پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی
در این تحقیق براساس مدل گلاک و استارک ابعاد دین داری بررسی شده است. براساس نظریه ی آنها 4 بعد برای دین داری متصور شدیم: بعد اعتقادی، بعد تجربی، بعد پیامدی، و بعد مناسکی. نتایج این تحقیق نشان می دهد که میانگین دین داری جوانان در هر بعد متفاوت است و نشان دهنده ی قوی و یا ضعیف بودن ابعاد دین داری آنها است. میانگین بعد اعتقادی پاسخ گویان 70/4 می باشد که نسبت به ابعاد دیگر از میزان بالایی برخوردار است. در بعد تجربی میانگین دینداری جوانان9/3، در بعد پیامدی 08/3 ، و در بعد مناسکی 90/2 بوده است. بنابراین اگر با احتیاط علمی ( روش شناسانه) نتایج این پژوهش را بپذیریم مشاهده می شود که وضعیت دین داری جوانان بحرانی و اسفناک نیست. (ضعیف ترین بعد دینداری بعد مناسکی است که میانگین آن نزدیک به 3 است یعنی در حد متوسط.) با این حال، به نظر می رسد که احساس ناخشنودی و نگرانی بسیاری از مسئولین فرهنگی و متدینین از وضعیت اعتقادی و مذهبی جوانان بیشتر متکی بر برخی شیوه های رفتاری مغایر با ارزش ها و موازین اجتماعی و مذهبی ابراز شده از طرف جوانان باشد. در واقع بسیاری از افراد با مشاهده ی برخی رفتار های اجتماعی نابهنجار از طرف جوانان چگونگی اعتقاد و تعلقات مذهبی این گروه را استتنباط نموده و بر اساس آن وضعیت دینداری آنها را بحرانی و فاجعه آمیز تلقی می نمایند. در صورتی که وقتی نتیجه گیریها و استنباط های خود را در خصوص دین داری جوانان فقط براساس برخی رفتارهای آنان (مثل نحوه ی آرایش، الگو های لباس و ... ) بنا سازیم نه بر اساس اطلاعات و شواهدی که از پژوهش های تجربی بدست می آید تصویری نسبتا گمراه کننده از وضعیت دینداری جوانان به دست خواهیم آورد. شیوه های رفتاری جوانان هر چند نابهنجار باشد باز هم جانشین سنجش های مستقیم اعتقادات و تعلقات دینی نیست.
فرد گرایی و دین داری. عاطفه توکلی به راهنمایی دکتر آزاده. استاد مشاور : دکتر سید سراج زاده. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم اجتماعی 1385.
فرد گرایی به عنوان مفهومی مدرن از شاخصه های اصلی مدرن شدن محسوب می شود و در مقابل جمع گرایی جامعه سنتی قرار می گیرد. در ارتباط میان فردگرایی – جمع گرایی و دینداری مشاهده می کنیم روحیه ی جمع گرایی با دینداری رابطه دارد؛ به این معنا که کسانی که جمع گراتر هستند دینداری بیشتری دارند. جمع گرایی با ابعاد مختلف اعتقادی تجربی پیامدی و مناسکی دین داری رابطه دارد. هر چه افراد جمع گراتر باشند به ابعاد مختلف دینی بیشتر ملتزم اند زیرا روحیه ی جمع گرایی پذیرش گروه فرمانبرداری و از خودگذشتگی را برای گروه مطلوب می داند و همواره بر پیروزی از هنجارهای گروه تاکید می کند.
"نظریه ی سکولار شدن"،تحقیقی است که سراج زاده بر روی جوانان دختروپسر 16و17سالهتهدانی در سال 1375 انجام داده است، حکایت از گرایش و علایق دینی بالا در افراد مورد مطالعه دارد.همچنین نشان می دهد، گرایشات دینی در میان نوجوانان طبقه ی اجتماعی پایین بیش از گرایشات دینی در نوجوانان طبقه ی اجتماعی بالاست.که درواقع رابطه ی معکوس میان طبقه و دینداری را اثبات نموده است.بدین معنی که گرایش طبقه ی اجتماعی پایین به دین است.در این تحقیق گرایش به ابعاد متعدد دینداری به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است(سراج زاده:1375).
"عوامل مؤثر بر نگرش های مذهبی"کار بعدی است که صباغ پور بر روی جمعیت نمونه ای از دانش آموزان تهرانی انجام داده است.وی در این تحقیق عوامل مؤثر برنگرش های دینی را، پایگاه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های گروهی رسمی و غیر رسمی، میزان پذیرش و رعایت ارزش های اجتماعی، ومیزان پایبندی به گروههای مرجع دانسته است(صباغ پور:1373).
"بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر نگرش دینی دانش جویان"تحقیق دیگری است از امراله کشاورز در حوزه ی جامعه شناسی دین. وی در کار خود نگرش دینی را به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته،وتاثیر متغیر های اجتماعی را بر آن مورد سنجش قرار داده است.نتیجه ی این تحقیق نیز نمایانگر رابطه ی معکوس میان پایگاه اقتصادی و نگرش دینی است(کشاورز:1379).
"بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و جنسیت بر دینداری جوانان"تحقیقی است که توسط امیری بر روی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال 1383،انجام شده، وسنجه های آن، با استفاده از تقسیم بندی گلاک و استارک از ابعاد دینداری صورت گرفته است.نتیجه ی تحقیق نشان می دهد بطور کلی زنان از میزان دینداری بیشتری نسبت به مردان برخوردارند.همچنین میان پایگاه اقتصادی اجتماعی جوانان و میزان دینداری آنان، رابطه ی معکوس وجود دارد(امیری:1383).
"بررسی میزان دین گرایی و ایمان دینی در بین دانشگاهیان"تحقیقی از مرجایی است، که نمونه ی خوبی از تحقیقات انجام شده در داخل است، پایه نظری پژوهش خویش از دینداری را،مبتنی بر تعاریف موجود متکلمین اسلامی از اعتقاد دینی وایمان، قرار داده است.این تحقیق در سال 1378دردانشگاههای تهران انجام پذیرفته است.نتایج این تحقیق بیانگر آن است که78%دانشجویان دانشگاههای دولتی و آزاد تهران به لحاظ اعتقادات دینی،یعنی رعایت شعایر و مناسک دینی که بر جنبه ی فردی دینداری دلالت دارد، در سطح متوسط به بالا ارزیابی شده است؛ ولی در بخش جهت گیری دینی تفاوت ها قابل توجه است؛ به طوری که جهت گیری سکولاریستی دانشجویاندر تعامل میان دین و سیاست حدود 36%،دین و دنیا 16%، دین وعلمای دین5/43%و تکثرگرایی دینی 6/48%بوده است(مرجایی:1378).
"بررسی تعریف عملیاتی دینداری در پژوهش های اجتماعی" مطالعه ی اسنادی دیگری است که در رابطه با تعاریف دین و دینداری، و همچنین روش های سنجش دینداری در تحقیقات انجام شده ی اجتماعی است، که اغلب با بهره مندی از تقسیم بندی های دین به ابعاد مختلف انجام شده است. نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد تحقیقات دینداری در داخل جامه ی ایران، با استفاده از تعاریف و تقسیم بندیهای نظریه پردازان خارجی، لزوماً نیاز به تغییر و انطباق با ویژگی های جامه ی ایران دارد(سراج زاده:1380).
"سنجش دینداری جوانان" کار تحقیقی طالبان است که دینداری را در سه بعد:اعتقادات دینی،مناسک دینی و تعهد دینی یا اهمیت دین در زندگی،مورد سنجش قرار داده است.وی در یک نمونه گیری به طریق سهمیه ای از پنج منطقه ی تهران جمعیت نمونه ی خود را انتخاب نموده است.این محقق نیز دینداری نوجوانان بین 18-13 سال را به تفکیک ابهاد سه گانه ی دینداری مورد سنجش قرار داده است، ودر پایان یک شاخص، دینداری را به سه حالت ضعیف،متوسط و قوی تقسیم نموده، و چنین نتیجه گیری نموده است که 83 درصد جمعیت نمونه دارای دینداری قوی بوده اند(طالبان:1378).
"تأثیر دینداری بر نگرش سیاسی"تحقیقی است که دلبری بر روی دانشجویان انجام داده است، دینداری به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده، وتاثیر آن بر نگرش سیاسی سنجیده شده است. در ایت تحقیق از تقسیم بندی پنج بعدی گلاک واستارک برای سنجش دینداری دانشجویان دانشگاه شیراز استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد میتن میزان کل دینداری، مدت حضور در دانشگاه، سن، جنس ومحل سکونت دایمی افراد، با نگرش آنان نسبت به دموکراسی رابطه ی معناداری وجوددارد(دلبری:1383).
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 79 |
مقدمه
نوشته های روی خودروها یا همان caresticyes شاید زیرکی نگاه روشنفکران را نداشته باشد اما چیزی بیشتر از تصور ماست. نظریه هویت ایرانی که عموماً نام هویت مردم عامه بر روی آنها می گذاریم و بیشتر اوقات خارج از فرهنگ گروه روشنفکر و تحصیلکرده قرار می گیرد در خور توجه است. از آن جا که نه تنها از گیرایی و زیبایی خاص خود برخوردار است. بلکه روح این عبارات علاوه بر اندیشه و احساس می تواند به عنوان شمایی از هویت ایرانی مورد مطالعه قرار گیرد. دلایل چنین انتخابی در طول بررسی زیر مشخص خواهد شد. به این استفاده اشعار و نوشته های پشت کامیون ها و وانت ها و دیگر خودروهای جاده به خاطر تخیل و زیبایی خود ادبیات و به مناسب مکان ، ادبیات جاده ای نامیده می شود و باز به تناسب مخاطب و مصرف کننده هایش دسته ای از ادبیات عامه است.
در تعریف ادبیات گفته اند: زبان به اضافه ذوق وهنر بشری، یعنی وجه تمایز زبان با ادبیات در دلاویزی و لطافت آن است ولی گاهی این تشخیص مقداری دشوار می نماید. زیرا زبان با ادبیات رابطه بسیار تنگاتنگی دارد و حتی در آنجا که نوشته ای ادبی نیست علاقه و ذوق مطرح است و آن به نوعی به درون مایه سخن ادبی بر می گردد.
شاید بارها بیت یا عباراتی بر روی خودرویی در جاده ها شما را به خود خوانده باشد و به دلیل گیرایی و زیبایی این نوشته ها احتمالاً تعدادی از آنها را جمع آوری کرده اید، با توجه به روح این عبارات ، یعنی تخیل، اندیشه و احساس و با نظر به تعریف نوشته ادبی می توان آنها را هم بخشی از ادبیات داشت.
مقایسه آنها با دیگر بخشهای ادبی ما را متوجه خصوصیات ویژه این بخش می نماید به طوری که در صدد انتخاب عنوانی برای آن می شویم، مانند: ادبیات روان، ادبیات جاده ای و ...
گاه دیدن ابیات و عباراتی ممتاز آن هم از زبان عامه ما را بر آن می دارد که در صدد یافتن جایگاه آنها در میان دیگر بخشهای ادبی بر آییم و سرانجام به این نتیجه می رسیم که گویی این جملات مراحل محاوره و نوشتار را طی کرده و حتی از مرحله ادبی هم گذشته اند از خود می پرسیم آیا می شود افرادی حتی سخن گفتنشان کاملاً تحت پوشش عناصر اصلی ادبیات باشد؟
خیلی وقتا شده که سوار بر خودروتون در جاده و خیابون ها ، مطالب نوشته شده در عقب خودروی جلویی توجهتونو جلب میکنه.... خیلی وقتا مطالبش آموزنده است اشعاری که که حتی روحتونو تلطیف میکنه یا شما رو به فکر میندازه... ادبیات جاده ای بررسی همین اشعار و جملات پشت کامیونها و سایر خودروهای سواریه تا به حال این اشعار رو دیدید؟ براتون جالب بوده؟ جالبترین شعری که دیدی چی بوده؟
از عشق تو لیلی... خوردم به تریلی
رادیاتور عشق من از برایت جوش آمده ! باور نداری بر آمپرم بنگر
تمام عمر اگر در بیابان سرگردان شوی
به که یک شب محتاج نامردان شوی
کار صد عیسی کند یک یا علی
هیشکی ندیدم تو نخت نباشه...
" ادبیات جاده ای » به بررسی اشعار ونوشته هایی می پردازد که صاحبان مرکب های آهنین بر مرکب خود می نگارند ، این عبارات بیانگر عشق و ناکامی، غربت و تنهایی، شکوه و فریاد، پند و اندرز ، تمنا و مناجات و ... است.
احمد باوند سواد کوهی نویسنده ی کتاب ادبیات جاده ای می نویسد :
« ... هنگامی که روی صندلی خودرو آرمیده ای ، نظاره گر خودروهایی هستی که از مقابلت می گذرند و تو در این مدت به دنبال هر چیزی می گردی تا درازای سفر و مسیر راهت را کوتاه کنی... اما در همین جاده کتابی نهفته است بی نظیر. کتابی پر از اشعار ، تمثیل ها و... کتابی که هر ورق و نوشته آن را پشت تریلی ، نیسان ، کامیون و ... می توانی بیابی و بخوانی.»
در غم عشق لیلی راندم تریلی
بیاد انیشتن نیوتون زکزیای راضی خودم و بقیه دانشمندان
مانده ام در جاده های بی کسی سنگ قبرم را نمیزارد کسی
به حرمت اشک مادر توبه کردم
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
بوق نزن شاگردم خوابه
"منمشتعلعشقعلیمچهکنم یعنی" من مشتعل عشق علیم چه کنم
خوش باخ خمار گز (ترکی)
بر چشم بد لعنت ... بیشمار
تو برو من میام
مدعی خواست از بیخ کند ریشه ما / غافل بود خدا هست در اندیشه ما
ای کاش زندگی هم دنده عقب داشت
مگر چه نوع رابطه ای میان این گویندگان و زبان آنها وجود دارد؟
از ا«جا که هدف، معرفی ادبیات جاده ای است ، بنا را بر خلاصه گویی گذاشته ام و می خواهم جملات و ابیات مختلف را که بر روی خودروها نوشته شده بشناسم . چون معتقدم از طریق شناخت این ابیات و جمله می توانم روحیه راننده آن خودرو را بشناسیم ، در واقع راننده حرف دلش را بر خودروی خود نوشته است و بدین وسیله می توان به فرض مثال به علاقه مندی او به زادگاه ، مادر ، زندگی ، عشق ، دنیا، خودرو و ... پی برد.
پیشنه تحقیق
به نظر می رسد نخستین بار در اواخر دهه 80، جواد جلیلی ، مبادرت به جمع آوری اطلاعات در این باره کرده و کتابی تحت همین عنوان به چاپ رسانده است . در این باره آقای احمد باوند سواد کوهی هم در سال 84 کتابی چاپ نموده اند که گزارش چاپ آن در روزنامه شرق تاریخ 17 اسفند 84، آمده است. بنابر قول اساتید ( دکتر جلال الدین رفیع فر ، دکتر ابراهیم فیاض ) مطالعات انسان شناسی هم توسط دانشجویان صورت گرفته است که اینجناب علی رغم تلاش هایی چند،هنوز نتوانسته ام به آن تحقیق ها دسترسی پیدا کنم.
پرسش های تحقیق
1- آیا می توان مصارف ادبی قشری که لزوماً توانایی شناساندن نیازهای خود به صاحبان -قدرت و منزلت در جامعه را درست به علت نداشتن این ابزارها ندارند شناخت؟
2-آیا نباید به عنوان یک جامعه شناس یا انسان شناس از خود سوال کرد که آنها چه می خوانند و چه می خواهند؟
3- مواد و خط مورد استفاده ، تناسب با نوع و کهنگی ماشین، تناسب با قسمت های قابل نوشتن ( دید ساختاری )، تغییرات در طول زمان ، ( دید تطوری) ، چگونگی گسترش جغرافیایی (دید اشاعه گرا) ، چگونه است؟
یافته های تحقیق
1- از چه مواردی استفاده می کنند ؟ بیشتر با رنگ روغن می نویسند برای خطاط نوشتن روی قسمت های چوبی و فلزی راحت تر است خطاط ها در جاده ها نزدیک غذا خوری ها یا در دکه ها مستقر هستند ؛ سخت ترین قسمت از نظر نوشتن برای خطاط ، گل پخش کن هاست؛ زیرا باید ساعت های متمادی زیر ماشین سینه خیز شوند؛ به علاوه چون جنس این قسمت از ماشین پلاستیک نرم است و این بر سختی خطاطی می افزاید.
2- روی چه قسمت هایی از ماشین چه اشعاری بیشتر می نویسند ؟ روی گل پخش کن ها اشعار دو مصرعی مینویسند ؛ قسمت بالای ماشین که از پشت روی اتاق دیده می شود یک صلوات یا یک جمله مذهبی خواهد بود؛ اما این کافی نیست زیرا هنگام بار داشتن ماشین اصلاً دیده نمی شوند ؛ بنابراین به بغل نویسی هم می پردازند؛ و در این جا عموماً جملات تک کلمه ای می نویسند.
3- با چه خطی می نویسند؟ بیشتر خط نستعلیق ، از شکسته نستعلیق به خاطر نا خوانایی و پیچیدگی استفاده نمی شود. از خط تیتر به علت عدم سازگاری با مضامین و به اصطلاح " حس و حال" هم استفاده نمی کنند.
4- چه تیپ هایی چه اشعاری را بیشتر می نویسند ؟ آیا بین نوع و مدل ماشین با تیپ اشعار تناسبی وجود دارد؟ بله ، میتوان از این همبستگی سخن گفت : بطور کلی بر اساس مشاهدات محقق هر چه ماشین سنگین تر و باری تر بالتبع مسافت بیشتر و از خانواده دورتر؛ نوع اشعار خشن تر و به اصطلاح " داش مشی تر" می شوند؛ این در حالی است که پشت نوشته ها بین وانت ها و نیسان بارها هم فراوانی کمتری دارد هم اشعار کوتاه تری دارند؛ و این حالت در ماشین های سواری به حداقل می رسد و استفاده از رنگ روغن جای خود را به حروف شبرنگ می دهد که تمیز تر و استفاده از آن راحت تر است.از طرفی روحیه اتوبوس دارها کاملاً متفاوت است زیرا آنان چند روز یکبار خانواده خود را می بینند ؛ در راه هم تنها نیستند بلکه با شوفر و شاگرد خود همراه هستند بنابراین روحیه ی رقیق تری دارند و اشعار و بیشتر جملات مذهبی می نویسند . ماشین های سازمانی ( تاکسیرانی ، جهاد سازندگی و ...) به هیچ وجه حق نوشتن هیچ گونه نوشته ای با هر مضمونی ندارند ؛ البته تاکسی پیکان های تا تولید 60 از این امر مستثنا هستند و کلمات کوتاه روی نوار نارنجی پشت ماشین می نویسند؛ اما تاکسی های جدید ( روا، سمند، پراید و...) جز یک مورد دیده نشد.
5-چگونه این اشعار را انتخاب می کنند ؟ در بین تمام مواردی که توسط مشاهده گر بررسی شد؛ شیوه انتخاب ، ادبیات شفاهی بود؛ زیرا موارد مورد مطالعه هیچ گونه شعر مکتوب به دیوان شعری در دست نداشتند . به طور کلی تابلو نویس ها هم آنها را ثبت نمی کنند ؛ بلکه با نشستن دور هم و در گفتگو های روزمره یا شنیدن ابیاتی از رادیو و تلویزیون یا کمک گرفتن از تابلو نویس به این مهم می پردازند . بنابراین تاثیر گروه بر فرد در این جا کاملاً به چشم می آید.
6- تغییرات آن در طول زمان چگونه بوده است ؟ اگر با کمی اغماض از عدم جزمی بودن تیپ سازی در واقعیت و مشاهدات نه چندان گسترده مشاهده گر، به تیپسازی دست بزنیم؛ می توانیم بگوئیم تا پیش از انقلاب اشعار " لاتی کاباره ای" استفاده می شده است( ترانه های هایده ، سوسن کوری و ...) و بعد از انقلاب تحت تاثیر جریان های دینی گرایش آنها هم به مذهب بیشتر شده است؛ البته با درک خاص خود از این مفاهیم ، که میتوان نام " لات مذهبی" بر آن نهاد.
این روزها می توان گفت به سمت کارهای اصطلاحا ، " زبان پریشی" پیش رفته اند؛ یعنی از طریق در هم ریختگی و گسیختگی زبان به نوعی معما و چیستان رسیدن که مخاطب ( همکار دیگر در جاده ) را به فکر فرو ببرد. مثل:
4030( چلسی: تیم فوتبال لیگ انگلیس ، نشانه طرفداری از تیم هم هست .
باظعصط ( روی اتاق کامیون باز است)
یا تحت تاثیر خط فینگلش اس. ام. واسی استفاده از حروف انگلیسی زیاد شده است:I am tanha
روش شناسی
در این تحقیق سعی ما بر این بوده که ترکیبی از روش های مختلف اسنادی و شفاهی شامل مصاحبه و مشاهده کار پارچه نویس ها، تابلو نویس ها، راننده ها استفاده کنیم. اما بنابر ماهیت موضوع با مشکلاتی مواجه هستیم.
- اول اینکه کمتر این موضوع جدی گرفته می شود حتی از جانب خود تابلو نویس ها و راننده ها ، و ما در ابتدای مصاحبه با جملاتی چون ، چه ارزشی داره ، شما می خواین چیکار؟ روبه رو شدیم.
- دوم در دسترس نبودن موارد مصاحبه و شکاف از فضای آکادمیک بود و ثبت نشدن این اشعار در دفتری خاص.
- و نیز امکان کمتری برای یادداشت سریع آنها در جاده یا نمونه گیری از آنهاست. اما یادآوری این نکته ضروری است که هر آنچه هست اعم از خوب یا بد جمع آوری شده و هیچ گونه تغییری در جملات داده نشده است.
فصل اول
کارکرد اجتماعی شعر و ادبیات
الف) آمیختگی کلام روزمره با سخن ادبی
ب) ادبیات مختص گروه سنی خاصی نیست
ج) همه اقشار جامعه به نوعی با ادبیات سر و کار دارند
د) ادبیات گره گشا ست
هـ ) شعر و ادبیات متحول کننده است
و) شعر وبهترین ابزار آموزش
ز) شهر بهترین وسیله ابزار احساسات
1- کارکرد اجتماعی شعر و ادبیات
هنر از آنجا که زاییده اندیشه و احساس آدمی است، قدمتی به درازای خلقت بشر دارد. این ویژگی که گوهری بی بدیل از وجود عالی تمایز آدمی از نوع حیوان است و و از این منظر، معجزه بزرگ آفرینش است که خداوند به واسطه آن بر خود آفرین فرستاده، بدان مباهات می کند ( تبارک الله احسن الخالقین) ادبیات نیز که می توان آن را عالی ترین مظهر تظاهرات هنری دانست از چنین قدمتی بهره واقعی وافی دارد و همگام با خلقت و رشد عقلی، اجتماعی و فرهنگی انسان شانه به شانه تاریخ سائیده است. کسی به حقیقت نمی داند اولین جملات ادبی را کدامین بشر و در کدام عصر ابراز نمود؟ اما آیا آدم ابوالبشر در نیایش های تضرعانه خویش نکوشیده است تا با کلامی زیباتر و متفاوت از کلام معمول، خداوند را بستاید و عذر گناه خویش طلب کند؟ از آن که انسان اولیه به غارها روی آورد و کوشید تا منویات خود را بر دیوارهای سنگی نقاشی کند، می دانست که باید ابزاری موثرتر برای ابزار آنچه در درون او می گذشت بیابد و این نیاز مشق اولیه هنر و به تبع آن ادبیات بود.
"ویل دورانت" در خصوص پیدایش ادبیات می گوید : " ابتدای مرحله انسانیت را باید هنگام پیدایش کلمه و کلام دانست. با همین وسیله بود که انسانیت انسان آشکار شد... ادبیات علی رغم آنچه از خود این کلمه بر می آید و دلالت بر نوشته و حروف می کند، در اغاز پیدایش بیشتر کلماتی بوده که گفته می شده ، نه حروفی که نوشته می شد. ادبیات از آوازها و ترانه های دینی و طلسم های ساحرانه سرچشمه می گیرد که معمولاً کاهنان آن را تلاوت می کرده اند و از دهنی به دهنی انتقال می یافت." با تشکیل اولین اجتماعات بشری و رشد روابط عقلی و عاطفی انسان ، ادبیات نیز به صورت های مختلف رخ نموده تا حاصل دغدغه های درونی آدمی باشد. کلام ادبی که از سرودهای موزون دینی آغاز گردیده بود به تدریج نسج و گسترش یافت و در طی قرون، شقوق مختلف ادبیات را نظیر داستان، ضرب المثل، افسانه های دینی و حماسی، نثرهای ادبی و بالاخره شعر که عالی ترین نوع از انواع ادبی است پدید آورد و هر یک از این انواع، جایگاه مستحکمی در میان اقشار مختلف جامعه به دست آورند و انچنان با زندگی روزمره بشر گره خوردند که گویی با ملزومات حیات نظیر آب، غذا، مسکن و هوا همراهی و همتایی می کنند و شعر و کلام منظوم در این میان گویی سبقت را از سایر انواع ربوده است. با نگاهی اجمالی به تاریخ ادبیات، ردپای شعر را در تمامی قرون و اعصار و در میان تمامی اقشار جامعه به وضوح می بینیم. از مسجد و کلیسا و کنیسه گرفته تا قهوه خانه و بازار و دربار سلطان، همه جا شعر با کارکرد خاص خویش حضور دارد. از سیر تحول شعر و فراز و نشیب های تاریخی آن که بگذریم، در خصوص جایگاه ادبیات در اجتماعات امروزی و کارکردهای مختلف آن موارد بسیاری را می توان بر شمرد که در ذیل نمونه هایی از آن را می آوریم؛
الف) آمیختگی کلام روزمره با سخن ادبی:
ادبا وجه تمایز کلام ادبی بخصوص شعر را با سخن معمول، خیال انگیزی و بهره مندی آن از آرایه ها و زیبایی های ادبی می دانند، احساس و اندیشه متمایزی که بر روح ادبیات حاکم است، کلامی را پدید می آورد که با سخن روزمره متفاوت است اما امروزه مرز میان دو به باریکی مویی است و شاهد ان، کثرت استعمال ابیات و مصراع هایی است که در طول زمان به صورت ضرب المثل در آمده و در محاورات مختلف استفاده می شود.
نظیر:
آن دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
(حافظ)
ره نیکمردان آزاده گیر
چو ایستاده ای دست افتاده گیر(سعدی)
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن(سعدی)
از تنگی چشم فیل معلوم شده
آنان که غنی ترند محتاج ترند
شیشه نزدیک تر از سنگ ندارد خویشی (صائب تبریزی)
سعدیا چند خوری چوب شترداران را
می توان صرف نظر کرد شتر دیدی؟ نه (سعدی)
ما نمانیم و عکس ما ماند
کار دنیا همیشه برعکس است
ضرب المثل ها و داستان های کوتاه نیز کاربردهای خاص خویش را در سخنان روزمره را در سخنان روزمره دارند و به وفور مورد استفاده قرار می گیرند.
ب) ادبیات مختص گروه سنی خاصی نیست:
این موضوع را می توان از شاخه های مختلف به وجود آمده در ادبیات مانند " ادبیات کودکان و نوجوانان، ادبیات برگسالان، شعر بانوان و ..." یافت. کودکان از دوران طفولیت به وسیله لالایی ها، مثل ها، افسانه ها و داستان های شیرین کودکانه با دنیای رنگین ادبیات آشنا می شوند و در صورت علاقه در تمامی مراحل سنی اعم از نوجوانی، جوانی و کهنسالی همواره اشعاری متناسب با سن و نوع اندیشه و ذوق خویش می یابند و هرگز کمبودی از این حیث وجود نخواهد داشت.
ج) همه اقشار جامعه به نوعی با ادبیات سرو کار دارند:
هیچ طبقه و قشری از اجتماع نیست که از شعر ، ضرب المثل و داستان بهره خاص خویش را نبرده باشد. رانندگان خودروها همواره در پشت خودرو خود اشعار خاصی را می نویسند که نمایانگر نوع بینش این طبقه است و در صورت گردآوری می توان بدان ادبیات جاده ای نهاد . کارگران و بناها ، اشعار مخصوصی را در هنگام کار زمزمه می کنند. به همین ترتیب طبقات دیگر نظیر ملوانان ، کشاورزان ، ماهیگیران ، نمدمالان و ... هریک اشعاری متناسب با نوع شغل و نوع نگرش خود دارند. جایگاه شعر در میان طبقات بالای اجتماع و افراد باسواد نظیر علما، وعاظ ، محصلات ، مدرسان ، اهل سیاست و غیره نیز که اظهر من الشمس است و نیاز به اطاله کلام نیست.
د) ادبیات ، گره گشاست:
گاه در روند روزمره زندگی ، مشکلاتی پیش می آید که کلام ادبی در حل آن ، مشارکت مستقیم یا غیر مستقیم دارد. نظامی عروضی در "چهار مقاله" داستانی را نقل می کند که خلاصه ای از آن خالی از لطف نیست؛ امیر نصربن احمد سامانی که معاصر رودکی است. سالی به هرات سفر می کند تا فصلی را در آنجا اقامت نماید . آب و هوای خوش و نعمت های فراوان باعث می شود تا پادشاه سامانی بازگشت خویش را به تاخیر افکند و با دفع الوفت، چهار سال در هرات بماند. لشکریان و همراهان خسته از فراق خانواده و شهر و دیار، در حالی که هیچ یک جرات درخواست مراجعت از پادشاه را ندارند به رودکی ، شاعر بزرگ دربار سامانی متوسل می شوند تا در ازای دریافت پنج هزار دینار پادشاه را مایل به بازگشت به بخارا کند. از این جا به بعد داستان از زبان نظامی شنیدنی است؛ " رودکی قبول کرد ، او می دانست که نثر در امیر اثر نکند، به نظم روی آورد. قصیده ای بگفت و به وقتی که امیر به شراب نشسته بود درآمد و به جای خویش بنشست ، چنگ برگرفت و در پرده عشاق این قصیده آغاز کرد:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
رود آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
چون رودکی بدین بیت رسید، امیر چنان منفعل گشت که از تخت فرود آمد و بی کفش، پای در رکاب اسب آورد و رو به بخارا نهاد چنانکه کفش و اسباب او را دو فرسنگ در پی امیر بردند و آنجا در پای کرد و عنان تا بخارا هیچ جای بازنگرفت.
مشابه این واقعه البته به صور دیگر شاید در زندگی اغلب ما وجود داشته باشد. چه بسیار اختلافاتی که با سخنان حکمت آمیز یا نصایح ادبی بزرگی برطرف می شود و در این میان شعر، داستان های حکمی ، سرگذشت ها و ضرب المثل ها نقش تعییین کننده ای دارند.
هـ) شعر و ادبیات ، متحول کننده است:
سرگذشت بزرگان علم و ادب مشحون از حوادثی است که در شخصیت و نگرش آنان رخ داده است و بسیاری از این تولد های دوباره با یک شعر یا نکته ادبی آغاز می شود. گاه بیتی یا جمله ای ، چنان تاثیری عمیق در جان آدمی به جای می گذارد که زمینه ساز تحولی بزرگ در شخص می شود. سرگذشت بزرگانی همچون سنایی غزنوی ، ناصر خسرو، فضیل ایاز و ... شواهدی است بر این مدعا ، در احوالات ناصر الدین شاه آورده اند که در هنگام خشم ، فرمان های ناروا صادر می کرد و پس از فروکش کردن خشم، نادم و پشیمان می گشت. روزی از درویشی علاج کار خواست و درویش انگشتری به او داد که بر نگین آن این جمله زیبا نقش بسته بود: " این نیز بگذرد" از آن پس پادشاه هرگاه خشمگین می شد با نگاهی به کلام منقوش انگشتر بر خشم خویش فائق می آمد.
و) شعر بهترین ابزار آموزش:
شعبات مختلفی از علوم ادبی و معرفتی ، شعر را بهترین ابزار آموزش خویش یافته اند. عرفای بزرگ همچون مولانا، حافظ ، عطار و دیگران ناب ترین آموزه های عرفانی خود را به رشته نظم کشیده اند و شیخ اجل سعدی، تلخی نصایح اخلاقی و اجنماعی را با شهد شعر به مذاق طالبان ، شیرین و گوارا نموده است. در برخی موارد صاحبان ذوق حتی علوم دیر یاب و مشکل نظیر صرف و نحو عربی را به صورت شعر دراورده اند مانند " الفیه ابن مالک " که لغات و اصطلاحات عربی را در قالب شعر فارسی آموزش می دهد. در علم نجوم نیز به اشعاری این گونه بر می خوریم چنان که شاعری دوازده برج فلکی را دربیتی این گونه آورده است؛
چون حمل چون ثور چون جوزا و سرطان و اسد
سنبله ، میزان و عقرب ، قوس و جدی و دلو و حوت
و یا شاعر دیگری ، ماه های رومی را این گونه به نظم در آورده و یادگیری آن را آسان نموده است؛
دو تشرین و دو کانون و پس آنگه
شباط و آذر و نیسان ایار است
حریزان و تموز و آب وایلول
نگهدارش که از من یادگار است
ناگفته پیداست که شعر هرگاه به کمک آموزش آمده ، فراگیری علوم را سهل و راحت نموده است.
ز) و بالاخره شعر بهترین وسیله ابراز احساسات:
شعر ، زبان حالات گوناگون بشر است. چندانکه می توان از ابیاتی نشاط انگیز بر زبان می راند و این گونه خرسندی خویش را ابراز می کند و یا برعکس، در لحظه های اندوه و غم ابیات حزن انگیز و محزون. این حرکت در واقع نوعی تخلیه انرژی مثبت و منفی است و به صورت یک کنش طبیعی در اغلب افراد اجتماع دیده می شود. گاه حتی از طریق اشعاری که شخص بر زبان می آورد می توان به سطح فکر، شخصیت ، میزان اعتقادات و یا حتی طبقه اجتماعی فرد پی برد. پس می توان به راحتی عنوان نمود که شعر بهترین معرف شاعر خود و یا کسی است که آن را قرائت می کند.
آنچه گذشت تنها گوشه ای از کارکرد اجتماعی شعر و ادبیات و نقش و جایگاه این هنر شریف و اساطیری در میان لایه های مختلف اجتماع است که حکایت از پیوندی گسست ناپذیر با زندگی روزمره بشر دارد و بی شک موارد بسیار دیگری را می توان بر آن افزود که باعث اطاله کلام خواهد شد و پسندیده نیست . اما به حکم " مشت نمونه خروار" و " در خانه اگر کس است یک حرف بس است" به همین مختصر قناعت می شود. باشد که مطابق سنت دیرینه ادبیات که همانا زاییدگی آن است، روز به روز برخلق نوبران این ودیعه الهی افزوده گشته و بزرگان متعهد، با خلق آثار ارزشمند همچنان به رسالت انسان سازی خویش ادامه دهند چرا که:
مثل مرد هنرمند به شمعی ماند
که شب و روز برای دگران می سوزد
فصل دوم
موضوعات ادبیات جاده ای و علت یا بی گرایش به سوی آنها
الف) مناسبات کاری
ب) دوستی بزرگان دینی و مذهبی و حب اهل بیت
ج) توصیف خودرو
د) مادر
ه) تعریف عشق
و) زندگی و نوعی تقدیرگرایی
ز) دوست
ک) علاقه به زادگاه و نمودهای اختلالات قومی
ل) زندگی و رویا
م) رندانه ها و دندانه ها
ن) ریسک
ح) مردم سالاری
ط) متفرقه
الف) مناسبات کاری
در اینجا سخنانی آمده که بر گرفته از نوعکار است و گویی خاص جماعت راننده می باشد. سفر و ترک یار و دیار یک هنر است و تردد بین شهرها ، کشورها و نیز بیابانگردی به شکل امروزی آن شما در نزد این جماعت یافت می شود. یک راننده در آن واحد باید دو عمل برعکس انجام دهد. دل بردارد و دل بندد.دل بر می کند از چیزی که نسبت به آن علاقه ای در کار است، یعنی خانه و فرزندان و دل می بندد به چیزی که پایدار نیست، یعنی صحرا و بیابان.گویی اینجا داشتن یک علاقه و عشق ورزیدن به آن هنر نمی باشد. دارای دو وطنند یکی در حضر ودیگری در سفر،وقتی در شهرند از بیابان سخن می گویند و چون روی در بیابان می گذارند گویی نیمه ای از وجود خویش را جا گذاشته اند و تنها دلیلش ناچاری است.
خواهی که رسی به منزل خود با نشاط احتیاط کن احتیاط کن احتیاط
داداش ! مرگ من یواش امان از دست گلگیر و نقاش
تکیه بر بالش غربت زده ام در همه عمر تا که از بهر دو نان منت دو نان بزم
به غربت می فرستد چرخ گردون بی سبب ما را نمی دانم پی روزی فرستد یا اجل ما را
جز توکل بر خدا سرمایه ای در کار نیست هر که را باشد توکل کار او دشوار نیست
روز و شب در جاده ها کار من است از خطر باکی ندارم چون خدا یار من است
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
من نمی رفتم به غربت تو فرستادی مرا گر بمیرم من به غربت آه من گیرد تو را
خواهی که رسی به منزل خود با نشاط احتیاط کن احتیاط کن احتیاط
در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای سرپیچ سبقت نگیر جانا! مگر دیوانه ای
پروانه صفت گرد جهان گردیوم تا مردم اگر مرد به دوران دیدم
داداش! مرگ من یواش امان از دست گلگیر ساز و نقاش
می کنم رانندگی دارم توکل بر خدا از خطر محفوظ از همت شاه رضا
مواظب باش رفتارت منطقی باشد مباد سبقتت پایان زندگی باشد
فرمان را گرفتم به نام خدا علی با محمد مرا راهنما
جون من داداش بخورد و بخواب کارمه یه خورده یواش الله نگهدارمه
آهسته برانید سلامت برسانید خود را به زمین خانه و زندان نگشایند
احتیاط کن التماس نکن
اسیرتم غارغارک
در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای سر پیج سبقت نگیر جانا ! مگر دیوانه ای
به غربت می فرستد چرخ گردون بی سبب ما را نمی دانم پی روزی فرستد یا اجل ما را
روز و شب در جاده ها کار من است از خطر باکی ندارم چون خدا یار من است
ب) دوستی بزرگان دینی و مذهبی
در این قسمت ما از نوشته هایی که توسط بعضی از شرکت های خودروسازی روی اتاق آنها طراحی شده است سخن نمی گوییم بلکه از عباراتی سخن می گوییم که خود مردم در آنجایی که به فردیت خود بر می گرداند بیان کرده اند.
دوستداران حضرت علی ( ع ) بیشتر از همه هستند و جالب آنکه دسته خاصی از رانندگان علاقه بیشتری به ایشان دارند،ادای احترام به آن ها حضرت بیشتر از زبان رانندگان ماشین سنگین است ولی نه هر ماشین سنگینی، بلکه ماشین هایی که راننده آنها در جاده ها تنها یا با افراد کمتری سفر می کند مانند اکثر ماشین های باری : خاور، تریلی و ... اینان گویی مشترکاتی بین خود و تنهایی های آن حضرت در اواخر عمرشان ، یعنی فاصله بین حرکت رسول اکرم (ص) تا خلافت آن حضرت یافته اند و خوب تشخیص داده اند:
- از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل
شراکت با ابوالفضل
- مولای درویشان علی است.
برای خود ارزشی قائلند و خویش را دوست دارند برای آن است که مولایشان علی است:
- هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم
-در این مثال وجودشان چنان با وجود آن حضرت به هم آمیخته که نزدیک است او را خدا بدانند ولی ناگزیر و گفته اند:
- ما علی را خدا نمی دانیم از خدا هم جدا نمی دانیم
تمام اشعاری را که تا به حال در ستایش حضرت می گرفته شده می توان نزد جماعت راننده یافت:
- علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوی فکندی همه سایه هما را
تنها به کسی حق سبقت و ورود می دهند که خصم علی نباشند:
- بر خصم علی ورود ممنوع
اعتقاد به این خاندان تا حدی است که خود را به واسطه آنها در برابر خطر بیمه می کنند باور دارند که با چنین بیمه ای خطری در کار نخواهد بود:
- بیمه ابوالفضل
- شراکت با ابوالفضل
- چو خواهی شوی از خطر در امان پناهنده شو بر امام زمان
- می کنم رانندگی دارم بر خدا از خطر محفوظ مانم از شاه رضا
حتی از چنین عباراتی به نوعی معما ساخته اند هر چند با گذشت زمان صورت پیچیده خود را از دست داده است.
منمشتعلعشقعلیمچکنم ( من مشتعل عشق علیم چه کنم)
- یا امید عرب
- السلام علیک یا فاطمه الزهرا
- دختر نبودت همسر ولایت مادر امامت
- الحسود لا یسود
- امیر المومنین ! ای شاه یزدان دل تا شادما را شاد گردان
- ایحجتخدا
- ای دل غمین مباش که مولایمان علی است.
- بابا حیدر
- تا زبان باز نمودم به تکلم شب و روز نام نامی علی ورد زبانم باشد
- جهان در انتظار عدالت ، عدالت در انتظار مهدی (عج)
- دلهای همه خدا پرستان کانون محبت حسین است
- علی سلطان قلبهاست
- فرزند بزرگ روزگار است علی با مردم رنج دیده یار است علی
- ماه تابانم رضا
- شاید این جمعه بیاید شاید
- یا ابوالهول
- محمد شمع جمع آفرینش
- هزار آتش اگر بر پوست داری نسوزی گر علی را دوست داری
- اگر مهر علی در سینه ات نیست بسوزی گر ز آهن پوست داری
- هشگیم یخ فقط الله ( هیچ کس فقط خدا )
- یا سلطان خراسان
- یا ضامن آهو
ج) توصیف خودرو
چه بسیار نوشته هایی را می توان یافت که توصیف ماشین و یا مجموعه ماشین و سرنشینان آن است ترکیباتی که از زندگی روان و بیابنگردی تراوش کرده است. آنانکه بعد از مدتها انتظار تازه موفق به خریدن وسیله نه چندان تازه شده اند توانسته اند شوق خود را پنهان سازند و واقعیت امر را بپذیرند . ماشین را تمیز نگه می دارند و روی آن می نویسند و به توصیف آن می پردازند . رانندگان بعضی از ماشین ها هم که بیشتر عمر خود را در بیابان گذرانده اند خود را از مردم و زندگی اجتماعیشان جدا نمی دانند و با نوشتن این ترکیبات می خواهند دیگران به آنها توجه داشته باشند و بگویند که ما هم هستیم:
- رخش بی قرار
- پرنده طلایی
- ستاره شب
- پرستوی تشنه
- شبرنگ
- ببر بنگال
- رعد صحرا
- طوفان
- زرد قناری : پشت فولک زرد رنگ
- عروس شب: پشت مینی بوس سفید و بسیار تمیز
- سوپر عشقی : پشت سه چرخه باری که صاحبش زندگی محدودی دارد و با آن معاش خود را تامین می کند.
- عروس بندر
-ئ گل گمگشده
- شتر بی ساربان
- گرگ بیابان ، عروس خیابان
- پبرمرد خیابان ، جوانمرد بیابان
- عروس حجله رنگین کمان
- سالار صحرا
- داغلار مارالی
- آهوی تنهای دشت
- اتوبوس من غصه نخور من یه روزی بزرگ می شم( ژیان)
- اغنیا بنز سوارند من مسکین خاور جان به قربون تو خاور! که بنز فقرایی
- ای آهنین پیکر از سنگینی حق ناله مکن
- بپر بالا گیر نمی آید
- در دیزی بازه اتوبوس 100 تا میره؟!
- دلاور نخوری به خاور
- ژیان جون غصه نخور تو هم یه روزی بزرگ می شی
- ژیان ساندویچ من است
- ژیان عشقت مرا بیچاره نمود ز شهر خانه آواره بنمود
- سر پایینی پرنده سربالایی شرمنده ( ژِیان)
- عشق من اسکانیا
- گلگیرم ولی گل نمی گیرم
- گاز دادن نشر مردی عشق آنست که برگردی
- کوسه جنوب
- گوشت قربانی موجود است( تریلی)
- نازش بده گازش بده
اقتضای مکانی بارز ترین خصوصیت آنهاست ، یعنی ترکیب با توجه به نوع ماشین و محیط حاکم بر آن ساخته شده است. مثلاً روی ماشین کوچکی ننوشته اند:
« شکارچی» این توصیف مخصوص خودروهای سنگین است که در تصادفات همیشه شکار می کنند و یا « اسیرتم غارغارک » روی ماشین باری و قدیمی نوشته شده است، ماشینی که هم دود می کند و هم صدای غار غار موتور آن همه جا را فرا گرفته است.
د) مادر
کسانی که بیشتر تنها به سر می برند و در تنهایی خود می اندیشند به نتایج نابی می رسند که دیگران از آن عاجزند ، کسی که در این تنهایی به سراغ آنها می آید کس حقیقت آنهاست . یکی از این حقیقت ها پاکی و صداقت مادر است. شاید او تنها کسی باشد که از همه چیز به فکر فرزند بیابانگرد خویش است ، چرا فرزند در = تنهایی و شمارش فرصت به او نیندیشد. ارتباطی که در آن هر دو همزمان پرنده خیال خود را به سوی هم به پرواز در می آورند و بر این پیوند گره دیگری می زنند یا یکی چون محرکی دیگری را از قفس تن رهایی می دهد تا دوستی در اوج معصومیت همچنان برقرار باشد. مناظر شناخته شده ذیل که با خط زیبای نستعلیق اکثرا در بالای اتاق کامیون ها نقاشی شده اند حاکی از این صمیمیت است:
- رفیق بی کلک مادر
- رفیق گریه هاتم مادر
- سلطان قلبها مادر
- ترا می ستایم مادر
- گلی گم کرده ام در باغ هستی گلم پیدا شده مادر مادر! تو هستی
- امید قلبم مادر چراغ راهم پدر
- فدای همت والای مادر که به زیر پای مادر
- مادر شمع فروزان است
- تنها غمخوار خانه تویی مادر
- همی نالم که مادر در برم نیست شکوه سایه او بر سرم نیست
- مرا گر عالمی دولت ببخشند برابر با نگاه مادرم نیست
- ای مادرم تا در نگاهت خورشید پاک مهربانی است نتوان گریخت
- من گلی را به لحظه ای دوست دارم ولی مادر تو را برای همیشه دوست دارم
- نوکرتم ننه
- گه به مامانت نگفتم
- برمی گردم به خاطر اشک مادر
- به مادرت رحم کن کوچولو
- به خاطر اشک مادر احتیاط کن سالار
- گدای محبت توام مادر
- مادر خوشه مهر
- مادر یک نگاه تو را به عالمی نفروشم
یا شاسین آنا ( زنده بمانی مادرم )
هـ) تعریف عشق
عشق یعنی دوست داشتن در حد افراط ، عشق در اصطلاح چه تعریفی دارد؟
می توان تعریفی مانع و جامع از آن به دست آورد ؟ جالب اینکه برای اصطلاحی با این عظمت انواعی هم ذکر کرده اند در حالی که اطلاق انواع بر آن در واقع انکار آن است . از دیدگاه فلاسفه، عرفا، رندان، مقیدین و ... ت
عشق به صورتهای گوناگون مورد بحث قرار گرفته است. در عشق یکی به آن عرشی نگریسته و دیگری فرشی با یکی آن را همسر می داند و دیگری به داشتن آن فخر می ورزد، یکی خود را بنده آن دانسته و دیگری خود را خدای عشق نامیده. حال ببینیم این بندگان آزاد از چه دریچه ای به آن نگریسته اند؟
- عشق گذشتن از مرز وجود است
- عشق جوشش کوری است که از سر نابینایی حاصل می شود
- عشق میکروبی است طبیعی که از راه چشم وارد می شود و قلب را عاشق می کند
- زندگی بدون عشق مثل شلوار بدون کش است( اشاره به عدم فساد در عشق)
- زندگی بدون عشق مانند ساندویچ بدون نوشابه است
- فقیران در زندگی حق عاشق شدن ندارند
- بر دریچه قلبم نوشتم ورود مطلقا ممنوع عشق با آن همه عظمتش آمد و گفت: من بیسوادم
- عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
- عشق من عاشقم باش
- عاشق بازیچه دست معشوق
- عشق آخرین مصرع شعر زندگی است
- عشق من کویر حماسه هاست
- عشق من شهر من
- عشق خطهای موازی را به هم می رساند
- عشق یعنی مست یک لیلا شدن همچو مجنون دردل صحرا شدن
- عاقبت با حیله سوداگران عشق هم کالای هر بازار گشت
- عاشقت گشتن تو گفتی عاشقان دیوانه اند عاقبت عاشق شدی دیدی خودت دیوانه ای
- پول عاشقی یورولماز ( عاشق راه خسته نمی شه)
- پول عاشقی یول گوزلر ( تنها عاشق راه انتظار می کشد)
- عشق گذشتن از مرز وجود است.
- هفت شهر عشق را عطار گشت
- هر که را در سر نباشد عشق یار بهر او افسار و پالان را بیار
- هر جوانی که عشق ندارد بدلی است
- وصال مدفن عشق است
- منم عاشق مرا غم سازگار است
تو معشوقی تو را با غم چکار است
- کشتی شکسته عشق هرگز به ساحل نخواهد رسید
- کشتی عشق است یا رب! نا خدا باش
- گریه کن عاشق ولی اشک نریز
- فرجام عشق مرگ است
- کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد
تا که هر بی سر و پایی نشود یار کسی
- قلب من جایگاه عشق توست زیرا فقط عشق می تواند از درهای بسته وارد شود
- فقر که از در بیاید عشق از پنجره بیرون می رود
- غم عشقت بیابان پرورم کرد فراقت مرغ بی بال و پرم کرد
- دلبرم عاشق شدن کار دل است دل که دادی دل گرفتن مشکل است
- در مصرف عشق صرفه جویی کنید ........ شوخی کردم!
- خدایا عاشقم عاشق ترم کن سراپا آتشم خاکسترم کن
- چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
- چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خونفشان دارد
- پرنده طلایی عاشق شدی بلایی
- بیایید دوستی ها را جمع، غمها را تفریق و شادیها را تقسیم کنیم. عشق ها را به توان برسانیم و خلاصه همدیگر را تنها نگذاریم
- بیا ای ساقی میخانه عشق
دمی مستم کن از پیمانه عشق
- به عشقت شهره شهر و دیارم
مکن ترکم مرو صبر و قرارم
- از طعنه این و آن غمی نیست مرا
جز عالم عشق عالمی نیست مرا
- آخر از عشق تو ساکن در کلیسا می شوم
می کشم دست از مسلمانی مسیحا می شوم
و) زندگی – تقدیر گرایی
در بعضی خودروها ابیات و جملاتی درباره زندگی نوشته است هر چند که هیچ کس منکر زندگی نشده ولی برداشت ها از آن متفاوت است. یکی آن را خاطر دانسته. دیگری آن را خون دل خوردن . به طور کلی دید قشری که مورد بحث ما هستند از زندگی منفی است. شاید بتوانید ماشینی را بیابید که روی آن نوشته اند:
« زندگی زیباست ، اما برای بی نیازان
مثال ها دیگر:
- زندگی چیست؟ خون دل خوردن اولش رنج و آخرش مردن
- زندگی طنابیست پیچ در پیچ اولش هیچ و آخرش هم هیچ
- زندگی خاطره ای بیش نیست
- زندگی چیست؟ خون دل خوردن پشت دیوار آرزو مردن
- زندگی مانند یک صفحه دوربین است که شما در مقابل آن هستید، پس لبخند بزنید.
- اسیر زندگی
- زندگی را دوست دارم به خاطر غوغایش
مرگ را دوست دارم به خاطر سکوتش
- زندگی تکثیر ثروتی است به نام محبت
- زنگی چیست؟ اسبی است در حال دویدن
- زندگی یعنی خستگی ندانستن
- زندگی آیینه شکسته ای است به نام دل
- زندگی افسانه ای بیش نیست
- زندگی بازی شطرنجی است در دو کلام کوتاه : کیش و مات
- زندگی بدون عشق مثل ساندویچ بدون نوشابه است
- زندگی به دو نیمه است، نیمه اول به امید نیمه دوم و نیمه دوم به حسرت نیمه اول می گذرد
- زندگی چیست ؟ آهی است در حال کشیدن
- زندگی چیست؟ اشکی است در حال کشیدن
- زندگی زندانی است. در زندان چرا؟
- زندگی زیباست اما ......
- زندگی زیباست اما نه به اندازه چشمان تو
- زندگی سیب سرخی است که باید آن را گاز زد با پوست
- زندگی طلوع آرزوهاست
- زندگی غروب آرزوهاست
زندگی گل زردی است به نام غم
تقدیر گرایی: شاید تجربه چند ساله و تصادفات پیاپی به آنها نشان داده که بعضی از امور خارج از اراده آنهاست.
- آنچه دلم خواست نه آن می شود آنچه خدا خواست همان می شود
- عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد.پس چرا ؟ دهر را که اگر به وفا نیست گل باره
- کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کردی تا هر بی سر و پایی نشود بار کسی
- آنکه دانم هوس سوختن ما می کرد کاش میامد واز دور تماشا می کرد
- شد شد نشد نشد
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 180 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 103 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش
- مقدمه.............................. 2
- اهداف تحقیق........................ 4
- بیان مسأله ........................ 5
- اهداف پژوهش........................ 7
- انگیزه یا انگیزه های پژوهشگر....... 8
- فرضیه یا فرضیه های پژوهش........... 9
- متغیرهای مورد مطالعه............... 10
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
الف) مبانی نظری پژوهش.................. 13
- نظریه آنومی دورکهایم............... 13
- نظریه آنومی و اغراق مرتن........... 17
- نظریه اشتوتزل و نظریه هیجان جمعی... 19
- نظریه وندالیسم هوبر................ 20
- اریش فروم.......................... 22
- نظریه روان پویایی ریچارد جنکنیز.... 23
ب)پیشنه های پژوهش...................... 25
- ادبیات تحقیق....................... 25
- نظریه ها........................... 27
- افرادی که در رابطه با این پدیده تحقیقاتی انجام داده اند 27
فصل سوم: فرآیند پژوهش
- روش پژوهش.......................... 35
- جامعه آماری........................ 36
- نمونه ها و روش نمونه گیری.......... 37
- سه نوع روش نمونه گیری غیر احتمالی.. 39
- انواع نمونه گیری احتمالی........... 39
- روش جمع آوری اطلاعات................ 40
- روش تجزیه و تحلیل داده ها.......... 41
فصل چهارم: یافته های پژوهش
- مقدمه.............................. 43
- جداول یک بعدی...................... 44
- نمودارها........................... 69
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
- بحث و نتیجه گیری................... 95
- محدودیتها و مشکلات پژوهش............ 98
- پیشنهادها.......................... 99
- فهرست منابع....................... 101
ضمائم
- نمونه پرسشنامه.................... 104
- تصاویر وندالیسم
فهرست مطالب
عنوان صفحه
جداول یک بعدی
جدول شماره 1: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب فراوانی جنسیت 44
جدول شماره 2: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب سن 45
جدول شماره 3: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب وضعیت مسکن 46
جدول شماره 4: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب میزان درآمد 47
جدول شماره 5: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب فرزند چندم
خانواده................................ 48
جدول شماره6: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب وضعیت اشتغال
مادر................................... 49
جدول شماره7: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب میزان تحصیلات
مادر................................... 50
جدول شماره8: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب وضعیت اشتغال
پدر.................................... 51
جدول شماره9: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب میزان تحصیلات
پدر.................................... 52
جدول شماره10: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب مطالعه کتاب 53
جدول شماره11: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب تماشای برنامه های تلویزیون............................... 54
جدول شماره12: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب گذراندن اوقات
فراغت.................................. 55
جدول شماره13: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب تعداد دوستان 56
جدول شماره14: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب صمیمیت با افراد خانواده................................ 57
جدول شماره15: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب لذت از کارها 58
جدول شماره16: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب انگیزه خودنمایی در بین نوجوانان........................ 59
جدول شماره17: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب قرار گرفتن در جمع دوستان ................................ 60
جدول شماره18: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب سن بلوغ 61
جدول شماره19: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب کمبود محبت در بین نوجوانان............................... 62
جدول شماره20: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب نشان دادن اعتراض در بین نوجوانان........................ 63
جدول شماره21: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب سرگرمی در بین نوجوانان............................... 64
جدول شماره22: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب مشکلات خانوادگی در بین نوجوانان........................... 65
جدول شماره23: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب مشکلات
اقتصادی................................ 66
جدول شماره24: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب افت تحصیلی 67
جدول شماره25: توصیف جمعیت نمونه آماری بر حسب احساس اجحاف در بین نوجوانان........................... 68
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار1: فراوانی جنسیت ................ 69
نمودار 2: فراوانی سن................... 70
نمودار3 : فراوانی وضعیت مسکن........... 71
نمودار4 : فراوانی میزان درآمد.......... 72
نمودار5 : فراوانی فرزند چندم خانواده... 73
نمودار6 : فراوانی میزان اشتغال مادر.... 74
نمودار7 : فراوانی میزان تحصیلات مادر.... 75
نمودار8 : فراوانی وضعیت اشتغال پدر..... 76
نمودار9 : فراوانی میزات تحصیلات پدر..... 77
نمودار10: فراوانی مطالعه کتاب.......... 78
نمودار11 : فراوانی تماشای تلویزیون..... 79
نمودار12 : فراوانی گذراندن اوقات فراغت. 80
نمودار13 : فراوانی تعداد دوستان........ 81
نمودار14 : فراوانی افراد صمیمی در خانواده 82
نمودار15 : فراوانی لذت بردن از کارها... 83
نمودار16 : فراوانی انگیزه خودنمایی..... 84
نمودار17 : فراوانی بودن در جمع دوستان.. 85
نمودار18: فراوانی سن بلوغ.............. 86
نمودار19 : فراوانی کمبود محبت.......... 87
نمودار20: فراوانی نشان دادن اعتراض..... 88
نمودار21 : فراوانی سرگرمی.............. 89
نمودار22 : فراوانی مشکلات خانوادگی...... 90
نمودار23 : فراوانی مشکلات اقتصادی....... 91
نمودار24 : فراوانی افت تحصیلی.......... 92
نمودار 25: فراوانی احساس اجحاف......... 93
مقدمه:
وندالیسم در زمره ی آن دسته از انحرافات و بزهکاری هایی است که در جامعه به وجود آمده است. آنچه در تئوریها و پژوهش های مربوط به رفتارهای انحرافی اهمیت دارد. درک بهتر جهت فهم و چگونگی بسط و دوام و استمرار رفتارهای انحرافی در جامعه است. روشی که در این تحقیق استفاده شده است. روش پیمایشی است.
دراین تحقیق تئوریهای مختلفی جهت تبیین و فهم بهتر پدیده ی وندالیسم مطرح شده است. در این پژوهش جامعه ی مورد نظر نوجوانان منطقه 10 تهران می باشند. فرضیاتی که در تحقیق مطرح است عبارتند از: بررسی رابطه بین سن بلوغ و رفتار نابهنجار.
- بررسی رابطه بین جلب توجه مردم و رفتار نابهنجار، بررسی رابطه بین عصبانیت و رفتارنابهنجار بررسی رابطه بین گذراندن اوقات فراغت و رفتار نابهنجار (وندالیسم)
جا انداختن موضوع تخریب برای افراد در سنین کودکی شاید کار خیلی سختی نباشد و بسیاری از ما پذیرفته ایم کودکان و نوجوانان مقداری شیطنت باید داشته باشند ولی همه اینها باید کنترل شده باشد جامعه باید بپذیرد نوجوانان نیز دارای انرژی هایی هستند که باید از زمان و مکان معین تخلیه شود ولی نحوه تخلیه آنها بسیار مهم است و زمینه و بستر مناسب را برای ارضا نیازهای نوجوانان توسط جامعه باید مشخص شود اگر این توان و انرژی این هیجان احساس در یک مسیر قرار نگیرد شاید همانند یک سیل، ویرانگری کرد و عوارض فردی و اجتماعی داشته باشد.
بسیاری از پدیده های اجتماعی، فرهنگی و حتی تاریخی جامعه ما متأثر از گزینش های متفاوت نسل هایی است که از پی هم می آیند و می روند. این پدیده در جامعه ما برجسته تر است چرا که تفاوت ها و تمایزات موجود بین باورها، تفکرات، تصمیمات و مهمتر از همه ملاک های گزینش های نسل های مختلف در جامعه ما محسوس تر و ژرفتر است. درونی شدن آن باورها، نهادی شدن همان رفتارها و بازنشستن همین گزینش ها است که ماهیت و تحول هر یک از پدیده های اجتماعی و فرهنگی جامعه ما را رقم می زند.
پدیده نابه هنجاری متداول است که همواره در هر جامعه ای بین نسل های مختلفی وجود دارد که همواره از مقداری تعارض و کشمکش نیز برخوردار است و شکاف بین نسل از تمایزاتی قطبی و شدید بین نسلی حکایت دارد که تنها صورت برونی آن می تواند به شکل تعارضات و کشمکش های نسلی بروز کند.
اهداف تحقیق:
1- شناخت علل گرایش جوانان به اعمال وندالیستی.
2- بررسی ابعاد اجتماعی مختلف پدیده وندالیسم.
3- عوامل بروز و گسترش پدیده وندالیسم.
بیان مسأله:
درشرایطی که همبستگی متقابل فرد و جامعه از میان برود و فرد نتواند به کمک مکانیزم ها و ابزارهایی که جامعه در اختیارش قرار می دهد به اهدافش دست یابد. در نتیجه از راه های دیگری که خلاف است سعی می کند به آن اهداف برسد در نتیجه می گوییم که فرد نا به هنجار شده است. و وقتی این حالت به صورت عام در جامعه شیوع پیدا می کند می گوییم جامعه دچار آنومی یا نا به سامانی شده است با از بین رفتن ارزشها و هنجارها یا ضعف شدن هنجارها و ارزشها، اعضای جامعه، دیگر ارزشها و اهداف مشترکی را قبول ندارند . به نظر مرتن(فرجاد، 1382: 12) بی هنجاری هنگامی به وقوع می پیوندد که فرد قادر نباشد با وسائلی که جامعه مشخص کرده به اهداف خود دست یابد و عکس العمل طبیعی این وضعیت روی آوردن به این انحراف است. نا به هنجاری ها در قالبهای مختلفی: سرقت، اعتیاد، فرار از خانه، سرقت، فحشا که ناشی از طلاق اختلاف والدین، ستیزخانوادگی و ... یکی از این نابه هنجاری ها گرایش جوانان به تخریب می باشد که تخریب در نوع خود می تواند شامل تخریب اموال عمومی، فضای سبز جاده ها، دیوارها و... باشد چنین فردی را در اصطلاح جامعه شناسان وندال می گویند و گرایش به این گونه تخریب ها وندالیسم نامیده می شود. از سوی جوانان و نوجوانان دارای عوارض و پیامدهای مادی و معنوی می باشد. اما در نگاه دقیق تر به این قضیه می توان ابعاد عوارض انسانی را بسیار فراتر دید با توجه به این که به دفعات شاهد تخریب اموال عمومی مانند کیوسک تلفن، اتوبوس ها، کندن جاده ها، خراب کردنه دیوارها، شکستن شیشه های مغازه و به هم ریختن ورزشگاهها از سوی جوانان و نوجوانان بوده ایم(پاتریس رانورن، ص 28) وندال ها درعین حال در یک گروه سنی معین واقع اند. در نوجوانان و جوانان بین 10 تا 25 سال بیشتر از دیگر گروه های سنی به چشم می خورد. (محسنی تبریزی، 1383: 267)
اهداف تحقیق:
- در جهت فهم علت روی آوردن به پدیده وندالیسم بررسی انجام
می دهیم.
- از جمله اهداف پژوهش عبارتند از:
1) شناخت علل گرایش جوانان به اعمال وندالیسمی.
2) بررسی ابعاد اجتماعی پدیده وندالیسم.
3) عوامل بروز و گسترش پدیده وندالیسم.
انگیزه یا انگیزه های پژوهشگر
بررسی وضع موجود وندالیسم در تهران و ابعاد و آثار آن اپیدمیولوژی (همه گیر شناسی) و ایتولوژی (سبب شناسی) وندالیسم در تهران با شناخت ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی و فردی و شخصیتی وندالها و پی بردن به علل وندالیسم این طرح می کوشد راههای پیشگیری و درمان این معضل اجتماعی را پیشنهاد دهد.
فرضیه یا فرضیه های پژوهش
- آیا مشکلات اقتصادی خانواده سبب روی آوردن به وندالیسم در بین نوجوانان می شود؟
- آیا احساس بی عدالتی سبب روی آوردن به وندالیسم در بین نوجوانان می شود؟
- آیا افت تحصیلی سبب روی آوردن به وندالیسم در بین نوجوانان
می شود؟
متغیرهای مورد مطالعه:
متغیرهایی برای بررسی پدیده وندالیسم مطرح است که عبارتند از:
مشکلات اقتصادی، بی عدالتی، افت تحصیلی
(تعریف نظری وتعریف عملیاتی واژه ها)
1) مشکلات اقتصادی: وضعیتی است که با مولفه هایی نظیر نداشتن خانه، نداشتن کار، نداشتن پول، برای گذراندن زندگی قابل بررسی است.
2) خانواده: گروهی از افراد که برای تامین نیازهای یکدیگر کنار هم زندگی می کنند و هدف مشترکی را دنبال می کنند که تشکیل شده از پدر، مادر، فرزندان.
3) روی آوردن: پدیده ای است که افراد را به شکل های مختلف به خود جلب می کند و افراد از روی میل و رغبت درونی به آن کشش نشان می دهند.
4) وندالیسم: تخریب کردن اموال عمومی زمانی که نیروی جمعی در افراد جمع می گردد و افراد بر روی اموال عمومی خود نمایی انجام می دهند.
5) نوجوانان: نوجوانی به مرحله ای اطلاق می شود که یک سری تغییرات فیزیکی، فکری، رفتاری درفرد ایجاد می شود.
6) بی عدالتی: وضعیتی است که با مولفه هایی نظیر فرق گذاشتن، فقر اقتصادی، کم محبتی قابل بررسی است.
7) افت تحصیلی: وضعیتی است که با مولفه هایی نظیر علت افت، پایه ی افت تحصیلی، مشکلات خانوادگی قابل بررسی است.
الف) مبانی نظری پژوهش
تعریفی که دورکهایم از بزهکاری و نابهنجاری ارائه می دهد اولا کلی است و دربرگیرنده همه صور و اشکال بی هنجاری از جمله وندالیسم است ثانیاً با آنچه که بسیاری از جرم شناسان و جامعه شناسان در تفسیر آرای وی
گفته اند تفاوت بسیار دارد. به نظر دورکهایم کژرفتاری و بزهکاری یک واقعیت اجتماعی است و از این رو بهنجار است و نه نابهنجار. اما این مراد در هر وضعیت اجتماعی درست نیست. جنایت در واقع تعیین کننده مرزهای وجدان اجتماعی و اخلاق جمعی است بدینگونه جنایت به وجدان جمعی بستگی دارد. اگر وجدان جمعی دگرگون شود و تحول باید مفهوم جنایت و بزهکاری نیز دگرگون می شود. بدین ترتیب بزهکاری با دگرگونی اجتماعی بستگی دارد و در مواردی دارای پیامدهای مناسب برای تحولات اجتماعی است. چه بسا که جنایتکاران امروز نوآوران و پیامبران فردا باشند.(اشرف).
بدینگونه به نظر دورکهایم بزهکاری همیشه و در هر شرایطی آسیب شناسانه نیست بلکه در مواردی پیامدهای مناسب برای تحولات اجتماعی در بردارد و آن در صورتی است که نظام اجتماعی و وجدان جمعی آسیب شناسانه بوده و دگرگونی در آن ضروری باشد.
در تعریف دورکهایم آنومی اشاره به نوعی بی سازمانی، اختلال، اغتشاش، گسستگی، بی هنجاری درنظام جمعی دارد. او بی هنجاری را به مفهوم فقدان اجماع درباره اهداف اجتماعی و انتظارات جمعی و آنچه جامعه بعنوان قواعد و الگوهای عمل برای اعضای خود متصورشده است بکار می برد. به نظر او روان و رفتار آدمی عمدتاً به وسیله مغز یا ذهن گروهی هدایت و کنترل می شد. کنش فرد بر واقعیتی بنام هنجار قرار داد.
«هنجارها» اشاره به سیستم پاداش ها و مجازاتهایی می کند که اجرای اصول و قواعد رفتاری جامعه را تضمین می نماید. زیرا زندگی اجتماعی در صورت وجود نظمی خاص امکان پذیر است. در روابط متقابل، انسانها لازم می دانند که رفتار طرف مقابل و به طور کلی پیش بینی کنند تا به موازات این اعمال خود را تنظیم نمایند. در حقیقت آنها هنجارهایی را شناخته و بر پایه آن فرض می کنند که دیگران هم آنان را مراعات خواهند کرد.
به عقیده دورکهایم حدود خواسته های فرد در جامعه تاریخ هنجارهای خاصی است و از طریق این ضوابط است که شخص می تواند تمایلات، خواهشها و خواسته های خود را محدود و در حدی معتدل و عملی تنظیم کند. در صورتی که هنجارهای جامعه دچار شکستگی و گسستگی (آنومی) شوند و وضع نابسامانی پیش آید، فرد دیگر قادر نیست رابطه منطقی بین خود و جامعه برقرار و در متابعت از قوانین، هدفها و رفتار خود را تنظیم کند. در چنین شرایطی است که فرد ضوابطی برای رفتار خود ندارد و در حالت نابسامانی بسر می برد. این نابسامانی در رفتار و کنش او متجلی و منعکس است و احتمال اینکه فرد در چنین شرایطی دست به رفتاری بزند که از نظر اجتماعی هنجار شکنی و انحراف شناخته شود زیاد است. بنابراین بر اساس این تئوری، عدم وفاق در مورد هنجارهای اجتماعی و عدم یگانگی و یا همبستگی اجتماعی عامل بروز انحراف است. در واقع انحراف پاسخ و واکنشی به لجام گسیختگی اجتماعی است و هر چه میزان بی هنجاری و عدم وفاق در مورد هنجارها بیشتر شود انحراف و کجروی نیز افزایش می یابد.
دورکهایم مفهوم آنومی و بی هنجاری اجتماعی را در دو سطح فردی و اجتماعی به کار برده است. آنومی در سطح فردی، نوعی نابسامانی فردی است که منجر به گسستگی و شکستگی انسان و معیار رفتار وی می شود. و به تعبیری: نوعی احساس فردی از بی هنجاری است و نشانگر حالتی فکری که در آن احساسات فرد نسبت به خود وی سنجیده می شود. چنین حالتی همراه با اختلالات و نابسامانی هایی درسطح فردی بوده، و فرد نوعی احساس
بی هنجاری، پوچی و بی قراری را تجربه می کند. آنومی در سطح اجتماعی نشانگر نوعی اختلال، اغتشاش و بی هنجاری در نظام جمعی است که در آن احساسات فرد با توجه به سیستم اجتماعی سنجیده می شود. زمانی که توازان اجتماعی وجود ندارد فرد فاقد وسیله لازم جهت تنظیم رفتار خود و تطبیق آن با معیارهای مقرره و همچنین فاقد احساس حمایت جمعی و پشتیبانی اجتماعی است. در چنین حالتی فرد ممکن است دست به رفتاری نابهنجار زده و در نهایت خود را از عضویت جامعه خلع کند.
بطور کلی سه نوع کجروی در آثار دورکهایم می توان یافت:
1- کژ رفتاری زیستی و روانی: که تنها نوع کژرفتاری در اجتماع کامل و
بی عیب و نقص است. این نوع کژرفتاری نمونه کردار فرد بیمار در جامعه سالم است.(جامعه سالم، فرد بیمار)
2- کژرفتاری انقلابی: که برای دگرگونی وضع نابسامان اجتماعی پدید
می آید و چنانکه اشاره شد بهترین نمونه آن سقراط است که برای دگرگونی اخلاق آتنی به پاخاست و سرانجام به اتهام جنایت و کجروی محکوم به مرگ شد و جام شوکران نوشید(جامعه بیمار،فرد سالم).
3- کژرفتاری چوله: که نمایانگر کردار افرادی است که هم تربیت اجتماعی مناسب نیافته اند و هم در جامعه بیمار زندگی می کنند(جامعه بیمار، فرد بیمار)
این نوع کژ رفتاری یا از خودپرستی یا از بی هنجاری سرچشمه می گیرد و از این کژ رفتاری خودخواهانه و کج رفتار بی هنجار نامیده می شود.
بدین ترتیب اگر جامعه سالم باشد دو نوع رفتار در آن دیده می شود:
1- رفتار عادی که همان همرنگی با اخلاق جمعی است.
2- کژ رفتاری که ناشی از عیبهای زیستی و یا اختلالات روانی است.
در مقابل اگر جامعه بیمار باشد. دو نوع کژ رفتاری نیز در آن مشاهده
می شود:
1- کژ رفتاری انقلابی
2- کژ رفتاری ناشی از خودپرستی
به نظر مرتن احساس واقعی سرخوردگی، درماندگی، بیعدالتی، به تنهایی از هیچ یک از این عوامل بر نمی خیزد بلکه از روابط خاص میان آنها پدید می آید. برغم مرتن بریدگی میان اهداف، قواعد و وسایل نهادی شده ممکن است به دو صورت پدید آید:
1- به خاطر وسعت یافتن شتابان هدفها
2- بواسطه محدود شدن تعریف راههای مشروع برای دست یافتن به آنها
لکن برای گسیختگی میان اهداف و وسایل هیچکدام از این جنبه های فرهنگی و اجتماعی لازم نیست دگرگون شوند.
اگر توزیع واقعی امکانات و فرصتها دگرگون شود.(همچون زمان رکود اقتصادی) رفتارهای همساز با قواعد اجتماعی که زمانی موجب نیل به اهداف می شده است دیگر فرد را به پاداشهایی که در انتظار آنهاست رهنمون
نمی شود.
بدین ترتیب کنش متقابل میان این متغیرها که ساخته و پرداخته شرایط اجتماعی است موجب ناراحتی و فشار بر فرد می شود.(همان : 171).
بدین ترتیب مرتن انحراف و کژرفتاری را ناشی از گسستگی و انفصال بنیادی بین هدفهای فرهنگی و وسایل نهادی شده جهت نیل بدانها می داند. از این رو انحراف از شخصیتهای مرضی ناشی نمی شود و لذا نه یک مسأله خاص فردی بلکه بعنوان امری اجتماعی و برخاسته از ساخت اجتماعی است.
توجه ویژه مرتن به فرهنگها و جوامع است که تأکید زاید الوصفی بر ارزشها و اهداف فرهنگی داشته و در مقابل اسباب و وصول به آن اهداف کمتر تأکید و مشخص شده است. از این رو، به واسطه عدم تناسب بین هدف و وسیله، تشکل و یکپارچگی فرهنگی بوجود نیامده حالتی از احساس بی هنجاری یا آنومی در جامعه حاکم است.(محسنی تبریزی، 1370: 60).
مرتن تأکید خاصی نیز بر روی توزیع فرصتها بین افراد مختلف یک جامعه دارد و عدم توزیع مساوی فرصتها در دسترسی به اهداف و وسایل را عامل مهمی در انحراف می داند. بدین گونه که معتقد است تمام اعضای یک جامعه در ارزشهای مشترک اجتماعی سهیم اند، امااز آنجایی که اعضای جامعه از نظر ساختارهای اجتماعی در شرایط گوناگونی قرار دارند و برای فهم ارزشهای مختلف از فرصتهای مساوی برخوردار نیستند، چنین وضعی ممکن است موجب انحراف گردد.
از نظر اشتوتزل اعمال خشونت آمیز جمعی اموری نهادی است نه خود به خودی بنابراین، دارای معنی و کارکرد اجتماعی است. و از طغیان نیروهای غریزی ناشی نمی شود.
با این همه آنچه بطور عینی و از بررسی های گسترده درباره وضع انبوههای مردم بدست می آید این است که در وضع نفسانی و رفتارهایی که با اوضاع و احوال اجتماعی معینی مربوط است، تفاوتهای بسیار زیادی مشاهده می شود.
در اوضاع و احوال انبوهی برخلاف تصور معمول، جنبه افرادی اشخاص از میان نمی رود بلکه آمادگی های قبلی آنان پیوسته آثار نمایانی را در رفتارشان ایجاد می کند.
منظور این نیست که اثبات وجود مراحل منظم رفتار در اوضاع مختلف انبوهی امکان ندارد، چنانکه در مواردی چون سوانح دیده شده است. رفتارهای فردی همگی به یک صورت نیستند اما تجزیه و تحلیل به روشنی نشان می دهد که این رفتارها دارای ادوار و مراحلی است و واکنشهایی وجود دارند که به نحو معینی یکی پس از دیگری ظاهر می شوند.
از نظر جامعه شناسی تفکیک و تمیز افرادی که نقشهای مختلفی را در اوضاع و احوال جمعی به عهده دارند مستلزم وجود پیش آمادگیهای روانی ضمنی متفاوت است. اشتوتزل این پیش آمادگیها را نه در اعمال خشونت آمیز بلکه در وضعی که جنبه شور و هیجان عمومی داشت روشن ساخته است.(محسنی تبریزی، 1374: 195-194)
بدین ترتیب اشتوتزل اعمال خشونت آمیز جمعی نظیر رفتارهای وندالیستی گروهی را اعمال و اموری نهادی می داند که نه خود به خودی، بلکه دارای معنی و کارکرد اجتماعی است، مع الوصف وضع رفتار و خصوصیات نفسانی کنشگران جمعی از یک سو و محرکهای بیرونی و کیفیات آنها (از نظر تحریک کنندگی شور و هیجان عمومی و یا حزن و اندوه و خشم) از سوی دیگر
می باید مورد توجه قرار گیرد.
نظریه هوبر در باب وندالیسم عمدتاً مبتنی بر تحقیقات وی در زمینه خشونت و وندالیسم در وسایل حمل و نقل عمومی در اروپاست. هوبر در این تحقیقات عوامل متعددی را در بروز رفتارهای وندالیستی مطرح می سازد که از شایع ترین آنها جلب توجه بواسطه کمبود محبت، خودخواهی، احساس عدم تعلق به وسایل نقلیه خودکار، احساس خودباختگی، احساس غلبه ماشین بر انسان، حس انتقامجویی و داشتن شخصیت ضد اجتماعی است. به نظر هوبر در خانواده هایی که کودکان نمی توانند نیاز به تأیید و منظور شدن خود را از سوی دیگران برآورده سازند از یکسو دچار ناکامی سرخوردگی گردیده که در اثر آن شخصیتی پرخاشگر پیدا می کنند و ازسوی دیگر اینگونه کودکان، بواسطه آنکه از دیگران توجه و محبتی دریافت نمی دارند، خود جای والدین
بی توجه را گرفته، خود، خود را عزیز می دارند که این امر احساسات خود خواهی و خود پرستی را در آنان تقویت می کند. از طرفی توسعه و تکوین «من اجتماعی» در بستری خاص مجال بروز خودپنداره و عزت نفس را در این کودکان سلب کرده، خودشناسی و هویت یابی آنان دستخوش اختلال و اغتشاش می گردد، به طوری که در این کودکان احساس از خودبیگانگی و بحران هویت به شدت مشهود است.
تحقیقات هوبر همچنین نشان می دهد که در وندالها احساس انتقامجویی و خصومت نسبت به جامعه بالاست. آنها همچنین پیچیدگی وسایل نقلیه مدرن،کیفیت، سرعت و قدرت آنها را از یک سو و خودکار بودن این وسایل را از سوی دیگر که دخالت و کنترل انسان را به حداقل تقلیل می دهد علت احساس غلبه ماشین بر انسان قلمداد کرده قیام بر علیه این وسایل را که با تخریب و صدمه زدن به این وسایل همراه است توجیه می کنند(هوبر، 1991: 22-19)
هوبر در طرح واره ای بطور شماتیک این عوامل را که بر تمایلات فرد به بروز رفتارهای وندالیستی تأثیر می گذارند نمایش داده است.
بنظر فروم در جامعه صنعتی و تحت روابط اجتماعی تولید نظام سرمایه داری انسان قادر به ایفا و تأمین رضایتمندانه بسیاری از این نیازها نیست. به جای آنکه از یگانگی با طبیعت مسرور و شادمان باشد از بیگانگی با آن و ازتنهایی و انزوا و پریشانی خاطر اندوهناک است. با آنکه توانمند به تغییر طبیعت است، قادر به نمایش خلاقیت خود و ارضاء این نیاز نمی باشد.خود را نمی شناسد، از طبیعت خود جدا افتاده است، به خویشتن خود راهی نیست و نمی داند چه هست و چه باید باشد. و از بحران هویت رنج می برد. سرگشته ای است در وادی حیرت.
فروم نیز منشأ ریشه کژ رفتاری را در ناهمسازی انسان و نیازهایش با ساختارها و نهادهای مسلط در جامعه سرمایه داری می داند و معتقد است اولاً نظام اجتماعی با ارزشهای فرهنگی و قواعد رفتار هنجاری های پذیرفته شده پایه و مایه انحرافات و مسایل اجتماعی هستند. از این رو مسأله اساسی در نظامات طبقاتی و سرمایه داری در سلطه هنجارهایی است که با نیازهای آدمی در ستیزند، هنجارهایی که از فرهنگ طبقه توانمند و زور آور سرچشمه
می گیرد و هر گونه انحرافی از آنها را به شدت مجازات می کند.
ثانیاً از خود بیگانگی انسان که محصول ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نظام سرمایه داری و صنعتی است مانع تحقق هدفهای فردی و گروهی می گردد. زیرا نظام اجتماعی همراه با ارزشهای فرهنگی و قواعد رفتار و هنجارهای پذیرفته شده آن اموری در نظر می آیند که از وجودانسان سرچشمه گرفته اند، از آن بیگانه شده اند و در برابر وی قرار گرفته اند و وجود خویش را بر آدمی تحمیل کرده اند. از این رو در بسیاری از موارد رفتارهای ناهنجار انسانی در شکل وندالیسم، خشونت و رفتارهای ضد اجتماع بخاطر همسازی و همرنگی آدمی با شرایط محیط اجتماعی است. که از سوی طبقات و گروههای حاکم و پاسداران نظام اجتماعی بر افراد و گروههای انسانی تحمیل شده است و افراد جامعه نیز بدان رفتارها گردن نهاده اند.
جنکینز معتقد است عیبهای فراخود می توانند به چند صورت ظاهر شوند:
1- عدم رشد و نمو فراخود یا وجدان اجتماعی که پی آمد آن شخصیتی است بی بند و بار بی توجه به نظر دیگران نسبت به اعمال و رفتار خود.
2- فراخودی که سهل گیر و گاهی بی تفاوت است.
3- فراخودی که نسبت به گروه خودی سختگیر و نسبت به گروه غیرخودی سهل گیر است.
4- فراخودی که نسبت به برخی از رفتارها سختگیر و نسبت به برخی دیگر سهل گیر است.
5- فراخودی که ذاتاً نادرست و ضد اجتماعی است و انجام برخی از انواع نابهنجاری ها را واجب یا مستحب و یا مباح می داند.
ب) پیشنه های پژوهش
ادبیات تحقیق
وندالیسم مشتق از واژه وندال است. وندال نام قومی که از قوام ژرمن- اسلا وبه شمار می رفت که در قرن پنجم میلادی در سرزمین های واقع در میان دو رودخانه او در ویستول زندگی می کردند آنان مردمانی جنگجو، خون خوار و مهاجم بودند که به کرات به نواحی و سرزمین های اطراف قلمرو خود تحظی و تجاوز کرده به تخریب و تاراج مناطق و آبادی های متصرفه
می پرداختند روحیه ی ویرانگرانه ی قوم وندال سبب گردیده است که درمباحث آسیب شناسی کلیه ی رفتارهای بزهکارانه ای که به منظور تخریب آگاهانه اموال، اشیا و متعلقات عمومی و نیز تخریب و نابودی آثار هنری و دشمنی با علم و صنعت وآثار تمدن صورت می گیرد به گونه ای با وندالیسم منتسب
می گردد.
پاتریس ژانورن در وجه تسمیه واژه و تاریخچه وندالیسم می نویسد:
روزگاری در سرزمین های واقع در میان دو رودخانه بزرگ در ویستول قومی به نام وندال زندگی می کرد در عهد سلطنت یکی از پادشاهان این قوم به نام ژانسریک یا گنسریک که از 428 تا 477 میلادی سلطنت می کرده است وندال ها که پیشتر سرزمین های گل (فرانسه امروز) و اسپانیا را به تعریف خود آورده بودند به متصرفات روم در آفریقا حمله کرده، کارتاژ را گرفته و بر مدیترانه مستولی گردیدند آنان بر سر راه از آبادی و آبادانی هر چه دیدند نابود و تاراج کرده چیزی بر جای باقی ننهاده همین شهرت تاریخی سبب شده که امروز وندالیسم را به معنی ویرانگری و وحشی گیری و خرابکاری به کار برند.
هر ساله در سراسر جهان، میلیون ها دلار صرف تعمیر و جایگزینی چیزی می شود که وندال ها کمر به نابودی آنها بسته اند. در روسیه گزارش شده است که اعمال عمومی وندال ها، شامل شکستن لامپ ها وشیشه ها،پرتاب سنگ به قطارهای درحال تردد و خراب کردن تلفن های عمودی و نابود کردن سنگ قبرها در قبرستان های روسیه می باشد. یادبودهای درهم شکسته ی روی قبرها یک منظره ی عمومی است در آلمان غربی و سوئد، آسیب رساندن و تخریب علائم جاده ها و خیابان ها، صندلی اتوبوس ها و وسایل حمل و نقل وکیوسکهای تلفن شایع است. (موبر، 1991: 134)
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1779 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
عنوان: پاورپوینت بودجه بندی سرمایه ای در وضعیت های نامطمئن(همراه با مثالهای تشریحی)
دسته: حسابداری- مدیریت مالی(ویژه ارائه کلاسی درسهای مهندسی مالی- مدیریت سرمایه گذاری - تصمیم گیری در مسائل مالی- مدیریت مالی 2)
فرمت: پاورپوینت (PowerPoint)
تعداد اسلاید: 39 اسلاید
این فایل در زمینه " بودجه بندی سرمایه ای در وضعیت های نامطمئن" می باشد که در حجم 39 اسلاید همراه با نمودارها، توضیحات کامل و همچنین مثالهای تشریحی با فرمت پاورپوینت تهیه شده است که می تواند به عنوان ارائه کلاسی(کنفرانس) درسهای مهندسی مالی، مدیریت سرمایه گذاری، تصمیم گیری در مسائل مالی و مدیریت مالی 2 رشته های حسابداری و مدیریت مالی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مورد استفاده قرار گیرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر می باشد:
مقدمه
بودجه بندی سرمایه ای در وضعیتهای نامطمئن
ریسک و بازده
ریسک در چهارچوب بودجه بندی سرمایه
مفروضات بودجه بندی سرمایه ای
مفروضات رفتاری
روشهای آماری برای محاسبه ریسک و بازده
ارزش موردانتظار یک جدول توزیع احتمالات
ارزش مورد انتظار توزیع احتمالات جریانهای نقدی
واریانس و انحراف معیار
ضریب تغییرات توزیع احتمالات
ریسک ، بازده و ارزش فعلی خالص طرح
ریسک صاحبان سرمایه و شرکت
بازده و ریسک سرمایه گذاران
ریسک مجموعه سهام و بازده سرمایه
خرید انواع سهام و کاهش ریسک
تجزیه ریسک پرتفوی
بتا (β) : شاخصی برای تعیین ریسک سیستماتیک
ارزش فعلی خالص طرح بر مبنای نرخ تنزیل تعدیل شده
نتیجه گیری
پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.
دسته بندی | مواد و متالوژی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 3287 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 275 |
Concise Dictionary of Materials ScienceStructure and characterization of polycrystalline materials
نویسنده Vladimir Novikov:
دسته بندی | صنایع غذایی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 99 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 49 |
واژه فرآورده های سوخاری سیب زمینی به طور عمده به چیپس و فرنچ فرایز (خلال سوخاری) اتلاق میشود.
چیپس یک واژه آمریکایی است که به برش نازک سیب زمینی در چربی یا روغن گفته میشود، در انگلستان نام" کریسپ" را بر روی این فرآورده گذاشته اند.
چیپس تا رطوبت 2 درصد در روغن سرخ میشود. رنگ زرد روشن با طعم و مزه مطلوب و بافت ترد دارد. علاوه بر این چیپس باید کمتر از 15 درصد تاول و کمتر از 10 درصد عیوب جزئی و کمتر از 5 درصد عیوب عمده داشته باشد و میزان چربی آن نیز باید بین 40-32 درصد باشد. ودر ادامه مطالب به ریز تحقیقات و بررسی می پردازیم
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 340 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 103 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول:کلیات
1-1مقدمه................................. 2
1-2ضرورت واهمیت موضوع.................... 4
1-3بیان مسئله............................ 5
فصل دوم:روش تحقیق
2-1روش تحقیق............................. 8
2-2روش انتخاب نمونه...................... 9
2-3روش گردآوری داده ها.................. 10
2-4مشکلات و تنگناها...................... 10
فصل سوم:پیشینه ی تحقیق
3-1تحقیقات انجام شده ی داخلی ........... 13
- سنجش دینداری جوانان وعوامل مؤثربرآن. 13
- فردگرایی و دین داری................. 14
- نظریه ی سکولار شدن................... 15
- عوامل مؤثر بر نگرش های مذهبی.......... 15
- بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی برنگرش دینی دانشجویان........................ 16
- بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جنسیت بردینداری جوانان...................... 16
- بررسی میزان دین گرایی و ایمان دینی در بین دانشگاهیان 17
- بررسی تعریف عملیاتی دینداری در پژوهش های اجتماعی 17
- تأثیردینداری برنگرش های سیاسی......... 18
-
فصل چهارم: یافته های تحقیق
4-1داده های ناظربه واقع................. 20
4-1-1طبقه ی اجتماعی و دینداری........... 20
4-1-2رابطه ی تحصیلات و شغل با دینداری... 25
4-2تجربه های و روابط شکل دهنده ی زندگی.. 25
4-2-1روابط شکل دهنده.................... 25
4-2-2نقش مذهب در شکل دهی پیوندهای اجتماعی 28
4-2-3تجربه های شکست و تنهایی............ 32
4-2-4 محدودیت ها و ممنوعیت ها........... 41
4-2-5 ایجادحس معنا- تزلزل حس معنا....... 46
4-3ارزش ها و التزامات کنونی ............ 49
4-3-1ارزش ها و اعتقادات................. 49
4-3-2هدف زندگی.......................... 66
4-3-3نقش اراده ی انسان.................. 70
4-3-4ناامیدی............................ 73
4-3-5نگرانی ها از آینده ................ 77
4-3-6معنای مرگ.......................... 81
4-3-7چرابرخی بیشتر رنج می برند.......... 87
4-3-8آیا زندگی مطابق با تلاش هرکس به اوپاداش می دهد؟ 89
4-3-9زندگی انسان روی کره ی زمین......... 92
4-4دین.................................. 94
4-4-1وقتی خدارا می پرستید چه احساسی دارید؟... 94
4-4-2رابطه ی دین و اخلاق................. 97
4-4-3 تصویر ایمان بالغ.................. 101
فصل پنجم: نتیجه گیری تحقیق
نتیجه گیری تحقیق ....................... 108
منابع .................................. 114
ضمائم .................................. 116
- متن مصاحبه نامه ...................... 117
- متن پیاده شده 30 مصاحبه ............. 123
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول:کلیات
1-1مقدمه................................. 2
1-2ضرورت واهمیت موضوع.................... 4
1-3بیان مسئله............................ 5
فصل دوم:روش تحقیق
2-1روش تحقیق............................. 8
2-2روش انتخاب نمونه...................... 9
2-3روش گردآوری داده ها.................. 10
2-4مشکلات و تنگناها...................... 10
فصل سوم:پیشینه ی تحقیق
3-1تحقیقات انجام شده ی داخلی ........... 13
- سنجش دینداری جوانان وعوامل مؤثربرآن. 13
- فردگرایی و دین داری................. 14
- نظریه ی سکولار شدن................... 15
- عوامل مؤثر بر نگرش های مذهبی.......... 15
- بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی برنگرش دینی دانشجویان........................ 16
- بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جنسیت بردینداری جوانان...................... 16
- بررسی میزان دین گرایی و ایمان دینی در بین دانشگاهیان 17
- بررسی تعریف عملیاتی دینداری در پژوهش های اجتماعی 17
- تأثیردینداری برنگرش های سیاسی......... 18
-
فصل چهارم: یافته های تحقیق
4-1داده های ناظربه واقع................. 20
4-1-1طبقه ی اجتماعی و دینداری........... 20
4-1-2رابطه ی تحصیلات و شغل با دینداری... 25
4-2تجربه های و روابط شکل دهنده ی زندگی.. 25
4-2-1روابط شکل دهنده.................... 25
4-2-2نقش مذهب در شکل دهی پیوندهای اجتماعی 28
4-2-3تجربه های شکست و تنهایی............ 32
4-2-4 محدودیت ها و ممنوعیت ها........... 41
4-2-5 ایجادحس معنا- تزلزل حس معنا....... 46
4-3ارزش ها و التزامات کنونی ............ 49
4-3-1ارزش ها و اعتقادات................. 49
4-3-2هدف زندگی.......................... 66
4-3-3نقش اراده ی انسان.................. 70
4-3-4ناامیدی............................ 73
4-3-5نگرانی ها از آینده ................ 77
4-3-6معنای مرگ.......................... 81
4-3-7چرابرخی بیشتر رنج می برند.......... 87
4-3-8آیا زندگی مطابق با تلاش هرکس به اوپاداش می دهد؟ 89
4-3-9زندگی انسان روی کره ی زمین......... 92
4-4دین.................................. 94
4-4-1وقتی خدارا می پرستید چه احساسی دارید؟... 94
4-4-2رابطه ی دین و اخلاق................. 97
4-4-3 تصویر ایمان بالغ.................. 101
فصل پنجم: نتیجه گیری تحقیق
نتیجه گیری تحقیق ....................... 108
منابع .................................. 114
ضمائم .................................. 116
- متن مصاحبه نامه ...................... 117
- متن پیاده شده 30 مصاحبه ............. 123
تاریخ تولد: 22/1/1335 شغل پدر: تراشکار شغل مادر: خانه دار شغل خودتون: خانه دار هستم ولی خیاطی
می کنم دین : اسلام – شیعه اهل: قزوین تحصیلات: سیکل ماشین: یه پراید داریم مسکن: استیجاری درآمد: شوهر مغازه ی کفش فروشی داره درآمدش بد نیست خدا رو شکر بستگی به فروشش داره هزینه ی خانواده در ماه: بالای 500 هزار تومن تعداد اعضای خانواده : 4 نفر
2- در مورد بخش های مختلف زندگی مثل کودکی، نوجوونی، جوونی هر چیزی که به خاطر دارید در مورد شرایط زندگیتون ، اعضای خانوادتون، اتفاقاتی که مهم بوده براتون هر چی به ذهنتون می رسد بگید؟
دوراک کودکی تا اونجا که یادم می یاد خیلی شیطون بودم و همیشه صدای دیگرانو در می آوردم هر چی پول از پدرم یا مادرم می گرفتم همه رو خوراکی می خریدم ومی خوردم ولی خواهرهای دیگه ام یا جمع می کردن یا می رفتن کتاب و مجله اینا می خریدن ولی من یا همه رو می خوردم یا عکس می خریدم، گوگوش اون موقع که ما نوجوون بودیم خواننده ی محبوب همه بود همیشه عکس هاشو جمع می کردم یه دفه آقام خدا بیامرز پیداشون کرده بود همه رو آتیش زد و با من کلی دعوا کرد من تا چند روز لب غذا نمی زدم آخه خانواده ی ما خیلی مذهبی بودن اصلا با این جورچیزا مخالف بودن به خاطر همینم من خیلی باهاشون مشکل داشتم خوب اون وقتا زمان طاغوت بود دیگه همه آزاد بودن ولی پدرما می گفت نه شماها باید حجاب داشته باشید ما هم که جوون بودیم و دلمون می خواست مثل بقیه بگردیم ، دوران سختی رو می گذروندم که با دوست برادرم آشنا شدم چند بار اومده بود خونمون و همدیگرو دیده بودیم، هم من از اون خوشم می یومد هم اون از من بعد از یه مدت رفت و آمد از من خواستگاری کرد و با هم ازدواج کردیم واقعاً که بهترین روزهای زندگیم بود اون چند سالی که با اون خدا بیامرز زندگی کردم واقعاً مرد نمونه ای بود ولی عمرش به دنیا نبود به قول معروف
می گن خدا خوبهارو گل چین می کنه و زودتر می برتشون واقعاً هم همنیطور بود، 5 سال ما با هم زندگی کردیم و یه دختر 4 ساله داشتیم که اون حادثه پیش اومد و در اثر آتیش سوزی تو محل کارش فوت کرد. تولیدی کفش داشتن.
تا 7 سالگی دخترم پیش من بود ولی بعدش خانواده ی شوهرم می خواستن ببرنش پیش خودشون ولی من به هیچ قیمتی حاضر نبودم تا اینکه پیشنهاد دادن که زن برادرشوهرم بشم واقعاً برام سخت بود چون مثل برادرم می موند ولی به خاطر بچه قبول کردم وزنش شدم الان به جز دختر اولیه دو تا بچه ی دیگه همه دارم یه دختر و یه پسر.
3- آدم ها و تجربه هایی که درجریان زندگی برای شما خیلی مهم بوده اند چه کسانی بودند؟
از آدم های مهم زندگیم مادرشوهرم بوده که واقعاً حق مادری به گردنم داشته و خیلی چیز ازش یاد گرفتم و همسر دومم که بردارشوهرم بوده چون فداکاری بزرگی کرد و جوونی خود شو به پای من و دخترم گذاشت.
4- در حال حاضر در مورد خودتان چه طور فکر می کنید؟ و چی باعث می شه زندگیتون معنا پیدا کنه و براتون ارزش پیدا کنه.
در مورد خودم خوب فکر می کنم خودمو دوست دارم و به زندگیم خودم سعی می کنم که معنی بدم خیاطی
می کنم کلاس ورزش می رم، شنا می رم نمی زارم به خودم بد بگذره.
قسمت دوم
1- در حال حاضر کدام روابط از نظر شما در زندگیتون اهمیت بیشتری داره؟
رابطه با اعضای خانواده، روابط غیرخانوادگی رابطه با دوستان یا همکاران یا هر رابطه ی دیگه ای.
اول رابطه با اعضای خانواده چون خانواده ی خوب و صمیمی هستیم وبعد از اون رابطه با دوستان که هر چند وقت یکبار به هم دیگه سر می زنیم و از حال هم با خبریم ، دوست خیلی خوبه آدم با هاش دردو دل می کنه سبک می شه.
2- از وقتی کودک بودین تا الان در مورد پدرتون چه طوری فکر می کردید چه ویژگی های برجسته ای داشتی و به چه چیزهایی علاقه داشتند؟ در مورد مادرتون هم توضیح بدید؟
پدرم مرد خوبی بود خوش اخلاق ، مهربون با محبت علاقه اش بیشتر به بچه ها و نوه هاش بود و خیلی هم مذهبی و اهل نماز و روزه بودن مادرم هم همین طور خیلی خوب و مهربون بود ولی نه اندازه ی بابام بعضی وقتا عصبانی می شد و سر یه سری چیزا خیلی سخت گیری می کرد.
آیا پدر ومادرتون متدین بودند؟
بله ولی پدرم خیلی بیشتر از مادرم بود و بیشتر اهمیت می داد که اطرافیان یا افرادی که باهاشون ارتباط برقرار می کند دین دار هستند یا نه مخصوصاً نسبت به بچه هاش خیلی حساس بود ولی مادرم نه سرش توکار خودش بود، حجابش، نمازش همه چیزش واسه خودش بود.
3- اشخاصی در زندگیتون بودند که در شکل دادن نگاهتون به زندگی تاثیر گذاشته باشند یا تغییرش داده باشد؟
بله بهتون گفتم مادرم شوهرم بودن که من خیلی چیزا تو زندگی ازش یاد گرفتم.
4- آیا شکست ها یا بحران هایی را تجربه کردید که زندگیتون را تغییر داده باشه و یا زنگ خاصی به اون زده باشه؟
بله فوت همسر اولم خیلی رنگ بدی به زندگیم زد ما داشتیم با عشق زندگی می کردیم من تا چند وقت دیوونه شده بودم روزی یکبار باید سرم می زدم با هیچ کس حرف نمی زدم، انقدر گریه می کردم که از هوش می رفتم خیلی روزهای سختی بود برام و فکر نمی کردم دیگه بعدش بتونم ازدواج کنم ولی به خاطر بچه این کارو کردم.
5- آیا لحظاتی رو در زندگی تجربه کردید که تو اون لحظات واقعاً احساس لذت کردین و به وجد اومدین ؟
بله ازدواج دختر بزرگم واقعاً برام لذتبخش بود چون یک مقدار سخت به فرد مورد علاقه اش رسید و من خیلی براش نگران بودم ولی بعدش دیگه خیالم راحت شد.
6- محرومیت ها و ممنوعیت ها در زندگی اولیه تون چه بوده؟ چقدر بر منوال آنها عمل کردید؟ والان این ممنوعیت ها کدام هاهستند؟
ممنوعیت زیاد بوده می گم که پدرم خیلی مذهبی بود یه عقایدی داشت نمی زاشت تنها از خونه بریم بیرون با دوست زیاد رفت و آمد کنیم صبح تا شب تو خونه بودیم و باید کارهای خونه رو می کردیم . خوب ما هم مجبور بودیم هر چی می گن گوش بدیم دیگه، احترام می زاشتیم بهشون. الان دیگه معنویتی وجود نداره در واقع همون نگرانی ها رو من الان درمورد بچه های خودم هم دارم و الان می فهمم که چرا اون وقت اینطوری بوده.
7- آیا شده تجربه هایی در زندگیتون داشتیه باشید که این تجربه ها باعث شده باشه مسائلی که براتون ارزش نداشته و بی معنی بوده براتون اهمیت پیدا کند؟ یا برعکس تجربه هایی که باعث شده مسائل با ارزش براتون بی اهمیت بشه؟
بله یه شخصی بود، یه دوستی من داشتم که خیلی برام مهم و قابل اطمینان بود و من همیشه هر حرفی داشتم بهش می گفتم خیلی با هم صمیمی بودیم ولی من متوجه شدم که این آدم پشت سرمن می شینه حرف می زنه و حتی حرف هایی که من بهش گفته بودم و بین خودمون بود فقط از زبون دیگران شنیدم و خیلی ناراحت کننده بود برام و واقعا دیگه ارزش خودشو پیش من از دست داده و یکی هم اینکه من تو نماز خوندن یه مقدار سست بودم یعنی گاهی وقتا می خوندم گاهی وقتا نمی خوندم ولی الان دیگه سعی می کنم هیچ وقت ترک نکنم.
قسمت سوم
1- ارزش ها و اعتقاداتی که فکر می کنید زندگیتون براساس اونها شکل می گیره و در راهبری زندگیتون براتون اهمیت داره؟ به عنوان مثال مسائل مادی هستند اخلاقه مذهبه یا هر چیز دیگه ای که خودتون فکر
می کنید؟
بله مسائل عادی خیلی مهمه آدم اگر پول داشته باشه آسایش و رفاه هم به دنبالش داره ولی مهم تر از او سلامتیه، اخلاق خوبه و مذهب هم که جای خودشو داره تو زندگی همه
2- هدف زندگیتون چیه؟
اینکه بیشتر از این پیشرفت کنم، موفقیت بچه هامو ببینم و تلاش کنم واسه زندگیشون.
3- آیا به نظر شما اعتقاداتی وجود دارند که همه یا اغلب مردم باید اونها رو باور داشته باشند و به اونها عمل کنند؟
نه اینطوری نیست هر کس یه عقیده و باوری داره و براساس باورهای خودش زندگی می کنه نمی شه گفت همه باید مثل هم فکر کنند.
4- آیا تصاویر یا مراسم خاصی هستند که برای شما مهم اند یا اشیاعی که براتون مفهوم دارند و باارزش هستند؟
بیشتر عکس های قدیمی و یادگاری هایی که از قدیم دارم برام خیلی با ارزشه یاد روزهای خوب زندگیم
می افتم مخصوصاً عکس هایی که با شوهر خدابیامرزم دارم خیلی برام مهم هستند.
5- اعتقادات و ارزش های چقدر براتون مهم هستند و چه زمانی بیشتر در زندگیتون بروز پیدا می کنند به عنوان مثال در زمانهایی که دچار بحران هستید یا تو خطر هستید یا وقتایی که می خواهید تصمیم مهمی بگیرید یا سر دو راهی قرار دارید؟
اعتقاداتم خیلی برام مهم بوده و خیلی جاها کمکم کرده مخصوصاً زمان هایی که تو بحران بودم، مشکل داشتم واتفاق بدی برام افتاده مثل وقتی که همسرم رو از دست دادم یا پدر و مادرم رو یا وقتایی که تو خانواده یه مشکلی پیش ی یاد بحران مالی بوجود می یاد همیشه ازخدا کمک خواستم وخواستم که بهم صبر بده.
6- وقتی شما در زندگی قراره تصمیم مهمی بگیرید چه طوری دست به تصمیم گیری می زنید؟
فکر می کنم ، سبک سنگین می کنم تا زمانی که مطمئن بشم تصمیمی که می خوام بگیرم درسته، با دیگران هم مشورت می کنم با افرادی که تجربه دارن ولی نهایتاً تصمیم آخر رو خودم می گیرم.
7- آیا به نظر شما برای زندگی انسان طرحی از قبل تعیین شده وجود داره یعنی نیروهایی خارج از کنترل انسان روی زندگیش تاثیر دارند؟
بله وجود داره بعضی از اتفاقات هستند که واقعاً کنترلش از دست انسان خارجه و نمی شه کاریش کرد ولی بعضی از چیزها هم به خود آدم بستگی داره تا حد خیلی کمی چون در آخر باز همون چیزی می شه که خدا
می خواد به قول معروف می گن اگر خدا نخواد حتی یه برگ از درخت نمی یوفته.
8- وقتی که به شدت ناامید و دلسرد می شدید چی باعث می شه دوباره امیدتون روبدست بیارید و تجدیدش کنید؟
یاد خدا اول بعدشم اینکه یه اتفاق جدید بیوفته یه خبر خوب بشنوم یه جوری بشه که از حال و هوای خودم بیرون بیام.
می شه یک مثال بزنید؟ مثلا ما چند وقته پیش یک مقدار پول یه جا سرمایه گذاری کردیم ولی بعد از یه مدت پولمون رو خوردن و کلاهبردار از آب در اومدن واقعا ناامید کننده بود چون خیلی به خاطر اون پول زحمت کشیده شده بود و دست رنج چند سال کارکردن بود. از یک طرف به فکر آینده ی بچه ها بودم ازیک طرف به فکر شوهرم که زحمت هاش به باد رفته بود و خلاصه وضعیت خیلی بدی بود.
9- وقتی به آینده فکر می کنید چی باعث می شه که احساس نگرانی بکنید؟ برای خودتون ، برای کسایی که بهشون علاقه دارید برای جامعه یا هر چیز دیگه؟
اول برای بچه هام نگرانم که سالم زندگی کنند وخوشخبت بشن و بعد از اینکه قرار پیر بشم نگرانم چون دوست ندارم از دست و پا بیوفتم دلم می خواد تا لحظه ی آخر عمرم روی پاهای خودم باشم و سربار کسی نباشم همین.
10- مرگ برای شما چه معنایی داره؟ وقتی ما می میریم چی می شیم؟
مرگ معنای جدایی، دوری، دلتنگی خیلی سخته مخصوصاً از دست دادن عزیزان خیلی سخته.
وقتی می میریم می ریم توی یه دنیای دیگه که اونجا باید جوابگوی کارهامون تو این دنیا باشیم.
11- به نظر شما چرا برخی از اشخاص و گروه ها بیشتر از دیگران رنج می برند؟
چون زندگی رو سخت می گیرن و فکر می کنند فقط مشکل خودشون مشکله در صورتی که واسه همه هست یکی از فقر رنج می بره یکی از مریضی یکی از دست بچه هاش فرقی نمی کنه همه رنج می برن ولی بعضی از آدما بامشکلاتشون کنار می یان بعضی ها نه .
12- آیا به نظر شما زندگی مطابق باتلاش هر کس بهش پاداش می ده و کسی که فقیره دلیش اینه که تلاش کمتری واسه زندگیش می کنه؟
بله خوب هرکس هر چقدر تلاش کنه همونقدر هم پاداش می گیره ولی یکی می بینی بلد نیست چه جوری خرج کنه یا خرجش بیشتر از درآمدشه یا بدهکاره یا پس انداز نمی کنه به هر حال زحمت می کشه و همونقدر هم پاداش می گیره ولی طریقه ی استفاده ازش رو نمی دونه و اشتباه زیاد می کنه .
13- آیا به نظر شما زندگی انسان روی کره ی زمین تا زمان نامعینی پیش می ره یا اینکه به پایان می رسه؟
بله بالاخره یه روز تموم می شه ولی زمانش مشخص نیست.
قسمت چهارم
1- آیا شما تجربه های دینی مهمی داشتید؟ مثلا جایی رفته باشید برای زیارت یامراسم خاصی که رو شما از نظر دینی تاثیر گذاشته باشه وتحت تاثیر قرار گرفته باشید؟
نه خیر پیش نیومده البته جاهای زیارتی زیاد نرفتم به جزه مشهد و بعضی از امامزاده ها و اینکه بخواد متحولم بکنه نه نشده ولی خیلی بهم آرامش می ده و سبک می شم.
2- وقتی درمورد خودتون فکر می کنید چه احساسی دارید؟
احساس خوبی نسبت به خودم دارم همیشه سعی می کنم خوش اخلاق باشم و به دیگران کمک کنم تا اونجا که بتونم .
3- ایا خودتون را فرد دین داری می دونید؟ چرا؟
تا حدودی بله در این حد که نمازمو بخونم، روزه بگیرم، حجابم رو رعایت کنم و حلال و از حروم تشخیص بدم بله .
4- وقتی که شما خدارو می پرستید چه احساسی دارید؟
احساس آرامش ، سبکی و خیلی احساس خوبی دارم.
5- آیا شما احساس می کنید نگاه دینی تون درسته ؟ چرا؟
خیلی ها دینشون از من کامل تره ولی من فکر می کنم نگاه دینیم درست باشه چون علاوه بر اون چیزایی که گفتم رعایت می کنم سعی می کنم همیشه کاری کنم که خدا ازم راضی باشه و بنده های خدا رو شادکنم تا این حدش از دست من بر می یاد حالا اگر خدا قبول کنه.
6- گناه از نظر شما چیه و شما چقدر در زندگی احساس گناه می کنید؟
گناه اینه که برخلاف دستور خدا عمل کنی و اینه که مردم رو از دست خودت ناراحت کنی و به برنجونی من یه وقتا احساس گناه می کنم ولی بعدش سعی می کنم هر طور شده این احساس رو از خودم دور کنم چون خیلی احساس بدیه و دردآوره.
7- آیا به نظر شما دین و اخلاق به هم مربوط می شه و اگر دین نباشه اخلاق هم از بین می ره ؟
تا حدودی به هم مربوط می شه ولی من خیلی از آدم ها رو دیدم که دین دار نبودن ولی اخلاق پسندیده ای داشتن نمی شه گفت صد درصد اینطوریه.
8- چه وقت شما احساس می کنید و زندگیتون دارید رشد می کنید یا با اون کش مکش دارید؟ و فکر می کنید تا چه زمانی می تونید رشد کنید؟
دیگه فکر نمی کنم بیش تر از این بتونم رشد کنم هر چقدر می خواستم رشد کنم تا الان کردم الان دیگه امیدم به بچه هاس که خوشبخت بشن و راه زندگیشون رو پیدا کنن.
9- به نظر شما ایمان کامل و رشد یافته چه ایمانیه و چه ویژگی هایی داره؟
اینه که همه ی دستورات خدا مو به مو انجام بشه و همیشه نیت آدم رضای خدای باشه.
تاریخ تولد:13/3/1368 شغل پدر : مغازه دار (کفش فروشی) شغل مادر: خانه دار اهل : تهران دین: اسلام- شیعه تحصیلات: دیپلم
2- در مورد بخش های مختلف زندگی مثل کودکی، نوجوونی، جوونی هر چیزی که به خاطر دارید در مورد شرایطی که داشتید در خانواده، در مورد افراد خانوادتون، دوستانتون ، افرادی که براتون مهم بودن یا اتفاقات خاصی که براتون افتاده؟
دوران کودکی ما تو خونه ی مادربزرگم زندگی می کردیم همش در حال بازی و خنده بودیم ، دوست و همبازی زیاد داشتم همیشه بابچه های دیگر جلوی در کوچه فرش می انداخیتم می نشستیم خاله بازی
می کردیم، عروسک هامون بچه هامون بودن یکی مامان می شد یکی بابا می شد خیلی خوش می گذشت مثلا می رفتیم خونه های همدیگه مهمونی با پفک و بیسکویت از هم پذیرایی می کردیم خیلی خوب بود بهترین دوران زندگی فکر می کنم کودکی باشه.
چون مادربزرگم هنوز از اون خونه نرفتن هنوز هم دوستای دوران کودکی مو می بینم و یاد اون روزها
می افتیم با هم دیگه ، به جز خودم یه برادر و یه خواهر دارم که ازخودم بزرگ ترن چون من خیلی شیطون و پر سرو صدا بودم اونا خیلی حوصله ی منو نداشتن ، باهام زیاد خوب نبودن ولی یواش یواش که بزرگ تر شدم رابطه ام باهاشون بیشتر شد با برادرم که از خودم 2 سال بزرگتره زیاد خوب نبودم همیشه با هم دعوا می کردیم الانم بعضی وقتا اینطوریه ولی باخواهر بزرگتم خیلی خوبیم البته ازدواج کرده ولی خیلی خوبیم. دیگه اتفاق خاص اینکه یک بار از بالکن پرت شدم پایین دستم شکست عمل کردم همین. ولی دوران نوجوونی خیلی دوران بدیه آدم آزاد نیست.
باید اونجوری که دیگران دوست دارن. زندگی کنی، اونجوری که پدر و مادر می گن رفتار کنی، من خیلی به مشکل خوردم مخصوصاً بامادرم خیلی گیر می ده نمی زاره زندگیمونو بکنیم چپ می ری گیره می ده راست می ری گیر می ده خستم کرده ولی فکر می کنم تا زمانی که با اونا زندگی می کنم وضعیت همینه.
3- آدم ها و تجربه هایی که درجریان زندگی برای شما خیلی مهم بودند چه کسانی هستند؟
آدم ها خیلی روم تاثیر گذار بودن مثلا من خیی از کارها رو نمی دونستم اشتباهه ولی وقتی دیگران بهم گفتن روم تاثیر گذاشته و اون کار و دیگه انجام ندادم، بیش تر خواهرم بوده ودختر عمه ام که از من 10 سال بزرگ تره همیشه حرفمامو به این 2 تا می گم باهاشون مشورت می کنم و خیلی کمکم می کنن.
4- در حال حاضر در مورد خودتون چطوری فکر می کنید ؟ و چطوری به زندگیتون معنی می دید؟ چی از همه بیشتر براتون ارزش داره؟
یه آدم معمولی هستم، خیلی خودمو آدم ساده ای می دونم ، حرفای دیگران خیلی زود روم تاثیر می زاره، زودگول می خورم و اصلا نمی تونم به کسی نه بگم نه گفتن واسم خیلی سخته.
آرایش کردن رو خیلی دوست دارم، تمیزی رو خیلی دوست دارم دلم می خواد همیشه همه جا تمیز ومرتب باشه خوردن و خیلی دوست دارم و دلم می خواد با دوستام برم بیرون ولی مامانم نمی زاره.
قسمت دوم
1- در حال حاضر کدوم روابط از نظر شما اهمیت بیشتری براتون داره ؟رابطه با خانواده، با دوستان یا افراد دیگه؟
الان من بیشتر با خانوادم رابطه دارم و با افراد فامیل و فقط با یکی از دوستام در ارتباطم که اونم همه ی خانوادم می شناسنش.
2- در مورد پدرتون از دوران کودکی تا الان چطور فکر می کردید؟چه ویژگی هایی دارن وعلاقه شون بیشتر به چه چیزاهایی هست ؟ در مورد مادرتون هم همین ها رو بگید؟
پدرم خیلی آدم زحمت کشی ، آدم خیلی خیلی خوبیه رابطه ش با من خیلی خوبه رابطه ی منم با اون خیلی خوبه می تونم بگم تنها کسیه که تو خانواده طرفدار منه و همیشه ازم دفاع می کنه خیلی دوستش دارم. به پرنده خیلی علاقه داره مخصوصا قناری. مادرم هم خیلی خوبه و رابطمون با هم دیگر بد نیست می شه گفت خوب ولی خیلی باهم دیگه سر همه چیز دعوامون می شه مادرم اخلاقش طوریه که دلش می خواد همیشه همونی چیزی بشه که اون می گه دلش می خواد حرف اول و آخرو خودش بزنه ولی من اینطوری دوست ندارم.
آیا پدر و مادرتون متدین هستند؟ به چه معنا
بله نماز می خونن، خدا رو قبول دارن مادرم همیشه حجابش رو رعایت می کنه چادر سر می کنه ولی خیلی خشک نیستند در حد معمولی.
3- آیا اشخاصی در زندگیتون بودند که نگاهتون رو نسبت به زندگی تغییر داده باشند؟
نه خیر چنین شخصی نبوده تو زندگیم، بودن کسایی که باهاشون حرف زدم مشورت کردم و به حرفشون گوش دادم ولی کسی که بخواد نگاهمو طرز فکرمو تغییر بده نه نبوده.
4- آیا شکست ها یا بحران هایی را تجربه کردید که روزندگیتون خیلی تاثیر گذاشته و رنگ خاصی به اون زده؟
بله بوده من یه شخصی رو خیلی دوست داشتم برادر دوست صمیمی خودم بود که خیلی اون آدم واسم مهم بود و دوستش داشتم و فکر می کردم که اون هم منو دوست داره دلم می خواست تا آخر عمر همدیگرو دوست داشته باشیم ولی فهمیدم که امکانش نیست و ما نمی تونیم باهم دیگه باشیم و خیلی برام ناراحت کننده بود و می تونم بگم ضربه ی روحی خوردم تو این مسئله و دیگه از اون به بعد دلم نمی خواد به هیچ پسر دیگه ای فکر کنم.
5- آیا در زندگیتون لحظاتی را تجربه کردید که تو اون لحظات واقعاً احساس لذت کردین و به وجد اومدین (برای مثال در طبیعت مثل لذت بردن از آرامش دریا، یا در تجربه های عاطفی و عاشقانه یا از دیدن زیبایی ها یا برقراری یک ارتباط الهام بخش)
بله خیلی بوده مثلا زمانی که فرد مورد علاقه ام رو می بینم حتی شاید از فاصله ی 100 متری ولی احساس لذت می کنم یا زمانی که در کنار دوستام هستم مخصوصاً ندا که صمیمی ترین دوستمه و من بردارش رو دوست دارم یا وقتایی که با خانواده می ریم مسافرت، گردش و از طبیعت هم خیلی لذت می برم از جنگل جایی که سرسبزه باشد.
6- محرومیت ها و ممنوعیت ها در زندگی اولیه تون چه چیزهایی بوده ؟ چقدر شما برطبق اونها رفتار کردید؟ و چقدر این محدودیت ها در زندگی شما تغییر کرده؟
خیلی بوده مثل دانشگاه رفتن که دوست دارم ولی مادرم اصلا دوست نداره و اجازه نمی ده من برم دانشگاه وخیلی چیزای دیگه تنها جایی نباید برم فقط باخودش می رم خونه ی دوستان نباید برم، آرایش نباید بکنم، با دوستام نباید بیرون برم و من دوست دارم همه ی این کارها رو انجام بدم چون هم سن و سال های خودم اینطوری هستند ولی چون خانوادم نمی زاره خوب منم مجبورم که تابع اونها باشم وفکر نمی کنم هیچ وقت تغییر کنه تا زمانی که شوهر کنم البته اگر شوهرمم از مادرم بدتر نباشه.
7- آیا شده تجربه هایی در زندگیتون داشته باشید که این تجربه ها باعث شده باشه مسائلی که براتون ارزش نداشته و بی اهمیت بوده براتون ارزشمند و با معنا شده باشه یا برعکس تجربه هایی که باعث شده مسائل با ارزش اهمیت خودشونو از دست بدن؟
بله همین دوستم ندا خیلی باهم صمیمی بودیم و خیلی برام با ارزش و مهم بود ولی یه کارایی کرد که دیگه عقیده ی منو نسبت به خودش عوض کرد و دیگه اون ارزش سابق رو واسه ی من نداشت ولی بعدش دوباره خودش فهمید که اشتباه کرده و از دلم درآورد.
قسمت سوم
1- ارزش ها و اعتقاداتی که فکر می کنید در راه بری و پیشبرد زندگیتون براتون اهمیت دارند چه چیزهایی هستند؟ به عنوان مثال به مادیات بیشتر اهمیت می دید یا اخلاق یا مذهب یا هر چیز دیگه ای که خودتون فکر می کنید؟
مهم تر نیش درست زندگی کردنه، سالم زندگی کردن و با دیگران خوب رفتار کردن و بعد از اینا مادیات هم خیلی تو زندگی مهمه و نوع زندگی آدم رو تعیین می کنه یعنی اینکه تو آسایش زندگی کنی یا تو سختی.
2- هدف زندگیتون چیه؟
من فکر می کنم هدف همه تو زندگی مردنه چون آخرش به مرگ ختم می شه ولی در حال حاضر هدفم اینکه ازدواج کنم بایه آدم خوب که منو درک کنه ، بچه دار بشم و شاید بعد از ازدواج تازه زمانی باشه که بتونم هدف های زندگیمو تعیین کنم چون الان خانوادم نمی زاره مثلاً شاید درس بخونم و ادامه تحصیل بدم ویا سرکار برم و خیلی از کارهای دیگه که دوست دارم ولی الان نمی تونم انجام بدم.
3- آیا به نظر شما اعتقاداتی وجوددارند که همه یا اغلب مردم باید اونها رو باور داشته باشند و بهشون عمل کنند؟
نه وجود نداره به نظر من هر کس هر عقیده ای که خودش بخواد می تونه داشته باشه و راهی رو که خودش می خواد واسه زندگیش پیدا کنه.
4-آیا تصاویر یا مراسم خاصی هستند که برای شما مهم اند یا اشیاعی که مفهوم باارزشی برای شما داشته باشند؟
من بیشتر به مراسمی که توش شادی باشه جشن باشه دوست دارم اشیاء نه زیاد برام مفهوم ندارند.
6- ارزش ها و اعتقادات شما چقدر برای شما مهم هستند و چه زمانی بیشتر در زندگی شما بروز پیدا می کنند؟ مثلا زمان هایی که در بحران هستید زمان هایی که می خواهید تصمیم گیری کنید و بر سر دو راهی قرارا دارید یا وقتایی که خطر هستید یا هر زمان دیگه ای ؟
نمی دونم عقیده من اینکه که آدم فقط باید انسانیت داشته باشه بامردم خوب رفتار کنه و اخلاقش خوب باشه نخواد سر کسی کلاه بذاره، دوز و کلک نداشته باشه و روراست باشه فکر می کنم خدا هم همین چیزا رو
می پسنده.
7- وقتی که شما در زندگی قرار است تصمیم مهمی بگیرید چطوری دست به تصمیم گیری می زنید؟
بیشتر با دیگران که تجربه شون از من بیشتره مشورت می کنم، مثلا بیشتر باخواهرم و اون بهم می گه که چی کار بکنم.
8- آیا به نظر شما زندگی از قبل طراحی شده و نیروهایی خارج از کنترل انسان در زندگیش تاثیر دارند؟
نه اینطوری نیست خدا به آدم عقل داده، فکر داده که خودش واسه خودش زندگی کنه و از قبل تعیین نشده که مثلا تو فلان روز فلان اتفاق باید بیوفته به نظر من خود آدم زندگیشو درست می کنه.
9- وقتی که به شدت ناامید و سرد هستید چی باعث می شه امیدتون رو دوباره بدست بیارید یا حفظش کنید ؟ مثال بزنید؟
تا وقتی که دوباره یه اتفاق جدید بیوفته، یه چیزی خوشحالم کنه باید خبر خوبی بشنوم یا با دیگران صحبت کنم مثلا وقتایی که با مامانم دعوام می شه سر مسائلی الکی انقدر تو اتاقم می مونم و آهنگ گوش می دم تا یه اتفاق جدید بیوفته یه نفر بیاد خونمون یا جا بریم یا هر چیز دیگه.
10- وقتی در مورد آینده فکر می کنید چی باعث می شه احساس نگرانی و ناآرامی کنید؟ برای خودتون یا برای کسایی که به اونها عشق می ورزید برای جامعه یاهر چیز دیگه ای؟
اینکه نمی دونم در آینده قراره چه اتفاقی بیوفته نگران کننده اس من مثلا با چه کسی ازدواج می کنم، خوبه ، بده، می تونم باهاش کنار بیام با خانوادش می تونم کنار بیام واز این جور چیزا.
11- مرگ برای شما چه معنایی داره؟ وقتی ما می میریم چی می شیم؟
من از مرگ خیلی می ترسم چون آدم وقتی می میره باید عذاب بکشه می ره توی دنیای دیگه وباید سوال و جواب بشه، مجازات بشه، سخته من خیلی می ترسم.
12- به نظر شما چرا بعضی از مردم بعضی از گروه ها بیشتر از بقیه رنج می برند؟
چون زندگی رو به خودشون سخت می گیرن و فکر می کنند همه چیز سخته.
13- آیا به نظر شما زندگی مطابق با تلاش هرکس بهش پاداش یعنی کسی که فقیره دلیلش اینه که تلاش کمتری واسه زندگیش می کنه؟
نه یکی هست می بینی خیلی تلاش می کنه ولی خدا همونجوری که خودش می خواد بهش پاداش می ده به اندازه ای که روز یشه بهش می ده و یا کسی که تلاش کمی می کنه ولی پول زیاد در می یاره حالا از هر راهی.
14- آیا به نظر شما زندگی انسان روی کره ی زمین تا زمان نامعینی پیش می ره یا اینکه به پایان می رسه؟
نه تا زمان نامعینی پیش می ره و فکر نکنم به پایان برسه.
قسمت چهارم
1- شما تجربه ی دینی مهمی داشتید ؟ مثلا جایی رفته باشید که از نظر دینی روتون تاثیر گذاشته باشه یا یه فرد خاصی یا اینکه اصلا خودتون متحول شده باشید؟
خیلی شده ولی کوتاه مدت بوده مثلا یه جای زیارتی رفتم یا اینکه دیدم یه نفر نماز می خونه یا قرآن می خونه روم تاثیر گذاشته و شروع کردم به نماز خوندن ولی بعد از یه مدت دوباره از سرم افتاده
2- وقتی درمورد خودتون فکر می کنید چه احساسی دارید؟
احساس پوچی فکر می کنم آینده ای ندارم چون به هیچ کاری مشغول نیستم وبیشتر وقتم داره هدر می ره احساس خوبی ندارم چون بیشتر اون چیزی هستم که دیگران می خوان نه اون چیی که خودم دوست دارم باشم.
3- آیا خودتون رو فرد دین داری می دونید چرا؟
من خدا رو دوست دارم ولی نه نماز می خونم نه حجاب دارم نه هیچی حالا نمی دونم دین دارم یا نه دینم اسلامه.
4- وقتی که شما خدا رو می پرستید چی احساسی دارید؟
خیلی احساس خوبی دارم حس می کنم تو آسمون ها هستم و سبک شدم.
5- آیا به نظر شما نگاه دینی تون درسته چرا؟
نه نگاه دینی من درست نیست چون من خودمو مومن ودین دار نمی دونم و هیچ کدوم از کارهای دین رو انجام نمی دم.
6- گناه از نظر شما چیه و چقدر شما در زندگی احساس گناه می کنید؟
گناه اینه که به اون چیزایی که خدا گفته عمل نکنیم، من خودمو خیلی گناه کار می دونم وهمیشه احساس گناه می کنم.
7- آیا به نظر شما دین واخلاق به هم مربوط می شه یعنی کسی که دین نداره اخلاقش هم از بین می ره؟
نه من اینو قبول ندارم چون خیلی از آدم ها رو دیدم که به قول خودشون دین داره هستند ولی اصلا اخلاق خوبی ندارن و خیلی از کارهاشونو من قبول ندارم و خیلی از آدما اصلا دین دار نیستند ولی کارهاشون خیلی درست تره.
8- چه زمانی شما در زندگی احساس می کنید که دارید رشد می کنید یا با زندگی کش مکش دارید ؟ و تا چه زمانی شما می تونید رشد کنید؟
زمانی که اونجوری زندگی کنم که خودم دوست دارم و دیگه کسی واسم تعیین تکلیف نکنه واختیار زندگیمو خودم داشته باشم و دیگران به چشم یه بچه به من نگاه نکن و بفهمند که منم بزرگ شدم ومی تونم واسه زندگیم تصمیم بگیریم آدم تا آخر عمر می تونه پیشرفت کنه تا وقتی که سالمه و عقلش کار می کنه.
9- به نظر شما ایمان بالغ و رشد یافته چه ایمانیه و شخص مومن باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
نمی دونم خودمو در حدی نمی دونم که بخوام به این سوال جواب بدم ولی فکر می کنم همین که آدم به یاد خدا باشه کافیه.
تاریخ تولد: 5/1/1332 شغل پدر : پدر نداشتم از 3سالگی ما رو گذاشت رفت شغل مادر: خانه دار بود شغل خودتون: قبلا تو مهدکودک مربی بودم الان خانه دار اهل: افشاریه (طرف قزوین) تحصیلات: تا کلاس 6 قدیم مسکن : شخصی ماشین: بله پراید داریم
2- در مورد بخش های مختلف زندگی مثل کودکی، نوجونی ، جوونی تا الان هر چیزی که به خاطر دارید در مورد شرایط زندگیتون، افراد خانوادتون، وضعیت زندگیتون هر چی به ذهنتون می رسه بگید؟
دوران کودکی ما تهران زندگی می کردیم شرایطمون هم از الان خیلی بهتر بود تو کودکی من نه خواهری داشتم نه برادری نه پدری من بودم ومادرم زیاد نمی تونم بگم توچه خانواده ای زندگی می کردم مادرم می گه وقتی من 3 سالم بوده پدرم گذاشته رفته و من تا چشم باز کردم دیدم نیست و هیچی راجع به پدر نمی دونم چون محبتی ندیدم و فکر می کنم همه ی پدرا بدن الان یکی می گه من پدرمو خیلی دوست دارم تعجب می کنم چون از محبت پدر دختری چیزی نفهمیدم. مشکلات اقتصادی مثل الان نبود هر چند ما تو شرایط سخت بزرگ شدیم ولی از الان خیلی بهتر بود تو دورن نوجوونی هم که ازدواج کردم سن 15 سالگی بودم که واسم خواستگار اومد و ازدوج کردم ولی تا چند سال بچه دار نمی شدم به خاطر همینم خیلی ناراحت بودم ولی بعدش خدا بهم یه پسر داد بچه ی دومم پسر و سومی دختر شد خلاصه زندگی کردیم تا الان که دیگه بچه ها بزرگ شدن و هر کدوم زندگی خودشونو دارن دخترم تازه عقد کرده ، یه پسرم سربازه و اون یکی هم سرکار می ره، خدا روشکر بچه های خوبی هستن.
3- آیا آدم ها با تجربه هایی بودن که تو زندگی شما خیلی مهم بوده باشن؟
تجربه ی خاصی که نبوده ولی عمو حسن یکی از دوستای قدیمی شوهرمه که مثل برادر بزرگتر تو زندگی واسم ارزش داشته یه موقعی یه اشکالی چیزی داشتیم راهنماییمون می کرد یا می خواستیم تصمیم بگیریم از اون کمک می خواستیم همیشه بهمون کمک کرده.
4- در حال حاضر در مورد خودتون چطوری فکر می کنید؟
یه آدم خوب، کاری به کار کسی ندارم، دورو نیستم، دوست ندارم پشت کسی حرف بزنم به کار کسی دخالت کنم روی هم رفته خودمو آدم مثبتی می دونم.
چی باعث می شه زندگی براتون معنی پیدا کنه یعنی چی تو زندگیتون از همه چیز بیشتر براتون ارزش داره؟
الان دیگه فقط بچه ها من که خوشبخت بشن اینا برام با ارزش داره دیگه چیز دیگه ای نیست.
قسمت دوم
1- در حال حاضر رابطه با چه کسانی در زندگیتون اهمیت بیشتری داره براتون ؟ با اعضای خانواده با دوستان، همکاران یا هر افراد خاص دیگه.
با خانوادم با دوست زیاد رابطه ندارم الان همه چیزم شده همین خانوادمو بچه هام
2- در مورد پدرتون که خوب توضیح دادین، در مورد مادرتون از دوران کودکی تا الان چطورفکر می کردین چه ویژگی هایی دارن مادرتون و به چه چیزهایی علاقه دارن؟
مادرم تا دلتون بخواد خوب بود ، زن خوب، فداکار به خاطر من یدونه بچه نه شوهر کرد نه چیزی تا منو بزرگ کرد و شوهر داد برعکس پدرم هر چه مادرم مهربونو فداکار بود پدرم بدجنس . مادرم بیشتر به خیاطی علاقه داشت و به من از همه چیز بیشتر علاقه داشت.
آیا مادرتون متدین بودن؟ بله خیلی اهل نماز و روزه و حجاب بودن حتی دامادش هم تا حالا موها شوند ندبده، خیلی ساده می گشت و خیلی زن ساده ای بود.
3- آیا شخص یا اشخاصی تو زندگیتون بوده که نگاهتون رونبست به زندگی تغییر داده باشه؟
نه خیر اصلا نبوده.
4- آیا شکست ها یا بحران هایی تو زندگیتون بوده که زندگیتون رو تغییر داده باشه؟
نه خوب از وقی ازدواج کردم زندگیم خوب بوده شوهرمم خوب بوه اونطوری نبوده که اذیت کنه، ناراحتی توش نبوده. البته سختی هم تو همه ی زندگی ها هست ولی من خودم آدمی ام که زیاد به مشکلات توجه نمی کنم اصلا بهشون اهمیت نمی دم و مشکل بزرگی هم تا حالا تو زندگیم بیش نیومده خدا روشکر گذری بوده.
5- آیا تو زندگیتون لحظاتی رو تجربه کردی که تو اون لحظات واقعاً احساس لذت کردین و تو اوج بودین؟
بله به دنیا اومدن بچه هام مخصوصاً پسر اولم چون بعد از 10 سال خدا بهم داد و به دنیا اومدن دخترم که آخرین بچه اس چون دختر خیلی دوست داشتم علاقه ی عجیبی به دختر داشتم.
6- محرومیت ها و ممنوعیت ها در زندگی اولیتون کدوم ها بوده و الان این ممنوعیت ها هستند یا خیر؟
بچگی هام مادرم یه ذره سخت گیر بود خونه ی دوست نمی زاشت برم، بیرون نمی زاشت برم چون قدیمی بود دیگه دوست نداشت اصلاً از جلو چشمش برم اون ورتر.
7- آیا شده تجربه هایی تو زندگیتون داشته باشید که این تجربه ها باعث شده باشه مسائلی که براتون ارزش نداشته (بی معنی بوده براتون ارزشمند و با معنا بشه یا تجربه هایی که باعث شده مسائل با ارزش و با معنا براتون بی اهمیت بشه؟
نه نشده اصولاً من نه کاری به کی دارم نه چیزی برام اونقدر مهم نبوده که بعد بخواد اهمیش رو از دست بده.
قسمت سوم
1- ارزش ها و اعتقاداتی که فکر می کنید تو راه بری و پیشبرد زندگیتون اهمیت داره و زندگیتون براساس اونها شکل می گیرد؟ مثلا اخلاق، معنویات، مادیات یا هر چیز دیگه ای.
اول صداقت و روراست بودن تو زندگی مهمه اینکه کسی بهت دروغ نگه وبه کسی دروغ نگی و بعد از اون مادیات هم خیلی مهمه چون درسته که پول خوشبختی نمی یاره ولی بی پولی صددرصد بدبختی می یاره .
2- هدف زندگیتون چیه ؟
هیچی دیگه من الان چه هدفی می تونم داشته باشم جز بزرگ بچه هام و به ثمر رسوندن اونها.
3- آیا به نظر شما اعتقاداتی وجود داره که همه یا اغلب مردم باید اونها رو باور داشته باشن و به اونها عمل کنند؟
بله خوب باید باشه اگر نباشه که نمی شه اون وقت هر کس هر جوری دلش بخواد زندگی می کنه هر کاری دلش بخواد انجام می ده نمی شه همه باید قوانین و مقررات رو اجرا کنند به خدا اعتقاد داشته باشن باعث آزار و اذیت دیگران نشن.
4- آیا تصاویر با مراسم خاصی هستند که برای شما مهم اند یا اشیاعی که مفهوم با ارزشی براتون داشته باشن؟
سفره ی ابوالفضل رو خیلی دوست دارم و بعضی از مراسم های روزه و ختم انعام و اینجور چیزارو.
5- ارزش ها و اعتقادات شما چقدر در زندگیتون مهم هستند و چگونه تو زندگی تون بروز پیدا می کنند؟ مثلا در زمان هایی که تو بحران هستید یا زمان هایی که سرد و راهی قرار گرفتید و می خواهید تصمیم بگیرید یا مواقعی که تو خطر هستید یا هر زمان دیگه ای )
بیشتر تو زمان هایی که مشکل دارم یا یه چیزی می خوام و می بینم هرکاری می کنم نمی شه در اون زمان از خدا می خوم که کمکم کنه.
می تونید یه مثال بزنید؟ مثلا یکبار پسرم تصادف کرده بود و توی بیمارستان بود و من خودم شخصاً هیچ کاری از دستم برنمی یومد که انجام بدم به خاطر همینم واقعاً از ته دل خدا رو صدا کردم و ازش خواستم پسرمو به من برگردونه و خدا درخواست منو بی جواب نذاشت.
7- وقتی که شما تو زندگیتون قراره تصمیم مهمی بگیرید چطوری دست به تصمیم گیری می زنید؟
اگر مربوط به خودم باشه به تنهایی ولی بیشتر اوقات با شوهرم و بچه هام مشورت می کنم و با هم دیگه تصمیم می گیریم.
8- آیا به نظر شما زندگی انسان از قبل تعیین شده و نیروهایی خارج از کنترل انسان روی زندگیش تاثیر دارن؟
به نظر من خودانسانه که می تونه زندگی خودش رو درست کنه، تقدیر هم هست ولی خود آدم هم باید همت داشته باشه و کوشش کنه.
9- وقتی که به شدت نا امید و دلسرد می شوید چی باعث می شه امیدتون رو بدست بیارید و تجدیدش کنید؟
با گذشت زمان دیگه مجبورم فراموشش کنم، یا مثلا پیش خودم می کم شاید اشتباه بوده ، شاید خدا خواسته یا قسمت بوده و به هر حال یه جوری فراموشش می کنم.
مثال می زنید؟ می گم که مشکلی نداشتم که اونقدر بزرگ باشه یا شاید ازنظر من بزرگ نبوده ولی خوب همون چیزایی که تو زندگی همه هست مثل مریضی، بعضی اوقات مشکل مالی بوده ولی خوب خدا روشکر الان دیگه هیچی نیست.
10- وقتی درباره ی آینده فکر می کنید چه چیزی باعث می شه که شما احساس نگرانی بکنید برای خودتون یا کسایی که بهشون عشق می ورزید یا برای جامعه و یا هر چیز دیگه ام.
اولیش مادیات چون با این وضعیتی که داریم پیش می ریم فکر می کنم تا چند سال دیگه مجبوریم از گرسنگی بمیریم، بیشتر نگران آینده ای بچه هام که با این وضعیت چطوری می خوان تشکیل زندگی بدن واقعا سخته امیدوارم فقط خدا کمکشون کنه.
11- مرگ برای شما چه معنایی داره؟ وقتی ما می میریم چی می شیم؟
مرگ یه تقدیر الهی دیگه هر وقت آدم قسمتش باشه باید بره دیگه هیچ کس نمی مونه تو این دنیا بمونه.
ولی بعد از اینکه می میریم نمی دونم چی می شیم که من میگم هر چی هست آدم تو این دنیا می کشه حالا شاید یه دنیای دیگه ای هم باشه ولی من می گم آدم خوبی وبدی رو تو همین دنیا تقاصش رو پس می ده و
می ره .
12- به نظر شما چرا برخی از اشخاص و گروه ها بیش تر از دیگران رنج می برن؟
فکر می کنم به خاطر نداشتن وضع خوب و مادیات باشه یامریضی خیلی ناجور تو خانوادشون دارن ولی در کل از پول نداشتن آدم خیلی عذاب و سختی می کشه.
13- آیا به نظر شما مردم تو جامعه هر کدوم مطابق با تلاششون پاداش می گیرین یعنی کسی که فقیره دلیلش اینه که تلاش کمتری واسه زندگیش می کنه؟
خوب اونم شرط ولی شانس هم هست مثلا یه نفر اصلا زحمت نکشیده ولی خوب از اول توی یه خانواده ی پول دار به دنیااومده ولی بعضی ها هم هستند که واقعاً از نداشتن به همه جا رسیدن و از صفر شروع کردن.
14- آیا به نظر شما زندگی انسان روی کره زمین تا زمان نامعینی پیش می ره یا اینکه به پایان می رسه؟
فکر می کنم ادامه داشته باشه حالا می گن امام زمان ظهور می کنه کوه ها از هم می پاشه و همه چیز از بین
می ره ولی فکر نکنم تموم بشه هر نسلی که می یاد همینا رو می گن ولی هیچ اتفاقی هم نمی یوفته، من فکر
می کنم ادامه داشته باشه.
1- آیا شما تجربه ی دینی مهمی داشتید؟ مثلا جایی رفته باشید برای زیارت یا تو مراسمی شرکت کرده باشید که از نظر دینی روتون تاثیر گذاشته باشه؟
خوب مکان های زیارتی یا هر مراسمی که شرکت می کنم خیلی روم تاثیر می زاره بهم آرامش می ده ولی اینکه بخواد از نظر دینی متحولم کرده باشه نه نشده.
2- شما وقتی درمورد خودتون فکر می کنید چه احساسی دارید؟
احساس می کنم همین که هستم خوبم چون تلاش خودم رو کردم و چیزی که نذاشتم وهمه کاری رو که فکر می کردم باید انجام بدم انجام دادم.
3- آیا خودتون رو فرد دین داری می دونید؟ چرا؟
دین دار نسبت به اونا که انقدر مومن هستند نه که همش نماز بخونم جلسه ی قرآن برم نه ولی تا اونجا که بتونم سعی می کنم یه سری چیزها رو رعایت کنم.
4- آیا شما خدا رو می پرستید؟
بله دیگه همه چیز رو از خدا می خوایم دیگه نمی شه که نپرستیم باید بپرستیم.
وقتی خدا رو می پرستید چه احساسی دارید؟
احساس خوبی دارم احساس می کنم خدا رو دوست دارم و خدا هم منو دوست داره و هرچی می خوام از خدا می خوام.
5- آیا شما احساس می کنید نگاه دینی تون درسته؟ چرا؟
از نظر خودم بله درسته ولی از نظر دیگران نه چون دیگران همه چیز رو تو ظاهر می بینن اگر ظاهر من شبیه آدم های مومن نباشه از نظر اونا کافرم. ولی از نظر خودم هستم چون کارایی رو که خدا گفته نکن رو سعی
می کنم انجام ندم ولی اینکه بخوام خیلی متعصب باشم و ظاهر ساز باشم نه نیستم.
6- گناه از نظر شما چیه؟ و شما چقدر در زندگی احساس گناه می کنید؟
گناه هم همون چیزایی که خدا گفته نکنیم، دزدی کردن، مال مردم خوردن، با مردهای نامحرم دوست شدن اینا همه گناه.
سعی می کنم کمتر گناه کنم ولی اونقدر هم احساس گناه نمی کنم یه وقتا مثلاً چون نماز نمی خونم احساس گناه می کنم ولی معمولی نه خیلی زیاد.
7- آیا به نظر شما دین و اخلاق به هم مربوط می شه یعنی اگر دین نباشه اخلاق هم از بین می ره؟
بله بالاخره آدم از رودنیش اخلاقش رو درست می کنه چون دین به آدم می گه این کار رو بکن او کارو نکن و از رودین آدم روش زندگیشو انتخاب می کنه اگر دین نبود که هر کس هر کاری دلش می خواست انجام می داد.
8- چه وقت شما احساس می کنید در زندگیتون دارید رشد می کنید و چه زمانی احساس می کنید با زندگی کش مکش دارید و دست به گریبان هستید؟
خلاصه می شه تو بچه هام هر وقت اونا پیشرفت می کنن اونا خوشحالن منم احساس خوبی دارم ولی اگر خدای نکرده به عکسش باشه و یه مشکلی داشته باشن منم ناراحتم.
9- ایمان کامل و رشد یافته از نظر شما چه ایمانیه؟ باشخص مومن باید چه ویژگیهایی داشته باشه؟
ایمان کامل ایمانی که به خاطر خدا باشه و شخص مومن شخصیه که مردم آزاری نکنه، دروغ نگه، غیبت نکنه، به قول معروف می گن می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن من اینو خیلی قبول دارم.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 330 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 272 |
چکیده
حکیم نظامی گنجوی به عنوان یکی از ارکان ادب فارسی در تاریخ ادبیات ایران مطرح است. اما در کتابهای ادبی تنها به بیان خصوصیات شعری و همچنین توصیفات، مبالغه، صورخیال و... در اشعار او پرداخته شده و کمتر از عرفان و آرای عرفانی او سخن به میان آمده است. در این رساله سعی شده آرا و آموزههای عرفانی او در حد بضاعت نگارنده مورد بررسی قرار گیرد.
نخستین بابی که برای رسیدن به موضوع اصلی رساله، گشوده شده؛ آشنایی مختصری است با نام و نسب و زندگی و آثار او که به پنج گنج معروف است. نظامی از شاعرانی است که در ضمن اشعار خود به وقایع مهم زندگی مانند ازدواج، فرزندش محمد، فوت پدر، مادر، دایی و همسرش اشاره کرده است. بنابراین در مورد بیشتر حوادث مهم زندگی وی نکات مبهی وجود ندارد.
هرچند نام استادان نظامی از نکات پوشیده و نامعلوم زندگی اوست؛ اما مقام علمی و ادبی او بر کسی پوشیده نیست. او تا حدود سن سی سالگی به دنبال کسب علم و دانش بوده و پس از آن که دقایق و نهانیهای علوم را یکایک بازجسته است؛ گوشهگیری و عزلت را انتخاب نموده و به ریاضت و تربیت نفس همت میگمارد؛ تا این که به معرفت حقیقی میرسد. درباب دوم ضمن این که به بیان این مطالب پرداخته شده، تاثیر سنایی و شاعران دیگر بر نظامی مدنظر قرار گرفته است.
او علاوه بر این که سخت به مایههای عقیدتی شعر سنایی و ناصر خسرو معتقد است؛ به ظرافتهای شعری و اظهار دانش و فضل خود در علوم مختلف و به ویژه علوم ادبی در شعر خویش، اهتمام میورزد. شعر نظامی از نظر درون مایه عقیدتی، دنبالهرو آثار اخلاقی ـ عرفانی سنایی، و سخن حکمی ـ اخلاقی ناصر خسرو و از نظر گرایش به مفاهیم علمی برای خلق مضامین، پیروانوری است.
نظامی در بیان مفاهیم الهیات و به ویژه در مناجات و راز و نیازهایش از تغزل و توصیف استفاده نمیکند. بنا به گفته علامه محمد تقی جعفری گویا این روش از قرن هفتم به بعد رایج شده است.
اما تأثیر نظامی بر شاعران بعد از خود نیز واضح و آشکار است. حتی شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ از این تأثیر مصون نبودهاند و این مطلب، مقام بلند علمی و ادبی او را مینمایاند.
باب سوم این رساله تأملی بر افکار و عقاید اوست. عدهای براساس برخی از ابیاتش او را شافعی و اشعری میدانند؛ اما اشعار دیگری از او نشان میدهد که وی معتقد به نوعی تقیه در ابراز افکار و عقاید بوده و نمیتوان به طور قاطع راجع به عقاید او اظهار نظر کرد.
نظامی حکیم است و حکیم به حکم حکتمش، سخاوتمندانه و دلسوزانه به هدایت و راهنمایی خلق میپردازد و از طرفی دیگر ادبیات فارسی، ریشه در اندیشه و دیدگاه توحیدی دارد و در این دیدگاه پند و اندرز و احساس مسئولیت در برابر دیگران وظیفه هر انسانی و به ویژه انسان آگاه و خردمند است. بنابراین او که از شجره طوبای بالنده و تنومند اسلام بهره برده و به این سخن گرانبار مولا علی (علیه السلام) «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»؛ تأسی نموده، خود را مسئول و موظف میداند که به نصیحت دیگران بپردازد. نصایحی که پشتوانهای قرآنی و روایی دارد. گاه ابیات و اشعار او ترجمانی از یک آیه یا روایتی از ائمه معصومین علیهم السلام است. برای بیان پند و اندرزها و بهرهگیری از آنها، در باب چهارم به جایگاه پند و اندرز در ادب فارسی و به ویژه در آثار نظامی پرداخته شده است.
اما در باب پنجم که قسمت اصلی و شالوده این رساله بر آن نهاده شده؛ مباحثی در عرفان نظری و عملی انتخاب شده و ضمن معرفی مختصر آن مبحث، آیاتی از کلام الله مجید و احادیثی از ائمه معصومین علیهم السلام؛ به عنوان سرچشمه و منبع اصلی عرفان ناب و همچنین بیان سخن و یا اشعار فحول عرفان؛ ابیاتی از حکیم نظامی نیز آورده شده است.
مطلبی که یادآوری آن در این قسمت لازم است؛ این که مشخصات دقیق منابع و مآخذ مانند سال و محل نشر و نام انتشارات که در پاورقی به آن اشاره نشده؛ در بخش فهرست منابع و مآخذ آورده شده است. اما نکته بدیهی در این رساله کاستیها و کمبودهای بیشمار آن است که به بضاعت مزجاه نگارنده و گستردگی مباحث باز میگردد؛ بنابراین از اساتید گرانقدر و خوانندگان محترم پذیرفتن عذر تقصیر را خواهانم.
مقدمه
ماندگارترین، دلانگیزترین و زیباترین آثار ادبی جهان همان هایند که با رنگ خدایی شکل گرفتهاند و از درون عارفان برآمدهاند و همین امتیاز ادب فارسی است که به ادبیات و شعر فارسی شخصیتی خاص بخشیده و آن را از برجستهترین و پرجاذبهترین آثار ادبی جهان قرار داده است.
شعر و نثر فارسی به دلیل وجود شاعرانی عارف و حکیم، محل تجلی فطرت کمالجوی آدمی است. انسان سازی و پرورش عقل و دگرگونی حال در جهت رسیدن به کمال، رسالت خطیر شاعران این مرز و بوم است. آنان در اشعار خود سعی نمودهاند فهمی والا درباره «انسان آن چنان که هست.» و «انسان آن چنان که باید.» به دست دهند و راه و روش رسیدن به آن چه که باید بود؛ را نیز ارائه دهند.
شعر و ادب فارسی با عرفان، پیوندی ناگسستنی دارد پیوندی که ریشه در درون، روان و عواطف انسان دارد. اصولاً شعر هنگامی شکل میگیرد که شاعر در درون خود لحظههایی عاطفی را تجربه میکند زمانی که این لحظهها تکرار شود شاعر با تجربههای درونی بسیاری روبهرو میشود و به تدریج در خود این آمادگی را احساس میکند که میتواند این تجربهها و احساسات را به دیگران منتقل کند و عرفان نیز تجربهای درونی و کشف و شهودی باطنی است. این تجربیات اگر در وجود شخصی که درد و داغی نهفته در دل دارد ایجاد شود؛ شعری میسراید ناب و آن چه را در دل دارد، بر زبان آورده و آن چه را که در درون مییابد به بیرون انتقال میدهد.
عرفان علاوه بر این که تجربهای درونی است؛ درد و داغی درونی، تب و تابی باطنی و شور و سوزی فطری است پس طبیعی است که درد و سوز و شور و شوق درونی اگر با زبان دل که زبان شعر است بیان شود اثری جاودانه بگذارد و ارتباطی بسیار نزدیک و تنگاتنگ با خواننده خود برقرار کند.
از این جهت بیشتر عارفان و دلآگاهان برای آشکار کردن و بیان کشف و شهودهای باطنی خویش و دید و دریافت درونی و فوران درد و داغ وجودی خویش از شعر مدد گرفتهاند و آزمونها و تجربیات و نکات عرفانی را به صورت آموزههایی بسیار والا در شعر درآوردهاند و چنین است که چنین میراث گرانقدری در ادب فارسی، مشحون و مالامال از نکات عرفانی در دسترس ما قرار گرفته است.
نکته دیگر اینکه تجربههای عرفانی احساس را اوج میدهد. لطف و صفا و پاکی خاصی به دل میدهد و باعث عروج عاطفه میشود و در یک کلام زمینه را برای صعود دریافت و شکوفایی شعور و شناخت آن چه از حیطه عقل برتر است، فراهم میکند بنابراین طبیعی است که چنین افرادی هنرمندانه حکمت و هنر و عقل و احساس را به تصویر کشند و چنان استادانه مضامین والای عرفانی را در پس کلمات قرار دهند که در ذهن خواننده اعجاز کند.
زبان فارسی جولانگاه هنرنمایی شاعران بزرگی همچون حافظ، مولوی، عطار، سعدی، نظامی و... بوده است. از میان این شاعران، حکیم نظامی که از ارکان مهم ادب فارسی به شمار میآید، نادره حکیمی است که به دلیل فطرت توحیدی و بینش عمیق و معلومات وسیع، اشعاری نغز همراه با آموزههای اخلاقی دارد. کلک هنرآفرین او داستانهایی زیبا را به نظم کشیده که خواننده را شیفته و مجذوب کرده و ضمن جذب و ایجاد علاقه در خواننده نصایح بسیار ارزشمند خود را سخاوتمندانه به همگان تقدیم میدارد.
هنر او نه تنها در روانی کلام و به کارگیری کلمات در موقعیتهای مناسب و سلاست و استحکام به جلوه درآمده که عالیترین معانی و مفاهیم حکمی، عرفانی و اخلاقی را نیز به زیبایی به نظم کشیده است. از هنرنماییهای او همین بس که اشعاری بزمی ترتیب داده و مجالس بزم خود را زیرکانه به رعایت اصول اخلاقی، عفت، حیا و حتی بیان مفاهیم عرفانی آذین بسته است.
چنان که در لیلی و مجنون او میبینیم عشقی پاک، مقدس و الهی را عرضه میکند و در خسرو و شیرین انزجار و نفرت خود را آشکارا و نهانی از لجام گسیختگی و شهوترانی اعلام داشته و جانبداری خود را از فضیلت عفت مرتباً گوشزد میکند و با بیان پرهیزکاری شیرین و ادامه داشتن این پرهیز و رعایت کردن حدود تا زمانی که منجر به ازدواجی سالم شود بسیار زیبا، عفت و پاکدامنی را القا میکند. عناصری که باعث حفظ عفت میشود بر مبنای آن چه از بیانات نظامی بر میآید خداترسی، پرهیزکاری، شرم، حیا، صبر، اعتقاد به حلال و حرام است که آنها را از مؤلفههای سعادت آدمی میداند.
عفت قلم از ویژگیهای شخصیت نظامی است آثار نظامی به جز مخزنالاسرار صحنههای عاشقانه فراوانی دارد. اما هرگز زبان و قلم را به ایجاد صحنههای رکیک سوق نداده است و در چنین مقاطعی مانند ملاقات خسروپرویز با شکر و یا شیرین یا اسکندر با کنیزان و یا حضور بهرامگور در هفت گنبد با کنیزان، از حدود نزاکت و اخلاق خارج نشده است لذا مطالعه اشعار او، نظامی را شاعری عفیف، صبور، با ادب، باگذشت و قانع معرفی میکند که این همه نتیجه حکمت اوست.
نظامی حکیم است و حکیم کسی است که حکمت میداند و حکمت از نظر لغوی دانایی، علم، دانشمندی، عرفان ومعرفت معنا شده است. لفظ حکمت در قرآن کریم در مورد علم دین و حقیقت و گاه در معنی کلام خدا و قرآن به کار رفته است. اما حکمت به هر یک از معانی فوق که در نظر گرفته شود بدون تربیت نفس به دست نمیآید. بنابراین میتوان گفت حکیم نظامی مانند هر حکیم دیگری عارف است و به یاری خدا سعی شده در فصل پنجم این مطلب با آوردن اشعار این شاعر عارف بررسی گردد.
نام و نسب و ولادتگاه نظامی:
حکیم جمالالدین ابومحمد الیاسبن یوسفبن زکیبن مؤید نظامیگنجهای از استادان بزرگ و از ارکان شعر فارسی است. نام و نسب او را در کتب و مآخذ قدیم مشوش نوشتهاند. عوفی او را «الحکیم الکامل نظامیالگنجهای» نوشته وشرحی دیگر از اسم و نسب او نداده است. او خود نام و نسب خویش را در بعضی ابیات آورده و بنابر آن اشارات، نام او الیاس بوده است:
در خطّ نظامی ارنهی گام بینی عدد هزار و یک نام
و الیاس کالف بری زلامش هم با نود و نه است نامش
زاینگونه هزار و یک حصارم با صد کم یک سلیح دارم[1]
(نظامی=1001=اسماءالله. الیاس ـ الف=99=اسماءحسنی، پس وی از یک طرف در حصار اسماءالله و از طرف دیگر در پناه اسماءحسنی و از آفات محفوظ است.)[2]
نام اصلی نظامی چنان که باخر (دکتر ویلهلم باخر آلمانی اولین کسی که به تحقیق در مورد نظامی پرداخته است) نشان میدهد الیاس بوده و کنیهاش ابومحمد و لقبش نظامالدین که نظامی از آن مشتق شده است، میباشد. در مورد لقب نظامی برخی نیز گفتهاند چون پدر اندر پدر حکیم نظامی همگی نظامی و لشکری بودهاند، وی تخلص نظامی را برای خود برگزیده است. در نسخهای لقب نظامی جمالالدین ضبط شده است. در مورد نام شاعر نیز برخی او را محمد و پارهای الیاس و هدایت و احمد نامیدهاند و نیز در نسخههای قدیمی خمسه «ویس» نوشته شده و در چند نسخه خطی و چاپی خمسه «کهویس» و «کاویس» ضبط گردیده است. مرحوم وحید دستگردی در حاشیه لیلی و مجنون میگوید که در بیت:
یارب تو مرا که ویس نامم در عشق محمدی تمامم[3]
منظور شاعر این است که اویسوار عاشقم اما تصریح شاعر به نام خود همان الیاس است.
پدرش یوسفبن زکی مؤید در دورانی که شاعر هنوز جوان بوده در گذشته است:
گرشد پدرم به سنت جد یوسف پسر زکی مؤید
با دور به داوری چه کوشم دور است نه جور چون خروشم؟[4]
او در جایی دیگر در مرگ پدر چنین مینالد:
درین سیلاب غم کز ما پدر مرد پسر چون زنده ماند چون پدر مرد
چو نامد در جهان پاینده چیزی همه ملک جهان نرزد پشیزی[5]
به نظر میرسد بعد از مرگ پدر نظامی، مادرش نیز که از خانواده یکی از اشراف کُرد بوده مدت زیادی زنده نبوده است:
گر مادر من رئیسه کُرد مادر صفتانه پیش من مُرد
از لابهگری که را کنم یاد تا پیش من آردش به فریاد[6]
نظامی برعکس بسیاری از شعرا به مطالب مهمی از زندگی خویش در اشعارش هنرمندانه اشاره کرده است. مانند نام پدر و مادر و مرگ آنها که در بالا اشاره شد و همچنین مرگ دایی خود و راجع به فرزندش محمد و همسرش به نام آفاق و دو زن دیگرش در اشعار خود مطالبی آورده است. در مرگ دایی خود سروده:
گر خواجه عمر که خال من بود خالی شدنش وبال من بود
از تلـــخ گــواری نوالهام در نای گلو شکست نالهام[7]
به عقیده باخر به احتمال زیاد این دایی پس ازمرگ پدر نظامی سرپرستی او را به عهده گرفته است.
نظامی به فرزندش نیز در بیت زیر اشاره دارد:
فرزند محمد نظامی آن بردل من چو جان گرامی[8]
تاریخ ولادت نظامی معلوم نیست. باخر که غالباً اطلاعات خود را به بهترین منبع موجود یعنی به اشارات ضمنی خود شاعر درباره زندگیاش منحصر کرده است؛ سال ولادت او را در سال 535 و در گنجه میداند. محل تولد شاعر را اکثر تذکرهنویسان گنجه دانستهاند اما بعضی از تذکرهنویسان به دلیل ابیاتی از خود شاعر اصل او را از قهستان قم دانستهاند:
چو دُر گرچه در بحر گنجه گمم ولی از قهستان شهر قمم[9]
به تفرشدهی هست «تا» نام او نظامی از آنجا شده نامجو[10]
مورد دیگری که عدهای دلیل عراقیالاصل بودن نظامی میدانند این است که: «او در اشعار خود جای جای به یاد عراق است و به زندگی در گنجه علاقهای ندارد. در حالی که یک کلمه ترکی که زبان مردم گنجه در آن زمان بوده است به کار نبرده، اما کلمات عراقی فراوان است»[11] و اشعار زیر را به عنوان شاهد ذکر میکنند:
بانگ برآورد جهان کای غلام گنجه کدام است و نظامی کدام؟[12]
عراقیوار بانگ از چرخ بگذاشت به آهنگ عراق این بانگ برداشت[13]
من آن بلبلم کز ارم تاختم به باغ تو آرامگه یافتم[14]
«او در اشعارش که حدود پنجاه هزار بیت (سی هزار بیت در خمسه و بیست هزار بیت در دیوان) است؛ کمتر کلمهای به ترکی که زبان رایج آن زمان در گنجه بوده آورده و این علاقه شدید او به نیاکانش بوده است.او گاهی حتی به ترکان تعرض میکند و به نسب بلند خود که ایرانی است افتخار میکند.
ترکی صفتی وفای ما نیست ترکانه سخن سزای ما نیست
آن کز نسب بلند زاید او را سخن بلند باید[15]
تقیالدین کاشی در خلاصهالاشعار و زبدهالافکار ترجمهای از نظامی دارد که شیخ علی نقی کمرهای آن را این گونه تلخیص کرده است: ذکر سلطانالمحققین شیخ نظامی علیهالرحمه اصل وی از ولایت قم است اما مولدش در گنجه واقع شده.[16]
لازم به یادآوری است که در بررسی آثار نظامی به کلماتی ترکی بر میخوریم که در آن ایام متداول بوده و او از آنها در اشعارش استفاده کرده و ادعای بعضی که در پنجاه هزار بیت نظامی حتی یک کلمه ترکی به کار نرفته، نوعی مبالغه به نظر میرسد.
«لطفعلی بیگ آذربیگدلی در مقدمه یوسف و زلیخای خود گفته است:
دگر سرو دیار قم نظامی کزو ملک سخن دارد تمامی
ز خاک تفرش است آن گوهر پاک ولی در گنجه مدفون است در خاک[17]
محمدعلی تبریزی معروف به مدرس در ریحانهالادب فی تراجمالمعروفین میگوید:«نظامیگنجوی مطرزی قمی تفرشی فراهانی کنیهاش ابومحمد و لقبش جمالالدین و نظامالدین. موطن ومدفنش شهر گنجه از بلاد آذربایجان روسیه، شهرتش نظامی و اصلش تفرش قم یا به نوشته بعضی فراهان قم است.»[18]
خانواده نظامی:
نظامی سهبار ازدواج کرده است. اولین ازدواج او با آفاق کنیزی قبچاقی بوده که ملکفخرالدین بهرامشاه به پاس تقدیم مخزنالاسرار به او پیشکش میکند. از او صاحب فرزند پسری به نام محمد میشود. گفتهاند لیلی و مجنون را به خواهش همین فرزند که محمد نام داشت؛ آغاز کرده و در آن کتاب به محمد پندواندرزهایی بسیار زیبا و آموزنده داده است که در فصلهای بعد به آن اشاره میکنیم.
آفاق، اولین همسر نظامی عمر کوتاهی داشته و خیلی زود نظامی را در عزای خود مرثیهخوان کرده است:
به حکم آن که آن کم زندگانی چو گل بر باد شد روز جوانی
دراین افسانه شرط است اشک راندن گلابی تلخ بر شیرین فشاندن
سبک رو چون بت قبچاق من بود گمان افتاد خود کآفاق من بود[19]
پس از مرگ آفاق، نظامی به تنهایی به تعلیم و تربیت یگانه فرزندش همت میگمارد و او را به خدا میسپارد:
چو ترکان گشته سوی کوچ محتاج به ترکی داده رختم را به تاراج
اگر شد ترکم از خرگه نهانی خدایا ترک زادم را تو دانی[20]
نظامی دوبار دیگر ازدواج میکند اما همواره معتقد به داشتن یک همسر است و برای این باور دلیل میآورد:
یکی جفت تنها تو را بس بود که بسیار کس مرد بیکس بود
چو یکرنگ خواهی که باشد پسر چو دل باش یک مادر و یک پدر[21]
او در ضمن ازدواجهای مکرر خود عفت و محجوب بودن خود را نیز حفظ کرده، زیرا هرگز دو زن در کنار هم نداشته و حتی اوضاع و احوال بد روزگار و تربیت نادرست فرزندان را نتیجه بیعفتیها و زیادهخواهیها و عدم توانایی بر امیال و غرایز میداند:
از آن مختلف رنگ شد روزگار که دارد پدر هفت و مادر چهار[22]
مقام ادبی نظامی:
در کتاب تاریخ ادبیات ایران آمده است: «نظامی از شاعرانی است که بیشک باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد یا تکمیل سبک و روش خاصی توفیق یابد.
اگر چه داستان سرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده و چنان که دیدهایم از آغاز ادب فارسی سابقه داشته است؛ لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانست این نوع از شعر یعنی شعر تمثیلی را در زبان فارسی به حد اعلای تکامل برساند، نظامی است. وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص، تازه و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند در هر مورد و تصویر جزئیات و نیروی تخیل و دقت در وصف و ایجاد مناظر رائع و ریزهکاری در توصیف طبیعت و اشخاص و احوال و به کاربردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.
عیبی که بر سخن او میگیرند آن است که به خاطر یافتن معانی و مضامین جدید، گاه چنان در اوهام و خیالات غرق شده و یا برای ابداع ترکیبات جدید، گاه چندان با کلمات بازی کرده است که خواننده آثار او باید به زحمت و با اشکال، بعضی از ابیات وی را که اتفاقاً عده آنها کم نیست، درک کند. ضمناً این شاعر بنا بر عادت اهل زمان از آوردن اصطلاحات علمی و لغات و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از افکار فلاسفه و اصول و مبانی فلسفه و علوم به هیچ روی کوتاهی نکرده و به همین سبب آثار او حکم دایرهالمعارفی از علوم و اطلاعات مختلف وی گرفته و در بعضی موارد چنان دشوار و پیچیده شده است که جز با شرح و توضیح قابل فهم نیست. لیکن حق در آن است که بگوییم این شاعر سلیمالفطره، دقیقالنظر در عین مبالغه در استفاده از اطلاعات ادبی و علمی خود و یا افراط در تخیل و مبالغه در ایجاد ترکیبات نو، ملاحتی در سخن و لطافتی در بیان و علّوی در معانی دارد که این نقص و نقایصی از آن قبیل را به کلی از نظر خواننده پنهان میسازد.»[23]
جمالالدین ابومحمد الیاس گفته است:«... (او) بنابر عادت اهل زمان از آوردن اصطلاحات علمی و لغات و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از اصول و مبانی حکم و عرفان و علوم عقلی به هیچ روی ابا نکرده و به همین سبب و با توجه به دقت فراوانی که در آوردن مضامین و گنجانیدن خیالات باریک خود در اشعار داشته، سخن او گاه بسیار دشوار و پیچیده شده است. با این حال مهارت او در ایراد معانی مطبوع و قدرتش در تنظیم و ترتیب منظومهها و داستانهای خود، باعث شد که آثار او به زودی مورد تقلید قرار بگیرد و این تتبع از قرن هفتم تا روزگار ما ادامه یابد.»[24]
نبوغ او در میان شعرای ایران کمتر رقیب داشته و شخصیتش نیز. او زاهدی متقی و به دور از تعصب و خرافهپرستی بوده است و به قول ادوارد براون ترکیبی است از یک نبوغ عالی و شخصیتی معصوم در حدی که با هیچ کدام از شعرای ایرانی که زندگیشان مورد تحقیقی انتقادی قرار گرفته باشد، قابل قیاس نیست.
همچنان که باخر اشاره میکند نظامی از هدف و وظیفه شاعری تصوری بالاتر از تصورات شعرای بیشمار مداح و درباری از نوع انوری داشته است و چنان که شواهد رسمی و ضمنی نشان میدهد او از مداحی بیزار بود و از دربارها دوری میجست.
نیروی تخیل شگفتآور نظامی در تصویر صحنهها و به کارگیری کلمات و لفظها در کمال زیبایی و آوردن تشبیهات و استعارات قوی فوقالعاده است. نزدیک به پانصد مورد ترکیبات کنایی در آثار نظامی آمده است که قدرت ترکیبسازی و ایجاز و تسلط بر واژگان را نشان میدهد. امتیاز بزرگ نظامی در داستانسرایی اوست و اگر چه پیش از وی این امر سابقه داشته است اما نظامی داستانسرایی را به چنان قله رفیعی رساند که پس از او هیچ کس نتوانست بر آن صعود کند.
مورد دیگری که در شخصیت ادبی او قابل توجه و احترام است این که شعر و شاعری را شغل و وسیله امرار معاش خود قرار نداده و در کنار فعالیتهای ادبی خود شغل دیگری داشته و به این مورد در اشعارش اشاره کرده است:
این چار هزار بیت اکثر شد گفته به چار ماه کمتر
گر شغل دگر حرام بودی در چارده شب تمام بودی[25]
آثار نظامی:
میدانیم که نظامی شاعری پرکار با نبوغی عالی است. اما امتیاز بزرگ نظامی در داستانسرایی اوست. نظامی داستان غنایی را به چنان قله رفیعی رساند که هیچ کس پس از او نتوانست بر آن صعود کند. آثار او که به پنجگنج معروف شد، آن قدر محبوب اهل ادب و شعر شد که بعد از او قرنها رسیدن به آن درجه ومقام و توانایی تقریر چنین آثاری از آرزوهای بزرگ عدهای از شاعران شد. به گونهای که حدود 60 تا 70 اثر، نظیر پنجگنج تصنیف کردند. مشهورترین این شاعران عبارت بودند از: امیرخسرو دهلوی، جامی، وحشیبافقی، سلمان ساوجی و خواجویکرمانی.
ارزشمندترین آثار او پنج منظومه است به نام مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندرنامه که در اسکندر نامه به آنها اشاره میکند:
سوی مخزن آوردم اول بسیج که سستی نکردم در آن کار هیچ
وزو چرب و شیرینـی انگیختـم بـه شیـرین و خسـرو در آمیختم
و زانجـا سراپرده بیرون زدم در عشـق لیلی و مـجنـون زدم
وزیـن قصـه چون باز پرداختم ســوی هفــت پیـکــر فــرس تاختم[26]
الف) مخزنالاسرار
دکتر صفا دربارة آثار نظامی مینویسد:«مثنوی اول از پنجگنج، مخزنالاسرار مشتمل بر حدود 2260 بیت در بحر سریع که شاعر آن را به نام فخرالدین بهرامشاهبن داوود پادشاه ارزنگان که از متابعان قلج ارسلان پادشاه سلجوقی آسیای صغیر بوده و به سال 622 در گذشته است، نامیده. بنابر آن چه ابنبیبی آورده فخرالدین بهرامشاه در برابر این تحفه پنج هزار دینار و پنج سراستر رهوار، نظامی را جایزه فرمود.
مثنوی مخزنالاسرار در حدود سال 570 هجری ساخته شد و این معنی از بیت ذیل که خطاب به حضرت ختمی مرتبت است، مستفاد میشود:
پانصد و هفتـاد بس ایـامِ خـواب روز بلنـد است بـه مجلس شتاب[27]
این مثنوی که نخستین منظومه شاعر است و آن را اندکی قبل از چهل سالگی خود ساخته است، از امهات مثنویهای فارسی و مشتمل است بر مواعظ و حکم در بیست مقاله.[28]» این دفتر مشتمل بر مواعظ و حکم و از ستایش پروردگار ونعت رسول اکرم و بیست مقاله و همچنین با حکایات تمثیلی است به سبک حدیقه سنایی یا مثنوی مولوی بعد از او.
ب) خسرو و شیرین
مثنوی دوم منظومه خسرو و شیرین است. این منظومه را نظامی به سال 576 به پایان برده و گفته است:
گذشته پانصد و هفتاد و شش سال نـزد بـر خط خـوبان کس چنین فال[29]
«خسرو و شیرین در 6500 بیت به بحر هزج مسدس مقصور و محذوف است و راجع به داستان عشقبازی خسروپرویز با شیرین ساخته و به اتابک شمسالدین محمد جهان پهلوانبن ایلدگز (568ـ581) تقدیم شده و بعد از سال 576 نیز شاعر در آن تجدید نظرهایی میکرده است و علاوه بر جهان پهلوان، نام طغرلبن ارسلان سلجوقی (573ـ590) و قزل ارسلانبن ایلدگز (581ـ587) نیز در آن منظومه آمده است.»[30]
نظامی به مقایسه بین مخزنالاسرار و خسرو و شیرین میپردازد و خسرو و شیرین را در برابر مضامین حکیمانه مخزنالاسرار، هوسی بیش نمیداند.
مــرا چــون مخزنالاسرار گنجـی چـه باید در هوس پیمود رنجی[31]
آنطور که از بعضی ابیات خسرو و شیرین بر میآید هنگامی که نظامی سرگرم سرودن خسرو و شیرین بوده است، همسر خود آفاق را از دست میدهد و این مطلب در ابیات عزاداری فرهاد بر خبر مرگ شیرین به خوبی نمایان است.
جهان خالـی شد از مهتاب و خورشیـد چـمن خالی شد از شمشاد و از بید
چو مرغ عالـم افروز از جهان شد نـه شیرین، کافتاب از من نهان شد[32]
ج) لیلی و مجنون
«مثنوی سوم، منظومه لیلی و مجنون است که نظامی آن را در سال 584 به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستانبن منوچهر ساخته است.
آراستـه شـد بـه بهتـریـن حـال در سلـخ رجب بـه ثـی و فی دال
تـاریـخ عیــان کـه داشت بـا خَود هشتـاد و چهـار بعـد پـانصد[33]
لیلی و مجنون را نظامی در چهار هزار وهفتصد بیت و در مدتی اندک (کمتر از چهار ماه) سرود:
ایـن چـار هـزار بیت اکثــر شــد گفته بـه چـار مـاه کمتـر
گــر شغل دگـر حــرام بـودی در چارده شب تمــام بــودی[34]
گویا بعداً نیز در آن تجدید نظرهایی کرده و این کار را در حدود سال 588 به پایان برده است.»[35]
داستان لیلی و مجنون از داستانهای قدیمی اعراب است و عدهای به این داستان اشاراتی دارند. اما به گفته همگان کلام نظامی گوی سبقت از همگان ربوده است.
گفتهاند: «ابوالمظفر شروانشاه اخستان از نظامی خواهش میکند که داستان لیلی و مجنون را از عربی به فارسی بپردازد و بسراید. اما نظامی زیر بار نمیرود تا اینکه فرزندش محمد که در این هنگام چهارده ساله است نیز از او خواهش میکند و باز نظامی از این کار سرباز میزند تا بالاخره اصرار محمد در او کارگر میافتد و چنان در این راه عزم جزم میکند که در مدت کمتر از چهار ماه بیش از چهار هزار بیت میسراید و به کمال و زیبایی، داستانی ملالآور را چنان میآراید که هیچ اندوهی به دل نمیآورد.»[36]
این مثنوی را نظامی در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض سروده است.
د) هفتپیکر
«مثنوی دیگر، بهرامنامه یا هفتپیکر یا هفتگنبد است که شاعر به سال 593 به نام علاءالدین کرپ ارسلان پادشاه مراغه در پنج هزار و یکصد و سی وشش بیت ساخته و به وی تقدیم داشته است. این منظومه راجع است به داستان بهرامگور (بهرام پنجم ساسانی 420ـ 438 میلادی) که از قصص معروف دوره ساسانی بوده است. در این منظومه نخست نظامی شرحی از سرگذشت بهرام را در کودکی و جوانی تا وصول به سلطنت و کارهای به نام او آورده و آنگاه به داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم اشاره کرده است که برای هر یک گنبدی به رنگی خاص ساخته بود و هر روز از هفته مهمان یکی از آنان بوده و قصهای از هر یک شنیده است. این هفت داستان که نظامی از زبان هفت عروس حصاری آورده، حکایت غریبه دلچسبی است که هر یک منظومه خاصی شمرده میشود. بعد از این داستانها نظامی از پریشانی کار ملک بر اثر غفلت بهرام از کارها و حمله مَلِک چنین به ایران و داستان ظلمهای وزیر و انتباه بهرام و سرگذشت او را تا آنجا میآورد که در دنبال گور به غاری رفت و دیگر بازنگشت.»[37]
این مثنوی در بحر خفیف سالم مخبون مقطوع است که قبل از او سنایی حدیقه را بر این وزن سروده بود. قبل از نظامی، فردوسی این داستان را به نظم درآورده است. البته خود نظامی یادآور میشود که سخنان حکیم طوس را تکرار نکرده است:[38]
آن چه از او نیم گفته بد گفتم گــوهـر نیــم سفتــه را سفتــم
وانچه دیدم که راست بود و درست مــانـدمش هــم بـرقــرار نخـست[39]
هـ) اسکندرنامه
پنجمین مثنوی از پنجگنج، اسکندرنامه است. این کتاب مجموعاً در 10500 بیت و شامل دو قسمت است که نظامی قسمت نخستین را «شرفنامه»و دومین را «اقبالنامه» نامیده است.
نظامی خود درباره شرفنامه چنین گوید:
ازین آشنا رویتر داستـان خنیـده نـبـاشـد بـر راسـتـان
از آن خسـروی میکـه در جـام اوست شــرفنـامـه خـسـروان نـام اوست[40]
و نیمی از داستان اسکندر را در آن گفته و باقی را در نیمه دیگر آورده و درین باب چنین سروده است:
چو شد نیمی از این بنا مهره بست مرا نیمه عالم آمد به دست
دگـر نیمه را گر بود روزگار چنان گـویم از طبع آموزگار
کـه خـواننده را سـر بـرآرد زخـواب بـه رقص آورد ماهیـان را در آب
و در باب اقبالنامه چنین آورده است:
کـنـون بـر بسـاط سخـن گستـری زنــم کــوس اقـبـال اسـکنـدری[41]
«کتاب شرفنامه» را نظامی به نام اتابک اعظم نصرهالدین ابوبکربن محمد جهان پهلوان از اتابکان آذربایجان درآورده و بدو تقدیم کرده است.
نظامی در کتاب شرفنامه آنچه از داستان اسکندر پسر فیلفوس را که فردوسی ناگفته گذاشته بود به رشته نظم درآورد. شرفنامه حاوی داستان اسکندر از ولادت تا فتح ممالک و بازگشت به روم است و در اقبالنامه سخن از علم و حکمت و پیغامبری اسکندر و مجالس او با حکمای بزرگ و انجام زندگانی وی و انجام روزگار حکمایی است که با او مجالست داشتند. شاعر در ترتیت این دو منظومه از مآخذی در باب داستان اسکندر خاصه از اسکندرنامهها با نقل اشتباهات تاریخی آنان استفاده کرده و در همه آنها به اقتضای نظم مطالب تصرفاتی نمود.
نظامی بنابر ابیاتی که در اسکندرنامه میبینیم در نظم این داستان قصد پیروی از فردوسی داشت و در حقیقت کار خود را دنباله کار آن استاد در داستان اسکندر از شاهنامه قرار داد و با آن که در بعضی از موارد خواست به مقابله استاد طوس رود، اما با همه استادی و توانایی خویش نتوانست در آن موارد با آن شاعر چیرهدست زبانآور، همسری کند و عجب در آن است که گاه عیناً فکر یا لفظ راهنمای خود را نقل کرده است.[42]
«از جمله ابتکارات نظامی و اختصاصات اسکندرنامه آن است که در ابتدای هر یک از ابواب شرفنامه دو بیت ساقینامه و چند بیت اندرز ساخته و سپس وارد متن حکایت میشود.
مرحوم وحید دستگردی با اعتقادی خللناپذیر این مثنوی (شرفنامه) نسبتاً ضعیف را از شاهنامه فردوسی برتر میداند که این ادعای مرحوم وحید از علاقه شدید وی به نظامی ناشی شده و با حقیقت وفق ندارد.
او در موقع سرودن اسکندرنامه عمرش به شصتمین مرحله رسیده و ناگزیر شکفتگی و ظرافت و شوخ و شیرینی و شورانگیزی طبعش روی به تنزل نهاده بود و قادر به ساختن مثنویهایی نظیر خسرو و شیرین و لیلی و مجنون و هفتپیکر نمیباشد.
البته درست است که این منظومه با حماسه فردوسی برابری نمیکند اما گاهی ابیات بسیار بلند و مضامین خیلی دقیق در آن دیده میشود.»[43]
البته خود شاعر مدعی است که تازگی سخنش مانند جوانی او همان شور و زیبایی ارزشمند را دارد، میگوید:
بلـی گـر چه شد سال بر من کهن نشد رونق تازگیم از سخـن
هنوز هم کهن سرو دارد نـوی همـان نغز خنگم کند خوشروی
هنوزم بـه پنجاه و هفت از قیـاس صدم در ترازو نهد حق شناس
هنوزم زمانه بـه نیروی بخت دهد دُر به دامان و دیبا به تخت
به شصت آمد اندازه سال من نگشت از خود اندازه حال من[44]
آثار دیگر:
به جز پنجگنج حکیم نظامی اشعار دیگری مانند رباعی و ابیات فرد نیز داشته که از تذکرهها و مجموعهها جمعآوری شده است.
دولتشاه سمرقندی میگوید:«دیوان شیخ نظامی ورای خمسه قریب بیست هزار بیت باشد و غزلیات مطبوع و موشَّحات مصنوع بسیار دارد.»[45]
اما متأسفانه دیوان بیست هزار بیتی نظامی هم اکنون در دسترس نیست. هر چند که باخر با توجه به بیتی از لیلی و مجنون معتقد است که شاعر دیوانش را در همان ایامی که آن شعر را مینوشته، تنظیم کرده است.
«نظامی همچنان که قبلاً گفتهایم غیر از پنجگنج، دیوان قصائد و غزلیاتی هم داشت. عوفی که معاصر شاعر بوده، گفته است جز مثنویات شعر از او کم روایت کردهاند و فقط از یک راوی در نیشابور غزلها و مرثیهای ازو درباره پسر خود شنید که آنها را در لبابالالباب نقل کرده است. لیکن مسلماً نظامی را قصاید متعدد بود که به پیروی از سنایی در وعظ و حکمت سروده است و همچنین غزلهای بسیار ازو روایت کردهاند. مجموع این قصائد و غزلها، دیوانی را پدید آورده بود که بر اثر الحاقات بعدی شماره ابیات آن فزونی یافت. چنان که به قول دولتشاه به بیست هزار بیت میرسید. لیکن بعدها پراکنده شد و اکنون قسمتی از آنها در مجموعهها در دست است که بعضی را مرحوم وحید دستگردی با جدا کردن اشعار منسوب به نظامی در گنجینه گنجوی گرد آورده است.»[46]
مقام علمی نظامی:
یکی از مواردی که درباره نظامی در پرده ابهام است علاوه بر محل تولد و دوران کودکی؛ تحصیلات و معلمین اوست. در تذکرهها نامی از معلم یا معلمین نظامی نیست اما آن چه مسلم است این که نظامی مردی درس خوانده و معلم دیده بوده است و ممکن نیست همه علوم را بدون معلم فرا گرفته باشد. اما معلمین او گمنام بودهاند. او چنان که خود میگوید تن در طلب علم و هنر رنجه داشته و با تحمل رنج و سختی، در علوم و فنون مختلف عصر خود مهارت پیدا کرده است:
به بازی نبردم جهان را به سر که شغلی دگر بود جز خواب و خَور
نخفتم شبی شاد در بستری که نگشادم آن شب زدانش دری[47]
و درجایی دیگر از خود به دلیل داشتن علوم مختلف این گونه تعریف و تمجید میکند:
که دیدهست بر هیچ رنگین گلی زمن عالی آوازتر بلبلی
زهر دانشی دفتر آراسته به هر نکتهای خامهای خواسته
پذیرفته از هر فنی روشنی جداگانه در هر فنی یک فنی[48]
او حکیمی دانا ومنجمی آشنا به سیارات است:
منم دانسته در پرگار عالم به تصریف و به نحو اسرار عالم
همه زیج فلک جدول به جدول به اصطرلاب حکمت کردهام حل
که پرسید از من اسرار فلک را که معلومش نکردم یک به یک را[49]
او در جوانی شاعری حکیم و دانشمندی آگاه بود و فیلسوفی بزرگ. او عقاید فلسفی مهمی را در اشعارش ابراز کرده اما با وجود علم فراوان و حکمت، گاهی دچار حیرت میشود و این تحیر را چنین ابراز میدارد:
مرا حیرت بر آن آورد صدبار که بندم در چنین بتخانه زنار[50]
و چون فردی حکیم است و دانشمند و فرزانه؛ میداند که اگر عنایت الهی به مدد او نیاید با همه علم و آگاهی و قوه تعقل راه به جایی نمیبرد و ممکن است با وجود آن همه معلومات به بیراهه کشیده شود و اگر اکنون باقی و جاوید است و در راه مستقیم، این هدایت که ثمرهاش زندگانی جاوید است از جای دیگری به او هبه شده است:
ولی چون کرد حیرت تیز گامی عنایت بانگ برزد کای نظامی
مشو فتنه بر این بتها که هستند که این بتها نه خود را میپرستند
همه هستند سرگردان چو پرگار پدید آرندة خود را طلبکار
تو نیز آخر هم از دست بلندی چرا بتخانهای را در نبندی
نموداری که از سرتا به ماهی است طلسمی بر سر گنج الهی است[51]
اما در حد علوم معمول و متداول زمان تصوراتی این چنین نیز دارد:
خبرداری که سیاحان افلاک چرا گردند گرد مرکز خاک[52]
نظامی اطلاعات وسیعی در علوم قرآنی دارد و جالب این است که اکثر آیات مورد استفاده نظامی به صورت فارسی سلیس و روشن آمده است. او با وجود آشناییاش به زبان عربی مانند شعرای دیگر چون مولوی، سعدی و حافظ به اشعار عربی نپرداخته است.
او همانطور که از اشعارش بر میآید از کودکی مشغول تحصیل و فراگیری علم بوده است:
چوسال آمد به شش چون سرو میرست رسوم شش جهت را باز میجست
چنان قادر سخن شد در معانی که بحری گشت در گوهرفشانی
چو از باریک بینی موی میسفت به باریکی سخن چون موی میگفت
چو بر ده سالگی افکند بنیاد سر سی سالگان بر باد میداد[53]
پس از رسیدن به سی سالگی و کسب دانش و علوم زمانه گوشهگیری اختیار کرده است. چنان که خود میگوید:
سیگذشت از عمر بر خیز ای نظامی گوشهگیر من نصیحت کردمت باقی تودانیها و هان[54]
او تلاش و کوشش برای کسب علم را شبانهروزی دنبال کرده است و چنان که خود میگوید تن در طلب علم و هنر رنجه داشته و با تحمل رنج و سختی در علوم و فنون مختلف عصر خود مهارت پیدا کرده است.
به بازی نبردم جهان را به سر که شغلی دگر بود جز خوابوخور
نخفتم شبی شاد در بستری که نگشادم آن شب زدانش دری[55]
اما این جد و جهد و سعی و تلاش را برای رسیدن به دقایق و اسرار تا زمانی ادامه میدهد که:
هر چه هست از دقیقههای نجوم با یکایک نهفتههای علوم
خواندم و سرّ هر ورق جستم چون تو را یافتم ورق شستم[56]
و هنگامی که به معرفت حقیقی رسیده و او را مییابد؛ باقی علوم را به کناری نهاده و مستغرق در او میشود.
سبک شعری نظامی
برای یافتن سبک شعری نظامی گنجوی باید علوم ادبی دوره زندگی شاعر و خصوصیات شعری آن ایام مورد مطالعه قرار بگیرد و همچنین برای آشنایی با سیر و سلوک این حکیم بزرگوار باید جریان فکری تصوف و عرفان در قرن ششم بررسی شود. برای آگاهی یافتن از این موارد از جلد دوم کتاب تاریخ ادبیات دکتر صفا استفاده نموده و مطالب را از جای جای قسمت علوم ادبی از صفحه 326 تا 365 به یکدیگر پیوند دادهام.
شعر فارسی در قرن ششم از هر جهت در مراحل کمال و مقرون تنوع و تحول بوده است. در اوایل قرن پنجم و اوایل قرن ششم شعر فارسی هنوز تحت تأثیر سبک دوره اول غزنوی قرار داشت و حتی گاه شاعرانی میکوشیدند که سبک سامانی را احیا کنند.
در اوایل قرن ششم نیز هنوز تتبّع دیوانهای شاعران اوایل قرن پنجم متداول بود. ولی این امر از آوردن طریقههای جدید جلوگیری نمیکرد. این دوره، دوره تغییر سبک گویندگان است و این ابتکار باعث تفاخر شاعران بوده است. شاعران این قرن با دقت فراوان در خیال و اصرار درآوردن مضامین دقیق و باریک در کلام مزین، خو گرفتند.
در این میان روش سنایی در اشعار زاهدانه و عارفانه در قرن ششم مورد تقلید قرار گرفت و شعرا میکوشیدند برای تشبه به این شاعر، قصاید و غزلیات او را تقلید کنند. نظامی نیز در وعظ و اندرز یکی از پیروان سنایی است و میکوشید در قصایدش همان لهجه، همان افکار و همان تعبیرات را تقلید کند. زیرا سنایی نه تنها در غزل و قصیده سبک تازه و شیوه بیسابقه آورده است، بلکه در ایجاد مثنویهای عرفانی و اجتماعی هم موفق شده که مکتب تازهای ایجاد کند و مثنویهای او بعد از وی مورد تقلید قرار بگیرد.
نظامی همچنین در اشعار خود دارای افکار بسیار دقیق و باریک و اصرار فراوان به آوردن مضامین جدید و معانی و ترکیبات بدیع، بیسابقه و ایراد لغات و ترکیبات عربی بسیار است و این عوامل باعث شده که اشعار او بدون دقت دریافته نشود و حتی گاه قطعاتی از کلام او لاینحل بماند.
«ایرادی که بعضی از ناقدان بر کلام خاقانی و نظامی وارد میکنند و برخی از ترکیبات و یا تعبیرات آنان را غلط یا نارسا میپندارند به کلی باطل است. زیرا آنان که با لهجه دری آشنایی یافتهاند؛ میخواهند شعر شعرای آذربایجان را که با لهجه آذری خو گرفته و طبعاً هنگام شاعری مغلوب عادت خود بودهاند؛ از دید یک تن از ایرانیان خراسان یا ماوراءالنهر ببینند و تحلیل و تجزیه کنند. حال آن که برای فهمیدن فکر و سخن نظامی و خاقانی اول باید لهجه آذری قدیم و محیط معنوی آذربایجان آن روز را شناخت و آن گاه درباره اشعار این دو استاد بزرگ اظهار عقیده کرد.»[57]
در نیمه دوم قرن ششم حوزه ادبی عراق (اصفهان، همدان، ری) در ایجاد شیوه خاص در شعر فارسی موثر بود. تکمیل و توسعه مکتب عراق بیشتر به وجود شاعرانی است که بعد از حمله غزان و کساد بازار شعر و ادب در خراسان از آن سامان مهاجرت کردند و به خدمت سلاطین و امرای عراق و آذربایجان درآمدند.
نیمه دوم قرن ششم و اوایل قرن هفتم سبک عمومی شعرا با آن چه در نیمه اول قرن ششم بود؛ تفاوت عمده داشته است. باید بگوییم که سبک شاعران نیمه دوم قرن ششم در قصیده و غزل مقدمه ظهور سبک عراقی در شعر فارسی بوده است.
نظامی مانند سنایی و ناصرخسرو سرگرم وعظ و تحقیق بوده و یا قسمتی از اوقات خود را وقف این کار میداشته است. نظامی از کسانی است که دارای طبعی بلند بوده و سخن خود را ارزان نمیفروخته ودست تکدی نزد این و آن دراز نمیکرده است.
وعظ و حکمت از اواخر قرن چهارم خاصه در شعر کسایی مروزی به مراحلی از کمال رسیده بود؛ اما کمال واقعی آن در قرن پنجم و ششم و هفتم است.
سنایی بزرگترین شاعری است که در اوایل قرن ششم وعظ را در اشعار خود به نهایت کمال و علو مرتبه رسانید. وی معانی حکمی و عرفانی مخلوط به اندرز و نصحیت را با عبارات فصیح و خیالات عالی و تعبیرات کم نظیر خود همراه کرده و در بسیاری از موارد چنان با بیان شیوا و معجزهآسای خود موثر ساخته است که کمتر میتوان قصیدهای از این گونه قصاید او را خواند و بیتأثیر به پایان رساند. او در همان حال که به نکات عرفانی توجه داشته، متمایل به وعظ و نصیحت و راهنماییهای اجتماعی نیز بوده است. مهمترین کسی که در اواخر قرن ششم در این راه توفیقی یافت؛ نظامی در مخزن الاسرار است.
اشعار عاشقانه و غنایی در شعر فارسی از اواسط قرن سوم شروع شد. اما دوره کمال آن (اشعار غنایی) از قرن چهارم آغاز شد که شاعران به سرودن نوع خاصی از شعر که غزل مینامند، پرداختند. نظامی نیز غزلهای خوب و لطیف بسیار دارد که غالباً چاشنی عرفان نیز در آن محسوس است.
داستان سرایی که از آغاز شعر فارسی دری مورد توجه بوده به وسیله نظامی به حد اعلای کمال رسید.
قدرت نظامی در نقل داستانها و مهارت او در وصافی و دقتی که در کلام خود به کاربرده است؛ باعث شد که منظومههای وی مورد توجه و تقلید شاعران بعد از او قرار بگیرد.
نظامی در اسکندر نامه، متروک ماندن داستانهای حماسی را که به دلیل تسلط غلامان قبایل زرد پوست بر ایران ایجاد شده بود؛ جان تازهای بخشید.
سبک گفتار عرفانی
نظامی یکی از شخصیتهای بارز تاریخ معرفت بشری است و حقایق و معارف بسیاری را در عالم علم و دانش در قالب شعر به دیگران آموخته است و با توجه به علم و معرفت و حکمتی که در این شاعر توانا وجود داشته است؛ به یقین، عرفان خود را نیز همانند هنر شاعری، به گونهای خاص در اختیار دیگران قرار داده است. البته روش ارائه حقایق عرفانی او با دیگر شعرا تفاوتهایی دارد.
علامه جعفری میگوید: «نظامی در مناجاتها و به طور کلی در آن ابیات که سخنی از الهیات به میان آورده است؛ از تغزل و توصیف به وسیله مفاهیمی از قبیل می، دلبر، شاهد، خرابات و زیباییهای محسوس استفاده ننموده است. بنابر تحقیق بعضی از صاحبنظران، تغزل در توصیف خداوندی و صفات و افعال آن مقام شامخ و هم چنین مناجاتها و نیایشها با آن مقام ربوبی از قرن هفتم به این طرف رایج شده است. البته رواج این روش در میان عرفا و حکمایی که از مفاهیم و احساسات ادبی بیشتری برخودار بودهاند؛ مشاهده شده است و میگویند پیش از این، از این روش خبری نیست.»[58]
ایشان علت اصلی نیاز به تغزل و توصیفات محسوس را عدم بلوغ مغزی و روانی اکثریت انسانها میداند و معتقد است کسانی که نمیتوانند حقایق معقول را آن چنان که هستند درک و دریافت نمایند، به هیچ روی نمیتوانند مفاهیم و حقایق الهی که مافوق معقولات معمولی است؛ بفهمند. علت عمده رواج تغزل و توصیفات با زیباییهای محسوس درباره امور ماورای طبیعی حتی خداوند، موثر بودن این گونه محسوس گرایی بوده است و مولوی و مغربی و... با کمال صراحت این مطلب را بیان نمودهاند.
مطلب دیگر این که برای ارائه کردن حقایق ماورای طبیعی و مفاهیم الهی قالب تغزلی بسیار نارساست و نمیتواند حق مطلب را ادا کند. به همین دلیل باید برای انتقال این حقایق راه تازهای جست.
آن جامه کز حروف بود تار و پـود آن بــرقــامت رســای نگارم رســا نبـود
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 186 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 95 |
فهرست مطالب
چکیده ......................................................................................................................................................... الف |
فصل اول: کلیات ................................................................................................................................. 1 |
مقدمه ....................................................................................................................................................... 2 |
بیان مساله .............................................................................................................................................. 6 |
هدف پژوهش ...................................................................................................................................... 7 |
اهمیت و ضرورت پژوهش ............................................................................................................... 8 |
فرضیههای پژوهش ........................................................................................................................... 11 |
متغیرهای پژوهش ............................................................................................................................. 12 |
تعاریف عملیاتی: ................................................................................................. 12 فصل دوم: ادبیات وپیشینه پژوهش آموزش و پرورش و تاریخچه آن در ایران .................................................................... 15 اهمیت آموزش و پرورش ............................................................................................................. 18 اهداف آموزش و پرورش ............................................................................................................. 19 مقاطع تحصیلی ................................................................................................................................. 22 مقطع ابتدایی ..................................................................................................................................... 24 اهمیت و ضرورت آموزش و پرورش دوره ابتدایی ....................................................... 25 اهداف دوره ابتدایی ............................................................................................................... 27 ویژگیهای معلم دبستان .............................................................................................................. 28 |
تاریخچه جنسیت ........................................................................................................................... 32 الگویابی جنسی .......................................................................................................... 35 هویت ، نقش و تفاوتهای جنسی ........................................................................................... 37 پیشرفت تحصیلی ....................................................................................................... 39عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی ............................................................................................ 40 سایر عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی ................................................................................. 40 انگیزه و اثر آن در پیشرفت تحصیلی ....................................................................... 42معیارهای پیشرفت تحصیلی ...................................................................................... 46آزمون معلم ساخته در مقابل آزمون تجاری ......................................................................... 47 آزمون های پیشرفت در مقابل آزمونهای استعداد ................................................... 48نقش معلم و جنسیت در آموزش و پرورش ............................................................... 48 تاثیر گرمی و صمیمیت معلم در پیشرفت تحصیلی دانش آموز ......................... 50 پیشینه پژوهش.................................................................................................................................. 52 جمع بندی پژوهشها مربوط به معلم مرد در دبستان................................................................ 56 پژوهشهای انجام شده در مورد برتری معلم زن در دبستان.................................................... 61 فصل سوم: روش اجرای پژوهش روش پژوهش ............................................................................................................ 66 ابزار اندازه گیری پژوهش........................................................................................................... 66 روش اجرای پژوهش................................................................................................................... 67
|
جامعه آماری پژوهش........................................................................................................................ 67 نمونه آماری و نحوه انتخاب آن ................................................................................. 69 مدل های آماری .......................................................................................................................... 69 فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها توصیف داده ها ......................................................................................................................... 71 استنباط دادهها..................................................................................................... 72 فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری نتیجه گیری کلی .................................................................................................................... 80 نتیجه گیری فرضیه به فرضیه................................................................................................ 84 محدودیت های پژوهش ....................................................................................................... 89 پیشنهادهای پژوهش ............................................................................................................. 90 منابع و مآخذ ........................................................................................................................... 92 |
مقدمه :
برای دست یافتن به نتایج مورد نظر در یادگیری ، تعیین و طبقه بندی اهداف آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت برای طبقه بندی اهداف آموزشی طرحهای مختلفی ارایه کرده اند . یکی از طبقه بندیهای مشهور در زمنیه اهداف آموزشی ، طبقه بندی بلوم (1965) است . وی اهداف آموزشی را به سه حیطه «شناختی» ، «عاطفی» و «روانی ـ حرکتی» تقسیم میکند . حیطه شناختی شش طبقه دانش ، نگهداری ، کاربستن ، تحلیل یا تجزیه ، ترکیب و ارزشیابی را در بر میگیرد و حیطه عاطفی بیشتر با مقوله های انگیزشی و هیجانی ، نگرش و قدردانی، ارزش دادن و نظایر آن سرو کار دارد . این طبقه بندی می تواند راهنمای تدریس و یادگیری باشد و می توان گفت که شناخت و عاطفه دو عنصر اساسی در یادگیری هستند .
اعتبار و ارزش بسیاری از پژوهشها انجام شده در موقعیتهای یادگیری به بررسی فرآیندهای شناختی در ارتباط با فرآیند انگیزشی دارد . عده زیادی از پژوهشگران فرآیندهای شناختی و انگیزشی دانشآموزان و رابطه آنها را با عملکرد تحصیل را هم به صورت مجزا و هم در ارتباط با یکدیگر مـورد پـژوهش قـرار داده اند . مرتبط کردن پژوهشها انجام شده بر روی انگیزش تحصیلی و مطالعات انجام شده بر روی شناخت دانشآموزان از کارهای مهم و ارزشمند روانشناسی تربیتی است (کرتور و دور کمپر 1985) .
در نظر عامه ، غالب معلمان و حتی برخی بررسی ها تمام مسئولیت شکستهای تحصیلی و در بعضی موارد پیشرفتهای تحصیلی بر عهده خود دانشآموزاست و به استناد داوریهای بدوی اتهام را تنها متوجه هوش یا همت دانشآموزمیکند . لذا سخنانی نظیر : «استعدادش کافی نیست» ، «در حد امکان کوشش نمیکند» ، «باهوش است ولی کار نمیکند» شنیده میشود. پس هوش یا شخصیت کودک بـدون تحلیل و توضیح و بدون آن که ارتباطهای مقابلشان روشن شود و بدون این که پرسشی درباره ریشه هـای عـدم کفایت یا فقدان آنها مطرح شود ، سخت در معرض اتهام قرار میگیرند و این خود شاهـدی بر فقـر آشکار روانشناسی و زندانی بـودن آموزش ها در چنین چاله ای است (توگال ترجمه شجاع رضوی 1380) .
برای برطرف کردن این مشکل باید به مسئولیت خطیر معلمان نیز پرداخته شود ، تعداد کثیری از معلمان آموزش ابتدایی برای تلاش آموزشی خود آماده نشده اند . لذا تجربه ثابت کرده است که صرفنظر برخی از استعدادهای شخصی و موقتی ، آوختن حرف معلمی آهنگی آرام دارد و بیشتر از مطالعات نظری از را سرمشق گرفتن دقیق و توضیحی از کلاسهای رسمی و با مدیریت مطلوب آموخته میشود.
پس استمداد از علم یا دانشی که روش آموزش مناسب را تعیین کند بدون تردید نخستین راه چاره خواهد بود . اما به رغم تلاشهای مقطعی و پراکنده ، این دانش (روانشناسی تربیتی) از دید کثیری از دست اندرکاران پنهان مانده است . واقعیت این است که در مورد بسیاری نکتههـا، روانشناسی تربیتی هنـوز ناگزیر به کنـار هم قـرار دادن نظـریه هـای آموزشی و روانشناسی بـه صورت مجمـوعه های نامنسجمی است که در عمل به دشواری در قلمرو یکدیگر جای میگیرند و مبـادله میشوند (نت 1979) .
معلمان خوب ، خوب به دنیا نمی آیند ، بلکه ساخته میشوند . نمی توان فرض کـردکـه هـرکس می تواند تدریس کند . بر این مهم، به دانش و مهارت وسیعی نیاز است تا آموزش و یادگیری دانشآموز تضمین شود، خود را در اختیار یک پزشک ، وکیل و ... قرار نمی دهیم مگر آن که حداکثر اعتماد را به مهارت او پیدا کنیم . بنابراین نباید تصور کرد که بدون آن که مهارت خود را اثبات کنیم . کودکان به ما اعتماد پیدا خواهند کرد . هیچ کس مایل نیست تحت آموزش معلمی قرار گیرد که فاقد کفایت است .
مـا اغلـب ، دربـاره این که معلمان برجسته چگونه مهارتهای خود را به دست می آورند و کامل میکنند فکر نمی کنیم . البته ، معلمان خوب ، غیر از مهارتهایی که در تدریس دارند از صفات فراوان دیگری نیز برخوردارند . آنها درباره دانشآموزان خود اطلاعات زیادی دارند . از کار با دانشآموزان لذت می برند و درباره موضوع درس خویش مطلع اند و به تدریس علاقه دارند . روانشناسی تربیتی برای این به وجود نیامده است که شما در یک موصوع درسی خاص صاحب تخصص شوید .
حرفه پیچیده و دشوار معلمی احتیاج به هنرمندی و اطلاعات علمی دارد . تدریس هنرمندانه مسلماً با عواطف و ارزشها ، و همان طور که برخی گفته اند با روح معلم خوب آمیخته است . برخی از معلمان چنان در کار خود غرق میشوند که به نقاشان درحالت خلق آثار هنری، شباهت پیدا میکنند . معلمان خوب خلاق هستند و مشکلات خود را با ابداع روشهای تدریس و تدوین مواد آموزشی مناسب حل میکنند . تعلیم و تربیت درمقام علم از روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، عادت شناسی و بسیاری علوم دیگر بهره میگیرد تا موجبات تدریس کارآمد را فراهم سازد. معلمان در فرآیند تدریـس از روش هـای علمـی متعددی مانند تولید فرضیه ، آزمایش فرضیه و مشاهده نتایج استفاده میکنند . در تدریس خوب ، علم و هنر به طور پیچیده در هم تنیده اند .
تدریـس خـوب فقـط ایـن نیسـت کـه توانائی های ذهنی دانشآموزان رشد داده شود (اورتسون و اسمیلای 1987) . معلمان کارآمد می توانند از آغاز کار رابطه خوبی با دانشآموزان خود برقرار سازند . آنها با آزادی و به آسانی با عضای کلاس برخورد میکنند و دانشآموزان ، آنها را معلمانی صمیمی و قابل اعتماد می یابند (راجرز 1983) . آنها به جای رقابت ، بر همکاری که تجارب یادگیری مثبت تری را برای دانشآموزان در بردارد تأکید میکنند به جای محصول یادگیری ، فرآیند یادگیری مورد تأکید آنهاست (جانسون 1988) . هدف کلی و مهم معلمان کارآمد بهبود رابطه بین دانشآموزان و رشد دایمی عزت نقس در ایشان است . معلمان کارآمد رشد خود پنداره را در دانشآموزان خـود درک میکنند و فعالیتهای کلاس را به نحوی سازمان میدهند که موجب شکل گیری خود پنداره مثبت در ایشان شود .
از سوی دیگر علاوه برخود دانشآموزان و معلمان آنها مسایل دیگری هم هست که بر یادگیری تأثیر می گذارد مسایلی که در سالهای اخیر بیشتر بدان پرداخته میشود . مواردی از قبیل نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی ، محیط داخلی مدارس ، محیط مدارس ، محیط اجتماعی کودک در آن مشغول یادگیری است و ... که از آن جمله است رابطه ای که کودک و معلم با یکدیگر برقرار می سازند .
پژوهشها مختلفی به بررسی رابطه میان فرآیندهای شناختی و همچنین ارتباط آنها با پیشرفت تحصیلی مبادرت کرده اند . بین درجه بندی که معلمان از آفرینندگی دانشآموزان به عمل آورده اند با همجنس بودن معلم رابطه داشته است (هولند 1959) و پژوهشها دیگری نشان می دهد که معلمان دانشآموزان همجنس خود را بهتر ارزیابی کرده اند ، البته در حیطه عاطفی (کروپلی 1967) . از طرف دیگر به نظر می رسد که فعالیتهای شناختی نظیر تبادل کلامی اطلاعات ، درک مطلب و ... بین دانشآموزان و معلمان همجنس او بهتر صورت میگیرد . از سوی دیگر کودکانی که دارای مشکلات عاطفی و روان شناختی بوده اند ، بهتر توانسته اند در مقابل معلمان همجنس پاسخهای خود را ارایه کنند تا معلمان غیر همجنس .
الف ـ بیان مساله :
موفقیت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در طی پژوهشها و پژوهشهای مختلفی که تاکنون صورت گرفته است به عوامل مختلفی چون: رابطه معلم با دانشآموزان ، برنامه درسی ، محتوی ، روش تدریس و از این قبیل نسبت داده شده است . اما در این میان رابطه دانشآموزان با معلم در این پژوهش بیشتر مورد بررسی قرار دارد .
شاید نظریه قدیمی گماردن معلمان زن برای تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی ، امروزه خیلی کاربرد نداشته باشد و این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی با کدام یک از معلمان مرد یا زن بهتر پیشرفت تحصیلی نشان میدهند و آیا بهتر است که در آینده برنامه درسی این افراد به گونه ای طراحی شود که معلمان همجنس به تدریس بپردازند و یا معلمان غیر همجنس .
هدف پژوهش :
در چند سال اخیر که فکر تجدید نظر در برنامه های تحصیلی و روش اجرای آنها به میان آمد همواره این نکته در مد نظر بود که چه عواملی در مرحله اجرای برنامه های آموزش و پرورش باید وجود داشته باشد تا هدف های نهایی تعلیم و تربیت در تمام جهات به نحو مطلوب تأمین شود .
در جست و جوی این عوامل آن چه بیش از همه جلب توجه میکند وجود معلم بوده است زیرا به هیچ تردید کلیه دستگاههای فرهنگی مصروف بر این است که دو رکن مهم مدرسه یعنی «معلم» و «شاگرد» در شرایط مناسبی در برابر هم قرار گیرند و شاگرد به راهنمایی و همکاری معلم خود به سوی اهداف نهایی تعلیم و تربیت سوق داده شود .
پس در این نکته خلافی نیست که معلم قوی ترین عامل اجرای برنامه است و اوست که می تواند یک برنامه ناتمام و ناقص را برای شاگردان خود جالب و سودمند کند و هم اوست که به سبب بی خبری با عدم علاقه ممکن است بهترین برنامه را به بدترین صورت اجرا کند .
اعتقاد راسخ به این حقیقت راقم این سطور را در کنار مسئولان تربیت قرار داده و بر آن می دارد که هر برنامه ای را با نمونه هایی از روش صحیح تعلیم تربیت مختلف همراه ساخته تا مجریان برنامه را سریع تر آسانتر به هدف مطلوب برسانند . بنابراین هم در محیط های آموزشی و تربیتی (به خصوص کودکستان و مدرسه) آموزگاران و مربیان این کلاسهای مهم تربیتی باید افراد لایق و شایسته باشند تا امر تربیت و تعلیم بدون هیچ مشکلی و به نحو مطلوب تحقق یابد . از آن جا که نقش و تأثیر مثبت زن در امور تعلیم و تربیت به خصوص در مقطع کودکستان و دبستان روشن میشود .
بنابراین ضروری میکند که این موجود فرشته خو که جلوه ای از جمال و جلال خداوند و مایع آسایش و آرامش جامعه کوچک (خانواده) و جامعه بزرگ مدرسه را فراهم میکند در جایگاه خود گمارده و مسئولیت تعلیم و تربیت در مقطع دبستان (ابتدایی) بیشتر به دوش بکشد درواقع مسئولان باید سعی کنند از وجود این موجود فرشته خو و بی ادعا که امور تعلیم و تربیت را با جان دل پذیر است . بیشتر در مقطع ابتدایی استفاده کنند تا جامعه انسانی به سوی تعالی و تکامل و سعادتمندی هر چه بیشتر نزدیک تر شود .
هدف از بررسی حاضر شناسایی تأثیر جنسیت معلمان بر روی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر دوم ابتدایی است تا با نتایج به دست آمده راهکارهای اجرایی برای گسترش و یا عدم توسعه حضور یکی از دو جنس برای تدریس پسران ارایه داد .
اهمیت و ضرورت پژوهش :
اگر بخواهیم اهمیت ضرورت پژوهش را دریابیم لازم است به اهمیت تعلیم و تربیت اشاره کنیم . در این جهت کافی است روز اول مهر را در نظر بگیریم که آن روز چگونه چهره شهر عوض میشود و در شهر غوغایی برپا میشود همه خانواده ها در تلاش هستند که اولین روز مدرسه فرزندشان سر وقت در مدرسه حاضر شود . چه بسیار پدران و مادرانی که امروز برای اولین بار فرزند خود را به مدرسه می فرستند و چشم نگران امروز و فردا و آینده او هستند .
شاید اندک باشند کسانی که به امر آموزش و پرورش بی توجه اند ، و اکثریت قریب به اتفاق پدرها و مادرها ، بر خود فرض و واجب می دانند که فرزندشان حتماً به مدرسه رفته و تحصیلات متوسطه را تا آن جا که امکانات و توانایی وجود دارد بخواند تا برای خود چیزی شود و از قبل این خیری نیز به جامعه خود برساند .
امروز چه بسیار پدر و مادرانی هستند که از دهان خود زده ، تا فرزند بیاموزد و چگونه ادب و آداب آموخته و راه و رسم زندگی را فراگرفته ، گرمی و سردی چشیده و خلاصه مرد زندگی شود . و در راه تعالی و تکامل گامهای مثبتی بردارد و اگر انسان در جهت تکامل گام بردارد و در جایگاه خود (یعنی مدار انسانیت) قرار بگیرد ، زمانی است که سعادت کل جامعه تأمین میشود و به خصوص این که آن زمان همه هستی به کمال رسیده است .
چون که در جهان بینی اسلامی انسان مقام بسیار بالایی دارد . نماینده خدا بر زمین ، مسجود فرشتگان و گل سرسبد عالم خلقت است .
اینها همه به خاطر استعداهایی است که خداوند در درون انسان به ودیعت نهاده اگر در حیات او شکوفا شود از فرشته بالاتر خواهد بود .
شکوفایی استعدادها تنها در سایه تعلیم و تربیت صحیح میسر است و اصولاً برای تربیت تعریفی بهتر از شکوفا کردن استعدادهای درونی نیست و از این جا معلوم میشود نقش تربیت و نهادهای تربیتی و مربی در زندگی انسان ها چه حد مهم است و در این خصوص زن جایگاه ویژه ای دارد . (ناصر مکارم ، بهمن ماه 1370) .
تربیت و آموزش و پرورش اگر به معنی واقعی خود اعمال شود در دوران کودکی و با دلبستگی و اخلاص و ایمان همراه باشد بدون شک در تعالی و تکامل روحی و جسمی و اجتماعی انسان مؤثر خواهد بود . به خصوص این که مسایل و مطالب آموزشی و تربیتی با علوم عصر تطبیق داده شود و با اصول مبانی تربیت اسلامی همراه باشد بدون شک این شیوه در دل و جان تربیت شونده مؤثر خواهد بود و او را به تعالی و تکامل و سعادت ابدی خواهد رسانید . اولیاء و مربیان و نهادهای آموزشی باید به این نکته توجه داشته باشند تا امر تربیت و تعلیم بدون هیچ مشکلی به نحو مطلوب تحقق یابد . و در این جهت هماهنگی بین عوامل متعدد تربیت و تعلیم که غالباً از خانواده آغاز شده، یعنی نیازهای عاطفی کودک را خانواده تأمین میکند . مدرسه و محیط های آموزشی به امور علمی و فرهنگی اهمیت میدهند و محیط های اجتماعی دیگر نیازهای اجتماعی را تأمین میکند هر یک از این عوامل برای خود راه خاصی را طی میکند .
اگر بین برنامه های تربیتی و قوانین طبیعت و نیازهای فطری کودک از یک سو و بین عوامل مختلف مانند خانواده و مدرسه و محیط اجتماعی از سوی دیگر هماهنگی باشد هیچ مشکلی در مسیر تربیت پیش نخواهد آمد و این نکته را زنان بیشتر در می یابند . از آن جا که برای دانشآموزمقطع ابتدایی دور بودن از محیط خانه و خانواده تا حدودی غیر قابل تحمل است و خلاء زیـادی را حـس میکند ، گماردن زنان در مقطع ابتدایی این خلاء را پر میکند و محیط خشک مدرسه را تبدیل به محیط گرم خانوادگی میکند و انگیزه آموزشی را در دانشآموزان بیشتر میکند و به علاوه این که در بهداشت و سلامتی جسم و جان دانشآموزان نقش مؤثر ایفا میکند و امنیت روانی را در مدرسه حاکم میکند در نتیجه تأثیر مثبت حاصله از این به جامعه تزریق میشود و جامعه به سوی سعادت رهنمون میشود. بنابراین پی بردن به این نکته که نقش زنان در پیشرفت جامعه چقدر است ، مشت نمونه خروار است ، و نتیجه بررسی های این پژوهش ، این حقیقت را روشن میکند و این مساله از اهمیت بالائی برخوردار است .
فرضیه های پژوهش :
الف : فرضیه اصلی :
بین پیشرفت تحصیلی دانشآموز پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم مرد با پیشرفت تحصیلی دانشآموز پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم زن درجامعه آماری تفاوت معنی داری وجود دارد .
ب : فرضیه های فرعی :
1ـ بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم مرد در درس املا و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم زن در همان درس درجامعه آماری تفاوت معنی داری وجود دارد .
2ـ بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم مرد در درس ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم زن در همان درس درجامعه آماری تفاوت معنی داری وجود دارد.
3ـ بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم مرد در درس جمله نویسی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی دارای معلم زن در همان درس درجامعه آماری تفاوت معنی داری وجود دارد.
متغیرهای پژوهش :
ب : متغیر وابسته :
پیشرفت تحصیلی
پ : متغیر کنترل :
مقطع تحصیلی دانشآموزان (ابتدایی)
تعاریف عملیاتی:
1ـ پیشرفت تحصیلی :
منظور از پیشرفت تحصیلی در این پژوهش نمرات تحصیلی (معدل کل و نمرات درس به تفکیک) دانشآموزان است که در صورت بالا بودن از 17 آن را برجسته تلقی کرده بین 14 تا 17 را متوسط و کمتر از 14 ، ضعیف ارزیابی میشود .
2ـ مقطع ابتدایی :
مقطع ابتدایی در نظام آموزش و پرورش مقطعی است که بالاتر از کودکستان و پائین تر از راهنمایی قرار دارد و جایی است که در آن نوشتن و خواندن به کودک می آموزند و هدف این مقطع در کنار تعلیم و تربیت آماده کردن اطفال برای زندگی است . به نحوی که قوای بدنی و روحی و دماغی طفل به طور کامل برای زندگی پرورش یابد .
3ـ دانشآموز:
دراین پژوهش دانشآموزکسی است که در مدارس ابتدایی دولتی سطح شهر تهران در سال تحصیلی 83 ـ 82 مشغول به تحصیل بوده است .
4- معلم :
در این پژوهش کسی است که در سال تحصیلی 83 ـ 82 با ابلاغ رسمی آموزش و پرورش در جامعه آماری در مقطع ابتدایی مشغول به تدریس بوده است .
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 9312 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 206 |
فهرست :
معرفی کلی
روش کاری سیستم های CNC
بخش های اصلی CNC
اجزای کنترل موقعیت و سرعت دستگاه CNC و سیستم های کنترلی
کنترل های مورد استفاده
تجهیزات الکتریکی
حافظه
اجزای مکانیکی
برنامه نویسی
کالیبراسیون
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 497 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 143 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات پژوهش
1-1 مقدمه .................................
1-2 بیان مسئله ............................
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش ...................
1-4 هدف پژوهش .............................
1-5 فرضیات پژوهش ..........................
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم و اصطلاحات
فصل دوم : پیشینه پژوهش
2-1 قسمت اول ( هیجانها) ...................
2-2 کرکردهای هیجانی .......................
2-3 نظم هیجانی ............................
2-4 هوش هیجانی ............................
2-5 ابراز گری هیجانی ......................
2-6 تفاوتهای فردی در ابراز گری هیجانی .....
2-7 نقش فرهنگ و قواننین در نمایش ابراز گری هیجانی
2-7 تفاوتهای جنسی در ابراز گری هیجانی .....
2-9 سبکهای ابراز هیجان و خصوصیات شخصیتی ..
2-10 ابراز گری هیجانی و کارکرد اجتماعی ....
2-11 تنیدگی تجارب آسیب زا ، روشهای مقابله و ابرازگری هیجانی ...........................................
2-12 اهمیت ابراز و افشای آسیب هیجانی در سلامت
2-13 کنترل هیجانی .........................
2-14 کنترل خوش خیم ........................
2-15 کنترل پرخاشگری .......................
2-16 بازداری هیجانی .......................
2-17 نشخوار ...............................
2-18 آکلسی تیمیا ..........................
2-19 دوسوگرایی در ابزار گرایی هیجانی ......
2-20 دوسوگرایی در ابزار گری هیجانی و سلامت روانی
2-21 دو سوگرایی درابراز گری هیجانی و عملکرد اجتماعی
2-22 دوسوگرایی در ابراز گری هیجانی و سالمت جسمانی
2-23 خود پندره ............................
2-24 ویژگی های افراد دارای خود پنداره مثبت و منفی
2-25 عوامل موثر در شکل گیری خود پنداره ...
2-26 مفهوم خود پنداره .....................
2-27 اجزاء خود پنداره ....................
2-28 انواع خود پنداره .....................
2-29 تعاریف مختلف درباره خود پنداره .......
2-30 رشد خویشتن پنداری ....................
2-31 سلسله مراتب خویشتن پنداری.............
2-32 الگوهای رشد خویشتن پنداری ............
2-33 خود پنداری های جسمانی و روانی ........
2-34 ثبات خویشتن پنداری ...................
2-35 اثرات خود پنداره بر رفتار ...........
2-36 چگونگی تشکیل خود پنداره ..............
2-37 تعریف مفهوم و تکامل خود از دیدگاه راجرز
2-38 فرار .................................
2-39 انواع فرار ...........................
2-40 ویژگی های افراد فراری ................
2-41 علل و انگیزه فرار ....................
2-42 نمونه تحقیقات انجام شده ..............
2-43 نتیجه گیری ...........................
فصل سوم : روش پژوهش
3-1 طرح پژوهش .............................
3-2 جامعه آماری پژوهش......................
3-3 گروه نمونه و شیوه انتخاب آن ...........
3-4 ابزار و مقیاس های پژوهش ..............
3-5 شیوه جمع آوری اطلاعات ..................
3-6 روش تجزیه و تحلیل داده های آماری ......
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده های آماری
4-1 مقدمه .................................
4-2 تحلیل توصیفی ..........................
4-3 تحلیل استنباطی ........................
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهاد ها ........
5-1 بحث بر اساس یافته های یافته های تحقیق
5-2 نتیجه گیری ............................
5-3 پیشنهادها .............................
5-4 محدودیت ها ............................
ضمائم و پیوست ها ..........................
منابع
فصل اول
کلیات
١– ١- مقدمه :
یکی از مسائل و معضلات مهم اجتماعی،فرهنگی که هم اکنون جامعه ما با آن دست به گریبان است موضوع دختران فراری است ( معظمی،١٣٨٢ ). معضل گریز دختران از خانه و خانواده مشکلات عدیده ای را برای آنها،خانواده ها و جامعه ایجاد کرده است،هر چند پسران نیز به نسبت دختران و شاید بیشتر از آنان از خانه می گریزند،اما فرار دختران به علت قرار گرفتن آنان در حالت و وضعیت خطرناک در خانواده در بین مسولان و صاحبنظران و افکار عمومی حساسیت و واکنش شدیدی را ایجاد می کند. پرداختن به مبحث آسیب های اجتماعی به ویژه در خصوص دختران و زنان آسیب دیده بهره گیری از نگرشی را می طلبد که توانایی شناسایی تار و پود ناسازگاریهای اجتماعی را داشته باشد. پدیده فرار دختران از منزل یک معلول چند علتی است که ریشه های آن را می توان در فقر اقتصادی،طلاق یا جدایی عاطفی والدین،اعتیاد،دوستان ناباب و ... جستجو کرد. فرار دختران از خانه در حقیقت نوعی واکنش به شرایط نامساعد و تنیدگی زای درون خانه می باشد. به طور کلی تنیدگی جزء زندگی آدمی و غیر قابل اجتناب است در عین حال که مقدار کمی از تنیدگی می تواند مفید باشد و در فرد ایجاد انگیزه کند،تنیدگی زیاد می تواند پیامد های ناگواری را به دنبال داشته باشد.همانطورکه اشاره شدیکی از ریشه های فرار می تواند تنیدگی بیش از حد برای یک نوجوان باشد ولی ارزیابی فرد از تنیدگی و نحوه مقابله با آن بسیار مفید است. انسانها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات با هم متفاوتند،عوامل تنیدگی زا و شیوه های مقابله با آنها در سراسر زندگی مهم است اما دوره نوجوانی که یکی از مراحل مهم زندگی است با عوامل تنیدگی زای فراوانی همراه است ( بازیاری میمندی،١٣٨١ ) و احتمال بیشتری دارد که به طو منفی تحت تأثیر هیجان ها قرار گیرند،زیرا آنها هیجان خواهی بیشتری را نست به نوجوانان غیر فراری در سطوح گسترده زندگیشان متحمل می شود. بیشتر آنها با دست زدن به فعالیت هایی که افراد کم هیجان خواه جرٲت انجام دادن آنها را ندارند دیگران را متحیر می کنند.
و هیجان های خود را بی پرده ابراز می کنند،در روابط خود با دیگران جسور هستند،ناهمرنگ با جماعت هستند و خطرپذیری و ریسک پذیری بالایی دارند،آنها قتل از قراردادهایی اجتماعی و نیازها و نگرشهای دیگران عمل می کنند مسئله مهم در این برقراری رابطه فکری عاطفی با نوجوانان است و آن نیز در گروه آشنایی با اسرار و رموزی است که اگر پدر و مادر،مربی با این اسرار و رموز آشنا نباشد
نمی تواند به عالم نوجوانان راه پیدا کنند و پیوند فکری و روحی با او برقرار کنند و اگر خانواده نتواند این وظیفه را به درستی انجام دهد فرزندان از حوزه جاذبه خانواده خارج می شوند و در معرض جذب عوامل محیطی قرار می گیرند و به سادگی راه انحراف را پیش می کشاند ( سادات،١٣٨٣).
همچنین خانواده به عنوان مرکز اولیه و اصل تربیتی و یادگیری و پایگاه مهم عاطفی و ایمنی و حمایتی نقش ریشه ای تری دارد،این خانواده است که می تواند با تصدیق های بجا و به موقع از همان دوران کودکی و ادامه آن تا دوره نوجوانی باعث شکل گیری خودپنداره مثبت در آنها شود و خودپنداره فرد تعیین کننده،اهداف انتخابی،چگونگی ارزیابی او از پیشرفت در رسیدن به این اهداف و تأثیر موفقیت و شکست بر رفتار هدفمند اوست. فروید (١٩١٥) معتقد است که منع وسرکوبی هیجان همواره مستلزم صرف انرژی است.رویکرد کار کردی -اجتماعی،هیجانات را به عنوان یک مرکزسازمان یافته ونیروی برانگیزاننده ای که شالوده شخصیت را تشکیل می دهد در نظر می گیرد و بررسی می کند. هیجانات،فرایندها پردازشهای شناختی و تمایلات عملی را از طریق شکل دهی تعاملات اجتماعی و براساس روشهای سیستماتیک ، شکل می دهند بنابراین تفاوتهای فردی در تمایلات وگرایشهای هیجانی که به نظر می رسد در همان اوایل رشد وجود دارد،باید با ساختارهای شناختی، گرایشات و تمایلات فردی و سبکهای بین فردی که خصوصیات شخصیتی را تعریف می کند ،ارتباطی داشته باشد .
طبق تعریف بنیس١1(١٩٨٣) والدین یکی از مهمترین منابع شکل گیری تصویر خود و احساس ارزش به خود می باشد،کودکانی که طرد می شوند،احساس بی ارزشی می کنند و تصویر و پنداره هر فرد از خود وابسته به تصویری است که دیگران از او داشته اند.
بررسی حاضر در پی مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره در دختران فراری و غیر فراری می باشد و هر فرد مجموعه ای از سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره متفاوت از دیگری را دارد که به متخصصان در تعیین نوع آسیب شناسی کمک می کند و امکان پیش بینی فرایند درمانگری را بر اساس تغییرات سبکهای ابراز هیجان فراهم می آورد.
1-2 بیان مسئله :
پدیده فرار دختران از منزل که در طی سالهای اخیر در جامعه رو به فزونی نهاده یکی از مقوله های آسیب اجتماعی است که مهار آن به مدیریت قوی اجتماعی و حضور مداخله جویانه در روند آسیب های اجتماعی نیازمند است ( بازیابی میمندی،١٣٨١ ).
سازمان مرکزی بهداشت و خدمات انسانی١ 1( HHS ) واژه فراری را به صورت زیر تعریف می کند : زمانی به یک جوان فراری گفته می شود که او ( دختر یا پسر ) از خانه بدون اجازه والدینش یا قیم قانونی خارج شده و از خانه یا محل اقامت قانونی خود شبانه و بدون اجازه غایب باشد
( اسپرینگر،٢٠٠١).
Hبرخی از مؤلفان معتقدند که بی خانمان ها در نتیجه شیوه زندگی خود دچار آسیبهای روانی
می شوند و برخی دیگر معتقدند بیماری روانی باعث بی خانمانی و فرار می گردد. در واقع بیماری روانی به طریق مختلف با بی خانمانی و فرار تعامل دارد. در بررسی وضعیت روانی - اجتماعی افراد بی خانمان دو مقوله از اختلالات را می توان مشاهده کرد: مشکلات مربوط به درونی سازی و مشکلات مربوط به سازگاری. مشکلات مربوط به درونی سازی در این افراد به مشکلات هیجانی یا درونی سازی همچون اضطراب، احساس گناه، احساس بی ارزشی،تنهایی،تنفر از خود و افسردگی اشاره دارد. ( اردلان،١٣٨٢).
واندرپیلوگ و اسچولت (١٩٩٧) در دیدگاه خود تحت عنوان تئوری رانده شدن عنوان می کنند که فرار و بی خانمانی فرایندهایی هستند که در طول زمان رخ می دهند و به تدریج نوجوان را به سمت فرار سوق می دهند. خانواده در این مورد نقش اساسی دارد چرا که از یک سو واجد تضاد، درگیری،کودک آزاری،پرخاشگری و کشمکش است و از سوی دیگر در آن از حمایت احساسی، اجتماعی و امنیت روانی برخوردار نیستند. در مورد پرورش کودکان نیز ابعاد دلبستگی بین والدین و فرزندان و مشاهده رفتار والدین توسط کودکان نیز حائز اهمیت است. هر یک ازاین ابعاد دارای دو قطب است،بعددلبستگی احساسی بین والدین وفرزندان دارای قطب های پذیرش و طرد و بعد الگوی رفتاری نیز دارای دو قطب کنترل و خودمداری می باشد.
شارلین و موربراک (١٩٩٢) در پژوهش های خود به رویکرد انگیزشی موثر در فرار اشاره می کنند. در رویکرد انگیزشی هومر (١٩٧٣) بر اساس تحقیقی که بر روی ٢٠ دختر فراری در یک مرکز درمانی انجام داد کاربرد این دیدگاه را در زمینه فرار دختران مطرح نموده و آنها را به دو گروه کلی تقسیم کرد : الف - فرار از : مثل فرار از مشکلات خانوادگی یا مدرسه و ب - فراربه : مثل فرار برای دستیابی به روابط رمانتیک و گشت و گذر کردن و ... .
به این ترتیب این مطالعه به دنبال مقایسه سبکهای ابراز هیجان و خودپنداره در دختران فرار و غیر فراری بوده است و در صدد پاسخ به سئوالهای زیر می باشد :
سبکهای ابراز هیجان مورد استفاده دختران فراری چه تفاوتی با دختران غیر فراری دارد؟
خود پنداره دختران فراری چه تفاوتی با دختران غیر فراری دارد؟
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش
نوجوانی یکی از مهمترین و حساس ترین دوران زندگی انسان به شمار می رود.دختران در دوره نوجوانی در مقایسه با پسران تنیدگی بیشتری را حس می کنندو در مقابله با این تنیدگی ها معمولا"به صورت هیجان محور پاسخ می دهند.یکی از آسان ترین راههای هیجان مدارانه برای مواجهه با تنش ها فرار است (معظمی،١۳۸٠).فرار دختران فرایند یک مکانیسم روانی و ذهنی در نوجوانان است که برای رسیدن به یک امنیت درونی و رهایی از سلطه والدین،زندگی خانه بدوشی را برمی گزینند .
پدیده فرار دختران از منزل که در سالهای اخیر در جامعه رو به فزونی نهاده ،یکی از مقوله های آسیب اجتماعی است که مهار آن به مدیریت قوی اجتماعی و حضور مداخله جویانه در روند آسیب های اجتماعی نیازمند است .پرداختن به مبحثهای آسیب های اجتماعی به ویژه در خصوص دختران و زنان آسیب دیده بهره گیری از نگرشی را می طلبد که توانایی شناسایی تارو پود ناسازگاریهای اجتماعی را داشته باشد .علل پدید آیی آسیب های اجتماعی را با مطالعه و بررسی می توان تشخیص داد.جامعه شناسان بیشتر از آنکه روی مسائل روانی و فردی در زمینه آسیب های اجتماعی تأکید کنند،عوامل اجتماعی را مدنظر قرار داده و معتقدنداگر محیطهای اجتماعی سالم و بالنده بوجود آید می توان مصونیت و پیشگیری قابل ملاحظه ای را در کاهش آسیبهای اجتماعی بوجود آوردولی در کنار این عوامل،ویژگیهای شخصیتی و انگیزه فردی نیز در ایجاد این معضل نقش بسیار مهمی بازی
می کند(بازیاری،میمندی،١۳۸٠).
متأسفانه در سالهای اخیر،فرارنوجوانان از منزل رو به افزایش است.این پدیده اگرچه در نگاه اول یک اقدام فردی است،اما نتایج وپیامدهای مرتبط با آن منجر به یک پدیده اجتماعی می گردد(حمیدی،١۳۸٠).
باتوجه به افزایش آمار فرار دختران در ایران،نیاز مبرمی به تحقیق و بررسی روی این پدیده و تلاش در جهت شناسایی و رفع علل مؤثر در آن احساس می شود .شکی نیست که در بروز فرار عوامل مختلفی مؤثر بوده و هر محققی از زاویه و منظر خاصی به بررسی و علت یابی آن پرداخته است.با توجه به تحقیقات گذشته ضرورت بررسی نقش سبکهای ابراز هیجان و خود پنداره در فرار دختران از خانه اجتناب ناپذیر است.
1-4 - اهداف پژوهش
هدف کلی از پژوهش حاضر ، مشخص کردن وجودییا عدم وجود رابطه بین سبکهای ابراز هیجان و خود پنداره ی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی و نیز مقایسه این دو گروه با یکدیگر است.اهداف خاص این تحقیق عبارت اند از :
١- مشخص کردن تفاوت بین ابراز گری هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و و دختران عادی ؛
٢- مشخص کردن تفاوت بین کنترل هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی ؛
٣- مشخص کردن تفاوت بین دوسو گرایی درابراز گری
هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی ؛
٤- مشخص کردن تفاوت بین خود پنداره دختران آسیب دیده ی اجتماعی و دختران عادی؛
1-5 - فرضیات پژوهش
١- بین ابرازگری هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد.
٢- بین کنترل هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد.
٣- بین دوسو گرایی در ابرازگری هیجانی دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد.
۴- بین خود پنداره دختران آسیب دیده اجتماعی و دختران عادی تفاوت وجود دارد .
1-6- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش
١ – ۶ – ١ - تعریف فرار :
سازمان مرکزی بهداشت و خدمات انسانی (HHS) واژه فراری را به صورت زیر تعریف می کند : " زمانی به یک دختر جوان فراری گفته می شود که او (دختر یا پسر) از خانه بدون اجازه والدینش یا قیم قانونی خود شبانه و بدون اجازه غایب باشد (اسپرینگر،٢٠٠١). فرار به معنی دور شدن از منزل به مدت ٢٤ ساعت یا بیشتر است که بدون اطلاع والدین و یا بر خلاف میل آنها می باشد.( شارلین ،موربراک ، ١٩٩٢ ).
١ – ۶ –۲- تعریف ابرازگری هیجانی 1
به نمایش بیرونی هیجان بدون توجه به ارزش مثبت یا منفی یا روش (چهره ای کلامی و حالات بدنی) اطلاق می شود.
١– ۶ – ۳ - تعریف عملیاتی ابرازگری هیجانی
در این پژوهش،ابرازگری هیجانی نمره ای است که آزمودنی از طریق پرسشنامه ابرازگری هیجانی
( EEQ ) کینگ وامونز(١٩٩٠)کسب می کند و شامل ابرازگری هیجانی در سه بعد ابراز هیجان مثبت،ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی است .
١– ۶ –۴ - تعریف اصطلاحی کنترل هیجانی 1
گرایش به بازداری در ابراز پاسخهای هیجانی است .
١– ۶ – ۵ - تعریف عملیاتی کنترل هیجانی
در این پژوهش ،کنترل هیجانی نمره ای است که آزمودنی از طریق پرسشنامه کنترل هیجانی(ECQ) راجر و نجاریان) ١٩٨٩ ( کسب می کند و شامل باز داری هیجانی،تمایل به بازداری و سرکوب هیجان تجربه شد ه، مرورذهنی،تکرار رویدادهای هیجانی ناراحت کننده ، کنترل پرخاشگری وکنترل خوش خیم وکنترل تکانه های آشفته کننده درطی انجام کارمی باشد.
١- ۶ –۶ - تعریف اصطلاحی دو سو گرایی در ابراز گری هیجانی
تمایل به ابرازهیجان،ولی قادرنبودن،ابرازهیجان،بدون تمایل واقعی ویاابراز کردن وبعداًپشیمان شدن راشامل می شود .
١– ۶ –۷- تعریف عملیاتی دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی
پرسشنامه دو سوگرایی در ابرازگری هیجانی (AEQ) (کینگ وامونز،١٩٩٠). کسب می کند.
١ – ۶ –۸- تعریف اصطلاحی خود پنداره 1
خود پنداره عبارت است از تصور و پنداری که فرد درباره ی کل وجود خود دارد. این تصوروپندارتمام ابعاد جسمانی،ذهنی،اجتماعی،عاطفی اخلاقی را شامل می شود (به نقل از شفیع آبادی١٣٧٠)
١– ۶ –۹- تعریف عملیاتی خود پنداره
درپژوهش حاضرنمره ای که فرد ازمقیاس مفهوم خود پنداره( پیرز- هریس) بدست می آورد ارزیابی می شود .
فصل دوم
گستره نظری و پیشینه پژوهش
٢- ١- هیجان ها
تعریف هیجان : در خاستگاه اولیه ،فلاسفه تلاش نمودند که هیجان ها را به طور مجزا تعریف کنند، که با موفقیت های کمی همراه بود،تقریبا ١٥٠ نظریه وجود دارد که منشاً،شدت،ماهیت و هدف هیجان ها را مد نظر قرار می دهند(استرونگمن١، ١٩٩٦ ).( به نقل از باومن ،٢٠٠١ ). علی رغم این همه گمانه زنی ،برخی از هیجانات شناخته شده نیستند و هیچ تعریف درستی وجود ندارد که قادر باشد بین آنچه هیجان است و آنچه هیجان نیست، تمیز قائل شود . اگر چه نوشته های علمی معمولا از نامگذاری هیجان های ویژه اجتناب می کنند، ولی درمورد وجود داشتن برخی از هیجان های اولیه توافق دارند،به عنوان مثال هیجان های ترس،غم،خشم و لذت که درپستانداران موجوداست و اهمیت ویژه ای در حفظ سلامت آنها دارد. ( باومن ٢،٢٠٠١).
کلین گینا ٣(١٩٨١)؛به نقل از فرانکفن٤،(١٩٩٤)هیجان را نتیجه تعادل عوامل درونی عوامل محیطی و فرایند های عصبی / هورمونی می دانند و معتقدند که هجان ها : الف) با تجارب عاطفی مانند احساس لذت یا عدم لذت همراهند . ب)تفسیرهای شناختی وا می دارند . ج) باعث به کار افتادن برخی تغییرات درونی مانند افزایش خون می شوند . د) رفتارهایی را فرا می خوانند که اغلب ابرازگر انطباق و جهت گیری شده،به سوی هدف هستند، هیجان ها به وسیله افکار،رفتارو فیزیولوژی می پذیرند و بر آنها اثر می گذارند ، برخی از هیجان ها مثبت و خوشایند هستند،مانندشادی و عاطفه و برخی از هیجان ها منفی هستند مانند خشم واسترس . (سارافینو١،١٩٩٤).
٢ - ٢ - کار کردهای هیجانی:
کارکردهای هیجان بسیار با اهمیت هستند به اعتقاد آلکمن ۲(١٩٨٤) کارکردهای اصلی هیجان شامل ارزیابی مداوم از محرک درونی و بیرونی بر حسب ارتباطشان با جاندار و آمادگی برای واکنش های رفتاری است که ممکن است به عنوان پاسخ به آن محرک نیاز باشد یک کارکرد مستقیم تسهیل یادگیری است. علاوه بر اینکه هیجان ها به جانداران دیگر اجازه می دهند که محتمل ترین رفتار جاندار هیجانی را پیش بینی و رفتارشان را مطابق با آن طرح ریزی کنند،همچنین در مورد واکنش احتمالی دپگران به عمل یک ابرازعمدی پسخوراند می دهند و بنابراین برای تغییرات مناسب در برنامه های رفتاری به شخص کمک می کند .
داروین به نقل از آلکمن (١٩٨٤)ز اولین کسانی بودند که اهمیت رفتار هیجانی را برای رفتاراجتماعی نشان داد و روی این واقعیت تاًکید کرد که انواع ویژه ابراز کارکردی هیجان برشکل حرکات عمدی ممکن است به طور انتخابی در دوره تکامل به منظور ارتباط رشد یافته بماند به اعتقاد آلکمن در جرع کارکردهای هیجان شامل ارزیابی محیط،تنظیم بدن آمادگی تصمیم ارتباط عمدی ، بازتاب و نظارت است.
٢- ٣- نظم هیجانی١
نظم هیجانی به فراخوانی افکار یا رفتارهایی اطلاق می شود و در این مورد که افراد درچه زمانی هیجان داشته باشند و چگونه آن هیجان ها را تجربه یا ابراز کنند،تاثیر می گذارد(ریچارد و گروس۲،٢٠٠٠).
مطابق نظریه تعاملی- تحولی ۳(باک١٩٩٤)؛به نقل از امونزوکلبی،(١٩٩٥)،نظم هیجانی،شامل توانایی انتقال درست حالت های عاطفی شخص به دیگران است. بیش از نیمی از اختلالهای غیر اساسی مربوط به محور و همه اختلالهای شخصیتی محور طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالهای روانی انجمن روانپزشکی آمریکا شامل برخی بد نظمی های هیجانی هستند،به عنوان مثال اسکینروفرنی نوع آشفته به وسیله پاسخهای هیجانی نامناسب و اختلال شخصیت هیستریایی به وسیله هیجان افراطی مشخص
می شوند(گروس و لونسون،١٩٩٧).
یک شکل از نظم هیجانی،بازداری هیجانی یا مخفی کردن هیجان است، که در آن، شخص احساس می کند . بازداری هیجانی درمقایسه با دیگر روشهای کنترل هیجانی به افزایش برپایی فیزیولوژیکی منجر می شود. این برپایی فیزیولوژیکی می تواند در بیماریهای مختلف نقش داشته باشد(باتلر،٢٠٠١). شکل دیگر نظم هیجانی ،نشخوار یا مرور ذهنی رویدادهای هیجانی ناراحت کننده است که با چند اختلال روانی و جسمانی مانند اضطراب و افسردگی،همراه است. (گارنفسکی و همکاران،٢٠٠١) .
٢- ٤ - هوش هیجانی
سالووی١ و مایر۲ (٩٠/١٩٨٠به نقل از بارون و همکاران،٢٠٠٠)، طبق کار گاردنر(١٩٨٣)هوش هیجانی را گسترش دادند و آن را به عنوان "توانایی درک و ابراز،جذب،فهم و مهار هیجان ها" تعریف نمودند. به نظر می رسد که الگوی "هوش غیر شناختی" بارون، قابل فهم ترین و جامع ترین مفهوم سازی از ساختارهوش هیجانی باشد.هوش غیر شناختی به عنوان مجموعه ای از توانایی های هیجانی،شخصی و اجتماعی تعریف می شود و مهارتهایی ست که روی توانایی فرد برای مقابله با تقاضاها و عوامل کلیدی در این الگو عبارتند از :
1- توانایی درونی فرد(توانایی فهم و درک خود و هیجان های خودوتوانایی ابرازاحساسات و عقاید شخصی )؛
٢- مهارتهای بین فردی (توانایی فهم و درک احساسات دیگران و ایجاد و حفظ رضایت دو طرفه ارتباط مسئول با دیگران )؛
۳- انطباق پذیری (توانایی تغییر احساسات شخصی با نشانه های بیرونی عینی و ارزیابی درستی از موقعیت فوری،انعطاف برای تغییر احساسات و افکار شخصی با تغییر موقعیت ها و حل مسائل فردی و بین فردی).
۴- راهبردهای مهار تنیدگی (توانایی مقابله با تنیدگی و کنترل هیجان های شدید).
٥- عوامل خلقی کلی و انگیزشی (توانایی خوشبین بودن،لذت بردن از خود و دیگران و ابراز احساسات مثبت (بارون و همکاران،٢٠٠٠).
سالوی و همکاران (٢٠٠٠) معتقدند که ابراز کلامی تجارب آسیب زا، فرایند مقابله را آسان می کند و افشای هیجانی راخانه تکانی شناختی می دانند ومعتقدند که هوش هیجانی فرد باید قادر باشد که
مؤثرترین ابزار مقابله را شناسایی و پیگیری کند.
٢- ٥- ابرازگری هیجانی
ابرازگری هیجانی به عنوان یک مؤلفه اصلی هیجان ها،به نمایش بیرونی هیجان، بدون توجه به ارزش (مبثت یا منفی) یاشیوه (چهره ای،کلامی و رفتاری) اطلاق می شود(کرینگ و همکاران،١٩٩٤).
اکمن وفریزن(١٩٧٤به نقل از لویس،٢٠٠٠).ابراز هیجان را ظواهر حالتهای هیجانی با درونی شامل مجموعه های ویژه ای ازتغییرات در فعالیت های زیستی–عصبی تشکیل می دهد.
هالبرستدت١(١٩٩١به نقل از بویام٢ و پارکر۳،١٩٩٥ )ابرازگری هیجانی را شامل ترکیبی از حالتهای هیجانی،دانش قوانین نمایش و انگیزش و توانایی کنترل ابراز هیجان فرد می داند.(داروین،١٨٧٢ به نقل ازباومن، ٢٠٠١). با انتشار کتاب "ابرازهیجان ها در انسان و حیوان" نقش مهمی در زمینه مطالعه هیجان ها ایفا کرده است مشاهدات داروین موجب شد که وی سه اصل اولیه را در ابرازهیجان دخیل بداند که عبارتنداز ١ - خوگیری٤: فعالیتهای به اجرا در آمده ارضا کننده،خواه سودمند باشد یا سودمند نباشد؛
٢- تضاد ٥:فعالیتهای متضاد به اجرا در آمده تحت تکانه های متضاد؛ ٣- نیروی عصبی : کنش مستقیم دستگاه عصبی تهیج کننده در تن، مستقل از اراده .
به اعتقاد لویس(٢٠٠٠)،ابراز های هیجانی ،به تغییرات سطحی بالقوه قابل مشاهده،در چهره،صدا و بدن وسطح فعالیت منجر می شود. در ابتدا،به ابرازهای هیجانی بر حسب حرکات و فعالیت بدنی بویژه کودکان کمتر توجه شده است ،اگر چه به نظر می رسد که آواگری ها رساننده های مهم حالتهای هیجانی باشد،ولی از کم شناخته ترین جنبه های ابراز هستند .ابرازهای کلامی بیشتراز حد قدرتمند هستند و ممکن است بتوانند حالت های هیجانی مشابه را در دیگران فراخوانند، بنابراین، ابراز هیجان به شیوه آواگری ممکن است مسری تر از ابرازهای هیجان به شیوه بدنی یا چهره ای باشد. به عنوان مثال وقتی فیلم ها با افرادی تماشا می شوند که با صدای بلند می خندند،خنده تر از زمانی است که خود فرد به تنهایی آن را می بیند.به دلیل ماهیت مسری آواگری،ابراز کلامی ممکن است هدف تلاشهای اجتماعی اولیه باشد(لویس،٢٠٠٠).
حرکت ،ممکن است یک شیوه دیگر ابراز هیجان ها باشد، : به عنوان مثال گریختن از چیزی ویا آمدن به سوی آن،پاسخ های حرکتی همراه با هیجان های مثبت و منفی هستند.
در واقع ،اغلب دورشدن نوزاد از یک اسباب بازی یا شخصی نا آشنا، مستقل از ابراز چهره ای ، بر ترس او مرتبط است.کاملا واضح است که ابرازهای هیجانی مجزا ممکن است در نوزادان و در سنین خیلی پایین تر مشاهده شود.در ابتدا،بین حالتهای هیجانی و ابراز هیجانی تمیز قائل شد، به عنوان مثال ،کودک وقتی رفتارگریه کردن را تحت کنترل در می آورد که والدین اورا به گونه ای تربیت می کنند که هنگام آشفتگی یا نیاز گریه نکند.
٢ - ٦- تفاوتهای فردی در ابراز گری هیجانی
یک مسئله در ارتباط با فعالیت های هیجانی این است که آنها بلافاصله قابل پوشیده شدن و به وسیله فرد قابل کنترل هستند. بنابراین ممکن است حالتهای هیجانی با ابراز هیجانی متفاوت شوند و گاهی نیز تمیز دادن حالتهای هیجانی از ابرازهای هیجانی مهم است(لویس،٢٠٠٠).
تصویر ٢- ١ یک الگوی ابرازگری هیجانی را نشان می دهد که به عنوان چهارچوبی برای فهم تفاوتهای فردی در رفتار ابرازگرهیجانی به کار می رود . طبق این الگو،هیجان وقتی روی می دهد که درون داد درونی و بیرونی به شیوه ای پردازش می شود که یک برنامه هیجانی مانند (غم و شادی) به کار بیفتد. به محض به کار افتادن برنامه هیجان، گرایشهای پاسخ،شامل تغییرات فیزیولوژیکی،(احساسات ذهنی و تکانه های رفتاری)ایجاد می شود و جاندار را برای پاسخ انطباقی به چالشها و یا فرصتهای محیطی آماده می کند.هیجان ها ما را وادار نمی کنند که به شیوه مخصوص عمل کنیم،آنها فقط کاری را به ما پیشنهاد می کنند، به همین دلیل،احساس، همیشه آشکار کننده نیست. گرایشهای پاسخ١ هیجانی ممکن است به عنوان یک تکانه رفتا ر٢ قابل دیدن ابراز شوند یا ابراز نشوند(گروس وجان،١٩٩٧) .
تصویر٢-١-روابط فرض شده بین یک الگوی هیچان-تولید (سطح حالت تحلیل و سه بعد پرسشنامه ابراز گری بر کلی (سطح صفت تحلیل )اقتباس از گروس و جان ،١٩٩٧).
تفاوتهای فردی در ابرازگری هیجانی ممکن است در چند مرحله در فرایند تولید هیجان رخ دهد.اولاً،تجارب مردم روز به روز به طور گسترده ای تغییر می کند،در نتیجه درون داده های متفاوت،بسیار زیادی برای برنامه های هیجان آنها آماده می کنند. ثانیاً این درون داده های متفاوت ممکن است به وسیله شیوه ارزیابی فرد کم یا زیاد شود.ثالثاً،بررسی و خلق نشان می دهد که تفاوت های فردی مهمی هم درآستانه فعالیت برنامه های هیجان وهم درپی آن درگرایشهای پاسخ هیجان وجود دارد (گلداسمیت [1]،١۹۹۳ وکاجان و سیندمن۲،١۹۹۳).
نهایتاً ممکن است مهارتهای فردی مهمی در تعدیل کنندگی(صافی برون داد)آن باشد که تفاوتها در این است که چگونه هرگرایش پاسخ هیجانی به رفتار تبدیل می شود.(گروس و جان١٩٩٧ ).
به اعتقاد (گروس و جان،١٩٩٧)،اگر چه تفاوتهایی در ابرازگری هیجان ممکن است هریک از این مراحل در فرایند هیجان- تولید رخ بدهد آنها روی دو مشخصه رفتار ابرازگر هیجانی که به اعتقاد آنها مقدم است،تمرکز می کنند: ١)فعالیت گرایشهای هیجانی- پاسخ؛ ٢ )تعدیل بعدی آنها تفاوتهای فردی در گرایشهای هیجان - پاسخ، یک تعدیل کننده مهم تفاوتهای فردی در ابرازگری هستند. اگرچه گرایشهای هیجان - پاسخ برای آشکارنمودن هیجان - رفتار ابرازگر ضروری هستند،ولی کافی نیستند،زیرا افراد ممکن است گرایشهای پاسخ خود را تعدیل کنند.از این رو، اینکه آیا و چگونه گرایشهای پاسخ به طور رفتاری ابراز می شوند؟ می توان گفت که این تعدیلی ممکن است برای وفق دادن با(قوانین نمایشی)فرهنگ مربوط به ابرازهیجان (مانند گرایش به بازداری هیجان های منفی در مکان عمومی به کار می رود (فام،٢٠٠٠). یا به دلایل شخصی (مانند عدم تمایل به ضعیف به نظر رسیدن از طریق ابراز احساسات)صورت بگیرد .بنابراین دومین مشخصه مهم تفاوتهای فردی درابرازگری،ممکن است تفاوتهای فردی در تعدیل هیجان باشد. این تفاوتهای فردی در حدی است که گرایش پاسخ از هر نوع و نیروی مفروض به طور رفتاری ابراز می شوند (گروس و جان،١٩٩٧).
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 3080 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 230 |
فصل اول: 1- تصویرگری ادبیات روایی بر روی سفالینه ها (دوره سلجوقی تا پایان عصر تیموری)
بخش اول: 1-1- ویژگی های ادبیات روایی ایران
1-1-1- گونه های مختلف ادبیات ایرانی....................................................................
1-1-2- داستانی..........................................................................................................
1-1-3- پیدایش شعر روایی در زبان فارسی عصر اسلامی.........................................
1-1-4- زمینه های فردی و اجتماعی شعر غنایی.......................................................
1-1-5- عمده شکل های شعر غنایی فارسی..............................................................
1-1-6- داستان در ادب کلاسیک فارسی....................................................................
1-1-7- ادبیات در دوره ی (سامانیان- غزنویان- سلجوقیان- ایلخانیان و تیموری)...
1-1-8- بنیان های روایت..........................................................................................
بخش دوم: 1-2- تصویرگری متون روایی در نگارگری ایران...............................
1-2-1- تاثیر سبک مانوی بر اولین تصویرگری کتب اسلامی.................................
1-2-2- نگارگری دوران (سلجوقی- ایلخانی- تیموری).......................................
1-2-3- معیارهای ترکیب بندی در نگارگری..........................................................
1-2-4- تحولات تدریجی ترسیم انسان در نقاشی ایران.........................................
بخش سوم: 1-3- مضامین بکار گرفته شده در سفالینه های ایران.......................
1-3-1- تاثیر مضامین ادبی ساسانی بر سفال اوایل اسلام........................................
1-3-2- منع تصویرگری و حضور خط در تزیین سفالینه های اسلامی...................
1-3-3- مضامین سفالینه های اسلامی....................................................................
1-3-4- سفالینه های اسلامی از جهت تکنیک لعاب زنی و نقش زنی..................
1-3-5- مضامین سفالینه ی عهد ایلخانی و تیموری..........................................
بخش چهارم: 1-4- مقایسه نقوش روایی در نگاره ها و ظروف سفالی............
1-4-1- ویژگی صفحه آرایی نگاره ها و سفالینه ها (از جهت نوشتاری- تصویرگری)
1-4-2- ظروف سفالی با مضمون تصویر و نوشته...................................................
1-4-3- مقایسه ی نگارگری و سفالگری از جهت چگونگی نقش زنی.....................
1-4-4- همنشینی نقوش تزیینی با خوشنویسی........................................................
1-4-5- تاثیر نگاره های ادبی بر تصویرگری سفالینه ها..........................................
1-4-6- عناصر تصویری مشترک بین نگاره ها و سفالینه ها........................................
1-4-7- وضوح اشعار و جلوه ی آن در تصویرسازی نگاره ها و سفالینه ها............
فصل دوم: 2- ویژگی نقاشی سفالینه های عصر سلجوقی....................................
بخش اول: 2-1- لعابهای دوره سلجوقی.................................................................
2-1-1- ویژگی لعاب زرین فام و ارتباط آن با فراورده های سفالی سلجوقی...........
2-1-2- سفال زرین فام.............................................................................................
2-1-3- ویژگی تصویری و نوشتاری سبک ری.......................................................
2-1-4- سفال زرین فام کاشان..................................................................................
2-1-5- شهرهای ساخت سفال زرین فام (گرگان، ساوه).........................................
بخش دوم: 2-2- ویژگی نقاشی سفالینه های عصر ایلخانی................................
2-2-1- سفالینه ی دوره مغول و ایلخانی در سده های هفتم و هشتم ه. ق..............
2-2-2- کاشیکاری دوره ایلخانان مغول....................................................................
2-2-3- وضعیت سفالگری در دوره ایلخانی............................................................
2-2-4- محتوای تصویری سفالینه های ایلخانی.......................................................
بخش سوم: 2-3- ویژگی نقاشی سفالینه های عصر تیموری..................................
2-3-1- وضعیت سفالگری تیموری.........................................................................
2-3-2- سفالگری تیموری و تاثیرپذیری از چین....................................................
2-3-3- تکنیک ها و طرح های عهد تیموری...........................................................
فصل سوم: 3- ارتباط مضامین ادبی- روایی با نقوش سفالینه های عصر سلجوقی- ایلخانی- تیموری...........................................................................................................
بخش اول: 3-1- ارتباط مضامین ادبی روایی با نقوش سفالینه های عصر سلجوقی.....
3-1-1- ظروف مینایی و ارتباط نگاره های مکتوب با آثار سفالی این سبک.................
3-1-2- نقوش ظروف مینایی دوره ی سلجوقی.......................................................
3-1-3- کاربرد نقوش بر روی ظروف سفالی............................................................
بخش دوم: 3-2- بررسی نقوش نوشتاری- تصویری زرین فام ((اعم از کاشی و سفال) دوره ایلخانی- تیموری)
3-2-1- سه سبک عمده ی نقاشی زرین فام..............................................................
3-2-2- عدم ارتباط متن و تصویر در آثار زرین فام سده ی 7 ه.ق...........................
3-2-3- اشعار کاشی های زرین فام ایلخانی...............................................................
3-2-4- بررسی کاشی بناهای مذهبی و غیرمذهبی (کاخ ها).....................................
3-2-5- کاشیکاران دوره ی ایلخانی.............................................................................
3-2-6- کاشی های زرین فام ایلخانی با مضمون عاشقانه و تصویر زوج عشاق...........
3-2-7- عدم تطابق تصویر و اشعار روی کاشی های زرین فام سده ی 8 ه.ق............
3-2-8- تجلی شاهنامه بر کاشی های سده ی 7 و 8 ه.ق..............................................
3-2-9- شناخت نقشی از شاهنامه اسب سوار و باز(شاهین).......................................
3-2-10- عناصر چینی- ایرانی بر کاشی های تخت سلیمان........................................
3-2-11- تطابق اشعار با کاربرد ظرف.........................................................................
3-2-12- اشعار، چگونه در اختیار کاشیکار قرار می گرفت؟.......................................
3-2-13- اهمیت اشعار روی کاشی و ظروف در تصحیح متون ادبی..........................
3-2-14- نقاشی روی ظروف سفالین لعابدار..............................................................
بخش سوم: 3-3- بررسی وجوه اشتراک نقوش سفالینه ها و نگاره های مکتوب (با معرفی چند نمونه)......................................................................................
3-3-1- شباهت های نقوش نگارگری با سفالگری دوره ی سلجوقی...............................
3-3-2- بررسی و مقایسه ی نقش کاشی با مضمون بیژن در چاه با نگاره ی آن..............
3-3-3- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون ضحاک ماردوش با نگاره ی آن.....
3-3-4- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون ایرج و برادران با نگاره ی آن........
3-3-5- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون خسرو و شیرین با نگاره ی آن.......
3-3-6- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون بهرام و آزاده با نگاره ی آن...........
3-3-7- بررسی نقش فتنه و گوساله..................................................................................
پیشگفتار:
توجه و علاقه ی اینجانب به این موضوع زمانی آغاز شد که می بایست برای پایان نامه ی دوره ی کارشناسی موضوعی را انتخاب می کردم ؛ برخلاف برخی دانشجویان و جو حاکم در بعضی دانشگاهها، توجه من معطوف به هنر ایران شد ؛ آنطور که منابع نشان می دهد راجع به هنر غرب از جانب مؤلفانشان به قدر کفایت کتب بیشماری تألیف شده است ؛ البته شایان توجه است که برخی مؤلفان غربی نیز در پی تحقیق و تفحص بر هنر ایران برآمدند ، ولی هنر ما را آنگونه که شایسته ی نام ایران است معرفی نکرده اند ؛ با همه این اوصاف ناگفته های بسیاری در بین تألیفات هنری بالاخص وجود داشت که مرا ترغیب کرد به هنر ایران علی الخصوص رشته تخصصی ام که سفال و سرامیک بود ، بپردازم ؛ در بین نقوش سفالینه ها اثری از فرهنگ و تمدن عظیم ایرانی را می توان یافت. شایسته بنظر می رسد یک هنرمند متعهد اولاً به محیط اطراف خود نظر داشته ، هنر مملکت خویش را بشناسد اطلاعاتی از جامعه ، فرهنگ و تمدن خود کسب کند ؛ پس از شناخت لازم و کافی به دوردست ها بنگرد ؛ و هنر و انعکاس آن را بر دیگران بشناساند . بعد از آن به هنر دیگر ملل بپردازد . نظر شخصی اینجانب این است که باید تأثیرات هنر اسلامی - ایرانی در این تحقیقات مدّ نظر قرار گیرد . وجود آثار و رؤیت آنها مرا برآن داشت که به پیوند ادبیات و سفال توجه نشان دهم و چون ادبیات نماینده فرهنگ ایرانی است و تقریباً هنرمندانی دچار از خود بیگانگی فرهنگی شده اند، موضوع رساله ی خویش را تاثیر ادبیات بر سفال دوره ی اسلامی انتخاب نمودم تا ثابت کنم هنر ایران غنی و سرشار از مضامین آموزنده است. بعد از تهیه و تکمیل رساله با وجود زحمات زیادی که برای جمع آوری و تهیه ی مطالب کشیده بودم ؛ احساس کردم ناگفته هایی درباره ی این موضوع باقی مانده و آنطور که باید حق مطلب ادا نشده است ؛ و در حد یک پروژه ی کارشناسی بصورت خام و نا پخته به این موضوع پرداخته ام سپس تصمیم گرفتم بگونه ی تخصصی تر به این موضوع در حیطه ای تقریباً مجزا اما مرتبط بپردازم ؛ نگاهی به چند نمونه اثر سفالی مشابه مرا بفکر واداشت که چرا هنرمند این نقوش را مصور کرده است ؟ ظاهر نقوش نشان می داد باید جزیان و داستانی در آن نهفته باشد به عنوان مثال داستان بهرام و آزاده چندین بار توسط هنرمندان دوره های مختلف بر سفال و نگاره ها اجرا شده است. ویژگی تصویری ظروف فوق مرا بر آن داشت که به بررسی موضوعی و محتوایی این داستان بپردازم . با مقایسه ای که بین آثار سفالی و نگاره ها ترتیب دادم ؛ دریافتم هنرمندان به ادبیات و اشعار شاعران بسیار توجه داشته اند . و گویی نوعی تبادل اطلاعات و همکاری بین هنرمندان و نگارگران وجود داشه است . و هر دو گروه از چشمه ی پر فیض ادبیات و اشعار ، جهت نقش زنی بر آثار بهره گرفته اند . در شروع پژوهش هایم با راهنمایی ارزشمند جناب دکتر شیرازی متوجه شدم باید برای شروع تحقیق مجموعه ای از کتب تاریخی ، ادبی ، نگارگری و سفال مطالعه شود .و راهنمایی های بجا و مناسب آقای رجبی در بیان تقسیم بندی فصول ، مسیر راه را برایم روشن تر نمود . با راهنمایی این عزیزان می بایست به تاریخ ادبیات ایران مراجعه، و مجموعه ای از اشعار و انواع ادبی ایران را مطالعه می کردم . زیرا در حاشیه ی کاشی ها و ظروف، اشعار خوشنویسی شده ی شاعران بزرگ و ناشناس بسیار وجود داشت و در این ارتباط خطوطی که مورد استفاده واقع شده بود مرا ملزم می داشت تا به منابع خوشنویسی و انواع خطوط نیز رجوع کنم ؛ بدلیل پیوستگی ادبیات و نگارگری و تشابه نقوش نگاره ها با سفالینه ها ، نگاره های ادوار مختلف و تأثیرات آنها نیز مورد بررسی قرار گرفت و در آخر مقایسه ی نهایی و موشکافانه ی نقوش سفالینه ها و نگاره ها مدّ نظر قرار گرفت . در مسیر جمع آوری مطالب مشکلات عدیده ای همچون کمبود منابع که متناسب با موضوع باشد ، راهم را دشوار می نمود . در جمع آوری تصاویر نیز بدلیل سیاه و سفید و بی کیفیت بودن برخی نگاره ها متأسفانه برخی تصاویر از کیفیت مطلوب برخوردار نبود و تلاش اینجانب در جمع آوری برخی تصاویر با کیفیت مثمر ثمرواقع نشد. متأسفانه هنرمندانی که در تألیف کتب مربوط به فن سفال گری کتاب هایی را به طبع رسانده اند ؛ با وجود کثرت تألیفات سرامیکی و سفالی ، باز هم جای خالی برخی مضامین که مرتبط با سفال باشد در بین کتب حس می شود . هرکدام از این بزرگواران اگر حرفی از نقوش به میان آورده اند صرفاً مربوط به مضامین ادبی می شده است ، و فقط در حد بسیار محدودی به این نکته اذعان داشته اند که : " ادبیات و اشعار شاعران مختلف چون فردوسی و ... بر آثار سفالی به کثرت قابل رؤیت است " و از ذکر نمونه ای با این عنوان اجتناب نموده اند ؛ اگر هم تصویری می آمد متأسفانه فاقد هرگونه توضیح کارشناسانه بود . البته در اندک مواردی مانند کتاب سفال اسلامی خلیلی ، بذکر یک مورد بطور تخصصی پرداخته شده بود و در برخی کتابهای قدیمی و یا مقالات جدید متأسفانه با اطلاعات نادرستی مواجه شدم که با وجود منابع قابل استناد و صحیح در رساله ی حاضر ، به این موارد اشاره نموده ام . تلاشهای آقای قوچانی در تألیفات و مقالاتی که ارائه داده اند را در ارتباط با موضوع رساله نمی توان نادیده گرفت ، بخصوص کتاب " کاشی های تخت سلیمان " ایشان در پیشرفت روند کار بسیار مفید واقع شد . اینجانب تلاش نمودم تا با گردآوری این مطالب در این رساله بطور تخصصی و کاملاً ویژه به محتوای ادبی آثار سفالی بپردازم باید این نکته را عرض کنم که جای خالی این موضوع ( بررسی نقوش روایت گری بر سفالینه ها و کاشی ها در بین کتب سفالی خالی است . ) با اینکه در جمع آوری مطالب و تدوین این رساله ، مطمئناً کاستی هایی وجود دارد، وتک تک اطلاعات و نوشته های این رساله با عشق و علاقه از کتب مختلف و مقالات گوناگون جمع آوری شده است ، و در برخی موارد که نگارنده حس کرده می تواند به درک مطلب کمک کند سعی نموده همراه با سند مطالبی را بر آن بیفزاید . ان شاء ا... خدای مهربان مرا یاری دهد تا بتوانم، با استواری قدمی هرچند کوچک در راه خدمت به هم میهنانم بردارم . در آخر از همه عزیزانی که مرا در گردآوری این رساله یاری رسانده اند از جمله جناب آقای رجبی ، استاد راهنمای بزرگوارم و جناب آقای دکتر شیرازی، استاد مشاور و استاد روش تحقیق که مرا بطور تخصصی تر با دنیای پژوهش آشنا نمود، و خانواده و همسرم که مرا در این امر، لحظه ای تنها نگذاشتند ، سپاسگزارم .
مقدمه:
سفالگری از دیرینه هنرهایی است که بشر جهت رساندن پیام و احساس درونی خویش به آن پرداخته است. این هنر تجلی گاه باورها و اعتقادات بشر است. نقوشی که بر سفالینه ها نقش می بندد بخشی از این جهان بینی را بر آیندگان آشکار می نماید. آثار به جای مانده از ادوار مختلف نشان از سلیقه و ذوق مردم آن روزگار دارد، سفالگری که از دستاوردهای بزرگ تمدن اسلامی است؛ با ورود اسلام ویژگی هایی را کسب نمود؛ در دوران اسلامی به علت حمایت سلاطین و حکام و حتی عامه ی مردم درمی یابیم سفالگری، هنر- صنعتی است که تحت اختیار قشرهای مختلف بوده است و همه بر مبنای نیاز خود از آن مستفیذ شده اند. با منع اسلام مبنی بر تحریم کاربرد طلا و نقره؛ این هنرمندان سفالگر بودند که با ایجاد لعابهای درخشان و گیرا جای ظرفهای طلا و نقره را در خانه های اقشار مردم پر نمودند؛ اسلام که با تصویرگری انسان مخالف بود هنرمند را بر آن داشت که از چشمه ذوق و استعداد خود استفاده نماید. به این ترتیب هنرمند مسلمان از خلاقیت خویش جهت تصویرگری سفالینه ها بهره برد؛ ابتدا از نقوش ادوار قبل از اسلام به طور محدود در نقش زنی بهره گرفت. بعدها خود به طراحی نقوش ساده و تجریدی انسانی- گیاهی- حیوانی و ساخت سفالینه با لعبهای گوناگون همت گمارد. و استفاده از خط و خوشنویسی به دلیل اهمیت و سفارش اسلام در راس تزیینات قرار گرفت. و به مرور زمان اشعار شاعران بزرگ، جهت ترویج فرهنگ ایرانی به کار گرفته شد. در این رساله همانگونه که از عنوان آن پیداست برای بررسی نقوش به پژوهش در چهار هنر رجوع شده است.هنرهای مدنظر (سفالگری- نگارگری- خوشنویسی- ادبیات(اشعار شاعران) می باشد. در خلال مطالب با نمونه آثار بجا مانده؛ در می یابیم هنرمندان به طور مستقیم و غیرمستقیم، از یکدیگر تاثیراتی گرفته اند؛ به عنوان مثال ارتباط مضمونی و حتی تصویری مشترکی بین برخی آثار سفالی و نقوش مندرج در نگاره ها احساس می شود؛ و در هر دو هنر اشعار توسط عنصر فعال خوشنویسی، گرداگرد ظروف و نگاره ها را دربرگررفته اند. با همه ی این شباهت ها برخی تفاوت ها نیز احساس می شود. از جمله این تفاوت ها می توان چکیده نگاری را مختص هنر سفالگری دانست و تفضیل گرایی در ارائه نقوش را از ویژگی های نگارگری برشمرد؛ و تمام این تفاوت ها باز می گردد به ویژگی موادو مصالحی که توسط هنرمند بکار گرفته شده است.
2-3- تعریف مساله و بیان سوالهای اصلی تحقیق:با عنایت به موضوع انتخاب شده، بررسی نقوش روایتگری سفالینه های دوران سلجوقی تا پایان عصر تیموری مد نظر است. مواد مورد پژوهش سفال وکاشی بوده و جنبه ادبی آثار در اولویت قرار دارد؛ و آثاری مورد بررسی قرار خواهد گرفت که، در برگیرنده نقوش و نوشته های ادبی ( منظوم یا منثور ) که جنبه بازگویی داستانی دارد ، می باشد. از جمله موارد قابل توجه بررسی تفاوت بین مضامین ادبی هر دوره می باشد . همچنین بررسی کاربردهای انواع خطوط خوشنویسی متناسب با شرایط فرهنگی و هنر ( ادبیات) دوره ها و چگونگی تأثیر و تأثّر هنرمند و چگونگی انعکاس آن بر روی آثار مد نظر می باشد. و همچنین بررسی کاربرد انواع خطوط ( خوشنویسی ) در رساندن پیامِ تصاویر ارائه شده انجام خواهد شد.
سوالهای اصلی تحقیق:
1- مضامین ادبی مورد استفاده در آثار مورد نظر دوره سلجوقی تا پایان عصر تیموری چه تفاوتی نسبت به یکدیگر دارند؟
2- درصد فراوانی مضامین ادبی در هر دوره چه میزان است ؟
3- متن نوشته حواشی تزیینات تصویری، تا چه میزان با تصاویر مرتبط می باشند ؟
4- کدامیک از انواع خوشنویسی در آثار مورد نظر در رساندن پیام موثرتر بوده اند ؟
3-3- پیشینه تحقیق و ضرورت انجام تحقیق:
طبق بررسی صورت گرفته جهت یافتن پیشینه تحقیق و با مطالعه پایان نامه ها و کتب مربوط به سفال با مطالبی مواجه شدم که برخلاف عناوینی که دارند اشاره کوچکی به تصاویر کار شده بر روی سفالینه ها شده است و یا حتی محقق فقط به معرفی تصویری(بدون شرح تصویر و متن نوشته)اکتفا نموده است و بیشتر جنبه فنی آثار تولید شده مد نظر بوده است. 1- به عنوان مثال پایان نامه ای با عنوان بررسی نقوش کاشیهای زرین فام در دوره سلجوقیان و مغولان 6 تا 8 ه.ق خانم ناهید صالحی نیا محقق این رساله در ابتدا به تاریخچه و مراحل تکامل کاشی بین النهرین و عیلام و هخامنشی و… ساسانی و دوره اسلامی پرداخته درخلال فصول مختلف به مراکز ساخت کاشی و هنرمندان کاشی ساز و اهمیت کاشی در معماری و نحوه ساخت آن همچنین به موضوعات اساطیری همچون سیمرغ در نقاشی ایران و سیمرغ در شاهنامه و ویژگی پر سیمرغ و شکل سیمرغ و اژدها در کاشی زرین فام پرداخته است در این بین اشاره بسیار اندکی به مضمون حماسی و ادبی شده است. در این تحقیق به بررسی نقوش پرندگان و حیوانات اهلی و غیر اهلی و نباتات و مفهوم لوتوس پرداخته شده است با این اوصاف کل اثر در حیطه مضامین اساطیری سیمرغ و اژدها و … و بررسی تکنیکی کاشی زرین فام پرداخته است. در این پایان نامه فقط در صفحه 34 اشاره کوتاهی به تصویر دو دلداده نموده و به شرح تصویر پرداخته و در صفحه 63 که عنوان کتیبه و خط دارد در 3 صفحه به آیات و روایات و خطوط مورد استفاده در کتیبه های کاشی های محرابهای مساجد اشاره کرده است.
2- در پایان نامه ا ی دیگربا عنوان، (( بررسی نقوش حیوانی و انسانی در هنر سلجوقی ایران)) خانم میترا کیانا به بررسی نقوش حیوانی و انسانی هنر دوره سلجوقی پرداخته و علاوه بر بررسی تاریخی ، اوضاع اجتماعی دوره سلجوقیان و نقش آن در رشد و گسترش فرهنگ و هنر ایرانی نیز توجه شده است و بعد به تجزیه و تحلیل نقشمایه های حیوانی_انسانی پرداخته است، آثار بررسی شده در حیطه متریال مختلف از جمله نقاشی، کتاب آرایی سفالگری کاشیکاری قالیبافی پارچه بافی فلزکاری و حجاری و گچ بری می باشد. و نقوش بررسی شده سلجوقی در حیطه نقوش تزیینی،هندسی،گیاهی و نوشتاری حیوانی و انسانی می باشد. درآخر به تجزیه و تحلیل ویژگی نقوش حیوانی و انسانی پرداخته و در نتیجه گیری این مطلب قید شد که نقوش سلجوقی از هنر سامانی و ساسانی و هنر چین متأثر است.
3- بررسی تأثیر و ویژگیهای ادبی شاهنامه بر نمونه های تصویری نقاشی ایران آقای صلاح الدین حسنی در سه فصل به بیان کلیاتی درباره زیبایی شناختی ادبیات ایران و تاریخچه و سیر پیدایش شاهنامه و بررسی تاریخی شاهنامه های مصور در تاریخ نگارگری ایران پرداخته است. در فصل سوم این رساله محقق به بررسی تصویرگری تاریخ و حماسه های ملی ایران باستان مرتبط با پیدایش شاهنامه از قبل و دوره اسلامی پرداخته است و در بخشی به تداوم سنت تصویرگری دوره اسلامی تا اواخر سلجوقیان در ایران توجه نشان داده است و در بخش سوم فصل سوم بررسی نمونه های تصویری شاهنامه فردوسی از دوره ایلخانی تا اواخر صفویه مدنظر بوده است در صفحه 64 این فصل قدح لعابی با تصویر فریدون سوار بر گاو نر در حال بردن ضحاک سده 7 ه.ق ، بیان شده است و تنها یک اثر سفالی که حالت روایی دارد و مضمون شاهنامه ای دارد معرفی شده است. و بقیه مباحث به نگارگری و مضامین و نقوشی که در آن تصویر شده پرداخته است و نگارنده بیان داشته است که سند تصویری از دوران گذشته نداریم و تنها نقوش آثار سرامیکی و سفالی بجا مانده این شیوه کار نقش زنی هنرمندان را بر ما عیان می سازد و بصورت خلاصه و تنها در چند سطر به این مبحث پرداخته است .
4- زیبایی شناسی کاربردی ظروف فلزی و سفالی ایرانی از دوره سلجوقیان تا صفویه، ازهار موسوی نیا در پنج فصل به معرفی آثار فلزی و سفالی دوره سلجوقی و صفویه پرداخته است ، و به معرفی برخی ظروف پرداخته منابع استفاده شده در این رساله جهت مطالعه و وام گیری مطالب برای موضوع انتخابی اینجانب بسیار مفید شناسایی شده است؛ صحنه هایی از آثار ادبی مثل بیژن و منیژه و صحنه تسخیر قلعه و آبتنی شیرین و… را فقط در حد نشان دادن تصویر معرفی کرده است بدون ذکر شرح و توصیفی؛ البته با توجه به موضوع رساله زیبایی شناسی کاربردی مطرح بوده و معرفی نقوش در حد نشان دادن تصویر فقط به دلیل فرم و حالت ظرف بوده است و نه معرفی صرفِ تصویر.
5- بررسی اشکال و نقوش تزیینی سفال و آثار فلزی ایران در دوره سلجوقیان 591-430 ه.ق آقای کامبیز مؤمن خانی به بررسی ظروف فلزی و سفالی دوره سلجوقی در 4 فصل پرداخته است در فصل یک به بررسی زمینه تاریخی ، فرهنگی سلجوقیان و در فصل 2 به تزیین در هنر اسلامی که شامل نقوش هندسی ،گیاهی و جانوری و انسانی و خط نگاره ها پرداخته است. در فصل سوم به نقش و فرم در سفال دوران سلجوقیان پرداخته و به انواع روشهای لعاب زنی پرداخته است با وجود اینکه در این رساله بیش از 2 ، 3 سطر به ادبیات اشاره نشده ولی در قسمت نتیجه گیری به این نتایج رسیده است،که تطابق بین شعر و تصویر به ندرت پیش آمده است و در همین نتیجه گیری از حضور فعال ادبیات در سفالبنه با موضوعات ادبی و نقشمایه های پیکر نگاری صحبت نموده است !
6- هانیه نیکخواه – سفالینه های زرین فام ایران در قرن 7 ه . ق (1379) راهنما : غلامعلی حاتم – مشاور : نوشیندخت نفیس 3 جلد 521 صفحه مصور
سفال زرین فام lustreware ، سفال ایرانی Pottery Iranian ، سرامیک Ceramics ، سفال مصری Pottery Egiption سفالگران Potters ، نجوم Astronomy
چکیده پژوهشگر در راستای هدف شناساندن سفال زرین فام ابتدا تاریخ سفال و سرامیک را بیان و سفال زرین فام را معرفی نموده است.سپس به بررسی وضعیت تاریخی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هنری قرون ششم و هفتم هجری پرداخته و جهت دستیابی به منشاء پیدایش و ساخت سفال زرین فام به مقایسه آنالیزی بدنه و لعاب سفال های زرین فام ایران و مصر اقدام نموده است.در بررسی تطبیقی سفال زرین فام مصرو عراق با ایران،تشابهات و تفاوت ها را بیان نموده است،در بحث سابقه تاریخی فعال زرین فام ایران به مراکز ساخت این سفال در دوره های مختلف اشاره و بناهای شاخص مزین به کاشی زرین فام و هنرمندان سازنده سفال زرین فام در ایران را معرفی نموده است.ساختار سفالینه های زرین فام را از نظر شکل،نفش و رنگ بررسی و پیشینه ستاره شناس و ارتباط آن با نقوش سفال های زرین فام را بیان نموده است.
7- حسین مهدیان ناصر-سفال ایرانی در پگاه اسلام آیینه دار تحولات فرهنگی(1380)، نوشین دخت نفیس مشاور: محمد جعفری 295 صفحه،مصور،کتابخانه،سفال ایرانی potteryiranianسفالگری pottery
چکیده:با نگاه به تاریخ گذشته ایران در می یابیم که این سرزمین همیشه در حال رشد و تکامل بوده است و مردمان ایران با تلاش خود سبب ساز این شکوفایی بوده اند و آثاری از خود بر جای گذرانده اند که هریک دنیایی سخن دارد.از همان آغاز اشیای ساده زندگی خود،چه نیایشی و اعتقادی،چه کاربردی را با تصویرسازی می آراستند. از جمله مهمترین این آثار پرداخته سفالینه ها هستند که دارای بار فرهنگی و هنری ارزشمندی می باشند. در این پژوهش ابتدا به پیش زمینه های تاریخی و اجتماعی آثار پرداخته شده و سپس پیش زمینه فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.سفالگری و ارزش های آن از دیدگاه فنی و هنری مرور گشته و جریان های فکری ایران اسلامی در قالب آیین تصوف معرفی شده است.در انتها نیز به جستجو و بررسی تصویر و تمثیل های عارفانه پرداخته شده است.
8-لاریجانی،لاله سادات، واﮋه و نگاره در خمسه ی نظامی(1376)به راهنمایی حسن شهرستانی مشاور مهدی حسینی 22صفحه مصور خمسه نظامی-نقاشی های ایران شعر ایرانی.Iranian poetry شعرفارسی Persian poetry نظامی- الیاس بن یوسف
واﮋگان(vocabulary)
چکیده:در ابتدا،مطالبی درمورد شعرو سبک های مختلفی مانند سبک خراسانی ،عراقی: مکتب وقوع،هندی...به اختصار اشاره شده وسعی به عمل آمده از این طریق امکان شناخت هنر شعری نظامی و در کل خمسه ی وی مدنظر قرار گیرد.همچنین به تاریخچه ی نگارگران ایرانی با استناد به آثار برگزیده پرداخته شده است و اولویت در این مقطع،با خمسه های نظامی مصور می باشد. سپس به معرفی حکیم نظامی حکیم گنجوی پنج مثنوی او پرداخته شده و فهرستی از تصاویر خمسه های مصور موجود در ایران و چند نسخه ی برگزیده از معروفترین و ارزشمند ترین نسخ ارایه شده است در خاتمه،با توجه به محتوای اثر ادبی و آثاز هنری،به بررسی مطالب متعدد که در نگارگری از اولویت برخوردار است پرداخته شده است.
9- ضابطی جهرمی،احمد تصویرگری شعری در شاهنامه فردوسی از دیدگاه،سینما(1375)به راهنمایی:محمد علی اسلامی ندوشن،احمد الستی 260 نسخه، شعری poetry . سینما motion pictukes شاهنامه،تصویرگری شعری poetic illustration، شعر و نیما
چکیده:هدف از پژوهش دست یافتن به حوزه های مشترک بیانی و هنر شعرو نیما است که با روش مطالعه کتابخانه ای انجام یافته است .پژوهشگر ضمن تعریف تصویر و ویژگی های آن در شعروسینمابه بررسی شیوه هاوشکل های بیان وخلق تصویردر شعر و سینما پرداخته است.ویژگی های زبان هنری وعناصر بیان درسینما وزبان مجازی فیلم نیز مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است ضمن تطبیق روش های بیان صداوتصویردر سینما ودر شاهنامه از دیدگاه تجسمی و بعدی به صورخیال در شاهنامه نگریسته وروش های سینمایی بیان در شاهنامه را مورد بررسی قرار داده است. استخراج و طبقه بندی الگوی مورد علاقه فردوسی در تصویرسازی ازدیگرموارد پرداخته شده می باشد . یافته ها نشان می دهد که تصویرگری درشعربیشتربا سینما قابل مقایسه است تا نقاشی ومهمترین عامل مشترک درمشابهت های خلق تصویردو هنر مونتاژباتدوین می باشد.
10- پورعلی محمد،حمید رضا،شناخت جنبه های روایت در نمایشنامه بازیسازان(1377)محمد رضا اصلانی،مشاور حمید رضا افشار،روایت و روایتگری narrative&narration –زیبایی شناسی aesthetics، افسانه ها و قصه ها legends، نمایش theater سینما motion pictures حماسه و حماسه سرایی writting Epic& Epic ،آفرینش درهنرcreation in art
چکیده: پژوهش حاضر تلاشی است در جهت جمع آوری،دسته بندی و نتیجه گیری مناسب در باب روایت و روایتگری که با روش مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است. پژوهشگر ضمن بررسی زیبا شناسی .فرایند آفرینش هنری،شخصیت هنرمند و و ارزشهای محتوایی اثر هنری به سیر تاریخی نظریات مطرح شده در باب روایت دوران معاصر پرداخته است و پس از بررسی شکل های روایتی و ادبی از جمله حماسه،قصه،رمان و نیز نمایش وسینما به بیان برخی از وجوه فرهنگ ایرانی-اسلامی از طریق بررسی چند متن برگزیده پرداخته است.
11- آقای عبدالله قوچانی در کتابی با عنوان اشعار فارسی کاشیهای تخت سلیمان به معرفی ابیات و تصاویر عاشقانه در کاشیها پرداخته است کاشیهایی با فرم ستاره هشت پر که دارای مضامین ادبی،مذهبی و اشعار دوران مختلف می باشد در این کتاب به معرفی هنرمندان کاشی ساز نیز پرداخته است. متأسفانه این کتاب با وجود مطالب بسیار مفیدی که در باب اشعار و متون ادبی دارد فاقد هر گونه نقشی است که بیانگر روایت تصویری یک متن ادبی باشد. در کتابهای گوناگونی که به نوعی به مقوله سفال و کاشی پرداخته اند اشاره کمرنگی به یک تصویر که جنبه ادبی،روایی دارد شده است با این اوصاف اینجانب می توانم منابع معرفی شده را مطالعه و با مراجعه به منابع مورد نظر توضیح و شرح مفصل تری راجع به تصاویر فراهم نمایم .
12-در کتابی دیگر با عنوان کاشی زرین فام الیور واتسون ترجمه خانم شکوه ذاکری به مطالبی که راجع به شیوه ساخت کاشی زرین فام و شهرهای مهم ساخت کاشی و هنرمندان سازنده اینگونه آثار است توجه نشان داده شده است و به صورت محدود به معرفی برخی کاشیها و ظروفی پرداخته که جنبه روایی و ادبی دارد.
اینجانب قصد دارم رساله ای مختص به آثار سفالی ( اعم از کاشی و ظروف ) که فقط در حیطه ادبیات کار شده ،جمع آوری نموده و به معرفی این آثار بپردازم با یافتن آثاری با این مضامین اولاً چگونگی اشعار و مضامین ادبی به تصویر کشیده شده روی ظروف و کاشی ها بر ما عیان می سازد ؛که آثار هر دوره متأثر از چه مضامینی است و اشعار چه شاعرانی بیشترین کاربرد را روی آثار داشته است همچنین نوع نقاشی هر دوره بر ما آشکار شده؛ خطوط مورد استفاده این آثار نیز بر ما روشن می شود. این طرح پژوهشی می تواند بهترین منبع جهت استفاده هنرمندان و محققان که علاقمند به آثار ادبی به تصویر کشیده،بر روی آثاری غیر از نگارگری می باشند،قرار گیرد؛ چرا که به مرور زمان و یا کمبود کاغذ و گرانی و موارد دیگر که بحث ما نیست باعث از بین رفتن آثار نقاشی شده باشد و بیشتر مدارک موجود کاشی های مینایی بوده که بهترین مدرک تصویری به جا مانده می تواند باشد که جنبه روایی تصویر در برخی لحاظ شده است.
13- صور خیال در شعر فارسی محمد رضا شفیعی کدکنی 1375 این اثر تحقیقی انتقادی است در تطور ایماژ های شعر فارسی وسیر تاریخی بلاغت در اسلام وایران که در دو بخش فراهم امده است بخش نخست طرح کلی و عمومی مسائل مربوط به صور خیال ونقد وتحلیل اراء علمای بلاغت اسلامی در باب بیان وشیوه های مختلف آن است، ونویسنده کوشیده است تا مسیر عقاید متفکران اسلامی را در این زمینه به طور تاریخی نشان دهد،وتازگیهای فکری ایشان را با توجه به شرایط اجتماعی وتاریخی روزگارشان بررسی کند،در بخش دوم همان مباحث دیگر را در مورد شعر یک یک شاعران برجسته را از اغاز پیدایش ادب دری تا پایان قرن 5ه،ق مورد نظر قرار داده ودر سراسر شعرهای موجود این دوره بررسی کرده است0
14-کتابی دیگر از این محقق با عنوان موسیقی شعر1370 در 6 فصل:
فصل1:در 8 بخش به بیان قافیه:تعاریف قافیه ،قافیه در ادبیات وشعر ،نقد قافیه اندیشی)
فصل2: به بیان شعر منثوروبیان مبانی موسیقایی صنایع بدیع ودلالت موسیقایی کلمات پرداخته
فصل3 : به موسیقی شعرو اوزان پرداخته ،موسیقی کیهانی تا موسیقی شعر واراءفلاسفه اخوان الصفاء0
فصل4: به یکی از عوامل ساخت وصورت در موسیقی شعر فردوسی ،چند اوایی موسیقی در منظومه شمس ،غزلهای مولانا
فصل 5 : به اوزان شعر وزن وهجاهای ان پرداخته است
فصل 6: ترجمه شعرهای زبان بیگانه
15 ـ فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی احمد جعفر یاحقی 1369،محقق بران است تا به
شیوه های تحقیقی و مستند به منابع ومدارک مربوط نشان دهد که اولا شعر وادب فارسی در ورای اشارات وتلمیحات در مورد مظاهر گوناگون ،بر چه پشتوانه ای از اندیشه وادراک تکیه دارد ،ثانیا روشن کند که درک ابعاد هنری و غنای فرهنگی ان بدون اطلاع ازاین اشارات وکنایه و اسرار ورموز ممکن نیست ،وبه عنوان وظیفه نهایی خویش دانشجویان وپژوهندگان ادب فارسی را در دست یافتن به این دقایق یاری دهد0
4-3- فرضیهها (هر فرضیه به صورت جمله خبری و متناسب با سوالهای تحقیق نوشته شود):
1-به نظر می رسد مضامین مورد استفاده در دوره های مختلف بر گرفته از آثار ادبیات(منظوم یا منثور) می باشد،بطور مثال در دوره سلجوقی ادبیات برگرفته از کتا بهایی با موضوعات پند واندرز مضامین عاشقانه وسایر موضوعات که در شرق ایران رواج داشته است می باشدو پس از تسلط بر بغداد برخی داستانها ومضامین حوزه کشورهای عربی مشاهده می شود)
2-به نظرمیرسد فراوانی مضامین ادبی با توجه به بهره گیری حکومتها.از هنر در راستای تقویت بنیانهای سیاسی فرهنگی بوده است0
3-به نظر می رسد عموما اکثر متن نوشته ها با تصاویر ارتباط داشته اند 0
4-به نظرمیرسد به دلیل کاربرد عمومی وفهم اقشار مختلف،خط نستعلیق،نسخ بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است0
5-3- هدفها :
هدف اصلی:
1- بررسی روند تغییرات روایتگری در نقوش سفالینه ها در دوره تأثیرگذار سلجوقی تا پایان عصر تیموری .
2- جمع آوری و تقسیم بندی مضامین روایت های مورداستفاده در دوره های مذکور
6-3- نتایج اصلی تحقیق حاضر، چه کاربردهایی خواهد داشت؟
به دلیل اینکه هدف نگارنده در انجام این تحقیق جمع آوری و معرفی آثار ادبی به تصویر کشیده شده بر روی سفالینه ها می باشد طبیعتاًاین رساله به تعریف و معرفی جامع از آثار ادبی ساخته شده در دوره های مذکور پرداخته و بهترین منبع جهت استفاده هنرمندان از منابع ادبی – تصویری گذشتگان می باشد.
7-3- ویژگی جدید بودن و نوآوری طرح چیست؟ (توسط استاد راهنما تکمیل گردد)
اینکه این تحقیق می تواند به عنوان یک منبع موثق جهت کاربرد و احیای نقوش بر روی ظروف معاصراستفاده شود و به معاصرین چگونگی نقوش ادبی گذشته را معرفی کند؛ و هنرمندان معاصر می توانند با تلفیق تصویر و روایت اشعار معاصر به صورت تصویری قدمی در احیا و تنوع نقوش معاصر بردارند به جای نقوش آبستره ای بی مفهوم معاصر که ندرتاً پشتوانه فرهنگی و ملی ندارد نقوشی بکار بریم که به تعریف تصویرگری ادبیات معاصر بپردازد
8-3- انجام تحقیق و روش گردآوری اطلاعات و ابزار آن:
روش انجام تحقیق : توصیفی تاریخی همبستگی علی تجربی
شیوه گرد آوری اطلاعات : کتابخانه ای میدانی اینترنت ترکیبی
ابزار گرد آوری اطلاعات : فیش برداری، تصویر،عکسبرداری کارت مشاهده
9-3- معرفی جامعه آماری، روش نمونهگیری و تعداد نمونه:
جامعه آماری :کلیه ظروف سفالی و کاشی های دوره های مذکور
روش نمونه گیری :تصادفی
تعداد نمونه : از هر دوره 10 نمونه
10-3- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات: کیفی کمی
این رساله با موضوع: بررسی نقوش روایتگری در سفالینه های دوره سلجوقی تا پایان عصر تیموری در سه فصل تنظیم شده است و به هنر نگارگری و سفالیگری سه دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری پرداخته است. هر فصل به بخش های کوچکتری تقسیم شده که در بیان موضوع رساله بحث می کند. فصل اول با عنوان: تصویرگری ادبیات روایی بر روی سفالینه های دوره سلجوقی تا پایان عصر تیموری به چهار بخش تقسیم شده است.
در بخش اول با عنوان ویژگی های ادبیات روایی ایران به بیان گونه های مختلف ادبیات ایرانی، داستانی، شعر روایی و پیدایش شعر روایی در زبان فارسی عصر اسلامی پرداخته است. در خلال مطالب به حکایت سرایی و زمینه های فردی و اجتماعی شعر غنایی و عمده شکل های شعر غنایی فارسی اشاره شده است؛ و اشعار حماسی و غنایی مورد بررسی قرار گرفته است. و از داستان در ادب کلاسیک فارسی مطالبی ذکر شده که در آن به نخستین داستان های فارسی مانند وامق وعذرا، ورقه و گلشاه، ویس و رامین به طور مختصر بازگو شده است. جهت اطلاع خوانندگان و ارتباط مباحث، اینگونه تشخیص داده شد که به ذکر ادبیات دوره سامانی و غزنوی، سلجوقی، ایلخانی و تیموری پرداخته شود. از آنجا که ادبیات نیز مانند هر پدیده ی فرهنگی دیگر پیشینه ی خاص خود را دارد، نگارنده لازم دانست به طور مختصر به ادبیات این دوران بپردازد. چرا که ادبیات سلجوقی ویژگی جدایی، از ادبیات ادوار قبل نداشته است و ارتباط و تسلسل ادبیات ادوار مختلف در آن حس می شود. و در آخر این بخش، بنیان های روایت و تعریفی مختصر و جامع از روایت آمده است.
در بخش دوم فصل اول با عنوان تصویرگری متون روایی در نگارگری ایرات به کتب مصور دوره های مذکور پرداخته و از جنبه نگارگری تصاویر مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش به تاثیرات سبک مانوی بر اولین تصویرگری کتب اسلامی پرداخته و نگارگری ادوار سلجوقی، ایلخانی و تیموری با ذکر نمونه توضیح داده شده است. در خلال مطالب به اهمیت نقش انسان در نقاشی ایرانی و ارتباطی که بعدها در نقوش سفالگری پیدا نمود، نگارنده را بر آن داشت تحولات تدریجی ترسیم انسان در نقاشی و تفسیر و توصیف انسان در نقاشی ادبیات و ویژگی چهره در نقاشی ایران را مورد کنکاش قرار دهد، چرا که شباهت هایی از جهت مضمونی و نوع طراحی بین دو هنر سفالگری، نگارگری قابل رؤیت است.
در بخش سوم فصل اول با عنوان مضامین بکار گرفته شده در سفالینه های ایران؛ به مواردی اشاره شده است که در هنر سفالگری ایران دیده شده است. به عنوان مثال تاثیر مضامین ساسانی در سفال اوایل اسلام، تحریم اسلام مبنی بر شمایل نگاری و استفاده از خوشنویسی در تمامی ارکان سفالگری اعم از کاشی و ظروف؛ در بیان موارد فوق به معرفی لعاب های دوره های مذکور پرداخته و به مضمون ادبی تحلیل نقوش سفالینه های عصر سلجوقی- ایلخانی- تیموری اشاره شده است.
در بخش چهارم فصل اول: مقایسه ی نقوش روایی در نگاره های ظروف سفالی: به برخی ویژگی های نگارگری، سفالگری از جهت نقش زنی تصویر و صفحه آرایی توجه شده است و سفالینه ها از جهت نوشتاری و تصویرگری تقسیم بندی شده اند. و به طور جداگانه درباره ویژگی صفحه آرایی نگاره ها و سفالینه ها، از دیدگاه نگارنده، مطالبی آورده شده است.
در خلال مطالب به ظروف سفالی با مضمون تصویر و نوشته، مقایسه ی نگارگری و سفالگری از جهت چگونگی نقش زنی و همچنین همنشینی نقوش تزیینی با خوشنویسی اشاراتی شده است. و در آخر به تاثیر نگاره های ادبی بر تصویرگری سفالینه ها به شرح نگاره ی بهرام و آزاده و صحنه نبرد در قلعه، ورقه و گلشا، پرداخته شده است. و به عناصر تصویری مشترک بین نگاره ها و سفالینه ها و وضوح اشعار و جلوه آن در تصویرسازی نگاره ها و سفالینه ها مطالبی شرح داده شده است.
فصل دوم با عنوان ویژگی نقاشی سفالینه های عصر سلجوقی- ایلخانی- تیموری در سه بخش به توضیح و شرح لعابهای دوره سلجوقی، ایلخانی و تیموری، نحوه ی طراحی و برخی ویژگی طراحی شهرهای مختلف پرداخته است.
بخش اول از فصل دوم، با عنوان لعابهای دوره ی سلجوقی: انواع لعابهای سلجوقی معرفی شده و به بیان شرح لعاب زرین فام پرداخته است و به ذکر ویژگی های سفال زرین فام شهرهایی چون ری، کاشان، ساوه و گرگان مطالبی ارائه شده است.
در بخش دوم فصل اول در بیان ویژگی نقاشی سفالینه های عصر ایلخانی به معرفی فراورده های سفالی ایلخانی پرداخته، که شامل کاشی و انواع ظروف می باشد و محتوای تصویری سفالینه های ایلخانی و کاشیکاران ایلخانی و وضعیت سفالگری در دوره ایلخان مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش سوم فصل اول، ویژگی های سفالینه های عصر تیموری با معرفی تکنیک ها، طرح های عصر تیموری، وضعیت سفالگری تیموری آغاز می شود. و در آخر به تاثیرپذیری از چین در سفال تیموری پرداخته شده است.
فصل سوم با عنوان ارتباط مضامین ادبی روایی با نقوش سفالینه های عصر سلجوقی- ایلخانی- تیموری در سه بخش تنظیم شده است.
بخش اول درباره ی ارتباط مضامین ادبی روایی با نقوش سفالینه های عصر سلجوقی است. در بیان این بخش باید بگویم که اهمیت لعاب مینایی و تشابه طراحی سفالینه های این سبک با نگاره های سلجوقی باعث شده است که به بیان این لعاب بپردازیم. در داخل این بخش به مباحثی همچون ویژگی فنی و تصویری ظروف مینایی در شهرهای مهم این شیوه مانند ری و کاشان به دلیل خصوصیات مهمی که دارند توجه شده است. توجه به نقوش اسلامی و ویژگی هایی که در نحوه ی طراحی و مضامین تصویر شده وجود دارد، ما را برآن می دارد به ارتباط این نقوش با روایات ادبی بپردازیم.
در بخش دوم فصل سوم نقوش نوشتاری- تصویری زرین فام؛ اعم از کاشی و سفال در دوره ایلخانی و تیموری بررسی شده است. زیر مجموعه های این بخش عبارتند از مناطق مختلف تولید زرین فام و بیان و توضیح سه سبک عمده ی نقاشی زرین فام با عنوان سبک درشت نقش، سبک ریز نقش و سبک ری.در ادامه به عدم ارتباط متن و تصویر در آثار زرین فام سده ی 7 ه.ق پرداخته شده است. در این قسمت تصاویری که بر صفحه ی کاشی و ظروف نقش شده اند، ارتباطی با خنشنویسی حواشی کاشی و ظرف ندارند، در قسمت بعد استفاده از اشعار در کاشی های زرین فام ایلخانی، بناهای مذهبی و غیرمذهبی (کاخها )مد نظر قرار گرفته است. بناهایی مذهبی مانند امامزاده جعفر دامغان و بناهای غیر مذهبی مانند کاشیهای کاخ تخت سلیمان. در خلال مطالب این بخش به کاشی های زرین فام با مضمون عاشقانه و تصویر زوج عشاق پرداخته شده و عدم تطابق تصویر و اشعار روی کاشی های زرین فام سده ی 8 ه.ق مورد مطالعه واقع شده است. شاهنامه و تاثیرات آن باعث شده است هنرمندان زیادی به تصویرگری داستان شاهنامه بپردازند و مردم نیز استقبال زیادی از شنیدن و دیدن این مضامین از خود بروز می دادند.
حضور شاهنامه و روایت تصویری داستانهای شاهنامه در کاشی ها و ظروف، نگارنده را برآن داشت تا برخی از آثاری را که مضامین شاهنامه ای در خود دارد، معرفی نماید و در این رابطه عناصر و نمادهای تصویری شاهنامه را که در سفالینه ها دیده شده است مثل اسب سوار و باز، سیمرغ و ... برشمارد. و عناصر چینی و ایرانی در کاشی های تخت سلیمان نیز شناسایی شده؛ در یک نمونه تطابق اشعار با کاربرد ظرف بررسی شده است. در بیان اشعاری که بر کاشی ها نوشته شده است ذکر چند مورد ایجاب نموده، که بگوییم اشعار چگونه در اختیار کاشیکار قرار گرفته و اینکه آیا اهمیت اشعار روی کاشی و ظروف در تصحیح متون تاثیر داشته یا خیر. ودر ادامه، به نقاشی روی ظروف سفالین لعابدار پرداخته و در بخش سوم فصل سوم با عنوان بررسی وجوه اشتراک نقوش سفالینه ها و نگاره های مکتوب، شباهتهای نقوش نگارگری با سفالگری دوره سلجوقی مورد مقایسه قرارگرفته است.
در انتهای فصل سوم هشت نمونه آثار سفالی با مضمون ادبی در مقایسه با نگاره ها یی مشابه، (از نظر محتوا و نقش) معرفی شده است. عناوین به قرار زیر است:1- بررسی و مقایسه ی نقش کاشی با مضمون بیژن در چاه با نگاره ی آن، 2- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون ضحاک ماردوش (2 اثر) با نگاره ی آن ، 3- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون ایرج و برادران با نگاره ی آن ، 4- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون خسرو و شیرین به علاوه معرفی نگاره خسرو شیرین متعلق به دوره ترکمانان ، 5- بررسی و مقایسه ی نقش سفالینه با مضمون بهرام و آزاده (3 اثر) با نگاره ی آن 6- بررسی نقشی با مضمون فتنه و گوساله. در تمامی موارد ذکر شده همانطور که دیده می شود مضامین شاهنامه ای از توجه خاصی برخوردار بوده. و اکثراً مضامین شاهنامه ای بر آثار تصویر شده است و در تمامی آنها نوشته ای که مرتبط با تصویر، که گویا و روایت کننده تصاویر باشد وجود ندارد و خود تصاویر در نهایت سادگی و زیبایی چکیده و عصاره موضوع را بازگو می کنند.
پیشینه ی تحقیق :
16- م . م اشرفی ، همگامی نقاشی با ادبیات در ایران از سده ی ششم تا یازدهم ه ق . مترجم رویین پاکباز.
نویسنده ی این کتاب به هنر نگارگری ایران سده ی ششم تا یازدهم ه ج پرداخته است . در این مبحث توجه به ادبیات و انعکاس اشعار در نگاره ها مورد بررسی قرار گرفته است . نسخه های مصوّر با مضمون ایرج و برادران ، بهرام و آزاده و نسخه هایی از مکتب شیراز سده ی هشتم ه ق چند نمونه دیگر؛ در این کتاب موجود است. بعلت در دسترس بودن نسخه های موجود در دست مؤلف این تصاویر از نظر تازگی منحصر بفرد و متأسفانه بی کیفیت تشخیص داده شده است و در کتابهای دیگر که نگارنده به تحقیق درباره ی آنها پرداخته ، این تصاویر درج نشده است و از این حیث دارای نوعی امتیاز می باشد .
17- رحیموا.ی . آ. پولیاکوا ، نقاشی و ادب ایرانی . زهره فیضی
مؤلف این کتاب توجه لازم و کافی به نگارگری و ادبیات نموده است . در این کتاب سیر تاریخی هنر نگارگری و همبستگی آن با ادبیات ذکر شده است . در مباحث درج شده درباره ی نقش انسان و سیر تکاملی طراحی انسان در نگاره ها ، مطالب ارزنده ای ارائه شده و نمونه های زیادی از نگاره های سده هشتم و نهم با عناوین خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون و ... همراه با ذکر اشعار معرفی شده است . در برخی نمونه ها مانند داستان فریدون و پسرانش به جو سیاسی در چگونگی توجه به مضمون اثر در دوره ای خاص مطالبی آمده است. در آن بخش از رساله که به مقایسه ی نقوش انسانی در نگاره ها و سفالینه ها مواردی ذکر شده ، این کتاب برای نگارنده بسیار مفید واقع شد .
18- جلال الدین همایی ، تاریخ ادبیات ایران از قدیمترین اثر تاریخی تا عصر حاضر، ج1 و 2
در این کتاب همانگونه که از نامش پیداست به تاریخ ادبیات ایران پرداخته شده است و در بخش ادبی رساله (فصل یک بخش یک ) بسیار مثمر ثمر واقع شد .
19- یان ریپکا و دیگران , تاریخ ادبیات ایران " پژوهشی درباره ی دگرگونی تاریخی زبان و ادبیات فارسی تاجیکی از زمان باستان تا آغاز سده ی 20 " کیخسرو کشاورز
در بخشی از این کتاب بطور منظم و مجزا به سیر تاریخ ادبیات ایران پرداخته شده است ؛ مؤلف این کتاب ، غیر از توجه به سبک های ادبی به جو سیاسی حاکم بر جامعه و ارتباط آن با ادیبان و شاعران توجه نشان داده و زندگینامه ی برخی شاعران مشهور ایران، و ارتباطی که با آفرینش اثر ادبی ایشان دارد، را نقل نموده است .
20- زهره روحفر ، تجلی شاهنامه در هنر اسلامی ایران
مؤلف، مجموعه ای از آثار که در محدوده ی هنر اسلامی است ( نگاره ها – سفالینه ها ، قلمدانها ، آثار فلزی و...)و دارای نقشی از مضمون ادبی بالاخص شاهنامه ای است را مورد بررسی قرار داده است . این کتاب نتیجه ی مجموعه ی آثاری است که در موزه( موزه ی ملی ایران سال جهانی میراث فرهنگی 1381) به نمایش در آمده، و توجه به مضمون شاهنامه ای آثار در اولویت بوده است . ذکر مواردی همچون نمادهای شاهنامه ای در آثار سفالی و توضیحاتی راجع به اشعار ، تاریخ ساخت اثر یاعث شده است خواننده با دیدی کارشناسانه به نقوش بنگرد . برخی جزییات راجع به ویژگی آثار تقریباً جدید و دست اول تشخیص داده شده است، که مؤلف در این کتاب به صورت یکجا به جمع بندی آن ها پرداخته است . مطالب این کتاب در جمع آوری نقوش مرتبط با شاهنامه دراین رساله بسیار مفید واقع شد.
21- عبدالسلام کفافی ، ادبیات تطبیقی پژوهشی در باب نظریه ادبیات و شعر روایی ، سید حسین سیدی.
در این کتاب به طور جامع به ادبیات و داستان های ایران و اعراب به طور کامل پرداخته و در بخشی کوچک به ویژگی ادبیات باختر نیز توجه شده است . نویسنده این کتاب نسخه های ادبی متقدم ایران را معرفی نموده و سیر تکاملی ادبیات ایران قبل و بعد از اسلام را به طور کامل و ریشه ای معرفی کرده است و سیر تأثیرات اسلام بر ادبیات ایران را یرشمرده است مطالب این کتاب بسیار در بخش ادبی و ذکر آثار فارسی مفید واقع شد .
22- ناصر خلیلی ارنست ، ج . گروبه ، سفال اسلامی ( 7 ) از گزیده ی ده جلدی مجموعه هنر اسلامی
این کتاب دارای مطالب بسیار ارزنده ای راجع به فن و نقوش سفالینه ها و معرفی تصویری بخشی از سفالینه های ایران می باشد . در این کتاب نمونه آثاری درج شده است که از نظر نگارنده دست اول و تازه می باشد . در بخشی از رساله که به بررسی برخی مضامین روایی سفالینه ها می پردازد ؛ با معرفی سفالینه ای با محتوای فریدون و ایرج کمک زیادی در جمع آوری نمونه ها به نگارنده شد .
23- محمد یوسف کیانی ، فاطمه کریمی ، پیشینه ی سفال و سفال گری در ایران
در این کتاب نویسنده به معرفی برخی ظروف سفالی متعلق به دوره ی اسلامی پرداخته است . طراحی شکل ظروف و طراحی ضخامت آنها را به شیوه ی مطالعات باستان شناسی با ذکر مشخصات ظرف از جمله ؛ تکنیک ساخت ، سال تولید ، شهر سازنده ، اندازه و قطر ظرف و ویژگی تصویری ( گیاهی – حیوانی – انسانی ) به علاوه ذکر اشعار و نوشته ها گرد آورده است .
24- سیف ا... کامبخش فرد ، سفال و سفالگری در ایران
در این کتاب نویسنده هنر سفال گری را به دو بخش اسلامی و ماقبل اسلام تقسیم نموده است . در بخش اسلامی تکنیک و روش های گوناگون لعاب کاری سفالینه ها بررسی شده است و به لعاب مینایی و مشخصات و تأثیر پذیری آن از نگاره ها و کتب ادبی پرداخته است .
25- فائق توحیدی ؛ فن و هنر سفالگری
نویسنده ی این کتاب در بررسی سفالینه های اسلامی به دسته بندی زمانی و تکنیکی سفالینه های ادوار مختلف پرداخته ؛ و سفالینه های دوران ( سلجوقی – ایلخانی – تیموری ) را از نظر نقوش و شکل و ارتباطات تاریخی بررسی کرده است ؛ در بیان لعاب ها ، نویسنده به معرفی تکنیک های مختلف لعاب زنی که در پیش برد چگونگی سهولت روند اجرای نقوش بر روی سفال می انجامد، پرداخته است . همچنین به صورت جسته و گریخته به برخی موارد جزیی از سفال دوران گذشته تا معاصر اشاره نموده است . در خلال مطالب اشاراتی به مضامین ادبی و اشعار ... شده است .
26- میرمحمد عباسیان ، تاریخ سفال و کاشی ایران از ماقبل تاکنون
در این کتاب نویسنده به بررسی تعداد کثیری نقوش بکار رفته در آثار سفالین اشاره نموده است از جمله نقوش مورد بحث در مأخذ نامبرده، بررسی نقوش پرندگان و حیواناتی چون شیر و خرگوش و شکار (شاهین) و درخت زندگی ، خطوط مختلف کوفی ، نسخ ، ثلث ، نستعلیق و ... می باشد . در این کتاب محقق علاوه بر معرفی حیوانات جنبه ی ادبی بکار گیری نقوش را ، که برگرفته از مضامین ادبی شاعران و ادیبان می باشد را ذکر نموده است . مثلاً نقوش پرندگان بکار رفته در برخی آثار، مضامین اشعار شیخ عطار نیشابوری ، منطق الطیر را القا می نماید .
27- ونیتیا پورتر ، کاشی های اسلامی ( 1 ) مهناز شایسته فر
در این منبع محقق به بررسی نقوش ادبی ( برگرفته از شاهنامه ، ورقه و گلشاه ، اشعار نظامی و ... ) بر روی کاشی پرداخته است . معرفی برخی اماکن مذهبی و غیر مذهبی ( کاخها ) با ذکر اهمیت تاریخی آن از جهت کاربرد سفال و کاشی مرتبط با موضوع مورد بحث پرداخته شده است .
پایان نامه ها :
28 – مریم رحمانیان ثابت ، " بررسی تصویر انسان روی سفالینه های سلجوقی " محمد علی بنی اسدی ، کارشناس ارشد تصویر سازی ، دانشکده ی هنرهای زیبای تهران ، 1384
29- افشین امینی ، " بررسی نقوش سفال دوران ایلخانیان " ، محمد تقی آشوری ، دانشکده ی هنر پردیس اصفهان ، زمستان 1371
30- طیب محرابی اختر ، " عناصر تصویری سفالینه های ایران در دوران سلجوقی و تیموری " ، ابوالفضل عالی ، دانشکده ی هنر 75-74
31- و در آخر مقالاتی از مهدی بهرامی ، پروین برزین ، منوچهر حمزه لو ، بهنام عیسی ، ابوالقاسم دادور ، نیّر طهوری ، محمد خزایی، مهناز شایسته فر، توکا ملکی،و... که مشخصات این مقالات بطور کامل در بخش منابع و مآخذ آمده است ، استفاده نموده ام .
فصل اول:
تصویر گری ادبیات روایی بر روی سفالینه های دوره ی سلجوقی تا پایان عصر تیموری
بخش اول:ویژگی های ادبیات روایی ایران
تاریخ ادبیات ایران در زمان بعد از اسلام به چند فصل تقسیم می شود[1].
1- ظهور اسلام تا ظهور غزنویان
2- از ظهور غزنویان تا تشکیل دولت سلجوقی
3- از ابتدای تشکیل دولت سلجوقی تاحمله ی مغول
4- از شروع حمله ی مغول تا تشکیل دولت صفوی و...
برای بررسی ادبیات دوره ی سلجوقی تا دوره ی تیموری لازم است نگاهی به ادبیات قبل از اسلام بیندازیم. چرا که تأثیرات آن بر ادبیات دوره ی اسلامی کاملاً آشکار است. همایی در کتاب تاریخ ادبیات به تأثیر اسلام بر ادبیات ایران پرداخته ایشان بیان می دارند. تأثیر استیلای عرب در ادبیات ایران و نتیجه ی آمیزش آنها با ایرانیان مواردی را به وجود آورد از جمله: 1: تبدیل مذهب زرتشتی به مذهب اسلام که متعاقبا سیاست و حکومت را نیز تحت الشعاع قرار داد؛2- به دنبال آن نفوذ لغات عربی در زبان فارسی و به تدریج مهجور شدن زبان پهلوی و... 3- تغییر سبک شعر ایرانی و تبعیت شعر از عروض و بدیع تازی و اقتباس مضامین اشعار جاهلیت عرب و وصف خمرو غلمان، و منشأ ایجاد اینگونه مضامین حکومت عربی واشعار جاهلی است تغییر حکومت باعث دگرگونی هایی بر علم و فرهنگ می شود؛ استیلای اعراب بر ایرانیان زردشتی مذهب و تغیرو تحولاتی که در زبان و خط ایرانیان ایجاد شد دلیلی بر این ادعاست. داد و ستد های فرهنگی و... را نیز نباید از نظر دور داشت. شعار عرب بسط و توسعه اسلام بود؛ پس با این انگیزه به نقاط مختلف حمله برده تأثیراتی بر فرهنگ ایران گذاشته و به همان نسبت تأثیراتی را اخذ نموده است. در ادبیات می بینیم تمام ملل عالم کم و بیش ادبیات دارند و ادبیات آنها هم تقریباً شبیه به یکدیگر است زیرا همه هم نثر دارند هم نظم، در اشعار آنها حماسه، رثاء، غزل و مدیحه و در نثرشان خطابه و تاریخ و امثال آنها موجود است؛ فارس ها اغلب مایل به اشعار غنایی و غزل سرایی Lyriqueو مضامین عرفانی و فلسفی شده اند اما قوم عرب با آن همه فضل و تقدمی که در ادب دارند، آثاری از قبیل شاهنامه فردوسی و... از خود باقی نگذاشته اند . با این اوصاف نه فقط اختلاف ما بین ادبیات ملتی با ملت دیگر محسوس است بلکه در یک ملت هم نسبت به دوره های مختلف و همچنین در اشخاص یک دوره ادبیات تفاوت پیدا می کند . مثل اینکه می بینیم شعرای زمان سامانی ها و غزنوی ها در اشعار خودشان حماسه سرایی رزم آزمایی یا فراغت حال و آسودگی خاطر را نشان می دهند. از ابتدای فتنه مغول به بعد در اشعار روح انکسار ،تواضع و مطالب پیچیده ی عرفانی آشکار است . وبالاخره هر دوره ای اختصاصاتی را داراست که عصر دیگر ندارد)) جلال الدین همایی تاریخ ادبیات ایران از قدیمی ترین عصر تاریخی تا عصر حاضر ، ج اول و دوم مشتمل بر تاریخ ادبیات ایران از قدیم تاریخی تا حماسه مغول ، ج دوم ، کتاب فروشی فروغی تهران ، 1340 خلاصه ص 157و ص295
گونه های مختلف ادبیات ایرانی:
الف: داستانی
((روایت که به تعبیر آقای معین : revayatنقل کردن مطلب ، یا حدیث می باشد و در تعبیر دوم خود روایت را یکی از شعب علوم ادبی عرب معرفی کرده است که همانا گرد آوردن نقل اشعار و امثال و لغات و اخبار است و در ادامه اینگونه بیان می دارند که راویان در هر چه روایت می کردند سلسله روایت خود را محفوظ می داشتند و سعی می کردند روایت آنان از اعراب بدوی مانند قمتین و تمیم و هذیل و کنایه و امثال آنها باشد واز اعراب شهر یا نزدیک شهر چیزی روایت نمی کردند زیرا زبان آنها فاسد شده بود و در تعبیر چهارم خود روایت را به داستان و حدیث ارجاع داده اند)) دایره المعارف معین خلاصه ی ص 1682. در این رهگذر فردی یا افرادی پیدا می شود که این داستان ها را تعریف می کند به این فرد راوی گفته می شود.Ravi (راوی) ((آنکه حکایتی ازدیگری نقل کند، روایت کننده 2- کسی که قصیده ی شاعر را با آواز و سخن خوش نزد ملوک و بزرگان خواند )) همان ص1628 با وجود این تعریف می توان درک کرد که راوی غیر از اینکه داستان، حدیثی را میان جمع تعریف می کند باید سخن و آواز سخن خود را نیز نیکو کرده و کلمات را زیبا و پر طنین ادا کند و این عمل راوی باعث جلب نظر و جذب بشتر مخاطب شده؛ و مجلس تحت تأثیر داستان وجریان داستان قرار می گیرند. از تعریف های فوق برما معلوم شد که راوی (روایت کننده) روایتی را (حدیث و حکایت، داستان) را برای جمع تعریف می کند؛ و ما در اینجا به اینکه مضمون دقیق این داستان ها چه بود و چه باید باشد اشاره نمی کنیم ولی باید بدانیم داستان، قصه، افسانه و... هر کدام چیست و بدانیم داستان سرایی در ایران تا چه میزان مورد توجه واقع شده است. محمود عبادیان داستان سرایی ایران را اینگونه تشریح می کند و از اصالت دیرینه داستان در ایران سخن می گوید و ((داستان ایرانی را ازحماسه مستقل دانسته و داستان را دارای موضوع و بافت ادبی خاص خود می دادند؛ البتّه این را نیز متذکر می شوند که در حماسه ملّی ایران به عنصر روایی و داستانی توجه خاص شده است. و مثل بیژن و منیژه که رنگ آثار داستانی دارد. می توان گفت؛ داستان ادب فارسی از مصالح غیر اسطوره ایی مایه گرفته است نخستین داستان ها ی منظوم فارسی از قصه و روایت و حتی افسانه تغذیه شده است، و می توان وامق و عذرا، ورقه و گلشاه و حتی ویس و رامین را در این زمره قرار داد.
از صفات مشخصه ی داستان فارسی می توان اینگونه بر شمرد که به طور عمده موضوع، عاطفی یا تأملی می باشد درون داستان فارسی یک سری درگیری هایی صورت می گیرد که ستیزی است میان احساس آدمی، آرزو و گروش وی به کمال وجمال مادی و معنوی؛ عشق و تأمل که در داستان ها ی فارسی دامنه وسیع دارد. جستار های اخلاقی و عرفانی و حکمی را نیز در بر می گیرد (خسرو و شیرین، منطق الطیر) را می توان بر شمرد؛ داستان سرایی در ادب فارسی از لحاظ کمی و کیفی رشد کرده و تکامل موضوعی و اندیشه ایی یافته است آنچه در آغاز جنبه ی عشق و روایی داشته، در نزد عرفا به مایه های اخلاقی و اندرزی گراییده و رنگ وصفی به خود گرفته است. یکی از جنبه های ادبی تحول داستان سرایی فارسی این است که با گذشت زمان جنبه روایی آن تحت تأثیر عنصر تأملی و غنایی در آمده است. این حرکت را می توان با مقایسه (( در یوسف ع وزلیخا ی))، سده ی 4 ه ق و در یوسف ع و زلبیخا ی جامی به آشکارا دریافت. این خصوصیت ها به داستان فارسی کیفتی بخشیده است که با آن یک نوع ادبی مستقل بی شباهت نیست. داستان در ادبیات کلاسیک فارسی پس از حماسه رواج یافته در نتیجه دومین نوع ادبی به شمار تواند آمد)). محمود عبادیان، انواع ادبی، چ اول، حوزه ی هنری،1379 صفحه ی 102. درمقاله ی خاستگاه اجتماعی هنرها فیروز شیروانلو به داستان و ارکان اصلی داستان می پردازد؛ در اینجا اشاره کوچکی به ارتباط داستان و مقوله فرهنگ قومی دارد؛ (( تمام داستان ها از سه رکن تشکیل شده اند: شخصیت های داستان، وقایع و مضمون داستان. این عوامل به ترتیب مستقل از یکدیگر متغیرند، و در هر گروه بندی جدید و یا هر ترکیبی جای می گیرند. حتی ممکن است قهرمانان گوناگون در یک فرهنگ، نقش های مختلفی داشته باشند، این بازی ها در بر گیرنده ی وقایعی مختلف است و بدین ترتیب مضمون جدید می سازند. مثلاً قهرمان داستانی ممکن است با ظهور در قصه های مختلف، در گیر اوضاع گوناگون شود. از این رو مهمرین قسمت کار محققان «فرهنگ قمی» دسته بندی انگیزه ها و تحلیل عوامل متغیر است. قصه ها سینه به سینه گشته اند و سفری دراز طی کرده اند. یکی از جالب ترین و سودمند ترین کارها در مطالعه ی« فرهنگ قومی» بررسی مسیر قصه ها، تطبیق شان با محیط های تازه و خاستگاه فرهنگی آن هاست. بعضی از این غصه ها درسراسر دنیا پخش شده و در ادبیات جهانی وارد شده اند... از این نمونه ها بر می آید که قصه های متعلق به(( فرهنگ قومی )) چیزی بیش از ادبیات یک ملت است. این قصه ها، درواقع فرهنگ یک قوم را می سازند و اگر به وسیله محققان دسته بندی شوند، تصویری دقیق از ترتیب زندگی به دست می دهند .... فرهنگ قومی از طریق قصه ای که نقل می شود. علاوه بر انعکاس زندگی مردم هر روزه، بسیاری از آرزوها ، ارزش ها وهدف های آنها را بر ملا می سازد... جلوه ی دیگر فرهنگ قومی در خلق دنیایی است که دنیای واقعی آن را انکار می کند ومبنای آن بر پشتیبانی از ضعیف است که ضعیف بر قوی پیروز می شود ،در این داستانها با تلافی بدی می توان شرایط نا موافق زندگی را به ترتیبی غیر روزمره حل کرد)). آرنولد هاوزر و دیگران، خاستگاه اجتمایی هنر ها، فیروز شیروانلو، فرهنگسرای نیاوران، تهران، تیر ماه 2537 خلاصه ص 325 و326 و ص330.
ب: شعر روایی[2]
از دیدگاه عبدالسلام کفافی شعر روایی شکل های متعددی دارد ؛ برخی از آنها ظهورشان به تاریخ باستان بر می گردد که همان شعر حماسی است وبرخی هم در قرون وسطی به وجود آمد. نوع دیگری ازقصه های منظوم وجود دارد که غربیان آن را رمان می نامند و می توانیم این نوع را، شعر روایی هم بنامیم. جهان اسلام میان ملت هایی که با زبان های گوناگون سخن می گویند ودر دوران متفاوت تاریخ زندگی می کنند ، اتحاد بر قرار کرده است. اگر تحول جهان اسلام را از ظهور اسلام تا کنون بررسی کنیم درخواهیم یافت که این تحول درطول زمانی که میان ظهور اسلام وروزگار تازه است، ادامه دارد... زبان عربی در چهار چوب این جهان به عنوان زبان قرآن وزبان حکومت جایگاهی ویژه یافت نهضتی علمی در اواخر قرن دوم هجری پدیدار شد ودر طی سالها متحول وشکوفا گردید تا اینکه در سده چهارم هجری به اوج خود رسید و زبان فرهنگ ، تمدن وعلم در بالاترین شکل و برترین درجه ای که بشر آن روزگار بدان رسیده بود، گشت .نویسندگان به زبان عربی میان همه ملت های اسلامی ظهور کردند و ایرانی ها بیشترین سهم را در تالیف به این زبان داشتند. خلاصه اینکه، زبان عربی در طی قرن های نخستین به عنوان زبان فرهنگ وعلم در جهان اسلام حاکم گشت و توانست بر سایر زبان ها غلبه کند. لیکن، زمان کار خودش را کرد وعرب ها در این دولت گسترده به اقلیت تبدیل شدند و در هر حال نمی توانستند سلطه شان را ادامه دهند وطبیعت این تحول را برنمی تابید: به ویژه در سایه دینی که براین باور بود که عرب بر غیر عرب جز به تقوا بر تری ندارد. به تدریج جنبش های ملی در پهنه جهان اسلام آغاز شد وبرخی از ملت ها با تمدن ریشه داری که داشتند برای احیای قومیت وزبانشان کوشش کردند زبان عربی موفق شد تا گام هایش را در مناطق وسیعی از جهان اسلام استوار کند... اما در این حد توقف نکرد ودر زبان های ملل اسلامی تاثیری عمیق گذاشت وتوانست آثار عربی روشنی از جمله خط عربی ودرآوردن واژگان عربی به آن زبان ها ونیز تاثیر ادبی که در انتقال علم عروض نمایان شد وهمچنین فنون بلاغت زبان عربی را به ادبیات زبان های اسلامی به جای بگذارد. خط عربی در جغرافیایی وسیعی رواج یافت... زمانی که در صدد بررسی تحول شعر داستانی در ادبیات ملت های اسلامی هستیم بالاحض ایران چاره ای نداریم جز اینکه بحثمان را در باره این هنر در زبان و ادبیات عربی آغاز کنیم . نخست می گوییم زبان عربی در دوره جاهلی باشعر داستانی آشنایی نداشت، نه از نوع حماسی و نه گونه ی دیگری از داستان های شعری. شعر جاهلی از میان گونه های ادبی تنها قصیده را می شناخت. قصیده ها در موضوعهای مختلف به نظم کشیده شد. از این رو به عنوان شعر غنایی توصیف شد. بیان آن میان سخن از تپش قلب شاعر و توصیف عظمت قوم و هجو دشمنانش در نوسان بود... اعراب زمستان و تابستان به تجارت می رفتند و در جنبه های مختلف زندگی تحت تأثیر همسایگان خود بودند. آنها با سرزمین ایران آشنا بودند و گونه هایی از فرهنگ ایرانیان را فرا گرفتند چنان که برخی؛ بخشی از اسطوره های ایرانیان باستان آشنا شدند و برخی از واژگان فارسی به زبان عربی راه یافت و در شعر برخی شاعران بزرگ ظاهر شد.اعشی از مشهورترین کسانی است که در شعرش، واژگان فارسی به کار می برد... اسلام، زبان و شعرعربی، مهمترین چیزهایی بود که مسلمانان به جهان خارج بردند. بسیاری از مردم اسلام آورده بودند؛ چنان که زبان عربی هم بر مناطق مختلف جهان اسلام به عنوان زبان علم و فرهنگ حاکم گشت. ما نمی توانیم ادعا کنیم که زبان عربی زبان های دنیای گذشته رادر میان ساکنان آن سر زمین در سال های اندکی از بین برد. اما میراثی در دست داریم که گواهی می دهد زبان عربی به زودی زبان علم و فرهنگ گشت. تألیف درباره ی موضوع های مربوط به زبان عربی و اسلام، از همان اوایل قرن دوم هجری آغاز گشت اما عربها به زودی عصری شکوفا ترجمه از زبان های بیگانه را آغاز کردند و علوم یونانی وتاریخ ایران و رفتار و ادبیات آنها را ترجمه کرده بودند...
میراث ایرانی نیز مورد توجه نویسندگان عرب زبان قرار گرفت و در میان آنها بسیاری از ایرانیان بودند و به زودی متوجه شدیم که تاریخ ایران، رفتار، حکمتها و ادبیات ایران به زبان عربی ترجمه شد.مهمترین چیزی که از آنها ترجمه شده بود، تاریخ و اساطیر آنها بود. همچنین دو کتاب به عربی ترجمه شد که در تاریخ ادبیات عربی جایگاهی برجسته داشت. یکی کلیله و دمنه بود و دیگری هزار و یک شب.
اوایل قرن سوم هجری شاهد جنبش های استقلال طلبانه در ایران بود که به ایجاد دولتهای کوچک ایران منجر شد. احیای ادبیات فارسی با قیام این دولتها همزمان بود.
جنبش احیای ادبیات فارسی، این امکان را فراهم کرد تا در خلال این قرن ها، پس از این که به در جۀ بالایی از تحول در خلال قرن چهارم رسید، شکوفا گردد و به حرکت خود ادامه دهد و به آثار ادبی با شکوهی منجر شود که ادبیات ایرانی – اسلامی، آن را به وجود آورد و به نمونه هایی تبدیل شد که شاعران دیگر ادب اسلامی به ویژه ترکیۀ غربی، زبان حکومت عثمانی و ترکیه جدید، اردو، زبان پاکستان غربی به شیوه آن شکل گرفت... گستردگی مطلب فوق مارا ناگزیر می کند به شعر در ایران بپردازیم در این راستا لازم می دانم به طور مختصر به شعر ایران اشارات اندکی داشته باشیم.
پ: پیدایش شعر روایی در زبان فارسی اسلامی
اگر ایرانیان هنر شعر را از زبان عربی اقتباس کرده باشند، در برابر جنبه ی غنایی که عربها در قرون وسطی به ان بسنده کرده بودند، بی حرکت نبودند. قصیده ی عربی جاهلی شاهد تحولی در طبیعت و شکل گیری قصیده بود. اماعربها دست به نوآوری انواع ادبی جدید مثل شعر داستانی یا نمایشی نزدند. شعر داستانی در ادبیات ملل اسلامی به دست ایرانیان شکوفا شد و گونه های آن متنوع گشت مثنوی همان نوع ادبی است که ایرانیان، حماسه ها، داستان ها، و قصیده های بلند ادبی و تعلیمی خود را در قالب آن سرودند. کلمۀ مثنوی چیزی بیش از «مزدوج» نیست. تمام امتیاز این نوع ادبی آن است که قافیه های متعددی دارد؛ یعنی هر بیت از ابیات منظومه قافیه ا ی مستقلی دارد که در پایان دو مصراع واقع می شود.
شاعران با رهایی از قافیۀ واحد که مانع روانی در نظم می شود، توانستند داستان ها وحماسه هایی را بسرایند که برخی از آنها به هزاران بیت می رسد. سرودن در قالب مثنوی به یک بحر خاص محدود نمی شود، بلکه بحرهایی وجود دارد که در نظم مثنوی به کار گرفته شده است. امّا بین آنها بحر های بلند مثل بسیط و طویل نیست. بحر متقارب و رمل و وافر با این نوع از نظم تناسب دارد. در تعدد قافیه ها، ایرانی ها گونه هایی از هنر بیان را تکامل بخشیدند که با هنر داستان سرایی تناسب دارد. از این گونه ها می توان به «هنر گفتگو» اشاره کرد که از ضرورتهای شعر داستانی است یعنی وقتی که شاعر مواضعی را توصیف می کند که قهرمانان داستان با هم برخورد می کنند و به گفتگو های جذایی می پردازند که بر توصیف داستانی، گونه ای از واقع گرایی را می بخشد و سبکهای شاعر در حوادث داستانهایش را تنوع می بخشد. گونه ای از شعر هم نزد آنها به تکامل رسید که به نثر مناظره معروف است... و هر یک برتری اش را بر دشمن اظهار می کند... دستاورد شعر داستانی از همان آغاز در تاریخ ادبیات فارسی آغاز شد. نظم این گونه از شعر به نخستین شاعر برجسته، یعنی رودکی، نسبت داده می شود. چون در میان آثار او نظم کتاب کلیله و دمنه ذکر شده است. پیدایش شعر داستانی همزمان بود با بر انگیخته شدن قومیّت ایرانی؛ و نخستین انگیزۀ آنان احیای ادبیات فارسی، امّا در شکل اسلامی اش بود.
زبان فارسی میانه، در میان ایرانیان طرفداران زرتشت ،به مدّت سه قرن پس از فتح اسلام به حیات خود ادامه داد. نوشته های متعددی به زبان پهلوی وجود دارد که تاریخ آن به قرن دوم یا سوم هجری باز می گردد. امّا این زبان که رواج آن به طرفدارن دین زرتشتی محدود شد، به تدریج به زبان اسلامی، یعنی فارسی جدید، تحول یافت و ایرانیان مسلمان آن را می پسندیدند و آن را زبان خود در سایه دین جدید و تمدن اسلامی پیش رونده قرار دادند. در ایران، از اوایل قرن سوم هجری، دولتهای کوچک ایرانی و مستقل به وجود آمدند که با حکومت طاهریان آغاز شد و مؤسس آن «طاهربن حسین» فرمانده مأمون بود...
دولت سامانیان که قلمرو حکومت آنها تا ماوراء النهر و مناطقی از ایران رسید، به وجود آمد و از سال261 تا 389 هجری ادامه داشت. این حکومت از مرکز خلافت دور بود و به خود ضبغه ی ایران بخشید؛ زیرا، به بهرام گور، پادشاه ساسانی، منسوب بود. نویسندگان ایرانی می گویند که در سایه ی این حکومت سی تن از شاعران به سر می بردند. واقعیت آن است که این حکومت هم صبغه ی ایران به خود بخشید و به تألیف به زبان فارسی همت گماشت.
همچنین به احیای ادبیات فارسی تشویق می کرد و پیدایش آن در مناطقی دور از مراکز فرهنگ عربی به آن کمک کرد. برعکس دولت آل بویه که در نزدیکی عراق پدید آمد و پس از مدت کوتاه قلمرو حکومت آن به خود عراق هم گسترش یافت واز چهار چوب ادبیات وفرهنگ عربی خارج نگشت. در هر حال، دولت سامانی بر مناطق دور از ایران و ماورا النهر حاکمیت داشت که ملیت ایرانی در آن به صورت روشن نمایان بود پس از اینکه ملیت نقش معروف خود در جنبش شعوبیه و سپس ایجاد دولت عباسیان و بعد پیروزی مامون بر امین را ایفا کرد، تاثیر روشن آن را بر ادبیات فارسی و زبان فارسی به طور کلی می بینیم. در سایه این دولت، اولین شاعر بزرگ ایرانی یعنی رودکی، وبسیاری از شاعران ایرانی می زیست .درسایه این دولت به نظم کشیدن حماسه های ایرانی آغاز گشت. امیر، نوح بن منصور سامانی(365-387) به ابو منصور دقیقی شاعر (در گذشته حدود سال 370هجری) دستور داد تا تاریخ ایرانیان و داستان های پهلوانی شان را به نظم کشد. وی به این کار پرداخت و حدود هزار بیت را در سیره ی گشتا سب و ظهور زرتشت سرود. جالب آن است که در سایه ی این دولت، گونه دیگری از شعر داستانی بلند نیز ظاهر شد. ابوالمؤ[3]ید بلخی داستان«یوسف (ع) ا و زلیخا» را به نظم در آورد. این اثر نشانه ای از ظهور این گونه از داستان های منظوم بود که شبیه داستان های رمانتیک منظوم در ادبیات غرب در طلیعه ی قرون وسطی است. تشویق سامانیان نسبت به ادبیات فارسی در زمینه ی شعر متوقف نگشت، بلکه کتابهایی برای آنها به فارسی ترجمه شد. نخستین کتابی که ترجمه شد، «تاریخ وتفسیر طبری» بود. در کنار ترجمه، تألیف را ، به زبان فارسی تشویق کردند و ابو منصور هر وی برای آنها کتابی در پزشکی تألیف کرد. خلاصه این که، این دوره شاهد ظهور شعر داستانی در شکلهای مختلف حماسی، داستان های عاشقانه و شعر تعلیمی و اخلاقی بود. شعر حماسی نمایانگر کوشش دقیقی، و داستان های عاشقانه نمایانگر کوشش ابوالمؤید بلخی است که داستان «یوسف (ع) و زلیخا» را نظم کشید.
امّا شعر اخلاقی – تعلیقی، در نظم داستان های کلیله و دمنه توسط رودکی نمایان شد. «امّا چون شعر حماسی، با کوشش دقیقی پایان نرسید، به زودی توسط شاعر بزرگ، فردوسی که بزرگترین اثر حماسی در ادبیات ملل اسلامی را ابداع کرد، صورت گرفت؛ هر چند که این اثر به اصل ایرانی بیش از ظهور اسلام بر می گردد.» عبد السلام کفافی، ادبیات تطبیقی، سید حسین حسینی، چ اول، به نشر، مشهد، 1382، خلاصه ص 101 تا 238
ویژگی عصر سلجوقی در ادبیات فارسی، به نظم آوردن قصیده های بلند داستانی و تعلیمی است و شاعر تحت تأثیر محیط اسلامی- فرهنگی معاصر خود به مضامین خیال پردازانه خود شاخ و برگ داد. و از این حیث به طبع معاصران خویش اهمیت می دهد.
ت: حکایت سرایی:3 محمود عبادیان در تعریفی از حکایت سرایی دسته بندی ترتیب داده و شعر غنایی را در ان گنجانیده است. شعر روایی فارسی در مسیر پر حادثه و غنی شونده ی خود از سده پنجم هجری (دوازدهم میلادی) به سیاق خرد و فشرده غنی می شود. به حکایت سرایی و تمثیل پردازی. حکایت چکامه ای به نسبت کوتاه است که در آن یک نکته یارخداد به قامتی ادبی و مستقل، روایت یا وصف می شود. یک حکایت یا تمثیل ادبی اغلب متضمن یک پند، اندرز، درس اخلاقی، نکته یی حکمی یا روشنگرانه است. حکایت در ادب منظوم فارسی اکثراًٌ به نتیجه گیریی صریح می انجامد.
نگاهی به سروده های این چنانی نشان می دهد که شاعران ادب کلاسیک فارسی به طور معمول حکایت را به عنوان حکایت نسروده اند، بلکه بیش تر چنین بوده است که با سرودن حکایت یا تمثیل، بیان مضمون، نقطه نظر یا معنی تلویحی خاصی را در نظر داشته اند. از این رو حکایت ها به صورت مجموعه یی با عنوانی که بیانگر سمت فکری سراینده است، تنظیم شده اند. در حدیقه سنایی حکایت ها تحت عنوان ((حدیقه الحقیقه)) سروده شده و به ده باب تقسیم شده اند. در نزد نظامی عنوان ((مخزن الاسرار)) به خود گرفته و به مقال های چند گانه اختصاص یافته اند. برخی شاعران از حکایت به عنوان واحد های یک اثر شاعرانه ی بزرگ استفاده کرده اند؛ در اینگونه آثار، حکایتها در پیوند منسجم تر بیرونی یا میان خود قرار گرفته و وسیله یی در خدمت آن امری اند که در بخش مربوطه و یا در کل اثر از آن سخن می رود. حکایت را با چنین نقشی بیش تر در آثار عطار و مثنوی مولانا جلال الدین ((مولوی)) می یابیم. در منطق الطیر حکایت ها خصلت دو گانه دارند؛ به عنوان چکامه یی که مبشر نکته یا مطلبی است، مستقل، ولی با توجه به استدلالی که به همراه دارد، عنصری از یک کل است.
حکایت ها را می توان از دیدگاه خصلت افاده ی مطلب به دو دسته ی تجسمی و تصوری تقسیم کرد. حکایت های عرفانی خود ساده و برای تجسم اندیشه های انتزاعی اند. حکایت هایی هستند که برای القای تصوری اخلاقی یا آرمانی در نظر گرفته شده اند، حکایت های نظامی و سعدی بیشتر از این گونه اند.
نخستین سرایندگان حکایت اغلب نمایندگان شعر غنایی فارسی بوده و از رده ی غزلسرایان بوده اند؛ از این رو برخی حکایت ها شان دارای جنبه تآملی و غنایی بوده و عنصر روایی آن چندان چشمگیر نیست. این خصیصه در حکایت های عرفانی بیشتر است….
ث: زمینه های فردی واجتمایی شعر غنایی:
می دانیم که عنصر غنایی در حماسه و داستان (یا تراژدی ) انباز است، ولی چکامه ی غنایی مستقل تنها محصول عصر یا زمان خاصی بوده است؛ در ایران پرداخته ی سده سوم و چهارم هجری مقارن سده ی دهم میلادی است. اینک می توان پرسید که سبب تاخیر آن چه چیز بوده وچه عواملی زمینه پیدایی بعدی آن شده است؟ شعر غنایی تبلور نگرش درون وعاطفه اجتماعی سراینده است. این نگرش وعاطفه از آغاز به کیفیتی یکسان در آدمی وجود نداشته است، بلکه از نظر فردی و اجتماعی در رشد و تصور بوده است؛ شرایط مدنی وفرهنگی جامعه در رشد آن تاثیری بسزا داشته و به ویژه بیان ادبی آن را تند یا کند می کرده است. هنر مبتنی بر نگرشِ درون و عاطفه، زمانی فعلیت می یابد، که نگرش عاطفی، زمینه اجتماعی پیدا کند و فرهنگ و مسایل اجتماعی به آن امکان افاده هنری دهد. ادب پدیده ای اجتماعی است ورواج این یا آن نوع بستگی به مقبول بودن اجتماعی آن دارد.
آگاهی انسان از خود و جهان هستی با جهان شناسی آغاز می شود ، سپس به مناسبات بین انسان ها ( اخلاقی) می رسد و سر انجام به توجه به درون و عاطفه می انجامد. زمینه جهان شناسی عمل وتلاش است که در راه تأمین زندگانی و شناخت چیزها انجام می گیرد؛ عطف توجه به سلوک اجتماعی مرحله ژرف تر شناخت عملی و نظری است. این دو حرکت سرانجام با شناختی تکمیل می گردد که موضوعش نهاد و عاطفه انسان است. تبلور ادبی این سه زمینه، پیدایی حماسه، داستان (نمایشنامه) و شعر غنایی است. نگاهی به تاریخ فرهنگ و ادب ایران از کهن تا عصر ادب کلاسیک فارسی نشان می دهد که تکوین حماسه و داستان بر شعر غنایی قدمت زیاد داشته است. این امر تصادفی نبوده است، بلکه نمایانگر آن است که ادب غنایی اغلب متاخر بوده و زمینه تأخیر نیز جز فراهم آمدن شرایط فردی واجتماعی امر چیزی دیگر نبوده است. عصر ساسانی یکی از دوران های از لحاظ ادبی غنی است، با این وجود نشان چندانی از ادب غنایی این دوران در دست نیست. تردیدی نیست که فقدان آن را باید در شرایط اجتماعی نامساعد آن روزگار جستجو کرد. یکی از مهترین موانعی که در سر راه رشد هنر و ادب غنایی وجود داشت، نظام زندگانی صنفی( کاستی) این عصر بود که حقوق اجتماعی ومدنی مردم را به ملاحظات صنفی وحرفه ای محدود و وابسته می کرد. این محدودیت مانع رشد شخصیت اجتماعی افراد و گروه ها بود. واقعیت نشان می دهد که شهروند ایرانی در اجتماع صدر اسلام پایبند محدودیت های اجتماعی عصر ساسانی نبود؛ آزادی های سیاسی واجتماعی نسبی که برای برخی قشر های میانه حال امکان داشت، زمینه پیشرفت فرهنگی وفکری افراد بود. چنین شرایطی به پیشرفت احساس فردیت وشخصیت میدان می داد؛ داد و ستد فرهنگی میان تمدن های مختلف و ملت ها نیز در این ره گذر بی تاثیر نبود. همه اینها به شکوفایی هنر و ادبی که از عالم احساس و عاطفه مایه می گرفت کمک کرد. شعر غنایی معرف نگرش حساس و اعتقادی شاعر است. و طبیعی است که زمانی موضوع پیدا می کند، که علوم پیشرفت داشته، نقد امر کهنه و مناسبات عادلانه مساله شده باشد. وقتی نگرش انتقادی رواج یافت و امر نیک و اخلاق پسندیده وناپسند جلب توجه کرد، نگرش انتقادی به کمال وجمال راه می برد و مسأله کمال وجمال چیزی است که شعر غنایی با توجه به آن پدید می آید و به آن زنده است….
فرهنگ وادب ایران در صدر اسلام با آهنگی بی مانند رشد کرد، و مایه نو یافت و دیری نپایید که نطفه های نگرش فردیت، باز به بار آورد؛ قشر ها و افراد فرهیخته ی جامعه کم کم جهان هستی و واقعیت اجتمایی و سلوک افراد را به غور گرفتند و بر جنبه های متضاد آنها از خاستگاه انسانی و فردی درنگ کردند، خود را از غیر خود متمایز کردند. و هر آن امر غیر فردی، ناشناخت و خارج از اراده ی خود را به معیار و محک خواست درون و احساس کمال و جمال فردی و اجتماعی گرفته و آزمودند. حاصل غور و تأمل مزبور در چکامه های تأملی خاصه غنایی به میان آمد ودر نتیجه، رشد و رواج شعر غنایی را به دنبال داشت. با رشد شعر غنایی ادب کلاسیک فارسی به عمقی چند جانبه گرایید؛ نخست اینکه از موضوع های حماسی، مسایل قومی ( و ملی) به مسایل همه- انسانی و عاطفی روی آورد؛ وصف جمال و کمال انسانی. چه مادی وچه معنوی- را جایگزین روایت های عاشقانه یا حِکمی کرد. دیگر اینکه به نیک و بد و زشت و زیبا، از دیدگاه سلوک فردی و زندگی درون نزدیک شد و به نگرش حساس و انتقادی که متوجه فرد، جامعه و تمام هستی بود، میدان داد.
ج: عمده شکل های شعر غنایی فارسی:
در پیدایش شکل های شعر غنایی به دو مرجع بر می خوریم؛ یکی نوشته ها و ملاحظات تذکره هاست و دیگری تربت زمانی شکل های شعر فارسی آن چنان که گرد آوری نخستین آثار پارسی سرایان نشان می دهد.
مطالبی که تذکره نویسان از نحوه شکل گرفتن نخستین سیاق های شعر غنایی می نویسند، با آنچه که می توان از بررسی نخستین سروده های پارسی سرایان استنتاج کرد، تفاوت دارد. اگر بتوان آثار گرد آورنده اینان را به داوری گرفت، نخستین سروده های پارسی به قالب (( قطعه )) ، ((رباعی)) و چکامه یی مانند ((غزل)) بوده است.
چ: حماسه:
انواع شعر که مخصوص ادبیات فارسی ودر برخی موارد مشترک بین ادبیات دیگر ملل(عرب) است شامل سبک های زیر است:
حماسه (epos) با توجه به آثار به جا مانده از دوران کهن؛ می توان این نوع ادبی را از جمله نخستین شیوه ادبی ادوار کهن دانست این شیوه جنبه استوره ای و رزمی داشته و شخصیت های این گونه ادبی دارای قدرت ماورایی و مسئله تقدیر در آن بسیار مورد توجه است محمود عبادیان در انواع ادبی این شیوه را اینگونه تشریح می کند(( مصالح آن دیرینگی کهن دارد، این مصالح اغلب خصلت اسطوره ای و رزمی دارد. اسطوره و درگیری های حماسه به طور معمول پیامد رویارویی آدمی با جهان روزگار و پیرامون او نیروهای ناشناخته طبیعت و یا با مردمان و اقوام دیگر بوده است؛ انگیزه های درگیری حماسی در ناتوانی آدمی در مقابله با طبیعت، ستیزهای قومی، کوشش مردمان برای دفاع از موقعیت، حیثیت و بقای اجتماعی جستجو شده است شاعر حماسه سرا اغلب مصالح خود را از سروده ها، روایت ها و پرداخته های کهن و پراکنده و نا همگون گرد می آورد، آنها را با توجه به موضوع اصلی که گفتنش را در سر دارد به صورتی یکدست، منسجم و با وزن و آهنگ واحد، چنان بازپردازی
می کند که موضوع اصلی مورد نظر به درونمایه کل حماسه در می آید.)) محمود عبادیان ص 27و28 . از نمونه های درخشان می توان شاهنامه فردوسی حکیم طوس را مثال زد. «در این اثر حماسی روایت های گذشته ی بی زمان از نو رنگ زمانی یافته و رگ و پی شان به خون حیات تازه پویندگی یافته و پیام آور روح و خواست زمان شاعر از صافی و تجربه ی، کرده های کهن شد. و ناهنجاریهای زمان را به هنجار زیسته ها و آرمان هایی گذشته ترمیم کرده است... شیوه ی نگارش حماسه به طور معمول روایی و وصفی است؛ روایت از کرده ها و گفته ها ی خدایان، ابرمردان، پادشاهان و پهلوانان، وصف لشکر کشی ها، جنگ ها، پهلوانی ها و یا سفر کردن ها و تجربه و فرزانگی آموختن ها در حماسه همه چیز با کنش همراه است.
ح :غنایی
از انواع دیگر ادبی می توان به نوع ادبی غنایی ((Lyrik )) را نام برد که با ادبیات ایران ارتباطی تنگاتنگ داشته است. زمانی که رویداد ها، واقعیت ها و تجربه ها از صافی ذهن و عاطفه شاعر (نویسنده) می گذرند از مصالح ادب غنایی محسوب شده؛ رنگ حدیث نفس به خود می گیرد؛ و درونی می شود. در این نوع ادب، دنیای عظیم بیرونی محاط و جزیی از دنیای خرد ذهنی می گردد. و اگر مقایسه ای بین شاعر حماسی و شاعر غنایی صورت گیرد
می بینیم که اگر در حماسه، شاعر با روایت گر، گهگاه رشته سخن را در حاشیه به دست می گرفت؛ 000 در نوع ادب غنایی، خود او، اغلب رشته سخن را دارد و هاتف روح مطالب زمان خود است. در این نوع ادب بیشتر مولفه های مورد نظر که در تشکیل نوع، شخصیت نقش دارند؛ در پیوند با ذهن و حضور ذهن شاعر ( نویسنده) مصداق می یابد؛ مصالح، از تجربه و طرز تلقی وی، درونمایه از باور ها و نگرش و بینش او و میزان زندگی گرایی اثر، بستگی به رویکرد او به زندگانی اجتماعی مردم و طبیعت بیرون از ذهن او دارد. این واقعیت ها موجب می شودکه نوع غنایی با مولفه هایی رنگ می یابد که روی سخن بیش تر به حال و آینده دارد. لحن قطعه غنایی، اغلب تک گویی است.
خ :داستان در ادب کلاسیک فارسی[4]
نخستین داستان های فارسی:
1- وامق و عذرا
با مطالعه تاریخ ادبیات و بررسی های صورت گرفته در این حیطه می توان گفت که داستان ((وامق و عذرا))، به قلم عنصری از نخستین داستان های فارسی است. با این حال عنصری با شیوایی کلام و استعداد ذاتی خود این مجموعه را گرد آوری نمود، البته نامی که از این داستان به جای مانده بسی گویا تر از سیصد و هشتاد بیت آسیب یافته یی است که تحت عنوان داستان وامق و عذرا در دست است آمار شفیعی کدکنی در کتاب صور خیال در شعر فارسی ((عنصری را به عنوان شاعری ضعیف در گویندگی و فاقد دید شعری و تجربه ی حسی معرفی کرده است و دیوان اشعار او را فاقد تصویر اصلی که از نظر ترکیب تازگی داشته باشد می داند و اینگونه عنصری را زیر سؤال می برد که مجموعه ی خیال های شعری او از تصویرهای رایج عصر خویش و صور خیال شاعران دورۀ قبل تغذیه می کند البتّه در نیمۀ دوّم قرن سوم تمام شاعران اینگونه عمل می کرده اند و می توان گفت؛ عنصری کمال این خصلت را است)). محمد رضا شفیعی کدکنی، صور خیال در شعر فارسی، ج چهارم، آگاه، 1370، خلاصه ی ص 526 و ص 527.
2- ورقه و گلشاه :
((ورقه و گلشاه)) نیز داستان عاشقانه ای است که در دوران سلجوقیان به قلم «عیوقی نوشته شده است.
احتمالاً دومین داستان فارسی بوده و داستان عشق پسر و دختری که از کودکی کنار یکدیگر رشد کرده اند، و به یکدیگر خو گرفته، به هم دل باخته اند. گویا خواستگارانی برای گلشاه آمده، و باعث جدایی این دو از هم می شود؛ در خلال داستان ماجرا و درگیری هایی صورت می گیرد؛ و سرانجام گلشاه، با امیر شام ازدواج می کند امّا وظایف زناشویی خویش را به جا نمی آورد؛ ورقه از غم به زندگی خویشتن خاتمه داده، گلشاه نیز با شنیدن این خبر خود را می کشد.امیر شام از حضرت محمد (ص) تمنا می کند که دو دلداده را زنده کند تا چند صباحی با هم زندگی کنند؛ آنگونه که منابع ذکر می کنند مایۀ داستانی ورقه و گلشاه عربی است؛ ولی تارو پود اندیشه ایی و ادبی آن ایرانی است. شاعر در این باره می سراید: به نظم آورم سرگذشتی عجب ز اخبار تازی و گتب عرب
این داستان از نظر ادبی دارای شاخصه ی جالب توجهی است؛ ویژگی این داستان، در این است که اشخاص مرکزی آن در لحظه های اندوه ((غزل)) می سرایند و شاعر آنها را به وزن اصلی داستان (بحر متقارب) ولی به نظمی همانند ترتیب قافیه در غزل نقل می کند.
داستان دارای صحنه های جنگی نیز می باشد که انگیزه آن در مسایل عاطفی و عشقی سیر می کند این دو داستان را می توان پیش درآمدهای داستان سرایی در دوران ادبیات کلاسیک فارسی دانست. داستان فارسی در رشد بلوغ یابنده بعدی خود هم به مصالح داستانی ایرانی می گراید، و هم بحر و وزن متناسب با روایت عاطفی به خود می گیرد.)) محمود عبادیان. همان خلاصه ی ص 27 تا 137
3- ویس و رامین:
(( ویس و رامین)) از دیگر داستان ها ی عاشقانه ای است که به گفته محمود عبادیان ((نخستین داستان شاعرانه و جامع ادب کلاسیک ایران است. مایه داستانی آن ایران کهن و موضوع آن عشق دنیایی است)) همان. ص 108
گویا قدمت این داستان به زمان انوشیروان (531- 579 م) می رسد؛ این آثار نمایانگر وجود شعر در زبان پارسی میانه است و اگر این آگاهی ها درست و دست نخورده باشد، نمی توان به آن ها بی اعتنا بود؛ فخر الدین اسعد گرگانی شاعر دوره سلجوقی (( این منظومه را بر اساس یک داستان ایرانی که به میراث ایرانیان قبل از اسلام باز می گردد؛ ساخت این داستان از میراث ترجمه شده ایرانی به عربی در قرن های اولیه ی اسلامی نبوده بلکه در زبان پهلوی معروف بوده است. )) عبدالسلام کفافی، ص 266
شفیعی کدکنی می گوید: (( در این اثر زمینه ای که مایه ی خلق تصویرهای تازه شود وجود ندارد، اما در این منظومه به تناسب مقامات مختلف و نیازمندیهای بیانی شاعر، تصویرهای بسیاری ارائه شده، که جز در مجال خاص خود ممکن نبود آفریده شود؛ از این روی وفور تصویرها نسبت به حجم کتاب قابل توجه است. وهمچنین تازگی بسیاری از تصاویر و طرز بیان گوینده، مهمترین خصوصیت برجسته تصاویر شعرا، کوششی است که در راه مادی کردن بسیاری از معانی و حالات دارد، و در چنین داستانی، شاید مهمترین وظیفه ی تصاویر همین باشد، اگر چه در هر نوع شعری اینگونه وظیفه ای برای تصویر در نظر گرفته شده و ناقدان قدیم نیز یکی از نقش های اصلی تشبیه را در این دانسته بودند که امری نهفته را آشکارتر کند و چنین است که در شعرا و بسیاری از حالات روحی در قالب مادی و حسی ارائه شده است و ملموس می نماید: بی شرمی خفتانی است که پوشیده می شود و صبر جوشنی است که در کار عشق باید به تن کرد و ...، تاثیر رفاه در جان انسان در قالب صبحی ملموس و محسوس است)) محمد رضا شفیعی کدکنی، خلاصه ی ص564 و ص 565
محمود عبادیان با توجه به مضمون داستان و بررسی های صورت گرفته از جانب منتقدان؛ به برخی مسائل اخلاقی در این داستان اشاره ایی می کند (( این داستان گذشته از وصف عشقی راستین جنبه انتقادی نیز دارد؛ چرا که راجع به ازدواج، معضلاتی در این باب است. از جمله شوهر دادن دختری که هنوز متولد نشده به مرد سالخورده و ....
به گفته عبد السلام کفافی: (( شاعر ترک زبان به نام لامعی آن را با تغییراتی به نظم کشیده و در این داستان ویس و رامین دیگر خواهر و برادر نیستند، بلکه ویس دختر پادشاه مرو و رامین پسر پادشاه توران معرفی شده است که عاشق و شیفته یکدیگر می شوند و.... در این زمینه محققان عدم رواج این داستان (ویس و رامین فخر الدین) را به مواضع غیر اخلاقی داستان نسبت می دهند که با طبیعت جامعه اسلامی سازگاری نداشت و شاعر ترک زبان احتمالا از جانب خود در داستان تغییراتی داده است؛ چنانکه صبغه صوفیانه به آن بخشیده است و تنها به اقتباس دو شخصیت محبوب که در داستان ایرانی به شهرت رسیده اند و برخی حوادث داستان، اکتفا کرد. و با تغییرات اثر او را از صورت قبلی (از تالیف فخر الدین) بسیار دور نموده است.)) عبد السلام کفافی، خلاصه ی ص 268 و ص 269
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4312 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 165 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده..........................................
فصل اول ( کلیات تحقیق )
1-1بیان مسئله.................................. 3
2-1اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن........ 7
3-1اهداف پژوهش................................. 8
4-1فرضیه های تحقیق............................. 8
5-1جامعه آماری و محدوده زمانی و مکانی پژوهش.... 9
6-1روش تحقیق................................... 10
7-1ابزار گردآوری اطلاعات........................ 10
8-1سوالات پژوهش................................. 11
9-1مروری بر تحقیقات پیشین...................... 12
10-1تعریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی..... 15
فصل دوم (ادبیات و مبانی نظری )
1-2مقدمه....................................... 19
2-2رضایت شغلی و افزایش بهره وری................ 22
3-2رابطه شخصیت با موفقیت شغلی.................. 24
4-2رابطه رضایت شغلی با شخصیت افراد............. 25
5-2تعاریف رضایت شغلی........................... 27
6-2نظریه های رضایت شغلی........................ 33
7-2شاخص های رضایت شغلی......................... 34
8-2عوامل موثر بر رضایت شغلی.................... 35
9-2رضایت شغلی و بهره وری....................... 38
10-2عوامل موثر بر افزایش رضایت شغلی............ 41
11-2رضایت شغلی و تعهد سازمانی.................. 47
12-2پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی....... 52
13-2رضایت شغلی و عملکرد........................ 55
14-2اندازه گیری رضایت شغلی..................... 56
15-2تعهد سازمانی............................... 57
فصل سوم (روش شناسایی تحقیق )
1-3مقدمه....................................... 61
2-3جامعه آماری................................. 61
3-3روش جمع آوری اطلاعات......................... 61
4-3حجم نمونه و روش اندازه گیری................. 62
5-3روش تجزیه و تحلیل داده ها................... 62
6-3محدودیت های تحقیق........................... 62
7-3ابزار اندازه گیری........................... 62
فصل چهارم ( تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق )
1-4مقدمه....................................... 66
2-4آمار توصیفی................................. 67
3-4آمار استنباطی.............................. 139
فصل پنجم ( نتیجه گیری و پیشنهادات )
1-5مقدمه...................................... 144
2-5نتیجه گیری................................. 144
3-5پیشنهادات.................................. 146
4-5پیشنهاد برای پژوهش های آینده............... 147
5-5فهرست منابع و مأخذ......................... 148
6-5پیوست........................................
فصل اول
کلیات طرح
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده..........................................
بیان مسئله..................................... 3
اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن........... 7
اهداف پژوهش.................................... 8
فرضیه های تحقیق................................ 8
جامعه آماری و محدوده زمانی و مکانی پژوهش....... 9
روش تحقیق..................................... 10
ابزار گردآوری اطلاعات.......................... 10
سوالات پژوهش................................... 11
مروری بر تحقیقات پیشین........................ 12
1-1 بیان مساله
هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند ، رابطه ای میان آنان شکل می گیرد که نمونۀ آن را در طبیعت نمی توان یافت.همین توانایی برگرداندن اصوات بی معنا به کلمات گفتاری و نوشتاری ، مهم ترین امتیاز بشر ، یعنی زبان است. زبان ، رشد آن دسته از ویژگی هایی را ممکن ساخته است که انسان اندیشمند را از همۀ مخلوقات دیگر متمایز می سازد. پس تعجب آور نیست اگر فیلسوف آلمانی ، کارل یاسپرس [1] مدعی است که :« عالی ترین دستاورد انسان در دنیا ، ارتباط شخصیت با شخصیت است.(سهرابی و حیات روشنایی , 1384 ، 24)
و این ارتباط زمانی به مؤثر ترین شکل برقرار می شود که طرفین از مهارت ارتباطی و اجتماعی مناسب برخوردار باشند.
مهارت اجتماعی به آن دسته از مهارت هایی گفته می شود که ما در تعاملات میان فردی خود به کار می بریم. "کِلی" [2] بعد یادگیری را هم به این تعریف می افزاید ؛ او می گوید : « مهارت اجتماعی عبارت است از رفتار های معین و آموخته شده ای که افراد در روابط میان فردی خود ، برای کسب تقویت های محیطی یا حفظ آن انجام می دهند.
"مایکلسون"[3] و دیگران در ارزیابی نشانه های مهارت اجتماعی و ارتباطی به شش عنصر اصلی اشاره می کنند :
ارتباطات در سازمان به قدری حائز اهمیت است که یکی از صاحبنظران معتقد است که مدیریت یعنی هنر برقراری ارتباط. و "دیوید کوآک"[4] معتقد است بیشتر موفقیت مدیر در این است که بتواند از مهارت های انسانی ( ایجاد رابطه متقابل با افراد) استفاده کند.(پارساییان و اعرابی , 1384 ، 2)
"مینتزبرگ"[5] نیز سه نقش اصلی برای مدیران بر می شمارد که عبارتند از :نقش اطلاعاتی ، نقش تصمیم گیری و نقش ارتباطی. (همان ، 8)
رابرت کتز[6] نیز سه مهارتِ فنّی ، نظری یا تحلیلی و انسانی را برای مدیران ضروری می داند.مهارت انسانی یعنی توانایی در کار کردن ، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه. (همان ، 10)
رضایت شغلی :
رضایت شغلی از دو بعد قابل مطالعه و سنجش است :
1-رضایت از عناصرشغلی
رضایت ازعناصرشغلی ازیک دیدگاه ، گاهی تحت عنوان نگرش نسبت به موضوعات نامیده می شود ، زیرا چنین فرض می شودکه رضایت ازعناصرشغلی در واقع از نگرش های متفاوتی درباره اجزاء و عناصرگوناگون شغل تشکیل می شود، لذا می توان گفت کارمندان نگرش های خاصی درباره حقوق و دستمزد خود ، مدیران مافوق ، نوع کاری که انجام می دهد و محیط و شرایط کار دارا می باشند که همه این ها را باید چیزهایی دانست که یک فرد در سازمان به آنها توجه و استنباط خاصی ازآنها دارد . برخی نگرشهای مزبور ممکن است مثبت و برخی دیگر منفی باشند وهمه آنها از اهمیت یکسانی برخوردارنمی باشند . نگرش هایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند درسه گروه قابل دسته بندی هستند : گروه اول نگرش ها،مربوط به نقش شغل می شود،مانند اینکه آیا شغل پویا وتحرک آفرین وجالب است یا خیر؟ گروه دوم نگرش هایی است که مربوط به مدیر مافوق می شود، مانند اینکه با ملاحظه است،با انصاف است ، شایسته است یا خیر؟گروه سوم نگرشهایی است که مربوط به حقوق و دستمزد می شود، مانند اینکه آیا کافی وعادلانه است یا خیر؟
2-رضایت کلی از شغل
دیدگاه دیگری که درمورد مفهوم رضایت شغلی وجود دارد، عبارت از مطالعه رضایت شغلی به عنوان یک حالت درونی وکلی از رضایت فرد است.در این دیدگاه فرض براین است که کارمند یک احساس درونی از رضایت یا عدم رضایت کلی دارا می باشد. درنتیجه ، تجربیات مثبت مانند داشتن همکاران صمیمی، حقوق خوب، مافوق شایسته و با ملاحظه وشغل جالب ،رویهم یک احساس درونی مثبت در فرد ایجاد میکند.از سویی دیگر،تجربیات منفی که ناشی از حقوق کم،کارخسته کننده یا آزاردهنده و وضعیت اعتراضآمیز می باشند.رویهم یک احساس درونی منفی ایجاد مینمایند. احساس کلی رضایت یا عدم رضایت یک احساس مرکب است که توسط شدت و فراوانی تجربیات مثبت و منفی فراهم می شود.
دیدگاه درباره حالت درونی براین فرض مبتنی است که رضایت شغلی را می توان ازطریق پرسش ازکارکنان راجع به اجزاء وعناصر گوناگون مربوط به شغلشان اندازه گیری کرد وسپس متوسط نگرشهای آنان را بدست آورد و به یک شاخص رضایت کلی دست یافت . دیدگاه اول که نگرش نسبت به موضوعات نامیده شد ،بر این فرض مبتنی است که موضوعات مختلف نباید با هم مخلوط شوند، بلکه؛ باید آنها را به طور جداگانه اندازه گیری و تحلیل کرد. تحقیقات انجام شده هر دو دیدگاه را تائید میکند.
پرسشنامههای رضایت شغلی نگرش های خاص گوناگونی ر ا راجع به عناصر شغل مشخص کرده اند. احساس رضایت یا عدم رضایت شغلی با هریک ازعناصر مزبور نوسان داشته است.مطالعات تجربی شواهدی ازحالت درونی را فراهم کرده اند چنان که مثلاً تغییر درحقوق بر رضایت از حقوق و نیز سایر نگرشهای مرتبط با حقوق مانند نگرش و احساس نسبت به مافوق که پیشنهاد افزایش حقوق را داده است تاثیر می گذارد.حالت درونی می تواند بوسیله تجربیات مثبت ومنفی مشروط شود، تحقیقات نشان داده است که حالت یا احساس درونی مثبت بوسیله محیط مناسب و مطلوب ایجاد می شود و احتمالاً توجیه کننده این است که چرا برخی کارکنان جهت گیری مثبتی نسبت به کار دارند(معمارزاده و الوانی،1374، 179).
ارتباطات اثربخش و رضایت شغلی :
وقتی اطلاعات، عقاید و احساسات از شخصی، گروهی یا منبعی به شخص، گروه یا منبع دیگری به منظور ایجاد تغییر در دانش، نگرش یا رفتار آشکار آنها انتقال می یابد فرایند ارتباط رخ می دهد (1). یکی از مشکلات فرایند ارتباط این است که مردم به ندرت قادرند مقاصد واقعی خود را به طور کامل به سایرین انتقال دهند، غالباً پیامهای (messages) فرستاده شده مقاصد واقعی آنان را بیان نمی کند. مدیران از ارتباطات برای هماهنگی وظایف و اعمال در درون سازمان استفاده می کنند، ارتباطات اثر بخش باعث ایجاد سازمانهای اثر بخش می شود(2).در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص رضایت شغلی و رابطه آن با ارتباط اثربخش و سایر عوامل مؤثر در رضایت شغلی انجام گرفته است. رابینز[7] در ایالت نیوجرسی آمریکا در مورد روابط کارفرمایان با زیردستانشان تحقیقاتی انجام داده است. اودریافت که مهارتهای ارتباطی مدیران و رفتار سازمانی می تواند در رضایت شغلی کارکنان نقش مهمی را ایفا کند. هاستینگز[8] () در تحقیق خود به این نتیجه رسید کـه مدیر می تواند بـا ایجاد زمینه روابط مؤثـر در سازمان انگیزه و رغبت شغلی کارکنان را افزایش دهد.
مون[9] در بررسی های خود خاطرنشان می کند که مدیران با ارتباط مناسب و درست می توانند به کارکنان در دستیابی بـه اهداف سازمانی و تصمیم گیـری عقلانی کمک کنند. کاکس[10] در پژوهشی که در مورد قدرت نفوذ و ارتباط مدیران انجام داد دریافت که یکی از مهارت های مدیر ارتباطی است. و مدیران می توانند با استفاده از مهارت های ارتباطی بر کارکنان نفوذ بیشتری داشته و در نتیجه باعث انگیزش بیشتر در کارکنان شونـد. بررسی هـا نشان می دهند که ارتباط مدیر بـا کارکنان یک جزء اصلی مدیریت است. مدیـر می تواند به شیوه های مختلف (مانند وسایل سمعی و بصری، ویدئو، نشریات و از این قبیل) با کارکنان ارتباط برقرار کند. مدیر با ایجاد ارتباطات اثربخش با کارکنان می تواند در افزایش روحیه گروهی و رضایت شغلی آنها نقش قابل ملاحظه ای داشته باشد. (حسن زاده و اعتصامی , 1380 ، 5)
با عنایت به موارد فوق مبنی بر اهمیت مهارت های ارتباطی در روابط رهبر – پیرو و نقش این مهارت در افزایش اثربخشی سازمانها و رضایتمندی کارکنان در سازمان ها، این مهارت بویژه در سازمان های فرهنگی مانند سازمان میراث فرهنگی می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد .لذا سوال اصلی پژوهش حاضر این خواهد بود که :
آیا بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
1-2 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
امروزه در اغلب پژوهشهایی گه در سازمان های دولتی انجام می پذیرد ، بیشتر روی رضایت های بیرونی شغل مانند : حقوق و مزایا و پاداش و .... تأکید می گردد ، این در حالی است که عوامل درونی رضایت شغلی مانند مهارت های ارتباطی مدیران تأثیر به سزایی در افزایش رضایت شغلی کارکنان دارد. لذا با توجه به اینکه مهارت های ارتباطی به ویژه در فرآیند ارتباط رییس – مرئوس کمتر مورد توجه قرار گرفته است این پژوهش به مطالعۀ رابطۀ این دو پرداخته است.
1-3 اهداف پژوهش
هدف اصلی :
مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی.
اهداف فرعی :
1- 4 فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی :
به نظر می رسد بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه های فرعی :
1-5 جامعة آماری و محدودة زمانی و مکانی پژوهش :
جامعة آماری پژوهش حاضر عبارت است از کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی.
محدودة زمانی پژوهش حاضر عبارت است از ماه های مرداد و شهریور 1388. و محدودة مکانی پژوهش حاضر عبارت است از پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی.که معاوتن هنر های سنتی در میدان ولیعصر (عج) مستقر می باشد و بخشی از پژوهشگاه در ساختمان مرکزی سازمان ، یک بخش در میدان بهارستان ( عمارت مسعودیه ) ، یک بخش آن در خیابان ملّت ، یک بخش در میدان امام خمینی ( ره) و یک بخش آن نیز در موزة ملّی ( پارک شهر – شهید فیاض بخش ) مستقر می باشد.
1 – 6 روش تحقیق
این تحقیق با در نظر گرفتن معیار زمان ، مقطعی ؛ با توجه به میزان ژرفایی ، پهناگر؛ با توجه به معیار وسعت ، در جامعه شناسی خرد و با در نظر گرفتن معیار کاربرد ، پژوهش کاربردی می باشد. و در نهایت اینکه این پژوهش از نوع ترکیبی توصیفی و همبستگی می باشد.
1 – 7 ابزار جمع آوری اطلاعات
ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر یک پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش مهارت های ارتباطی می باشد که همزمان مهارت های ارتباطات کلامی نظیر مهارت های : سخن گفتن ، شنود مؤثر ، بیان احساسات ، ارتباطات کتبی و... و مهارت های ارتباطات غیرکلامی نظیر مهارت های : ارتباطات آوایی ، ظاهر ، زبان بدن ، بیان چهره ای ، رفتار نزدیک شدن و ... را مورد سنجش قرار خواهد داد.
برای طراحی پرسشنامه ، از مشهور ترین پرسشنامه ها مانند : رفتار نزدیک شدن کلامی / پرهیز کلامی ، سنجش جهت یابی های زمان ، رفتار چهره ای و ... بهره برداری شده است.
همچنین برای سنجش رضایت شغلی کارکنان از پرسشنامه های استاندارد شاخص توصیفی شغل [11](JDI)استفاده شده است. پرسشنامه توصیفکننده شغل (JDI) که توسط اسمیت[12]، کندال و هالین[13] تدوین شده است شامل 54 سوال است. مقیاس امتیاز بندی این سوالات مانند مقیاس 5 امتیازی لیکرت بوده است و تحلیل نتایج با استفاده از راهنمای اسمیت صورت گرفته است رضایت شغلی ناشی از جنبه های مختلف شغل همچون پرداخت، فرصت های ترفیع، سرپرست، همکاران و عوامل محیط کاری همچون سبک سرپرستان، خط مشی ها و رویه ها، تعلق گروه کاری، شرایط کاری و مزایای شغلی است. در مدل JDI پنج عامل عمده بعنوان ابعاد رضایت شغلی مطرحند که عبارتند از:
1 – 8 سوالات پژوهش :
- سوال اصلی :
آیا بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی ، تفاوت معنی داری وجود دارد؟
سوالات فرعی :
1 – 9 مروری بر تحقیقات پیشین :
تاریخچه مطالعات و تحقیقات انجامگرفته پیرامون رضایت شغلی:
بعد از جنگ جهانی دوم شناخت عواملی که میتواند موجب رضایت شغلی و تشویق افراد به کار شود, بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
مطالعات انجامگرفته پیرامون رضایت شغلی در سطح جهانی نشان میدهد که تا قبل از دهه 1920 تحقیق درباره این مهم در مدیریت صنعتی و بهویژه در مهندسی صنایع و همزمان با شیوه مدیریت علمی فردریک تیلور[14](1915-1856) در مورد عواملی مانند امنیت شغلی, انگیزه و رغبت و عوامل محیطی صورت گرفته است.
در دهههای 1920 و 1940 با شیوه مدیریت نهضت روابط انسانی, توجه بیشتری به گروه همکاران, گروههای غیر رسمی نظارت و سرپرستی در تعیین میزان رضایت شغلی معطوف شد, که میتوان به تحقیقات هاثورن و دیکسون در کارخانه وسترن الکتریک آمریکا توسط التون مایور[15] (1932) و رتایس برگر[16] اشاره نمود.
در سالهای1970-1950, شغل بهعنوان عامل تعیینکننده در ایجاد رضایت شغلی مورد توجه قرار گرفت. در سال 1952, واکر و گست[17] نتیجه مطالعه انجامشده بر روی 180 نفر از کارگران کارخانههای مونتاژ اتومبیل دیترویت را منتشر کردند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی میزان رضایت کارکنان از ابعاد مختلف شغل بود. کارگران نشان دادند که به طرز قابل قبولی از چیزهایی مانند حقوق, شرایط کاری و کیفیت سرپرستی احساس رضایت میکنند. و عدم رضایت خود را با کاری که عملاً انجام میدادند بیان کردند. در آن زمان فضای کارخانهها بسیار پر سر و صدا بود و شغلها بسیار تخصصی و استاندارد شده بودند. کارگران از شش جنبه شغل به عنوان علل ایجاد عدم رضایت نام بردند:
1- فضای مکانیکی ناشی از خط مونتاژ
2- تکراری بودن
3- نیاز به مهارت کم
4- درگیری کار
5- فقدان کنترل بر ابزار و فنونی که در شغل به کار گرفته میشوند
6- درگیری با بخش کوچکی از حلقه کامل تولید
مدیران در پاسخ به یافتههای واکر و گست و سایر مشکلات ناشی از تخصصی کردن شغل و اشتیاق عمومی برای جستجوی راههای ایجاد شغلهای غیر یکنواخت, دو نگرش جایگزین تحت عنوان " گسترش شغل" و " گردش شغلی" را ارایه کردند.
گسترش شغل یا غنی کردن افقی شغل یعنی: کارگری که در گذشته فقط انجام وظیفه خود را بر عهده داشت, اکنون علاوه بر وظیفه قبلی, بخشی از وظایف کارگران دیگر را هم انجام میدهدکه این نوع تغییر باعث افزایش تعداد وظایف یک نفر میشود, و از یکنواختی و کسالتآور بودن شغل میکاهد.
گردش شغلی یعنی: تغییر منظم کارکنان از یک شغل به شغل دیگر با این هدف که انگیزه و اشتیاق کارکنان افزایش یابد.
نتایج تحقیقات جامعهشناسان سازمانی معاصر بر این امر تأکید دارد که کارکنان زمانی از خود بیگانه و از کار بیزار میشوند که به فعالیتهایی مشغول باشند که پاداش ندارد, قابلیتها و نیروهای بالقوه آنها بیان نمیشود, حق کنترل ندارند و به نحو سادهای در ارضای نیازهای بیرونی مانند پول و ... وسیله شدهاند.
همچنین نتایج تحقیقات دانشمندان علوم اجتماعی نشان میدهد که شرط لازم و کافی برای از خودبیگانگی در کار, فقدان استقلال و کنترل شدید کارکنان در محل کار است.
در گزارشی آمده است که رضایت شغلی معلمان روزنامهنگاری در آمریکا بیش از سایر معلمان است, بهرغم آنکه کارشان بیشتر و سختتر است و درآمد سالانه کمتری دارند. احتمالاً وجود پایگاههای اجتماعی بالاتر این امر را توجیه میکند. ( 1385،www.jarfa.com)
در این خصوص پژوهش های فراوانی صورت گرفته است که از جمله می توان به نتایج برخی از آنها به شرح زیر اشاره نمود :
نتایج این پژوهش حاکی از آن است با که بیش از 80% پاسخگویان مهارت های ارتباطی را برای کتابداران بسیار ضروری ارزیابی نموده و با افزایش مهارت های ارتباطی کتابداران ، رضایت شغلی ایشان و رضایت ارباب رجوع و اعضاء کتابخانه افزایش می یابد.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که با افزایش مهارت های ارتباطی کارکنان و به ویژه آشنایی ایشان با مقوله هایی چون کانون کنترل و همدلی ، اولاً آستانة تحمل افراد بالا رفته ، ثانیاً عوارض جسمی ناشی از استرس به صورت معنی داری کاهش می یابد.
نتایج تحقیقات حاضر نشان می دهد که با افزایش میزان مهارت های ارتباطی کارکنان ، میزان رضایت زوجین از روابط زناشویی افزایش یافته و افرادی که امتیاز بالایی در مهارت های ارتباطی کسب نموده اند ، تعارض های کمتری با همسر خود داشته اند.
1 – 10 تعاریف عملیاتی متغیر ها و واژه های کلیدی
تعریف مهارت های ارتباطی :
توانایی شناخت و همدلی[18] با دیگران ، برقراری ارتبا ط موثر[19] ، گوش دادن عمیق و پرسیدن سوالات مهم ، تشریک مساعی[20] ، مربی گری [21]و مذاکره کردن[22] از از اجزاء مهم مهارت های ارتباطی به شمار می رود.(آقایار و شریفی درآمدی , 1386 ، 34)
تعریف مفهومی رضایت شغلی :
عبارت « رضایت شغلی» به نگرش کلی فرد دربارۀ شغلش اطلاق می شود. کسی که رضایت شغلی اش در حد بالایی باشد ، به کارش نگرش مثبتی دارد ، ولی کسی که از کارش ناراضی است نگرش وی نیز نسبت به کارش منفی ایت.(پارساییان و اعرابی , 1384 ، 282)
تعریف عملیاتی رضایت شغلی :
در مدل JDI پنج عامل عمده بعنوان ابعاد رضایت شغلی مطرحند که عبارتند از:
- پرداخت: میزان حقوق دریافتی و انصاف و برابری در پرداخت.
- شغل: حدی که وظایف شغلی، فرصت را برای آموزش و پذیرش مسئولیت فراهم می آورد.
- فرصتهای ارتقاء: قابلیت دسترسی به فرصتها برای پیشرفت.
- سرپرست:توانایی های سرپرست برای نشان دادن علاقه و توجه به کارکنان.
- همکاران: حدی که همکاران، دوستانه، شایسته و حمایتی هستند. ( مقیمی ، 1384 ، 144 )
فصل دوم :
مطالعات نظری
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه......................................... 19
رضایت شغلی و افزایش بهره وری.................. 22
رابطه شخصیت با موفقیت شغلی.................... 24
رابطه رضایت شغلی با شخصیت افراد............... 25
تعاریف رضایت شغلی............................. 27
نظریه های رضایت شغلی.......................... 33
شاخص های رضایت شغلی........................... 34
عوامل موثر بر رضایت شغلی...................... 35
رضایت شغلی و بهره وری......................... 38
عوامل موثر بر افزایش رضایت شغلی............... 41
رضایت شغلی و تعهد سازمانی..................... 47
پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی.......... 52
رضایت شغلی و عملکرد........................... 55
اندازه گیری رضایت شغلی........................ 56
تعهد سازمانی.................................. 57
2 – 1 مقدمه
دیدگاهها و مفهوم سازیهای متعدد و گاه متناقضی درباره تعریف « رضایت شغلی» شکل گرفته و توسعه یافته است . برخی از صاحبنظران همچون هرزبرگ[23] آن را دارای دو بعد دانسته اند . یک گروه عوامل و شرایطی که فقدان آنها موجب عدم رضایت میگردد ولی تأمین آنها باعث ایجاد انگیزه شدید و قوی نمیشود بلکه فقط از بروز عدم رضایت جلوگیری میکند که آنها را عوامل بهداشتی یا مؤثر در حفظ وضع موجود یا عوامل بقاء مینامند . به زعم هرزبرگ این عوامل عبارت است از: طرز تلقی و برداشت کارکنان، شیوه اداره امور ، خط مشیهای سازمان، ماهیت و میزان سرپرستی، امنیت کاری، شرایط کاری، مقام و منزلت، سطح حقوق و دستمزد، استقرار روابط متقابل دو جانبه، سرپرستان، همگنان و مرئوسان و زندگی شخصی کارکنان. نبود این عوامل ممکن است چنان کارمندان را دچار عدم رضایت سازد که سازمان را ترک کرده و موجودیت آن را به مخاطره اندازند. از اینرو هرزبرگ این عوامل را برای تأمین و حفظ بهداشت و سلامت سازمان لازم دانسته است. دسته دوم عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه هستند که وجود آنها موجب انگیزش و رضایت افراد ولی فقدان آنها تنها عدم رضایت ضعیفی را تولید میکند. بنابراین فقدان عوامل گروه دوم مترادف با عدم نگرش تلقی میگردد. بهنظر هرزبرگ عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه عبارت است از: موفقیت کاری، شناخت و قدردانی از افراد وکار آنها، پیشرفت و توسعه شغلی، رشد فردی و ماهیت کار و وظایف محوله. - برخی دیگر آن را تک بعدی و شامل پاسخ به این دو پرسش دانسته اند که: الف ) در حال حاضر چه قدر از شغل خود راضی هستید؟ ب) تا چه حد از شغل خود رضایت می خواهید؟ به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان صاحب نظر تفاوت بین آنچه فرد در حال حاضر دارد با آنچه به دنبال آن است ، می تواند شاخصی از رضایت شغلی باشد . پورتر[24] ، لافکوئیست[25] ، دیویس و هالند از این دسته اند. از سوی دیگر کاپل من نیز معتقد است که پژوهشگران حوزه هایی چون روان شناسی مشاوره تمایل دارند « رضایت شغلی» را به تفاوت بین آنچه فرد داراست ، در برابر آنچه خواستار آن است تعریف کنند. - دسته سوم معتقدند بسیاری از مفهوم سازیها و تعاریف « رضایت شغلی» دربر دارنده نوعی فرآیند ارزشیابی است. لوکه آن را حالت هیجانی خوشایند و مثبتی می داند که ناشی از ارزشیــابی شغــلی یا تجربه های شغلی فرد است . ولی اسمیت نظرش این است که گستره ای است که در آن محیط کاری ، تقاضاهای فرد را برآورده می کند. و یا رابینز که می گوید « رضایت شغلی» حاصل تفاوت میان تعداد پاداش هایی است که فرد دریافت می کند با مقدار پاداشی که فکر می کند باید دریافت کند . به عبــارتی می توان آن را یک فرآیند ارزشیابی تعریف کرد که آنچه را که یک فرد دارد در برابر آنچه خواستار آن است ، مورد بررسی قرار می دهد. (سادات , 1387، www.utj.com)
وقتی اطلاعات، عقاید و احساسات از شخصی، گروهی یا منبعی به شخص، گروه یا منبع دیگری به منظور ایجاد تغییر در دانش، نگرش یا رفتار آشکار آنها انتقال می یابد فرایند ارتباط رخ می دهد (1). یکی از مشکلات فرایند ارتباط این است که مردم به ندرت قادرند مقاصد واقعی خود را به طور کامل به سایرین انتقال دهند، غالباً پیامهای (messages) فرستاده شده مقاصد واقعی آنان را بیان نمی کند. اشتباهات دارویی و درمانی و تخلف از خط مشی ها غالباً نتیجه ارتباط غیر موثر است. مدیران از ارتباطات برای هماهنگی وظایف و اعمال در درون سازمان استفاده می کنند، ارتباطات اثر بخش باعث ایجاد سازمانهای اثر بخش می شود(2).
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص رضایت شغلی و رابطه آن با ارتباط اثربخش و سایر عوامل مؤثر در رضایت شغلی انجام گرفته است. رابینز [26] در ایالت نیوجرسی آمریکا در مورد روابط کارفرمایان با زیردستانشان تحقیقاتی انجام داده است. اودریافت که مهارتهای ارتباطی مدیران و رفتار سازمانی می تواند در رضایت شغلی کارکنان نقش مهمی را ایفا کند. (3). هاستینگز [27]در تحقیق خود به این نتیجه رسید کـه مدیر می تواند بـا ایجاد زمینه روابط مؤثـر در سازمان انگیزه و رغبت شغلی کارکنان را افزایش دهد. مون [28] در بررسی های خود خاطرنشان می کند که مدیران با ارتباط مناسب و درست می توانند به کارکنان در دستیابی بـه اهداف سازمانی و تصمیم گیـری عقلانی کمک کنند. کاکس (Cox) در پژوهشی که در مورد قدرت نفوذ و ارتباط مدیران انجام داد دریافت که یکی از مهارت های مدیر ارتباطی است. و مدیران می توانند با استفاده از مهارت های ارتباطی بر کارکنان نفوذ بیشتری داشته و در نتیجه باعث انگیزش بیشتر در کارکنان شونـد. بررسی هـا نشان می دهند که ارتباط مدیر بـا کارکنان یک جزء اصلی مدیریت است. مدیـر می تواند به شیوه های مختلف (مانند وسایل سمعی و بصری، ویدئو، نشریات و از این قبیل) با کارکنان ارتباط برقرار کند.
مدیر با ایجاد ارتباطات اثربخش با کارکنان می تواند در افزایش روحیه گروهی و رضایت شغلی آنها نقش قابل ملاحظه ای داشته باشد.(حسن زاده و اعتصامی , 1380،www.ui.com)
رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ این مسأله ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند. عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است. میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل و یکی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای که در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم که با وجود داشتن مشاغل مهم، کلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل کمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نکرده به گونه ای که حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می کنند. (ادمین،25/5/1388،www.kimia.com)
2 – 2 رضایت شغلی و افزایش بهرهوری
مشغله دائمی مدیران مقوله بهرهوری میباشدکه میخواهند تولیدات بیشتری از منابع موجود بدست بیاورند. روش متداول همان تقسیم بیشتر کار به اجزا کوچکتر است که بتدریج پرسنل مهارت زیادی در کارشان بدست میآورد. اما کسب چنین مهارتهائی یک زیان عمده دارد. انسانها آدم آهنی(ربات) نیستند و یکنواختی کارهای تکراری خاصه وقتی اراده و خلاقیت پرسنل در آن دخیل نباشد، دیر یا زود باعث ناراحتی روحی وی میشود و در پی آن غیبت و بیدقتی افزایش و علاقه به کار و کارائیاش کاهش یافته و در نهایت نرخ حادثه افزایش مییابد.
بدین ترتیب عوامل رضایت شغلی و افزایش بهرهوری به شرح زیر بیان میگردد:
1- عوامل محرک :عبارت است از فرصت برای کسب موفقیت، معروفیت و پیشرفت و ترفیع.
2- ثبات شغلی :برای پرسنل بسیار رضایتبخش است که شرکتی که در آن کار میکند، دارای وضع باثباتی باشد.
3- حقوق :البته منظور حقوقی نیست که پرداخت میشود، بلکه حقوقی است که معتقدند باید به آنها پرداخت شود.
4- پیچیدگی و تنوع شغل:در مقابل کارهای تخصصی ساده و یکنواخت، پرسنل کارهائی که توان ذهنی را به کار گرفته و به آنها فرصت استفاده از مهارتها، تجربه، خلاقیت، ذوق و استعدادشان را میدهد، بسیار دوست دارند. زیرا سبب ارضای بخشی از نیازهایشان شده و باعث میگردد که آنان خود را بهتر درک کنند.
5- شرکت در تصمیمگیریها: پرسنل علاقه دارند استقلال داخلی و اجازه انجام کار داشته باشند، حتی اگر این دو منجر به قبول مسئولیت باشد. آنها علاقه دارند بر روشها و ریتمهای کاری که انجام میدهند، کنترل داشته باشند.
6- توجه و وارد شدن به کار: پرسنل دوست دارند به خاطر پیچیدگی و تنوع کاریشان، از آنها خواسته شود که توجه بیشتری به کار مبذول دارند. این امر برای آنها بدین معنی است که، بیشتر از یک قطعه یدکی ارزش دارند، آنها در مقابل کاری که میکنند مسئول بوده و غالبا خودشان بازرس خود میباشند.
7- محصول: پرسنل علاقه دارند که نتیجه کار خود را کامل ببینند
8- مسئول : شخصیت یک مسئول مستقیم، اثری مهم در رضایت شغلی افراد دارد، همچنین بسیار اهمیت دارد که مسئول مستقیم در سطح خوبی از لیاقت و شایستگی باشد. اگر پرسنل به قضاوت مسئول اعتماد داشته باشند، طرز تلقیشان بهتر خواهد بود.
9- محیط: نباید از اوضاع فیزیکی محل کار غافل بود. یک محل کار مناسب باید عموما از نظر روشنائی،گرما، تهویه، سقف، صندلی، رختکن، حمام، کمکهای اولیه، محلهای(غذا خوری و استراحت) کامل باشد تا به این وسیله پرسنل رضایت داشته و سلامتشان تامین گردد.
10- روحیه: اشکال عمده ای که منشا سایر اشکالات دیگر شده است، روحیه نداشتن افراد است. مدیران بویژه مدیران سطح پائین و میانی از طریق دوستی و برقراری روابط صمیمانه بین پرسنلی که با هم کار میکنند، میتوانند به نحو قابل ملاحظهای در بالا بردن روحیه پرسنل موثر باشند.
11- تاثیرات خارجی: معمولاً افراد قادر نیستند زندگی خصوصیشان را از کارشان جدا کنند و بهمین دلیل در صورت بروز مشکلاتی در محیط خارج از کار، تاثیر آن مشکلات در محیط کار بصورت آرامش نداشتن و عدم تمرکز فکر نمایان میگردد. سرپرستان و مسئولان باهوش در رابطه با شناخت مشکلات پرسنل و اقدامهای ممکن برای رفع آنها عملکردشان به کاهش مشکلات پرسنل کمک خواهدکرد.(بی نا , 28/7/1388،www.ashena.com)
2 – 3 رابطه شخصیت با موفقیت شغلی
در این باره کلین[29] اظهار میدارد عواملی که در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی که باعث موفقیت میشوند، متفاوتاند. این خود سؤال مهمی است که برای موفقیت در شغل خاصی، چه نوع شخصیتی مناسب است؟ چون که فرد میخواهد با انتخاب شغل متناسب با شخصیت خود احساس ارزشمندی، عزت نفس، تعالی و والایی کند. اغلب اوقات به لحاظ خودخواهیها، افراد میخواهند ابتداء برای خود و سپس برای جامعه احساس ارزشمندی کنند. از اینرو دیده شده است که اگر کسی در شغلی احساس رضایت درونی، ارزشمندی و مفید بودن نکند، طولی نمیکشد که آن شغل را رها کرده به دنبال شغل دیگری میرود. به طور مثال لازمه شغل معلمی یا پرستاری داشتن حوصله فراوان است. حال اگر شخصی از این صفت برخوردار نباشد، مسلما نمیتواند معلم یا پرستار موفقی شود.
طبق نظریه انطباق شخصیت ـ شغل هالند، هماهنگی یا انطباق مناسب بین شخصیت فرد و شغل به رضایت شغلی میانجامد. هالند یک پرسشنامه بررسی خودگردان ساخته است که بر اساس شش سنخ شخصیتی که با طبقههای ویژهای از مشاغل مرتبط هستند، به هر فرد نمره میدهد. منطق او این است که از طریق انطباق سنخهای شخصیتی با مشاغل همخوان و مناسب، افراد علایق و تواناییهای درستی را متناسب با مقتضیات شغل پرورش میدهند. این امر انطباق موفقیت در شغل را تضمین میکند و موفقیت نیز سطح بالاتری از رضایت شغلی را ایجاد میکند(افراد به کارهایی علاقمند هستند که در آن خوب عمل میکنند). به طور کلی بررسیها از نظریه هالند حمایت میکنند.(خلج , 21/7/1388، www.pajoohesh.cim)
2 – 4 رابطۀ رضایت شغلی با شخصیت افراد
اصولاً افرادی که از شغلشان راضی باشند بهتر و موثر تر کار می کنند اما بررسی های اخیر نشان داده است افرادی که شخصیت قوی تری دارند، راضی تر بوده و کارآیی بیشتری دارند. به گزارش خبرنگار مهر، محققان روانشناسی دریافتند که رضایت شغلی صرفا در گرو محیط کار ، همکاران و میزان درآمد افراد نیست، بلکه برخی از افراد با شخصیتی که دارند در محیط های کاری گوناگون احساس رضایت کرده و با علاقه کار می کنند . بر اساس این گزارش ، چنین افرادی اعتماد به نفس بالایی داشته و از نظر روحی نیز با ثبات و عموماً برون گرا هستند. زیرا شخصیتهای برون گرا بیشتر تمایل به ارتباط موثر با دیگران دارند و همین امر در آنان موجب بروز احساس بهتر و رضایت بیشتر از کار می شود. در تحقیقی که بر روی چند هزار کارمند در محیطهای کاری صنعتی ، تولیدی و ساختمانی انجام شد، مشخص گردید رضایت شغلی و کارایی بهتر افراد با هم در ارتباط هستند اما برخلاف عقیده بسیاری از مردم، با هم رابطه علت و معلولی ندارند. درواقع عامل ایجاد رضایت نوع تفکر و شخصیت فرد است. شاید به همین دلیل نیز در بسیاری از کشورها قبل از به کار گیری و استخدام افراد علاوه بر توجه به سابقه ، تحصیلات و مهارتها ازآنها تستهای شخصیت گرفته می شود تا چگونگی تفکر و دید آنها به کار مشخص شود.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 881 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 132 |
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
دنیای امروز رو به تحول سریع می باشد. علم وتکنولوژی رو به پیشرفت است وامروز آنها با دیروزشان کلی تفاوت دارد. نمی توان براساس توانایی های سال گذشته و یا همین دیروزبا مشکلات روبرو شد و برآنها فائق آمد. ادارات، صنایع، بخش های آموزشی دنیای امروزی برای اینکه از قافله پیشرفت عقب نمانند و بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند، درمیدان رقابت باید خود را به روز نگهدارند. آموزش مداوم کارمندان، یکی از راه های به روزنگهداشته شدن می باشد و برای انجام آن راههای مختلفی در دنیا تجربه می شود. بخش آموزش وپرورش هرکشور از بخش های حساس آن درراه توسعه و پیشرفت است. در یک جامعه اگر معلمان، مربیان، استادان نتوانند خود و توان علمی اشان را با دانش روبه پیشرفت روزتطبیق دهند و از قافله علم ودانش عقب بمانند ونتوانند نیازهای علمی دانش آموز ودانشجو را پاسخگو باشند، نباید امیدی به ترقی و پیشرفت آن کشور داشت؛ چراکه علم و دانش منتظرکسی نمی ماند و مسیرخودش را ادامه می دهد و این دیگران هستند که باید خود را دراین مسیر قرار بدهند و از آن استفاده کنند و یا برمحتوای آن بیافزایند. همانطور که ذکرشد برای رسیدن به این هدف وهماهنگی با علم وصنعت روز راه های مختلفی وجود دارد وهرکشوری شیوه ای خاص خود را برگزیده است به همین دلیل درهر سازمانی بخشی به نام آموزش ضمن خدمت وجود دارد که درحقیقت وظیفه اش همان به روز کردن نیازهای کادرهای مختلف سازمان می باشد و برای تشویق افراد برای استفاده از این دوره ها امتیازاتی در نظرگرفته می شود.
آموزش و پرورش زمانی می تواند ادعا کند که جامعه را برای حل مشکلات ، هماهنگی با تغییرات و پیروزی در عرصه ی رقابت ها قدرتمند سازد که از معلمانی دانا، توانا و بهره مند از آخرین پیشرفت های علوم و فنون روز برای تحقق انتظارات یک نظام آموزشی پویا، کارآمد و اثربخش برخوردار باشد.
نیازمندی جامعه به دانش آموزان با سواد تر و ماهر تر برای افزایش سطح بهره وری و توانایی رقابت با دیگر کشورها، باعث می شود که تصمیم گیران جامعه به دنبال معلمان ماهر تر باشند تا با افزایش کارآیی آنان، به اهداف خود برسند. این خواست در سایه آموزش معلمان قابل تحقق است. پس بایستی دوره های آموزشی ضمن خدمت به طور مستمر، مبتنی بر نیاز امروز و فردای جامعه و همراه با پیشرفت های علمی و فنی جهان باشد .
از میان روش های متعدد آموزش از راه دور، آموزش الکترونیکی، به عنوان روش بهتر معرفی می شود. این گونه آموزش به دلیل پیشرفت سریع و چشمگیر رایانه ها و شبکه های ارتباطی می تواند راهگشای بسیاری از معضلات آموزشی محسوب شود. از این رو آموزش الکترونیکی یک راه حل نسبتاً جدی برای چالش های حال و آینده نظام های آموزشی است.
فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدت زمان کوتاهی که از پیدایش آن میگذرد توانسته است تغییرات فراوانی را در نحوه زندگی بشر به وجود آورد. یکی از بسترهایی که سهم عمدهای از این تغییرات را به خود اختصاص داده است آموزش است. آموزشهای مبتنی بر فناوری نوین اینترنت، با تغییرات بنیادینی که در مفاهیم آموزش سنتی ایجاد کرده است، توانسته است بسیاری از ناکارآمدیهای نظام های سنتی آموزشی را رفع کرده و دگرگونیهای اساسی را درشیوه ی ارائه آموزش به وجود آورد. محور تغییرات ایجاد شده، حذف محدودیت های زمان، مکان و منابع آموزشی است. این امر سبب تغییر روشها و رویکردها در امر آموزش شده است. فناوری اطلاعات، امکانات زیادی را در اختیار افراد قرار میدهد. با استفاده از آن در آموزش، میتوان به روشهای نوین و کارآمدی از آموزش دست یافت. استفاده از چنین سامانه هایی که از امکانات دنیای مجازی برخوردار است، میتواند سبب افزایش بهرهوری آموزش، انعطافپذیری در زمان و مکان، کاهش ترافیک و آلودگی ناشی از رفت و آمد در شهرهای بزرگ شوند.
1-2 بیان مسئله
سازمان آموزش و پرورش به حق از بزرگترین و پیچیده ترین سازمان ها ی اجتماعی در هر کشور محسوب می شود. این سازمان از دیر باز نقشی سازنده و اساسی در بقا و مداومت فرهنگ و تمدن بشری داشته و امروز نیز سنگ زیرین توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است( جهانیان،1380: 87). بدیهی است که این توسعه باید به دست انسانها صورت گیرد و لذا افرادی که قرار است این امر را محقق سازند، باید خود توسعه یافته و به روز باشند. برای اینکه نیروهای انسانی شاغل در سازمان ها به روز باشند باید به صورت مداوم آموزش ببینند. آموزش کارکنان از مهمترین عوامل بهبود نظام و فعالیت های هر سازمانی می باشد. از آنجا که آموزش ضمن خدمت کارکنان نقش اساسی در کیفیت عملکرد کارکنان و در نتیجه کارآیی بیشتر سازمان دارد بجا ست نگاهی جدی بر آن داشته و با بررسی کمبود ها و بحران ها ی حاکم بر نظام آموزش ضمن خدمت کشور،گامی در جهت هر چه بهتر شدن کیفیت آموزشی کارکنان برداشته شود واز این طریق با بالابردن سطح علمی افراد جامعه، توسعه همه جانبه کشور را باعث گردد( فتحی واجارگاه، 1376 : 42).
آموزش ضمن خدمت معلمان عنصری بسیار مهم و کلیدی برای اجرای برنامه های نظام آموزشی کشوراست که در پی تحقق اهدافی مانند : بالابردن سطح دانش و مهارت شغلی، ایجاد تخصص های لازم متناسب با رشته آموزشی، بهبود روش های تدریس، ایجاد روحیه مطالعه و پژوهشگری و نوآوری، به روز درآوردن دانش و اطلاعات، ایجاد فرصت ها، زمینه های مناسب رشد جهت ارتقای شغلی وایجاد زمینه ی لازم برای انطباق پذیری کارکنان متناسب با تغییرات می باشد تا بتوان به فواید آموزش های شغلی دسترسی پیدا کرد.
آموزش ضمن خدمت مجازی برای کارکنان از آن جهت دارای اهمیت است که غالباً در سازمان های مختلف، کارکنان برای شرکت در آموزش های گوناگون ناگزیر از ترک محل خدمت خود می باشند و این امر مشکلات جدی را برای انجام امور و وظایف سازمانی بوجود می آورد. علاوه بر این ، امکانات آموزشی موجود برای تحت پوشش قرار دادن تمام کارکنان کافی نیست و تنگناهای مالی و اداری و کالبدی به شدت آموزش ضمن خدمت کارکنان و توسعه و گسترش آن را تحت الشعاع قرار می دهد( فتحی واجارگاه، 1376 : 82).
از آنجا که گرایش به سوی نظام آموزشی مجازی امری ضروری است، تأ خیر در شناخت و اجرای آن می توند خسارت جبران ناپذیری داشته باشد. این امر در نظام آموزش ضمن خدمت که " بخشی از آموزش مداوم کارکنان را از زمان ورود به سازمان تا هنگام باز نشستگی بر عهده دارد و باعث به هنگام ساختن دانش، توانش و نگرش آنها می گردد" محسوس تر است( همان منبع : 46).
اکنون بیش از هر زمان دیگر روشن شده است که یادگیری از راه دور مهم ترین عنصر در نظام های آموزشی و پرورشی آینده خواهند بود. اهمیت تلاش ها برای همکاری جهانی و بین المللی برای افزایش همکاری و برگزاری کلاس درس جهانی با بکار گرفتن شبکه ارتباطی جهانی غیرقابل تردید است. یادگیری از راه دور در حدود یک صد سال است که در کشورهای توسعه یافته وجود دارد، اما در کشورهای توسعه نیافته این سابقه چندان نیست. در کشورهای توسعه نیافته پرجمعیت جهان یادگیری از راه دور فرصت های بسیار مهمی برای آموزش و پرورش فراهم می کند. نبودن زیرساخت و شایستگی حرفه ای مانع پیشرفت در یادگیری از راه دور می شود.
با این همه، این شکل از ارائه خدمات آموزشی پایدار مانده و بسیاری از کشورها به یادگیری از راه دور به مثابه ی استراتژی اصلی برای توسعه دسترسی، افزایش کیفیت، و هزینه و بهرهوری مطمئن برای آموزش بدان می نگرند( یونسکو،2002 : 10 و9 ).
اقدام به آموزش از راه دور در عصری که از بساطت پیشین خارج و با پیچیدگی های زیادی در روابط بین فردی و بین سازمانی روبرو شده است و از سویی نیاز انسان به آموختن بیشتر شده است، قبل از هر چیز احترام به انسانیت و کمال جویی او برخاسته از محوریت انسان در تمدن سازی است ( صوفیان، 1383 : 4 ).
ورود به جهان دانایی محور و نیاز روزافزون بشر به آموزش، نیاز به " آموختن مستقل، در طول زندگی را افزایش داده است. آموزش های نیمه حضوری و غیر حضوری نه تنها مکمل آموزش های حضوری می باشند، بلکه فرصت بی بد یلی را برای روزآمد نمودن محتوا و انعطاف بخشی به روش های یادگیری و یاددهی به ارمغان می آورد( الحسینی، 1384 : 5 ).
پاسخ گویی به تقاضای روز افزون دانش افزایی، افزایش تقاضا به منظور دسترسی برابر و آزاد در سراسر کشور، استفاده بهینه از رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی، و ازبین بردن محدودیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که مانع از ادامه تحصیل می گردد ضرورت استفاده از شیوه های نوین را ایجاب می نماید.
آموزش از راه دور در راستای پیشرفت خود با بهره گیری از فناوری اطلاعاتی و آموزشی در قالب شبکه جهانی اینترنت و قابلیت وب جهان گستر به حدی از تکامل رسیده که کلاس های اینترنتی و دانشگاه های مجازی به عنوان جایگزین های مناسب برای کلاس های عادی مدارس و دانشگاه های سنتی در نظر گرفته شده است و روز به روز ضرورت خود را اثبات می نماید. بنابراین لزوم پرداختن به این مسئله و زمینه یابی ومطالعه نگرش آن بیش از پیش احساس می شود.
از این رو این تحقیق با مطالعه نگرش معلمان نسبت به آموزش های ضمن خدمت از راه دور بر آن است که در توسعه فرهنگ آموزش از دور و راه گشای استفاده از این شیوه های نوین در آموزش ضمن خدمت و کاهش محدودیت های زمانی و مکانی این نوع آموزش باشد.
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
ضرورت و نیاز به آموزش های ضمن خدمت برای معلمان در اکثر تحقیقات ثابت شده است. با وجود این برخی از تحقیقات، حاکی از عدم اثر بخشی اینگونه آموزش ها می باشند. آموزش های ضمن خدمت به دلیل داشتن هزینه های بالا، اتلاف وقت ادارات ومعلمان، ناکارآمدی روش های آموزش، عدم تناسب محتوای دوره با نیازهای معلمان، به روز نبودن، مناسب نبودن زمان و مکان آموزش ها واجبار به ترک محل خدمت، ممکن است اثر بخشی لازم را نداشته باشند.
با گسترش فزاینده علوم وفنون و لزوم تغییرات سریع در برنامه ها ی درسی مدارس در عصر کنونی، روزآمدی معلمان یکی از دغدغه های اصلی نظام تعلیم و تربیت به شمار می رود. از آنجا که رویکردهای سنتی قادر به برآورده ساختن تمامی نیازهای آموزشی معلمان نیست، بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند بسیاری از موانع و مشکلات شیوه ی سنتی آموزش معلمان از جمله کاهش ساعات حضور معلمان در مدرسه و اختلال در برنامه کار مدارس، همگام نبودن آموزش با تغییرات کتب درسی، محدودیت های زمانی و مکانی و غیره را برطرف و راه را برای پیدایش شیوه های نوین آموزش معلمان هموار نماید .
در این رابطه می توان با فراهم آوردن امکانات، تجهیزات و زیر ساخت های مورد نیاز، دوره های آموزش از راه دور یا مجازی مبتنی بر شبکه را برقرار نمود تا معلمان در هر زمان و مکان به برنامه ها ی آموزشی دسترسی داشته باشند، اطلاعات مورد نیاز به طور سریع و به موقع و همگام با تغییرات در اختیار معلمان قرار گرفته و فرصت های سازمان یافته به منظور بازآموزی، ارتقاء و کسب دانش و مهارت های جدید و به روز برای آنان فراهم آید. این کار می تواند زمینه ی پرورش حرفه ای مستمر معلمان را مهیا سازد.
با توجه به مشکلات وضعیت موجود مانند کمبود فضا و امکانات آموزشی، پایین بودن کیفیت آموزش، عدم دسترسی به امکانات آموزشی یکسان برای همه کارکنان و همچنین با توجه به اینکه توسعه کمی و کیفی علوم و تکنولوژی همراه با نیازهای آموزشی گوناگون، مستلزم پا فراتر نهادن از مرزهای آموزش های سنتی است، عدم پاسخ گویی به این نیازها، منجر به کاهش توسعه اقتصادی – فرهنگی کشور شده و مشکلات عدیده ای را برای کشور در پی خواهد داشت( زمانی و مقدسی،1377 :171).
بنابر این ضروری است که تحقیقات جدی در این زمینه آغاز گردد و با استقرار یک نظام مفید آموزش از راه دور بتوانیم با سرعت، دقت و کیفیت بهتری آموزش مداوم معلمان را در کشور پیش ببریم.
استفاده از آموزش های ضمن خدمت از دور موجب افزایش کیفیت آموزشی، اطلاع رسانی دقیق و منطبق بر علوم روز، ارائه خدمات آموزشی به افرادی که به علت مسافت زیاد و یا مشغله های مختلف امکان حضور در کلاس را ندارند، و ایجاد فرصت های آموزشی مادام العمر برای معلمان را در پی خواهد داشت.
لذا با توجه به قابلیت های آموزش از راه دور، مطالعه نگرش معلمان در رابطه با این شیوه ی آموزشی، می تواند به ایجاد تغییرات مطلوب در زمینه ی آموزش ضمن خدمت معلمان کمک مؤثری کند.
1-4 اهداف تحقیق
هدف کلی
هدف کلی این تحقیق مطالعه نگرش معلمان نسبت به آموزش های ضمن خدمت از دورمی باشد.
اهداف جزیی
اهداف جزیی این تحقیق مطالعه موارد زیر از دیدگاه معلمان می باشد:
1. نشان دادن تأثیر محدودیت های آموزش های ضمن خدمت حضوری در شرکت مؤثر آنها در این دوره ها
2. روشن ساختن نارسایی های آموزش های ضمن خدمت حضوری
3. روشن ساختن میزان علاقه مندی معلمان به شرکت در دوره های عمومی و اختصاصی آموزش ضمن خدمت از دور
4. ارائه پیشنهاداتی به برنامه ریزان و مسئولان آموزش های ضمن خدمت برای سازماندهی بهتر دوره های آموزشی ضمن خدمت
1-5 سوال های تحقیق
1. محدودیت های دوره های آموزش ضمن خدمت حضوری تا چه اندازه در شرکت مؤثر معلمان دراین دوره ها تأثیر دارند؟
2. دوره های آموزش ضمن خدمت حضوری تا چه اندازه می توانند نیازهای آموزشی معلمان برآورده سازند؟
3. دوره های آموزش ضمن خدمت از دور تا چه اندازه می توانند محدودیت های آموزش های حضوری را برطرف سازند؟
4. معلمان تا چه اندازه مایل به شرکت در دوره های عمومی و اختصاصی آموزش ضمن خدمت از دور می باشند؟
5. معلمان چقدر نسبت به آموزش مجازی به عنوان یکی از شیوه های آموزش ازراه دور، گرایش دارند؟
1-6 فرضیه های تحقیق
1. دوره های آموزش ضمن خدمت حضوری تا حد زیادی شرکت مؤثر معلمان دراین دوره ها را محدود می کند.
2. دوره های آموزش ضمن خدمت از دور می توانند تا حد زیادی محدودیت های دوره های آموزش حضوری را برطرف سازند.
3. معلمان به شرکت در دوره های عمومی و اختصاصی آموزش ضمن خدمت از دورعلاقه مند می باشند.
4. معلمان به شرکت در دوره های آموزش های ضمن خدمت مجازی به عنوان یکی از شیوه های آموزش ازراه دور گرایش زیادی دارند.
1-7 توصیف دقیق متغیر با متغیر های د خیل در مسئله
متغیرهای مستقل: دوره های آموزشی ضمن خدمت حضوری، دوره های آموزشی ضمن خدمت از دور و آموزش های مجازی
متغیرهای وابسته: توانایی حرفه ای معلمان، میزان رضایت از دوره های آموزش ضمن خدمت و نگرش معمان
1-8 تعریف واژگان کلیدی
نگرش: نگرش ها حالات پیچیدۀ انسانی است که بر رفتار فرد نسبت به افراد، چیزها یا رویدادها اثر می گذارند، بسیاری از پژوهش گران در نوشته های خود بر مفهوم نگرش به عنوان نظامی از اعتقادات تأکید کرده و آن را مورد مطالعه قرار داده اند ( فستینگر، 1975) .
آموزش از راه دور: سازماندهی فرایند یاددهی – یادگیری توسط یک مؤسسه به منظور فراهم ساختن تسهیلات لازم برای یادگیری مستقل، خود ارزیابی تحصیلی و برقراری ارتباط دو جانبه میان یاد دهنده و یادگیرنده که به لحاظ زمانی و مکانی از یکدیگر جدا هستند با استفاده از راهبردهای مناسب و بکارگیری فناوری آموزشی ( ابراهیم زاده ، 1383 ).
کیگان (1986) آموزش از راه دور را ارتباط دور از محل استقرار، بین مدرس و شاگرد، با واسطه رسانه چاپی یا شکل های دیگر فناوری تعریف کرده است. وی از آموزش از راه دور به عنوان روشی یاد می کند که در آن دانشجو مسئول یادگیری خویش است و یادگیرنده و یاددهنده در تعامل آموزشی خود به ارتباط چهره به چهره نیازی ندارند.
مؤسسه "یو نسکو" در تعریفی می گوید: آموزش از راه دور به هر نوع فرایند آموزشی اشاره دارد که در آن، همه یا بیشتر تدریس توسط افرادی انجام می شود که از نظر زمانی و مکانی در فضایی دور از یادگیرنده هستند، بدین معنا که همه یا اغلب ارتباطات بین مدرس و یادگیرنده از طرق یک رسانه مصنوعی چاپی یا الکترونیکی انجام می شود( یونسکو،2002 :23 ).
تهیه کنندگان گزارش یونسکو درباره آموزش آزاد و از راه دور معتقدند: مفهوم یادگیری آزاد و آموزش از راه دور، حاکی از رویکردهایی است که بر روی دسترسی آزاد به آموزش و رها بودن یادگیرندگان از قید های زمانی و مکانی، و ارائه فرصت های قابل انعطاف به افراد و گروه ها ی یادگیرنده( یونسکو،2002 :7 ).
در این تحقیق منظور از آموزش از راه دور، دوره های آموزش ضمن خدمت تخصصی یا عمومی است که از طریق مواد چاپی یا یکی از رسانه ها ی الکترونیکی ( رادیو، تلویزیون، رایانه و ... )، بدون نیاز به حضور در زمان و مکان خاصی برگزار می شوند و معلمان می توانند امور مربوط به آموزش و یادگیری را شخصاً انجام دهند.
آموزش ضمن خدمت: به آموزشی اطلاق می شود که عموماً پس از استخدام فرد در سازمان صورت می پذیرد و باعث بهبود نظامدار و مداوم مستخدمین از نظر دانش، مهارت ها، و رفتارهایی می شود که به رفاه و سازمان محل خدمت شان کمک می نماید( فتحی واجارگاه، 1376: 14).
در این تحقیق منظور از آموزش ضمن خدمت، کلیه دوره های آموزشی تخصصی و عمومی است که وزارت آموزش و پرورش پس از استخدام کارکنانش برای آنها برگزار می نماید.
فصل دوم
مبانی نظری و
پیشینه تحقیق
مقدمه
اصولاً تحقیق به منظور ارائه اطلاعات جدید که فراتر از دانش موجود در زمینه ی مورد تحقیق است، انجام می شود. بنابراین پژوهشگر برای دستیابی به این هدف باید با گستره ی دانش موجود آشنا باشد. نیل به این هدف فقط با مطالعه ی منابع مربوط به موضوع مورد تحقیق امکان پذیر است( دلاور، 1375). بنابراین با عنایت به اهمیت این مرحله از پژوهش، هدف این فصل عبارت است از بررسی زمینه های نظری و پیشینه ی تحقیقاتی متغیرهایی که در تحقیق حاضر،اساس کار قرار گرفته اند. بدین منظور منابع مکتوب دانشگاه های تهران شامل پایان نامه ،مقاله، کتاب ، نشریه و همچنین بانک های اطلاعاتی مورد جستجو قرار گرفت.
این فصل در پنج بخش تنظیم گردیده است. بخش اول : آموزش ضمن خدمت، بخش دوم: آموزش از راه دور، بخش سوم: آموزش از راه دور برای معلمان، بخش چهارم: آموزش مجازی و بخش پنجم شامل مروری بر تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور، در زمینه ی ضمن خدمت و آموزش از راه دور می باشد.
بخش اول : آموزش ضمن خدمت
تحولات فزاینده در زمینه ی دانش تکنولوژی نیازهای آموزشی جدیدی را برای مشاغل مختلف بوجود می آورند که تحصیلات رسمی و دانشگاهی به تنهایی پاسخ گو نبوده و در نتیجه به انواع دیگر آموزش از جمله آموزش های ضمن خدمت نیاز می باشد. آموزش ضمن خدمت در حقیقت دانش جدیدی را در سبد آموزش های قبلی دانش آموختگان قرار داده و آنان را به همراه پیشرفت علوم و فنون پیش می برد و لذا توسعه این آموزش ها در بهبود کیفیت نظام آموزشی اثر مطلوب خود را به جا می گذارد. تولید علم تغییر در فناوری واهداف سازمان ها را به دنبال دارد. مدارس نیز به عنوان سازمان های اجتماعی هرروز بیشتراز دیروز نیازمند همگام شدن با تغییرات علمی هستند، بنابراین معلمان وسایر کارکنان نظام تعلیم وتربیت نیازمند شرکت در دوره های آموزشی ضمن خدمت می باشند.
تعریف آموزش ضمن خدمت
کیمیل وایلز (1967) آموزش ضمن خدمت را "کوششی برای ارتقای شایستگی کارکنان آموزشی از طریق دورههای آموزش کلاسهای بازآموزی، نشستها و گروههای تحقیق، بازدیدها، سخنرانی ها و اصلاح وضع کارکنان" تعریف می کند.
آموزش های ضمن خدمت را جزئی از آموزش های مداوم می توان تصور کرد که افراد برای ایفای نقش مؤثر در روابط شغلی و بطور کلی روابط اجتماعی به آن نیازمندند. این نیازمندی بویژه با پیشرفت های فناوری و خودکاری بطورعام و گسترش فناوری های اطلاعاتی بطور خاص روز به روز بیشتر می شود.
آموزش ضمن خدمت عموماً مسئله محور یا مشکل محور است. بدین معنا که با شناسایی مسائل و مشکلات موجود در عملکرد افراد و در راستای انجام وظایف محوله، آموزش های خاصی به افراد ارائه می شود تا نقایص موجود بر طرف گردد و با این همه باید خاطر نشان شود که توسعه کارکنان بدون آموزش ضمن خدمت امکان پذیر نمی باشد.
دورهی ضمن خدمت به هر صورت که اجرا گردد (بلندمدت، کوتاهمدت، غیرحضوری، حضوری، قبل از شروع یا در حین انجام کار) در صورتی که مبتنی بر نیازها و پیشداشتههای کارکنان باشد به کسب دانش، مهارت و نگرش بالاتر و رشد فکری، حرفهای و شخصیتی کارکنان منجر خواهد شد.
2-1-1 ضرورت آموزش ضمن خدمت
آموزش ضمن خدمت، کارآمدترین ابزار و قویترین فرایند موجود برای انتقال دانش و مهارت به نیروی انسانی و تقویت آنان برای انجام وظایف می باشد. با توجه به تغییر و تحولات روزمره و پیشرفت علوم و فنون فناوری و نیز تعدد مشاغل و حرف و برای جلوگیری از اتلاف منابع، آموزش کارکنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اجرای آن نیاز به برنامه ریزی و مطالعه دقیق براساس نیازهای آموزشی کارکنان دارد(طالبی ، 1385: 14).
برای اینکه نیروهای انسانی شاغل در سازمان ها روزآمد باشند باید به طور مداوم آموزش ببینند.آموزش کارکنان از مهمترین عوامل بهبود نظام وفعالیت های هر سازمان است. در ژاپن آموزشی که افراد در دانشگاه فرا می گیرند، تنها 15 درصد آن در حین کار مورد استفاده قرار می گیرد و 85 درصد آموزش ضمن کار تأمین می گردد. هیچ مدرک علمی پس از گذشت پنجسال ارزش ندارد مگر آنکه تجدید نظر شده باشد یعنی هماهنگ با علم روز شده باشد(شاهانی ، 1377 :24).
2-1-2 اهداف آموزش ضمن خدمت کارکنان
اهداف آموزشی کارکنان را می توان در سه مقولهی فردی، اجتماعی و سازمانی دستهبندی نمود:
رشد و توسعه استعدادهای فردی، شناسائی رغبتها، تغییرو بهبود نگرش و افزایش رضایت مندی و سرانجام آمادگی برای خود شکوفائی و خودسازی و بهرهمندی از حیات فردی.
دوریس، (1985) اظهار می کند که در برنامهریزی دورهها و برنامههای رشد کارکنان تعیین نیازهای اولیه معلمان ضروری بوده و یک برنامه ی خوب مشخص می کند که معلمان نیاز دارند بدانند چگونه :
2-1-3 روش های آموزش ضمن خدمت کارکنان
طیف گسترده ای از مکانیزم های آموزش ضمن خدمت توسط کشورهای مختلف تجربه شده است. استراتژی ها و مکانیزم های مورد استفاده در یک کشور تا حدود زیادی تابع نظام سیاسی ، توانمندی اقتصادی و پیشرفت های فرهنگی آن ملت می باشد. مکانیزم های مختلف آموزش ضمن خدمت کارکنان را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد :
1. آموزش ضمن خدمت حضوری یا چهره به چهره
این مکانیزم قدیمی ترین و در عین حال پایدارترین مکانیزم می باشد و هم اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا مورد استفاده قرار می گیرد. آموزش های حضوری عموماً در چارچوب مقررات آموزشی خاصی مستلزم حضور کارکنان در محل آموزش می باشد و داری انواع مختلفی می باشد از جمله :
الف- برنامه آموزشی تمام وقت : در این شیوه پرسنل بطور تمام وقت با استفاده از مأموریت تحصیلی به تحصیل می پردازند.
ب- برنامه های آموزشی بعد از ساعات اداری : در این شیوه کارکنان در ساعات غیر اداری در مراکز آموزش عالی به تحصیل
می پردازند و عمدتا در ساعات بین 5 تا 9 شب این کلاس ها تشکیل می شوند.
ج- دوره های پایان هفته : در این شیوه کارکنان سازمان در روزهای تعطیل اداری در مرکز آموزش ضمن خدمت یا دانشکده خاصی حضور می یابند و آموزش های ویژه را طی می کنند( فتحی واجارگاه، 1376 : 16).
2. دوره های ساندویچی ( تلفیق تئوری و عمل )
دوره های ساندویچی اصطلاحاً به آن دسته از پروژه ها، طرح های آموزشی اطلاق می گردد که بطور مدبرانه برنامه ریزی شده است تا ضمن افزایش دانش و اطلاعات کارکنان، توانایی ها و مهارت های عملی آنها را برای انجام وظایفشان فزونی بخشد. این جریان تلفیق تئوری و عمل عمدتاً بدون آنکه فرد محیط کا ر خویش را ترک کند صورت می پذیرد( همان منبع : 82).
3. آموزش ضمن خدمت سیار[1]
در این استراتژی بجای آنکه افراد در مرکز آموزش حضور یا بند و از آموزش های مربیان استفاده کنند، یک تیم آموزشی مرکب از اساتید و افراد مجرب در محیط کار افراد حضور می یا بند و آموزش های لازم را ارائه می کند. آموزش ضمن خدمت سیار بسته به وضعیت جغرافیایی ،امکانات در دسترس و شرایط بومی دارای انواع و اشکال متفاوتی است و لی حداقل دو نوع آن قابل شناسایی است :
الف- آموزش ضمن خدمت در محل کار
ب- آموزش ضمن خدمت کارکنان مناطق دور افتاده
4. آموزش های چند دریفی[2] با استفاده از اشخاص کلیدی
مکانیزم های آموزش چند ردیفی عبارت است از آن نوع آموزشی که عمدتا در سطح ملی یا محلی طراحی می شود. در این مکانیزم ابتدا از هر منطقه یک یا چند نفر که افراد کلیدی نام دارند و از لحاظ عملی و تجربی دارای صلاحیت لازم باشند و قادر باشند آنچه را که فرا می گیرند به دیگران آموزش دهند انتخاب می شوند. این افراد دوره های آموزشی را در سطح ملی یا استانی طی می کنند و پس از طی دوره، در سطح مناطق محل خدمت خود افراد را تحت آموزش قرار می دهند. سایر افراد نیز این جریان آموزش را به دیگران منتقل می کند ( فتحی واجارگاه، 83:1376).
5. اعطای فرصت های مطالعاتی
در این مکانیزم عمدتاً پرسنلی که از لحاظ علمی و عملی عملکرد بالایی را از خود نشان داده اند شناسایی می شوند. سپس فرصت های مطالعاتی برای ارتقای دانش و مهارت های ویژه به آنان ارائه می شود. این افراد ضمن دریافت تمامی مزایا و حقوق هنگام کار، در سطح ملی یا محلی به دانشگا ه یا مرکز خاصی مراجعه می کنند و دوره های آموزشی کوتاه مدت یا بلند مدت را سپری می کنند.
6. خود آموزی کارکنان ( دوره های مطالعه شخصی )
روند کار در این مکانیزم به این صورت است که مراکز ضمن خدمت منابعی را برای پرسنل معرفی می کنند و پرسنل بطور مستقل به مطالعه موضوعات ذیربط می پردازند. برای اجرای این مکانیزم از رویکردهای مختلف استفاده می شود. یکی از مهمترین ابزارها برای اجرای خود آموزی عبارت است از ترتیب دادن مسابقات علمی برای دسته های مختلف شغلی در سطح سازمان. در عین حال برای اجرای موفق این مکانیزم ضرورت دارد واحدهای آموزش ضمن خدمت به اقدامات زیر مبادرت ورزند :
الف منابع علمی و مطالعاتی مناسب را شناسایی کند.
ب- منابع ذیربط را برای مطالعه و یادگیری در اختیار کارکنان قرار دهند.
ج- تبلیغات لازم را در سطح سازمان انجام دهند ( همان منبع : 84).
7- آموزش از راه دور
آموزش از راه دور یک روش آموزشی است که در آن آموزش دهنده و آموزش گیرنده به وسیله زمان، مکان از هم جدا شده اند. مواد آموزش آنلاین ،کنفرانس ویدئویی یا صوتی، تلویزیون های محاوره ای، دورنگار و ماهواره منتقل می شوند( باقریان، 1380: 38 ).
شاید بهترین و کامل ترین بحث ها پیرامون آموزش از راه دور را بتوان دراثر کیگان جستجو کرد. او در کتاب خود به توضیح پیرامون ویژگی های آموزش از راه دور پرداخته است و آن را چنین توصیف می کند : در این فرایند چه در زمینه ی تهیه و تولید مواد درسی و چه ازجهت حمایت از دانشجویان از سوی شمار زیادی از مؤسسات آموزشی مورد استقبال قرار گرفته است. آموزش از راه دور ، فرایندی دو طرفه است. در این فرایند از وسایل ارتباطی استفاده می شود که نقش بسیار مهمی را ایفا خواهند کرد (کیگان،1990: 44).
2-1-4 استانداردهای آموزش ضمن خدمت
از دیدگاه مدیریت کیفیت[3] و استاندارهای دیگر نظیر ایزو[4] کیفیت به معنای رضایت مشتری یا اربابرجوع است. حال سؤال این است که در آموزش و پرورش مشتری کیست؟ دانشآموزان، اولیاء دانشآموزان، متولیان واحد کنترل و ارزشیابی آموزش و پرورش و یا سازمانهائی که فارغالتحصیلان را بکار می گیرند یعنی جامعه؟
با در نظر گرفتن دیدگاه سیستمی و در سطح کلان، مشتری جامعه است.
‹‹معلمان در دورهی قبل از خدمت، نمونههای کمتری از استراتژی های مؤثر آموزشی را در می یابند›› بنابراین برای جلب رضایت مشتری (جامعه) و کیفیت بخشی به برونداد آموزش (فرد آموزش دیده) بایستی به عامل مهم و یکی از ارکان اصلی فرآیند آموزش یعنی معلم از طریق کاراترین شیوه که همان آموزش ضمن خدمت است توجه ویژه داشت، استانداردهای جهانی کیفیت نیز چنین خواستهای دارند.
استاندارد مدیریت کیفیت ایزو 9000 نیز بر اهمیت صلاحیت و آموزش کارکنان تأکید داشته و بند (1- 2- 6) ازایزو 2000/9000 چنین خواستهای دارد: ‹‹کارکنانی که عملکرد آنها بر کیفیت (خروجی) تأثیر می گذارد باید دارای صلاحیتهای لازم بر مبنای تحصیلات، آموزش (مستمر)، مهارتها و تجارب مناسب باشند››.
همچنین در بند (2- 2- 6) - سازمان باید:
2-1-5 انواع آموزش های ضمن خدمت بر حسب زمان
الف) آموزش های کوتاه مدت تخصصی
این نوع آموزش ها از لحاظ زمانی محدود بوده و از چند هفته تا چند ماه متغییر است. فلسفه ی اصلی آموزش های ضمن خدمت نیز در حقیقت مبتنی بر طراحی این گونه آموزش ها می باشد.
آموزش های کوتاه مدت تخصصی در قالب عناوین آموزشی گوناگون و تحت عنوان یک دوره ی آموزشی ارائه می گردد. اما به دلایل مختلف از جمله فقدان انگیزه ها و الزامات کافی برای شرکت در این دوره ها و نیز سلیقه ای بودن این نوع آموزش ها و عدم ارتباط آنها با مسائل واقعی کارکنان و وظایف شغلی آنان، این آموزش ها در حال حاضر از جایگاه واقعی خویش برخوردار نیست( فتحی واجارگاه ،1376 : 16).
ب) آموزش های بلند مدت
آموزش های بلند مدت به آن دسته از آموزش ها اطلاق می گردد که اولاً از لحاظ زمانی وسیع بوده و ثانیاً منجر به اخذ مدرک تحصیلی بالاتر می گردد. این نوع آموزش ها غالبا به سه صورت یا نظام ارائه می گردد:
ج) آموزش های ترکیبی یا بینابینی
از لحاظ زمانی به آن دسته از آموزش های ضمن خدمت آموزش های ترکیبی گفته می شود که اگر چه به صورت دوره های تخصصی و در فواصل زمانی محدود ارائه می گردد. اما از لحاظ هدف دارای ساختار معینی بوده و نهایتاً منجر به اخذ مدرک تحصیلی بالاتر می گردد. (همان منبع: 16)
2-1-6 انواع آموزش های ضمن خدمت بر حسب ماهیت
آموزش های ضمن خدمت را بر اساس ماهیت و محتوای آموزش ها می توان به انواع توجیهی، بازآموزی، جبرانی و دانش افزایی تقسیم نمود.
الف) آموزش های توجیهی
به آن دسته از آموزش های ضمن خدمت اطلاق می گردد که برای هماهنگی و آگاه سازی کارکنان جدید الاستخدام ارائه می گردد تا انطباق لازم میان رویه های فردی کارکنان ، انتظارات سازمانی ایجاد می گردد.
ب) بازآموزی
منظور از بازآموزی عبارت است از آن آموزش ها یی که به منظور یادآوری و تکرار محتوای آموزشی که قبلا فراگرفته شده است ارائه می گردد.
ج) آموزش های جبرانی
این نوع آموزش ها ی ضمن خدمت معمولاً در صدد جبران و تکمیل آموزش های پر سنل یک سازمان می باشد. آموزش های جبرانی یا تکمیلی از آنجا ضرورت یافته است که در برخی از کشور های جهان سوم پرسنل سازمان با دانش و مهارت اندک و یا سطح تحصیلات پایین تر از استاندارد مورد نظر استخدام شده اند. لذا سازمان ها برای بهبود وضعیت تحصیلی و آموزش پرسنل خود اقدام می نمایند تا شرایط آموزش آنان با حداقل شرایط مورد نیاز برای احراز مشاغل خاص انطباق داشته باشد. (همان منبع: 17)
د) دانش افزایی
دانش افزایی یا آموزش های ارتقا به آن دسته از آموزش های ضمن خدمت اطلاق می گردد که دو هدف اساسی را بطور هم زمان دنبال می کند:
1- ارائه پیشرفت ها و اطلاعات علمی جدید به کارکنان در ارتباط با حرفه مورد تصدی
2- کمک به کارکنان در جهت کسب صلاحیت ها و مدارک تحصیلی بالاتر این دوره ها از طریق آموزش از راه دور، آموزش حضوری، دوره های نیمه وقت ،... طراحی به مرحله اجرایی گذاشته می شود. در پاره ای از سازمان ها، این آموزش ها تحت عنوان نوآوری ها و کار گاه های آموزش پیشرفته اجرا می گردد. (همان منبع: 18).
2-1-7 انواع آموزش ها ی ضمن خدمت بر حسب هدف و منظور
الف) آموزش ویژه یا تخصصی : در این نوع آموزش ها عمدتاً مطالب و موضوعاتی مورد بحث واقع می شود که در دوره های آموزش قبل از خدمت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است و از آنجا که وضع فعلی و نیازهای سازمان ایجاب می کند که فرد از مهارت ها و توانایی های ویژه ای برخوردار باشد. این آموزش ها ارائه می گردد.
ب) آموزش های عمومی : این نوع آموزش ها برای ایجاد وحدت بینش، نگرش و طرز تفکر در بین پرسنل سازمان و نیز ایجاد یا توسعه برخی مهارت های عمومی به کارکنان ارائه می شود. برای مثال آموزش معارف اسلامی یا زبان انگلیسی برای پرسنل سازمان در زمره آموزش های عمومی قرار می گیرد. (همان منبع : 18).
2-1-8 برنامه های مجازی در آموزش ضمن خدمت
آموزش مجازی یک هم افزایی جدید در میان افراد و ابزارهای فناوری اطلاعاتی آنان فراهم کرده است. همچنین مرزهای زمان ، مکان و مرزهای سازمانی را در نوردیده است. به کارگیری فناوری اطلاعات در سیستم های آموزش ضمن خدمت از مهمترین چالش ها، درعرصه آموزش منابع انسانی و یادگیری مادام العمر و سازمان های آموزشی در عصر آتی خواهد بود ( یونسکو،2002 : 4).
بی تردید شناسایی ابعاد و طراحی آموزش مجازی برای بکارگیری آن در نظام آموزش ضمن خدمت ، علاوه بر پاسخ گویی به نیازهای روزافزون آموزشی، منجر به کاهش هزینه ها، افزایش اثربخشی و کیفیت آموزش و یادگیری میگردد( مارتینز، 1997).
روی هم رفته، آموزش مجازی اطلاعات زیادی را با تنوع منابع فراهم می کند و دسترسی افراد یک سازمان را به دانش به صورت مستمر افزایش میدهد. کیفیت خدمات را بهبود می بخشد و به سرعت با برنامه ها و اطلاعات جدید تطبیق می دهد.
توسعه و استفاده از فناوریهای ارتباطی در سیستم های آموزشی، سازه ای برای تغییر در آموزش هستند که سبب تسهیل ارائه و دریافت برنامه های آموزشی در فواصل مکانی شده اند ( مورفی و تری ، 1998، به نقل از زمانی و مقدسی :31).
فناوری های جدید نوع نیازهای مردم و سازمان ها را تغییر می دهند. پیشرفت در فناوریهایی همچون رایانه ها و روبوت ها راه هایی جدید را برای ایجاد و افزایش روش های نوین تدریس پیش روی آموزشگران گشوده است. این تغییرات فناوری بر آموزش به ویژه آموزش ضمن خدمت اثرات چشمگیری داشته است ( زمانی ، مقدسی 77-1376: 148).
آموزش بزرگسالان به دلیل ویژگی های خاص خود قابلیت و ظرفیت بیشتری برای جذب پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد. با بهره گیری از امکانات نو که در نتیجه پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات پدید آمده است. بر بسیاری از مشکلات مربوط به آموزش ضمن خدمت می توان فائق آمد (عرب مازاریزدی و آزاد منش،1382 : 1).
در آینده آموزشگران و فراگیران در موقعیت های یادگیری از طریق ماهواره ها با یکدیگر و دیگر آموزشگاه ها، ایالت ها و کشورها رابطه برقرار خواهند کرد. همچنین فناوری رایانه ای اساس موقعیت یادگیری خواهد شد، گرچه جایگزین معلم نخواهد شد ( زمانی و مقدسی،1377 : 149).
با گسترش ارتباطات الکترونیکی، آموزش از راه دور موقعیتی جدید یافته و به رهیافتی آموزشی برای آموزش شاغلان و کسانی که نمی توانند برای یادگیری در مدارس و دانشگاهها حاضر شوند تبدیل شده است.
آموزش مجازی از قدرت شبکه های رایانه ای، اینترنت، شبکه های ماهواره ای و علوم جدید دیجیتالی بهره می برد. آموزش مجازی در اصل، هنر بهره گیری از فناوری شبکه ها به منظور طراحی، انتخاب، تحول و اداره فرآیند آموزش است. آموزش مجازی تحصیل و بهره گیری از دانش توزیع یافته و در اصل تسهیل یافته از طریق وسایل الکترونیکی مانند اینترنت، ماهواره، نوارهای سمعی- بصری ، تلویزیون و ... است ( ذاکری، 1381: 22).
آموزش ضمن خدمت مجازی برای کارکنان، از آن جهت دارای اهمیت است که غالبا در سازمان های متفاوت کارکنان برای شرکت در آموزشگاه های گوناگون ناگزیرند محل خدمت خود را ترک کنند و این امر مشکلات جدی برای انجام دادن امور و وظایف سازمانی به وجود می آورد . ( کورش فتحی و اجارگاه، 1384 :65 ).
2-1-9 اهداف کلی آموزش ضمن خدمت معلمان
2-1-10 مشکلات آموزش معلمان
در بستر سریع تحولات علمی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشهای کلاسیک دانشگاهی و مراکز تربیت معلم قبل از شروع به کار پاسخ گوی نیازهای آموزشی معلمان در موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی نمی باشد،
به اعتقاد صاحبنظران مسائل آموزشی، آموزشهای ضمن خدمت از رایجترین و سودمندترین روشهای نظارت و راهنمائی آموزشی است که (به طور معمول) معلمان نسبت به آن نظر مثبتی دارند. بیشتر معلمانی که خواستار تغییر از مرحلهای به مرحله ی بالاتر از رشد حرفهای هستند، آموزش ضمن خدمت را بهترین روش برای رسیدن به این رشد و کمال تلقی می کنند.
تعدادی از معلمان فاقد صلاحیت هستند که باید تحت آموزش تخصصی ضمن خدمت قرار گیرند. رویکردهای سنتی آموزش معلمان نتوانسته است همه نیازها را برآورده کند و این امر، سبب روی آوردن به آموزش آزاد و از راه دور گردیده است.
در بسیاری از کشورها تمایل ملی در این جهت است که هم کیفیت تدریس افزایش یابد، به طوری که متناسب با نیازهای کنونی باشد، و هم روش معلمان تغییر یابد، به طوری که متناسب با تغییر جوامع میزبان باشد. اهداف جدید منجر به تولید تقاضای جدید می شود. به عنوان مثال، برابری جنسی تا سال 2005، آموزش پایه و همگانی تا سال 2015، آموزش جامع و فراگیر ،آموزش برای ایجاد دموکراسی، صلح و وحدت اجتماعی، تدریس در پایه های مختلف، افزایش مسئولیت پذیری برای تحقق اهداف یادگیری، پیشرفت یاد گیرندگانی که خودکفا هستند و در زمینه ی حل مسئله و تفکر انتقادی دارای مهارت هستند و مجهز به مهارت های زندگی می باشند ،آماده سازی یادگیرندگان مستعد که می توانند از فناوری اطلاعات استفاده کنند ،گسترش نقش معلمان برای لحاظ نمودن کار گروهی در جوامعی که در آنها تعداد خانواده های عیالوار و بی سرپرست خیلی زیاد است. در کشورهای در حال گذار انتظار می رود که معلمان رویکرد خود را متناسب با تعییر آموزش عوض کنند. تغییراتی که در نقش و توقعات ایجاد می شود می تواند هم بر آموزش اولیه معلمان تأثیر بگذارد و هم بر برنامه های پیشرفت حرفه ای مستمر.
همه این ها می تواند چالش های جدیدی برای آموزش معلمان و پیشرفت حرفه ای مستمر ایجاد کند. به عنوان مثال، ضرورت یافتن روش های مختلف استفاده از منابع موجود، ضرورت گسترش دسترسی به فرصت های یادگیری با یک هزینه مطلوب، ضرورت ارائه روش های مختلف آموزش اولیه معلمان، ضرورت جذب گروه های جدید به عنوان معلم، ضرورت استفاده صحیح از فناوری برای تقویت شیوه های تدریس، ضرورت حمایت از یادگیری فعال معلمان ، ضرورت تصویر سازی مجدد سازمان های سنتی که به آموزش اولیه معلمان و پیشرفت حرفه ا ی مستمر می پردازند.
2-1-11 آموزش معلمان شامل چه چیزهایی می شود؟
آموزش معلمان با کارهای مختلفی سرو کار دارد . به عنوان مثال توانمند ساختن معلمان برای توسعه توان دانش آموزان ،اجرای مدل های نقشی ،فعالیت در زمینه ی تغییر آموزش و در نتیجه تغییر جامعه، افزایش خلاقیت و اعتماد به نفس. در عین حال ،بسیاری از مدرسین امیدوارند که معلمان در حال تحصیل بتوانند نگرش های صحیح مربوط - و در صورت لزوم نگرش های متغیر - به شغل خود را توسعه دهند. آموزش معلمان برای مواجهه با این امیدها باید مشتمل بر چهار عنصر زیر باشد :
1- بهبود پیش زمینه های آموزشی معلمان کارآموز
2- افزایش اطلاعات معلمان در زمینه ی دانش آموزان خود
3- درک دانش آموزان و ماهیت یادگیری
4- توسعه ی توانایی ها و مهارت های علمی
تعادل این چهار عنصر تابع متغیر های زیر است :
آموزش قبلی معلمان در حال تحصیل ،پایه تدریس آنها و سطحی که در طی دوران خدمت بدان دست یافته اند. اولین تعادل باید بین آموزش اولیه و پیشرفت حرفه ای آنها ایجاد شود. دومین تعادل باید بین فعالیت های قبل از خدمت و فعالیت های ضمن خدمت ایجاد شود . این دو مجموعه با یکدیگر همپوشی ندارد. بسیاری از معلمان کار خود را بدون داشتن شرایط تدریس آغاز می کند ،به طوری که آموزش اولیه را در حین خدمت یاد می گیرند. از این رو، برنامه های ضمن خدمت باید به نیازهای مختلفی بپردازد، از جمله آموزش اولیه معلمان فاقد صلاحیت، ارتقای معلمان دارای صلاحیت، آماده سازی معلمان برای نقش های جدید و آموزش متناسب با محتوای برنامه آموزشی مدارس که می تواند در اصلاح برنامه آموزشی مؤثر باشد.
برنامه های آموزش اولیه معلمان و پیشرفت حرفه ای مستمر باید متناسب با نیازها و شرایط مخاطبان باشد. یک برنامه نمی تواند در همه جا مؤثر واقع شود. در هنگام طراحی برنامه برای معلمان باید موارد زیر را درنظر گرفت:
بخش دوم : آموزش از راه دور
آموزش راه دور یکی از ضروریات آینده است. اگر کشورهای در حال توسعه به تغییرات فناوری توجه داشته باشند، آموزش راه دور به عنوان راهی مطمئن در جهت همگانی کردن دانش به شمار می آید. به هر حال، استفاده از رسانه ها برای دست یابی مؤثر به اهداف مورد نظراین روش آموزش با اهمیت است. درهر حال سرمایه گذاری در انواع فناروی های مناسب موفقیت آتی فراگیران دور افتاده را تضمین می کند.
امروزه جریان سریع تغییرات فناوری در تجارت، صنعت و حکومت ها، دشواری های روزافزونی را در نگه داری و ایجاد رقابت بین نیروی کار پدید آورده است.
«کلاس های سنتی [5] به قدر کافی مجهز نیستند که قادر به اعمال این تغییرات در جامعه باشند. همین امر موجب کاهش مهارت در نیروی کار و در نتیجه سبب انشعاب بخش های اقتصادی،سیاسی و ساختار جامعه شده است. »
شواهد حاکی از آن است که در طول سه تا پنج سال آینده به دلیل سرعت تغییرات، به دوره ای وارد خواهیم شد که آموزش ارائه شده برای نیروی کار، بلافاصله پس از دریافت ،منسوخ خواهد شد. از محدودیت های دیگر برای آموزش نیروی کار ،زمان و مسافت است، بنابراین استفاده ی روزافزون از آموزش از راه دور در تعلیم و تربیت راه حلی برای این مشکل در دنیا به حساب می آید. مدارس، دانشگاه ها، شرکت ها و سازمان ها، آموزش راه دور را به عنون هدفی برای آموزش و توسعۀ برنامه های آینده شان مورد استفاده قرار می هند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه...................................... 2
بیان مسئله................................. 3
ضرورت پژوهش................................ 5
هدف پژوهش.................................. 6
فرضیات پژوهش.............................. 7
روش پژوهش ................................. 7
کلید واژه ها............................... 8
فصل دوم : پیشنیه و تاریخچه پژوهش
مفهوم مدیریت.............................. 14
مکتب ها و نظریه های مدیریت................ 15
مدیریت علمی............................... 16
مدیریت علمی تیلور......................... 18
مدیریت اداری.............................. 20
عناصر مدیریت.............................. 21
v برنامه ریزی........................... 21
v سازماندهی............................. 22
v هدایت و انگیزش........................ 22
v نظارت و ارزشیابی...................... 23
v هماهنگی............................... 23
نظریه های کلاسیک مدیریت ................... 24
محدودیتهای نظریه های کلاسیک................ 25
سیر تحولات نظریه های سازمان و مدیریت....... 26
طبقه بندی های تاریخی نظریه های سازمان و مدیریت 27
اهمیت و ضرورت مدیریت...................... 28
تعریف مدیریت آموزش و پرورش................ 30
تاریخچه برنامه ریزی آموزش و پرورش......... 31
اهمیت تدریس............................... 33
تدریس و آموزش............................. 35
تاریخچه عقب ماندگی ذهنی در جهان........... 36
تعریف عقب ماندگی ذهنی..................... 39
v طبقه بندی طبق درجه کم هوشی........... 42
v مونته سوری............................ 43
v نظام آموزشی دکودر..................... 45
v هدف ها و مقاصد........................ 46
v سازمان دهی برنامه های آموزشی.......... 47
v برنامه کلاسی پیش از رفتن به مدرسه...... 48
تاریخچه برنامه آموزش و پرورش عقب ماندگان ذهنی در ایران 50
نقش مادران و پدران کودکان استثنایی........ 52
چه کاری از دست مدیران و معلمان ساخته است ؟ 53
نقش مدیران در بهسازی بهداشت روانی معلمان و دانش آموزان عقب مانده..................................... 55
بهداشت روانی.............................. 57
فصل سوم : روش اجرای پژوهش
مقدمه..................................... 59
طرح تحقیق................................. 59
جامعه آماری............................... 60
ابزار تحقیق............................... 60
روش اجرا.................................. 61
روش آماری................................. 62
روش تجزیه و تحلیل داده ها................. 62
چگونگی گردآوری داده ها.................... 63
محدودیت های تحقیق........................ 63
ارائه پیشنهادات مدیران در رابطه با موفقیت در کارشان 63
تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از ایران در این خصوص 64
فهرست منابع............................... 69
سپاسگزاری :
ضمن قدردانی و سپاس از زحمات بی شائبه سرکار خانم فهیمه انصاریان که با راهنمایی های ارزشمند و پر ارج آموخته های خویش را چون چراغی فرا روی من نهادند.
فصل اول
مقدمه:
توجه به شناخت و آموزش و پرورش کودکان و دانش آموزان استثنایی و عقب مانده ی ذهنی یعنی افرادی که به دلایل خاص جسمانی و ذهنی – روانی – عاطفی نمی توانند از برنامه های عادی آموزشی به نحو مطلوب بهره مند گردد .
از نشانه های پیشرفت و اصالت و قوت و غنای فرهنگ و نظام آموزش و پرورش هر جامعه است .
کوشش در جهت شناسایی و برنامه ریزی و ایجاد تسهیلات آموزشی هر چه بیشتر برای کودکان و دانش آموزان عقب مانده ذهنی که عمدتاً به دلیل نیاز فوق العاده از اولویت خاصی برخوردارند ،گامی در تحقق اهداف مقدس انقلاب فرهنگی است .
مطابق ارقام و آمار بین المللی حدود 10 الی 15 درصد از کل دانش آموزان سنین مدرسه رو در هر جامعه ای به نحوی از انحاء نیاز به کل برنامه های آموزشی ویژه و خاص دارند ،در این رهگذر از جمله مسائل و مشکلات و موانع عمده کمبود قابل ملاحظه نیروی انسانی متعهد و متخصص و آشنا به اصول و روش های آموزش و پرورش استثنایی است ،در این میان نقش مدیران به عنوان الگو برای اولیا و مربیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، زیرا کارآیی و اثربخشی هر سازمان تا حد قابل ملاحظه ای به نحوه مدیریت و کاربرد صحیح و مؤثر منابع انسانی بستگی دارد . بنابراین مدیران مدارس کودکان عقب مانده ذهنی باید به دانش و بینش لازم جهت مواجه شدن و حل مشکلات این عامل پیچیده و حساس مجهز شوند .
بنابراین ما در این پژوهش به دنبال آن هستیم که عوامل مؤثر بر عملکرد مدیران در این مرکز آموزشی ع . م . ذ در شهر تهران را بیابیم و بررسی کنیم . ( سلیمی اشکوری ، هادی ، 1370 ، ص 12 )
بیان مسئله:
امروزه در جهان ،عقیده بهداشت برای همه جنبه عمومیت یافته و به طور مکرر از شعارهای بهداشتی صحبت به میان آمده است اما متأسفانه ،عملاً با افزایش روز افزون بسیاری از انواع مشکلات بهداشتی از جمله عقب ماندگیهای ذهنی در جوامع مختلف مواجه هستیم .
موضوع عقب ماندگی های ذهنی در تمام ادوار تاریخ و در تمام جوامع و نیز در تمام طبقات مطرح بوده است اما انسان شناخت چندانی از آن نداشته است . اگر تعداد افراد عقب مانده ذهنی 3%کل جمعیت هر جامعه را تشکیل دهد ،اهمیت موضوع به خوبی روشن خواهد شد .
بخصوص هنگامی که ملاحظه می شود در استان اصفهان با در نظر گرفتن جمعیت حدود 4 میلیونی آن نزدیک به 400 هزار فرد معلول جسمی و ذهنی وجود دارد .
در سال 1347 دفتری به نام آموزش کودکان و دانش آموزان عقب مانده ذهنی در وزارت آموزش و پرورش ایجاد شد که این امر موجب توسعه مراکز و مدارس استثنائی در نقاط مختلف کشور گردید . این دفتر تا سال 1357 حدود 8000 دانش آموز (عقب مانده ذهنی ، نابینا ، ناشنوا ، ناسازگار و تیزهوش ) را تحت پوشش خود قرار داد .
اکنون در طی سال های گذشته توجه واقع بینانه ،خیر اندیشانه و عطوفت اسلامی مسئولین ایران و همکاری سازمان های دولتی و ...... با تلاش های شبانه روزی آنان ما را بر این داشته که این گونه به بیان مسئله مورد پژوهش خود بپردازیم : بنابراین :
â آیا عملکرد مدیران مراکز آموزشی بر پیشرفت دانش آموزان عقب مانده ذهنی تأثیر دارد ؟
( شریفی درآمدی ، پرویز ،1373 ،ص 16 )
ضرورت پژوهش:
تا زمانی که کودک از لحاظ مغزی و بدنی در حد لازم رشد نکرده باشد و تا موقعی که از نظر کنش ذهنی به اندازه کافی تحول نیافته باشد ،در انجام فعالیت های حسی – حرکتی و درک مفاهیم عینی و انتزاعی ناتوان است . به همین دلیل متخصصین علوم تربیتی توصیه می کنند که باید فراگیری مهارت های کلیدی درسی از قبیل خواندن ،نوشتن و حساب کردن برای کودکان عادی از ابتدای سن هفت سالگی شروع می شود . بنابراین بایستی به کودکان عقب مانده ذهنی اجازه بدهیم در سن تقویمی بالاتری نسبت به کودکان عادی ،یادگیری مطالب و مواد درسی را آغاز کنند و یا مطابق با شرایط بدنی ،سن عقلی و سن تقویمی آنان در نوع و حجم برنامه های آموزشی تغییرات مفیدی ایجاد نمود تا به عملکردهای مناسب یادگیری منجر شود . همچنین عوامل دیگر در امر یادگیری آنها مثل تحول عاطفی ،سازش یافتگی فردی و اجتماعی ،آمادگی قبلی و ایجاد انگیزش ، تمرین و تکرار ، روش های تدریس و موقعیت یادگیری و ....... از عوامل بسیار مهمی هستند که مدیران آموزشی باید به آنها بپردازند . پس در نتیجه تأثیر عملکرد مدیران آموزشی ، در امر یادگیری و پیشرفت این کودکان حائز اهمیت است و باید به آن پرداخته شود .
( شریفی درآمدی ،پرویز ، ص 142 ، 143 )
هدف تحقیق:
هدف کلی :عوامل مؤثر بر عملکرد مدیران آموزشی مراکز دانش آموزان عقب مانده ذهنی است ،به عبارت دیگر دلیل انتخاب موضوع نقش و اهمیت ویژه ای است که عملکرد مدیریت در رابطه با کودکان استثنایی و عقب مانده ذهنی ایفا می کند .
اهداف جزئی :
1 )بررسی تأثیر مسئولیت پذیری بر عملکرد مدیران مراکز کودکان عقب مانده ذهنی
2 )بررسی تأثیر قدرت و اخلاق سرپرستی بر عملکرد مدیران مراکز کودکان عقب مانده ذهنی
3 )بررسی تأثیر برنامه ریزی و تنظیم آن بر عملکرد مدیران مراکز کودکان عقب مانده ذهنی
4 )بررسی تأثیر قدرت تصمیم گیری بر عملکرد مدیران مراکز کودکان عقب مانده ذهنی
5 )بررسی تأثیر نظارت و سرپرستی بر عملکرد مدیران مراکز کودکان عقب مانده ذهنی
6 )ارائه پیشنهاد در زمینه عوامل مؤثر بر عملکرد مدیران مراکز کودکان عقب مانده ذهنی
روش تحیق :
روش این پژوهش علمی ،مقایسه ای می باشد ،یعنی در این پژوهش محقق ناگزیر بود ،بر اساس روش مشخصی عده ای را در جهت مطالعه انتخاب نماید .
نمونه گیری ما در مطالعات ناگزیر هستیم از کل جامعه مورد مطالعه نمونه گیری نمائیم . (هومن ، 1374 )
روش تجزیه و تحلیل داده ها
بدلیل آن که هر کدام از گزینه های پرسشنامه عامل جداگانه ای را اندازه می گیرند و نمی توان از آن یک نمره یا مجموعه ای از نمرات را به دست آورد از آزمون مجذور کای استفاده شد .
فرضیات تحقیق (5 سؤال مطرح شود )
1 ) آیا مسئولیت پذیری بر عملکرد مدیر در مراکز آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی تأثیر دارد ؟
2 ) آیا وجود قدرت و اخلاق سرپرستی بر عملکرد مدیر در مراکز آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی تأثیر دارد ؟
3 )آیا داشتن برنامه ریزی و تنظیم آن بر عملکرد مدیر در مراکز آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی تأثیر دارد ؟
4 )آیا قدرت تصمیم گیری بر عملکرد مدیر در مراکز آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی تأثیر دارد ؟
5 )آیا نظارت و سرپرستی بر عملکرد مدیر در مراکز آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی تأثیر دارد ؟
کلید واژه ها
تعریف عقب مانده ذهنی :
در این مورد تعریفی که بیشتر از همه مورد استفاده قرار می گیرد تعریفی است که توسط انجمن عقب ماندگی ذهنی آمریکا شده و بدین قرار می باشد :عقب ماندگی ذهنی عبارت است از اعمال هوش کمتر از حد متوسط که همراه با نقص رفتار انطباقی بوده و در دوران رشد به وجود می آید .
توضیح : اعمال عمومی هوش توسط آزمون های هوش انفرادی تعیین می شود و اگر نتیجه حاصله 70 و یا کمتر از آن باشد اصطلاح اعمال هوشی کمتر از حد متوسط به آن اطلاق می گردد . ( اشکوری ،هادی ،1370 ،ص 31 )
تعریف عقب مانده ذهنی
این تعریف شامل سه مفهوم کلی می باشد که بدین شرح است :
1 ) پایین بودن کنش هوش عمومی : به گفته و مقیاس های وکسلر هوشبهر 69 یا کمتر عقب مانده محسوب می شود .
2 ) رفتار سازشی : اشاره دارد به توانایی فرد در عملکرد مستقل فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی .
3 ) دوران رشد و تحول : اشاره به اهمیت سال های حساس رشد و تحول از بدو تولد تا 18 سالگی .( شریفی درآمدی ، پرویز ، 1373 ، ص 19 )
انطباق :
درجه و حدی است که شخص می تواند مطابق معیارهای سنی و فرهنگی – رسیدگی ، یادگیری استقلال (بدون کمک به دیگران ) و مسئولیت اجتماعی از خود نشان داده و در صورت لزوم راه و روش دیگری متناسب با آن موقعیت اتخاذ نماید . به عبارت ساده تر رفتارهای انطباقی انتظاریست که دیگران از توانایی انجام اعمال مختلف یک شخص دارند . ( سلیمی اشکوری ، هادی ، 1370 ،ص 27 )
مدیریت
منظور از مدیریت فعالیت و عملی است که در موقعیتی سازمان یافته ،برای هماهنگی و هدایت امور در جهات هدف های معینی صورت می گیرد . مدیریت علمی تلقی می شود که بر دانش و یافته های علمی ،توانایی هنری ،مهارت فنی و اخلاق اجتماعی مبتنی است . به عبارت دیگر ، کسی را مدیر می دانیم که بتواند در محیط کار خود به اقتضای موقعیت ،اصول و یافته های علمی و مهارت های فنی را هنرمندانه و با رعایت موازین اخلاقی به کار بندد ، مشکلات را حل کند و هدفی را تحقق بخشد .( علاقه بند ،علی ،1385 ،ص 13 )
مدیریت یعنی هماهنگی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق و تکمیل هدف های سازمان .(ج . رونزویک 1974 )
مدیریت در حقیقت عبارتست از اتخاذ تصمیم برای پیشبرد امور . بنابراین مدیریت یعنی اخذ اطلاعات و تنظیم آنها به منظور انجام عمل لازم سازمانی .
( جی ، دبلیو ،فورستر 1962 )
مدیریت عینی هماهنگی همه امکانات و منابع از طریق عملیات برنامه ریزی ،سازماندهی ،هدایت و کنترل ، بطوریکه هدف های مشخصی تحقق پذیرد .( ال سپسک 1974 ) (مرکز تربیت معلم ، 1373 ، ص 6 )
سرپرستی : از نظر لغوی در زبان انگلیسی سرپرست از دو واژه بزرگ و گسترده ، بینایی یا قدرت تصور و یا قدرت دید تشکیل شده است . بنابر تعریف ، سرپرست به کسی اطلاق می گردد که دیگران را هدایت و اداره می کند و در سازمان بر خلاف سایر رده های مدیریتی افراد غیر مدیر را اداره می کند .
(مرتضوی ،1372 ،ص 24 )
سرپرستی
â در متون فارسی سرپرست مترادف با سرور ،بزرگ و رئیس می باشد و سرپرستی به معنای مواظبت ، ریاست و سروری است . سرپرست نیز به کسی اطلاق می گردد که عهده دار مواظبت و نگهداری اشخاص ،اشیاء و یا سازمان ها و مؤسسات را دارا می باشد . ( معین ،1371 )
سرپرستی
در فرهنگ آمریکایی از سرپرست به عنوان فرد پیشرو ،در آلمان از سرپرست به عنوان کارگر پیشرو و در انگلیس آن را تحت واژه مسئول به کار می برند .
( بتیل ،1985 ،1 – 3 )
خلاقیت :
خلاقیت به مفهوم به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است . اما نوآوری بیشتر به مفهوم به کارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت است که می تواند یک محصول جدید ،خدمت تازه ، یا راه حل جدیدی برای انجام کار باشد .(مدیریت و اصول پرستی ،دکتر رضا جوادین صفحه 57 )
خلاقیت ، پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نوست و به قدرت ایجاد اندیشه های نو اشاره دارد .
همچنین نویسنده ای دیگر ،خلاقیت را ایجاد آنچه قبلاً وجود نداشته است
می داند . (H.Knoot,1990,11)
کنترل :
کنترل فرآیندی است که مدیران از طریق آن تطابق عملیات انجام شده را با فعالیت های برنامه ریزی شده ،می سنجد . از این رو در برنامه ریزی فعالیت های یک سازمان جهت نیل به اهداف اساسی فرآیند کنترل بکار رفته . (استونر ، 1983 ،592 )
فصل دوم
مفهوم مدیریت
مدیریت را به گونه های متفاوت تعریف کرده اند . صاحبنظری مدیریت را هنر انجام کار به وسیله دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی دیگران تأکید ورزیده است . ( Mary P.Follett,1918)
گروهی مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوشش ها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده و گروهی دیگر آن را در قالب انجام وظایفی چون برنامه ریزی ،سازماندهی ، هماهنگی ، و ...... بیان کرده اند . برای اولین بار گیوکیک این برداشت از مدیریت را در قالب واژه POSDCORBبیان کرد . (Luther,Gulick,1937)
یکی از علمای مدیریت و اقتصاد ،مدیریت را تصمیم گیری دانسته و این وظیفه را بهترین و اصیل ترین نقش مدیر قلمداد کرده است. (erbert,A.simon,1977)
مدیریت عبارت است از :
- هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران ( فالت ، 1924 )
- فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل – این فرآگرد تغییر و تبدیل را تصمیم گیری می نامیم . (فورستر ، 1962 )
- فراگرد هماهنگ سازی فعالیت فردی و گروهی در جهت هدف های گروهی (دانلی و همکاران ، 1971 )
- ایجاد محیطی مؤثر برای افراد که در گروه های رسمی سازمانی فعالیت می کنند . ( کونتز و اودانل 1972 )
- هماهنگ سازی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق هدف ها (کاست و رزنرویگ 1974 )
- فراگرد برنامه ریزی ، سازماندهی ،رهبری و نظارت کار اعضای سازمان و استفاده از همه منابع موجود سازمانی برای تحقق هدف های مورد نظر سازمان (استونر و همکاران ، 1995 )
تعریف عملی تعریفی است که مفهوم مدیریت را به چند ملاک مشاهده پذیر وابسته می سازد .
از این رو اگر در موقعیتی ملاک های 1 )فعالیت تنظیم و سازمان یافته 2 )هدف ها 3 )روابط میان منابع 4 )انجام دادن کار به وسیله دیگران 5 ) تصمیم گیری مشهود باشد می توان گفت که در آن موقعیت ، مدیریت اعمال می شود . (کلاندوکینگ ،1972 )
مکتب ها و نظریه های مدیریت
تألیفات در زمینه مدیریت ،راجع به موضوعات متنوع ، و به وسیله نویسندگان گوناگون صورت گرفته است . نویسندگان اولیه ،دست اندرکاران زبده مدیریت بودند که ضمن توصیف تجارب عملی خود ، آنها را به صورت اصول تعمیم دادند . آنان ملاحظات عملی را مدنظر قرار داده و با نوشته های خود کوشیدند دیگر کارورزان مدیریت را در تجارب موفق خود سهیم سازند . در مقابل ، افراد دیگری بودند که صرفاً با ملاحظات علمی به مدیریت توجه داشتند . قصد و نیت اینان ،مطالعه عینی حقایق مربوط به مدیریت و سازمان ها ، و توضیح و تبیین آنها بود . بین این دو گروه عمل گرا و علم گرا ، افراد دیگری بوده اند که مطالعات و تحقیقات آنان به دانش مدیریت کمک فراوان کرده است . در میان آنان افرادی از حرفه ها و رشته های مهندسی ،جامعه شناسی ،روان شناسی ، مردم شناسی ،اقتصاد ،حقوق ،حسابداری ، علوم سیاسی ، ریاضیات و فلسفه دیده می شوند .
افکار و اندیشه هایی که صاحبنظران رشته های مختلف به قلمرو مدیریت وارد کرده اند ،موجب شده که در طبقه بندی اندیشه ها و نظریه های مدیریت ، دیدگاه های گوناگونی تشخیص داده شود . (علاقه بند ، علی 1384 ،ص 161 )
مدیریت علمی
نهضتی که در تاریخ تحول اندیشه های مدیریت به مدیریت علمی معروف است در اوایل قرن بیستم پدید آمد . بنیانگذاران آن ،کارورزان یا دانشمندان یا مهندسانی بودند که در مؤسسات صنعتی و دولتی کار می کردند و مهمترین مسئله مورد توجه آنان در مدیریت ،کارآیی بود ، یعنی بالا بردن سطح تولید و بیشینه سازی بازده . آنها کوشش کردند که مسایل سطح عملیات و تولید را با توسل به روش های منظم علمی حل کنند . در نتیجه در زمینه های طراحی ماشین آلات ، روش های انجام کار ، گردش کار ،و نظیر آن ،دانش و فنون مدیریت را توسعه دادند .
بنیانگذار این نهضت ،فردریک تیلور (1915 – 1856 ) در ابتدا ، کارگر ساده کارخانه بود که ضمن کار ، از راه تجربه ، مهندسی آموخت و به سرعت ترقی کرد . و به مهندسی کارخانه رسید .
او مجموعه عقاید خود را درباره مدیریت ، در کتاب اصول مدیریت علمی
(1911 ) منتشر کرد .
عقاید او در آن زمان مورد بحث و جدل شدید قرار گرفت و بعد از آن نیز همیشه موضوع بحث های فراوان بوده است . ویژگی بارز مدیریت علمی ،تأکید بر مدیریت در سطح عملیاتی ،مطالعه علمی عملیات به منظور تشخیص عوامل مؤثر بر آن ، و کشف مؤثرترین روش انجام کار است .
مدیر علمی تیلور
سیستم تیلور که به نام مدیریت علمی معروف است شامل دو عنصر اساسی است اول کشف تجربی بهترین طریقه انجام دادن هر عمل و اجزاء متشکله آن ،تعیین مدت زمان لازم برای انجام عمل تشخیص بهترین ابزار و ادوات لازم برای انجام عمل و چگونگی به کار بردن آنها در مرحله معینی از پیشرفت فنون و بالاخره تعیین بهترین طریقه جریان کار و توالی اجرای عملیات دوم تقسیم کار بین مدیران و کارکنان به نحوی که مسئولیت کشف بهترین طرق انجام دادن عملیات و طرح ریزی آنها ، تهیه ابزار و ادوات لازم ، قرار دادن مواد و وسایل مورد نیاز در دسترس کارکنان به مقدار مطلوب و در زمان و مکان مناسب ، و صدور دستورات و ایجاد تسهیلات مورد لزوم دیگر به عهده مدیران باشد .
به نظر تیلور فایده به کار بردن سیستم مذکور بالا بردن سطح تولید است که با جلوگیری از اتلاف وقت در کار ماشین و وسائل تولید از طریق حذف عملیات زاید و هماهنگی امور مختلف تولیدی حاصل می شود .
به نظر تیلور عناصر و مکانیسم مدیریت نباید با اصول آن اشتباه کرد زیرا مدیریت علمی در واقع فلسفه معینی است که از مجموعه اصول زیر به وجود آمده است .
اول – ایجاد علم واحدی برای انجام هر عمل بجای روش غیر علمی متداول .
دوم – انتخاب کارکنان طبق روش های علمی و تعلیم و آموزش آنان برای انجام وظایف محوله .
سوم – همکاری صمیمانه با کارکنان به منظور اطمینان بر این که نتایج کارشان با اصول و موازین علم موضوعه تطبیق کند .
چهارم – تقسیم تقریباً مساوی کار و مسئولیت بین مدیران بر اساس منطقی بجای روش متداول در گذشته که تقریباً تمامی کار و قسمت اعظم مسئولیت به کارکنان تحمیل می گردید .
هانری فایول در کتاب خود به نام اصول فن اداره برای مدیریت سازمان های اداری پرداخت وارویک و گیولیک و کونتز و داخل در کتاب های خودشان از اصول سازمان سخن می گویند که به شرح زیر است :
1 – اصل هماهنگی و وحدت هدف 2 – اصل سلسله مراتب 3 – اصل تخصص 4 – اصل وحدت فرماندهی 5 – اصل حیطه نظارت 6 – اصل اختیار و مسئولیت 7 – اصل تعادل 8 – اصول انعطاف پذیری و مداومت 9 – اصل کارآئی .
(اقتداری ، 1372 ،ص 20 – 15 )( H,Koont,1990,11)
مدیریت اداری
آنها مدیریت را فراگرد هماهنگ سازی تلاش گروهی در جهت هدف های گروهی تعریف کرده ،درصدد برآمدند که مدیریت را بر حسب کارکردهای مدیران در رده های مختلف سازمان توضیح دهند .
سرشناس ترین این افراد که غالباً از او به عنوان بنیانگذار مدیریت جدید نام برده می شود ،هانری فایول (1925 – 1841 ) است . او فرانسوی و مهندس معدن بود . او در سازمان های صنعتی ،شش گروه فعالیت را تشخیص داد :1 ) فنی (تولید ساخت )2 )بازرگانی ( خرید و فروش )3 )مالی (تهیه سرمایه و استفاده مطلوب ) 4 )ایمنی 5 ) حسابداری 6 )مدیریت
او نظریات خود را در اصول کلی مدیریت جمع بندی کرده است . اصول چهارده گانه فایول بدین شرح است :1 – تقسیم کار 2- اختیار و مسئولیت 3 – انضباط 4 – وحدت دستور(فرماندهی )5 – وحدت هدایت 6 – تقدم منافع عمومی بر خصوصی 7 – حق الزحمه کارکنان 8 – تمرکز 9 – سلسله مراتب 10 – نظم 11 – انصفاف 12 – ثبات شغلی و استخدامی 13 – ابتکار 14 – روحیه گروهی (علاقه بند ، علی 1384 ،ص 166 و 165 )
عناصر مدیریت
امروزه درباره عناصر مدیریت و یا وظایفی که مدیر به اعتبار و موقع سازمانی خود انجام می دهد وحدت نظر سنجی وجود دارد که عبارتند از :
برنامه ریزی
یکی از وظایف مدیر تنظیم برنامه عملیاتی است که زیر نظر وی هدایت می شود . برای این منظور لازم است که هدف های سازمان معلوم و مشخص گردد و خط مشی و موازینی برای هدایت مسئولان اجرای عملیات وضع شود از طرف دیگر ،برنامه های جاری باید بر حسب اطلاعات جدید و تغییرات شرایط اجرای عملیات در فواصل معین تعدیل گردد . برنامه ریزی مستلزم ، تشخیص مسائل و مشکلات پیدا کردن طرق مختلف برای حل مسائل سازمان ، بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج هر یک از طرق مزبور و انتخاب طریقه ای است که باید پیروی شود . برنامه ریزی که عبارت از تعیین و تشریح هدف ها و تعیین خط مشی سازمان می باشد به نحوی که ضمن رعایت حاکمیت ارزش های مکتب بر محیط برنامه ریزی و عناصر آن بتواند سازمان را به هدف هائی که بر اساس آن شکل گرفته است نزدیکتر سازد . برقراری ارتباط جهت انتقال فرامین ، دستورات انجام کار ،و یا انتقال اطلاعات ، پیشنهادات و گزارشات از جمله عواملی هستند که در نحوه عملکرد و کارآئی سازمان تأثیر می گذارد .
ارتباطات :
رابطه منطقی بین فعالیت های یک سازمان است . مجاری ارتباط می تواند شفاهی یا کتبی ،محرمانه یا آشکار باشد و ارتباط در هر سازمانی می تواند به دو دسته افقی و عمودی تقسیم شود . ( جوادین ،رضا ،1385 ،ص 87 )
سازماندهی
سازماندهی که عبارت است از تعیین نوع عملیات و طبقه بندی آنها و معین نمودن وظایف و روابط اداری افراد در سازمان می باشد در سازماندهی تقسیم کار از اهمیت ویژه ای برخوردار است . سازماندهی به فرآیند تنظیم الگوی روابط کاری اطلاق می شود در حالیکه بدون سازماندهی هرج و مرج در محل کار پدید می آید و تقسیم کار ،تعیین مراتب و تنظیم روابط به درستی تحقق نمی یابد ،از این رو سازماندهی به سازمان اولویت می یابد . ( بیل ونیواستورم ،1990 ،138 – 137 )
هدایت و انگیزش
توانایی ایجاد حس نتیجه یابی ،کسب هدف و یا هدایتی که موجب جذب پیروان شود و یا توانایی خلق و ایجاد ارتباط مفاهیم به گونه ای که واضح و قابل درک باشد . ( جوادین ،1385 ،231 )
این دیدگاه وجود دارد که عملکرد افراد تابعی از توانایی و انگیزه های آنان می باشد . (مولنیز ، 1996 ، 480 )
از این رو مدیران جهت بهبود کارایی و اثربخشی سازمانی باید به سطح انگیزه افراد توجه داشته باشند ، تا با تشویق و هدایت آن ها موفق به کسب مقاصد و اهداف سازمان شوند .
(جوادین ، 1385 ،240 )
نظارت و ارزشیابی
نظارت به مفهوم مقایسه عملیات انجام شده با معیارهای تعیین شده قبلی می باشد که اقدامات اصلاحی برای جلوگیری از انحراف را به دنبال خواهد داشت . (سال دوم مراکز تربیت معلم ،ص 8 )
هماهنگی :
عبارت است از هم جهت ساختن وظایف و فعالیت های واحدهای مختلف سازمان در جهت رسیدن به هدف می باشد .(سال دوم مراکز تربیت معلم ،ص9)
نظریه های کلاسیک مدیریت
در مکتب کلاسیک یا سنتی توجه دانشمندان صرفاً به کالبد یا ساخت و ترکیب سازمان رسمی معطوف گردیده و به رفتار فردی و گروهی و سیستم اجتماعی سازمان عنایتی مبذول نگردیده است .و بر در سازمان های مورد مطالعه خود پنج خصلت مهم را دید که در واقع وجوه ممیزه این سازمان ها از سازمان های موجود در سازمان های گذشته بود .
1 – تقسیم کار 2 – تمرکز اختیارات 3 – برنامه منطقی و عقلائی برای اداره امور استخدامی 4 – قوانین و مقررات 5 – سیستم ثبت و ضبط
فایول در کتاب خود سعی می کند یک نظریه عمومی برای اداره امور جمیع سازمان ها ارائه دهد و در تعقیب این هدف از اصولی نام می برد .
(مانند تقسیم کار – اختیار و مسئولیت – انضباط – وحدت مدیریت و وحدت فرماندهی ) که به نظر وی در کلیه سازمان ها قابل اعمال است .
موضوع دیگر که در نظریه های فایول حائز اهمیت می باشد جدول توانائیهای مدیریت او است . فایول بر اساس تجربیات حرفه ای خود جدولی تهیه نموده است که :
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 137 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 97 |
1.فصل اول:مقدمه
1-1- بیان مسئله
2-1- اهداف
3-1- فرضیات
1-1- بیان مسئله:
اعتیاد یک بیماری اجتماعی با عوارض جسمی وروانی است. از لحاظ قدمت تاریخی مواد روانگردان در ایران، در کتب تاریخی وحتی درکتاب قانون ابن سینا از اثرات این مواد نامبرده شده است. اما بیشتر گزارشات در مورد مواد مخدر مربوط به دوران صفویه وسپس قاجاریه تا عصر کنونی است. در زمان ما مسئله مواد روانگردان مشکل مخاطره آمیز وکاملا پیچیده ای بخود گرفته است. در هیچ یک از مطالعات انجام گرفته درایران آمار دقیقی از شیوع مواد روانگردان وعوارض ناشی ازسوءمصرف آن دردست نیست. در گذشته تریاک بیشترین ماده روانگردان مصرفی درجهان بود ولی باورود مواد جدید، مصرف کراک بیش از سایر مواد –حتی دربین بانوان –شایع شده است. سوءمصرف کوکائین عوارض بیشماری را به دنبال دارد، من جمله: انفارکت قلبی، دیس ریتمی بطنی، التهاب وعفونت ریوی، بیماری های پارانشیمال ریوی، بیماری سربرو وسکولار، استروک هموراژیک وایسکمیک و... . در مطالعات انجام شده، از زمانیکه مصرف کوکائین شایع شده سن وقوع وعوامل زمینه ای استروک تغییر کردند.در موارد استروک متعاقب سوءمصرف کوکائین انفارکت ایسکمیک وهموراژیک به یک نسبت گزارش شده واغلب افراد در میانۀ دهه سوم زندگی خود بودند. در این مطالعات با بررسی موارد مرگ بدنبال خونریزی های مغزی در موارد سوء مصرف مواد روانگردان در مدت یکسال ومطالعه سم شناسی این اجساد وبررسی شرح بستگان در پی بررسی رابطه بین خونریزی مغزی درمصرف کنندگان مواد روانگردان ونوع ماده روانگردان مصرفی هستیم. جمع آوری نمونه ها در مدت یکسال (از زمان تصویب طرح تا یکسال بعد آن) انجام می پذیرد ودر نهایت با تجزیه وتحلیل یافته ها قصد داریم تا باایجاد ارتباط بین خونریزی مغزی ونوع ماده روانگردان مصرفی سطح آگاهی پزشکان، پرسنل پزشکی ومردم را از بروز این عارضه کشنده در صورت مصرف ماده روانگردان افزایش داده تا درموارد toxicity ، Management مناسب صورت پذیرد.
2-1- اهداف
الف- اهداف اصلی طرح:
بررسی وآنالیز موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در اجساد ارسال شده به پزشکی قانونی تهران از زمان تصویب طرح لغایت یکسال.
ب- اهداف فرعی طرح:
الف – تعیین میزان موارد سم شناسی مثبت از نظر کوکائین در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران
ب – تعیین میزان موارد سم شناسی مثبت از نظر اوپیوئیدها یا آمفتامین در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی درسوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران
پ – تعیین میزان موارد سم شناسی مثبت از نظر کوکائین در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران برحسب جنس
ت – تعیین میزان موارد سم شناسی مثبت از نظر اوپیوئیدها و= در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان بر حسب جنس در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران
ث – تعیین میزان موارد سم شناسی مثبت از نظر کوکائین واوپیوئیدها وآمفتامین در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان برحسب روش مصرف در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران
ج – تعیین فراوانی خونریزی ساب آراکنوئید واینتراکرانیال در موارد سم شناسی مثبت از نظر کوکائین واوپیوئیدها در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران
چ – تعیین میزان موارد سم شناسی مثبت از نظر الکل در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران
ج- اهداف کاربردی طرح:
هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان ارتباط بین خونریزی مغزی ونوع ماده روانگردان مصرفی است. کشف این ارتباط سبب می شود تا علاوه بر افزایش سطح آگاهی جامعه نسبت به عوارض خطیر مواد روانگردان، جامعه پزشکی نیز در زمان وقوع سمّیت مواد روانگردان، جهتManagement بیمار به این عارضه نیز توجه داشته باشند.
3-1- فرضیات یا سئوالات پژوهش:
الف –چه تعداد از موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در پزشکی قانونی تهران در مدت یکسال از شروع طرح دربررسی سم شناسی کوکائین مثبت خواهند داشت؟
ب –چه تعداد از موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در پزشکی قانونی تهران در مدت یکسال از شروع طرح در بررسی سم شناسی اوپیوئید یا آمفتامین مثبت خواهند داشت؟
پ –چه تعداد از موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در پزشکی قانونی تهران در مدت یکسال از شروع طرح برحسب جنس در بررسی سم شناسی کوکائین مثبت خواهند داشت؟
ت –چه تعداد از موارد مرگ ناشی از خونریز مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در پزشکی قانونی تهران در مدت یکسال از شروع طرح بر حسب جنس دربررسی سم شناسی اوپیوئید یا آمفتامین مثبت خواهند داشت؟
ث –چه تعداد از موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال از شروع طرح در پزشکی قانونی تهران برجسب روش مصرف ماده روانگردان در بررسی سم شناسی کوکائین یا اوپیوئید یا آمفتامین مثبت خواهند داشت؟
ج –فراوانی SAH وICH در موارد سم شناسی مثبت از نظر کوکائین و اوپیوئید ها در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال از شروع طرح در پزشکی قانونی تهران چقدر خواهد بود؟
چ –میزان فراوانی موارد سم شناسی مثبت از نظر الکل در موارد مرگ ناشی از خونریزی مغزی در سوء مصرف کنندگان مواد روانگردان در مدت یکسال در پزشکی قانونی تهران چقدر است؟
فصل دوم: مروری برمتون
2-1- کوکائین
2-2- آمفتامین و متامفتامین
2-3- اییات ها
2-4- آنالیز داروها درآزمایشگاه پزشکی قانونی
2-5- بیماری سربروواسکولار ناشی از مصرف مواد
2-6- داروهای مسبب مرگ ناگهانی
2-1- کوکائین:
2-1-1- شیمی
2-1-2- طرق استفاده
2-1-3- متابولیسم
2-1-4- مکانیسم عمل
2-1-5- اثرات بالینی
2-1-6- زمان مصرف دارو
2-1-7- سمیت بالینی
2-1-8- رسوب بافتی کوکائین
2-1-9- کوکائین ومایعات زیستی
2-1-10- مرگ های وابسته به کوکائین
2-1-11- توزیع پس از مرگ
2-1-12- روش آزمایشگاهی
2-1- کوکائین:
از آن جایی که کوکائین یک ماده طبیعی است وفرآورده های سایکواکتیو پر قدرتی از آن تهیه می شود، تعجب آور نیست که بگوییم تاریخ آن به 700سال قبل برمی گردد. برگ های کوکا(منشاء کوکائین از گیاه اریتوگزیلون) و ورق های جدیدی کوکارا در آرامگاه قدیمی مربوط به 2500 سال پیش از میلاد پیدا کردند. (2) کوکائین یکی از اعتیاد آورترین وخطرناک ترین مواد مورد سوء مصرف است. این ماده از برگ گیاه کوکا که عمدتا در آمریکای مرکزی وجنوبی رشد می کند، بدست می آید(3). کوکا از واژه Khoka به معنی درخت گرفته شده است. طبق گزارشات DAWN(Drug Abuse Warning Network ) در 1999، کوکائین علت اصلی مرگ وابسته به دارو در بین سیاهان بود(4).
2-1-1شیمی:
کوکائین همانند methyl benzoyl ecgonine است. معمولا با هیدروکلریک اسید تیتره می شود تابصورت هیدروکلرید کوکائین در بیاید. اگر ماده آلکالینی که بعنوان تیتراسیون هیدروکلرید کوکائین بکاربرده می شود، بیکربنات سدیم(baking soda) باشد، ماده بدست آمده کراک –کوکائین یا کراک نامیده می شود. کراک در واقع کوکائین بسیار خالص است اما حاوی تعداد بیکربنات وکمی ناخالصی دیگر است(2).
2-1-2طرق استفاده(4) :
1. جویدن برگ کوکا 2. نوشیدن چای کوکا 3. تدخین
4. مصارف جراحی 5. داخل وریوی 6. استفاده ژنتیال
7. جذب پوستی 8. استنشاقی
2-1-3 متابولیسم:
کوکائین به محض مصرف خوراکی تجزیه می شود، لذا بصورت تزریقی وانفیه ای (sniffed) نیز مصرف می گردد. اخیرا گزارشاتی از مصرف رکتال آن نیز به دست آمده است(5). به استثنای نوزادان کوکائین به سرعت از جریان خون پاک می شود. سرعت کلیرانس آن حداقل 2لیتر درهر دقیقه است. نیمه عمر دارو در انسان از 5/0تا4ساعت گزارش شده است وبه مصرف مزمن دارو وابسته است(4). کوکائین از طریق ریه ها وبینی جذب می شود. تدخین کوکائین باعث ایجاد سطح حدود بعد از 10-5دقیقه می گردد. سرعت بالای کراک در رسیدن به سطح خونی مناسب، علت اصلی مقبولیت عمومی آن است(2). کوکائین بواسطه خاصیت لیپیدوفیل خود خیلی سریع به مغز می رسد وظرف 15دقیقه غلظت آن در CNS از غلظت خونی بیشتر می شود. مقدار کمی از کوکائین بدون تغییر در ادرار ترشح می شود. ولی با توجه به اینکه این میزان اندک است، برای غربالگری متابولیت های کوکائین در ادرار سنجیده
می شود(2).
در غیاب الکل متابولیت های اصلی کوکائین، بنزوئیل اکگونین واکگونین متیل استر است. بنظر می رسد نسبت متابولیت ها ارتباط کمی باطریقه مصرف کوکائین داشته باشد(4). مشاهدات نشان دادند که بسیاری ازانفارکت های میوکاردیال وابسته به کوکائین ساعت ها بعداز آخرین مصرف اتفاق می افتد. از طرف دیگر می دانیم که نیمه عمر BE (بنزوئیل اکگونین) خیلی بیشتر از کوکائین است. لذا می توان نتیجه گرفت که BE وازواکتیو است ودلیل اصلی وقوع انفارکت است(4). سایرمتابولیت های کوکائین عبارتند از(4):1. ecgonine methyl ester ,BE 2.coca ethylene 3. (methylecgonidine) Anhydroecgonine methyl ester 4. Norcocaine
2-1-4 مکانیسم عمل(2):
مکانیسم عمل کوکائین به آمفتامین ها شباهت دارد، در هرگروه میزان آزادسازی نوروترانسمیترهای دوپامین، سروتونین وNE افزایش می یابد.
2-1-5 اثرات بالینی(2):
علائم کوکائین وآمفتامین بسیار شبیه است. کوکائین سبب افوریا، آژیتاسیون، تشنج وسکته قلبی می شود. بدنبال مصرف طولانی مدت کوکائین دپرسیون حسی وفیزیکی شدیدی رخ می دهد. دوز توکسیک کوکائین در حدود
2mg/kg/wاست. مرگ بدنبال سوء مصرف کوکائین زیاد رخ می دهد واغلب متعاقب خونریزی اینتراکرانیال،انفارکتوس قلبی، تشنج وتروما است.
2-1-6 زمان مصرف دارو(4):
ممکن است از نسبت کوکائین به BEبعنوان شاخصی برای تعیین زمان مصرف دارو استفاده شود. بدلیل نیمه عمر یکساعته کوکائین، وجود سطوح بالای کوکائین در حضور میزان اندک BE مطرح کننده مصرف دارو درست قبل از مرگ است. دواشکال اصلی که به این موضوع وارد می شود این است که نسبت کوکائین ومتابولیت هایش در خون سنجیده می شود، در حالیکه حجم توزیع BEوEME که هیچگاه سنجیده نمی شود ممکن متفاوت باشد. موضوع دیگر وجود فاکتورهای مداخله ای وتفاوت های فردی است که باعث اختلاف سرعت متابولیسم می گردد.al(2000) .Moolch an et نشان داد که در مصرف کنندگان مزمن نیمه عمر BE وکوکائین بواسطه اشباع سیستم آنزیمی طولانی تر است.
2-1-7 سمیت بالینی:
در مسمومیت با کوکائین در مراحل ابتدایی افوریا، هایپراکتیوتی وپرحرفی وجود دارد. در دوزهای بالا بعد از فاز تحریکی یک مرحله دپرسیون وجود دارد. کوما، دپرسیون تنفسی، قلبی وعروقی در این فاز ممکن است دیده شود. در حدود %30-10 سکته ها در افراد جوان با مصرف دارو ارتباط دارد. بالغ بر90% بیماران دردهه سوم وچهارم هستند. این داروها شامل آمفتامین، فن سیکلیدین، فنیل پروپانول آمین، متیل فنیدیت، کوکائین واپیات ها نظیر هروئین است(6).
الف –متابولیسم کاتکولامین ها (4): کوکائین وتمام داروهای محرک که سوء مصرف می شوند روی متابولیسم کاتکولامین ها اثر می گذارند. برخلاف عوارض طبی مرتبط باسوء مصرف اپیات ها که اغلب عفونت ثانویه به آلودگی های بهمراه دارو است، تغییرات پاتولوژیک زیادی در مصرف کنندگان کوکائین وابسته به مدیاتورهای کاتکولامین دیده می شود.
ب –سیستم قلبی –عروقی (4): تغییرات در عروق کرونری ومیوکاردیوم بیش از سایر تغییرات مشکل زاهستند. انفارکت قلبی از عوارض نسبتا شایع کوکائین است. کوکائین بخودی خود آتروژنیک است. سایر علائم عبارتند از: اسپاسم عروق کرونری، هایپرتروفی میوکارد، اندوکاردیت، دیسکسیون آئورت، افزایش فشار خون گذرا، میوکاردیت افزایش حساسیتی، تاکیکاردی سینوسی(8)،دیس ریتمی بطنی(8)، درد قفسه سینه وافزایش انزیم های قلبی در حضور عروق کرونر نرمال(8) , PVC (8).
ج –اختلالات سیستم ریوی(4): اختلالات در 4دسته طبقه بندی می شوند: 1- التهاب موضعی وعفونت 2 – باروتروما 3 – بیماری پارانشیمال 4 – تغییرات عروقی. اثرات کوکائین بر راه هوایی فوقانی اغلب لوکال است. شایعترین آن پرفوراسیون سپتوم بینی است.
د –بیماری سیستم گوارشی(4): بیشتر مشکلات گوارشی ناشی از اثرات کاتکولامین روی عروق خونی است. نظیر ایسکمی روده واولسر ثانویه به آن، پرفوراسیون حاد اولسر در مصرف کنندگان کراک، هپاتوسلولار نکروز وآمیلوئیدوز کبدی.
ه –تغییرات هیستولوژیک: در بررسی هیستولوژیک عروق در مصرف کنندگان کوکائین تغییرات ذیل دیده می شود: اختلال در چین های لامینای الاستیک داخلی وتخریب تونیکامدیا در موارد انفارکت مغزی، فیبروزشریانی و پری آرتریال در مخاط بینی در snorter های کوکائین، ادم ساب اندوتلیال در شریان های زیر مخاطی روده در موارد ایسکمی روده ای وهایپرپلازی انتیمای عروق کرونری همراه ترومبوز پلاکتی در موارد ایسکمی قلبی.
و – اختلالات نورولوژیک: امروزه عوارض نورولوژیک شایعترین تظاهرات مسمومیت کوکائین است. در بیماران کمتر از 35سال، سوء مصرف دارو، شایعترین عامل مستعد کننده برای استروک است. اگر چه تدخین خطرناکتر از insufftationاست ولی نوع واقعه مغزی منتج از آن شناخته شده نیست. ولی نتایج بررسی ها با MRI نشان دادند که درمواردی که سابقه مصرف کراک وجود دارد، ماده سفید با مکانیسم نامعلومی بیشتر در معرض خطر است(4). فرم آلکالوئیدال یا کراک سبب افزایش بیماریهای سربروواسکولر می گردد(10و9). دربررسی ها نشان داده شده که خونریزی اینتراکرانیال در غیاب ابنور مالیتی عروقی رخ می دهد(11). از زمانیکه مصرف کوکائین شایع شده، سن وقوع وعوامل زمینه ای استروک تغییر کردند(4). استروک مرتبط با کوکائین در بالغین جوان در ابتدای دهه 30بطور اولیه اتفاق می افتد(14). همچنین در مصرف کنندگان مزمن کوکائین، شیوع آنومالی های نورو وسکولر در سنین پایین تری نسبت به افرادی که مصرف کننده نیستند دیده می شود(12). در بررسی روی rat ها مصرف مزمن کوکائین باعث افزایش ضایعات مغزی در بخش هایی می شود که ناشی از تخریب مویرگ ونشت اریتروسیت بداخل پارانشیم مغزی است(13).
در سوء مصرف کنندگان کوکائین که دچار استروک شدند با نسبت مساوی انفارکت ایسکمیک وهموراژیک دیده شده است. واغلب افراد در میانه 30سالگی بودند.در حدود نیمی از موارد گزارش شده، شروع نقایص نورولوژیک ظرف سه ساعت بعد مصرف کوکائین بوده است. افزایش واکنشی پلاکت ها منجربه ایجاد ترومبوز می گردد که می تواند علتی برای انفارکت در سوء مصرف کنندگان کوکائین باشد. در نمونه خون کاملی که از سوء مصرف کنندگان کوکائین گرفته می شود، سطوح افزایش یافته پلاکت فعال وسطح بالای مهار کننده پلاسمینوژن بافتی دیده شده است(15).
انفارکت ایسکمیک وابسته به کوکائین درهرناحیه ای ازمغزدیده می شود. علت زمینه ای وازواسپاسم مغزی ثانویه به وازوکانستریکشن وعوارض بی حسی موضعی کوکائین است. انقباض عروق مغزی وابسته به دوزبعدازمصرف کوکائین درداوطلبان سالم در بررسی آنژیوگرافی مشاهده شده است(15).
مصرف کوکائین سبب کاهش جریان خون مغزی می گردد، اگرچه برون ده قلبی نرمال است. واین کاهش درمردان واضح تراززنان است. تفاوت جنسیتی هنوزتوجیه نشده است، اما به واسطه آتروژنیک بودن کوکائین واینکه خانم های پره مونوپوز تغییرات آترواسکلروتیک کمتری نسبت به مردان دارند، کاهش جریان خون می تواند تنها ناشی از بیماری اترواسکلروتیک زودرس باشد(6). چون نیمه عمر پلاسمائی کوکائین کوتاه و80-60 دقیقه است، بنابراین متابولیت BEوCE با نیمه عمرطولانی درمطالعات حیوانی بطور مشخص باعث انقباض عروق مغزی می شود . آریتمی قلبی مکانیسم پاتوژنتیک دیگری است که می تواند به ایسکمی مغزی برپایه آمبولی یا همودینامیک منتهی گردد(15).
به نظر می رسد مصرف کنندگان کوکائین در معرض SAH(خونریزی تحت عنکبوتیه ای) منجر به مرگ هستند. SAH با نسبت 4به 3شایعترازICH (خونریزی اینتراکرانیال) است (4و15). در سال 1999 یک مورد خونریزی میدبرین ثانویه به کوکائین نیز گزارش شده است(13). سایر علائم نورولوژیک عبارتند از: واسکولیت مغزی، اختلالات حرکت، تشنج، آژیتاسیون، ترمور واختلالات منتال(8و4).
2-1-8 رسوب بافتی کوکائین(4) :
مصرف کنندگان دارو روشی را انتخاب می کنند که بیشترین مقدار دارو را به مغز برساند. استنشاق وتدخین دارو را در کمترین زمان به مغز می رساند، در حالیکه تزریق وریدی فراهم زیستی داروی مصرف شده را به بیشترین حد
می رساند.
Proutyو Anderson در 1990دریافتند که غلظت دارویی که طی حیات سنجیده می شود با غلظت اندازه گیری شده دارو پس از مرگ ارتباط اندکی در حدصفر دارند واین موضوع در خصوص داروهای بازی که بیشترین سوء مصرف را دارند بیشتر دیده می شود. سطح خونی کوکائین پس از مرگ بستگی به رگی دارد که نمونه خون از آن گرفته شده است. این میزان می تواند خیلی بالاتر یا پائین تر از سطح آن در زمان مرگ باشد. غلظت های سنجیده شده درسایر نسوج بعد ازمرگ افزایش می یابد. میزان این افزایش بستگی به فاصله زمانی گذشتن از مرگ، وسیله نمونه گیری، دمائی که جسددرآن نگهداری می شود، وضعیت قرارگیری جسد واینکه احیاء قلبی - عروقی انجام شده یاخیر، دارد. اگر محل نمونه گیری خون شخص نباشد ایجاد رابطه منطقی بین زمان مرگ ونقش کوکائین مشکل است. تنها موردی که قابل اثبات است این است که آیا پیش از مرگ کوکائین مصرف شده است یا خیر. در خصوص نمونه برداری از سایر بافتها وضعیت نامناسب تر است وتنها می توان به وجود یا عدم وجود دارو بسنده کرد. توافق کلی روی این موضوع که برای نمونه برداری پس از مرگ باید از رگ فمورال استفاده کرد، وجود دارد. اما اگر عروق در ابتدای نمونه برداری از قسمت پروگزیمال بسته نشوند، نمونه ای که از ورید فمورال گرفته می شود ممکن است در واقع خون کبد باشد که
غلظت های بسیار بالاتری خواهد داشت.
در حیوانات وانسان غلظت کوکائین و Cocaethylene در مغز بیشتر است. در مرحله بعدی غلظت در کبد وماهیچه رانی بالا است. بهرحال تفاوت های فردی زیادی در این خصوص وجود دارد.
پس از مرگ کوکائین بسرعت بطور کامل از خون وکبد محو می گردد ولی تا مدت زمانی در مغز وماهیچه قابل ردیابی است. همین پدیده در بررسی های invitro مشاهده می شود که ماهیچه رانی ومغز مناسب ترین بافتها برای آنالیز پس از مرگ هستند.
مغز:
مغز بهترین بستر برای شناسایی کوکائین جسد می باشد. در سراسر بدن غلظت های خونی کوکائین بطور قابل توجهی تغییر می کند. بنظر می رسد که کوکائین در محیط پرچربی مغز پایدارتر بماند. بنابراین سطوح کوکائین یافت شده در مغز بطور دقیق تری غلظت این ماده رادر زمان مرگ نسبت به اندازه گیری این ماده در خون یا دیگر بافتها تعیین می کند. کوکائین وکوکااتیلن لیپیدوفیلیک است وبراحتی از سد خونی –مغزی عبور می کند(4). گرچه جذب BEدر مغز بسیار اندک است، آنزیم butyrylcholine استراز که کوکائین رابه BE متابولیزه می کند در ماده سفید مغزی بطور فراوان یافت می شود. در حضور الکل، کوکائین به کوکااتیلن متابولیزه می شود. بواسطه نیمه عمر طولانی تر CE با غلظتی چهار برابر بیشتر تجمع می یابد. رسپتورها affinity متفاوتی برای کوکائین دارند. ناحیه ای که بیشترین تراکم رسپتوررابرای کوکائین دارد استریاتوم است(14). سطح پایین تر فعالیت در کورتکس فرونتال واکسی پیتال دیده می شود(4).
قلب –کلیه –کبد: در بررسی های رادیواکتیو، برداشت کلیوی از قلبی بیشتر است اما بطور بارز از برداشت کبدی کمتر است. ظرف 3-2 دقیقه بعد از تزریق، 5/2 درصد از دوز مصرفی درقلب وجود دارد وبسرعت ظرف 10دقیقه پاک می شود. بهر حال اثر کوکائین برمهار نوراپی نفرین برای مدتی بعد از پاک شدن کوکائین باقی می ماند. مانند قلب پیک برداشت کلیوی نیز ظرف 3-2 دقیقه اتفاق می افتد.
گیرنده های کبدی کوکائین در غلظت بالا وبا affinity بسیار بیشتر در مقایسه با مغز وجود دارد. تجمع دارو در کبد بسیار بالا است. اگرچه میزان برداشت بسیار آهسته تر از سایر ارگان ها است. پیک برداشت ظرف 15-10 دقیقه بعد از تزریق وریدی اتفاق می افتد.
2-1-9 کوکائین ومایعات زیستی(4):
بزاق: بزاق حاوی مقادیر بسیار اندکی پروتئین است، بنابراین غلظت داروهای آزاد در پلاسما وبزاق بنظر یکسان می رسد. از آنجائیکه کوکائین باز ضعیف است وبزاق بطور معمول اسیدیته بیشتری نسبت به پلاسما دارد لذا، غلظت کوکائین در بزاق ممکن است 5برابر بیشتر از پلاسما باشد، ودر خصوص BE این میزان 3-2برابر است. مقادیر نسبی وغلظت های مشخص کوکائین ومتابولیت های آن تا میزان زیادی به فرم جمع آوری بزاق بستگی دارد. بزاق تحریکی ( جمع آوری نمونه از دهنده پس از مصرف قطعه ای آب نبات ترش) حاوی داروی کمتری در مقایسه با گرفتن نمونه بزاق بدون تحریک است. وجود سطوح پائین کوکائین در بزاق مطرح کننده مصرف آن در گذشته است، اما لزوما برای مصرف اخیرتشخیصی نیست. در زمان ترک کوکائین نواحی ذخیرۀ لیپیدوفیلیک درمغزبه آزاد سازی کوکائین ادامه می دهند ومیزان اندکی ازکوکائین برای هفته هادرادراروبزاق وجود دارد.
مایع مغزی –نخاعی: از آنجائیکه کوکائین ازسدخونی – مغزی عبور می کند، اندازه گیری کوکائین در مایع نخاعی مفید است. مطالعه سیستماتیزه ای تیزه ای روی این موضوع انجام نشده است. ولی براساس یک گزارش موردی، کوکائین غیر متابولیزه بعد از24ساعت درCSF آشکار شده بود.
ادرار(4):تخمین زده می شود که کلیرانس کوکائین کمتر از30 است. اولین متابولیتی که درادرارظاهر می شود کوکائین وBE است. دریک مطالعه کنترل شده یک دوز واحد کوکائین بصورت داخل وریدی ، تدخینی واینترانازال به شش داوطلب داده شدونمونه ادرار آنها بمدت 3روز جمع آوری شد. پیک غلظت کوکائین در اولین نمونه ادرارگرفته شده یافت شد وبعد آن ظرف 24ساعت تا حد 1ng|ml افت کرد. بنزوئیل اکگونین شایعترین متابولیت بود.
در موارد مرگ ناگهانی وابسته به کوکائین غلظت ادراری کوکائین بیشتر از متابولیت های آن است. اغلب تست های غربالگری برای یافتن متابولیت BE وکوکائین طراحی شده اند. برخی واکنش های تداخلی ممکن است وجود داشته باشد. در واقع وجود کوکائین در ادرار نشان دهنده مصرف اخیر آن است، خصوصا در آنهایی که متناوب مصرف می کنند. در آن سوعدم وجود کوکائین در ادرار نشان دهنده آن است که دارو طی چند ساعت اخیر مصرف نشده است.نیمه عمر BE نسبتاً طولانی و در حدود 6 ساعت است و این متابولیت می تواند برای چندین روز در ادرا یافت شود بنابراین وجود BE در ادرار دلیل محکم برای مصرف کوکائین در گذشته است. اما زمان مصرف را با آزمایش ادرار نمی توان تعیین کرد. فاصله زمانی مصرف کوکائین تا ظهور BE در ادرار به عوامل زیر وابسته است:
مدت زمان مصرف، طریقه مصرف، حجم ادرار وPH ادرار.
مایع زجاجیه(4): به خوک ها دوزهای بالای کوکائین بصورت داخل وریدی داده شد(10mg/kg) و5دقیقه بعد غلظت کوکائین در مایع زجاجیه سنجیده شد که بسیار کمتر از میزان آن درخون بود. ولی 8ساعت بعد غلظت کوکائین در مایع زجاجیه بیش از 300% افزایش یافته بود. وقابل قیاس با غلظت کوکائین در نمونه خون فمورال بود.
شیر مادر(4): کوکائین از طریق شیر از مادر به نوزاد منتقل می شود، ولی جزئیات کینتیک آن در انسان بررسی نشده است. در حیوانات آزمایشگاهی مثل موش سطوح کوکائین در شیر مادر از غلظت آن درکبد یامغز مادر بیشتر است. در یک مطالعه تجربی سطوح کوکائین در شیر موش 8برابر بیشتر از سطوح خونی آن بود. این موضوع می تواند به دلیل محتوی چربی بالای شیرباشد یا با باندینگ پروتئین توجیه شود. کوکائین وکوکااتیلن به آلبومین وبطور غیر اختصاصی ضعیف به لیپید متصلند. بیش از 55% از کوکائین و 61% از کوکااتیلن در شیر به پروتئین باند می باشد. بنظر می رسد که اتصال پروتئینی وPH پائین تر شیردر مقایسه باسرم ممکن است باعث ترشح کوکائین وکوکااتیلن بداخل شیر گردد.
2-1-10 . مرگ های وابسته به کوکائین(4): سطح خونی کوکائین به تنهایی نمی تواند توجیه کننده علت مرگ باشد، چون مرگ ناگهانی ثانویه به کوکائین وابسته به دوز نیست. مصرف کنندگان مزمن ممکن است تغییراتی رادر مغز یا قلب (نظیر آریتمی) داشته باشند. در حضور تغییرات مورفولوژیک کافی در قلب به همراه شرح حال مصرف کوکائین غیر منطقی بنظر نمی رسد که در صورت عدم وجود کوکائین یا متابولیت هایش در خون کوکائین بعنوان علت مرگ در نظر گرفته شود. ذکر این نکته ضروری است که این مشاهدات شامل مصرف کنندگان عادی (naive) نمی شود. سطوح پائین کوکائین در خون یا بافت ممکن است بواسطه آلودگی محیطی یافت شود. وجود سطوح پائین کوکائین یا متابولیت هایش در غیاب تغییرات آناتومیک تنها نشاندهنده در معرض این دارو قرار گرفتن است ونشانگر بیماری وابسته به کوکائین نیست.
2-1-11 . توزیع پس از مرگ(4): داروهایی نظیر TCA، آنالجزیک های نارکوتیک مانند هروئین، مورفین، آنالجزیک های موضعی ومحرک ها مثل متامفتامین وکوکائین همگی تمایل دارند که درعضلات قلب تجمع یابند. وقتی غلظت آن هادر خون سنجیده می شود غلظت افزایش یافته ای رابعد مرگ نشان می دهد وعلت آن احتمالا رهایی داروها از عضله قلب بداخل خون موجود در قلب است. مطالعات نشان دادند که داروهای بازی در ریه ها تجمع می یابند وبسرعت وارد ورید پولمونری وسپس بطن چپ می شوند. بواسطه میزان بالای ذخیره خون در ریه میزان دارو در گردش خون ریوی بسیار بیشتر از سایر ارگان ها ست. بعد از مرگ داروی موجود در گردش خون ریوی از دیواره نازک ورید پولمونری انتشار یافته وباعث بالارفتن کاذب غلظت آن در بطن چپ می شود. بنابراین برای ارزیابی سم شناسی نباید از خون بطن چپ استفاده شود. متأسفانه هنوز درگزارشات اتوپسی اینکه خون از چه ارگانی گرفته شده بیان نمی شود چه رسد به اینکه راست ویا چپ بودن بطن را ذکر کنند.
کوکائین وتداخل داروئی(4): چون کوکائین از دسته داروهای قاچاق است واز دسته داروهای مصرفی در پزشکی نیست. مطالعات برروی تداخلات آن بسیار نادر است. بهرحال بعضی از تداخلات مشخص شده است. مصرف کنندگان کوکائینی که تحت درمان بادی سولفیرام هستند، بطور مشخص در زمان مصرف دی سولفیرام در مقایسه با زمانیکه آنرا مصرف نمی کنند، غلظت پلاسمائی بالاتری از کوکائین را دارند. آنها همچنین فشار خون سیستولیک ودیاستولیک وضربان قلب بالاتراز طبیعی دارند. تداخلات مشابهی در مصرف همزمان کوکائین با آمی تریپتیلین، پروکائین آمید وکینیدین دیده شده است.اینها همگی butrylcholinesterose پلاسما را مهارمی کنند. سنجش بالینی وجود ندارد ولی در محیط آزمایشگاه نشان داده شده که تجزیه کوکائین در حضور داروهایی که butrylcholinesterase را مهار می کنند آهسته تر است.
2-1-12 روش ازمایشگاهی(4):
روش غربالگری که معمولا برای تشخیص کوکائین بکار می رود، روش thin layer chromatography با نمونه ادرار برای متابولیت اصلی کوکائین Benzoyl ecgonine است. با این روش کوکائین تغییر نیافته، سایر داروها وBE رابا غلظت کمتر از micgr/cc 2می توان تشخیص داد، یک حلال اختصاصی T.L.Cبرای افتراق کوکائین وترکیب cocaethyl موجود در اتانل نیاز است. Gas chromatography mass ,GCبا Electron capture detection می توانند بطور کمی cocaethyle وکوکائین رادر خون وادرار تشخیص دهند. تکنیک کروماتوگرافی مایع برای BE حساسیت بیشتری دارد وتوانایی تشخیص کوکائین رادرخون وپلاسما دارد. High –performance liquid chromatography می تواند کوکائین را باغلظت اندک نیز تشخیص دهد. اما لیروکائین وdroperidine با تشخیص کوکائین تداخل می کنند ومیریدپن وتتراکائین را بعنوان استاندارد داخلی بی اثر می کند. رادیو ایمونواسی وآنزیم ایمونواسی هر دوبرای BEادراری حساسیت دارند(6).
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 114 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 91 |
فصل اول
تاریخچه:
طهران بیش از آنکه تهران شود، عبارت بود از منطقه ای بی نام و نشان، با کوچه هایی خاکی، خانه هایی خشت وگل، خیابان هایی ناهموار و بی درخت، 14 دروازه و جمعیتی چند هزار نفری که در سال 1209 شمسی، آقا محمد خان قاجار آن را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد و جانشینان او در صدد افزایش وسعت و جمعیت تهران بودند و چهار دروازه تنها راههای ورود و خروج به تهران محسوب می شد که عبارت بود از: 1- دروازه حضرت عبدالعظیم یا دروازه اصفهان.2- دوازه شمیران.3- دروازه دولاب.4- دروازه قزوین.
درآغاز تهران جمعیت آن خیلی کم بود ولی بعد از توجه شاه طهماسب به تهران کم کم جمعیت زیاد شد و در آن موقع شاه عباس صفوی نسبت به مرمت و نوسازی زیارتگاهها تمایل زیادی داشت و سفرهای خارجی ناصر الدین شاه به فرنگ باعث ورود ماشین های دودی به تهران شد و در دوره آقا محمدخان تدریجاً اداراتی با عنوان احتسابیه تأسیس شد که کارکنان آن محتسب نامیده می شدند و دارای دو شعبه با عناوین احتساب و تنظیف داشت و محتسب کارهایش را زیر نظر حکومت و شهردار انجام می داد و کارکنان شعبه تنظیف هم موظف بودند با وسایل و امکاناتی ابتدایی، زباله ها را از گوشه و کنار شهر جمع کنند و افرادی را استخدام کرده بود که با مشک کوچه و خیابان های شهر را آب پاشی کنند و مشروطه خواهان تصمیم گرفتند که به ساماندهی اوضاع شهر تهران بپردازند و کسی را به ریاست شهر منصوب کنند و اجرای امور شهری را به عهده او بگذارند که مسئولیت هایش مشخص باشد و آن ها را بر اساس اختیاراتی مشخص و از قبل تعیین شده انجام بدهند که این همان مقدمه تأسیس بلدیه شد.
ایجاد سازمان شهرداری تهران با عنوان بلدیه، پس از استعفای میرزا نصرالله خان مشیرالدوله به عنوان نخستین کابینه قانونی و مطابق خواست مجلس که وزیران باید مسئول و جواب گوی دولت باشند در 29 اسفند ماه سال 1285 هجری شمسی در مجلس اول مطرح شد.
درآن دوران سلطان علی خان وزیر افخم با این که عنوان ریاست وزرایی نداشت عملاً این وظایف شهردار را انجام می داد. درسازمان دهی ابتدایی، اداره بلدیه جزو تشکیلات وزارت کشور منظور گردید ومتعاقب آن نظام نامه بلدیه تقدیم مجلس شد.
این نظام نامه در 20 ربیع الثانی سال 1325 هجری قمری در 5 فصل و 108 ماده به تصویب نمایندگان رسید.
شهرداری از نظر لغوی از دو کلمه (شهر) و (داری) تشکیل گردیده که (داری) به معنای اداره و مدیریت و (شهر) پس از 1362 به جایی که دارای شهرداری باشد اطلاق گردید.
بنابراین از لحاظ لغوی شهرداری را می توان سازمان اداره شهر دانست و دراصطلاح شهرداری به واحدی گفته می شود که به منظور اداره امور محلی و ارائه خدمات عمومی مورد نیاز شهروندان در یک مرکز جمعیتی با خصایص شهری تشکیل می شود.
هدف اولیه از تأسیس بلدیه، حفظ منافع شهرها و برآوردن حوایج شهرنشینان مثل اداره کردن اموال منقول و غیرمنقول، نگهداشتن سرمایه های متعلق به شهر، ایجاد تسهیلاتی برای دسترسی آسان مردم به مواد غذایی، تمیز نگه داشتن کوچه ها، میدان و خیابان ها، روشن کردن شهر درشب بود و مقرر شد که از آن طریق یعنی دریافت عوارض از وسایل بارکش از مردم هزینه های جاری بلدیه و حقوق و مواجب رفتگران تأمین شود.
همزمان با تأسیس بلدیه، قانونی به تصویب مجلس رسید که براساس آن انجمن بلدیه وظیفه داشت نسبت به اشخاب شهردار با رأی و نظر مردم اقدام کند که بر این اساس اولین انجمن بلدیه در تهران تشکیل شد و شروع به کارکرد ولی بدلیل ضعف هایی که داشت، نمایندگان مجلس در صدد اصلاح قانون بلدیه برآمدند ودولت سعی داشت بلدیه را به خود وابسته کند که این امر تا زمان کودتای رضاخان در سال 1299 هجری شمسی بطور کامل عملی نشد. اما پس از کودتای 1299 و روی کار آمدن دولت سید ضیاءالدین طباطبایی و در سال 1300 شمسی اداره بلدیه رسماً وابسته به دولت شد و تحت نفوذ تصمیمات (قدرت سیاسی) وزیر نظر رئیس الوزرا قرار گرفت و نخست وزیر از طرف خود فردی را برای اداره بلدیه تعیین کرد.
با روی کار آمدن رضا شاه به عنوان نخست وزیر، دولت در 30 اردیبهشت سال 1309 قانون جدیدی برای تشکیلات بلدیه تصویب کرد. که ضمن آن قانون به منظور رفع مشکلات دولت در زمینه امور شهری تدوین شده و نحوه دریافت عوارض و مالیات ها را برای دولت مشخص کرده بود بلدیه ناچار بود براساس اهداف دولت کارکند که انتخاب اعضای انجمن بلدیه به صورت دو مرحله ای بود. در مراحل اول مردم عده ای از اعضای انجمن بلدیه را انتخاب می کردند یعنی 75 نفر را انتخاب می کردند و در مرحله بعد وزارت داخله از میان برگزیدگان مردم 11 نفر را به عنوان نمایندگان انجمن بلدیه تهران انتخاب
می کرد.
همچنین رئیس بلدیه از طرف وزارت داخله منصوب می شد و در سال 1308 چهار نفر بلدیه بنام بخش در 4 نقطه شهر تشکیل شد و در سالهای 1309 و 1310 تعداد بخش ها به 8 رسید. در سال 1319 بخش های مذکور به چهار برزن تبدیل شدند که در سال 1325 به 16 واحد افزایش یافت.
براساس مصوبه مجلس، محمد خان قاجار مأموریت یافت تا نظامیه بلدیه را تدوین کند که شامل 5 فصل و 108 ماده می باشد و بعد ها پایه و اساس شکل گیری شهرداری در تهران شد.
آن نظامنامه نامگذاری بسیاری از خیابان ها و کوچه های شهر و حتی شماره گذاری خانه ها و دکان ها را به دنبال داشت و بعد از اقدامات اولیه محمدخان قاجار، فرارشد مدیر امور تهران از میان کسانی انتخاب شود که آشنایی بیشتری باشاه و درباریان داشته باشد و تحت ضوابط خاصی کارکند. براین اساس در تاریخ 14 خردادماه سال 1286 و هنگام نیابت سلطنت ( عضدالملک قاجار) نمایندگان مجلس طرح تأسیس نهادی با عنوان بلدیه را تصویب کرد و برای او معاونی بنام بهرامی را در نظر گرفت. بهرامی چشم پزشک بود و برای تنظیم بودجه اداره بلدیه و انجام امور کارگزینی و محاسبات یک ارضی بنام مسروپیان را استخدام کرد.
بر اساس اولین بودجه بلدیه، حقوق ماهانه ای معادل 80 تومان تعیین و حکم مأموریت وی با امضاء وزیر داخله صادر شد. بزرگترین اقدام اعلم الدوله در مقام رئیس تهران، آن بود که بلدیه را صاحب دفتری مستقل کند وبر بالای ساختمان تابلوی اداره بلدیه را نصب کند گروهی اولین بلدیه چی را میرزاعباس خان مهندس باشی وعده ای دیگر خلیل خان ثقفی دانسته اند و گروهی نیز از محمدخان و محمدحسن خان قاجار نام می برند اما واقیعت این است که تا سال 1300 شمسی درهای تهران همچنان بر روی پاشنه سابق می گشت و هیچ کدام شهرداران، حتی اگر برنامه هایی برای تغییر سیمای پایتخت داشتند، بدلیل کوتاه بودن دوره مسؤلیتشان فرصت نیافتند کار چندان زیادی انجام دهند تا اینکه در آن سال، اراره بلدیه مورد بازنگری جدی قرار گرفت و با تقلید از قوانین بلدیه لندن دوره جدیدی از فعالیت بلدیه شروع شد.
(گاسپار ایپگیان) که به عنوان اولین رئیس دوره جدید فعالیت بلدیه در تهران از وی یاد می شود و از سال 1300 به این نظام منصوب شد، تأمین روشنایی خیابان های لاله زار، امیریه، علاءالدوله و استامبول را در کارنامه خود به ثبت رسانید و هم او بود که صاحبان دکان های لاله زار علاء الدوله
(فردوسی کنونی) و ناصریه را موظف کرد تا درهای مغازه هایشان را رنگ کرده و تابلوهایی خوانا بر سر در محل کسبشان نصب کنند وبلدیه دارای 6 اداره شد که مشتمل بر اداره صحیه و معاونت عمومی، اراه محاسبات و عایدات، اداره امور خیریه، اداره ساختمان روشنایی و آب، اداره تفتیش، سجل احوال، اداره کابینه پرسنل، تنظیمات بود.
بطوری که در تاریخ آمده است، او درسال 1302 پی ریزی و احداث وزارت خارجه، عمارت شهربانی کل کشور و ساختمان وزارت جنگ را در محدود میدان مشق سابق شروع کرد و کوشید تا بلدیه را صاحب خانه ای کند که متناسب با حجم مسئولیتهایش باشد و باچنان نیتی در فاصله سالهای 1300 تا 1302 به فکر احداث بنای بلدیه در میدان توپخانه افتاد و فضای آن میدان را که در زمان ناصرالدین شاه محل سکونت و تمرین توپ چی های حکومتی بود به فضای سبز تبدیل کرد و دستور داد عصرها، روبروی حوض وسط میدان مزقان یعنی موزیک بزنند و در همان سال ها بنیان ساختمان وزارت بهداری در شرق میدان را گذاشت و بنایی احداث کرد که کمی بعد تشکیلات بهداشتی تهران را در خود جای داد و تشکیلات نظمیه کل مملکتی و اداره عبور و مرور را هم در اطراف همان میدان تأسیس کرد و گفته می شود نخستین شهرداری بودکه حقوق شهروندی ساکنان تهران را مورد عنایت ویژه قرار داد.
پس از کابینه سید ضیاء الدین طباطبایی و روی کارآمدن رضاخان پهلوی، بلدیه تهران داری رئیسی بنام بوذر جمهری شدکه از افسران قزاق بود که او از سال 1302 تا 1312 در آن سمت خود باقی ماند و نتوانست تغییرات زیادی در چهره شهر ایجاد کند. بوذر جمهری در اولین اقدام خود میدان توپخانه را باکمک گرفتن از یک مهندس روسی و براساس نقشه ای برگرفته از میدان شهر پطروگراد باز سازی کرد. یکی دیگر از برنامه های او سنگفرش کردن بعضی خیابان های تهران از جمله خیابان امیریه و میدان توپخانه تا باغ شاه و آسفالت بسیاری از دیگر خیابان های تهران بود.
به اضافه اینکه در مدتی کوتاه با طراحی عناصر جدیدی شهر، شکل تهران را به طور کلی تغییر داد و برای اولین بار در تهران خطوط اتوبوسرانی شهری دایر ساخت که ابتدا دارای سه خط بود و پس از مدتی تعداد مسیرها بیشتر شد و همچنین عوارض جدیدی وضع کرد، گورستان مترو که جنوب شهر را به باغ فردوس تبدیل و مالیات خودروها، کالسکه ها و سایر عوارض شهری را که توسط شهرداران پیشین وضع شده بود، لغو کرد. از عمده مشکلات دوره شهرداری بوذر جمهری آن بود که آب کرج در اطراف زمین های جلالیه به تهران می رسید و سرچشمه اصلی رودخانه کرج به تهران محسوب می شد، اما بسیاری از شهروندان بی توجه به آلودگی آب، در ابتدا همان مسیر ودر ورودی آب کرج به تهران اقدام به شستشوی لباسها می کردند. آن وضعیت در سالهای متمادی ادامه داشت و بصورت یک رویه در آمده بود، به همین دلیل نیز بیماری های مرگ آور مثل تیفوس وبا و طاعون در شهر شیوع پیدا کرد که در سال 1308 بلدیه تهران به منظور جلوگیری از این موضوع برای اولین بار به فکر لوله کشی آب تهران افتاد، اما بدلیل فقدان امکانات چنان برنامه ای تحقق نیافت و بلدیه اجباراً برنامه ریزی هایی برای کنترل جوی ها و آب های سطحی شهر تهران انجام داد.
بعد از جنگ جهانی دوم، عزل رضاخان و به قدرت رسیدن پسرش محمد رضا فعالیت شهرداری به همان شکل سابق تا سال 1328 ادامه یافت. در سال 1328 به دلیل مشکلاتی که در سطح شهرها به چشم می خورد و از آن جا که مردم نقش چندانی در امور شهری نداشتند، دولت تصمیم گرفت انجمن های شهری را مجدداً فعال کند. اما چون به تشکیل انجمن های شهری قدرت دولت هم لحاظ شود، قدرت زیادی به انجمن های شهری و شهرداری داده نشد و آنها عملاً ویژگی های یک نظام تمرکز گرا را پیدا کردند. اما از دهه 1330 به بعد، با تغییراتی که در شرح وظایف و سیستم اداری شهرداری بوجود آمد، این نهاد شهری به شکل و شمایل امروزی خود نزدیک تر شد.
عزل و نصب های پیاپی شهرداران که از سال های اولیه بعد از شهریور 1320 شروع شده بود در سالهای بعد نیز همچنان ادامه یافت. ( موسی مهام ) شهردار جدیدی بود که در سالهای 1337 و 1338 شروع به کارکرد و نامش با بسیاری از فضاهای سبز تهران مترادف شد. وی که قبل از انتصاب به ریاست بلدیه تهران، با همین سمت در مشهد اشتغال به کار داشت، از بدو قبول مسئولیت، شروع به ایجاد آب نما، بولوار و گل کاری خیابان ها کرد و در راستای این تفکر که تهران باید برای ساکنانش شهری جالب و جذاب باشد، برای نخستین بار آب کرج را به تهران آورد و بولوار آب کرج را بین زمین های دانشگاه تهران و روستای جلالیه ساخت و میدان اسب دوانی جلالیه را که بعدها پارک لاله فعلی به جای آن ساخته شد، احداث کرد و پس از مدتی دستور داد هتل لاله کنونی را درکنار میدان اسب دوانی و مشرف بر بولوار بسازند. پس در قسمت ابتدای بولوار، اقدام به طراحی میدانی کرد که امروزه به میدان ولی عصر(عج ) شهرت دارد.
اهداف مراکز خدمات اجتماعی:
مرکز جامع خدمات اجتماعی به مجموعه ای اطلاق می شود که بر اساس اهداف سازمان رفاه اجتماعی اختیارات آن در مناطق 22 گانه شهرداری تهران راه اندازی می گردد و شامل امکانات و فضاهایی می باشدکه خدمات اجتماعی و حمایتی را از قبیل کار آفرینی،توانمندسازی مددکاری، مشاوره و سایر طرحهای حمایتی و تسهیلاتی را به جامعه هدف در هر یک از موضوعات اجتماعی ارائه می دهد. که هر مرکز می تواند یک یا چند منطقه شهری را تحت پوشش برنامه داشته باشد و در قالب طرحهای ناحیه محوری و محله کلیه امکانات و فضاهای مربوطه با سازمان را در نواحی نظارت نموده و هماهنگی لازم را انجام می دهد.
اهداف: 1) ارائه خدمات اجتماعی، فرهنگی و حقوقی به جامعه و گروههای هدف.
2) ارتقاء حس خودباوری، اعتماد به نفس در جامع هدف.
3) افزایش توانمندی ها و مهارتهای شهروندی.
4) کاهش ناهنجاری های اجتماعی و ارتقاء سلامت روانی جامعه.
5) ترویج فرهنگ تعاون و مشارکت در جامعه و شبکه سازی اجتماعی.
6) ارتقاء فرهنگ کارآفرینی، نوآوری و تغییر.
7) آسیب شناسی اجتماعی و کاهش آسیب ها از طریق فقرزدایی و آموزشهای اجتماعی محور.
8)کنترل و پیشگیری از بروز آسیب ها از قبیل اعتیاد، کودکان کار، تکدی گری.
9) فراهم نمودن زمینه حضور کار آفرینان و نخبگان در عرصه مدیریت و اقتصادی شهری.
10) شناسایی و توسعه فرصت های کسب و کار.
وظایف و اختیارات مراکز خدمات اجتماعی:
وظایف و اختیارات مراکز براساس اختیاراتی که در اساسنامه سازمان دیده شده تبیین گردیده و آن دسته از برنامه های اجرایی که تفویض اختیار از طریق مراکز جامع قابل پیگیری انجام می شود بطور خلاصه در زیر آمده است و بدیهی است سیاستگذاری های کلان در حوزه های ستادی سازمان قابل طرح و تصمیم گیری خواهد بود:
1- ایجاد بانک اطلاعاتی و اطلاع رسانی در خصوص گروههای شغلی متعدد شهروندان منطقه و محدوده جغرافیایی تحت پوشش و ایجاد ارتباط بین آنها.
2- رسیدگی به امور بهداشتی درمانی، مددکاری قضایی گروههای هدف مراجعین در واحدهای تحت پوشش و طبقه بندی ارجاع ایشان به مرجع ذیصلاح.
3- اجرای برنامه های کاهش آسیب های اجتماعی با مشارکت دیگر دستگاهها و نهادهای مربوطه.
4- بهره گیری از منابع انسانی و جلب مشارکت اقشار اجتماعی و توسعه
تشکل ها، NGO و شبکه سازی اجتماعی.
5- برنامه ریزی در اداره مراکز نگهداری موقت، گشت های مددکار شهر و برنامه های مرتبط.
6- راه اندازی واحدهای مشاوره کارآفرینی و کسب وکار، مشاوره حقوقی، مددکاری و مشاوره فردی، رفتارشناسی و روان درمانی.
7- برنامه ریزی در راستای مطالعه و شناخت آسیب های منطقه و اماکن در معرض افزایش آسیب و همکاری با معاونت های سازمان در راستای طرح ها و پروژه های موضوعی.
8- انجام امور اجرایی طرحها ی مصوب سازمان و ابلاغی به مراکز از قبیل طرح وام ازدواج، طرح هبه.
9- همکاری در توسعه مراکز کارگران فصلی وایجاد دفاتر کاریابی در مراکز در توسعه فعالیتهای کار آفرینی.
وظایف واحدهای مستقر در مراکز خدمات اجتماعی:
1- وظایف واحدامور آسیب ها:
آسیب اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق می شود که در چهارچوب اصول اخلاقی و قواعد عامل عمل جمعی جامعه محل فعالیت کنشگر قرار نمی گیرد و لذا با منع قانونی و قبیح اخلاقی مواجه می شودو شامل اعتیاد، خودکشی، ولگردی، طلاق، تکدی گری که موجب کاهش و یا از دست دادن کارایی و عملکرد مثبت فرد، خانواده یا گروههای اجتماعی می شود و افراد در معرض آسیب های اجتماعی نیز به افرادی اطلاق می گردد که رفتارشان به دلیل فشارهای اجتماعی و روانی ناشی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی،فقدان مهارت های زندگی و ضعف در بکارگیری شیوه های مقابله احتمال بروز رفتار برخلاف هنجارهای اجتماعی از مسیر اصلی زندگی مناسب خارج شده اند افراد یا گروههای آسیب دیده اجتماعی می نامند. آسیبهای اجتماعی در شهرها و خصوصاً کلان شهرها روبه رشد و بسیار متنوع است، چرا که پدیده هایی چون رشد بی رویه جمعیت، مهاجرت، حاشیه نشینی، شکاف درآمدی و.... نموداری از زندگی شهری اند که بر رشد آسیبهای اجتماعی تأثیر گذارند. اهمیت بحث آسیبهای اجتماعی و پیامدهای ناگوار آن جهت شهروندان، شهرداری تهران را برآن داشته است تا با تأسیس مرکز خدمات اجتماعی و حمایتی شهر تهران با ارائه خدمات مشاوره ای و مددکاری به افراد درمعرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی بتواند گامی مؤثر در جهت کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی بردارد. در این مرکز تلاش می شود در حوزه آسیب ها به افراد و خانواده هایی که به لحاظ مسائل و مشکلات خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی در شرایط بحرانی و آسیب زا قرار دارند، خدمات اجتماعی و حمایتی به موقع ارائه شود.
خدمات تخصصی در حوزه آسیب ها: کلیه اقدامات در زمینه پیشگیری، کنترل و هدایت و کاهش آسیب های اجتماعی از قبیل آسیب شناسی اجتماعی، ارائه خدمات مددکاری، مشاوره حضوری و تلفنی، به افراد و خانواده های در معرض آسیب یا آسیب دیده می باشد.
اهداف آن شامل موارد زیر می باشد:
1- ارائه خدمات تخصصی به افراد در معرض آسیب های اجتماعی.
2- ارائه خدمات تخصصی به افراد و خانواده های نیازمند.
3- ارائه خدمات تخصصی به زنان سرپرست خانوار.
4- کاهش شرایط پرفشار و بحران زا به افراد در راه مانده.
5- کمک به ارتقاء امنیت فردی و اجتماعی شهروندان.
جامعه هدف آن شامل موارد زیر می باشد:
1- زنان سرپرست خانوار.
2- افراد و خانواده های نیازمند.
3- افراد و خانواده های در معرض آسیبهای اجتماعی.
4- افرد و خانواده هایی که در معرض بحران های مختلف اجتماعی، اقتصادی قرار دارند.
نحوه پذیرش مراجعان به صورت زیر می باشد:
1- خود معرف
2- معرفی از طریق شورایاریهای محلات
3- معرفی از طریق مراجع انتظامی قضایی
4- معرفی از طریق سازمانها و ادارات تابعه شهرداری
5- معرفی از طریق سایر نهادها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی.
مقررات و اصول مربوط به پذیرش شامل:
1- کلیه افراد اعم از خود معرف و یا ارجاع شده از سایر نهادها، ارگانها و سازمانها موردپذیرش اولیه قرار می گیرد.
2- برای کلیه مراجعین به مرکز باید فرم مصاحبه اولیه توسط مسئول پذیرش مددکاری تکمیل گردد، چنانچه طبق ضوابط مشمول حمایت از خدمات مرکز نباشد راهنمایی های لازم توسط مسئول پذیرش صورت می گیرد و خدمات تخصصی مرکز بصورت سرپایی انجام می گیرد.
مقررات و اصول مربوط به دریافت تخصصی شامل موارد زیر می باشد:
1- ارائه خدمات صرفاً به شهروندانی امکان پذیراست که حائز شرایط تعریف شده مرکز باشد.
2- مرکز به صورت روزانه به ارائه خدمات به مراجعان می پردازد.
3- خدمات تخصصی مرکز به جز ایام تعطیل هر روز ارائه می گردد.
2. وظایف واحد مددکاری اجتماعی:
مددکاری اجتماعی یک خدمت حرفه ای است که بر دانش و مهارت های خاصی برای کمک به افراد گروهها یا جامعه قرار گرفته است تا بتواند استقلال شخصی و اجتماعی و رضایت خاطر فردی و اجتماعی بدست آورد و به عبارتی دیگر فرایند مددکاری باعث می گردد تا فرد آسیب دیده و یا در معرض آسیب اجتماعی بتواند به مرحله ای از پایداری اجتماعی و فردی و تداوم زندگی با دوام مثبت برسد.
مراحل پذیرش آن به این صورت است که:
1- ابتدا مصاحبه اولیه توسط کارشناس پذیرش مددکاری در بدو ورود مراجع انجام می پذیرد.
2- کارشناس پذیرش با توجه به مشکلات مراجع او را به واحد مددکاری ارجاع می دهد.
3- در واحد مددکاری ارزیابی از وضعیت اجتماعی، خانوادگی فرد صورت می گیرد و سپس خدمات می دهند.
شرح وظایف مددکار اجتماعی شامل موارد زیر می باشد:
1- برقراری و ایجاد ارتباط با مددجو.
2- انجام مصاحبه و تکمیل فرم شماره1 مددکار اجتماعی.
3- بررسی و ارزیابی وضعیت فردی،خانوادگی، اجتماعی و تکمیل فرم شماره2 مددکاری اجتماعی.
4- انجام بازدید از منزل و تهیه گزارش در صورت نیاز.
5- ارتباط با خانواده و بستگان مراجع در جهت حل مشکل در صورت نیاز.
6- ارجاع به قسمتهای تخصصی مرکز در صورت نیاز.
7- ارجاع به سازمانها و نهادها ی دولتی و غیر دولتی در صورت نیاز.
8- حمایت مالی در صورت نیاز شدید به صورت مقطعی بر اساس ضوابط مرکز.
9- برنامه ریزی به منظور حل مشکل مراجع و پیگیری امور مربوط به آن
10- برگزاری جلسات مددکاری گروهی با مدد جویان یا خانواده های آنان.
11- شناسایی و هماهنگی سایر منابع اجتماعی موجود شهرداری در جهت کمک به حل مشکل مددجو.
12- ارائه خدمات در قالب مددکاری جامعه ای
13- پیگیری امور مراجعان پس از ارائه خدمات
14- همکاری با مسئول مرکز در انجام امور محوله
15- همکاری با واحد مشاوره مرکز
16- شرکت در جلسات داخلی مرکز
17- جلب مشارکتهای مردمی.
3. وظایف واحد مشاوره:
مشاوره یک جریان یادگیری و اطلاع رسانی و افزایش آگاهی است که از طریق مشاور با داشتن مهارت ها و صلاحیت های علمی و حرفه ای و آگاهی داشتن ایشان از محیط هدف می کوشدتا مراجعه کننده و یا گروههای هدف را با روش های منطبق برنیازمندی هایش یاری کند تا بیشتر خود را بشناسد و یا بینشی دقیقتر از نیازهای خود نسبت به محیط داشته و در رابطه اش با هدف های معین و واقع بینانه تر و بطور مؤثری مورد استفاده قرار دهد. آن دسته از خدمات مشاوره که در مرکز جامع خدمات اجتماعی ارائه می شود عمدتاً در محدوده مجموعه اهداف مرکز بوده و شامل مشاوره کارآفرینی و کسب و کار، مشاوره حقوقی، مشاوره، مددکاری و سایر موارد مربوط می گردد. گروههای هدف می توانند گروههای در معرض و یا آسیب دیدگان اجتماعی، خانواده ها و افراد نیازمند زنان سرپرست خانواد و کارآفرینان نیازمند مشاور و یا شبکه های اجتماعی می باشد.
مشاوره تلفنی، شامل خدمات مشاوره روان شناختی و حقوقی است که شهروندان تهرانی می توانند از طریق شماره تلفن 137 به صورت شبانه روزی از خدمات آن بهره مند شوند.
شرح وظایف مشاور حقوقی به صورت زیر می باشد:
1- انجام مصاحبه با مراجعان و ثبت مصاحبه ها و گزارشها در فرم مربوطه.
2- بررسی مشکلات قانونی جهت اجرای طرحها و ارائه پیشنهادات لازم.
3- ارتباط با مراجع قضایی و نیروی انتظامی در جهت رفع تنگناهای قانونی موجود درخصوص جامعه هدف
4- تهیه آمار و اطلاعات مربوطه و انجام سایر امورمحوله.
شرح وظایف مشاور پزشکی شامل موارد زیر می باشد:
1- ویزیت مراجعین ارجاع شده از واحد مددکاری و مشاوره.
2- ثبت شرح حال و اقدامات درمانی در فرم پزشکی.
3- همکاری با واحد مشاوره و مددکاری و رئیس مرکز.
4- بررسی وتأیید اسناد پزشکی و بیمارستانی مددجویان
5- ارائه مشاوره پزشکی لازم به مراجعین.
6- ارائه گزارش عملکرد رئیس مرکز.
7- شرکت در جلسات داخلی مرکز.
شرح وظایف کارشناسان پذیرش مشاوره شامل موارد زیر می باشد:
1- ارائه آمار و اطلاعات لازم به مسئول واحد مشاوره
2- توضیح وظایف مشاوران به مراجعین.
3- شرکت در جلسات داخلی مرکز.
4- شرکت در دوره های آموزشی.
5- تعیین زمان مراجعات بعدی.
6- طبقه بندی پرونده مراجعین.
7- مصاحبه اولیه با مراجعین.
8- تکمیل فرم پذیرش
9- توضیح وظایف مشاوران به مراجعین.
شرح وظایف روان شناس در واحد مشاوره حضوری شامل موارد زیر می باشد:
1- همکاری نزدیک با مددکار اجتماعی، پزشک، روان پزشک ومشاور حقوقی.
2- انجام مشاوره های لازمبسته به مسائل مراجعان مثل مشاوره شغلی، تحصیل.
3- در صورت وجود بحران زناشویی، تشکیل جلساتی برای مشاوره زناشویی.
4- درصورت نیازبه آزمون استفاده از هرگونه آزمون هوش و انعکاس نتایج آن در پرونده مراجع.
5- مصاحبه بالینی با مراجعان و تکمیل فرم مربوطه.
6- همکاری با رئیس مرکز در انجام امور محوله.
7- شرکت در جلسات داخلی مرکز.
شرح وظایف مشاور تلفنی شامل موارد زیر می باشد:
1- در صورت نیاز ارجاع خدمت گیرنده به مرکز خدمات اجتماعی و حمایتی جهت مشاوره حضوری یا مددکاری
2- در صورت نیاز مراجع ارجاع به مراکز ذیربط یا سازمان ها و نهادها جهت حل مشکل.
3- در جریان گذاشتن پلیس یا بستگان در مواقعی که احتمال خودکشی یا دیگر کشی وجود دارد.
4- مشاوره تلفنی با خدمت گیرندگان و ثبت آن در فرم مربوطه.
5- حفظ اخلاق حرفه ای خصوصاً در ارتباط با اطلاعات مراجع.
6- تشخیص به هنگام مشکلات مراجعان و مداخلات لازم.
7- همکاری با رئیس مرکز در انجام امور محوله.
8- ارائه گزارش عملکرد به مسئول مربوطه.
9- شرکت در جلسات داخلی مرکز.
4. وظایف واحد رشد و کار آفرینی:
کارآفرینی فرایندی است پویا برای تولید سود و ارزش افزوده و ایجاد رفاه عمومی و اجتماعی و با نگاهی دیگر هدف از کارآفرینی خلق ارزش، بکارگیری نوآوری ها در جامعه با تعیین فرصت ها درنظام اقتصادی جامعه به منظور افزایش بهره وری توسعه اشتغال و در نهایت رفاه اجتماعی است و در توسعه کارآفرینی شهری دو هدف عمده وجود دارد: پایداری اجتماعی،و توسعه کیفیت شهروندی و از سوی دیگر توسعه اقتصاد شهری و بکارگیری و استفاده از ظرفیت های حداکثری جامعه مدنظر می باشد که با ایجاد زیر ساخت های اجرایی در مناطق شهری و اجرای برنامه های هدفمند ترویجی آموزشی و اجرای طرحهای کار آفرینی به همراه برنامه های حمایتی و تسهیل گری تحقق می یابد.
یکی از مکانیسم هایی که برای بیش از دو دهه به منظور پرورش سازمان های کوچک و کمک به رشد کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته و اخیراً در حال توسعه به کار گرفته شده، پیاده سازی مراکز رشد و کارآفرینی است. کسب و کارهای جدید از شرکتهای نوپایی آغاز می شوند که خدمات و کالاهای جدیدی را به بازار رقابتی عرضه می کنند وبا نام بنگاههای کوچک و متوسط شناخته می شوند.
امروزه نقش بنگاههای کوچک و متوسط در رشد و توسعه کشورها در سراسر جهان شناخته شده است و در نتایج مطالعات، تحقیقات و گزارشهای رسانه های گوناگون برآن تأکید می شود. از طرف دیگر، کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان، مبحثی است که در ارتباط تنگاتنگ با بنگاههای کوچک و متوسط مطرح می شود. هریک از انواع مختلف مراکز رشد و کارآفرینی اهدافی را به صورت مشترک دنبال می کنند.
وظایف واحد رشد و کار آفرینی شامل موارد زیر می باشد:
1- اجرای برنامه ها و سیاست های کارآفرینی در راستای آیین نامه مراکز رشد و توسعه کارآفرینی.
2- جمع آوری و پیگیری اطلاعات کسب و کارهای منطقه با هماهنگی مناطق و محلات تحت پوشش
3- نظارت برکارگاههای مستقر در مرکز و دریافت گزارش عملکرد و نحوه پرداخت حق الزحمه و غیره.
4- تعمل با سایر نهادها و ادارات در خصوص مسائل کارآفرینی و گسترش کارآفرینی و توسعه اقتصاد شهری.
5- ارائه تبلیغات مرتبط با حوزه کاری و استفاده از امکانات و تسهیلات شهرداری های مناطق در زمینه گسترش و ترویج فرهنگ کارآفرینی.
6- ارائه مشاوره تخصصی با تشکیل دفاترمشاوره.
7- اجرای مصوبات کمیته های تخصصی کارآفرینی.
8- شناسایی و جذب وهدایت کارآفرینان و توسعه فضاهای کارگاهی.
9- تعامل، همکاری و هماهنگی با شهرداری های مناطق مربوطه.
10- حمایت از زنان سرپرست خانوار وفراهم آوردن زمینه ایجاد کسب وکار از طریق توانمند سازی آنها.
11- ایجاد زمینه همکاری، حمایت از نوآوری ها و خلاقیت های نیروهای جوان وافراد توانمند.
12- حمایت از واحدهای مستقر در مرکز، مدیریت و نگهداری مراکز با همکاری کارآفرینان.
13- تهیه بانک اطلاعاتی از کسب و کارهای منطقه، کارآفرینان ومراجعین متقاضی دریافت خدمات.
14- اطلاع رسانی به موقع و جامع در زمینه کلیه برنامه های آموزشی و ترویجی مرکز.
15- ارائه راهکارها و مکانیزم های بازاریابی جهت تولیدات و محصولات کارآفرینان و کمک به آنها در راستای تجاری سازی ایده ها ونوآوری ها.
واحد رشد کارآفرینی در واقع مجموعه ای است که با ارائه خدمات حمایتی، از ایجاد و توسعه حرفه های جدید توسط کارآفرینی که در قالب واحدهای نوپای فعال در زمینه های مختلف منتهی به فناوری و کسب و کار، تشکیل شده اند واهداف اقتصادی مبتنی بر دانش و مهارت دارند، پشتیبانی می کند. این خدمات شامل موارد زیر است:
1- تأمین محل کار (به صورت اجاره)
2- خدمات آزمایشگاهی (درصورت نیاز)، کارگاهی و اطلاع رسانی
3- خدمات مدیریتی، حقوقی، پروژه یابی و بازاریابی و اعتباری.
4- آموزش های تخصصی ویژه و مشاوره.
دوره رشد دوره ای است 6 تا 18 ماه که طی آن واحدهای مستقر در مرکز رشد به معیارهای رشد یافتگی دست یافته و پس از آن از مرکز رشد خارج می شوند. زمان این دوره با تصویب شورای مرکز حداکثر تا 6 ماه دیگر نیز قابل افزایش است.
اهداف دوره رشد شامل موارد زیر است:
1- بستر سازی جهت تجاری کردن دستاوردهای تحقیقاتی و ایده های خام.
2- ایجاد زمینه کارآفرینی، حمایت از نوآوری و خلاقیت نیروهای جوان و ماهر و تحصیل کرده.
3- ایجاد فضای لازم جهت گسترش و رشد واحدهای کسب و کار کوچک و متوسط.
4- تولید و توسعه محصولات و کالاها وخدمات قابل عرضه به بازار.
5- کمک به رونق اقتصاد محلی و شهری.
6- بسترسازی به منظور ایجاد فرصت های شغلی مناسب جهت جذب کارآفرینان.
خدمات واحد رشد شامل موارد زیر است:
1- حمایت مکانی از واحدهای مستقر در مرکز رشد.
2- نظارت برفعالیتهای واحدهای مستقر در تحقیق ایده محوری آنها.
3- نظارت بر روند رشد واحدها و تحلیل مستمر دستاوردها با هدف افزایش کارایی مرکز.
4- ارائه خدمات و مشاوره های مورد نیاز واحدها در راستای تبدیل ایده های نو به محصولات قابل تجاری شده و تجاری سازی آنها.
5- تلاش برای فراهم آوردن حمایت های قانونی جهت تسریع رشد واحد های مستقر در مرکز رشد و اعتبارات مالی از طریق دستگاههای ذیربط.
شرایط عمومی پذیرش واحدهای در واحد رشد شامل موارد زیر است:
1- متقاضیان دارای یک شخصیت حقوقی ( شرکت یا مؤسسه ثبت شده ) باشند.
2- حداقل یک نفر بصورت تمام وقت در محل استقرار مؤسسه حضور داشته باشند.
3- از اعضای اصلی حداقل یک نفر دارای مدرک تحصیلی، مهارتی و تجربی در زمینه کاری شرکت باشد.
4- فعالیت مؤسسه بر روی یک ایده تجاری که دارای توجیه فنی و اقتصادی مبتنی بر بازار است، متمرکز شده باشد.
5. وظایف واحد توانمند سازی:
توانمندسازی عبارت است از ایجاد و ارتقاء توانایی های گسترش دایره انتخاب های راهبردی فردی و اجتماعی گروههای هدف، آسیب پذیر و نیازمندسازی خود و اعضای خانواده آنها و برخورداری آنان از فرصت های اقتصادی، فرهنگی برای تغییر وضعیت زندگی خود می باشد.
اصول ناظر بر توانمندسازی شامل موارد زیر است:
1- مشارکت یکی از عناصر اساسی توانمندسازی است و بدون درگیری ومداخله فعال مؤثر و سازمان یافته گروه هدف، توانمندسازی حاصل نخواهدشد.
2- توانمندسازی فرایندی است تا پروژه و محصول بنابراین به توانمندسازی بایستی به عنوان فرایندی مستمر و پایدار نگریست که در جریان آن گروههای هدف به توانمندیها و صلاحیتهای لازم برای افزایش کیفیت زندگی خود و محیط اطراف خود می رسند.
3- توانمندسازی فرایندی است حمایتی در راستای رسیدن به توانمندی و خودکفایی مادی و معنوی.
4- توانمندسازی نیازمند توجه همزمان به فرد، خانواده و اجتماع است.
5- فرایند توانمندسازی با درگیری و مداخله و تسهیل گری درونی و بیرونی امکان پذیر است.
6- توانمندسازی باید در سه سطح خرد، میانی، کلان و در ابعاد مختلف فردی، روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی برنامه ریزی و اجرا شود.
برنامه ها واقدامات اجرایی توانمندسازی شامل: 1- برنامه ظرفیت سازی و هماهنگی در مراکز
2- برنامه توسعه رفاه اجتماعی .
برنامه ظرفیت سازی و هماهنگی در مراکز شامل موارد زیر می باشد:
1- مستندسازی تجربیات در توانمندسازی
2- ایجاد بانک اطلاعاتی جامع گروههای آسیب پذیر با همکاری سایر واحدها.
3- مطالعه میدانی و تعیین سایت ها و موقعیت های آسیب پذیر.
4- تشکیل تیم کاری / تیم اجرایی
برنامه توسعه رفاه اجتماعی شامل موارد زیر می باشد:
1- ارائه حمایتهای حقوقی و قضایی به گروههای هدف.
2- ایجاد و گسترش مراکز خدمات مشاوره ای با هماهنگی واحد مشاوره.
3- گسترش فضاهای کارآموزی و کارآفرینی با همکاری واحد کارآفرینی.
4- ایجاد و تقویت بازارهای عرضه تولیدات به منظور تقویت اقتصادی گروههای هدف.
5- انجام طرحهای دیگر حمایتی و تسهیلاتی با هماهنگی معاونت توانمندسازی و کارآفرینی سازمان.
6- ایجاد زمینه های تسهیل درسترسی گروههای هدف به آموزشهای رسمی پایه فنی حرفه ای.
7- افزایش دسترسی گروههای آسیب پذیر بویژه زنان سرپرست خانوار به منابع و تسهیلات مالی.
8- تأمین نیازهای اساسی خانوارهای زن سرپرست درطول مدت آموزش تا رسیدن به اشتغال.
6. وظایف واحد اداری و مالی:
الف) وظایف واحد اداری شامل موارد زیر می باشد:
1- خریداری تجهیزات اداری و ملزومات اداری و پشتیبانی واحدهای مختلف.
2- تهیه گزارش عمکرد مراکز کارآفرینی و جمع آوری و تنظیم گزارش عملکرد با همکاری روابط عمومی.
3- رسیدگی به امور قراردادها، تنظیم و پیگیری اداری و قراردادها و هماهنگی یا واحد حقوقی.
4- پیگیری نامه ها و تشکیل بایگانی جهت ورودی و خروجی نامه ها، بایگانی مدارک اساتید پژوهشی ، آموزشی و ترویجی.
5- انجام امور پرسنلی کارکنان.
6- تشکیل پرونده برای اساتید و کارکنان غیر استخدامی و مشاورین.
ب) وظایف واحد مالی شامل موارد زیر می باشد:
1- انجام امور حسابداری، تنظیم اسناد حسابداری.
2- طبقه بندی و گزارش دهی اطلاعات مالی.
3- تهیه صورت های مالی، ترازنامه.
4- تنظیم سرفصل های بودجه و برنامه های مالی در مراکز کارآفرینی.
5- رسیدگی به اسناد و فاکتورهای هزینه و تهیه و تنظیم آیین نامه های مالی.
6- پیگیری امور حقوقی و دستمزد اساتید و مربیان آموزشی و پژوهشی.
7. وظایف واحد مطالعات اجتماعی:
1- انجام مطالعات آسیب شناسی منطقه ای و محلات.
2- الویت سنجی آسیب های اجتماعی محلات.
3- افکارسنجی و نگرش سنجیر و جمع آوری اطلاعات در حوزه آسیب ها.
4- تدوین شناسنامه اجتماعی محلات با روزکردهای مختلف بویژه GIS .
5- تعیین فرصت ها و شاخص های کارآفرینی وشغلی سطح منطقه.
6- تهیه جزوات، اطلاعات ترویجی در پژوهشهای اجتماعی.
7- ارایه خدمات پژوهشی با سایر بخشهای مرکز.
8- ایجاد ارتباط مطلوب و مؤثر با دفتر مطالعات اجتماعی هر منطقه.
9- کمک به برگزاری سمینارها و کارگاههای علمی با هماهنگی واحد آموزش.
10- ارزیابی وضع موجود و وضع مطلوب خدمات اجتماعی در سطح منطقه و محدوده تحت پوشش.
چارت سازمان:
معاونت امور مناطق و مراکز
شورای راهبری مرکز .............. مدیر مرکز جامع خدمات اجتماعی ............. سایر معاونت ها
|
|
آموزش، ترویج و مهارت آموزی
دفتر تشکل ها و شبکه سازی اجتماعی مشاوره کار آفرینی اهدای کالای هبه کاریابی و فرصتهای شغلی
آسیب های اجتماعی مشاوره حقوقی خدمات حمایتی خانه های کار آفرینی
طرحهای پژوهشی کارآفرینی مشاوره خانواده مددکار شهر طرحهای حمایتی
افکار سنجی، نظر سنجی بازارچه کار آفرینی
دادن خدمات خاص مثل وام ازدواج ،طرحهای موضوعی
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 196 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 163 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
فصل اول کلیات
اهمیت موضوع.................................. 2
بیان مسئله .................................. 2
اهداف تحقیق.................................. 3
سوال تحقیق................................... 3
فرضیه ....................................... 4
روش تحقیق.................................... 4
محدوده مکانی ................................ 4
مشکلات ومحدودیت های تحقیق..................... 4
شیوه جمع آوری اطلاعات......................... 5
پیشینه و سوابق تحقیق......................... 5
منابع ....................................... 5
مفاهیم....................................... 5
فصل دوم : ادبیات تحقیق
تعریف و مفهوم بحران......................... 10
بحران هویت ................................. 10
هویت ملی و سرزمین .......................... 11
هویت و طبقه ................................ 12
هویت ملی و تقسیمات قومی .................... 13
بحران مشروعیت .............................. 13
بحران مشارکت ............................... 14
بحران های قومی ............................. 16
بحران های مذهبی ............................ 19
گروه های افراطی قومی ....................... 20
محیط بحران ................................. 21
ابعاد بحران ................................ 21
سطح بحران .................................. 21
ویژگیهای بحران ............................. 22
بررسی نظریه ای درباب رفتار در بحران ها ..... 24
نحوه حرکت بحران ............................ 25
مدیریت بحران ............................... 26
مکعب بحران ................................. 27
فصل سوم : تشریح وضعیت استان سیستان و بلوچستان از ابعاد سیاسی ، فرهنگی ، جغرافیایی ، تاریخی ، اقتصادی و اجتماعی
شهرستان زاهدان.............................. 31
شهرستان زابل................................ 34
شهرستان زهک................................. 38
شهرستان خاش................................. 40
شهرستان ایرانشهر............................ 43
شهرستان سرابان.............................. 44
شهرستان سرباز .............................. 47
شهرستان نیک شهر............................. 50
شهرستان چابهار.............................. 53
موقعیت جغرافیایی استان ..................... 55
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل زمینه های موثر در بروز بحران های ناحیه ای در استان سیستان و بلوچستان
مقدمه....................................... 102
انقلاب اسلامی و تحولات بنیادین اهل سنت ........ 104
اهل سنت و خبرگان قانون اساسی ............... 105
اهل سنت و رشد در ابعاد مختلف................ 106
اهل سنت و مطالبه مدیریت ها.................. 108
اهل سنت و تشکیلات سیاسی...................... 109
اهل سنت و موضع گیری سیاسی................... 111
اهداف کلان اهل سنت........................... 112
اختلافات جاری فی ما بین اهل سنت استان با نظام 113
تاثیر وهابیت بر نگرش فکری اهل سنت........... 118
مقدمه....................................... 120
تنش های قومی ............................... 120
پیشینه تاریخی قوم بلوچ...................... 120
از بین رفتن اعتماد بلوچ ها به حکومت مرکزی .. 123
تقویت احساس بیگانگی و قومیت گرایی .......... 124
خصوصیات فرهنگی – اجتماعی قوم بلوچ........... 125
قوم بلوچ پس از انقلاب اسلامی ................. 127
وضعیت قوم بلوچ در دوران دفاع مقدس........... 132
وضعیت قوم بلوچ دردوران سازندگی.............. 135
وضعیت قوم بلوچ در دوره دولت نهم و دهم ...... 140
فعالیت گروهک های معاند با نظام و اشرار با تاکید بر گروهک جندالله ............................................ 141
گروهک جندالله ................................. 146
علت و انگیزه همکاری افراد با اشرار.......... 147
حمایت بیگانگان از اشرار .................... 148
طرحهای منطقه ای در برخورد با اشرار ......... 150
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادهای کاربردی
نتیجه گیری ................................. 152
پیشنهادهای کاربردی ......................... 154
منابع ...................................... 157
فصل اول
کلیات
اهمیت موضوع
حکومت مرکزی در کشور ایران همواره برای غلبه بر چالشهای امنیتی، سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و مذهبی منطقه با مشکلاتی روبرو بوده است و اقدامات مسلحانه اشرار در منطقه، ترانزیت موادمخدر جابجایی کاروانهای بزرگ موادمخدر، وضعیت قومی و مذهبی منطقه. مشکلات مرزی و ترددهای مربوطه باعث گردیده تا موضوع در ابعاد ذکر شده حائز اهمیت فراوان گردد.
این تحقیق در نظر دارد به منظور یافتن راه کارهایی جهت تقلیل مواردی که باعث بروز بحران در استان می گردد ، همچنین به تشریح اوضاع سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی و موقعیت سوقالجییشی استان بپردازد و راهکارهای مناسبی را در این خصوص ارائه دهد توجه به این راهکارها که براساس تجربیات حضور محقق در منطقه و همچنین مصاحبههای متعدد با دستاندرکاران ،محققین و مسوولین استانی است میتواند مورد توجه مسوولین امر قرار گرفته و ضریب امنیت ملی کشور را در آن منطقه به حداقل برساند.
بیان مسئله
بحران وضعیتی است ناپایدار که در آن تغییری ناگهانی در یک یا چند قسمت از عناصر متغیر نظم موجود ایجاد می گردد . در مطالعه جغرافیایی بحران ها نیز به 2 دیدگاه توجه
می شود. در نوع اول بحران ها به صورت کلی و در مقیاس جهانی مورد بررسی قرار می گیرد و در نوع دوم تحقیق شامل بررسی همه جانبه یک بحران خاص در یک محدوده جغرافیایی و دریک زمان مشخص است که در این حالت دیدگاه ناحیه ای یا موردی مبنای مطالعه است. بروز بحران ناحیه ای در حوزه سیستان و بلوچستان که شامل نوع دوم است متاثر از عواملی همچون تنش های قومی ،مذهبی و فعالیت اشرار و گروهک های معاند با نظام ج.ا.ا است که در صورت تشدید حتی باعث تقلیل مشروعیت و مقبولیت حکومت مرکزی نزد مردم منطقه شده و در مقابل کاهش اشرافیت و مدیریت حکومت مرکزی را در منطقه به همراه دارد . البته منطقه وسیع سیستان و بلوچستان در کشور ایران در طول تاریخ با این مشکل مواجه بوده و همواره دولتهای حاکم در راستای رفع مشکلات آن تلاش های زیادی نمودهاند.
همجواری با دو کشور افغانستان و پاکستان و قرار داشتن در مسیر بینالمللی ترانزیت موادمخدر از یک طرف و اتصال استان به کویر “لوت” و بیابانهای لمیزرع افغانستان و پاکستان و مهاجرتهای گوناگون و بافت غیرهمگون1 همگی باعث گردیده تا منطقه با ناامنیهای سیاسی و امنیتی مواجه باشد. و نقش آن را می توان در ایجاد بحران قابل بررسی دانست.
در این پژوهش سعی خواهد شدعوامل ایجاد بحران را که به صورت بالقوه و بالفعل در استان سیستان و بلوچستان همواره حکومت مرکزی را درگیر نموده است، مورد بررسی قرار گیرد نهایتاً راهکارهای مناسب و عملی در راستای مقابله با این تهدیدات ارایه گردد. از این جهت مهمترین اهداف تحقیق به صورت موردی به شرح زیر خواهد بود:
1-تشریح اوضاع سیاسی، امنیتی، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی استان.
2-تدوین مهمترین عوامل بروز بحران در استان
3- بیان راهکارهای مناسب و منطقی در مقابله با تهدیدات و آسیبها
عوامل موثر در بروز بحران های ناحیه ای در استان سیستان و بلوچستان کدامند؟
فرضیه
بحران های ناحیه ای جنوب شرق کشور(استان سیستان و بلوچستان ) عمدتا تابع عواملی همچون تنش های قومی ،مذهبی و فعالیت گروهک ها و اشرار در منطقه با تاکید بر گروهک جندا.. به سرکردگی عبدالمالک ریگی می باشد.
روش تحقیق
بدلیل توصیف واقعیت های موجود در سطح منطقه و کشور و ارائه تحلیل از اوضاع حاکم بر مبنای بررسی داده های حاصله از تحقیق کتابخانه ای و میدانی این تحقیق توصیفی و تحلیل بوده است.
محدوده مکانی
حوزه تحقیق صرفا استان سیستان و بلوچستان می باشد.
مشکلات و محدودیت های تحقیق
1- عدم همکاری لازم از سوی برخی نهادهای استانی در جهت ارائه اسناد و مدارک مورد نیاز و وجود محدودیت زمانی در بهره برداری از اسناد موجود.
2- عدم وجود ارقام و آمار جدید و و دقیق در ارتباط با موضوع پایان نامه
3- با توجه به شرایط و وضعیت موجود در استان ( فعالیت اشرار و گروهک های معاند از جمله گروهک ریگی در منطقه ) باعث گردید ، انجام تحقیقات و اخذ اطلاعات میدانی از طریق مصاحبه با سختی صورت پذیرد.
شیوه جمع آوری اطلاعات
اسنادی ،کتابخانه ای و میدانی: در جمع آوری اطلاعات از مدارک ،اسناد و مکتوبات کتابخانه ای ، استفاده از اطلاعات ارگانها و نهادهای استانی و همچنین از روش میدانی و مصاحبه با مسوولین و محققین استانی استفاده شده است.
پیشینه و سوابق تحقیق
جهت تکمیل مباحث تحقیق به منابع مختلف اعم از کتب ،اسناد ، پایان نامه ها ،نشریات و مجله ها و سایر مطالب مکتوب مراجعه و مشخص گردید که اهم موارد مندرج در آن پیرامون بحرانهای امنیتی و سیاسی بوده کمتر به مباحث قوی ممذهبی و فعالیت اشرار و گروهک های معاند موجود در استان اشاره داشته اند. ولی در این تحقیق سعی گردیده زمین های بروز
بحران های ناحیه ای بر اسای موارد فوق تشریح گردد. و به ارائه اه کار جهت حل این موضعات پرداخته شود.
منابع
دراین تحقیق از بیش از 30 منبع استفاده تحقیقی شده و از افراد مختلفی مصاحبه به عمل آمده که به دلیل رعایت برخی ملاحظات از نگارش نام برخی از این منابع خودداری شده است.
ناحیه:
یک ناحیه در جغرافیا هنگامی قابل تشخیص است و از یک شخصیت یکپارچه و متمایز از دیگر نواحی جغرافیایی برخوردار است که عوامل پیوند دهنده اجزاء آن بخوبی آشکار و قابل شناسایی باشد مانند واقع شدن در محیط جغرافیایی ویژه ای که از محیط های دیگر جدا و متمایز باشد یا واقع شدن در محیط اقتصادی ویژه ای که ساکنانش را به دلیل مشغله خاصی یکپارچه سازد یا اینکه ممکن است عوامل فرهنگی و معنوی باشد که محیط جغرافیایی - سیاسی ویژه ای را پدیدآورد.
سیستان و بلوچستان:
سیتان و بلوچستان منطقه دای است در جنوب شرق ایران با وسعتی در حدود 187502 کیلومتر مربع (وسیع ترین استان کشور) و با کشور پاکستان 900 کیلومتر و افغانستان 300 کیلومتر مرز مشترک دارد. در قسمت جنوب با دریای عمان به طول 270 کیلومتر مرز آبی دارد و از قسمت شمال و شمال غرب با استان خراسان رضوی و در قسمت غرب با استان کرمان و استان هرمزگان همجوار است.(زنده دل،1379:25)
هویت:
هویت پاسخی به نیاز طبیعی در انسان برای شناساندن خود به یک سلسله عناصر و
پدیده های فرهنگی تاریخی و جغرافیایی است
قوم یا قومیت:
قوم یک گروه اجتماعی است که در سرزمینی معین زندگی می کنند و اعضای آن اشتراکات تاریخی ،فرهنگی و زبانی باهم دارند که آنها را از اقوام دیگر متمایز می کند و قومیت. به خود آگاهی سیاسی گروه های مختلف زبانی ،مذهبی و نژادی در یک سرزمین نسبت به هویت خود و نیز تفاوت قائل شدن میان خود و سایر گروه های ساکن در همان منطقه است.(احمدی، 1378: 28 )
امنیت:
ادید ولفرز امنیت در معنای عینی فقدان تهدید در برابر ارزش های کسب شده را مشخص می نماید و در معنای ذهنی فقدان ترس و وحشت از وجود تهدید بر ضد ارزش ها را معین
می کند(ولفرز ،1379: 319)
بحران:
((یک لحظه تعیین کننده))،((مقطع حیاتی))،(( نقطه برگشتن برای بهتر یا بدتر شدن وضعیت)) نمونه هایی از تعریف بحران در فرهنگ لغات می باشد ولی از نظر برداشت عمومی بحران عبارت است از: بوجود آمدت شرایطی غیر معمول یا غیر متعارف در روند حرکت و به بیان دیگر بحران وضععیتی است ناپایدار که در آن تغییری نهاگهانی در یک یا چند قسمت از عناصر متغیر نظم موجود ایجاد می گردد.(معاونت آموزش ناجا ،1386: 23)
بحران های قومی:
هرگاه گروه های قومی در یک منطقه وضعیت ناپایدار و متزلزلی را برای حکومت مرکزی ایجادنمایند بطوری که این پدیده حالتی از نابسامانی را ایجادنماید یا نظمی مختل گردد و حالتی غیر طبیعی پدید آورد را بحران قومیت گویند.
بحران مشروعیت:
بحران مشروعیت می تواند به شکل تغییر در ساختار بنیادین یا ماهیت حکومت ، منبعی که حکومت مدعی است اقتدار عالی خود را وامدار آن می باشد ،یا آرمان هایی که حکومت ادعای ارائه آنها را دارد،تبیین و تعریف شود.
بحران هویت:
بحران هویت با دو بعد متفاوت نمایان می شود یکی مسئله پیدایش هویت قومی است همراه با گرایش خود مختاری ملی میان آن دسته از اقوام ایرانی که بخشی از آنان در بیرون از مرزهای ایران زندگی می کنند. مانند بلوچ ها، دوم پیدایش مفاهیم گوناگون از هویت ملی است بر مبنای برداشت های متفاوت از دولت ملی ،جامعه مدنی و گروه های قومی و رابطه ملیت و مذهب.
بحران مشارکت:
در تعریف بحران مشارکت می توان گفت وقتی نخبگان حاکم تقاضاها و یا رفتار افراد و گروه هایی را نامشروع و غیر قانونی تلقی نمایند که خواستار مشارکت در نظام سیاسی اند ،تعارضی روی می دهد . این تعارض را بحران مشارکت می نامند.
بحران فرهنگی:
دولت های سرمایه دار توسعه یافته برای برندازی کشورهای توسعه یافته که رشد ئ= و توسعه این کشورها با منافع آنان در تضاد است از طریق ارزش ها و فرهنگ مربوط به آن قدرت ها سعی می کنند سعی می کنند مردم را با ریشه های فرهنگی خود بیگانه کنند که در این صورت زمنیه بروز بحران فرهنک یفراه می شود.
بحران اجتماعی:
نابسامانی و اختلال در جامعه به نحوی که تعادل عمومی و روال عادی زندگی اجتماعی را مورد هدف قرار دهد باعث بروز بحران اجتماعی خواهد شد.
بطور کلی خروج از وضعیت و شرایط عادی را بحران می نامند ضمن اینکه بحران یک مرحله زمانی یا وضعیتی است که در آن کنترل رخدادها و تاثیر آنها کاهش می یابد.
بحران هویت
چهار شکل اصلی از بحران هویت وجوددارد اولین نوع بحران مزبور به احساسات مربوط به سرزمین و رابطه فضای جغرافیایی با احساسات ناسیونالیستی ارتباط می یابد دومین شکل آن وقتی رخ می دهد که ساختار اجتماعی و بویژه تقسیمات طبقاتی چنان گسترش یابد که مانع وحدت ملی کارامد گردد. سومین صورت آن با تعارض بین هویت های قومی یا دیگر هویت های فرو ملی و تعهد به یک هویت ملی مشترک سرو کار دارد. چهارمین شکل بحران هویت در اثر پیامد های روانشناسانه تغییر اجتماعی سریع و احساسات دوگانه نسبت به بیگانگان ایجاد
می شود. این نوع از بحران هویت عموما شکل احساسات عمیقا مختلط راجع به جهان مدرن و سنت های تاریخی یک فرد را به خود می گیرد.
وقوع 4 شکل مذکور از بحران ،امری امکان پذیر است چرا که مردم در روش هایی که بر اساس آنها هویت شان را نسبت به مکان ،طبقه ،قومیت و زمان یا تاریخ تعیین می کنند متفاوتند. ما بطور قرار دادی ،فروپاشی هایی را که در اثر تقسیمات عمیق ایدئو لوژیکی ایجاد می شوند ،از مقوله بحرانهای هویت مستثنی کرده ایم هرجا که مرزبندی ها بر مبنای معتقداات بنیادین وتمایزات اعتقادی ،از قبیل تقسیمات مذهبی ،رخ دهد می توانیم این تقسیمات را همانند بحران های هویتی به حساب آوریم که در راستای خطوط تعارضات قومی یا فرو ملی
ایجاد می شوند.
هویت ملی و سرزمین
مقوله هویت ملی در ابتدایی ترین شکل خود با نوعی احترام به مرزهای جغرافیایی یک کشور و پذیرش آن توسط تمامی کسانی ارتباط دارد که در درون آن مرزها قرار دارند. و همگی در میثاقی مشخص و مشترک در باب جامعه ای عالیه سهیم اند. در برخی از کشورهای تازه تاسیس به خاطر ماهیت ساختگی مرزهای فیزیکی ،بحران هویت به شکل آنی تبدیل می گردند.
اهمیت سرزمین در مسئله هویت ملی چیزی فراتر از احساس صرف در مورد افتخارات فیزیکی یا ملی است یکی از بخش های بنیادین سیاست بشری این است که معمولا شکل جغرافیای خاصی را به خود می گیرد و مرزهایش به سرزمینی شدن گرایش دارند . گرچه در زمان های گذشته نظام های سیاسی بر مبنای خون یا قبلیه سازماندهی می شدند ولی امروزه گرایش آنها عموما به واحدهای سرزمینی است. در جهان مدرن مفاهیم حاکمیت و سرزمین با یکدیگر پیوند استوارتی دارند و عموما فرض می شود که هر سرزمین توسط شخصی کنترل گردد و اگر که نظام حکومتی بر سرزمینی اعمال حاکمیت نکند ،نظام سیاسی دیگری این کار را انجام خواهد داد.
این بنیان سرزمینی سیاست که خود به خود امری آشکار است در عین حال حائز اهمیت نیز هست زیرا نشانگر این مفهوم است که در توسعه سیاسی همواره عنصری ناحیه ای وجود دارد که وقتی درباره توسعه اقتصادی یا اجتماعی سخن می گوئیم خود را ظاهر نمی کند .درسیاست مدرن وفاداری به یک مکان نقش بنیادین را داراست ودر شرایطی که به نظر می رسد برخی از اشکال نوسازی اجتماعی و اقتصادی به سوی الزامات جهانی تر پیش می روند ،این امر دیگر الگوی مناسبی برای توسعه سیاسی نخواهد بود. در عوض التزام به یک سرزمین و این واقعیت که هویت سیاسی ملاحظات جغرافیایی خاصی آغاز می گردد. بدین معنی است که در توسعه سیاسی همواره بین نیاز به دلبستگی به خاطرات ناحیه ای که تابه تمایزات سرزمین است و نیار به پذیرش احساسات جهانی تر نوعی کشمکش وجود دارد . بدین ترتیب در مفهومی بنیادین اولین گام برای ایجاد یک نظام حکومتی تعیین مرزهای سرزمینی آن است . یک بحران هویت مبتنی بر ملاحظات سرزمینی هنگامی به وقوع می پیوندد که پیشامدهای تاریخی از نظام حکومتی تعریف قراردادی جدید ارائه دهند یا نظام حکومتی کهنی دارای مرزهای جدید شود . مادام که عناصر جمعیت ساکن در داخل سرزمین مزبور نتوانند هیچ پیوندی با نظام حاکم برقرار کنند یا مادام که اکثریت عناصر نظام مزبور نتوانند سهیم بودن جمعیت های (از نظر سرزمینی )
حاشیه ای در نظام حکومتی و استفاده ازآان به عنوان ملاک تعیین هویت خود را بپذیرند. بحران مزبور ادامه خواهد یافت . مادامی که تردیدهای بنیادین در زمینه اینکه فلان سرزمین به کدام اجتماع حاکم تعلق دارد و حدود مرزی قلمرو کلی یک جامعه کدامند ،وجود داشته باشد نوعی بحران هویت نیز وجود خواهد داشت. .
حل چنین شکل سرزمینی از بحران هویت عموما به دگرگونی ای در پارامتر های بنیادین اجتماعی و اقتصاد نظام و برقراری یک رو بنای تکنولوژیکی پیچیده تر برای گردآوری کلیه سرزمین های جغرافیایی دور افتاده نیازمند است. توسعه ارتباطات برای ساختن جاده ها ،بسط اقتصاد ملی به کلیه مناطق عقب مانده ،گسترش نظام آموزش و پرورش ملی،و حضور نمادین نمایندگان اقتدار ملی همگی می توانند به حل این شکل از بحران هویت ملی کمک نماید. در حقیقت واقعیت های تاریخی نشان داده اند که روند اساسی پیشرفت تکنولوژیکی در کاهش میزان شیوع این نوع از معضل هویت موثر بوده است.
هویت و طبقه
ساختار اجتماعی و اختلافات خاص طبقاتی دومین منشاء مشکلات هویت ملی هستند اگر درکشوری گستردگی شکاف طبقاتی به اندازه ای باشد که در آن احساسی از منافع مشترک وجود نداشته باشد ،آن کشور حقیقتا همانطور که دیز رائیلی هم درباره انگلستان قرن نوزدهم گفته به دوملت تبدیل می گردد . در جهان معاصر احتمالا فقط در امریکای لاتین و بطور خاص در امریکای مرکزی است که ساختار اجتماعی می توانند صریحا به عنوان عامل مهم ممانعت از رشد احساسی از هویت واحد ملی تعریف شود . در افریقا ،خاورمیانه و آسیا تمایزات طبقاتی یا بندرت وجوددارد یا بیش از آن است که با پیوند های مذهبی و سنت جبران شده باشد.
هویت ملی و تقسیمات قومی
سومین نوع بحران هویت وقتی رخ می دهد که دولت به دلیل آنکه عناصر مهم جمعیت کشور به گروه بندی های فروملی التزام بیشتری دارند نمی تواند به عنوان یک واحد ملی کاملا کارامد اجرای نقش نماید این نوع از بحران هویت هنگامی بروز می نماید که کارویژه های دولت – ملت بواسطه عدم حمایت از سوی یک احساس قوی از ملیت نتوانند بطور رضایت بخش اجرا شود. دو راه اساسی برای حل بحران های هویت متکی بر گروه های قوی یا فروملی وجود دارد : همانند سازی و همزیستی مبتنی بر درجه ای از احترام و تحمل متقابل .کارل دبلیو دویچ شش عامل پویا را پیشنهاد کرده که ظاهرا نرخ همانند سازی را معین می کنند : میزان شباهت عادات ارتباطی ، سطح ظرفیت یادگیری از یک طرف و ظرفیت آموزش از طرف دیگر، دفعات تماس ، پاداش ها و کیفر های مادی ، ارزش ها و آرزو های هر دو گروه و بالاخره وجود شماری از نمادهای اجتماعی و سیاسی و موانع واقعی همانند سازی .
حل بحران هویت بوسیله همزیستی نه فقط مستلزم میزانی ازتحمل بلکه نیازمند اعتقاد به این امر است که حمایت مشترک از مقوله ملیت برای همه گروه ها سودمند تر از موجودیت های جداگانه و رقابت آمیز آنها است.
بحران مشروعیت
بحران مشروعیت می تواند به شکل تغییر در ساختار بنیادین یا ماهیت حکومت ،منبعی که حکومت مدعی است اقتدار عالی خود را وامدار آن می باشد ،یا آرمان هایی که حکومت ادعای ارائه آنها را دارد،تبیین و تعریف شود . آنچه در بحران مشروعیت اساسی است ،تغییر در روشی است که اقتدار حکومتی در آن تصور شده یا واقعا از طریق آن اعمال می شود.
به عنوان مثال اگر رژیمی سلطنتی سرنگون شود و رژیمی جمهوری جایگزین آن گردد ولی هیچ تغییر اساسی در نظام طبقاتی یا مشارکت مردمی روی ندهد ،در صورتی که این رخداد ،با تنش و احساسی حاکی از بحران همراه باشد نوعی بحران مشروعیت خواهد بود. در جهان امروزی بیشتر کودتاها نشانه هایی از بحران مشروعیت اند زیرا این کودتاها حکومت های نظامی را جایگزین حکومت های غیر نظامی می کنند تا به حسی تازه و بی نظیر دست یابند. علت اصلی بحران مشروعیت این واقعیت است که نشانه های خاص توسعه هموراه میزان درک تعداد بیشتری از مردم را بالا می برد و بنابراین دقت و حساسیت مردم را در یافتن راههائی غیر سنتی برای انجام دادن امور روزمره در تمامی مراحل زندگی افزایش می دهد لذا از حیث روانشناختی مردم بی وقفه می آموزند که برای زندگی محدودیت های بی قید و شرط کمتری وجود دارد
در کشورهای در حال توسعه امروزی بحران های مشروعیت بیشتر به عدم کفایت اشکال اقتدار در جامعه مربوط اند تا به اقتدار محدود غیر حکومتی .
حل تمای بحران های مشروعیت صرف نظر از علل اولیه آنها تا حدی نیازمند رهبری پویاست .اگر مسوولان مربوطه موجبات یک رهبری راستین را فراهم نمایند نهادهای حکومت به تنهائی می توانند بر ضعف های خود فائق آمده و افکار عمومی را هدایت نمایند . نهادهای حکومت درتحلیل نهائی ،نهادهای تصمیم گیری ومنبع الهام افکار انسانی می باشند. ماکس وبر با طرح سه نوع برجسته و آرمانی اقتدار (اقتدار سنتی ،کاریزماتیک و عقلائی قانونی )کمک زیادی به این دیدگاه استاندارد نمود. طبق این دیدگاه وقتی با ثبات ترین اوضاع وجود داشته باشد قویترین اقتدار نیز وجود خواهد داشت.
بحران مشارکت
در تعریف بحران مشارکت می توان گفت: وقتی نخبگان حاکم تقاضاها و یا رفتار افراد و گروه هایی را نامشروع و غیر قانونی تلقی نمایند که خواستار مشارکت در نظام سیاسی اند، تعارضی روی می دهد . این تعارض را بحران مشارکت می نامند بحران مشارکت در شرایط متفاوتی می تواند روی دهد . اول اینکه نخبگان حکومتی ممکن است معتقد باشند که به تنهائی حق حکومت دارند و بر این اساس تقاضاهای مشارکت سیاسی دیگر گروههای اجتماعی را نامشروع پنداشته و رد می کنند به عنوان مثال پادشاهان و اشراف اروپا با این تصور که با تکیه بر حمایت های مذهبی ،حق تاریخی و صلاحیت اخلاقی خود ،حق حکومت دارند با هرگونه تقسیم قدرتی مخالفت می کردند.
همچنین وقتی نخبگان قسمت اعظم قدرت را در دست داشته و از دادن سهمی از قدرت سیاسی به گروه های اقلیت خواهان آن دریغ می ورزند زمینه های بروز بحران مشارکت فراهم می گردد.
دومین علت بروز بحران مشارکت گروه های پرتوقع اند که ممکن است در نهادهایی تشکل یابند که نخبگان حاکم، این نهادها را غیر قانونی و نامشروع قلمداد می کنند به عنوان مثال نخبگان حاکم در شماری از کشورهای توسعه نیافته این اصل را می پذیرند که شهروندانشان برای تاثیر گذاری بر سیاست عمومی می توانند سازماندهی شوند ولی در عین حال انجمن های قومی را نیز گونه هایی غیر قانونی ونامشروع از گروه بندی های سیاسی به حساب می آورند.
سومین علت عبارت است از اینکه نخبگان حاکم به دلیل غیر قانونی و نامشروع بودن
روش های بیان تقاضای مشارکت سیاسی ،این تقاضاها را غیر قانونی و نامشروع قلمداد کنند. به عنوان نمونه نخبگان حاکم در نظام های تک حزبی ممکن است فقط به افرادی اجازه مشارکت دهند که به حزب یا نهادهای تحت کنترل حزب بپیوندند.در تانزانیا و و یوگوسلاوی مشارکت سیاسی تشویق شده و گونه های اصلی اختلاف عقیده مجازدانسته شده است مادامی که در چارچوب سازمان حزب صورت پذیرد . اما در هر دو کشورمزبور مشارکت سیاسی حزبی خارج از نظام تک حزبی ممنوع است . بنابراین یک بحران مشارکت وقتی می تواند حل شده تلقی شود که بین نخبگان حاکم ،نخبگان معارض ومشارکت کنندگان در سیاست بر روی مشروعیت تقاضاها و اعتبار رویه ای نهادی (که برای این تقاضاها ایجاد شده اند ) توافق جدید حاصل شود به عنوان نمونه نتیجه یک بحران می تواند تشکیل تجمعات و راه اندازی اعتصابات باشد. همچین یک نظام سیاسی وقتی بحران مشارکت را حل کرده است که بین صاحبان قدرت و جویندگان آن (که در رویه ها،نهادهاو تقاضاها آن را می جویند) اجماع نظر یا توافق گسترده ای حاصل شود.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 287 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 170 |
فصل اول مقدمه |
قرآن ، پیام روشن الهی است که همه ی انسان ها را به راستی و رستگاری دعوت می کند.
انسان در قرآن موجودی اجتماعی و مسئول است ؛ موجودی اجتماعی که بر او فرض شده در همه ابعاد زندگی، مسائل انسانی را که جایگاه خلیفه اللهی او را تثبیت می کند رعایت کند . شخصیت وی در جامع ه شکل می گیرد و هویت واقعی اش در اجتماع ظهور و بروز می یابد ، بنابراین قرآن کریم نه تنها به جامعه و اجتماع انسانی اهتمام دارد ، بلکه بهترین شکل جامعه و متمدن ترین صورت آن را بیان و معرفی می کند و به شئون اجتماعی انسان توجهی جدی دارد .
بی تردید ، انسان نیازمند زندگی گروهی و حیات اجتماعی است ، چون اجتماعی بودن لازم حیات او ست . ممکن است کسی در دیر یا صومعه ای زندگی انفرادی داشته باشد ؛ اما چنین زیستی برای وی زندگی انسانی یعنی حیات مسئولانه نخواهد بود ، زیرا زندگی واقعی انسانی آن است که بکوشد اولاً خود هدایت شود و ثانیاً در مقام هدایت دیگران برآید . اگر از علوم و فنون بهره ای ندارد ، از دیگر همنوان خویش یاد گیرد و چنانچه عالم است ، دانش خویش را به دیگران تعلیم دهد و اگر همگان عالم اند ، با تضارب آرا به مقام برتر علمی شان افزوده شود و به فن آوری و ابتکار موفق شوند . چنانکه در حال ضلالت وگمراهی هستند از راهنمایان ، هدایت جوید و در مقام هدایت ، هادی گمراهان گردد . در این گونه از جوامع انسانی ، فرد گوشه گیر یافت نمی شود ، چون چنین اموری لازم حیات انسانی است ؛ ولی زندگی فرد منزوی ، حیات به معنای مصطلح و واقعی نیست .
قوانین و مقررات قرآن به گونه ای تشریع شده است که می تواند جامعه انسانی را به کمال و سعادت رهنمون سازد و همه افراد جامعه را به فضیلت انسانی ارتقا دهد . روش اجتماعی قرآن همانند شیوه جوامع امروزی بر اساس بهره وری مادی و اجتماعی بر مبنای تقوای الهی است ؛ یعنی در جامعه دینی ، عدالت اجتماعی و شئون عبادی با هم پیوند خورده اند تا روح توحید و وحدانیت را در جامعه احیا کنند . لازمه حیات انسانی ، توجه به فضای جمعی و اجتماعی است ، زیرا ادامه حیات فردی برای او مقدور نبوده و ضرورت یا طبیعت ، وی را به سمت جامعه می کشاند ،از این رو لازمه خلقت آدمی ، ادامه حیات در نظام اجتماعی است .
بر این اساس ، دور از حقیقت و صواب است که گفته شود انسان ذاتاً تمایلی به جمع ندارد و ذات و طبیعت او انفرادی است و برای فرار از این نابسامانی ذاتی ، انسان ها دور هم گرد آمده و جوامعی را با اداره یک قدرت قانونی مرکزی تشکیل می دهند .
بیان مسأله
انسان از بدو خلقت برای آنکه به زندگی و حیات خویش معنا ببخشد ، نیازمند شناخت بوده است و این شناخت بدون ایجاد ارتباط باخود و پیرامون خود امکان پذیر نبوده است به عبارت بهتر ارتباط انسان با خود ، اجتماع ، طبیعت و بالاخره منشاء و مبدأ خلقت ،خداوند متعال عینیت می یابد ، در پرتو این شناخت و ارتباط است که می تواند بیندیشد و به واقعیت های هستی دست یابد و بر این اساس ، نقشی تعیین کننده در رسیدن به کمال و سعادت دارد .
قرآن یگانه معجزه جاویدان پیام آور رحمت و راهنمای انسان از سوی خداوند است . راهنمایی که راه ورسم چگونه زیستن و چگونه تعامل داشتن با دیگران را می آموزد با توجه به شرایط دنیای امروز و ضرورت ارتباط اجتماعی بین انسانها، بهره گیری از قرآن کریم به عنوان منشور هدایت و آگاهی بخشی به توده ها بشریت بسیار اهمیت دارد.
بهتر است برای توصیف نقش هدایت گری قرآن از خودش مدد بگیریم . خداوند متعال در سوره اسراء آیه9 هدف و کارکرد قرآن را اینگونه بیان می فرماید :
انّ هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم . «قطعاً این قرآن شما را به استوارترین راه هدایت می کند .» اسراء /9
از این رو بررسی شرایط ارتباطی مطلوب بین انسان ها از منظر آیات قرآن کریم با تاکید بر مضامین ارتباطی بسیار حایز اهمیت است. و بطور مشخص باید به دنبال پاسخ این پرسش باشیم که؛ نگاه قرآن کریم درباره ارتباطات انسانی در عرصه اجتماع چیست ؟ برای پاسخ به این سوال با توجه به آنچه در تقسیم انواع ارتباط انسان با پیرامون بیان گردید ارتباط با خدا ، خود ، محیط زیست (طبیعت) و اجتماع چهار حوزه ارتباطی انسان است .
برای نمونه به برخی از این نوع ارتباطات که در تقسیم بندی کلی از آیات قرآن برداشت می شود اشاره می کنیم :
1- ارتباط انسان با خدا موضوعاتی مانند : خداشناسی،نیاز انسان به خدا ، پرستش
2- ارتباط انسان با خود : خلقت و آفرینش انسان ، از کجا آمده ام ، آمدنم برای چیست ؟ و به کجا می روم ؟
3- ارتباط با طبیعت : شناخت طبیعت و محیط زیست ، زیبای آفرینش ،تعامل با محیط زیست ، منابع و نعمت های خدادادی
4- ارتباط انسان با اجتماع : تعامل و ارتباط بین فردی ، گروهی و اجتماعی ، شناخت افراد جامعه ، ارتباط موثر و سودمند و ارتباط مخرب و مضر و ...
آنچه دراین تحقیق مد نظر است ارتباطات از نوع اجتماعی است . که انسان با ایجاد ارتباطات انسانی آن را محقق می نماید.
قرآن کریم در آیات متعددی به این نکته اشاره دارد که برای انسان نازل شده است و اساساً مخاطب اصلی آن و به عبارت واضح تر تنها مخاطب انسان است. قرآن کتاب هدایت انسانهااست
«هدیً للناس»(سوره بقره185) ، «هذا بیان للناس»(سوره آل عمران 138) ، «هذا بصائر للناس»(سوره جاثیه20) و «هذا بلاغ للناس» (سوره ابراهیم52) از جمله عبارات قرآنی است که به این موضوع تاکید دارد .
از این رو ضروری است به ابعاد ارتباطات انسانی از منظر کتاب انسان ساز قرآن پرداخته شود . تا از این رهگذر توشه برگیریم و در مسیر زندگی گام برداریم . صداقت ، زیرکی و دقت ، احترام متقابل ، مشورت کردن ، کنترل رفتار و عصبانیت ، صلح و دوستی ، اتحاد و همدلی ، ارتباط منافقانه ، ارتباط با خانواده شیوه های تربیت فرزند ، تعامل با همسر ، پرهیز از گمان بد یا سوء ظن ، پرهیز از غیبت ، تهمت ، تفرقه افکنی و تعاون و همدلی داشتن و... از جمله مواردی هستند که به عنوان موضوعات ارتباط اجتماعی در قرآن مطرح شده است .
آنگونه که بررسی می شود این نوع ارتباطات به دو محور کلی قابل تقسیم هستند . برخی از این ارتباطات جنبه مثبت و دارای بار ارزشی بوده و در واقع به نوعی هنجارهای اجتماعی را شکل می دهند و دسته دیگر جنبه ضد ارزشی و پایه گذار ارتباطات غلط و نابهنجار درجامعه می شوند .
می توان مسئله را این گونه طرح کرد که آیا انسان با طبع اولی خود متمدن است و به دیگران می پیوندند تا از آن ها نفع ببرد و متقابلاً سود رساند؛ یا طبعاً متوحش است و با دیگران می جوشد تا فقط از آنان نفع ببرد و به سخن دیگر ، آیا انسان متمدن بالطبع است یا متوحش و مستخدم بالطبع ؛ رفتار انسان با کدام یک از امور پیوند خورده است .
شایان ذکر است که نظام اجتماعی بر مبنای این امور و رفتارها می تواند متفاوت باشد ، به همین جهت بسیاری از دانشمندان به این فکر افتاده اند که با وضع چه قوانینی می توان سلوک راه کمال را برای انسان رسم کرد ، زیرا با اختلاف مبانی زندگی اجتماعی ، نظام های اجتماعی نیز گوناگون می شوند .
با چنین نگرشی در این تحقیق به « گونه شناسی آیات قرآن کریم از منظر ارتباطات اجتماعی » می پردازیم.اما با توجه کثرت آیات قرآن کریم این تحقیق در محدوه بیست مضمون ارتباطی انجام می گیرد.
ضرورت پژوهش
بشر با کسب اطلاع و ایجاد ارتباط است که می تواند به کشف واقعیت ها و روابط بین پدیده ها دست یابد. انسان در پرتو ارتباط و شناخت می اندیشید و به واقعیت های آفرینش دست می یابد، و بر این اساس نقش تعیین کننده در رسیدن به کمال و سعادت دارد. پر واضح است که یکی از اساسی ترین و استوارترین راه های کسب کمال و خوشبختی و رسیدن به آرامش همراه با بینش، آشنایی با قرآن کریم و بهره گیری از اقیانوس بیکران معارف نورانی آن است.از این رو ضروری است تا به پژوهش درآیات قرآن کریم بپردازیم. این بررسی و مداقه به ما کمک خواهد کرد تا روابط اجتماعی خود را براساس سفارش وتاکیدات قرآن کریم سامان بخشیم.
اهداف پژوهش
هدف اصلی این تحقیق شناسایی و دسته بندی آیات قرآن کریم با رویکرد اجتماعی در محدوده بیست مضمون ارتباطی می باشد. از این رو گونه شناسی آیات قرآن کریم ازمنظر ارتباطات اجتماعی مد نظر است.
اهداف فرعی
- بررسی آیات قرآن کریم از منظر ارتباطات اجتماعی
- استخراج اهّم اصول ارتباطات اجتماعی درآیات قرآن کریم
- شناسایی و دسته بندی بیست مضمون ارتباطی مطروحه در آیات قرآن کریم
- شناسایی ودسته بندی الگوهای ارتباطی بهنجار ونابهنجار در قرآن کریم از قبیل صله رحم، نیکی کردن ، تعاون، دروغ، اختلافات، نفاق و مواردی ازاین دست در محدوده بیست مضمون ارتباطی .
سؤالات تحقیق
1- اصول مفاهیم ارتباطی قرآن کریم در چه مضامینی بیان شده است؟
2- آیا مضامین ارتباطی قرآن کریم در قالب معرفی الگوهای رفتاری مشخص ( اعم از بهنجار و نابهنجار ) بیان شده است؟
3 - آیا مضامین ارتباطی قرآن کریم در قالب بیان غیر مستقیم ( داستان و حکایت و تمثیل ) مطرح شده است؟ و آیا قرآن کریم برای ارائه مضامین ارتباطی از شیوه بیان حکایات، سنت ها و ادیان پیشین استفاده نموده است یا اینکه فقط بیان مستقیم به کار برده است؟
4- برای طرح مضامین ارتباطی و نیز برانگیختن دیدگاه مخاطبان، بیشتر آیات قرآن کریم در قالب تبشیر است یا انذار؟
تعاریف عملیاتی و واژه های کلیدی
بسیاری از واژه ها و اصطلاحاتی که در این پژوهش مورد تأکید هستند، تعاریف و کاربردهای متکثّر و متفاوتی در این حوزه دارند.
بنابراین برای هماهنگی و انسجام در ساختار تحقیق, لازم به باز تعریف هستند. از این رو در این تحقیق, اصطلاحات زیر با این تعاریف از سوی پژوهشگر مورد استفاده قرار گرفته است .
تعریف و مفهوم اجتماع و جامعه
لفظ «جامعه» ، از لحاظ لغوی ، اسم فاعل مونث از مصدر «جمع» ، به معنای گرد کردن ، فراهم کردن یا آوردن ، و بر هم افزودن است. بنابراین به معنای گردآوردنده ، فراهم کننده یا آورنده ، بر هم افزاینده ، و در برگیرنده خواهد بود . این واژه عرفاً به معنای «گروه» و علی الخصوص «گروهی از انسان ها» به کار می رود ، خواه آن گروه از مردم که دریک روستا، شهر ، استان یا کشور، یا قاره زندگی می کنند. مثلاً «جامعه ایران» و «جامعه ایرانی» ویا «جامعه آفریقا» و «جامعه آفریقایی» و خواه آن گروه از مردم که دارای یک دین یا مذهب اند. مانند «جامعه مسیحیان» و «جامعه کاتولیکها» و خواه گروهی که حرفه و شغل واحدی دارند. ازقبیل«جامعه معلمان» و «جامعه ورزشکاران» و خواه بالاخره همه انسان هایی که بر روی زمین به سر می برند ، «جامعه بشری» یا «جامعه بشریت» راتشکیل می دهند . به طور کلی ، می توان گفت که در هر موردی که بتوان برای گروهی از مردم «وجه جامع» و «جهت وحدتی» اعتبار کرد اطلاق لفظ «جامعه» بر آن گروه رواست. چه گروه یک مجموعه کوچک باشد و چه گروه انسان هایی که از بدو خلقت تا کنون پدید آمده اند و از میان رفته اند،به معانی لغوبی و عرفی «جامعه» محسوب می شوند.
«اجتماع» در اصطلاح جامعه شناسان و فیلسوفان این فن ، هیئت و ترکیبی است از اشخاص موجود ؛ اما جامعه به وضع و حالت انسان ها یا حیواناتی گفته می شود که بر پایه قانونی مشترک زندگی کنند .
لوکرس می گوید که جامعه یک ابداع انسانی است و هابز معتقد است که جامعه نتیجه قراردادی است که بر اثر جنگ دائمی پدید آمده است . خواجه نصیر طوسی در تعریف جامعه می گوید که چون هر مرکبی حکمی و خاصیتی و هیئتی دارد که بدان متخصص و متفرد می گردد و اجزایش با او در آن مشارکت ندارند ، جمع اشخاص انسانی نیز از روی تالیف و ترکیب ، حکمی و هیئتی و خاصیتی دارد ؛ به خلاف آنچه در هر شخص موجود است و چون افعال ارادی انسان به خیر و شر قسمت می شود ، به تبع آن ، جوامع انسانی به دو قسمت می گردد .(جامعه در قرآن، جوادی آملی)
با توجه به تبیین معنای جامعه و اجتماع تا اندازه ای روشن شد که این دو اصطلاح مفهوم واحدی ندارند . هر چند در عرف عام بنا به تسامح ، تفاوتی میان آن دو نیست و در بسیاری از موارد به گفتار و نوشتار ، آن دو را به جای هم به کار می برند ؛ اما با دقت علمی باید میان آنها فرق هایی قایل شد .
تعریف و مفهوم ارتباط
برای ارتباط تعاریف زیادی کتاب های مختلف آمده است که به برخی از آنان اشاره می گردد . شاید «ارسطو فیلسوف یونانی ، اولین اندیشمندی است باشد که 2300 سال پیش نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت » او در کتاب مطالعه معانی بیان که معمولاً آن را مترادف ارتباط می دانند. در تعریف ارتباط می نویسد :
ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران .» (ارتباط شناسی ، مهدی محسنیان راد)
شاید بسیاری از تعاریف که برای ارتباط ارائه شده تا حدودی از تعریف ارسطو سرچشمه گرفته باشد ، تعریف دیگر از ارتباط است که توسط ویلبر شرام در کتاب فراگرد و تاثیر ارتباط جمعی می گوید :
در فراگرد ارتباط به طور کلی ما می خواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مسئله معین همانندی (اشتراک فکر) ایجاد کنیم . (ارتباط شناسی، مهدی محسنیان راد)
گروهی از اندیشمندان ارتباط در تعاریفی که ارائه داده اند ، مسئله ترغیب و امتناع یا همانندی اشتراک فکر را با ابعاد گسترده تر و به صورت تاثیر مطرح کرده اند . باتوجه به این موضع می توان به تاثیر آیات قرآن کریم در امتناع و ترغیب انسان به فرمانبری از خداوند متعال پی برد.
انواع ارتباطات اجتماعی (جامعه شناسی ارتباطات ، دکتر ساروخانی)
1- ارتباط مستقیم : ارتباطی بدون واسطه بین انسان ها و بدون نیاز به فرد یا وسایل ارتباط جمعی
2- ارتباط ملی و جهانی : با در نظر گرفتن محدوده ارتباطات (درون مرزی با فراتر از آن)
3- ارتباط احساس برانگیز در فرآیند ارتباط، حالات احساسی گونه منتقل می شوند و همبستگی اجتماعی و آمادگی روانی مشترک پدید می آورند.
4- ارتباط معطوف به هدف : نوعی خاص از ارتباط است که در آن برقرار کننده ارتباط هدف خاصی و از پیش تعیین شده ی را دنبال می کند.
5- ارتباط بازتابی : در این نوع ارتباط هدفی از پیش تعیین شده وجود ندارد و فرد یا افراد بدون هیچ آگاهی در جریان ارتباط قرار می گیرند . از نمونه های بارز آن انبوه خلق است .
6- ارتباط اجتماعی : ارتباط بین چند نفر که نشانه ها یا نمادهایی که حامل پیام بین آنها وجود دارد.
7- فرا ارتباط : نوعی ارتباط که قواعد ارتباط یا ارتباط های بعدی را مشخص می کند .
8- ارتباط حرکتی : ارتباطی است غیر کلامی و از طریق حرکات بدنی انجام می شود که به زبان بدن مشهور است .
انواع ارتباطات انسان (تکامل اجتماعی انسان و کتاب نبوت ، استاد مطهری)
در این مدل محور اساسی فرد است که رابطه سه گانه ای دارد .
1- ارتباط با خود : ارتباط فرد با خویشتن که به حالات روحی و روانی فرد با خود تاکید دارد .
2- ارتباط با خدا : انسان موجودی است که بر اساس فطرت و سرشت خود میل به کمال و قدرت بی انتها دارد . میل به خدا باوری و پرستش و از عوامل بسیار موثر در چنین ارتباطی است .
3- ارتباط با دیگران : انسان موجودی اجتماعی است و حیات او به ارتباط با دیگران وابسته است آنچه اهمیت دارد روابط بین انسان ها چگونه است ؟
انواع ارتباطات ( ارتباطات انسانی ، دکتر علی اکبر فرهنگی)
1- ارتباط با خود : هر یک از ما ابتدا با خود ارتباط برقرار می سازیم و آن عبارت است از اینکه جریان تفهیم و تفاهم را در درون خود انجام می دهیم ، که یک نوع ارتباط درونی است . ارتباط با خود در برگیرنده مشکلات درونی ، یا حل تعارضات درونی فرد است .
2- ارتباط با دیگران : فراگرد تفهیم و تفاهم بین یک شخص و انسانهای دیگر ، حداقل یک نفر دیگر است .
3- ارتباط جمعی یا عمومی : نوعی ارتباط است که بر اساس آن فرد با تعداد کثیری از انسانهای دیگر ارتباط بر قرار می کند .
در مقایسه انواع ارتباطات ارائه شده ، می بینیم ارتباط فرد با دیگران یا اجتماع پیرامون خود از مشترکات این مدل ها می باشد، که در واقع همان ارتباط اجتماعی فرد به شمار می رود .
از این رو آنچه دراین تحقیق مد نظر است ارتباطات از نوع اجتماعی است . که انسان با ایجاد ارتباطات انسانی آن را محقق می نماید . از این رو ارتباطات انسانی و اجتماعی مورد نظر می باشد
اساسی ترین، مهم ترین و پایدارترین و ماندگارترین تأثیری که یک فرد می تواند در جامعه ای داشته باشد و به وسیله آن زندگی روانی و انسانی افراد آن جامعه ، نه زندگی زیستی و حیوانی آنان ، را متحول سازد تأثیر در جهانبینی و ارزش گذاری آن جامعه ، یا به تعبیری دیگر تأثیر در باور آن جامعه ، است . تأثیر انبیاء الهی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین در جامعه ها از این نوع بوده است ؛ و جانشینان و پیروان آنان نیز باید فعالیت هایشان را متوجه به این جهت و متمرکز در این کانون کنند .
با چنین نگرشی در این تحقیق به « بررسی آیات قرآن کریم از منظر ارتباطات اجتماعی » می پردازیم. تا از سر چشمه زلال آن کام عطشناک مان را سیراب نماییم. زندگی در سایه قرآن سعادت وسرافرازی را به ارمغان می آورد.
مطالعات نظری |
فصل دوم مقدمه |
«ارتباط» و «اطلاع» دو پدیده ای هستند که از دیرباز و با آغاز آفرینش انسان با او همراه بوده است. بشر با کسب اطلاع و ایجاد ارتباط است که می تواند به کشف واقعیت ها و روابط پدیده ها دست یابد .
نظریه های مربوط به نقش های اجتماعی و کارکردهای ارتباطات تاثیرهای خاص به جا گذاشتند تعریف و طبقه بندی دقیق نقش های اجتماعی ارتباطات ، برای نخستین بار از سوی هارولدلاسول محقق معروف آمریکایی در مقاله ای که در سال 1948 در این باره نوشت صورت گرفت . وی در این مقاله ، سه نقش اساسی نظارت بر محیط ، ایجاد و توسعه همبستگی های اجتماعی و انتقال میراث فرهنگی ، برای وسایل ارتباط جمعی در نظر گرفت .ارتباطات انسانی ، علی اکبر فرهنگی
براساس توجه خاصی که در مطالعات اجتماعی و ارتباطات اجتماعی به «دریافت کنندگان پیام»شده است . می توان به ضرورت و اهمیت نزول قرآن کریم به عنوان کتاب انسان ساز و راهنمای بشر پی برد، کتابی که تمام آیات شریفه آن سراسر پیام الهی به دریافت کنند گان یعنی توده های انسانی است.برای آنکه بتوانیم به سوال مورد نظر در این تحقیق پاسخ دهیم ، ضروری است تا از مفهوم علمی ارتباطات انسانی تعریف عملیاتی داشته باشیم ازاین رو نیازمند تعریف ارتباطات یا چیستی ارتباط هستیم .
مطالعات ارتباطی یکی از شاخه های جوان علوم اجتماعی معاصر جهان به شمار می رود . در شرایط تازه جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه ، نگاه اغلب متخصصان و اندیشمندان حوزه ارتباطات معطوف به فراگرد ارتباط است. و در این دیدگاه متغیرهای گوناگون موثر در این فراگرد از قبیل تصویرهای ذهنی متقابل ، فرستنده و گیرنده پیام ، تجربیات شخصی ارزش ها و انتظارهای مورد نظر پیام دهندگان و پیام گیرندگان دگرگونی های حساس معنای قابل حمل و نظایر آن را به سنجش گذاشتند .
نظام های اجتماعی به عنوان ساختارهای اجتماعی فعال نظیر خانواده یا اجتماع روستایی که اهداف، هنجارها ، نقش ها ، قدرت ها و ضمانت اجرای تسهیلات و قلمروهای خاص دارند معرفی می شوند . زندگی نظام ها ی اجتماعی ارتباط گران را به چگونگی هم بستگی نزدیک و ارتباط با سایر عناصر فراگردهای جامعه توجه داده است ولی در عین حال کمک این مفهوم به شناخت نظری محدود بوده است .
گروهی از اندیشمندان ارتباطات در تعاریفی که ارائه داده اند ، مسئله ترغیب و امتناع یا همانندی اشتراک افکار را با ابعاد گسترده تر و به صورت دقیق تر مطرح کرده اند .
جامعه گرایی از دیدگاه عقلی
آنگونه که بیان شد، بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که با اجتماع افراد انسانی ، مرکبی حقیقی ، به نام «جامعه» ، پدید می آید که طبعاً آثار و خواصی دارد که در هیچ یک از موجودات دیگرقابل مشاهده نیست . به عبارت دیگر ، انسان ها وقتی گردهم می آیند ، تا زندگی اجتماعی را آغاز کنند و کارهای جمعی و عوائد و منافع آن کارها را در میان خود تقسیم کنند ، «ماده» ای می شوند برای یک «صورت» جدید به اسم «جامعه» . پس وحدت جامعه ، اعتباری نیست ، بلکه کاملاً حقیقی است .
انسان ها بر اثر زندگی اجتماعی واجد یک سلسله باورها ، احساسات ، شیوه های قومی ، رسوم اخلاقی ، میثاق های اجتماعی ، تشریفات، و شعایر مشترک و یکسان می شوند . این اعتقادات ، عواطف ، و افعال و انفعالات واحد دال بر وجود یک روح جمعی واحد است که همه افراد را تحت تسخیر و تصرف خود دارد . و همین روح جمعی ملاک وجود حقیقی برای جامعه می باشد.
در زندگی اجتماعی ، هر فرد ، وقتی که وظیفه فرزندی یا همسری یا شهروندی را انجام می دهد ، یا تعهدات خود را به جای می آورد ، یا هر کار اجتماعی دیگری را می کند تکالیفی را اجرا می کند که در خارج از او در قوانین و آداب و رسوم ، وجود یافته و تعیین شده اند . هر چند ممکن است که این تکالیف با آراء وامیال و عواطف و احساسات خود او نیز مخالفت داشته باشند ، ولی با این همه ، واقعیتی عینی و خارجی (یعنی خارج از خود فرد) دارند ، زیرا خود فرد نیست که آنها را ساخته و پرداخته است ، بلکه آنها را از راه تعلیم و تربیت ، دریافت داشته است . به طوریکه بارها اتفاق می افتد که هر یک از اعضای اجتماع از جزئیات تکالیفی که بر ذمه دارد بی خبر است ، و برای آگاهی از آنها باید به مجموعه قوانین و مفسران موثق و معتبر آنها رجوع کند . باورها و آیین های دینی نیز چنین اند ، یعنی فرد همین که به دنیا بیاید آنها را حاضر و آماده می یابد . وجود تکالیف و الزامات اجتماعی و باورها و آیین های دینی و مذهبی پیش از وجود یافتن فرد به معنای وجود آنها در خارج از وجود اوست . به تعبیر دیگر اگر آنها پیش از فرد وجود داشته اند برای این است که در بیرون از فرد ، موجود بوده اند . چون این استدلال را درباره هر یک از اعضای اجتماع می توان تکرار کرد ، نتیجه می گیریم که این گونه امور نه تنها در خارج از یک فرد بلکه در خارج از همه افراد وجود دارند . پس این شیوه های عمل ، اندیشه و احساس دارای این خاصیت شایان توجه اند که در بیرون از شعورهای فردی اعضای جامعه وجود دارند .
بر این اساس «جامعه» موجودی است حقیقی که مرکب است از همین راه و رسم های عمل ، اندیشه و احساس که همگی در بیرون از افراد اجتماع اند . جامعه در قرآن، جوادی آملی
در زندگی اجتماعی ، فرد همیشه خود را با فشار و نیرویی مواجه می یابد که ناظر و مهارکننده اوست و چارچوبی نسبتاً پایدار و محدود کننده برای کردار او فراهم می کند . این قدرت خود را ، علی رغم میل فرد ، بر وی تحمیل می کند . اگر کسی بخواهد احکام حقوقی جامعه را زیر پا بگذارد ، قدرت مزبور بر ضد او واکنش نشان میدهد. اگر فرصتی باشد مانع عمل وی می شود ؛ و اگر عمل را مرتکب شده باشد یا آن را فسخ می کند و صورت طبیعی و مقبول آن را جایگزین آن می سازد.
نشانه مهم هر شی ء عینیت خارجی آن است که با حکم اراده نمی توان آن را تغییر داد . «جامعه» هم دارای چنین خاصیتی است ، یعنی اراده موجب تغییری در آن نمی شود ، بلکه برعکس جامعه است که سبب تغییر اراده ما می گردد . جامعه قالب هایی را بر ما تحمیل می کند که به ناچار اعمال خود را در آن می ریزیم . الزامات اجتماعی چنان شدید است که فرد نمی تواند خود را از چنگ آنها برهاند . حتی اگر در موردی بتوان بر نیروی جامعه فائق شد باز مقاومتی که به آن بر می خوریم کافی است که ما را متوجه سازد که در برابر یک چیز عینی و خارجی قرار داریم که به ما هم بستگی ای ندارد .
خلاصه اینکه عموم اندیشمندان و جامعه شناسان بر این باورند که «جامعه» خود نوعی حیات مستقل از حیات یکایک افراد است . هر چند این حیات جمعی وجود جدایی از وجود حیات فردی ندارد بلکه در افراد پراکنده شده و حلول کرده است . بنابراین «جامعه» قوانین و سنتی متمایز از قوانین و سنت حاکم بر اعضای خود دارد که باید شناخته شود . در حقیقت انسان با دو حیات و دو روح و دو من زندگی می کند. یکی حیات و روح و «من» فطری انسانی که مولود حرکات جوهری طبیعت است و دیگری حیات و روح و «من» جمعی که زاییده زندگی اجتماعی است و در «من» فردی حلول کرده است. از این رو بر انسان هم قوانین روان شناسی فردی و هم سنن جامعه شناسی اجتماعی حاکم است.جامعه در قرآن، جوادی آملی
برای تقریب آن به ذهن می توان از مثال هایی سود جست. مثلاً در مسابقاتی مانند دومیدانی ، کشتی ، وزنه برداری که در آنها افرادند که با یکدیگر رقابت می کنند نه گروه ها و تیم ها تلاش هر یک از مسابقه دهندگان فقط مصروف این است که خودش برنده شود و از این رو تنها از برد خود شاد می شود و تنها از باخت خود اندوهگین می گردد . در اینجا فقط «من» فردی و خواست شخصی فعال است . لکن در مسابقه هایی نظیر فوتبال که در آنها تیم ها به رقابت می پردازند کوشش هر بازیگری متوجه این هدف است که که تیم خودش برنده شود به همین جهت علاوه بر آنکه سعی می کند که خود به بهترین نحو بازی کند دل نگران بازی دیگر اعضای تیم هم هست ؛ اگر تیم برنده شود همه افراد خوشحال می شوند و اگر بازنده شود همه افراد غمگین می شوند حتی کسانی که خودشان بازی بی عیب و نقصی ارائه کرده اند. در اینجا «من» جمعی و خواست گروهی نیز فعال است؛ و شادی یا اندوهی که همه افراد را فرا می گیرد گویی متعلق به آن «من» جمعی است . به همین سان ، وقتی که میان دو کشور جنگی درمی گیرد ، علی الخصوص اگر مردم آن دو کشور احساسات و گرایش های قوم گرایانه قوی داشته باشند ، هر انسانی به شدت خواستار پیروزی کشور خود می باشد. ولو آنکه این پیروزی به قیمت جان و مال خود وی حاصل آید از خود گذشتگی ها و جانبازی هایی که یک انسان برای پیروزی کشورخود می کند جز با پذیرفتن وجود «من جمعی» و نیز غلبه بر «من فردی» توجیه شدنی نیست.
اهمیت ارتباطات اجتماعی
ارتباط زیر بنای تکامل جامعه انسانی است ، تا زمانی که انسان ها پراکنده بودند تکامل و پیشرفت فرهنگی و اجتماعی نداشته و به بلوغ فکری نیز دست نیافته بوده اند .
فقدان و ارتباط و کاستی در ارتباط اجتماعی آثار بسیار زیان بار بر جای می گذارد . به طوری که هر قدر دانش اجتماعی توسعه می یابد ، بیشتر مشخص می شود که انسان بریده از اجتماع و فاقد ارتباط با دیگران ، همواره در معرض بسیاری از آسیب های فردی است که ریشه در سیستم روانی او دارد آسیب هایی مانند افسردگی ، اضطراب، توهم و ترس .
از این رو است که قرآن کریم همواره به دوری از تفرقه و جدایی تاکید دارد و به بُعد ارتباطات اجتماعی به عنوان درمان بیماری ها و آسیب های روحی و روانی توجه ویژه نموده است .
از دیدگاه دیگر و با در نظر گرفتن بحران جوامع جدید صنعتی ، سوروکین – p.sorokin جامعه شناس معاصر بر این نکته تاکید دارد که یکی از شاخص های ورود جوامع به عصر حسی ، کاستی یا اختلال در ارتباط انسانی است . تا آنجا که فراموشی ارزشهای انسانی و «شی ء سروری» را Reification مطرح می نماید . (جامعه شناس ارتباطات – ساروخانی ص 12)
- ارتباط اجتماعی شالوده حیات اجتماعی است و در صورت عدم ارتباط اجتماعی ، حیات جمعی تحقق نمی یابد و نسل انسان منقرض می شود .
ارتباط اجتماعی محدوده بسیار وسیع و همه جانبه دارد به طوریکه دربرگیرنده تمامی صور روابط انسانی است.
مفهوم ارتباط
ارتباط لغتی عربی از باب افتعال است که در فارسی به صورت مصدری به معنای پیوند دادن ، ربط دادن استعمال می شود .
«اگرچه اطلاع Information نوعی ارتباط است ، ولی از نظر معنا با ارتباط متفاوت است ؛ زیرا هرنوع اطلاع رسانی ، نوع ارتباط محسوب می شود ، ولی هر ارتباطی اطلاع نیست . به عبارت دیگر ؛ می توان ارتباط برقرار کرد ، بدون آنکه اطلاعاتی رد و بدل شود.»(مبانی ارتباطات جمعی،دکتر سید محمد دادگران)
جی فولیه جامعه شناس معروف فرانسوی می گوید : «اطلاع نوعی ارتباط است که در آن مطالبی در باره یک واقعیت ، یک رویداد ، یک پیشرفت و ... جدید و بدیع گفته می شود . بدون وجود این عنصر بدیع و نو ظهور «ارتباط» در حد همان «اطلاع» باقی می ماند»(مبانی ارتباطات جمعی،دکتر سید محمد دادگران)
مفهوم ارتباط اجتماعی
ارتباطات اجتماعی در معنای عام چنین تعریف می شود «ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات ، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر»(کاظم معتمد نژاد ، وسایل ارتباط جمعی)
پس ارتباط ، انتقال پیام به دیگری و اساسی شکل گیری جامعه است . بسط و تراکم ارتباطات موجب تعالی و پیشرفت فرهنگ جامعه می شود . در جریان ارتباط بین انسان ها نه تنها داشته ها ، بلکه عقاید ، نظرات و احساسات مورد تبادل قرار می گیرند . آنچه مسلم است ارتباط بین انسان ها فقط محدود به تماس فیزیکی نیست بلکه از طرق یادآوری دیگران ، یا با استفاده از پیام های مکتوب می تواند محقق شود . که معجزه جاودان پیامبر اکرم(ص) یعنی قرآن کریم از آن نمونه است.
ارتباط اجتماعی از نگاه قرآن
قرآن کریم با تاکید بر ارتباطات اجتماعی ، الفت و ارتباط بین انسان را یکی از معجزات اجتماعی اسلام می داند. چرا که انسان موجودی است اجتماعی و اسلام نیز برای پاسخ به این نیازهای بشر به عنوان آیین الهی آمده است تا به چنین نیازهای پاسخ دهد .
اگر سابقه دشمنی و عداوت بین انسان ها تا قبل از اسلام و بعثت پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) و ظهور قرآن، در سرزمین عربستان و بین اعراب مورد ارزیابی قرار دهیم؛ در می یابیم که چگونه یک موضوع جزئی و ساده کافی بود تا آتش جنگی خونین و ستیزی طولانی در بین انسان ها بیافروزد و سالیانه طولانی به نبرد و مبارزه و مشاجر بین یکدیگر می پرداختند . از این رو قرآن آمده تا به ارتباطات اجتماعی اهمیت و سامان بخشد. ملل بی خبر، متفرق و نادان را به سوی زندگی مترقی ، متعالی و سعادتمند دعوت نماید .
واژه«ارتباط» و «رابطه»در قالب های گوناگون مطرح شده است که هر کدام به نحوی ناظر برارتباط بین افراد اجتماع است. هم چنین در قرآن در مورد خبر یا اطلاع مواردی بیان شده است و بابررسی واژه قرآنی «نباء» به معنای خبر واطلاع در قرآن کریم موارد مهم و متعددی مطرح گردیده است تا جایی که یکی از سوره های قرآن به نام «نباء» مزین است و حتی کلمه «نبی» وبه معنای، پیام رسان یا خبر رساندن نیز از همین جنس است. (جامعه و تاریخ ، مصباح یزدی)
آنچه در این بررسی اهمیت دارد ، در خبر و اطلاع رسانی «ارتباط» ایجاد می گردد.و اساساَ در فرآیند ارسال و دریافت پیام ارتباط بر قرارمی شود.
از این رو می توان دریافت و نتیجه گرفت «خبر و اطلاع» در قرآن کریم نیز ماهیتی ارتباطی و تعاملی بین انسانها دارد که به طور کلی به آن ارتباطات انسانی ، اجتماعی اطلاق می شود یا در این نوع دسته بندی قرار می گیرد .
مفهوم جامعه در قرآن
واژه هایی در قرآن هست که از مجموع آن ها می توان مفهوم جامعه را به دست آورد ؛ مانند قوم ، قبیله ، طائفه ، ملت ، امت و ناس که مفهوم جامعه را می رسانند .
برخی از این واژه ها در قرآن بسیار تکرار شده که این خود ، بر اثر تلازم یا تداعی یاد شده ، نشان اهتمام قرآن به جایگاه جامعه است .
برای اثبات این نکته به برخی از الفاظ قرآنی در این زمینه اشاره می شود .
1. قوم : این واژه که بیش از سیصد بار در قرآن و افزون بر صد بار در نهج البلاغه به کار رفته ، در زبان عرب به معنای گروه مردان و زنان با هم ، یا به صورت گروه خاص از مردان آمده است ؛ مانند (لا یَسخَر قَومٌ مِن قَوم)حجرات/10. این لفظ در لغت عرب به دو اعتبار به صورت مذکر و مونثت استعمال می شود و در آیات قرآن هر دو گونه اش آمده است . کاربرد مذکر آن مانند آیه یاد شده و مونث آن نظیر (کذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوح) .
برخی لغت شناسان گفته اند : « قوم » را به این جهت «قوم» گویند که به کارهای مکان خاص برای انجام دادن عمل خیر یا ارتکاب شر گرد هم آمده باشند ، چنان که اصحاب فیل را به سبب انجام دادن عمل شر «قوم فیل» هم گفته اند .
2. قریه : «قریه» به ده ریال دهکده ، شهر و هر جایی گفته می شود که مسکن و مأوای افراد کم یا زیاد باشد . اگر گروهی از مردان و زنان در مکانی سکونت گزینند ، به شکلی که مساکن و منازلشان به هم وصل باشند ، محل زندگی آنان قریه است. در قرآن کریم این واژه نیز بارها تکرار شده است ؛ مانند (و اِن مِن قَریَهٍ اِلّا نَحنُ مُهلِکوها قَبلَ یَومِ القِیمَه) . (و کَم اَهلَکنا من قَریهٍ بَطِرَت مَعیشَتَها) .
3. ناس: بیش از دویست بار در قرآن به کار رفته است و به معنای مردم و دو جنس انس و جن اطلاق شود ؛ ولی بیشتر برای انسان به کار می رود و اصل آن اناس است که از آن اصل تخفیف یافته و «ناس» شده است . (ومِنَ النّاسِ مَن یَقولُ ءامَنّا بِاللهِ و بِالیَومِ الأخِرِ و ما هُم بِمؤمنین) .
گاهی ناس در مقابل «جن» به کار رفته است : (مِنَ الجِنَهِ و النّاس) ؛ (و ما خَلَقتُ الجِنَّ و الانسَ اِلاّلِیَعبدون) .
4. ملت: این واژه در قرآن به معنای دین ، کیش ، شریعت ، آیین و مذهب است : (فاتَّبِعوا مِلَّهَ اِبراهیمَ حَنیفا) . (و مَن یَرغَبُ عَن مِلَّهِ اِبراهیمَ اِلاّ مَن سَفِهَ نَفسَه)
خداوند خطاب به رسول اکرم می فرماید که یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد ، مگر به دین آن ها روی آوری و از آن پیروی کنی : (ولَن تَرضی عَنکَ الیَهودُ و لَاالنَّصری حَتّی تَتَّبعَ مِلَّتَهُم) و نیز می فرماید که به تو وحی کردیم که از دین و ملت ابراهیم حنیف پیروی کنی : (ثُمَّ اَوحَینا اِلَیکَ اَنِ اتَّبع مِلَّهَ اِبراهیم حَنیفا) پس ملت و دین دو اسمی هستند که خداوند بر سنت و سیره انبیا نهاده است .
چنان که همین معنا در برخی از اشعار آمده است :
عید اضحی سنت و رسم خلیل آزر است اهل امت را به رسم و سنت او افتخار
این واژه در میان جامعه شناسان و سیاستمداران با ملاک و معیار خاک و سرزمین ، زبان ، نژاد و عوامل اقتصادی وصف شده است و با تعریف دین شناسان که آن را با ملاک معنوی محک زده اند متفاوت است . اگر واژه مزبور به معنای سنت و سیره دانسته شود ، با مفهوم جامعه چندان ارتباطی نخواهد داشت ، اما در اصطلاح جامعه شناسان با مفهوم جامعه بیگانه نیست .
5. امت: در قرآن چند بار تکرار شده و برخی واژه پژوهان آن را به معنای جماعتی دانسته اند که برای آنان پیامبری آمده باشد ؛ ولی بعضی گفته اند امت به گروه یا جمعیتی اطلاق می شود که به پیامبر و فرستاده الهی ایمان آورده باشند ، بنابراین فقط به قومی که برای آن ها پیامبری آمده باشد امت گفته نمی شود ، بلکه ایمان و پیروی آنان نسبت به آن رسول و فرستاده الهی نیز شرط است .
نزد برخی لغویان امت به معنای عالم و نیز مقتدای دارای جایگاهی ویژه آمده است ؛ یعنی شخصی که در علم منحصر به فرد باشد ؛ یا مردم به او اقتدا کنند ؛ مانند حضرت ابراهیم که به تنهایی یک امت بوده است : (اِنَّ اِبراهیمَ کانَ امهً قانتاً لِلهِ حنیفا و لَم یَکُ مِنَ المشرکین) .
6. طائفه : به گروهی که بیش از سه نفر و کمتر از هزار نفر باشند اطلاق می شود : (ودَّت طائِفَهٌ من اهل الکتب لویُضِلّونَکم و ما یُضِلونَ الاّ انفُسَهُم و ما یشعرون). (و قالت طائفَهٌ من اهلِ الکتبِ ءامنو بِالَّذی اُنزِلَ عَلی الَّذین ءامنو وَجهَ النَّهارِ و اکفُروا ءاخِرهُ لَعَلهم یَرجعون). (و لیشهَد عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ المُؤمِنین) . در مقاییس اللغه آمده است که طائفه ، گروهی از مردم را گویند که پیرامون شخصی گرد آیند و به پاره ای از یک شیء نیز گفته می شود .
7.عشیره: «راغب» در معنای آن چنین می گوید :
عشیره ، خانواده مرد را می گویند که وی به واسطه آن ها زیاد می گردد و به منزله یک عدد کامل می شوند . این نکته بدان سبب است که «عشیره» عدد کامل است ، از همین رو عشیره اسم شده است برای گروهی از نزدیکان مرد . جامعه در قرآن، جوادی آملی
صاحب تفسیر مجمع البیان می گوید : عشیره را از این رو عشیره گویند که اعضایشان با یکدیگر معاشرت دارند . جامعه در قرآن، جوادی آملی
در حقیقت به کوچک ترین واحد اجتماعی بعد از خانواده عشیره اطلاق می شود .
8. قبیله : بر گروهی که بیش از عشیره باشند اطلاق می گردد . عرب زبانان معتقدند که قبیله بزرگ تر از عماره و عماره بزرگ تر از بطن و بطن بزرگ تر از فخذ است . برخی گفته اند که قبیله به گروهی از مردم گفته می شود که دارای لهجه واحدی بوده و در یک مکان زندگی می کنند . جمع این واژه قبائل است : (و جعلنکم شعوبا و قبائل لتعارفوا)حجرات/11 .
9.شعب : بزرگ تر از قبیله و قبیله بزرگ تر از عماره است .
با توجه به واژه های فوق می توان جامعه را از نگاه قرآن چنین تعریف کرد که : به گروهی از افراد اطلاق می شود که با هدف مشترک ، ملاک و معیار معین و سنت خاص به پیروی از فردی در مکان خاص گرد هم آمده باشند . جامعه در قرآن، جوادی آملی
به کار رفتن واژگانی درباره اجتماع و جامعه در قرآن و ذکر احکام فقهی ، اجتماعی ، حقوقی و اخلاقی فراوان در کنار هم آن ه بیانگر اهمیت این دو موضوع قرآن و عمق اهتمام قرآن پس این پندار برخی که دین غافل است ، درست نیست و کثرت واژگان فوق در متن مقدس دین بهترین دلیل بر ناصواب بودن این سخن است .
رابطه انسان با اجتماع
ساختمان جامعه بشری از یک حالت ساده تدریجاً به سوی حالت پیچیدگی و پیچیده تر شدن پیش آمده است یعنی همان طور که در امور صنعتی وقتی پیشرفت هایی صورت گرفته است در ارتباطات انسانی نیز این تکامل، بروز وظهور دارد .
اما از سوی دیگر اگر نگوئیم تمام سعادت بشر در برقراری ارتباط موثر با خودش می باشد ، اشتباه نگفته ایم زیراانسان با خودش که به اخلاق و روابط روحی – روانی اطلاق می شود زیر بنای دیگر روابط است . در این رابطه حضرت علی (ع) می فرمایند : «من عرف نفسه فقد عرف ربه» هر کس خودش را بشناسد پروردگارش را می شناسد .
مسئله اصلاح خود ، اصلاح نفس خود ، تزکیه خود ، اسیر مطالع و شهوات انسانی خود نبودن ، اسیر خصلت های حیوانی پست خود نبودن امکان پذیر نیست مگر آنکه انسان از ناحیه اخلاقی تکامل پیدا کرده باشد و از دورن خودش ، ازحیوانیت خودش رهایی پیدا کرده باشد .قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها
دراین صورت است که رابطه اش با دیگر انسان ها صحیح و درست سامان می یابد.
چهار چوب نظری
|
فصل سوم
|
مقدمه
کیفیت اندیشه خلاق، پژوهشگر واقعی را از گردآورنده اطلاعات متمایز می کند. احاطه بر دانش مربوط به زمینه تحقق مهارت در روش های تحقیق، تجربه و مهارت در تفکر منطقی از جمله خصائصی است که پژوهشگر ماهر را قادر می سازد تا روابطی را که به تنظیم قاعده کلی احتمالی می انجامد, دریابد؛ در حالی که تحلیل گر کم مهارت متوجه آن نمی شود. همین توانایی درک روابط داده ها است که با اکتشافات مهم می انجامد.
آن چیزی که در یک تحقیق معمولاً به کمک یک محقق می آید و او را در مراحل تحقیق موفق می سازد، بحث روش تحقیق است. حسن کار در این است که در این فصل روش تحقیق به صورت مراحل مجزا توصیف می شود. این کار به محقق اجازه می دهد که به ادامه تحقیق و یا تکرار آن اقدام نماید و یا این کار را برای محقق دیگری مهیا کند تا دیگری بتواند با رعایت مفاد مندرج در روش تحقیق، تحقیق مشابهی انجام دهد و از عقاید و بررسی یافته های تحقیق اطلاعات مفیدی کسب کند. (نادری و سیف نراقی)
اما قبل از ورود به موضوع روش این تحقیق بحث پیرامون ابعاد ارتباطات در اجتماع ضروری به نظر می آید آنچه مسلم است، ارتباطات اجتماعی ابعاد و صور گوناگونی دارد و هر قدر جامعه انسانی به حیات اجتماعی خود ادامه میدهد بر پیچیدگی ارتباطات اجتماعی افزوده می شود . اما از دیدگاه صاحب نظران و محققان علوم ارتباطات و روابط اجتماعی تقسیمات مختلفی در حوزه ارتباطات وجود دارد . در ادامه به اهم آنها اشاره می نماییم.
در فصل سوم این پژوهش, در مورد روش تحقیق متناسب با موضوع پژوهش, جامعه آماری مورد تحقیق, حجم نمونه, روش نمونه گیری و چگونگی تعیین حجم آن, ابزار و روش جمع آوری اطلاعات, طرح پژوهش و روش تجزیه وتحلیل داده ها به طور مختصر بحث شده است.
3- 1- روش تحقیق :
در پژوهش حاضر، به منظور پاسخگویی به سؤال های اساسی تحقیق، از روش « پژوهش اسنادی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا» است.
در این راستا، ابتدا آیات قرآن کریم مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد با توجه به کتاب های موجود در آرشیو کتابخانه سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی و گروه های درسی دینی و قرآن دفتر برنامه ریزی وتالیف کتب درسی از زوایا و جنبه های مورد نظر در سوال های پژوهش، بررسی ، توصیف و سپس بر اساس نتایج به دست آمده وضعیت مطلوب ترسیم شده است.
3-2- جامعه آماری مورد پژوهش
جامعه آماری این پژوهش, کلیه آیات قرآن کریم در محدوده بیست مضمون ارتباطی است و از روش تمام شمارشی استفاده می شود.
توضیح : لازم به ذکر است پژوهشگر در حین انجام پژوهش به این نتیجه رسیده است که با توجه به پیوستگی موضوعات و ارتباط مطالب از نظر طولی و برای روشن شدن هرچه بیش تر زوایای تحقیق, به ناچار باید به چارچوب کلی و اصول حاکم بر ارتباطات اجتماعی از منظر قرآن کریم نیز بپردازد. از این رو می توان جامعه آماری مورد پژوهش را به بیست مضمون ارتباطی و ده اصل حاکم بر ارتباطات اجتماعی از منظر قرآن کریم تعمیم داد.
3-3- حجم نمونه
نمونه آماری در این تحقیق, مدل جامعه آماری است.
3-4- ابزار جمع آوری اطلاعات
در این تحقیق از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز, از طریق یادداشت برداری و تجزیه و تحلیل آیات قرآن کریم انجام شده است. فهرست منابع و مآخذ در انتهای پژوهش آمده است. هم چنین برای جمع آوری اطلاعات به کتابخانه های مختلف مراجعه شده است.
3- 5- روش تجزیه و تحلیل داده ها
در این تحقیق, برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پژوهش، از روش اسنادی استفاده شده است؛ در این راستا, ملاک های تجزیه وتحلیل شامل مضامین ارتباطی قرآن کریم و اصول ارتباطات در قرآن کریم است.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 163 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 101 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
بخش اول :
1-1 پیش گفتار ................................. 2
1-2 مقدمه ..................................... 3
1-3 بیان مسئله ................................ 4
1-4 اهمیت و ضرورت تحقیق ....................... 6
1-5 هدف ها ی پژوهش ............................ 7
1-6 سوالات پژوهش ............................... 8
1-7 پیشینه تحقیق .............................. 9
1-8 جامعه مورد بررسی ......................... 12
1-9 روش تحقیق ................................ 13
1-10 کلید واژگان ............................. 14
بخش دوم :
2-1 فرهنگ .................................... 16
2-2 فرهنگ از منظر صاحبنظران علوم اجتماعی ..... 18
2-3 خصوصیات فرهنگ ............................ 21
2-4 فرهنگ به واقعیت معنا می بخشد ............ 23
2-5 فرهنگ پدیده ای فراگیر است ................ 23
2-6 فرهنگ امری مشترک است ..................... 23
2-7 فرهنگ یاد گرفتنی است ..................... 23
2-8 فرهنگ به عنوان یک رفتار اکتسابی .......... 24
2-9 سطح های فرهنگ ............................ 25
2-10 طبقه بندی فرهنگها ....................... 25
2-11 ابداع فرهنگ پذیری ....................... 26
2-12 فرهنگ پذیری ............................. 27
2-13 نوسازی مفهوم فرهنگ ...................... 28
2-14 عناصرمهم در فرهنگ پذیری ................. 29
2-15 روند ها و متغیرهای فرهنگ پذیری .......... 30
2-16 انواع فرهنگ پذیری ....................... 30
2-17 انواع فرهنگ پذیری از منظری دیگر ........ 32
2-18 آژانس های فرهنگ پذیری ................... 32
2-19 ماهیت رسانه ............................. 36
2-20 رسانه و فرهنگ پذیری ..................... 36
2-21 کارکردهای رسانه ها ...................... 37
2-22 رسانه ها و تغییر ارزشهای سنتی و شکاف نسلی 38
2-23 طبقه بندی نیاز های مرتبط با رسانه ....... 45
2-24 تلویزیون ................................ 45
2-25 ویژگی های تلویزیون ...................... 36
2-26 تلویزیون به عنوان ابزاری فرهنگی ......... 46
2-27 تلویزیون از دید نظریه پردازان ........... 46
2-28 قدرت تلویزیون ........................... 48
2-29 کارکردهای مثبت تلویزیون ................. 49
2-30 جنبه ها ی اجتماعی شدن کودکان ............ 50
2-31 کارکردهای منفی تلویزیون ................. 51
2-32 نقش ها و وظایف وسایل ارتباطی ............ 53
2-33 کودک کیست ............................... 54
2-34 ویژگی های کودک در دوره ابتدایی .......... 54
2-35 قابلیت های کودک نسبت به تلویزیون ........ 56
2-36 ارتباط کودک و تلویزیون .................. 57
2-37 کودکان قربانیان تلویزیون ................ 58
2-38 چهارچوب نظری ............................ 59
....... نظریه فرهنگ و شخصیت .................. 59
....... نظریه کنش متقابل نمادین .............. 60
...... نظریه کارکردگرایی ..................... 61
بخش سوم :
3-1 مقدمه .................................... 63
3-2 تلویزیون و تغییر در الگوهای گذران اوقات فراغت کودکان 70
3-3 تلویزیون و تغییر در عادات و سلایق کودکان .. 73
3-4 تلویزیون و تغییر در باورها نگرشها و ارزشهای کودکان 75
3-5 تلویزیون و تغییر در فرهنگ تغذیه .......... 79
3-6 تلویزویون و تغییر در ادبیات کودکان ....... 80
3-7 سوالات پرسیده شده از والدین ............... 81
3-8 مصاحبه با والدین ......................... 81
3-9 مصاحبه با مربیان ......................... 86
3-10 نتیجه گیری .............................. 87
فهرست منابع .................................. 91
چکیده انگلیسی
فهرست نمودارها
نمودار عنوان
نمودار شماره 1: نمودار سطح تحصیلات والدین ..... 66
نمودار شماره 2: حدود ساعات تماشای تلویزیون ... 67
نمودار شماره 3: اولیت تماشای برنامه های تلویزیون 68
نمودار شماره 4: علت تماشای تلویزون ........... 69
1-1پیش گفتار :
تلویزیون در دنیای امروز، گسترده ترین رسانه است به گونه ای که حتی کامپیوتر و شبکه جهانی اینترنت هم نتوانسته رقیب قدرتمندی برای آن باشد، امروزه این رسانه تا دور افتاده ترین روستاها راه افتاده و آنتن های آن را میتوان بر فراز آپارتمان های مرتفع تهران تا طیف خانه های پست و کوتاه روستاها مشاهده کرد، از این روست که می توان تلویزیون را یک دانشگاه وسیع با مخاطبانی در طیف های مختلف در نظر آورد که البته ، کودکان به عنوان جدی ترین و بیشترین مخاطبان برنامه های تلویزیونی مطرح می باشند و تأثیر پذیری آنان بیش از دیگرگروههای سنی است. کودکان ارزش ها و باورها و مفاهیم فرهنگی و روش های زندگی و واکنش به تحریکات محیطی و غیره را از تلویزیون می آموزند و امروزه نقش رسانه ها در فرهنگ پذیری اولیه کودکان و فرهنگ پذیری دراز مدت بزرگسالان به طور گسترده مورد قبول قرار گرفته است و به عنوان عاملی مهم در فرآیند اجتماعی کردن و انتقال مفاهیم فرهنگی ایفای نقش می کند و رسانه ها برای ایجاد فرهنگ پذیری دو گونه از الگوهای رفتاری را به مخاطب ارائه می دهند: الگوهای رفتاری فردی و الگوهای رفتاری اجتماعی که منجر به جامعه پذیری می شود.
1-2 مقدمه:
شتاب فرایند پیشرفت های فن آوری در دنیای معاصر و تحول سریع درامر ارتباطات ،مرکز ثقل تحولات اجتماعی بوده و در دهه های اخیر شاهد تحولات سریع و گسترده ای در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی و از جمله خانواده بوده ایم. نهاد خانواده تحت تأثیر عوامل متعدد درونی و بیرونی، این تغییرات را تجربه کرده و شکی نیست که رسانه گسترده ای همچون تلویزیون، در فرهنگ سازی اعضای خانواده، بالاخص کودکان ، جایگاه بسیار برجسته ای دارد و تلویزیون در کنار پدر و مادر وفرزند، فرد چهارم خانواده است و از نظر آگاهی رسانی و راهنمایی چند جانبه ، مهم ترین و نزدیک ترین و سریع ترین ابزار درک اطلاعات به شمار می رود.
بنابراین جایگاهی که تلویزیون ،در انتقال ارزش ها و پیام ها و تثبیت یا تغییر و تزلزل فرهنگ ها و ارزش پیدا کرده است، بسیار حساس و خطیر است و گستردگی استفاده از این ابزار و داشتن مقبولیت گسترده نزد عموم مردم بر اهمیت موضوع می افزاید.
گذشته از تأثیر گذاری عمومی و اجتماعی تلویزیون، کودکان، از اثر پذیری بیشتری نسبت به این رسانه برخوردارند و اثر گذاری آن تا آنجا است که متخصصین آن رااز ارکان مهم تربیتی میشمارند.
1-3بیان مسئله :
وسایل ارتباط جمعی ،مهم ترین شاخصه جامعه مدرن به شمار می آیند و این وسایل میتوانند القا کننده هنجارهای فرهنگی باشند (که البته این هنجارها بسته به نوع برنامه های رادیو و تلویزیون و مجلات و روزنامه ها متفاوت است) که دراین میان نقش رسانه های تصویری، بالاخص تلویزیون، نسبت به سایر رسانه ها برجسته تر و درمقایسه با سایر رسانه ها از مطلوبیت بیشتری برخوردار است واین امر به خصوص آنجا تحقق می یابد که کودکان به عنوان متقاضیان جدی برنامه های تلویزیونی مطرح هستند.
از آنجا که هر عنصر جدید و مجموعه های نو در فرهنگ ظاهر شود، محتوا وساخت آن را تغییر می دهد و تکنولوژی به هر جا پا میگذارد، دانش ها و مهارت های ویژه خود را به آن سو روانه
می کند وارزش هایی می آفریند که اغلب در تقابل با ارزش ها و آداب و رسوم و شیوه های زندگی است و یکی از نهادهایی که رسانه، بالاخص تلویزیون، تأثیر بسزایی درآن داشته، خانواده است تا جایی که به عنوان عضواصلی خانواده پذیرفته شده و اگر در گذشته فقط خانواده وجود داشت، امروزه خانواده است به اضافه تلویزیون .از آنجا که هر وسیله کارکردی دارد، رسانه ها ازجمله تلویزیون نیز کارکردهائی دارند که یکی از مهم ترین کارکردهای تلویزیون کمک به روند فرهنگ پذیری است و فرهنگ پذیری جریان انتقال اندیشه ها و باورها ، هنجارها و معیارها و نمونه های رفتاری موجود در فرهنگ جامعه به افراد آن است و پژوهش ها حاکی از آن است که رسانه در کنار عواملی مانندخانواده و دوستان می تواند نقش مهمی در فرآیند فرهنگ پذیری کودک داشته باشد وامروزه با ظهور وسایل ارتباط جمعی ، فرآیند آموزش از اعضای خانواده و مدرسه وآموزشگاه ها خارج شده وجهان پهناور به عرصة آموزش تبدیل شده است، البته آنچه باید به آن توجه داشت این است که جریان فرهنگ پذیری در کودکان یک سویه است. چرا که کودک در مقابل پذیرا شدن ارزش های جدید منفعل، یعنی آن که جریان تأثیر ارزش ها یک طرفه و تنها از جانب جامعه به سوی او است و کودک مقاومتی از خود در برابر اتفاقات رسانه ای بروز نمی دهد و نمی تواند تأثیر برجامعه داشته باشد.بنابراین سؤال اساسی در این تحقیق آن است که« رابطه بین تلویزیون و فرهنگ پذیری کودکان 7 و8 ساله چگونه است؟» برای نیل به هدف فوق سعی شده است تا فرآیند کارکردهای تلویزیون در چگونگی فرهنگ پذیری کودکان اول و دوم ابتدائی مدارس دخترانه منطقه 3 تهران مورد بررسی قرارگیرد که به طور اتفاقی مدرسه دخترانه مهدا واقع در خیابان دیباجی جنوبی انتخاب شد و 50 دانش آموز اول و دوم ابتدایی به طور نمونه انتخاب شد که انتخاب نمونه کاملا موردی بود و برای رسیدن به این مهم از دانش آموزان مصاحبه باز به عمل امد و محقق در میدان تحقیق به مشاهده مشارکت آمیز دست زد.
1-4 اهمیت وضرورت تحقیق :
امروزه رسانه های گروهی ،در قالب های متنوعی چون رادیو و تلویزیون و نشریات و ... سیطره فراگیری بر زندگی انسان دارند وباعث شده اند که چهره زندگی انسان را دگرگون سازند و از آنجا که تلویزیون به عنوان یک رسانه و تکنولوژی دارای فرهنگ خاصی است وابزاری است که بر جریان انتقال فرهنگ وارزش های جامعه نقش بسزایی دارد واز قوی ترین وسایلی است که می تواند انسان امروز آن را به عنوان تغییر شکل دادن نه تنها جامعه بلکه در ذرات و جوهر خود به کار بندد، باورود به خانواده، به عنوان یک نهاد کوچک اما تعیین کننده در ساخت فرهنگ، جائی که بزرگترین تأثیر در پی ریزی فرهنگ وآداب و رسوم، واعتقادات وارزش ها ،هنجارها وناهنجاری های بعدی فرد را بایستی درآنجا جستجو کرد، باعث تغییراتی در نظام باورها وارزشها و اعضای خانواده ، بالاخص کودکان که توانایی درست تشخیص دادن خوب و بد و مرز بین واقعیت و تخیل و هماهنگی خود را با فرهنگ القا شده توسط تلویزیون ندارند، می شود. بنابراین با اهمیت یافتن رسانه های گروهی در زندگی روزمره کودکان که به عنوان مخاطبان جدی و پر و پا قرص تلویزیون هستند و هدف آن ها کسب آگاهی و اطلاعات از برنامه های تلویزیون است، بر اهمیت وضرورت شناخت کارکرد های تلویزیون بر فرهنگ پذیری کودکان می افزاید.
1-5 هدف های پژوهش :
هدف کلی : تحلیل مردم شناختی تلویزیون و فرهنگ پذیری در خانواده(مطالعه موردی محله خیابان دولت ،دانش آموزان اول و دوم ابتدایی دختر)
هدف های جزئی :
1-آیا تلویزیون توانسته باعث تغییر درفرهنگ تغذیه در کودکان شود؟
2-آیا تلویزیون توانسته باعث تغییر در ادبیات کودکان شود؟
3-آیا تلویزیون توانسته باعث تغییر سلیقه و عادت در کودکان شود؟
4-آیا تلویزیون توانسته باعث تغییر درباورهای کودکان شود؟
5-آیا تلویزیون توانسته باعث تغییر درالگوهای فراغت کودکان شود؟
6-آیا تلویزیون توانسته باعث تغییر در الگوهای زندگی شود؟
1-6 سؤالات پژوهش
1- آیا تلویزیون توانسته باعث فرهنگ پذیری در کودکان شود؟
2-آیا فرآیند فرهنگ پذیری که از طریق تلویزیون به کودکان صورت می گیرد با الگوهای فرهنگی ما تطابق دارد؟
3-آیا تلویزیون به عنوان یک پدیدة فرهنگی در قسمت هایی از فرهنگ بیشتر تغییر می تواند ایجاد کند؟
4- آیا برنامه هائی هستند که از طریق آن فرهنگ پذیری کودکان سریع تر صورت میگیرد ؟
-7 پیشینه تحقیق :
با ظهور هر رسانه، دغدغه آثار آن نیز بروز می کند و به دنبال آن ، دانشمندان علوم ارتباطات و اجتماعی دست به تحقیقات مختلفی در مورد اثر آن رسانه بر مخاطبانش و متغیرهایی که بر فرآیند استفاده از رسانه تأثیر گذار است می زنند. محققان این رشته به گروههای مختلف جامعه با ویژگی های متفاوت پرداخته اند، اما شاید بتوان به جرأت ادعا کرد که بزرگ ترین سهم،نصیب کودکان و نوجوانان شده است و توجه به اثر رسانه بر کوکان و نوجوانان به گذشته های بسیار دور برمی گردد، چنان که افلاطون در کتاب جمهوری، به داستان سرایان عصر خود در مورد این مسئله که کودکان قادر نیستند بین آنچه صرفا حکایت است و آنچه واقعیت دارد تمایز قائل شوند، هشدار می دهد. بنابراین باید اولین داستان هایی که کودک می شنود، اثر اخلاقی صحیح مورد نظر را بر او بگذارد. (نیکو، مینو و دیگران . 1381 ص112)
نکته شایان ذکر آنکه همواره تحقیقات در مورد کودکان و رسانه ها،از دغدغه های عامه مردم در بدو ورود رسانه ریشه داشته است. در تحقیق جامع پاین(Pine) (1933) گروهی از برجسته ترین روان شناسان، جامعه شناسان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت آن زمان مشارکت داشتند و گزارش آنان در مورد اثر فیلم بر متغیر های مختلف رفتاری و شخصیتی کودکان، چون الگوی خوابیدن، دانش کودکان در مورد دیگر فرهنگ ها، نگرش آنان در خصوص پرخاشگری و رفتار بزهکارانه ، در 12 جلد منتشر شد. و نتیجه گیری اصلی این تحقیق مبنی براین بود که اثریک فیلم بر کودکان به متغیر هایی چون سن، جنس و موقعیت قبلی، ادراک، محیط اجتماعی، تجارب قبلی و والدین بستگی دارد.
آنچه در نتیجه گیری های محققان مختلف دست اندرکارامور کودک و تلویزیون مشاهده
می شود، جنبه مشروط بودن اثرتلویزیون است و زمینه های بررسی با توجه به زمینه های مورد توجه محقق تعیین می شود. به عنوان مثال بلامر(Blomer) به زمینه های جامعه شناختی و آثار متغیرهایی چون نگرش و علایق می پردازد. زمینه های غالب در بررسی های انجام شده در زمینه کودکان و تلویزیون، پرخاشگری، عادات زندگی و خیال پردازی بوده است.
گزارش تحقیقی یونسکو(Unesco) (1964) یکی از برجسته ترین آثار آن زمان در ارتباط با رفتارکودکان درقبال تلویزیون بود که به سوال هایی چون: کودکان چه قدرصرف تماشای تلویزیون می کنند؟ - چرا کودکان تلویزیون تماشا می کنند؟ - چه برنامه هایی تماشا می کنند؟ - پاسخ داده است . از بین محققانی که در آن دوران به بررسی رابطه کودک و تلویزیون پرداختند، می توان از ، ویس(1958)(Vice) و جان (John)نام برد ودر تحقیقات این افراد به نیازها ونحوه استفاده از رسانه نیز پرداخته شده بود .از مهم ترین آثار در زمینه اثر تلویزیون بر کودکان کتاب شرام و لایل و پارکر(Sheram&Lyle&Parker) باعنوان - تلویزیون در زندگی کودکان ما است – که در دهه 1961 منتشرشد، آنها که عواملی چون لذت طلبی ، کسب اطلاع و استفاده اجتماعی را به عنوان دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان ذکرکرده اند و به گفته آنان ، دلایل دیگرهمچون سرگرمی و فرورفتن در جهان تخیل و رویا ، هم ذات پنداری با افراد جالب و جذاب ، فراموش کردن مشکلات زندگی واقعی ، فرار از کسالت کارهای یکنواخت و روزمره و دلایل مشابه ، از دیگر عللی است که به انگیزه لذت طلبی مربوط می شود. (شرام و همکاران، 1377ص92-91) و بعد از آن تحقیقات بسیاری در زمینه اثرتلویزیون بر دانش و نگرش و رفتارکودکان انجام شد.
نگین حسینی در کتاب جنگ تلویزیونی برای کودکان به شروع و استفاده کودک از تلویزیون و درک کودکان سنین مختلف از تلویزیون و اثرات آن بر روی کودکان اشاراتی داشته است و از جمله اثرات مهم آن را تأثیر شگرف تلویزیون بر باورهای کودکان می داند. در کتاب شناخت مخاطب تلویزیون اثرمینو نیکو و دیگران بر عواملی که بر نحوه استفاده از رسانه تأثیرگذار است. اشاره شد که دربین مجموع عوامل ، اثرسن بر نحوه استفاده از رسانه تاکید زیادتری شده است. در این کتاب با توجه به نظریات دانشمندانی چون پارکر و شرام و برادلی گرین دلایل کودکان و نوجوانان را برای تماشای تلویزیون به عواملی چون گذران اوقات فراغت ، فراموش کردن مشکلات و کسب اطلاع و استفاده اجتماعی و لذت طلبی و برانگیختگی ، آرامش و یافتن مونس و تماشای عادتی مربوط دانسته اند و در این اثرویژگی هایی چون شناخت ناقص از جهان که موجب می شود کودک از فهم محتوای رسانه عاجزبماند یا مطالب غیرواقعی را واقعی پندارد و یا آنکه از هدف و انگیزه تولید کننده محتوای آن رسانه آگاهی نداشته باشد، اشتیاق برای فراگیری و یا به عبارتی ، آمادگی برای فراگیری و کنجکاوی از جمله دلایلی دانسته که کودک را مخاطب خاص رسانه می سازد.
و کتاب های بسیار دیگر که هر کدام از جنبه های مختلف ، مسئله رابطه تلویزیون و کودک توجه نشان داده و مسئله را مورد بررسی قرار داده اند که البته غیر از کتاب ها، مقالات و پایان نامه های بی شماری در این زمینه نوشته شده . از جمله تاثیر تبلیغات بر کودکان و تاثیر برنامه های کودک تلویزیون بر کودک ،که نگارنده سعی کرده تا حد ممکن از این کتاب ها و مقالات بهره کافی و لازم را ببرد.
1-8 جامعه مورد بررسی:
یکی از مهمترین کارهائی که محقق باید در روش تحقیق انجام دهد مشخص کردن مکان تحقیق است و مکان تحقیق باید درفضای جغرافیائی واجتماعی و در زمان تعیین شود.نخستین شرط کاردر مطالعات مردم شناسی رفتن به محل اقامت است بدین ترتیب ارتباط بین محقق و جامعه مورد بررسی برقرار می گردد و همه زمینه های ذهنی که می تواند محقق را واداربه پیش داوری نماید، از بین
می برد (فربد،محمد صادق،13ص63)،میدان تحقیق که تحقیق در آن انجام شد، دبستان دخترانه مهدا واقع در منطقه 3 تهران، خیابان دیباجی جنوبی است که از 50 دانش آموز اول ودوم ابتدایی این مدرسه جهت پژوهش استفاده شد.
لازم به ذکر است، به علت محدودیت های جنسیتی مرتبط با سیستم آموزش و پرورش به ناچار فقط مدرسه دخترانه مورد بررسی قرار گرفت.
1-9 روش تحقیق:
مطالعه بر روی موضوع مورد نظر مربوط به زمان حال می باشد،از اواخر سال1387 به جمع آوری اطلاعات و مطالب پرداخته شد که بتدریج نگارش پایان نامه آغاز شد که با تصحیح و راهنمایی های استاد راهنما تحقیقات میدانی ادامه یافت که تا نیمه اول (6ماه اول ) 1388به طول انجامید، در این مطالعه از روش های معمول در تحقیقات مردم شناسی استفاده گردیده و معمولا در بررسی و مطالعات مردم شناسی به خصوص درروش ژرفانگر، مطالعات عمیق و دقیق صورت می گیرد.
فنونی که در نگارش این پایان نامه محقق از آن استفاده کرد روش کتابخانه ای و میدانی و مشاهده مشارکت آمیز بود که در کارمیدانی ،مصاحبه عمیق بر روی50 دانش آموز اول و دوم ابتدایی دخترانجام شد و همچنین در مشاهده مشارکت آمیز محقق وسواس زیادی به خرج داد چراکه فن مصاحبه با مشاهده اطمینان بخش تر و علمی تر است .
1-10 کلید واژگان:
1- تلویزیون : لغت ترکیبی است که از زبان های لاتین و یونانی گرفته شده است. لغت Tele در زبان یونان به معنی «دور» و کلمه "Vision" در لاتین به معنای «دید» است و این لغت اغلب به طور مختصر به شکل "TV" نوشته می شود.
2- فرهنگ: به تعبیر مردم شناسان، میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا فرهنگ عبارت است از مجموعة پیچیده ای شامل دانش ها ، مهارت ها ، آگاهی ها، باورها و هنرها ، اخلاق و قوانین ، آداب و رسوم و تمامی گرایش ها ، قابلیت ها و عادت هایی که آدمی در حالت عضویت در یک جامعه نصیبش می شود. (ترابی، علی اکبر، 1381، ص 16)
3- فرهنگ پذیری :مجموعه پدیده هایی است که از تماس مستقیم ودائم میان گروههایی از افراد با فرهنگ هایی متفاوت نتیجه می شودوتغییراتی را در الگوهای فرهنگی یک یا دو گروه موجب می گردد(دنی کوش 1381ص 91)
4- خانواده: گروهی از افراد که با پیوندهای خونی، ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر مربوط بوده و یک واحد اقتصادی را تشکیل میدهند (گیدنز، آنتونی، 1382، ص786)
5- کودک : از نظر پیمان نامه حقوق کودک، کودک کسی است که سن او کمتر از 18 سال باشد مگر اینکه بر اساس قانون ملی قابل اعمال ، سن قانونی کمتر تعیین شده باشد (نوبان و صدری، 1380، تبریز)
بخش دوم:ادبیات پژوهش
2-1 فرهنگ :
از زمانی که انسان، در محیطی به نام جامعه ای بزرگ که از قواعد و قوانین خاص پیروی
می کند قرار گرفت، درگیر ساز و کارهائی شد که یا خود در شکل بخشیدن به آن نقش داشت و یا آنکه از دیگران تأثیر می پذیرفت و تأثیر سبب شد که شاکله شخصیتی روحی و فرهنگی او شکل بگیرد و چیزی به نام فرهنگ به وجود آید، فرهنگ شامل همه باورها و قوانین و آداب و رسومی شود که افراد به آن وابسته یا دل بسته اند. فرهنگ مقوله ای نیست که در زمانی کوتاه شکل بگیرد بلکه فرآیندی است که به یک دوره زمانی طولانی نیاز دارد و اهمیت خاص خود را پیدا می کند و در جامعه ای به عنوان یک امر یا رفتار مورد اقبال عموم قرار میگیرد و کم کم به عنوان جزئی از باورهای بنیادی اقشار یا ملتی محسوب می شود. فرهنگ را می توان چون موجودی دانست که نفس میکشد و حیات مند است. و مثل هر موجودی زایش و مرگی دارد.
مفهوم فرهنگ همراه با مفهوم جامعه،یکی از مفاهیمی است که در علوم اجتماعی زیاد به کار برده می شود و کمتر مفهومی در علوم اجتماعی به اندازة مفهوم فرهنگ در معرض تفسیرها و تعبیرهای گوناگون بوده است. از این رو می توان گفت که مفهوم فرهنگ نه تنها دشواری های زیاد به بار آورده است، بلکه به سبب تنوع و وسعت معنا، ایجاد وحدت نظر برسر گسترة موضوعی آن میسر نشده است. دگرگونی های پدید آمده در حوزة فرهنگ، به خصوص بر اثر گسترش نظام آموزش و پرورش و رسانه های همگانی یا روند جهانی شدن در نهایت مسائل حوزه فرهنگ را در برابر وظایف تازه ای قرار داده، با توجه به این تحولات گرچه به یک اعتبار می توان گفت که محتوا و هیأت فرهنگ تغییر می یابد، ولی هرگز رنگ و رو نمی بازد و از بین نمی رود، هر چند طیف وسیعی از اندیشه ها و عقاید نمی گذارد، فرهنگ را به آسانی جمع وجور کرد و بر سرحیطة موضوعی و محتوایی آن به توافق رسید، یا اجزای پراکنده آن را در مجموعه ای منسجم به هم آمیخت و از سامانی منسجم و روشن برخوردار ساخت. با این حال همواره فرهنگ با قدرت و توانایی چشمگیر خود حضور خود را به اثبات می رساند.(پهلوان چنگیز،1382،ص 11و12)
یاکوب بورکهارت(Jacob Burckhardt) می گوید: سه قدرت بزرگی که واقعیت هستی بشر و روند تاریخ را تعیین کرده اند عبارتند از : دین، قدرت، فرهنگ. (پهلوان ،چنگیز ،1382، ص13).
هنگامی که واژه فرهنگ را در گفتگوهای معمولی هر روزه، به کار می بریم، اغلب فرآورده های متعالی ذهن هنر و ادبیات، موسیقی و نقاشی و ... را در نظر داریم. فرهنگ به مجموعة شیوة زندگی اعضای یک جامعه اطلاق می شود ، چگونگی لباس پوشیدن ، رسم های ازدواج و زندگی ، الگوهای کار و اوقات فراغت و مراسم مذهبی، همه را در بر می گیرد. (گیدنز، آنتونی1376، ص 56)
فرهنگ ، معرفت و شناختی است که مردم، جهت تعبیر و تفسیر رفتار اجتماعی به کار می گیرند که این معرفت اکتسابی و تا حدی در میان افراد مشترک است (اسپردلی 1386، ص 26)
فرهنگ را بیشتر میتوان دیدگاه مشترک یک ملت تعریف کرد، فرهنگ رویکرد و شیوة برخورد آن ها برای درک واقعیت است و زمینه ای است که در آن تجربه مشاهده و تفسیر می شود (شارون جوئل، 1379، ص 138).
بر اساس تعریفی فرهنگ شامل تمامی عادات یک جامعه است ، یا اگر جامعه را مجموعه ای از افراد سازمان یافته بدانیم که شیوه زندگی خاصی دارند در این صورت فرهنگ یعنی همین شیوه زندگی تسودی باربو(Zevedei Barbu ) در کتاب خود به نام «جامعه، فرهنگ و شخصیت» می نویسد، بیشتر تعریف های فرهنگ بر دو نکته اشاره می کنند.
نخست عناصر فرهنگ، چه به صورت عادات اجتماعی جلوه گر شوند و چه به صورت روش زندگی یک جامعه تظاهر یابند؛ دوم : اثر انگیزاننده و هنجاری این عناصر بر رفتار فرد به بیان دیگر، کارکرد، ویژه فرهنگ، آفرینش و نگاهداری تداوم و همبستگی میان افراد یک جامعة معین است. (پهلوان، چنگیز، 1382، ص 13)
از فرهنگ هنگامی سخن می گوییم که روح بشر، فعالیت ها، روش ها و اکتسابات و رفتارهایش را به نقد می کند و سعی می کند آنها را بهبود بخشد تا از قید و بندها رهایی یابد و هر آنچه را که از درون مانع شکوفاییش می شود از میان بر دارد.
می توان به اعتباری گفت که آدمی هنگامی که کوشش هایی را در جهت انسانی ساختن به کار می بندد، او را با فرهنگ (= فرهیخته) مینامیم. (پهلوان، چنگیز،1382، ص 15)
2-2 فرهنگ از منظر صاحب نظران علوم اجتماعی:
بسیاری از متفکران و صاحب نظران علوم اجتماعی، وجه تمایز زندگی اجتماعی انسان و حیوان را فرهنگ عنوان کرده اند، اشپنگلر(Spengler) فرهنگ را مبنای اصلی جامعه انسانی می داند، وی که مکتبش را اصالت فرهنگ بنا نهاده است، عقیده دارد که حیات و پویایی جامعه به پویایی فرهنگ بستگی دارد و مرگ جامعه ، مرگ فرهنگ آن جامعه است (وثوقی – نیک خلق – 1378، ص 153)
بعضی از مردم شناسان انسان بودن را به معنی داشتن فرهنگ تلقی میکنند و از آنجا که فرهنگ به معنای تظاهرات مادی و معنوی فعالیت های انسان برای سازگاری با محیط به کار میرود، به عنوان مرزی است که انسان را از حیوان ها جدا میسازد. (وثوقی- نیک خلق ، 1387، ص 154).
انسان شناسان درکاربرد مفهوم فرهنگ، فرض های معینی را درباره رفتار و با ورها و تجارب افراد به عنوان اعضای یک جامعه اتخاذ میکنند که عبارتند از: این که نوع بشر قواعد رفتاری را
می آموزد و بقایش به همین یادگیری بستگی دارد؛ قواعد اکتسابی رفتارو تفکر، برای رویدادها و نیز رفتار دیگران معنا فراهم می کند؛ گرچه هر جامعه ای تفسیرهای ویژه خودش را دارد. (بیتس، دانیل ، تهران ، 1375، ص55)
به تعریف مردم شناسان، میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا فرهنگ عبارت است از مجموعة پیچیدهای شامل دانش ها و مهارت ها ، آگاهی ها و باورها ، هنرها، اخلاق ، قوانین، آداب و رسوم و تمام گرایش ها، قابلیت ها و عادت هایی که در آدمی در حالت عضویت در یک جامعه نصیبش
می شود . به بیان دیگر کلیه ساخته ها ، آموخته ها، اندوخته ها و ارزش های مادی و معنوی و دست آوردهای انسان درطی تاریخ، فرهنگ نامیده می شود.(ترابی، علی اکبر ، 1383، ص 16)
تیلور(Tailor ) فرهنگ را آن مجموعه و یا کل و هم جزئی که شامل اشکال فکری و هنری و دستی انسان ها که عبارتند از علم و دانش ، معتقدات و آداب و رسوم و اخلاقیات دین، قانون و سرانجام هر گونه عادات و استعدادهایی دیگر که میان انسان ها می شکفد و به فردی از جامعه به عنوان جزیی همبسته از توده آنها فرا می گیرد، تعریف می کند او با این تعریف ، که در کتاب انسان شناسی خود در سال 1881 از فرهنگ کرد؛، روشن ساخت که فرهنگ ،خاص انسان است. (محمد صادق، فربد- جزوه تاریخ اندیشه ها 1 ، ص 83).
هابل و فراست(Hoebel & Frostl)که فرهنگ را تقریباً در تمام فعالیت های بشری حاضر می بینند آن را یک سیستم یکپارچه از الگوهای رفتاری آمیخته شده که مشخصة اعضای یک جامعه هستند نه نتیجه وراثت بیولوژیکی ، تعریف می کنند (لاری اسمار ، 1379،ص 77)
بوآس (Boas) بر خلاف تیلور(Tailor) که بر تعریف فرهنگ به صورت مفرد آن توجه دارد به مطالعة فرهنگ ها به صورت جمع آن تأکید می کندو از نظر او هر فرهنگ، چیزی است یکه و ویژه و به نظر او هر فرهنگ معرف کلیتی خاص و منحصر به فرد است و در نظر او یک رسم و آیین خاص را فقط می توان در ارتباط با بستر فرهنگی آن توضیح داد. (پهلوان ، چنگیز، 1382،ص 53 و 55)
مالینوفسکی(Malinowski) در رابطه با فرهنگ می گوید در هر فرهنگ ، هر رسم، هر شی، هر اندیشه و باور و عقیده ای، کارکردی حیاتی انجام می دهند ، همة آنها وظیفة معینی را به انجام می رسانند و معرف گوشه یا جزئی غیر قابل جایگزین از این کلیت اندام وار (ارگانیک) هستند. (منبع قبلی ، ص79)
دورکیم (Durkheim)به تمدن و فرهنگ های مختلف باور داشت نه یک تمدن که خاص ملتی مشخص باشد و به نظر او تمدن یعنی مجموعة پدیده های اجتماعی که وابسته به ارگانیسم اجتماعی خاصی نیست و این پدیده ها در فضایی جریان دارند که از مرز ملی در می گذرند و در مقاطعی از زمان تحویل می یابند که فراسوی تاریخ یک جامعة معین جریان می یابد. (پهلوان ، چنگیز، تهران، 1382،ص 69)
بیتس و پلاگ(Bates & Plog) فرهنگ را نظامی از باورها و ارزش ها ، سنت ها و رفتارها و مصنوعات مشترک که اعضای یک جامعه آن را مورد استفاده قرار می دهند تا از عهدة جهان خود و از عهدة یکدیگر برآیند و نظامی است که از طرق یادگیری نسل به نسل منتقل می گردد تعریف می کنند. (لاری اسماور، پورتر، ، 1379، ص 77)
ماکس وبر(Max Weber) در رساله ای تحت عنوان عینیت در علم اجتماعی و سیاست گذاری اجتماعی فرهنگ را جزء معین از نامعینی نامفهوم فراگرد جهان تعریف کرده، جزئی که نوع بشر معنا و برجستگی به آن می بخشد. (معینی، جهانگیر، 1374، پیشگفتار)
روث بندیکت(Ruth Benedict): که از پیروان مکتب شخصیت اساسی و اصالت فرهنگ است می گوید هر نمونه فرهنگی، نموداری از شخصیت مردمی است که وابسته به آن فرهنگ اند و فرهنگ رااصطلاح جامعه شناختی می داندبرای رفتار آموخته، رفتاری که با آدمی زاده نمیشود و هر نسل باید آن را از مردم بالغ بیاموزند. (محمد صادق، فربد، تهران، 1369،ص 264)
هرسکوتیوس(Herskovits) رابطه با فرهنگ اینچنین استدلال میکند،که فرهنگ اساساً بنیانی است مبین تمامی باورها و رفتارها و واکنش ها و ارزش ها و مقاصدی که شیوة زندگی هر ملت را مشخص می کند و به نظر او فرهنگ، ماوراء پدیده هایی غریزی است که فرد از گروه های انسانی یا به وسیله رفتار ، آموخته شده و تأثیر گرفته است. (فربد، محمد صادق، 1369،ص 265)
رالف لنیتون(Ralph Linton) در کتاب سیر تمدن می گوید فرهنگ مجموعه اعمال و آدابی است که در هر جامعه افراد انسان از بزرگترین خود فرا می گیرند و به نسل جوان تحویل می دهند (فربد، محمد صادق، 1369،ص 267)
لسلی وایت(Lesli White) درکتاب علم فرهنگ (1949) فرهنگ را سازمان پدیده ها، کنش ها (انگاره های رفتاری) ، اعیان شناسایی و ابزار و اشیائی که ابزار را می سازند) ایده ها (باورها و معرفت ) احساسات (طرز تلقی و ارزش ها) که به استفاده از نمادها وابسته است، تعریف میکند (معینی، تهران، 1374، ص22)
در تعریف پارسونز(Parsons)، فرهنگ عبارت است از سیستم های الگو شده یا سازمان یافته ای از نمادها که تحت جهت گیری های کنش و اجزای درونی شده شخصیت افراد و الگوهای نهادی شده سیستم اجتماعی در آید، پارسونز در کتاب سیستم اجتماعی سه وجه مشترک تمامی فرهنگ ها را این چنین توصیف کرده است:1-انتقال پذیری و اینکه فرهنگ یک سنت یا میراث اجتماعی است .
2- انسان ها در فرهنگ شریک اند و فرهنگ محصول کنش متقابل انسانهاست.
3- فرهنگ ها قابل آموزش هستند.
(معینی، تهران 1374، صص 111 و 113).
با توجه به تعاریف که از منظر صاحب نظران علوم اجتماعی از فرهنگ شده باید توجه داشت که رشتة انسان شناسی بیش از هر رشته دیگر در حوزة علوم اجتماعی به بحث راجع به فرهنگ و مفهوم آن علاقه مند است و همواره سعی داشته به ابعاد گوناگون فرهنگ در زندگی یک جامعه معین و اصولاً به فرهنگ های مختلف و سرانجام به فرهنگ به عنوان یک کلیت توجه داشته باشد.
2-3 خصوصیات فرهنگ:
1- فرهنگ امری اکتسابی ، عمومی و غیر غریزی است.
2- فرهنگ دارای خصوصیتی است که ثابت به نظر می رسد اما در عین حال تحول پذیر است.
3- فرهنگ، خاص انسان و جامعه انسانی است از این رو به طور وسیعی، تمام افراد و حیات اجتماعی آنان را تحت سلطه خود قرار می دهد.
4- فرهنگ غریزی نیست، و اساسی ترین وجه تمایز انسان از حیوانات، وجود میراث فرهنگی و گسترش و تکامل آن است.
5- فرهنگ انتقال پذیر است، انسان بر خلاف حیوانات آنچه را کسب می کند به روش ها و راههای گوناگون به دیگران منتقل می سازد.
6- اجتماعی بودن، فرهنگ پیامد زندگی مشترک افراد است و محصول ارتباطی است که بین محیط طبیعی و محیط اجتماعی او برقرار می گردد.
7- فرهنگ برآورده نیازهای اساسی حیات اجتماعی است.
8- فرهنگ با شرایط محیط سازگاری و هماهنگی دارد.
9- فرهنگ متشکل و منسجم از یک مجموعة منطقی است.
10- فرهنگ نشان دهنده راه و رسم و شیوة زندگی است.
11- فرهنگ ها در سطح جهان دارای عناصر مشترکی هستند.
(محمد صادق، فربد، تهران 1369، ص 288 تا ص 292)
2-4 فرهنگ به واقعیت معنا می بخشد
فرهنگ نه تنها رفتارهای اجتماعی بلکه شیوه های اندیشیدن را نیز در بر می گیرد. ما در خلال آموزش فرهنگی یاد می گیریم که چه معناهایی را باید به رویدادهای جهانمان و به ویژه به رفتارهای دیگران نسبت دهیم تا آن که بتوانیم این رویدادها را فهم کنیم و بدانیم که چه واکنشی را باید در برابر آن ها نشان دهیم و آز آنجا که معنا را زمینه فرهنگی فراهم می سازد و این زمینه ها نیز متفاوتند ، مردم جوامع گوناگون می توانند جهان را به شیوه های گوناگون در نظر بگیرند .
همانطور که می دانیم در سراسر جهان چارچوب هائی برای نقش های جنسی و نیز در مورد رفتارهای دیگر بشری وجود دارد، که گوناگونی های رفتار انسان در قالب این چارچوب ها رخ
می دهد، همچنان که دیوید گیلمور(Daivid)
یاد آور شده است «همه جوامع بشری میان زن و مرد تمایزقایل می شوند و برای مردان و زنان نقش های جنسی مناسب ونهاد مند فراهم می سازند و هر چند آرمان های جنسی از فرهنگی به فرهنگ دیگر تفاوت می پذیرد، اما زیر این تفاوت های سطحی همانندیهای جالبی در تصورات قالبی جنسی فرهنگ های گوناگون بشری وجود دارد. (بیتس ، دانیل، 1375، ص 49 -48)
2-5 فرهنگ پدیده ای فراگیر است
از دیدگاه انسان شناسان، فرهنگ چیزهائی بیشتر از ادب و ذوق و پیچیدگی ، آموزش و ارج نهادن به هنرهای زیبا را در بر می گیرد. جالب ترین و مهم ترین نیروهای فرهنگی آن هایی هستند که بر زندگی روزمره مردم تأثیر دارند، به ویژه آن هایی که بر کودکان در دورة فرهنگ آموزی نفوذ میگذارند. (کتاک، فیلیپ ، 1386، ص 372 )
2-6 فرهنگ امری مشترک است
فرهنگ نه صفت تک تک افراد، بلکه ویژگی افراد به عنوان اعضای وابسته به گروهها است. فرهنگ در جامعه انتقال می یابد، ما از طریق مشاهده ، گوش دادن ، صحبت کردن و هم کنش با بسیاری از آدم های دیگر، فرهنگ مان را یاد میگیریم . باور داشت ها، ارزش ها و خاطره ها و چشم داشتهای مشترک، انسان هایی را که در یک فرهنگ بزرگ می شوند به هم مرتبط می سازند و فرهنگ آموزی با فراهم کردن تجربه های مشترک ، به انسان ها وحدت می بخشد (همان ص368)
2-7 فرهنگ یاد گرفتنی است
اینکه کودکان به آسانی یک سنت فرهنگی را جذب می کنند برای این است که انسان قابلیت بی همتایی برای یادگیری برخوردار است، آدم ها بر پایة یادگیری فرهنگی، مفاهیمی را میآفرینند ، به یاد می آورند و به کارشان می برند، آن ها نظام های خاصی از معنای نمادین را جذب می کنند و به کار می برند. کلیفورد گیرتز انسان شناس، فرهنگ را به عنوان مفاهیمی تعریف می کند که بر یادگیری فرهنگی و نمادها استوارند. فرهنگ به عنوان یک رشته ساز و کارهای نظارتی متشکل از برنامه ها، دستور العمل ها، قواعد و دستورهایی نیز تعریف شده است که مهندسان کامپیوتر آن ها را برنامه هایی برای تسلط بر رفتار می خوانند». انسان ها این برنامه ها را از راه فرهنگ آموزی در سنت های خاص فرهنگی، جذب می کنند ، آن ها این نظام فرهنگی را برای شناسائی جهان شان و بیان احساس هایشان و انجام داوری هایشان به کار می برند. این نظام به آن ها کمک می کند تا رفتار و دریافت هایشان را در طول زندگی در مسیر خاصی هدایت کنند.
هر آدمی از طریق فراگرد یادگیری آگاهانه و ناآگاهانه و هم کنش با دیگران، آغاز به ملکه ذهن سازی یا درون ذهنی کردن یک سنت فرهنگی از طریق فراگرد فرهنگ آموزی می کند.
در برخی موارد، فرهنگ مستقیماً به کودکان یاد داده می شود، مانند زمانی که والدین به کودکان شان یاد می دهند که در هنگام گرفتنن چیزی از دیگران «متشکرم» بگویند. در برخی موارد هم فرهنگ به طور غیر مستقیم به کودکان یاد داده می شود مانند برنامه های تلویزیون که نقش تعیین کننده ای در انتقال فرهنگ و فرهنگ پذیری کودکان دارند.
فرهنگ از راه مشاهده نیز انتقال داده می شود، کودکان به چیزهایی که در اطرافشان اتفاق
می افتند، توجه می کنند.
انسان شناسان فرهنگی بر این توافق دارند که یادگیری فرهنگی تنها در میان انسان ها رواج دارد و همة انسان ها فرهنگ دارند. انسان شناسان این عقیدة سده نوزدهمی را که «وحدت روحی انسان» نامیده شده است، نیز قبول دارند و این عقیده به معنای آن است که اگرچه افراد بشر از جهت گرایش ها و گنجایش های عاطفی و فکری تفاوت دارند، ولی همه اقوام بشری از ظرفیت های یکسانی برای فرهنگ برخوردارند و انسان ها با هر ژن و قیافة ظاهری، می توانند هر گونه سنت فرهنگی را بیاموزند. (کتاک، فیلیپ، 1386،ص 366 و 367)
2-8 فرهنگ به عنوان یک رفتار اکتسابی
رفتار ممکن است غریزی باشد – یعنی مبنای ژنتیک داشته باشد- یا اکتسابی ، آن رفتارهائی که از طریق آموزش کسب میشوند، درصد بالائی از رفتار بشری را تشکیل میدهند و بسیار بیشتر از رفتارهای غریزی اند. ما می توانیم این وضعیت را در تفاوت های رفتار یک کودک بسیار خردسال و رفتار یک بزرگسال در یک خانواده به چشم ببینیم.
انسان برای اینکه به عنوان اعضای مستقل جامعه کارکرد داشته باشد باید نظام رفتاری جامعه را فراگیرد که چیزی جز همان فرهنگ نیست و پرورش انسان سخت تحت تأثیر کسانی است که فرهنگ آموزی را اعمال می کنند و نیز متأثر از شیوة اعمال آنهاست. (بیتس دانیل، 1375، صص44 و45)
2-9 سطح های فرهنگ
موضوعی که امروزه بیش از پیش اهمیت یافته است ، تمایز میان سطح های فرهنگ یا فرهنگ در سطح ملی، بین المللی و خرده فرهنگی است . فرهنگ ملی همان باور داشت ها ، الگوهای رفتاری آموخته، ارزش ها و نهادهایی است که شهروندان یک ملت در آن سهیم اند. فرهنگ بین المللی اصطلاحی است برای آن دسته از سنت های فرهنگی که به فراسوی مرزهای ملی گسترش دارند. از آن جا که فرهنگ نه از راه ژنتیکی بلکه از طریق یادگیری انتقال داده می شود، عناصر فرهنگی از طریق وام گیری یا اشاعه از یک گروه به گروه دیگر، نیز می تواند گسترش یابند. خرده فرهنگ ها، الگوهای نمادین و سنت های متفاوتی اند که به گروههای خاص در یک جامعه پیچیده تعلق دارند. یعنی هر چند مردمی که در یک کشور زندگی می کنند در یک سنت فرهنگی ملی سهیم اند، ولی همه فرهنگ ها در داخل شان تنوع دارند .افراد خانواده ها، اجتماع ها، مناطق و طبقات و گروههای دیگر درون یک فرهنگ ، تجارب آموزشی متفاوت و مشترکی دارند. (کتاک، فیلیپ، 1386، صص378-377)
2-10 طبقه بندی فرهنگ ها :
مارگارت مید(Margaret Mead) درکتاب فرهنگ و تعهد فرهنگ ها را به سه دسته طبفه بندی می کند :
1-فرهنگ های گذشته گرا
2-فرهنگ های حال گرا
3-فرهنگ های آینده گرا
در فرهنگ های گذشته گرا شیوه های زیستن از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها به فرزندان و نوه ها منتقل می شود ودر اینجا پدر بزرگ ها ومادر بزرگ ها بسیار مورد احترام هستند زیرا منبع دانش فرهنگی جامعه هستند وتجارب خود را از طریق پند و اندرزها و لالایی ها و...به نسل های بعدی منتقل می کنند اماکم کم با ظهور توسعه نهادها و فرهنگ های مدرن ،فرهنگ های گذشته گرا از بین می روند ،مدرسه ،پارک و سینما و ورزشگاه و...وضعیت فرهنگی را دگرگون می کنند و مسئله انتقال فرهنگ بخشی از آن به مدارس واگذار می گردد و بخش دیگر آن به رسانه ها و نهادها و موسسات فرهنگی ،همچنین با ظهور صنعت چاپ ،صنعت نشر گسترش یافت و نهاد کتاب و روزنامه را وارد دنیای جدیدی کرد ،ز این پس بخشی از فرآیند فرهنگ یابی از طریق کتاب و کتابخانه و مطبوعات صورت گرفت و کار انتقال را از پدر ها و مادرها از طریق خواندن روزنامه و کتاب و حضور در کارخانجات و موسسات جدید انجام می دادند. از این رو در فرهنگ های حال گرا نقش عمده با گروههای میانسال است و پدر و مادر اهمیت می یابند اما از 1940 به بعد با ظهور تلویزیون ، رادیو و سینما و تکنولوژی های ارتباطی جدید تر ( اینترنت و ماهواره ) این مجموعه جای پدربزرگ ها و حتی پدران را گرفتند و بچه ها نه از پدر بلکه از کارتون های تلویزیونی ، داستان های کتابهای کودک و نوجوان و بازی های کامپیوتری و... فرهنگ را یاد می گیرند. همان طور که امروزه شاهد وضعیت فرهنگی هستیم که گاهی آن را با تعبیرکودک سالاری مطرح می کنیم. در این زمان نه تنها بچه ها از پدربزرگ ها چیزی نمی آموزند بلکه پدربزرگ ها بایستی از نوه ها فرهنگ را بیاموزند.
مارگارت مید سپس استدلال می کند که در هر جامعه ای بسته به اینکه فرهنگش گذشته گرا، حال گرا و آینده گرا باشد، وارثان و حاملان و ناقلان فرهنگ با هم متفاوتند. www.sociologyofiran.com(برگرفته شده از کتاب فرهنگ و تعهد مارگارت مید)
2-11 ابداع مفهوم فرهنگ پذیری :
اصطلاح مفهوم فرهنگ پذیری در حوزة فرهنگ شناسی محتوایی کاملاً توصیفی دارد و از هر گونه موضع گیری اصولی به دور است. دنیس کوشDennis Kos)) معتقد است که اصطلاح فرهنگ پذیری راجی. دبلیو پاول (J.W.Powell) ، انسان شناس آمریکایی به سال 1880 ضرب کرد، او می خواست بدین وسیله انتقال شیوه های زندگی و اندیشه مهاجران را در تماس با جامعه آمریکائی مورد توجه قرار دهد، بدین صورت اصطلاح acculturatiore را به کار گرفت. (پهلوان، چنگیز ، قطره،1382، ص 112)
2-12 فرهنگ پذیری :
در سال 1963 کمیته فرهنگ پذیری که از رالف لینتون و هرسکوتیس و رابرت رد فیلد(Linton&Herskovits&Field) تشکیل شده بود، فرهنگ پذیری را مجموع پدیده هائی که از تماس مستقیم و دائم میان گروههائی از افراد با فرهنگ هایی متفاوت نتیجه می شود و تغییراتی را در الگوهای فرهنگی یک یا دو گروه موجب می گردد، تعریف کردند. (دنی کوش، 1381،ص91)
در چنین موقعیت هایی ، فرهنگ هایی که با هم تماس دارند، دچار دگرگونی می شوند. هر چند که این تغییر می تواند در یکی از فرهنگ های در حال تماس، عمیق تر و بیش تر از فرهنگ دیگر باشد.
روژه باستید(Roger Bastid) می گوید: جریان فرهنگ پذیری، یک پدیده اجتماعی فراگیر را به وجود می آورد و فرهنگ پذیری با تمامی سطوح واقعیت اجتماعی و فرهنگی در تماس می آید. (پهلوان، چنگیز1382، ص 119)
وروژه باستید اندیشه طبقه بندی گونه های مختلف فرهنگ پذیری را از انسان شناسی آمریکا وام گرفت. اما از آنجا که فرهنگ پذیری را فراگردی فوق العاده پیچیده می دانست و نمی خواست به توصیفی ساده یا تعمیم دادنهای افراطی تن دهد، سنخ شناسی خاص خود را طراحی کرد و باستید با توجه به سه معیار بنیادی عام، فرهنگی و اجتماعی سنخ شناسی خود را طراحی می کند. معیار نخست یعنی حضور یا فقدان دست آموز کردن واقعیت های فرهنگی و اجتماعی که دراین حالت سه گونه موقعیت سربر می آورد:
1- فرهنگ پذیری خود انگیخته، طبیعی و آزاد که در این حالت، دگرگونی فقط بر اساس منطق درونی خود عمل می کند.
2- فرهنگ پذیری سازمان یافته، اما اجباری به سود فقط یک گروه می انجامد، مانند موقعیت بزرگی یا استعماری. در این جا قصد این است که در کوتاه مدت، فرهنگ گروه تحت سلطه به نفع گروه غالب یا سلطه گر تغییریابد.
3- فرهنگ پذیری برنامه ریزی و مهار شده که به صورت منظم به اجرا در می آید هدف گیری دراز مدتی را پی می گیرد.
معیار دوم به نظم فرهنگی توجه دارد و دو عامل همگنی یا ناهمگنی فرهنگ های موجود و مورد بررسی را در نظر می گیرد و معیار سوم که به نظم اجتماعی توجه می کند و در این ارتباط به باز بودن یا بسته بودن نسبی جامعه هائی که در تماس میآیند، اهمیت می دهد.(پهلوان، چنگیز، 1378، ص 120 تا ص 122)
2-13 نوسازی مفهوم فرهنگ
برخی بر این عقیده اند که پژوهش های فرهنگ پذیری به گونه ای ژرف بر جریان نوسازی فرهنگی اثر گذاشته است و تعریفی پویا از فرهنگ را فراهم آورده است و دنیس کوش می گوید ما از فرهنگ سخن نمی گوییم تا فرهنگ پذیری را بفهمیم بلکه از فرهنگ پذیری حرف می زنیم تا فرهنگ رابفهمیم و مسئله ای که حائز اهمیت است این است که فراگرد فرهنگ پذیری پدیده ای است عام، هرچند که اشکال و درجات بسیار متنوعی به خود می گیرد ودر این فراگرد هر فرهنگی در موقعیت تماس فرهنگی قرارمی گیرد دستخوش ساخت زدایی و سپس ساخت یابی می شود و از این نظر همه نظام های فرهنگی به چنین تحولی تن می دهند و آنچه که فرهنگ ها را از هم متمایز
می کند، موقعیت های آن ها است و از این نظر شاید بتوان واژه فرهنگ یابی را جانشین واژه فرهنگ کرد و فرهنگ یابی مضمون فرهنگ پذیری است و مطالعات فرهنگ پذیری باعت بازآزمایی مفهوم فرهنگ شدوفرهنگ به این اعتبار کلیتی پویا، کمابیش منسجم وکمابیش همگن می گردد. عناصر ترکیب کنندة فرهنگ از منابع مختلف در زمان و در مکان به دست می آیند و هیچ گاه به طور مطلق در یکدیگر ادغام نمیشوند و از این رو نمی توان از فرهنگ های ناب و فرهنگ های دورگه سخن گفت. براثر تماس فرهنگی، همة فرهنگ ها به درجات مختلف فرهنگ هایی آمیخته به حساب
میآیند و در معرض تداوم وعدم تداوم قرار دارند. (پهلوان، چنگیز ، 1382، ص 124 تا ص 127)
2-14 عناصر مهم در فرهنگ پذیری :
1- فرهنگ پذیری در زمینه های مختلف فرهنگ مادی مانند تکنیک ها وابزارها وداروهای شیمیایی ووسایل ماشینی . بسیار راحت تر و سریع تر صورت می گیرد تا در زمینه های مختلف فرهنگی معنوی ماننداعتقادات ،سنت ها و آداب و رسوم و... زیرا در این جنبه ازفرهنگ (معنوی) روند پذیرش دارای پیچیدگی های زیاد وپیوستگی های روحی وعاطفی وروانی وعقیدتی و سنتی است که به آسانی نمی توان آن را دگرگون کرد.
2- هرچه شکل عناصر فرهنگی جامعه دهنده از اشکال فرهنگی تمدن گیرنده دورتر و بیگانه ترباشد پذیرش آن سخت تر است.
3- اشکال،قابل انتقال تر از کارکردها هستند.
4- اگر یک عنصر فرهنگی بتواند یک ارزش معنایی مطابق بافرهنگ جامعه گیرنده پیداکندچه شکل وچه کارکرد آن بهتر میتواند درک شود، اتن این را فرهنگ پذیری کنترل شده می نامد.
5- برای رسیدن به تعادل جدید، تمام بخش های فرهنگ باید دوباره سازماندهی وساخت بندی شوند. (محب حسینی ،محدثه، جزوه درسی انسان شناسی کاربردی، تهران: 1385 صفحه 506)
2-15 روندها و متغیرهای فرهنگ پذیری :
1- یک مورد مربوط می شود به میزان تفاوت و تمایز فرهنگی. میزان تفاوت فرهنگ هایی که در تماس آمده اند از نظر تکنولوژی، ایدئولوژی و ارزش ها، ساختارهای اجتماعی و جز آن نقش مهمی در جریان فرهنگ پذیری ایفا می کنند.
2- مورد دیگر شرایط و شدت تماس است، تماس ممکن است خصمانه یا دوستانه باشد، ممکن است تعداد معینی از عناصر، معرف یک یا هر دو فرهنگ را در بر گیرد یا احتمال دارد که به منظور تماس گسترده و ژرف بینجامد. این متغیرها ممکن است بر اثر مرور زمان به سبب طولانی شدن تماس تغییر کند وطبیعت فرهنگ پذیری را به همین نسبت تغییر دهند.
3- موقعیت های فرادستی – فرودستی فرهنگ ها ممکن است درشرایطی برابر در تماس قرار گیرند، اما اغلب اتفاق می افتد که فرهنگی به علت به کار گیری نیرو و قدرت عریان ، فشارهای اقتصادی، ابعاد بزرگتر یابرتری تکنولوژیک یا حیثیتی که در نظر فرهنگ فرو دست دارد،موقعیتی فرا دست کسب می کند.
4- کارگزاران تماس - باید دید کارگزاران تماس چه کسانی هستند؟ مسیونرهای مذهبی، بازرگانان و مقامات رسمی دولت ها
5- جهت جریان تماس: به چه میزان جریان نوآوری یک سویه و یا دوسویه است. (همان، 1382، ص 105 و 106).
2-16 انواع فرهنگ پذیری :
1- اختلاط یا جذب : دو فرهنگی که با هم در تماس آمده اند از هم باز شناخته نشوند و فرهنگ واحد جدیدی را شکل دهند.
2- الحاق : یک فرهنگ استقلالش را از دست می دهد اما به عنوان خرده فرهنگ به صورت کاست، طبقه یا جامعه ای متکثر به حیات خود ادامه میدهد.
3- خاموشی: یک فرهنگ چنان خصوصیاتش را می بازد که دیگر نمی تواند به حیات خود ادامه دهد و فرومی کشد، جنگ ، بیماری های ناشناخته یا انتقال افراد از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر را می توان از موارد بروز چنین وضعیتی دانست.
4- انطباق : تعادل ساختاری درونی و یا بیرونی تازه ای به دست می آید ، دگرگونی ادامه پیدا می کند ولی از سرعت آن کاسته می شود و به صورت منتخب وگزینه ای عمل می کند. ساختار های جدیدی به وضع موجود افزوده می شوند بی آنکه ساختارهای پیشین را از میان بردارند. (همان، 1382،ص 107 و 108)
فرهنگ پذیری جریانی است که فرد تمام زمینه های فرهنگی را میشناسد و به طور ژرف و عمیق میپردازد و خود را با آن سازگار می سازد ، فرهنگ پذیری یا پذیرش خلاصه های فرهنگی، به دو شکل انجام میپذیرد:
الف –فرهنگ پذیری یک سویه: کودکی که زاده می شود فاقد فرهنگ است اما او در دل جامعه و فرهنگ زاده می شود و وقتی بدنیا می آید خود را در میان فرهنگ محصور می یابد. پدیده های فرهنگی، ارزش های اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، آرمان ها وآداب و عادات و بسیاری از خاصه های فرهنگی، از هر جهت او را در بر گرفته اند و کودک بتدریج عناصر فرهنگی را به طور مستقیم و غیر مستقیم میآموزد و از آنجا که خود چیزی ندارد که به جامعه دهد، فرهنگ پذیری را یک سویه می نامیم.
ب – فرهنگ پذیری دو سویه : وقتی شخصیت فرد قوام گرفته باشد، خاصه های فرهنگی را در خود جمع دارد وشخصیت او بر اساس همین خاصه ها استوار است، از این رو فرهنگ پذیری در این افراد امری پیچیده است و دارای دو سو و جهت است و فرد با ورود به جامعه بیگانه به سادگی فرهنگ آن جامعه در آن نفوذ نمی کند.
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 15 صفحه
گشتاور پیچشی : حالت اول: زمانی که بازو حرکت می کند و پایه ثابت است.
این حالت به دو زمان قابل تفکیک است.
زمانی که بازو شتاب دارد و زمانی که بدون شتاب با سرعت زاویه ای ثابت در حال حرکت است.
ما می توانیم با تجسم حرکت باز و متوجه شویم که وقتی در آغاز حرکت بازو قرار داریم و شتاب زاویه ای بازو را بسمت بالا می برد، در پایان این شتاب گیری که هم و هم مقادیری غیر صفر دارند.
بیشترین مقدار لنگر به بازو وارد می شود.
در معادلات تقدیم ناپایای بدست آمده مقدارگذاری می کنیم.
این دو مقدار بدست آمده گشتاور در مختصات xyz می باشد که باید به این امر توجه شود.
حالت دوم: زمانی که پایه حرکت می کند.
در این حالت بازو ثابت است.
این حرکت نیز دو حالت بدون شتاب با سرعت زاویه ای ثابت پایه و زمان شتاب گیری پایه دارد که حالت اول بدلیل ثابت بودن و و به حالت تقدیم پایا تبدیل می شود.
حالت شتابدار حرکت پایه در زمانی که سرعت پایه نیز به مقدار نهایی خود رسیده است یعنی لحظة رسیدن به .
در این حالت هم و غیر صفرند.
یعنی M در جهت منفی x عمل می کند.
این از قانون دست راست در مورد حرکت تقدیمی هم قابل آزمون است.
=1618N.
m حالت سوم: حرکت عمومی دستگاه که یک تقدیم پایاست.
در این حالت معادلات بگونه زیر ساده می شوند: که این معادلات بجز علامت منفی P که بدلیل حرکت CCW بشقاب است همان معادلاتیست که در کتب برای حرکت تقدیمی آمده است.
با جایگذاری مقادیر داریم: این در جهت –x عمل می کند و این از روش قانون دست راست نیز قابل بررسیست که صنعت آن تأیید می شود.
حال به این مسأله بپردازیم که این M بدست آمده حول نقطه P محاسبه شده در واقعیتا به چه اعضایی وارد می شود؟
چون همانگونه که پیشتر توضیح داده شد D تنها نقطه ای روی گسترش ریاضی مجموعه پایه است و ماهیت فیزیکی ندارد.
پایة بشقاب که مجموعه بازو و پایة اصلی است باید همین مقدار M را تحمل کند.
این بدنه را می توان بعنوان یک rigid body درنظر آورد.
اگر چنین باشد می توان M را جابجا کرد یعنی در نقاطی مثل پاشنة بازو و محور پایه اثر M را بررسی کرد.
بررسی روش تحلیل بازو در بررسی استاتیکی بازو ابعاد دیگر آن بجز طول نیز مؤثرند.
ما تا اینجا همواره فرضیاتی برای ساده تر شدن تحلیل بشقاب انجام داده ایم که برای تحلیل بازو باید آن فرضیات را کنار گذاشته و فرضیات جدیدی انجام دهیم.
برای مثال ما نیروهای خمش و پیچش را حول نقطه فرضی D بدست آورده ایم یا نقاط C1 و C2 را در بخش سیستماتیک بشقاب، منطبق بر هم گرفتیم که در آن مرحله لطمه ای به کار تحلیل ما نزده ولی در اینجا باید نقطة مرکز بشقاب (C2) و نقطة انتهای بازو (C1) از هم جدا شوند چون فاصلة مرکز بشقاب از رولر برینگ کف گرد متصل کننده بشقاب با بازو Cm40 فاصله دارد و اگر ضخامت حدودی کف گرد را نیز Cm20 درنظر بگیریم فاصله C1 تا C2 Cm60 است که غیر قابل چشمپوشیست همچنین اصلاً نقطه C1 عملاً دیگر وجود ندارد و فرض نادرستیست بلکه سطحی به قطر کف گرد نیروی بشقاب را متحمل می شود.
نیروهیا وارده گشتاور پیچشی اعمال شده در D در انتهای بازو و مبدل به یک نیروی عرضی در راس
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 6 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 10 صفحه
به نام خدا کمک فنر: کمک فنر وسیله ای است هیدرو لیکی لوله مانند یا کپسولی که در کنار هر چرخ خود و بکار رفته است و کار اصل کمک فنر جلوگیری از نوسانات و ارتعاشات فنرها می باشد.
به طور کلی که ما به خودی خود یک فنر را تنها نمی توانیم درخودرو بکار بریم.
چون وقتی ما کمک فنر نداشته باشیم باعث می شود خودروی ما موقع عبور از سرعت گیرها یا دستندازها باعث بازی یا حرکت بیش از اندازه اتاق خودرو شود که برای جلوگیری از این اتفاق مانه می توانیم از فنر سفت و سخت استفاده کنیم چون باعث خشکی خودروی ما خواهد شد و نه فنری که نرم و انعطاف پذیر که باعث نوسانات بیش از حد می شود که در نتیجه ما باید فنری متوسط از لحاظ نرمی و سفتی انتخاب کرده و وسیله ای را برای جلوگیری از نوسانات فنر به مجموعه فنر اضافه کنیم که به نام کمک فنر می باشد.
در واقع از اسم کمک فنر باید ما بدانیم که کمک فنر یک وسیله ای است که برای بهتر کردن فنرها استفاده می شود و می تواند بهتنهایی یا مجموعه فنر و کمک فنر بکار رود.
انواع کمک فنر: 1- کمک فنر روغنی 2- کمک فنر روغنی گازی 3- کمک فنر معین 4- کمک فنر بادی و تنظیم پذیر.
کمک فنر پژو 405 اینجانب در مورد کمک فنر 405 مطالبی را جمع آوری کردم که احتمالاً بدون اشتباه نبوده است.
این کمک فنر که بروی پژوی 405 نصب می شود و اکثراً ساخت شرکت خوشآوران می باشد از نوع روغنی بوده که یک نمونه از آن را شکافته و برای پروژه درسی خود مهیا کرده ام.
اجزای تشکیل دهنده کمک فنر پژو 405 1- پوسته کمک فنر 2- پیستون 3- سیلندر داخل پوسته 4- سوپاپ یا شیر دیسکی و بوش نگهدارند میل کمک 5- آبند یا کاسه نمد.
1- پوسته کمک فنر : شکل 1 این قطعه تشکیل شده است از یکلوله کپسولی مانند که از مقاومت خاصی در برابر ضربه ها و نوسانات می باشد که در قسمت میانه آن یک بشقابکی تعبیه شد که نشیمنگاه فنر می باشد و در قسمت پایینی آن زایده قرار گرفته تا بصورت صحیح در داخل سگدست چرخ قرار بگیرد و درپوشی در بالاترین نقطه سر کمک فتر برای جلوگیری از ضربه خوردن به کاسه نمد و نشیمنگاه ضربه گیر (نوعی پلاستیک سفت است) تعبیه شده است.
2- پیستون و شافت یا میل کمک فنر شکل 2 این پیستون که بر روی میل کمک قرار دارد و با مهره ای به ان نصب شده و سوپاپی در انتهای تعبیه شده که توسط فنر کوچکی تحت فشار می باشد و بالاترین تقطه آن رزوه شده تا به نعلبکی کمک فنر بسته شده و وظیفه بیستون در این کمک فنر بوجود آوردن اصطکاک است که این کار باعث می شود.
سیال یا روغنی که از محفظه ها یا سوراخ های این پیستون می گذرد به سختی عبور کرده و نوسانات فنر با این طریق گرفته شود و در قسمت میانی میل کمک یک نوع درزبند استفاده شده که فشار روغن ایجاد شده توسط فنر بالا نرفته و جریان سیال یکطرفه باشد و میل کمک از بالا به توپی سر کمک فنر بسته می شود و جنس از آلیاژ مخصوص فلزات سخت را دارا می باشد.
3- سیلندر داخل کمک فنر : و شیر یا سوپاپ و بوش میل کمک شکل 3 این سیلندر از یک لوله تشکیل شده است که پیستون در داخل آن قرار می گیرد و در قسمت پائین یک شیر یا سوپاپی دیسکی فنری نصب شده است که وقتی در مواردی زیر چرخ خودرو خالی شود.
و فنر خواست بیشتر باز شود.
این سوپاپ یا شیر کار پیستون را انجام
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 14 صفحه
کشتی ورزش کشتی یکی از با سابقه ترین رشته های ورزشی است که از دوران باستان به اشکالی در نقاط مختلف ایران رواج داشته است.
آنچه بیش از هر چیز بر کشتی در سرتاسر ایران حکمفرما بوده نه صرفا" جنبه بدنی و ورزشی آن بلکه بیشتر از آن به جهت روح جوانمردی و سلحشوری و انگیزه ای برای آمادگی بدنی در مقابل حوادث گوناگون از جمله جنگ های تن به تن و دفاع از کیان و مملکت و ایستادگی در مقابل زورمندان بوده است.
کشتی های محلی ایران به نام های گوناگون مشهور بوده و هر کدام برای خود لطف و منزلتی ویژه دارند و مشهورترین آنها عبارتند از : کشتی پهلوانی، این کشتی در زورخانه ها متداول است.
کشتی آشیرما ، این کشتی در اغلب مناطق آذربایجان رواج دارد.
کشتی گرش ، در مناطق ترکمن نشین .
کشتی لوچو ، در روستاهای مازندران.
کشتی باچوخه ، این کشتی در بعضی از مناطق خراسان اجرا می شود.
کشتی زوران پاتوله ، کشتی سنتی و محلی کردستان .
کشتی پهلوانی کشتی پهلوانی از انواع کشتی است که در آن هر یک از دو نفر تلاش می کنند با زور و فن پشت دیگری را به زمین برساند و یا با اجرای فن مناسب خاص این کشتی امتیاز لازم را کسب کتد .
هدف اصلی ورزشکاران در زورخانه این است که با پرداختن به انواع حرکات و عملیات ورزشی رفته رفته جسم و روح خود را قوی کنند و خود را به مقام پهلوانی که از دو جنبه جسمی و بدنی و روحی و معنوی حائز اهمیت است برسانند.
از انواع کشتی های پهلوانی نیز باید به این موارد اشاره کرد : کشتی دوستانه : این نوع کشتی بیشتر به خاطر تمرین و مرور فن صورت می گیرد و با اجازه میداندار یا پیشکسوت ترین فرد حاضر اجرا می شود.
کشتی خصمانه : به تقاضای قبلی یکی از دو حریف و موافقت پیشکسوت یا پهلوان انجام می گیرد تا معلوم شود چه کسی برتر و زورمندتر است .
کشتی دوره ای : در زورخانه های قدیم چنین رسم بود که پس از خاتمه ورزش و مراسم دعا، کسی که به قدرت خود اطمینان کافی داشت، دست خود را به طرف یکایک حاضران دراز می کرد تا هر کس که مایل است به وسط گود بیاید و با او کشتی بگیرد.
کشتی گرفتن با چند حریف کاری بسیار مشکل است و از عهده هر کس برنمی آید.
کشتی پهلوانی : این نوع کشتی معمولا" بین برترین کشتی گیران هر شهر یا بین شهرهای دیگر برگزار می شود و طی تشریفاتی در حضور پیشکسوتان ورزش محل، قدم به میدان می گذارند.
کشتی میدانی : کشتی میدانی که اکنون به کشتی پهلوانی معروف شده در خارج از گود زورخانه انجام می گرفت که برای تعیین پهلوان کشور برگزار می شد.
در قدیم پهلوانان نامی از سراسر ایران به پایتخت می آمدند تا در یکی از روزهای عید، در حضور بزرگان مملکت و پهلوانان پیشکسوت به میدان بروند و پس از کشتی گرفتن با یکدیگر، معلوم کنند که کدام یک از آنها زورمندتر از دیگران است و به عنوان پهلوان کشور لقب گیرد.
نشان مخصوص پهلوان کشور "بازوبند پهلوانی" است که به او داده می شود و چنانکه پهلوانی بتواند سه سال متوالی پهلوان کشور انتخاب شود، در این صورت بازوبند برای همیشه به ایشان واگذار می گردد و برای مسابقات بعدی بازوبند جدیدی تهیه می کنند.
پهلوانان صاحب بازوبند از یک قرن گذشته به این سو به قرار زیر است : 1 – پهلوان عسگر ی
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 910 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 51 صفحه
مقدمه : کاربرد چدن ها اعم از آلیاژی و غیر آلیاژی روز به روز افزون می گردد.
موقعیت استثنایی این آلیاژ کاربرد آنها را در کلیه ی جنبه های مهندسی افزایش داده است .
در حال حاضر شرایط ایجاب می نماید که مهندسین و طراحان به اصول متالورژیکی در رابطه با کاربرد وانتخاب این مواد آگاهی کامل داشته باشند.
در این خصوص کاربرد و نقش چدن نشکن حائزاهمیت می باشد چرا که این نوع چدن با داشتن گرافیت های کروی ، از تمرکز تنش که در نوک گرافیت های لایه ای در چدن خاکستری وجود دارد ، کاسته و نیز قابلیت پذیرفتن انواع عملیات حرارتی جهت بهبود خواص مکانیکی را دارد .
از جمله کاربردهای چدن می توان ساخت میل لنگ ها ، چرخ دنده ها ، گلوله های آسیاب و .
.
.
را نام برد .
شرکت پارس متال با بیش از 32 سال سابقه در زمینه ی ریخته گری چدن های نشکن منگنز دار، چدن های پر کروم برای گلوله های آسیاب و همچنین تولید لوله و اتصالات تأسیسات فاضلاب یکی از پر سابقه ترین تولیدکنندگان در ایران بوده است.
قسمت های مختلف این کارخانه عبارتند از : ریخته گری دستی ، خطوط دیزاماتیک و گیزاگ ، لوله ریزی و اتصالات ، کوره های ذوب ، تکمیل و کوره های عملیات حرارتی ، ماهیچه گیری ، تعمیرات کوره و کیفی آزمایشگاه ها .
تاریخچه کارخانه : شرکت پارس متال تهران در سال 1343 واقع در کیلومتر 7 جاده مخصوص تأسیس گردید و در سال 1347 به بهره برداری رسید .
فعالیت های کارخانه در حال حاضر در زمینه تولید گلوله های آسیاب ، لوله و اتصالات تأسیسات فاضلاب و سفارش های بیرون می باشد .
این شرکت دارای 34000 مترمربع زمین که 14000 مترمربع ان به عنوان انبار مواد اولیه از قبیل آهن قراضه ، فرو آلیاژها و .
.
.
می باشد.
20000 مترمربع آن سوله های تولید و قسمت های اداری و ساختمان آن را تشکیل می دهد.
این شرکت دارای 1030پرسنل می باشد که در قسمت های تولید و اداری مشغول به کار هستند.
این شرکت با تولید متوسط روزانه 70تن و اتصالات و غیره ، بزرگترین شرکت ریخته گری فعال در کشور می باشد کلیه ی تولیدات شرکت در داخل به فروش می رسد و هیچ گونه صادراتی ندارد و هیچ گونه نیازی به واردات این گونه محصولات به داخل کشور را نداریم.
آدرس: 5 کیلومتر قبل از ساوه، شهرک صنعتی کاوه، بلوار اصلی، خیابان اقاقیا، نبش خیابان دریای سوم، شرکت لوله سازی دریا معرفی محصول : شرح عملکرد : انتقال فاضلاب های ساختمانی در بناهای مسکونی ، اداری ، تجاری و .
.
.
ماده اولیه مستقیم : مواد ذوب سازی ، اهن قراضه ، فروسیلیسیم، کک ، گوگرد مواد جوانه زنی ( فرو سیلیسیم ) قیر به عنوان پوشش نهایی مواد غیر مستقیم : قالب فلزی ماهیچه ماسهای سرکاسه (مانند سیلیس ، چسب رزین ، فعالساز ) مواد تجهیزات قالب ماهیچه ( قالب چدنی ) بسته بندی ندارد پارامتر های مهم این محصول عبارت اند از : دقت ابعادی – وزن قطعه – یکنواختی در ضخامت – سلامت کامل محل سر کاسه – وسایر مشخصات ابعادی .
نام قطعه لوله چدنی فاضلابی شماره قطعه خط تولید لوله ریزی قدیم ( رودفیشر ) جنس قطعه و استاندارد چدن خاکستری
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 237 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 25 صفحه
دانشکاه جامع علمی کاربردی شرکت صنعتی کوشا عنوان گزارش: دستگاه تراش و دستگاه فرزو CNC محل برگزاری دوره : سالن شاتل سرپرست کار آموزی : آقای مهندس زینالی استاد کارآموزی : آقای مهندس نور محمدیان نام ونام خانوادگی کارآموز : شهرام شراری تاریخ شروع دوره 15/05/1383 تاریخ پایان دوره 30/06/1383 شماره دانشجوای 810400310040 فهرست مطالب صفحه 1-مقدمه شامل تاریخچه مختصر ا زشرکت ایران خودرو ……………….
.
…3 2-فعالیتهای انجام شده درطول دوره کارآموزی …….
.
……….
.
………….
.
4 3-معرفی ماشینهای ابزار 1- دستگاه تراش ………… ……………….
.
.
…5 4-قسمتهای مهم دستگاه تراش …………………….
…… .
……………5 5-توضیح کاربرد قسمتهای مهم دستگاه تراش………………………… …5 6-متعلقات دستگاه تراش … ………………….
……………………8 7-توضیح کاربرد متعلقات دستگاه تراش ………….
… ………………….
8 8-عملیات اصلی تراشکاری …………………………………………10 9-انواع رنده ها ……………….
……………….
.
.
………………10 10-دستگاه فرز …… ……………….
.
…….
……….
.
.
……………11 11-عملیات اصلی فرزکاری …….
…….
……….
……………………11 12- قسمتهای مهم دستگاه فرز……….
.
.
.
…………………………….
12 13- متعلقات دستگاه فرز…….
.
………………………………….
…12 14- انواع تیغ فرزها ………….
….
….
………………….
……….
.
13 15 -ماشینهایCNC …… ……… …………………………….
14 16-معایب و مزایای ماشینهای…CNC.
.
………………….
.
.
………….
15 17-منابع مورد استفاده……………………….
.
…………………….
.
20 1- مقدمه تاریخچه مختصر از شرکت ایران خودرو : شرکت ایران خودرو (سهامی عام ) تحت پوشش سازمان گسترش ونوسازی صنایع ایران می باشد.
تاریخ تاسیس شرکت درمرداد ماه 1341 با شماره ثبت 7352 وبا نام شرکت سهامی کارخانجات ایران ناسیونال می باشد.
اولین محصولات تولیدی شرکت را اتوبوسهای مدل 321و 319 ومینی بوس تحت لیسانس دایملر بنز تشکیل می داد سپس درتاریخ 20/6/1345 اجازه تاسیس کارخانجات انواع خودروسواری 4 سیلندر از طرف شرکت تالبوت به این شرکت اعطاء شد.
واز اواخر سال 1345 تولید خودروسواری پیکان 1600 دراین شرکت شروع شد.
درسال 1350 مطالعه برای ساخت موتور پیکان وبالابردن تیراژ تولید دراین شرکت شروع شد که نتیجه آن به احداث کارخانه ریخته گری شرکت ایران خودرو که در آن انواع قطعات چدنی موتور از قبیل سیلندر ، سرسیلندر ،اگزوزدود فلایویل ،کپه یاتاقان سیلندر وچرخ دنده میل سوپاپ و… تولید می شود ،منجر شد ،لازم به توضیح است که ریخته گری شرکت باتوجه به اطلاعاتی که اینجانب از همکاران شاغل دراین کارخانه بدست آورده ام هم اکنون قطعات جدید دیگری مانند کاسه چرخ –دیسک ترمز - منیفلد هوا و توپی چرخ پیکان را نیز شروع کرده است که قسمتی از این قطعات که از کیفیت بالائی هم برخودار است به کشورهای اروپائی مانند فرانسه و آلمان صادر می شود.
کارخانه
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 916 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 27 صفحه
پنوماتیک چیست؟
هرگاه بتوانیم هوای اطرافمان را به طریقی ذخیره و فشرده نمائیم انرژی موجود در هوای فشرده می تواند کاری را برای ما انجام دهد که به آن پنوماتیک گفته می شود.
مزایای هوای فشرده: 1- هوابه اندازه کافی و بطور فراوان در اطراف ما وجود دارد.
2- هوای فشرده بی خطر و غیرقابل اشتعال و تا فشارهای بالا متراکم شده و به نقاط دیگر قابل انتقال می باشد.
3- هوای فشرده پاک و تمیز می باشد لذا می توان از آن در صنایع غذایی و دارویی و الکتریکی استفاده نمود.
4- برخلاف انرژی فسیلی هوای فشرده بعد از استفاده بدون تغییر به هوای اطراف برمی گردد.
5- قطعات ساختمان عناصر پنوماتیکی ساده و تعمیر آنها نیز ساده می باشد.
6- تغییرات درجه حرارت محیط در هوای فشرده هیچگونه تأثیری ندارد.
معایب هوای فشرده: 1- انرژی گرانقیمتی میباشد و برای بدست آوردن آن باید از سایر انرژی ها استفاده نمود.
2- زود از بین می رود.
3- سرعت زیاد آن معمولاً جزء معایب محسوب می گردد که برای کنترل آن باید از وسائل دیگر استفاده نمود که این خود هزینه را بالا می برد.
عناصر پنوماتیکی: عناصر پنوماتیکی به سه گروه تقسیم می شوند: 1- عناصر تولیدکننده و کنترل کننده هوا مانند کمپرسورها و و احد مراقبت 2- عناصر کارساز مانند سیلندرها، موتورها و ابزارها 3- عناصر زمان دهنده مانند شیرها « عناصرکارساز به عناصری گفته می شود که می تواند باری را تغییر مکان دهد و موجب دوران قسمتی از دستگاه شوند و یا بوسیله آن می توان قطعه ای را سفت و یا پرچکاری نمود که مهمترین آن سیلندر می باشد».
سیلندر:Cylinder سیلندر عنصری است که تولید حرکت خطی و یا دورانی می کند که تشکیل شده است از قسمتهای استوانه،سیلندر،میله پیستون، پیستون، سر وبدنه و ته بند- واشرهای آب بندی انواع سیلندرها: 1- سیلندر یک سوکننده 2- سیلندر دوسرکار دوکاره 3- سیلندر یکسر کار صفحه ای 4- سیلندر پرده ای یا دیافراگمی 5- سیلندر دوسرکاره دوسره 6- سیلندر دوبل 7- سیلندر ترکیبی 8- سیلندر کوبه 9- سیلندر دوران ساز 10- سیلندر بالشتکی شیرها Valves: شیرها عناصر اصلی پنوماتیکی هستند و وظیفه سدکردن و راه دادن و تغییر مسیر جریان هوا را بعهده دارند.
شیرها دارای سه مشخصه اصلی هستند که عبارتند از: 1- راههای شیر 2- ایستگاه های شیر 3- نوع تحریک و برگشت راه شیر: یعنی تعداد دهانه های ورودی و خروجی هوا ایستگاه های شیر: حالتهای شیر را نشان می دهد تحریک:عملی است که موجب تغییر حالت یک شیر می شود و انواع تحریک عبارت است از: تحریک دستی، پدالی، بادی، مغناطیسی، غلطکی برگشت آزاد برگشت: عملی است که موجب می شود شیر به حالت اول خود برگردد و انواع آن عبارت است از برگشت دستی، پدالی، بادی، مغناطیسی، فنری علامت اختصاری سیلندر: مدارهای پنوماتیکی مدار1: یک مدار ساده و اولیه پنوماتیک می باشد که از یک پیستون یک کاره برگشت فنری استفاده شده است ودر قسمت هدایت فرمان از یک شیر استفاده شده است ک با هدایت مسیرهای شیر جریان فشار برقرار شده و پیستون را به جلو حرکت می دهد.
«شیر شیری با سه حالت شیر و دو ایستگاه در مدار کار انجام می دهد» در این مدار تا زمانی که استارت فشار داده شود پیستون در همان حالت در عقب می م
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 16 صفحه
قسمت اول با توجه به نفوذ روز افزون سیستم های هیدرولیکی در صنایع مختلف وجود پمپ هایی با توان و فشار های مختلف بیش از پیش مورد نیاز است .
پمپ به عنوان قلب سیستم هیدرولیک انرژی مکانیکی را که توسط موتورهای الکتریکی، احتراق داخلی و .
.
.
تامین می گردد به انرژی هیدرولیکی تبدیل می کند.
در واقع پمپ در یک سیکل هیدرولیکی یا نیوماتیکی انرژی سیال را افزایش می دهد تا در مکان مورد نیاز این انرژی افزوده به کار مطلوب تبدیل گردد.
فشار اتمسفر در اثر خلا نسبی بوجود آمده به خاطر عملکرد اجزای مکانیکی پمپ ، سیال را مجبور به حرکت به سمت مجرای ورودی آن نموده تا توسط پمپ به سایر قسمت های مدار هیدرولیک رانده شود.
حجم روغن پر فشار تحویل داده شده به مدار هیدرولیکی بستگی به ظرفیت پمپ و در نتیجه به حجم جابه جا شده سیال در هر دور و تعداد دور پمپ دارد.
ظرفیت پمپ با واحد گالن در دقیقه یا لیتر بر دقیقه بیان می شود.
نکته قابل توجه در در مکش سیال ارتفاع عمودی مجاز پمپ نسبت به سطح آزاد سیال می باشد ، در مورد روغن این ارتفاع نباید بیش از 10 متر باشد زیرا بر اثر بوجود آمدن خلا نسبی اگر ارتفاع بیش از 10 متر باشد روغن جوش آمده و بجای روغن مایع ، بخار روغن وارد پمپ شده و در کار سیکل اختلال بوجود خواهد آورد .
اما در مورد ارتفاع خروجی پمپ هیچ محدودیتی وجود ندارد و تنها توان پمپ است که می تواند آن رامعین کند.
پمپ ها در صنعت هیدرولیک به دو دسته کلی تقسیم می شوند : 1- پمپ ها با جا به جایی غیر مثبت ( پمپ های دینامیکی) 2- پمپ های با جابه جایی مثبت پمپ ها با جا به جایی غیر مثبت : توانایی مقاومت در فشار های بالا را ندارند و به ندرت در صنعت هیدرولیک مورد استفاده قرار می گیرند و معمولا به عنوان انتقال اولیه سیال از نقطه ای به نقطه دیگر بکار گرفته می شوند.
بطور کلی این پمپ ها برای سیستم های فشار پایین و جریان بالا که حداکثر ظرفیت فشاری آنها به 250psi تا3000si محدود می گردد مناسب است.
پمپ های گریز از مرکز (سانتریفوژ) و محوری نمونه کاربردی پمپ های با جابجایی غیر مثبت می باشد.
پمپ های با جابجایی مثبت : در این پمپ ها به ازای هر دور چرخش محور مقدار معینی از سیال به سمت خروجی فرستاده می شود و توانایی غلبه بر فشار خروجی و اصطکاک را دارد .
این پمپ ها مزیت های بسیاری نسبت به پمپ های با جابه جایی غیر مثبت دارند مانند مانند ابعاد کوچکتر ، بازده حجمی بالا ، انعطاف پذیری مناسب و توانایی کار در فشار های بالا ( حتی بیشتر از psi) پمپ ها با جابه جایی مثبت از نظر ساختمان : 1- پمپ های دنده ای 2 - پمپ های پره ای 3- پمپ های پیستونی پمپ ها با جابه جایی مثبت از نظر میزان جابه جایی : 1- پمپ ها با جا به جایی ثابت 2- پمپ های با جابه جایی متغییر در یک پمپ با جابه جایی ثابت (Fixed Displacement) میزان سیال پمپ شده به ازای هر یک دور چرخش محور ثابت است در صورتیکه در پمپ های با جابه جایی متغیر (Variable Displacement) مقدار فوق بواسطه تغییر در ارتباط بین اجزاء پمپ قابل کم یا زیاد کردن است.
به این پمپ ها ، پمپ ها ی دبی متغیر نیز می گویند.
باید بدانیم که پمپ ها ایجاد فشار نمی کنند بلکه تولید جریان می نم
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 13 صفحه
بسمه تعالی پروژه مکانیک صنعتی موضوع: آبگرمکن های خورشیدی استاد: جناب آقای مهندس چاجی تهیه کننده: هادی عابدی زاده زمستان 84هدف: گرمادهی به آب بخش (سکتور): خانگی توضیح: عملکرد:عملکرد آب گرم کن های خورشیدی بستگی مطلق به شرایط آب و هوائی، نوع سیستم به کار رفته، طرز نصب و کارگذاری و همچنین به نوع استفاده از آب داغ دارد.
دفتر راهنمایی شرکت (SRCC) مقدار انرژی ذخیره شده در این روش را بین 37 تا 95 درصد اعلام کرده است.
مزایای مصرف کننده: هیچ هزینه ای در صورت طراحی و نصب صحیح متوجه مصرف کننده نخواهد بود.
مراحل و چگونگی پیشرفت: تنوع گوناگون و زیاد در طراحی انواع مختلف آب گرم کن های خورشیدی طی 20 سال گذشته زمینه تجارب بسیاری را برای شرکتها و نصب کننده هایی که در رقابت باقی مانده اند فراهم کرده است.
از آنجا که هزینه ابتدائی ساخت بالا می باشد، در نتیجه فاکتورهای اطمینان، عمر مفید دستگاه و احتیاج به نگهداری کمتر کلیدهای موفقیت یک آب گرم کن خورشیدی می باشند.
و در چند دهه اخیر طراحیهای بد و بدون کیفیت جای خود را به طراحیهای بهتر و زیباتر داده است.
هزینه ها: خرده هزینه های نسب یک آب گرم کن خورشیدی برای یک خانوار معمولا چیزی در حدود 1800 تا 2700 دلار خواهد بود.
باز پرداخت آسان هزینه ها بین 7 تا 12 سال به طول می انجامد.
ابزارآلات: تأسیسات (نصب): مهمترین قسمت یک سیستم آب گرم کن خورشیدی تانکهای ذخیره سازی و آینه های خورشیدی می باشند.
این آینه ها را معمولا بر روی پشت بام نصب می کنند.
آینه ها به دو دسته کلی تقسیم می شوند.
1) صفحات مسطح یا 2) آینه های یکپارچه ذخیره کننده.
ذخیره کننده ها می تواند بخشی از خود آینه، یا بخشی از گرم کننده های کمکی و یا یک تانک مجزا باشند.
در مناطق آب و هوای خنک تر که درجه حرارت به زیر صفر می رسد، یک روش حفاظتی در برابر انجماد مورد نیاز می باشد.
نگهداری و حفاظت: مقدار هزینه حفظ و نگهداری در یک سال بسته به نوع سیستم نصب شده بین 35 تا 75 دلار متغیر می باشد.
موارد حفاظتی: مزایایی پیشنهاد شده است یا در حال بررسی می باشند از جمله تخفیفاتی برای خریداری یک آب گرم کن خورشیدی.
پیامدهای زیست محیطی: استفاده از آب گرم کن های خورشیدی خانگی نتایجی چون کاهش استخراج و استفاده از آب گرم کن های با سوخت فسیلی، افزایش بازده انرژی و همچنین کاهش درخواست انرژی در پی دارد.
کاهش درخواست انرژی فوائد زیست محیطی همچون کاهش مصرف سوختهای گیاهی (فسیلی)، کاهش استخراج و بهره برداری از منابع طبیعی زنده و کاهش نیاز بهایجاد منابع طبیعی جدید دارد.
VII: هیترهای آبی خانگی خورشیدی: 1- توضیح: هیترهای آبی خانگی خورشیدی جمع کننده هایی (کالکتورهایی) در دو نوع هستند.
نوع بشقابی تخت و یا نوع ذخیره های جانبی.
ذخیره می تواند خود بخشی از کالکتور، هیتر متصل شونده و با یک تانک مجزا باشد.
پمپها اغلب به کار می روند تا جریان در حال کار را از طریق کالکتور منتقل کنند و به ذخیره باز گردانند.
تعدادی از سیستم ها از پانلهای فتوولکاییک که به پمپها نیروی می دهند استفاده می کنند.
این مسئله کاهش دهنده مصرف انرژی جانبی و کنترلها است.
نور خورشیدی که کالکتور
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 94 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 16 صفحه
بسم الله الرحمن الرحیم موضوع پروژه فرآیندهای ماشین کاری غیرمرسوم (فرآیندهای الکتروشیمیایی و فرآیندهای حرارتی) استاد راهنما: جناب آقای مهندس عبادی تهیه و تنظیم: شادی مرادی فهرست مطالب آشنایی با فرآیندهای ماشین کاری غیر مرسوم ( مقدمه ) فرآیندهای الکتروشیمیایی – فرآیند ماشین کاری الکتروشیمیایی فرآیند مته کاری الکتروشیمیایی فرآیند سنگ زنی الکتروشیمیایی فرآیندهای حرارتی – فرآیند ماشین کاری با تخلیه الکتریکی فرآیند ماشین کاری با پرتو لیزری آشنایی با فرآیند های ماشین کاری غیرمرسوم آن دسته از فرآیندهای تولید که با تشکیل تراشه در اثر برش– فشار روی قطعه همراه هستند، اثرات نامطلوب و محدودیت های ماهوی دارند.
با اینکه غالباً تشکیل تراشه لازم است، لیکن فرآیندی پرهزینه ودشوار می باشد.
مقادیر زیادی انرژی صرف تولید محصول ناخواسته ای به نام تراشه می شود و انرژی وسرمایه بیشتری برای جابجایی، ازبین بردن یا احیای مجدد این تراشه ها مورد نیاز است.
مقادیر ناخواسته ای گرما و نیرو تولید می شود که مسائل اعوجاج و ترک های سطحی قطعه را به دنبال دارد.
نیروهای برشی موجب اشکالاتی در نگهداشتن قطعه کار شده وبرخی اوقات موجب اعوجاج آن می شوند و بالاخره محدودیت های مشخصی دررابطه با ظرافت قطعه تراشیدنی مطرح می شود.
بخاطرچنین محدودیتهای مشخص کننده ای، جای تعجب نیست که در سال های اخیر نیروی فکری و پژوهشی فراوانی صرف بوجود آمدن و پیشرفت فرآیندهایی برای جایگزینی فرآیندهای ماشین کاری متداول شده است.
فرآیندهای تولید غیرمرسوم (NTM ) نمونه ای از خانواده فرآیندهای متنوع تولید هستند که اساساً غیر مکانیکی بوده، هیچ گونه تراشه یا نقش روی سطح بوجود نمی آورند و غالباً در برگیرنده اشکال جدیدی از انرژی هستند.
فرآیندهای غیر مرسوم به چهار دسته اصلی تقسیم می شوند : 1) شیمیایی 2) الکتروشیمیایی 3) مکانیکی 4) حرارتی که ما در اینجا به اختصار فرآیندهای الکتروشیمیایی و حرارتی را مورد بررسی قرار می دهیم.
فرآیندهای الکتروشیمیایی ماشین کاری الکتروشیمیایی در ماشین کاری الکتروشیمیایی (ECM) از یک محلول آندی و یک الکتریک که سریعاً مصرف می شود، برای برداشتن فلز از سطح قطعه استفاده می شود.
این فرآیند اصولاً آبکاری معکوس است که در آن قطعه کار خام مثبت و ابزار قطب منفی هستند.
آندو کاتد هر دو باید هادی جریان برق باشند.
با پمپاژ کردن سریع الکترود از داخل یا در اطراف ابزار، محصولات ماشینکاری از محل دور شده و جذب صافی ها می شوند.
شکل حفره تصویر آیینه ای ابزار است.
این حفره بوسیله سرور مکانیزمی که شکاف بین الکترودها ( غالباً003/0 تا 03/0 اینچ) را کنترل می کند، شکل می گیرد.
سرعت ثابت تغذیه ابزار به طرف قطعه کار متناسب با محلول شیمیایی و نرخ آبکاری معکوس قطعه کار انتخاب می شود.
الکترولیت ها غالباً محلولهای نمک های معدنی، هادی خوب جریان برق مانند کلرید سدیم، کلریدپتاسیم یا نیترات پتاسیم هستند و در دمای تقریبی 90 تا 125 درجه فارنهایت با شدت جریان بین 50 تا 200 فوت بر ثانیه عمل می کنند.
غالباً ابزار ازجنس مس یا برنج و برخی اوقات فولاد زنگ نزن است.
نرخ برداشتن فلز تابع چگالی جریان است.
مقدا
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 169 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 16 صفحه
مطلوبست رسم دیاگرام لنگرخمشی و نیروی برشی سیستم های نشان داده شده : (1-1) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1-2) (1-3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1-4) (1-5) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1-6) (1-7) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1-8) (1-9) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1-10) 2)یک کامیون به وزن روی یک کلک قرار دارد .
فرض کنید هر یک از چرخهای جلو وزن کامیون و هر یک از چرخهای عقب وزن کامیون را حمل می کنند .
این کلک دارای دو تیر طولی می باشد که به فاصله متر از یکدیگر قرار دارند و هر یک نصف وزن کامیون را تحمل می کنند .
این دو تیر طولی خود در روی دو دسته چوب به هم بسته شده که شناوری کلک را تامین می کنند تکیه دارند .
اگر فرض کنیم که نیروهای عکس العمل تکیه گاهی به صورت گسترده یکنواخت در روی سطح تماس وارد شوند .
مطلوبست رسم دیاگرام لنگر خمشی و نیروی برشی برای هر یک از تیرها .
3)تنش های موجود بر روی یک المانی از سطح مطابق شکل زیر می باشد مطلوبست : الف-تنش های اصلی و صفحات اصلی و نمایش تنش ها بر روی المان سطح ب-تنش برشی حداکثروضخامت مربوطه و تنش های قائم همراه با آن و نمایش تنش ها بر روی سطح المان ج-تنش های قائم و برشی بر روی صفحه ای که با افق زاویه می سازد .
د-نتایج بدست آورده از طریق محاسبه بر روی مومبر تشریح گردد .
الف) ب) ج) د) 4)حالتهای الف ، ب ، ج ، د سوال 3 را برای المانهای سطح شکلهای زیر محاسبه کنید .
الف) تنشهای قائمهمراهبرش ماکزیمم:
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 9 صفحه
مقدمه : پره های انتقال حرارت در طیف وسیعی در صنایع هوا- فضا، برق ، شیمی،نفت ، تهویه ، توربین ها و نیروگاههای اتمی و خورشیدی و .
.
.
کاربرد دارد.
طبیعتاً بهینه سازی این پره ها، مسئله جالب و مورد علاقه مهندسین طراح می تواند باشد.
لذا مسئله را می توان به این شکل طرح کرد که پره برای مقدار حرارت معینی جهت انتقال، دارای کمترین جرم باشد.
اولین بار Schmidt یک توزیع دمای خطی را در طول پره فرض کرد و به مینیمم سازی حجم یا جرم پرداخت.
سپس Duffin بحث وی را تأیید کرد و بعدها Razelos روی مقدار خطای آنها بحث کرده در بحث ها و مقالاتی که اخیراً منتشر گردیده ، بعضاً تشعشع و ضرایب هدایت حرارتی متغیر و .
.
.
نیز در نظر گرفته شده ولی هر کدام اغماض هایی داشته و محدودیت هایی را برای ساده سازی مسأله فرض کرده اند.
در این بررسی حاضر همه آنها لحاظ گریده و به صورت تحلیلی – پارامتری به انتگرالهای حجم، طول و به معادله تعیین کننده ضخامت در پایه انجامیده و در ادامه دیاگرام هایی نیز به کمک روش های عددی جهت مینیمم سازی حجم پره ارائه شده است.
تئوری و آنالیز در حالت کلی : در پره های طولی و سوزنی، همه دارای محور تقارن و امتداد یافته در جهت مستقیم و عمود بر پایه با مقاطع مستطیلی و دایره فرض شده اند و حرارت نیز به صورت یک بعدی منتقل می شود فرض متغیر بودن ضریب هدایت حرارتی با دما فرضی معقول و معمول است ولی ضریب انتقال حرارت کنوکسیونی با دما یک ارتباط توانی دارد.
مثلا در انتقال حرارت در جوشش مایعات و یا کنوکسیون اجباری یا آزاد ، این پدیده بسیار قابل ملاحظه است.
اخیرا چنانکه Razelas & Imre نشان دادند ، ثابت گرفتن این ضرایب خطای زیادی را در حل مسئله ایجاد می کند.
Unal چنین رابطه ای را پیشنهاد می کند: که و ثوابتی هستند که می توانند اعداد مختلفی بسته به شرایط کنوکسیون به خود نسبت دهند.
بررسی هایی نیز در جهت تأثیر منبع حرارتی متناسب با دمای پره صورت گرفته است ولی ضرایب هدایت و کنوکسیون حرارتی ثابت فرض شده اند.
آنالیز و تئوری پره های طولی: معادله انرژی به صورت حالت یکنواخت در پره که توسط کنوکسیون و تشعشع انتقال حرارت صورت می گیرد به صورت زیر است : (I) البته مقدار را می توان دقیقتر بیان کرد ولی معمولاً فرض می شود.
حال شکل زیر را در نظر بگیرید: اگر حالات کلی ضرایب هدایت و کنوکسیون را به شرح زیر داشته باشیم: و برای کاهش ارتفاع پره چنین رابطه ای را با یک پارامتر آزاد با دما برقرار کرده باشیم : و نیز : و برای منبع حرارتی نیز می توان نوشت: اگر روابط و فرض های فوق را در معادله دیفرانسیل قرار دهیم و طرفین را در ضرب کنیم و از شرایط مرزی زیر استفاده کنیم .
خواهیم داشت : و برای حجم داریم: آنالیز و تئوری پره های سوزنی: مشابه حالت قبل یک پره سوزنی مطابق شکل در نظر می گیریم .
اگر دمای بی بعد را و را داشته و از شرایط مرزی و نیز کنوکسیون و تشعشع در انتهای پره بهره جسته و با همان فرضیات و روشها برای منبع حرارتی و ضرایب حرارتی پیش رویم : با عنایت به این مطالب که 1>> است و و برای حجم پره خواهیم داشت : تأثیر ضر
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 46 صفحه
وسایل شیفت فاز الکترومکانیکی علاوه بر شیفت دهنده های فاز الکترونیکی، وسایل الکترومکانیکی برای تغییر فاز در رادارهای آرایه فازی، مخصوصاً در مدلهای اولیه به کار گرفته شده بودند.
گرچه شیفت دهنده های الکترومکانیکی در حال حاضر کاربرد وسیعی ندارند، برای بازگویی تنوع وسایلی که در آنتن های آرایه ای به کار گرفته می شوند این نوع شیفت دهنده ها در این مبحث تشریح می شوند.
یکی از اولین و ساده ترین شیفت دهنده های فاز الکترومکانیکی، یک خط انتقال است که طولش به صورت مکانیکی و توسط یک بخش تلسکوپی تغییر می کند.
این وسیله، خط کشنده نامیده می شود.
بخش تلسکوپی ممکن است به شکل U باشد، و.
طول خط توسط روشی شبیه به ساز بادی تغییر می کند.
خط کشنده (linestretcher) اغلب در کابل کواکسیال به کار گرفته می شود.
یک خط کشنده مکانیکی شیفت فاز بیشتری را نسبت به خط کشنده متداول در شیفت دهنده فاز خط مارپیچ می دهد.
سرعت فاز در یک خط انتقال مارپیچ به میزان قابل توجهی کمتر از سرعت نور است.
به این دلیل یک حرکت مکانیکی مطلوب، تغییر فاز بیشتری را نسبت به یک خط کشنده در خط انتقال متداول تولید می کند.
بنابراین یک شیفت دهنده فاز کوتاهتر، مخصوصاً در باندهای فرکانسی VHF و UHF مفید می باشد.
کاهش در طول ابعاد معادل با ضریب پایانی از مارپیج می باشد، که این ضریب برابر با نسبت محیط به ارتفاع حلقه می باشد.
ضرایب پایانی مارپیچ در طرحهای عملی بین 10 تا 20 می باشند.
نه کابل کواکسیال و نه خط کشنده مارپیچی، هیچ کدام برای فرکانسهای بالاتر مایکروویو مناسب نمی باشند.
یک وسیله موجبری متناسب برای فرکانسهای بالا، متناظر با خط کشنده است، که این خط کشنده همانند T جادوئی عمل می کند.
یک تغییر در طول خط، یا یک تغییر متناظر در فاز، در T جادوئی و توسط مدارات کوتاه قابل تنظیم در بازوهایی که روی یک خط قرار دارند، تولید می شود.
استفاده از مدارات کوتاه قابل تنظیم در هایبرید شکاف کوتاه تا حدی برای آرایش مکانیکی مناسب تر است.
شیفت دهنده فاز الکترومکانیکی دیگری که در آرایه رادار به کار گرفته شده است، شیفت دهنده فاز مکانیکی بازوی چرخان می باشد.
این شیفت دهنده شامل تعدادی خط انتقال هم مرکز می باشد.
هر خط، یک میان موج سه پهلو همراه با یک رسانای عایق بندی شده می باشد.
یک بازوی محرک تماس را با هر تجمع دایروی حاصل می کند.
بازوها به منظور تولید یک تغییر پیوسته و یکنواخت از فاز در عرض المانهای آرایه می چرخند.
زمانی که فاز در یک سر خط هم مرکز افزایش می یابد، در سر دیگر خط فاز کاهش می یابد.
در نتیجه یک خط میتواند توسط دو المان، تغییر فاز لازم را ایجاد کند، که این دو المان می توانند در دو طرف مرکز آرایه جای گیرند.
تعداد حلقه های هم مرکز، برای یک آرایه خطی (1+N) المانه مورد نیاز است.
چندین روش برای تولید شیفت فاز وجود دارد که خواص پلاریزاسیون دایروی را به کار می گیرند.
یکی از اولین وسایلی که پلاریزاسیون دایروی را به کار گرفت، انتشار امواج در گرداگرد موجبر، یا به عبارتی شیفت دهنده فاز Fox بوده.
شیفت دهنده فاز موجبر چرخان در جنگ جهانی دوم و توسط آزمایشگاههای تلفن بل و در رادارهای مر
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 63 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 109 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 109 صفحه
امروزه صنعت خودروسازی در تمامی کشورهای صنعتی پیشرفته از جمله صنایع اساسی ومهم است.
به عنوان مثال 10 درصد از ارزش افزوده صنعتی و همچنین 10 درصد اشتغالصنعتی کشورهایی مانند ژاپن و آمریکا از قبل این صنعت ایجاد میگردد.
با توجه به اهمیت این صنعت و وجود عوامل عدیده رشد و پویایی صنعت خودروسازی همچونتقاضای کافی در مقیاس اقتصادی، صنایع جانبی و حامی، تکنولوژی مرتبط و.
.
.
در ایران امیدمیرود با همت و تلاش دستاندکاران و پشتیبانی مسؤولان محترم نظام مقدس جمهوریاسلامی ایران، صنعت خودروسازی در روند رشد شتابان خود علاوه بر پاسخگویی مناسب بهتقاضای بازار داخلی و بازارهای خارجی به خصوص جماهیر تازه استقلال یافته آسیای میانه وحوزه خلیج فارس به صنعتی شدن و ورود فعالانه کشور به بازارهای جهانی کمک موثر نماید وبا صدور قطعات و محصولات صنعتی میتوانیم کشور را از وابستگی با ارز نفت که دایم درنوسان است، نجات دهیم.
شرکت سایپا یکی از این شرکتها میباشد که برای بهبود جامعه و مواردی که در بالا ذکر شد درجامعه تلاش میکند.
تاریخچه سایپا: بخش اول: ورود خودرو به ایران کلیات: با اختراع موتورهای چهار زمانه درون سوز در نیمه دوم قرن 19 و تکمیل آن متناسب باپیشرفتهای دانش بشری و سرانجام تولید انبوه انواع خودروها در اوایل قرن بیستم، موارداستفاده اتومبیل به عنوان وسیلهای لوکس و تجملی جهت گشت و گذار آخر هفته و نشان دادنبرتری و منزلت اجتماعی مالک آن تغییر یافت و به صورت وسیلهای ضروری برای رتق و فتقمشکلات روزمره زندگی بخصوص در شهرهای رو به گسترش درآمد و گسترش زندگیشهرنشینی نیز بر ضرورت تولید بیشتر و متنوعتر انواع خودرو تأثیر نهاد.
در ایران نیز متناسب با افزایش ارتباط خارجی و توسعه زندگی شهرنشینی، مورد استفادهاتومبیل به عنوان یک کالای لوکس و سپس با تأخیر نسبتاً طولانی به عنوان یک کالای ضروریمشهود است.
براساس اطلاعات موجود، مظفرالدین شاه اولین پادشاهی بود که اقدام به خریداتومبیل کرد.
او در نخستین سفرش به فرنگ، دستور خرید اتومبیل مورد علاقهاش را صادرمینماید و سعدالدوله وزیر مختار ایران در بلژیک را مسؤول این امر میگرداند.
به هر حالاتومبیلی با سلیقه شاه ایران خریداری و به همراه راننده بلژیکی که به همین منظور استخدام شدهبود، از راه دریا ارسال میگردد تا قبل از مراجعت شاه به پایتخت، او سوار بر این اتومبیل واردتهران شود.
هرچند که این اتومبیل اولین خودرو وارد شده به خاک ایران نبود اما تمایل و رغبتشاه به اتومبیل، موجب ترغیب سایرین به خصوص متمولان و دربار ایران به خرید اتومبیلجهت ابراز برتری اجتماعی گردید.
عدم وجود راههای مناسب برای تردد خودروها در ایران وحتی در تهران، قیمت نسبتاً بالای اتومبیل و آشفتگیهای مالی و اقتصادی ایران آن روز، از جملهموانع عمده ورود خودرو به میزان زیاد در عهد قاجاریه بود.
واردات خودرو به ایران پس از سال130
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 71 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 71 صفحه
هوندا سرآغاز: در اوایل دهه 1980 ، هنگامی که صنایع ایالات متحده برای کسب برتری سرگرم تلاش بود، هوندا فعالیت صنعتی خودرا دراین کشور آغاز کرد.
در اواخر سال 1982، درست سه سال پس از آنکه این شرکت شروع به ساختن موتوسیکلت در ایالات متحده کرد، به عنوان نحستین شرکت ژاپنی، تولید اتومبیل رانیز در این کشور آغاز نمود.
هنگامی که کارخانه اتومبیل سازی هوندای امریکا، رسما درهای خودرا در ماریزویل، واقع در ایالت اوهای گشود، این سازنده پیشرو موتوسیکلت درجهان ، به عنوان پیشتاز صنایع اتومبیل قدم در راه شناساندن خویش برداشت وبه خوبی پیش رفت.
این کامیابی وپیشرفت برای شرکتی که تا اوایل دهه 1960، حتی یک اتومبیل هم تولید نکرده بود، شاهکاری تمام عیار به شمار می رفت.
همان هنگام که کارخانه کار خویش را آغاز کرد.
موتوسیکلت واتومبیل هوندا در امریکا به صورت فرآورده هایی شناخته ومورد قبول در آمده بودند.
در خلال همین دوره بود که کیفیت اتومبیلهای امریکایی داشت به نحوی هشدار دهنده، پایین می آمد ومصرف کنندگان از خرید اتومبیل هوندای ساخت امریکا ابراز نگرانی می کردند.
پیامی که در سراسر بخش گسترده ای از شکور به گوش می رسید، این بود که: کارگر امریکایی قابلیبت ساخت اتومبیلهایی با کیفیت ژاپنی را ندارد.
بسیاری می گفتند تنها هوندای ساخت ژاپن را می خرند.
حتی نمایندگان فروش، شکوه می نمودند که کیفیت پایین تر وقابل انتظار کار در کارخانه تازه، کسب وکارشان رابه یاد می دهد.
علی رغم این اعتراض ها ، کارخانه تازه با استفاده ازوجود گروهی کارگر از جوامع کوچک وروستایی مرکز اوهایو، تولید خود را آغاز کرد.
بیشتر این کارگران، پیشینه کشاورزی داشتند، تنها شمار اندکی از آنان در کارخانه ها کارکرده بودند.
هنگامی که با امضای نخستین قراردادها خط مونتاژ به راه افتاد، تحلیلگران صنعتی مشتاقانه گرد آمدند تااین نخستین مدلها را بررسی کنند.
همه یک صدا براین باور بودند که اتومبیلهایی دارند که در ژاپن تولید می شوند.
امروزه کیفیت کار در تولید اتومبیلهای هوندای ساخت امریکا، نمونه ای از برتری تلقی می شود.
مجتمع شرکت صنعتی هوندای امریکا {ایچ ای ام}، برای تمام شرکتهای صنعتی امریکایی به صورت یک ویترین در آمده است ووجود این کارخانه امروز گواه آن است که کارگران امریکایی کاملا شایستگی ارائه کار خوب وبرجسته را دارند.
برخلاف انتظار بسیاری کسان، که از کارخانه شرکت صنعتی هوندای امریکا دیدن کرده اند، سطح خودکاری وتکنولوژی دراین کارخانه با آنچه در سایر کارخانه های خودکار مدرن وجود دارد، چندان متفاوت نیست.
این ماشین آلات نیست، بلکه انسان است که در کیفیت وبهره وری تفاوت بوجود می آورد.
عملکرد این کارخانه، یادآور این نکته است که نیروی کار امریکایی توانایی پیش گرفتن ازرقبا رادر بازارهای جهانی دارد.
صاحبان صنایع امریکا غالبا در نسبت دادن موفقیت دیگران، به ویژه موفقیت شرکتهای ژاپنی، به دخالت غیر منصفانه دولتی یا رویه های ناعادلانه کار، زود داوری می کنند بااین وجود نوآوریهای هوندا در عرصه مدیریت بود که گروهی از مردم منطقه مرکزی اوهایو رابه یک نیروی کار بسیار باانگیزه وامیداوار تبدیل کرد.
این نوآوریها منجر به پدید آمدن یک رفتار سازم
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 154 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 90 صفحه
1- نگرش کلی بر توربینهای گاز دنیای توربین گاز اگر چه دنیای جوانی است لیکن با وسعت کاربردی که از خود نشان داده، خود را در عرصهی تکنیک مطرح کرده است .
زمینههای کاربرد توربینهای گاز در نیروگاهها و بهخصوص در مواردی که فوریت در نصب و بارگیری مدنظر است میباشد.
همچنین به عنوان پشتیبان واحد بخار و نیز مواقعی که شبکه سراسری برق از دست میرود یعنی در خاموشی مورد استفاده قرار میگیرد.
مضافاً اینکه توربوکمپرسورها که از انرژی حاصله روی محور توربین برای تراکم و بالا بردن فشار گاز استفاده میشود، در سکوهای دریایی ، هواپیماها و ترنها استفاده میشود .
مختصری از سرگذشت توربینهای گاز از سال 1791 میلادی تا به امروز بهشرح زیر میباشد .
اولین نمونه توربین گاز در سال 1791 توسط Jonh Barber ساخته شد .
نمونه بعدی در سال 1872 توسط Stolze ساخته شد که شامل یک کمپرسور جریان محوری چند مرحلهای به همراه یک توربین عکسالعملی چند مرحلهای بود که یک اتاق احتراق نیز در آن قرار داشت .
اولین نمونه آمریکایی آن در 24 ژوئن 1895 توسط Charles G.
Guritis ساخته شد.
اما اولین بهرهبرداری و تست واقعی از توربین گاز در سال 1900 م بوسیله Stolz صورت گرفت که راندمان آن بسیار پایین بود .
در همین سال ها در پاریس یک توربین گاز بوسیله برادرانArmangand ساخته شد که دارای نسبت فشار تقریبی 4 و چرخ کوریتس به ابعاد 5/93 سانتیمتر قطر با سرعت rpm 4250 بود که دمای ورودی به توربین حدود 560اندازهگیری شد و راندمان آن در حدود 3% بود.
H.
Holzwarth اولین توربین گاز با بهره اقتصادی بالا را طراحی کرد، که در آن از سیکل احتراق بدون پیشتراکم استفاده میشد و قسمت اصلی یک ماشین دوار با تراکم متناوب بود.
همچنین Stanford سال 1919 یک توربین گاز که دارای سوپر شارژر بود، ساخت که در هواپیما نیز از آن استفاده شد.
اولین توربین گازی که برای تولید قدرت مورد استفاده قرار گرفت بهوسیله Brown Boveri ساخته شد.
وی از یک توربین گاز برای راندن هواپیما استفاده کرد.
همچنین در سال 1939 م، وی یک توربین گاز با خروجی MW 4 ساخت که بر اساس سیکل ساده طراحی شده بود و کارکرد پایینی داشت.
این توربین تنها به مدت 1200 ساعت مورد بهرهبرداری قرارگرفت و عیوب مکانیکی فراوان داشت .
از جمله اصلاحات وی برروی توربین ، بالا بردن راندمان آن به میزان 18% بود.
در انگلستان گروهی به سرپرستی Whittle در سال 1936 م یک کمپرسور سانتریفوژتک مرحلهای با ورودی دوطرفه و یک توربین تک مرحلهای کوپل شده به آن را به همراه یک اتاق طراحی کردند.
اما با تست این موتور نتایج چندان راضیکنندهای بهدست نیامد.
در سال 1935م در آلمان شخصی بهنام Hans Von یک توربوجت با کمپرسور سانتریفوژ ساخت که از مزایای خوبی نسبت به نمونههای قبلی برخوردار بود.
در آمریکا کمپانیAlis Chalmers اصلاحات فراوانی برروی راندمان توربینهای گاز و کمپرسورها انجام داد و راندمان کمپرسور را به 70% - 65% و راندمان توربین را به 65% -60% رسانید.
در سال 1941م کمپانی British Wellond یک توربوجت ساخت که در هواپیما مورد استفاده قرار گرفت .
این توربوجت ب
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 168 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 22 صفحه
نیروی برش / Trim Force : 1- نیروی لازم برای برش خطوط بدون زاویه لبه برش ( without shear angle ) نیروی برش P= L.
t.
σ P : ( N ) :نیروی برش طول برش L : ( mm ) ضخامت ورق t : ( mm ) مقاومت کششی ورق σ : ( N / mm ² ) که برای فولاد نرم ( حالت عمومی ) : σ = 345 N / mm ² توجه : در صورتیکه ورق از جنس فولاد با مقاومت زیاد ( high strength steel ) باشد باید نیروی برش بدست آمده را در عدد 1.
5 ضرب کرد .
2- نیروی لازم برای برش خطوط با زاویه لبه برش ( shear angle ) نیروی لازم برای برش با زاویه برش Ps= c.
p Ps: ( N ) نیروی لازم برای برش بدون زاویه برش p : ( N ) ( فولاد نرم = soft steel ) c : 0.
6 ~ 0.
7 نیروی سوراخکاری / Pierce Force 1 – محاسبه نیروی سوراخکاری ( pierce ) برای سطوح بدون زاویه : نیروی سوراخکاری P : ( N ) P = π D .
t .
σ قطر سوراخ D : ( mm ) ضخامت ورق t : ( mm ) مقاومت کششی ورق σ : ( N / mm ² ) برای فولاد نرم : σ = 345 N / mm ² نیروی جانبی برش / Side Pressure On Trim Steel نیروی جانبی 1/3 نیروی لازم برای برش است .
N = 1/3 .
P : نیروی جانبی P= L.
t.
σ : نیروی برش نیروی ورق گیر / Pad Pressure نیروی pad به شکل قطعه و ضخامت آن بستگی دارد ولی معمولاً این نیرو در حدود 4 – 20 درصد نیروی برش است در این حالت اگر دقت شکل مورد نظر ( trim & pie ) در حدود 10 درصد اندازه شکل برش باشد باید از حد بالائی محدوده فوق استفاده کرد .
نیروی pad بر حسب Ps : ( N ) نیروی برش بر حسب P : ( N ) طول برش بر حسب L : ( mm ) ضخامت ورق بر حسب t : ( mm ) نیروی pad را با توجه به ضخامت ، طبق روش زیر بدست آورید : t ≥ 4.
6 2 ≤ t ≤ 4.
5 t < 2 mm ضخامت ورق Ps = 0.
11.
P Ps = 0.
07.
P Ps = 0.
05.
P قطعه با اشکال ساده Ps = 0.
11.
P Ps = 0.
08.
P Ps = 0.
06.
P قطعه با اشکال پیچیده برای مثال در قطعه تقویت لولا در OP20 نیروی برش به این شکل محاسبه میشود که ابتدا طول خط برش با توجه به آنچه که در DIE LAY OUTمشخص شده است اندازه گرفته میشود.
نیروی برش P= L.
t.
σ=2725x2x345=1879560 N P : ( N ) :نیروی برش طول برش L :2725 ( mm ) ضخامت ورق t :2 ( mm ) مقاومت کششی ورق σ :345 ( N / mm ² ) نیروی برش بر حسب P : 1879560( N ) طول برش بر حسب L : 2725( mm ) ضخامت ورق بر حسب t :2 ( mm ) با توجه به جدول معرفی شده نیروی ورقگیر محاسبه میشود.
P : 1879560x0.
8=150364( N )=15 ton با توجه به مقدار نیروی ورقگیر باید تعداد و نوع فنر انتخاب و در مکان مناسب در قالب جایگذاری شود.
به همین ترتیب نیروی برش و نیروی ورقگیر و به تبع آن نیروی فنر مورد نیاز جهت انجام عملیات مورد نظر برای کلیه مراحل کاری قالب محاسبه میشود.
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 17 صفحه
وتورهای شش زمانه چگونه کار می کنند؟
مقدمه عملیات سیکل های مختلف بیشتر موتورهای احتراق داخلی فعلی، دارای یک طرح رایج است به این صورت که انفجار در یک سیلندر پس از تراکم انجام می شود.
نتیجه ان است که انبساط گاز مستقیما روی پیستون اثر گذاشته (کار انجام می دهد) و میل لنگ را 180 درجه بچرخاند.
با توجه به طراحی فنی و مکانیکی، موتور شش زمانه همانند موتورهای احتراق داخلی می باشد.
اگر چه سیکل ترمودینامیکی و یک سر سیلندر اصلاح شده همراه دو اتاق اضافی ان را به کلی متمایز می کند.
یک محفظه ی احتراق و یک محفظه ی تراکم( گرمکن هوا) هر دو از سیلندر جدا هستند.
احتراق درون سیلندر رخ نمی دهد اما در محفظه ی احتراق کمکی هم فوری روی پیستون اثر نمی گذارد و زمان ان از 180 درجه ی چرخش میل لنگ، در زمان انفجار(کار) جدا می باشد.
محفظه ی احتراق به طور کلی توسط محفظه ی گرمکن احاطه شده است.
با تبادل گرما از طریق دیواره های محفظه ی احتراق که با محفظه ی گرمکن در ارتباط است، فشار محفظه ی گرمکن افزایش می یابد و قدرت مکملی برای کار تولید می شود.
مزایای موتور شش زمانه: · رسیدن به راندمان حرارتی % 50 (%30برای موتورهای احتراق داخلی فعلی· کاهش مصرف سوخت با بیش از %40 · کاهش الودگی حرارتی، صوتی، شیمیایی · دو کورس مفید کار در طی شش کورس · پاشش مستقیم و بهینه ی سوخت احتراق در هر سرعتی از خودرو · سوخت چند گانه در خودروهای با موتور شش زمانه شاهد کاهش چشمگیر مصرف سوخت و انتشار الودگی خواهیم بود.
طراحی و عملکرد در سیکل شش زمانه، دو محفظه ی اضافی اجازه می دهند هشت فرایند که نتایج یک سیکل کامل است همزمان عمل کنند یعنی در یک لحظه دو فرایند همزمان رخ میدهد : دو سیکل چهار فرایندی برای هر کدام از سیکل ها،یک سیکل احتراق داخلی و یک سیکل احتراق خارجی.
نمودار پیوستگی هشت فرایند را در سیکل شش زمانه نشان می دهد.
اولین سیکل چهار فرایندی احتراق خارجی.
فرایند1 :مکش هوای خالص درون سیلندر(فرایند دینامیکی( فرایند 2: تراکم هوای خالص در محفظه ی گرمکن(فرایند دینامیکی( فرایند3 : نگه داشتن فشار هوای خالص در محفظه ی بسته جایی که بیشترین تبادل گرما با دیواره های محفظه ی احتراق رخ می دهد(فرایند استاتیک چون مستقیما روی میل لنگ اثر نمی گذارد.
) دمای هوا بالا می رود.
فرایند4 : انبساط هوای فوق داغ درون سیلندر، که کار انجام می دهد.
(فرایند دینامیک).
طی این سیکل چهار فرایندی، هوای خالص هرگز در تماس مستقیم با سوخت و شمع نمی باشد.
دومین سیکل چهار فرایندی که احتراق داخلی می باشد.
فرایند5: تراکم مجدد هوای خالص گرم درون محفظه ی احتراق(فرایند دینامیک( فرایند6 : تزریق سوخت و احتراق در محفظه ی احتراق، بدون تاثیر مستقیم روی میل لنگ (فرایند استاتیک( فرایند7 : گازهای احتراق منبسط می شوند و کار انجام می شود.
(فرایند دینامیک) فرایند8: تخلیه گازهای احتراق (فرایند دینامیک) در طی این چهار فرایند، هوا مستقیما با منبع گرما (سوخت) تماس دارد.
[img]http://www.
esnips.
com/nsdoc/27e17e2f-7d0f-4fe0-bd61-0e705a362d47[/img] برای دیدن انیمیشن بر روی لینک زیر کلیک کنید http://www.
bajulazs
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 315 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 31 صفحه
موتور: موتور عبارتست از وسیلهای که قدرت تولید میکند، ولی به تنهایی قادر به تولید کار نمیباشد.
به زبان سادهتر موتور وسیلهای که با استفاده از منابع انرژی بخصوص ، انرژی جنبشی تولید میکند.
نوع موتور منابع انرژی اولیه متفاوت هستند.
مثلا برخی از موتورها ، انرژی موجود در مواد نفتی را به انرژی جنبشی تبدیل میکنند و برخی دیگر انرژی الکتریکی را و .
.
.
).
ریشه لغوی موتور یک کلمه انگلیسی است و معنای آن جنباننده یا محرک میباشد.
لیکن در حال حاضر از کلمه موتور به عنوان وسیله تولید انرژی جنبشی استفاده میشود.
دید کلی موتور یکی از ارکان اصلی خودرو میباشد، که وظیفه اصلی حرکت آن بوسیله موتور با انجام یک سری اعمال خاص امکان پذیر میشود.
بر این اساس تلاشهای زیادی در زمینه طراحی و ساخت انواع موتور صورت گرفته است که در حال حاضر نیز بیشتر سرمایه گذاریهای کارخانههای خودرو سازی در این زمینه انجام میشود.
تمام موتورهایی که در زندگی بشر مورد استفاده قرار میگیرند انرژی جنبشی را به شکل یک حرکت دورانی (چرخشی) در اختیار مصرف کننده قرار میدهند.
موتورها این انرژی را از طریق تبدیل انرژیهای پتانسیل و یا انرژیهای دیگر بوجود میآورند که میتوان بر حسب منبع انرژی اولیه ، موتورها را تقسیم بندی کرد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
بطور کلی میتوان گفت که در پیرامون ما هر وسیلهای که کاری انجام میدهد دارای یک موتور است که حرکت قطعات آن و نیروی مورد نیاز آن وسیله را تأمین میکند.
مثلا لوازم خانگی مثل یخچال ، ضبط صوت ، پنکههای تصویه و .
.
.
همگی دارای یک موتور الکتریکی میباشند و یا اتومبیلهایی که در خیابانها رفت و آمد میکنند هر کدام یک موتور جهت تأمین انرژی جنبشی خود دارند.
تاریخچه ایده ساخت موتور به زمانهای دور باز میگردد، چنانکه قبل از سالهای 1700 میلادی تلاشهایی جهت مسافت موتورها به شکل امروزی انجام پذیرفته بود (هر چند که موتورهای ساده آبی که انرژی جنبشی آب را به حرکت چرخشی تبدیل میکردند از زمانهای بسیار دورتر ساخته شده و مورد استفاده قرار میگرفتند).
لیکن اولین تجربه موفقیت آمیز در این زمینه ، در سال 1769 اتفاق افتاد.
در این سال جیمز وات توانست یک موتور بخار اختراع کند که قابلیت استفاده از انرژی محبوس در سوختهای مختلف نظیر چوب و ذغال سنگ را داشت.
سیر تحولی و رشد مخترعین زیادی سعی کردند که اصول فوق را در موتورها تحقق بخشند.
ولی «ان.
ای.
اتو» مخترع آلمانی اولین کسی بود که موفق گردید.
او در سال 1876 موتور خود را به ثبت رساند و دو سال بعد نمونهای را که کار میکرد به معرض نمایش گذاشت.
موتور مزبور همان چرخ چهارزمانه یعنی ، تکثیر ، تراکم ، توان و تخلیه را به کار میبست.
دانشمندان هم عصر اتو عقیده داشتند که وجود تنها یک مرحله توان در دو دور چرخش زمان بزرگی است (یک موتور چهارزمانه در هر دو دور چرخش تنها یک بار سوخت را می سوزاند به اصطلاح دارای یکبار انفجار یا توان است).
بنابراین نظر خود را به موتور دو زمانه (که در هر دو چرخش یک انفجار دارد) معطوف کردند.
این تلاشها تا آنجا ادامه یافت که در سال 1891
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 435 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 30 صفحه
موارد بکار رفته در فنرها جدول 3-24 هزینه های مشترک مرتبط با مواد بکار رفته در فنرها را برحسب میزان فولاد کربن بصورت 1.
0 نشان می دهد.
نوار فنری: اکثر فنرهای مسطح از نوار فولادی با درجه 1065 , 1074 , 1095 و 1050 ساخته می شوند.
خصوصیات و ویژگی های تنشی و کششی و شکل پذیری در شکل 24.
2 نشان داده شده است.
میزان کربن در محدودة بین 1050 تا 1095 قرار دارد.
در حالی که تمام کربنها در این سطوح یافت می شوند منحنی ها را نمی توان برحسب نوع ترکیب شناسایی کرد.
شکل 24.
3 میزان تنش کششی را نشان می دهد.
بررسی سختی Rockwell بمنظور تعدیل نوار فولاد – کربن صورت می گیرد.
ساختار و ترکیب لبه ها در شکل 4-24 نشان داده شده است.
میزان شکل پذیری نوار فولادی در جدول 4-24 بیان شده است.
هر نوع خصوصیات نوعی و نمونه ای در مورد آلیاژ فنر و جنسهای آنها در جدول 5-24 ارائه شده اند.
4-24- فنرهای متراکم مارپیچی: 1-4-24- عمومی هر فنر متراکم مارپیچی یک فنر با انتهای باز است که در برابر تراکم و اعمال نیرو برای ذخیره انرژی مقاوم است.
این فنر می تواند ساختارهای گوناگونی داشته باشد و به شکلهای متنوع ساخته شود، جنس مواد بکار گرفته شده معمولاً (یکسان) است اما از نظر اشکال فنرها برحسب شرایط قرارگیری فنر و فضای موجود تنوع زیادی دیده می شود.
معمولاً فنر در سرتاسر آن، دارای قطر یکسان است.
اشکال مخروطی، حفره ای (شبکه ای)، hour glass برخی از اشکالی هستند که برحسب نیاز بکار گرفته می شوند.
فنرهای متراکم مارپیچی در حالت پیچشی تحت فشار قرار می گیرند.
فشارها در محدودة الاستیک در یک سطح مقطع از فنر یکسان و هم شکل نیستند.
فشار اعمال شده به فنر در محیط داخلی فنر، بیشتر از بقیه نقاط است.
در برخی حالات فشار در حالت اتصال، در حد مطلوب و مناسب قرار نمی گیرد.
در چنین حالاتی، فشارهای خمشی پس از تعیین شدن محدودة الاستیک صرفنظر می شود این فشارها با اشکال جدید و در نقاط دیگر اعمال می شوند.
2-4-24- اصطلاحات فنی فنر تراکمی: تعاریف ارائه شده، مطالب و اصطلاحاتی هستند که بصورت متداول بکار گرفته می شوند و در صنعت فنر مورد استفاده قرار می گینرد.
شکل 5-24 ارتباطات بین خصوصیات و ویژگی ها را بیان می کند.
قطر سیم d : سیم دایره ای (مدور) اقتصادی ترین نوع سیم برای این کاربرد است از سیم های چهارگوش در مواردی که فضا محدود باشد، استفاده می شود و همین طور معمولاً بمنظور کاهش وزن بکار گرفته می شود.
قطر سیم پیچ (Coil) : قطر خارجی (OD) در زمان کارکرد فنر، یکی از مشخصه های آن است.
قطر داخلی برای مواردی که در داخل فنر، میله بکار رفته است، کاربرد دارد.
قطر اصلی D تقریباً برابر OD یا افزودن اندازه سیم به قطر داخلی است.
قطر سیم پیچ زمانی که فنر فشرده می شود، افزایش می یابد.
این افزایش اگرچه ناچیز است، اما باید برای داشتن دقت بالا در مسائل مرتبط با آن حتماً در نظر گرفته شود.
افزایش قطر فنر بدلیل اصطکاک مارپیچ فنر می باشد و از رابطه زیر بدست می آید.
(24.
1) در اینجا اندازه مارپیچ = p و اندازه سیم = d است.
فنر: شاخص
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 17 صفحه
مهندسی مکانیک الف – گرایش مکانیک در طراحی جامدات هدف تربیت آزمایشگاهی متخصصانی است که بتوانند در مراکز تولید و کارخانهها اجزاء و مکانیزم ماشینآلات مختلف را طراحی کنند.
دروس این دوره شامل دروس نظری، آزمایشگاهی، کارگاه و پروژه و کارآموزی است.
فارغالتحصیلان میتوانند در کارخانجات مختلف نظیر خودروسازی ، صنایع نفت، ذوب فلزات و صنایع غذایی و غیره مشغول شوند و برای این دوره امکان ادامه تحصیل تا سطح کارشناسی ارشد و دکتری در داخل یا خارج از کشور وجود دارد.
موفقیت داوطلبان به آگاهی آنها در دروس جبر و مثلثات، هندسه ، فیزیک و مکانیک همچنین آشنایی و تسلط آنان به زبان خارجی بستگی فراوان دارد.
از جمله دروس این دوره میتوان دروس مقاومت مصالح، طراحی و دینامیک را نام برد.
در این رشته زمینه اشتغال و بازارکار خوب وجود دارد و مطالب ارائه شده در طول تحصیل برای دانشجویان محسوس و قابل لمس است.
ب – گرایش مکانیک در حرارت و سیالات این رشته در به کاربردن علوم و تکنولوژی مربوط جهت طرح و محاسبه اجزاء سیستمهایی که اساس کار آنها مبتنی بر تبدیل انرژی ، انتقال حرارت و جرم است به متخصصان کارآیی لازم را میدهد و آنها را جهت فعالیت در صنایع مختلف مکانیک در رشته حرارت و سیالات (نظیر مولدهای حرارتی، انتقال سیال نیروگاههای آبی، موتورهای احتراقی و .
.
.
) آماده میسازد.
فارغالتحصیلان این دوره قادر به طراحی و محاسبه اجزا و سیستمها در بخشهای عمدهای از صنایع نظیر صنایع خودروسازی ، نیروگاههای حرارتی و آبی، صنایع غذایی، نفت، ذوب فلزات و غیره هستند.
فارغالتحصیلان این دوره میتوانند تا مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در داخل یا خارج از کشور ادامه تحصیل دهند.
داوطلبان این رشته باید در دروس ریاضی و فیزیک تسلط داشته و با یک زبان خارجی آشنا باشند.
دروس این رشته شامل مطالبی در زمینههای حرارت و سیالات ، میباشد.
نظر دانشجویان: با توجه به اینکه اصولا تحصیلات دانشگاهی به خصوص در زمینههای مهندسی نیاز صد در صد به علاقهمندی داوطلب دارد، بنابراین عدم داشتن علاقه و همچنین عدم تقویت دروس اساسی و پایهای در بخش مکانیک مانند ریاضی، فیزیک – مکانیک ، شیمی ، رسم فنی (تجسم بالا داشتن) و هوش نسبتا خوب و عدم روحیه تجزیه و تحلیل در مسائل باعث دلسردی و از دستدادن انگیزه تحصیل و رکورد شدید در تحصیلات خواهد شد.
ج - گرایش ساخت و تولید هدف تربیت کارشناسانی است که با به کاربردن تکنولوژی مربوط به ابزارسازی، ریختهگری ، جوشکاری، فرم دادن فلزات ، طرح کارگاه یا کارخانههای تولیدی آماده کار در زمینه ساخت و تولید ماشینآلات صنایع (کشاورزی ، نظامی، ماشینسازی، ابزارسازی ، خودروسازی و .
.
.
) باشند.
فارغالتحصیلان این دوره قادر خواهند بود در صنایعی مانند ماشینسازی، ابزارسازی، خودروسازی ، صنایع کشاورزی، صنایع هوایی و تسلیحاتی به ساخت و تولیدی ماشینآلات، طراحی کارگاه و یا کارخانه تولیدی بپردازند و نظارت و بهرهبرداری و اجرای صحیح طرحها را عهدهدار شوند.
داوطلبان این رشته باید در دروس ریاضی، فیزیک و مکانیک از آگاهی کافی برخوردار باشند.
دروس این دروه شامل مطالبی در مورد نحوه تولید، طراحی قالبهای پرس، طراحی قی
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 28 صفحه
مقدمه ای بر تولید : صنعت خودرو ازصنایعی می باشد که در آ ن تقریبا تمامی روشهای مهندسی بکار گرفته می شود وحجم عظیمی از عملیات در آن صورت می گیرد تا محصول مورد نظر ساخته شود.
در کشورهای پیشرفته اغلب کارخانجات خودرو سازی بسوی مکانیزه کردن عملیات اصلی مونتاژ در خط تولید کارخانه پیش می روند و قطعاتی که در خودرو استفاده می شود را به شرکتهایی که از لحاظ کیفی و کمی مورد تأیید آنها می باشند می سپارند در نتیجه قطعات به صورت آماده از این شرکتها به کار خانه اصلی وارد میشود و در آنجا به هم مونتاژ شده و محصول نهایی تولید میشود.
در شرکت ایران خودرو نیز در سالهای اخیر به همین صورت عمل می شود و اکثر قطعات خودرو از قبیل محورها بدنه و سایر قطعات موتور و قطعات تزئینی داخل و خارج خودرو از شرکتهایی که زیر مجموعه ای از آن شرکت هستند به این شرکت وارد میشوند ودر سالنهای تولید فقط به تولید قطعات اصلی پرداخته می شود.
قسمت بدنه سازی استقلال بیشتری نسبت به سایر قسمت های کارخانه دارد وهمچنان تمامی مراحل ساخت در خود کارخانه انجام می شود.
در این قسمت ورق ساده از شرکتهای فولاد سازی به کارخانه آورده می شود که قبلا از کشورهای برزیل و هند وارد میشد ورق مورد استفاده در قطعه مورد نظر که ممکن است شامل شاسی یا اسکلت اصلی خودرو ویا درب کاپوت و صندق ودرهای جانبی سرنشینها یا گلگیرها و سقف باشد فرق میکند به لحاظ ضخامت و استقامت(کشش سطحی) به عنوان نمونه ورقی که رویه در آن ساخته میشود 75/0 میلیمترضخامت دارد و ورقی که از آن تقویت های در ساخته میشود(اسکلت داخلی) 2/1 میلیمتر ضخامت دارند.
ضخامت ورق بدنه بستگی به عواملی چون وزن استحکام خودرو دارد.
در تولیدات قدیم ایران خودرو از ورقهایی با ضخامت بیشتر استفاده می شد ولی در تولیدات جدید این شرکت ضخامت از 1 میلیمتر به75/0میلیمتر رسیده است.
این تغییر دلایل مختلفی دارد که نتیجه آن کاهش وزن کلی خودرو وافزایش در بازدهی موتور و مصرف کمتر سوخت میباشد.
از طرفی ملاحظات اقتصادی در نظر گرفته شده است اما از مقاومت و استحکام آن کاسته شده است.
در خط تولید بدنه سازی پیکان از ورق تولید شده فولاد اصفهان استفاده می شود ولی برای تولید پژو از مشابه خارجی استفاده می شود تا با انعطاف خوبی که دارند در مراحل پرس از تولید ضایعات ناشی از پارگی یا اصطلاحا ترکیدن ورق جلوگیری شود.
مراحل ساخت درهای جانبی خودرو پیکان در قسمت بدنه سازی اولین عملی که روی ورق انجام می شود پرس می باشد.
دستگاههای پرس که به این منظور استفاده می شوند از سیستمهای هیدرولیکی جهت اعمال نیرو و فشار به غالبهای پرس بهره می برند.
کار سیستمهای هیدرولیکی بر اصل فشار روغن می باشد که روغن پشت پیستونها قرار گرفته به آنها نیرو وارد کرده باعث فشار فک متحرک دستگاه به فک ثابت که همان میز دستگاه پرس است می شود.
برای تولید قطعات مختلف از دستگاههای پرس در اندازه های مختلف استفاده می شود مثلا برای تولید قطعاتی مثل قاب چراغ یا هواکش اتاق و همچنین تقویتها از دستگاه پرس سبک استفاده میشود وبرای تولید بزرگ از دستگاه های پرس سنگین استفاده میشود.
در سالن بدنه سازی پرسهای مختلفی هستند که از 600 تا 1700 تن نیرو می توانند وارد کنند.
عمل ساخت قطعات ب
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 621 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 23 صفحه
مشخصات عمومی آلومینیم و آلیاژهای آن مشخصات فیزیکی : آلومینیوم یکی از عناصر گروه سدیم در جدول تناوبی است که با تعداد پروتون 13 و نوترون 14 طبقه بندی الکترونی آن به صورت زیر می باشد که در نتیجه می توان علاوه بر ظرفیت 3،ظرفیت 1را نیز در بعضی شرایط برای آلومینیوم در نظر گرفت آلومینیوم از یک نوع ایزوتوپ تشکیل شده است وجرم اتمی آن در اندازه گیرهای فیزیکی 1099/26 در اندازه گیرهای شیمیایی 98/26 تعیین گردیده است .
شعاع اتمی این عنصر در c o 25برابر 42885/1 آنگسترم و شعاع یونی آن از طریق روش گلداسمیت برابر A 57/0بدست آمده است که در ساختمان FCC وبدون هیچ گونه تغییر شکل آلوترو پیکی متبلور می شود .
مهمترین آلیاژهای صنعتی و تجارتی آلومینیوم عبارت از آلیاژهای این عنصر و عناصر دوره تناوبی سدیم مانند (منیزیم ، سلیسیم ) و عناصر دوره وابسته تناوب مانند مس ویا آلیاژهای توامی این دو گروه است .
سیلیسیم و منیزیم با اعداد اتمی 14و12 همسایه های اصلی آلومینیوم می باشند و بسیاری از کار بردهای تکنولوژیکی آلومینیوم بر اساس چنین همسایگی استوار است .
ثابت کریستالی آلومینیومْ A 0414/4a= و مطابق شرایط فیزیکی قطر اتمی آن فرمول8577/2 dAl = می باشد .
بدیهی است حلالیت آلومینیوم به نسبت زیادی به قطر اتمی آن بستگی دارد و مطابق آنچه در مباحث متالورژی فیزیکی بیان می گردد اختلاف قطر اتم های حلال ومحلول نباید از 15%تجاوز نماید،در حالی که شکل ساختمانی و الکترونهای مدار آخر نیزدر این حلالیت بی تاثیر نیستند .
در موردمنیزیم و سیلیسیم فاکتور اندازه اتمی نسبت به آلومینیوم مطابق روابط زیر است و اختلاف الکترونی مدار آخر نیز به ترتیب( 1+) برای منیزیم و(1ـ)برای سیلیسیم می باشد.
در مورد تشابه ساختمانی نیز در حالی که عدد همسایگی آلومینیوم 12است اعداد همسایگی منیزیم وسیلیسیم به ترتیب (6و6) (منشور فشرده )و(4ساختمان الماس)هستند که در مجموع می توان انتظار داشت که حلالیت جامد سیلیسیم در آلومینیوم ناچیز وحلالیت منیزیم از مقدار بیشتری برخودار باشد.
حلالیت نفوذ عناصر در آلومینیوم تابع قطر دهانه نفوذ جانبی وقطر دهانه نفوذ مرکزی بنابراین اتم های با قطر کوچک (کربن54/1،ازت40/1،بر 75/1،ئیدروژن 74/0و اکسیژن20/1)را می توان پیش بینی نمود که از طریق بین نشینی ونفوذی در آلومینیوم محلول جامد تشکیل دهند ولی تاثیر انرژی آزاد مناسب در تشکیل ترکیبات بین فلزی غیر فلزی مانع حلالیت عناصر فوق (به جز ئیدروژن)در آلومینیوم میگردد و تشکیل ترکیباتی مانندرا باعث میشوند .
از بحث فوق نتیجه می شود که عناصر با قطر اتمی بیشتر از 17/1 آنگسترم نمی توانند در فلز آلومینیوم به طریق بین نشینی حل شوند و ئیدروژن تنها عنصری است که حلالیت آن در حالت جامد مسلم میباشد.
از آنجا که انرژی آزاد ترکیبات آلومینیوم به سهولت تامین می گردد بسیاری از اتمهای کوچک حتی در حالت مذاب نیز با آلومینیوم ترکیب می شوند که همین امر باعث حضور ترکیبات مختلفی در ذوب و ساختمان ریخته گری آلومینیوم می شود.
از مباحث متالوژی و ترمودینامیکی استنباط می شود که ضریب نفوذ عناصر در آلومینیوم
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 9 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 14 صفحه
مدل دینامیک مقیاس کامل ضربه گیرهای MR برای کاربردهای مهندسی عمران چکیده : ضربه گیرهای MR و مگنتورلوژیکان ازجمله وسایل جدید برای کاهش ارتعاش ساختمان هستند بدلیل سهولت مکانیکی آنها ، محدوده دینامیکی وسیع نیازهای به نیروی کم ظرفیت نیروی زیاد ، و نیرومندی این وسایل باتقاضاها و محدودیت های کاربرد بخوبی هستند تا وسایل جالب محافظت کردن سیستم های فراساختمار عمران را در مقابل بارهای زیر زمینی لرزه وبا وجدی پیشنهاد نمایند.
مدل های شبه استاتیک ضربه گیرهای MR توسط محققان مختلف بررسی شده اند اگر چه این مدل ها برای طراحی ضربه گیر مفیدهستند ولی برای شرح رفتار ضربه گیر MR تحت بار گذاری دینامیک کافی نمی باشند .
این مقاله یک مدل دینامیک جدید از سیستم ضربه گیر MR را پیشنهاد می کند که از دو بخش تشکیل می شود .
-iیک مدل دینامیک از منبع تغذیه و-ii یک مدل دنیامیک از ضربه گیر MR بدلیل اینکه بررسی های قبلی نشان داده اند که یک منبع تغذیه جاری می تواند زمان پاسخ ضربه گیر MR را کاهش دهد این بررسی از یک درایو جاری استفاده می کند تا ضربه گیر MR را نیرو دهد .
اصول کار درایو جاری ویک مدل دینامیک مناسب ارائه می شوند در نتیجه تحلیل پاسخ ضربه گیر MR اجرای شود وی یک مدل میکانیکی با استفاده از مدل Bouc - wen پیشنهاد می شود تا رفتار ضربه گیر راتحت بار گذاری دینامیک پیش بینی می کند این مدل تاثیرات کاهنده برش واینرسی سیال را در بر می گیرد .
مدل دینامیک سیستم ضربه گیر MR نتایج آزمایشی را بخوبی پیش بینی می کند کلمات کلیدی سیالات MR دستگاه های ضربه گیر هوشمند مولد هوشمند مدل پس ماند ، بر آورد پارامتر تعیین هویت سیستم ، فن آوری رئولوژیکی .
مقدمه : سیالات مگنتورئولوژیک ( با سیالات MR) به طبقه سیالات قابل کنترل تعلق دارد .
خصوصیات ضرروی سیالات MR عبارت اند از توانایی آنها برای تغییر از مایعات وسیکوز خطی و جاری بطور آزاد به جامدهایی است که دارای یک استحکام تسلیم قابل کنترل در مدت چند میلی ثانیه هستند هنگامی که د رمعرفی یک میدان مغناطیسی قرار می گیرند .
این ویژگی فصل مشترک های پاسخ سریع آرام وساده را بین سیستم های مکانیکی و کنترل های الکترونیکی فراهم می کنند ضربه گیرهای سیال MR اکنون دستگاه های نیم فعال جدیدی هستند که سیالات MR را برای فراهم کردن نیروهای ضربه گیر قابل کنترل فراهم می نمایند این دستگاه ها بر بسیاری ازمشکلات هزینه وقتی همراه مرتبط بادستگاه های نیم فعال غلبه می نمایند که قبلا در نظر گرفته شده اند بررسی های اخیر نشان داده اند که ضربه گیرهای نیم فعال می توانند به اکثریت عملکرد سیستم های کاملا فعال دستری می یابند و بنابراین برای احتمالات کاهش پاسخ موثر در طی فعالیت زلزله ای قوی و ملایم مجاز می باشند .
شکل 1.
(a) طرح گونه یک ضربه گیر سیال MR 20 تنی در مقیاس کامل برای اثبات قابلیت اشل بندی فن آوری سیال MR برای دستگاه های با اندازه مناسب برای کاربردهای مهندسی عمران یک ضربه گیر سیال MR 20 تنی درمقیاس کامل طراحی و ساخته شده است شکل 1 (a) طرح گونه ضربه گیر MR بررسی شده در این مقاله رانشان می دهد .
ضربه گیر از یک شکل هندسی ساده استفاده می کند که در آن مقّر استوانه ای خارجی بخشی از مدار مغناطیسی است سوراخ مایع موثر فضا
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 41 صفحه
تاریخچه تولید فولاد در جهان رشد صنعت فولاد و آهن همراه با وضع اقتصادی مستحکم، در بسط و پیشرفت صنعتی یک کشور نقش مهمی را داراست.
کوشش هر کشوری در این است که برای پیشرفت و ترقی بیشتر در جهان صاحب صنایع آهن و فولاد شخصی باشد.
این جنبش و کوشش به طور مخصوصی بعد از جنگ جهانی اول هویدا شد.
در فاصله بین سال های 1920 و 1929 تولید به طور پیوسته توسعه یافت و 72 میلیون تن به 5/120 میلیون در سال بالغ گردید، ولی در اثر بحران شدید و ناگهانی اقتصادی در سال 1929 این تولید بین سال های 1930 به 50 میلیون تن کاهش یافت.
مجدداً در سال های بعد از این میزان تولید افزایش یافت، به طوری که در سال 1938 به 110 میلیون تن رسید که از این مقدار، ایالات متحده 29 میلیون تن، آلمان غربی 23 میلیون تن، شوروی سابق 18 میلیون تن، بریتانیای کبیر (انگلیس) 5/10 میلیون تن، فرانسه 5/6 میلیون و باقیمانده به وسیله بیست کشور تولید کننده جزء تولید شده بود.
30 سال بعد از جنگ جهانی اول که تأثیر عمیقی بر شبکه اقتصادی اکثر کشورهای جهان داشت، وضع تحول تولید بسیار مختلف بود.
برحسب آمار منتشره در مجله های صنعتی، تولید جهانی فولاد در سال 1956 به 283 میلیون تن بالغ گردید.
کشورهای مهم تولید کننده به ترتیب عبارتند بودند از: آمریکا 105 میلیون تن، شوروی (سابق) 5/49 میلیون تن، آلمان غربی 2/23 میلیون تن، انگلستان 21 میلیون تن و فرانسه 4/13 میلیون تن و سایر کشورهای تولیدکننده تشکیل می شدند از: ژاپن، بلژیک، ایتالیا، چکسلواکی، لهستان، کانادا و لوگزامبورگ.
به موجب آمار منتشره در مجله صنعتی «Stall .
und .
Eisen» تولید آهن فولاد در سال 1960 به 373 میلیون تن رسید که فقط 32% بیشتر از سال 1956 بود، یعنی کشورهایی که در ردیف کشورهای صنعتی نبودند، کم کم دست به کار تولید آهن و فولاد در کشورهای خود شدند.
این نکته قابل ذکر است که مصرف سرانه فولاد معیاری برای تشخیص رشد اجتماعی هر جامعه است و طبق آمارهای کشورهای مختلف، کشورهای پیشرفته دنیا از مصرف سرانه بیشتری برخوردار بوده اند و این وضع نشان دهنده آن است که چرا هر کشوری تمایل به صنعتی شدن و تولید آهن و فولاد دارد.
صرف نظر از پیشرفت های علم پتروشیمی باید معتقد بود که هنوز اسکلت بندی مقاصد فنی بر عهده آهن و فولاد است و در حال حاضر سعی بر آن است که هر چه بیشتر فولاد تهیه شود.
در هر صورت به موازات پیشرفت های مهم در این راه، صنایع وابسته نیز ترقی کرده و همواره سیر تکاملی خود را می پیمایند.
مهم ترین این شاخه ها که به طور مخصوص به صنایع ذوب آهن بستگی دارد، صنعت کک سازی است.
از آنجا که تهیه آهن و فولاد مستلزم مصرف بسیار زیاد زغال سنگ (به صورت کک) است، استخراج زغال سنگ نیز یکی از شاخه های اساسی صنعت محسوب می شود.
با وجود اینکه با پیشرفت های سریع علم، مواد پروتئینی مفیدی از آن بدست می آید ولی استفاده های آن در ذوب آهن به مراتب مهم تر است، زیرا صرف نظر از ایجاد حرارت، کربن لازم را نیز تأمین می نماید.
البته محصولات فرعی که در حین تهیه کک بدست می آید به نوبه خود شایان توجه هستند.
کشور جمهوری اسلامی ایران تا حدود سه دهه قبل، صنایع ذوب آهن نداشته و آهن مورد نیاز خود را از خارج از کشور وارد
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 123 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 82 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 82 صفحه
فصل اول فصل اول مروری اجمالی بر ویژگیها ، ساختمان و مشخصات مبدلهای حرارتی صفحه ای دارد .
به بیان مزایا و معایب این مبدلها پرداخته و آن را با مبدلهای پوسته و لوله ای مقایسه نموده است .
در پایان نیز به کاربرد مبدلهای حرارتی صفحه ای در صنعت اشاره شده است .
مقدمه مبدلهای حرارتی وسایلی هستند که برای بالا بردن و یا تسهیل جریان انتقال حرارت به کار می روند .
مثل های بی شماری از این مبدل های در زندگی روزمره به هم میخورد .
هر موجود زنده ای به نوعی با مبدلهای حرارتی کار دارد .
پستانداران داری مبدل حرارتی پیچیده ای هستند .
اولین قسمت آن شش است که نه فقط وظیفه انتقال اکسیژن به خون و خارج کردن دی اکسید کربن از آن را به عهده داد بلکه به اشباع کردن بازدم توسط بخار آب بدن را خنک می کند .
قسمت دوم مبدل پوسته است که با تغییر ظاهر فیزیکی خود با توجه رطوبت و سرعت هوای محیط انتقال حرارت از بدن را کنترل می کند .
مبدل های حرارتی صنعتی از پیچیدگی برخودار است .
ولی به دلت آوردن تکنولژی ساخت آن از اهمیت بالایی برخوردار است .
برخی از مبدلهای صنعتی که در که در زندگی روزانه با آن سرو کار داریم عبارتند از وسایل وسایل جوشانیدن آب ، سیکل بر ماشینم یخچال که دارای دو قسمت سرد کردن فضای داخل یخچال و خارج نمودن گرمای گرفته نشوده توسط سیال برد به محیط است سیستم رادیاتور اتومبیل موارد بسیار زیاد دیگر .
مبدل های حرارتی داری اهمیت ویژه ای در حوزه وسیعی از صنعت می باشند .
مبدل های حرارتی در پالایشگاه ها ،نیروگاه ها ، اتومبیلها ، سیستم های تبرید ، تهویه مطبوع ، صنایع تولیدی ، بازیابی حرارت و بسیاری موارد دیگر به کار گرفته می شود و از عوامل اصلی ایمنی واحدهامحسوب می شود .
در سالهای اخیر مبدلهای حرارتی کاربرد روز افزون در صنایع شیمیایی و صنایع دیگر پیدا کرده است .
این امر سبب نشوده تا توجه بسیاری از محقیقن به سمت این نوع مبدل و بررسی رفتار عمومی آن معطوف گردد .
مبدل حرارتی صفحه ای کاربرد توسعه یافته خود را مرهون طرح مطلوب و مقرون به صرفه خود است .
ضریب انتقال طرت بالا ، طرح جمع و جور و فشرده .
سهولت املیات نظافت ، رسوب زدایی بازو بسته کردن و بیاری از مورد دیگر از جمله مزایای این مبدل می باشد .
از سال 1970 به بعد مقالات گوناگونی برای مدلسازی و شبیه سازی این نوع مبدل انتشار یافته است .
ولی با توجه تازگی و پیچیدگی موضوع کمبود هایی در این زمینه احساس می شود .
برای بررسی این نوع مبدل رفتار آن را می توان در حالت پایدار و در حالت گز را بررسی کرد .
روشهای گوناگونی برای شبیه سازی این رفتار ارائه می شود که هر یک بر اساس تئوریهای متفاوت و روشهای مختلف حل معادلات و تکنیکهای عددی یا بعضا تحلیلی می باشد .
پارامتر در مدلسازی درجه حرارت است و عوامل مؤثر دیگر به صورت ضرایب ثابت و یا متغیر در مدلها و دخالت داده می شوند .
البته مدلهایی نیز برای در نظر گرفتن پارامترهای جریان و فشار ارائه نشده اند که بررسیهاتا سال 1995 میلادی حاکی از عدم پاسخگویی مطلوب یا قابل توجه آنها می باشد .
دسته بندی مبدلهای حرارتی برخی مبدلهای حرارتی که برای انتقال حرارت بین
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 24 صفحه
بسمه تعالی سنگ گردسائی استاد : نیک کار تهیه کننده: احسان خرمی پور ماشینهای سنگ و سنگ سنباده یکی دیگر از ماشینهای ابزار ماشینهای سنگ وسنگ سنباده می باشند.
این گروه از ماشینهای ابزار مخصوصا برای تکمیل کردن وپرداخت نمودن قطعات بابرداشتن مقدار فلز کمی از روی سطح کاردرنظر گرفته می شود .
مقدار باربرداشته شده در حدود دهم میکرون می باشد .
در این صورت سطح تولید شده کاملا پرداخت و در حدود N1 تا N4کاملا پرداخت خواهد می باشد .
معمولا از ماشینهای سنگ برای سنگ زدن قطعاتیکه قبلا بوسیله سایرماشینهای ابزار براده برداری شده است استفاده می گردد .
اصولا مقدار باریکه برای سنگ زدن درنظرگرفته می شود بستگی به اهمیت ومقداردقت واندازه قطعه خواهد داشت .
همچنین می بایستی نوع عملیات قبلی را که صورت گرفته است مورد اهمیت قرار داد .
توسعه ماشینهای سنگ اززمان بسیار دور تا کنون سبب شده است تاازسنگهائی بزای تولید زیاد در حالتهای مختلف ازقبیل خشن تراشی وپرداخت کاری بجای استفاده از ماشینهای تراش – وسایرماشینهای ابزار که مورد استفاده می گردد دربعضی ازمواقع ازماشینهای سنگ برای سنگ زنی قطعات بطوردقیق استفاده می شود .
ماشینهای سنگ رابرای انجام عملیات زیر درنظرمی گیرند .
الف – خشن تراشی وبرش قطعات ب – سنگ زدن سطوح صاف بادقت زیاد – سطوح دوار – منحنی دندانه ها – دندانه پیچها وسایرسطوح مارپیچ ج – تیزکردن انواع ابزارهای برش – تیغ فرزها – برقووقلاویزها سنگ گردسائی : برا ی سنگ زدن سطوح گرد – استوانه ای – دوار – مخروطی – فرم دار برای سنگ زنی داخلی اجسام دوار بکار می رود .
ماشینهای سنگ گردسائی ماشینهای گردسائی به سه دسته تقسیم می شوند .
ماشین سنگ گردسائی ساده ماشین سنگ گردسائی یونیورسال ماشین سنگ گردسائی مخصوص ( سنترلس ) اختلاف بین ماشینهای ساده و یونیورسال در ساختمان و نوع کارهائی که به آنها بسته و سنگ زده می شود دارد .
وماشینهای مخصوص یا سنترلس که بدون مرغک بوده و خارج از مرکز می باشد .
و متفاوت با ماشینهای ساده و یونیورسال می باشد .
ماشین سنگ گردسائی ساده یک نوع ماشین تولیدی که برای سنگ زدن کارهای ساده استوانه ای طراحی شده و این ماشین دارای چندین دستگاه مخصوص مجزا می باشد .
سنگ سمباده روی محور مخصوص بخود که در روی دستگاه بصورت عمودی نسبت به راهنمای میز ماشین قرار گرفته و محور اصلی که قطعه کار دربین دو مرغک سوارشده موازی خواهد بود .
دستگاه محور اصلی آن ثابت بوده و قابل انحراف می باشد .
2- ماشین سنگ گردسائی یونیورسال ماشین سنگ گردسائی یونیورسال برخلاف ماشین سنگ گردسائی ساده دارای دستگاه نگهدارنده سنگ بوده که می تواند حول محور خود و نیز نسبت به میز ماشین دارای گردش باشد و در تحت هر زاویه ای که لازم باشد آنرا بچرخانند .
همچنین دستگاه مرغک آن نیز دارای گردش بوده که با این عمل می توان از آن برای سنگ زدن مخروطها تحت زوایای مختلف استفاده نمود .
دستگاه محور اصلی نیز دارای گردش حول محور خود بوده و تحت هرزاویه ای که لازم باشد قابل انحراف می باشد بنابراین یا این نوع ماشین می توان کارهای زیادی راانجام داد و از جمله می توان کارهای داخلی را سنگ زد .
3.
سنگ زنی سنترلس